موضوع : پژوهش | مقاله

برداشت هایی از سبک زندگی امام رضا علیه السلام در کتاب عیون اخبار الرضا

مجله  معارف رضوی و رسانه  دوفصلنامه‌ معارف رضوی و رسانه 4 (پاییز وزمستان 1392) 

نویسنده : فروتن تنها،مصطفی
مصطفی فروتن تنها[1]

چکیده
پی جویی سبک زندگی امامان معصوم شیعه علیهم السلام یکی از الزام های کنونی برای شیعیان است؛ چرا که در دنیای امروزی و با توجه به ارتباطات گسترده جهانی و نفوذ و هجوم فرهنگ ها و سبک های بیگانه به زندگی شیعیان، بیش از هر زمانی به شناخت سبک زندگی اصیل امامان، احساس نیاز می شود ازاین رو با شناخت سبک زندگی معصومان، این فرصت برای ما فراهم می شود؛ تا متناسب با اقتضائات دینی معاصر، براساس سبک زندگی اسلامی عمل نماییم و هویت خود را نیز حفظ کنیم.

این نوشتار به بررسی روایات امام رضا علیه السلام در کتاب عیون اخبارالرضا پرداخته و برخی از موارد مربوط به سبک زندگی اسلامی در این کتاب را استخراج و تحلیل کرده است. خانواده، پوشش، نمادهای دینی و برخورد با مخالف از جمله این موارد است.

۱. مقدمه
«سبک زندگی» از اصطلاحات جدیدی است که از زمان طرح آن در غرب، تاکنون بیش از صد سال می گذرد. در اسلام، آداب و اخلاق اسلامی نزدیک ترین بحث به سبک زندگی است. تعاریف مختلفی از سبک زندگی ارائه شده است که پرداختن به آنها جزء اهداف این مقاله نیست، اما به شکلی خلاصه می توان گفت، زمانی سبک زندگی مطرح می شود که فرد در زندگی خود با انتخاب های متعددی برای انجام یک کار روبه رو باشد.

وقتی که فردی غالباً از یکی از این انتخاب ها بهره ببرد، آن انتخاب، سبک زندگی اوست. معمولاً این سبک، شیوه ای ثابت در زندگی فرد است که ممکن است در کودکی یا رفته رفته تحت تأثیر فرهنگ ملی و دینی و جامعه پیرامون او شکل گرفته باشد. برخی معتقدند، این مسئله امری ناخودآگاه است و این گونه نیست که خود فرد تصمیم بگیرد یک سبک زندگی خاص داشته باشد و براساس آن زندگی خود را ادامه دهد. سبک زندگی یک فرد می تواند از منظرهای مختلف اقتصادی، فکری، دینی و جسمی بررسی شود. از یک منظر دیگر می توان سبک زندگی را به سبک زندگی اسلامی، غربی و شرقی تقسیم کرد.

از طرف دیگر، شیعیان در دنیای امروز با فرهنگ های مختلف غربی، شرقی، غیراسلامی و غیرشیعی مواجهند که با فرهنگ و سبک زندگی خودشان تفاوت هایی دارد. به نظر می رسد، برای بازیابی هویت شیعیان، باید سبک زندگی امامان شیعه در دوران مختلف حیاتشان بررسی شود تا بتوان پس از شناخت این سبک ها، سبک زندگی شیعیان در دنیای امروز نیز براساس آن، مجدداً تعریف و عملی شود تا هویت و استقلال فرهنگی شیعیان ترمیم شود.

منابع حدیثی از جمله کتاب هایی هستند که می توانند در شناسایی سبک زندگی امامان معصوم علیهم السلام به ما یاری رسانند. «عیون اخبار الرضا علیه السلام » تألیف شیخ صدوق (م ۳۸۶ق)، یکی از کتاب های بسیار قدیمی و باسابقه که به زندگی و سخنان امام رضا علیه السلام پرداخته، است.

با واکاوی روایات موجود در این کتاب می توان سبک زندگی امام رضا علیه السلام را در برخی جنبه های زندگی ایشان کشف و استخراج کرد. در این نوشتار سعی بر این است که مشخص کنیم، امام رضا علیه السلام در موارد گوناگون، چه سبکی را برگزیده و چه کاری را انجام داده و چه کارهایی را انجام نداده اند، چرا که زمانی بحث از سبک زندگی پیش می آید که فرد بتواند انتخاب های متعددی داشته باشد.

از این رو، در ادامه، موضوع هایی همچون خانواده، پوشش، نمادهای دینی و برخورد با مخالف، در سبک زندگی آن امام همام، بررسی خواهد شد. طبیعی است، زمانی چنین موضوعی کامل می شود که کتاب های روایی و تاریخی دیگر و سایر جنبه های زندگی امامان معصوم علیهم السلام، بررسی شود تا سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام به شکلی جامع شناخته شود.

۲. خانواده
1 - 2. ترویج ازدواج سریع و ساده
ازدواج به موقع و بی تکلف و ساده، ازدواجی اسلامی است. در مکتب اهل بیت علیهم السلام، دخترانی که به سن بلوغ و ازدواج می رسند، باید ازدواج کنند، وگرنه ممکن است دچار فتنه ها و مشکلاتی شوند. (مستفید و غفاری، ج۱، ص۵۸۷) از نظر اسلام، به محض احساس یک نیاز باید سعی کرد به بهترین و سریع ترین شکل ممکن، آن نیاز برطرف شود تا مشکلی پیش نیاید و جامعه در مسیر درست خویش رو به تکامل برود.

البته شرایط لازم از جمله کفو بودن دختر و پسر حتماً باید رعایت شود. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روایتی که از امام رضا علیه السلام نقل شده است، در بالای منبر، دختر عمویشان را به عقد مقداد درآوردند و فرمودند این کار را کردم تا امر ازدواج ساده تر شود. (همان، ج۱، ص۵۸۷) این نکته نشان دهنده تأکید اسلام بر ساده گیری، بی تکلفی و دوری از تشریفات زاید ازدواج است.

۲ - ۲. اهمیت خوش رفتاری با خانواده و والدین
در مکتب اهل بیت علیهم السلام، احترام به خانواده و جایگاه آن موج می زند. حضرت رضا علیه السلام در روایتی به نقل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، بهترین افراد را کسانی می دانند که با خانواده خود به نیکی و مهربانی رفتار می کنند و این انسان ها در قیامت به حدی جایگاه بالایی دارند که نزدیک ترین افراد به مقام و جایگاه پیامبر محسوب می شوند. پیامبر خود را از همه مردم نیک رفتارتر به خانواده شان معرفی کرده اند. (همان، ج۲: ۴۰ - ۴۱)

همچنین آن حضرت به نقل از امام صادق علیه السلام فرمودند: «کمترین مرتبه عاق شدن، «افّ» گفتن به پدر و یا مادر است؛ زیرا اگر خداوند چیزی کمتر از آن می دانست [در کتاب عزیزش] از آن نهی می فرمود.» (همان، ج۲، ص۵۹) به این ترتیب، از نظر اهل بیت علیهم السلام، کوچک ترین بی احترامی به پدر و مادر، مردود است.

3 - 2. توجه به جزئیات امور جنسی
در برخی روایات از امام رضا علیه السلام درباره زمان آمیزش جنسی نکاتی، بیان و از این کار در شب اول، وسط و آخر ماه، نهی شده است. همچنین از ازدواج در هنگام قمر در عقرب نهی شده است. (همان، ج۱، ص۵۸۷) از سوی دیگر، بر پنهانی بودن عمل جنسی، تأکید و این امر، به عنوان خصلت نیکوی کلاغ، معرفی شده و به آن توصیه کرده اند. (همان، ج۱، ص۵۳۰) پنهانی بودن این عمل به اندازه ای مهم است که حتی گفته شده، در هنگام این عمل اگر نوزادی حضور دارد، سعی شود روی او پوششی قرار گیرد تا اثر منفی روی وی نگذارد. (کلینی، ج۱۱، ص۱۴۳)

4 - 2. اهمیت به جسم کودک
در سبک زندگی امام رضا علیه السلام، این فقط روح و روان کودک نیست که اهمیت دارد، بلکه باید به جسم او نیز توجه ویژه ای شود و بهترین وضعیت برای وی مهیا گردد. آن حضرت، ختنه کردن فرزندان در روز هفتم ولادتشان را از سنت های پیامبر و موجب پاکی و سرعت رشد فرزند می دانند. (مستفید و غفاری، ج۲، ص۱۳) همچنین اولویت تغذیه فرزند با شیر مادر خود اوست. از این روست که ایشان می فرمایند: «بهترین شیر برای نوزاد، شیر مادر اوست». (همان، ج۲: ۳۰)

5 - 2. جایگاه والای پدر
در روایتی منقول از امام رضا علیه السلام آمده که مال فرزند برای پدرش حتی بدون اذن و اجازه او حلال است، ولی مال پدر برای فرزند حلال نیست، مگر با اجازه او. دلیل این امر هم این است که خود فرزند، بخشیده شده به پدر است و به نام پدر خوانده می شود و نفقه اش بر پدر واجب است و پیامبر در روایتی فرموده اند که تو و ثروتت از آنِ پدرت هستید، اما مادر چنین نیست و مال فرزند برای مادر، بدون اجازه فرزند، حلال نیست. (همان، ج۲، ص190) به این ترتیب از وظایف سنگینی که بر عهده پدر گذاشته شده، به این شکل قدردانی شده و جایگاه والای او، به دلیل زحماتی است که برای فرزند کشیده است.

6 - 2. اظهار خوش حالی از فرزند در حضور خودش
از امام رضا علیه السلام نقل است که روزی امام موسی کاظم علیه السلام در حضور پدرشان امام صادق علیه السلام سخنی نیکو گفت. پدرش علیه السلام به او فرمود: ای فرزند عزیزم! الحمدللَّه که خداوند تو را جانشین پدرانت قرار داد و مایه خوش حالی و سرور در میان فرزندان، و جبران دوستان ازدست رفته ام کرد. (همان، ج۲: ۲۸۰)

این روایت نشان می دهد که برخلاف ذهنیت برخی والدین، تعریف از فرزند و اظهار خوش حالی از عمل نیکوی وی، در حضور خود او امری شایسته و مطلوب است و باید انجام شود و باعث افزایش محبت بین والدین و فرزندان خواهد شد.

به این ترتیب می توان چنین برداشت کرد که محبت داشتن به فرزند در دل نیز امری مطلوب است و اینکه به صورت عملی باید به وی محبت کرد و وضعیت زندگی و رشدش را فراهم ساخت، اما از بیان زبانی این محبت موجود در قلب و ابراز آن نیز نباید غافل بود؛ چرا که چیزی جای این بیان را نمی تواند بگیرد.

7 - 2. مصیبت فرزند
از امام رضا علیه السلام نقل شده است که امام صادق علیه السلام مردی را که سخت بر مرگ فرزندش بی تابی می کرد، دید و به او فرمود: ای مرد، در مصیبت کوچکی بی تابی می کنی و از مصیبت بزرگ تری غافلی و اگر خود را برای مصیبت فرزندت قبلاً آماده و مهیا می ساختی، هرگز این چنین ناشکیبا نبودی. پس مصیبت بر عدم آمادگی، بزرگ تر از مصیبت فرزند است. (همان، ج۱، ص۶۵۳)

از این روایت چند نکته قابل برداشت است. اول آنکه بی تابی در مصیبتی حتی مثل مصیبت از دست رفتن فرزند، مطلوب نیست. نکته بعد آنکه از این مصیبت ها می توان درس گرفت و برای مصیبت بزرگ تر که همان مرگ و قیامت است، آماده شد. ثالثاً آنکه باید فرزند را امانتی الهی دانست که هر لحظه ممکن است از ما گرفته شود؛ بنابراین، بی تابی در این زمینه درست نیست و اگر این اندیشه در ذهن این فرد می بود، وی آمادگی این مصیبت را می داشت و بی تابی نمی کرد.

گفتنی است، نهی از بی تابی، چیزی جدای از پذیرش طبیعی ناراحتی از مرگ نزدیکان است و تعارضی با آن ندارد. از همین رو، پیامبر در مرگ فرزندشان ابراهیم متأثر شدند و گریه کردند. (مجلسی، ج۷۹: ۹۰)

۳. سبک پوشش
1 - 3. توجه به مسائل معنوی در لباس
روایت شده «امام رضا علیه السلام لباس را از سمت راست خود می پوشیدند و هرگاه می خواستند لباس جدیدی بپوشند، یک کاسه آب طلب می کردند و ده بار «إِنَّا أَنْزَلْناهُ»، ده بار «قُلْ هُوَ اللَّهُ» و ده بار «قُلْ یا أَیهَا الْکافِرُونَ» بر آن می خواندند، سپس آب را بر آن لباس می پاشیدند و می فرمودند: هر کس قبل از اینکه لباسش را بپوشد، چنین کند، مادامی که یک نخ از آن لباس باقی باشد، زندگی با وسعت و راحتی خواهد داشت». (مستفید و غفاری، ج۱، ص۶۳۴)

به نظر می رسد، اولویت سمت راست بر چپ در بسیاری از اعمال اسلامی، امری نمادین است که سعی می شود در بسیاری موارد رعایت شود. چنانکه در وضو، نخست دست راست، سپس دست چپ شسته می شود و ابتدا پای راست و سپس پای چپ مسح می شود و در قیامت، نامه اعمال نیکان به دست راست و گنه کاران به دست چپشان داده می شود.

مطلب دیگر، آنکه تأثیر قرائت قرآن بر لباس و زندگی فرد نیز در اینجا مطرح شده است و این نوع نگاه به لباس، شاید در غیر از اسلام، در هیچ مکتب دیگری دیده نشود. به عبارت دیگر، سبک زندگی اسلامی، عبارت از توجه به معنویات، حتی در ساده ترین و روزمره ترین فعالیت های زندگی، از جمله پوشیدن لباس است.

2 - 3. اهمیت لباس و جواهر وابستگان حکومت و پیامبر
یکی از نکات مورد توجه اسلام در سبک پوشش، توجه به طبقات مختلف و رده های مختلف مردم جامعه است. بنا بر این سبک، سبک پوشش حاکمان جامعه و وابستگان و خانواده آنها به دلیل آنکه بیش از دیگر مردم، در دید و منظر عمومی وجود دارد، اهمیت می یابد. این لباس نباید حساسیت مردم را برانگیزد و به آنها احساس بدی منتقل کند.

امام رضا علیه السلام روایت فرموده اند که أسماء بنت عمیس گفت: من نزد فاطمه علیها السلام بودم که رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شد، در حالی که بر گردن فاطمه گردن بند طلایی بود که علی علیه السلام از سهمیه غنائم خود برای او تهیه کرده بود. پیامبر رو به فاطمه کرد و فرمود: ای فاطمه! این طور نباشد که مردم بگویند فاطمه دختر محمد به زی جباران رفته و لباس آنان را در بردارد.

بی درنگ فاطمه آن را از گردن باز کرد و فروخت و به قیمت آن بنده ای خرید و آزاد کرد. پس رسول خدا صلی الله علیه و آله از این عمل مسرور گشت. (همان، ج۲: ۵۹) لباس هر فرد می تواند نشانه هایی داشته باشد که به راحتی به وسیله مردم، رمزگشایی شود و سبب طرد فرد، تداعی مناسک خاص و سطح درآمدی یک فرد باشد و معانی متفاوتی را در پی داشته باشد. جامعه برنمی تابد پیامبری که خود دعوت به ساده زیستی می کند، دختر یا خانواده اش، لباس و جواهرات بسیاری داشته باشند.

حتی در این میان، افرادی پیدا خواهند شد که پول مورد نیاز برای تهیه این لباس ها را نتیجه برداشت غیرقانونی از بیت المال یا مال نامشروع خواهند دانست یا آن را نشانه عدم صداقت پیامبر و حکومت در تشویق به ساده زیستی خواهند دانست. شاید هم آن را نشانه و ظهور نوعی خودبرتربینی یا خودنمایی در لباس خانواده حاکمان جامعه بدانند یا ممکن است از این کار، چنین برداشت شود که آنها به دنبال متمایز نشان دادن خود از جامعه هستند و مردم، خود را جدای از آنها خواهند دید. به این ترتیب، در سبک زندگی اسلامی، بهتر است لباس حاکمان، مدیران و خانواده و وابستگان آنها حساسیت برانگیز و اشرافی نباشد؛ هر چند از حلال تهیه شده باشد. به این ترتیب، می بینیم در سبک زندگی اسلامی، فقط سخن از کارکردهای اولیه پوشش (گرما، زینت و مانند آن) نیست و کارکردهای ثانویه (تمایزبخشی) نیز مورد توجه قرار گرفته است.

۴. سبک توجه به نمادهای دینی
1 - 4. توجه ویژه به نماز
یکی از کسانی که مأمون وی را مأمور مراقبت و همراهی همیشگی با امام رضا علیه السلام کرده بود و به گفته خودش، پیوسته از مدینه تا مرو، همراه آن حضرت بود، می گوید اگر ایشان روزه بود، افطار نمی کرد، مگر آنکه ابتدا نماز مغربش را می خواند. (همان، ج۲:۴۲۷)

همچنین آن حضرت می فرمایند: «اقامه نماز به جماعت به خاطر این است که عبادت خداوند، مشهور و آشکار و علنی گردد و اینکه فواید دیگری نیز بر این کار مترتب است، از جمله رسیدگی به درماندگان و پرهیز از معاصی». (همان، ج۲، ص۲۲۶)

همچنین نماز عید فطر یکی از نمادهای اجتماع مسلمانان، پس از یک ماه روزه داری و عبادت است و خداوند، پسندیده است که در این روز، مسلمانان گرد هم آیند و او را سپاس گویند و تقدیس و تکریم کنند. (همان، ج۲: ۲۴۵) بدین ترتیب، مشخص می شود نماز جماعت افزون بر نکته های مهم دیگری که دارد، از نظر نمادین نیز اهمیت دارد و گرد هم آمدن یک جمع کثیر، می تواند مایه ابهت اسلام و اثرگذاری بر برخی ضعیف الایمان ها و تشویق آنها به همراهی با جمع و عبادت باشد.

آن حضرت در یکی از مناظره هایشان، زمانی که وقت نماز شد، بی درنگ مناظره را قطع کردند. حتی طرف مقابلشان گفت: مولای من، سؤال مرا قطع مکن، دلم نرم شده است! ولی آن حضرت فرمودند، نماز می گزاریم و بازمی گردیم. سپس نماز را به جماعت برگزار کردند و به مناظره باز گشتند. (همان، ج۱: ۳۴۸)

یکی از دلایل قطع مناظره به دلیل نماز، اوج توجه حضرت به خداوند در تمام لحظات زندگی است و همچنین دلیل دیگر آن، نشان دادن اهمیت نماز به مخاطب است. نکته جالب توجه این است که شاید برخی بگویند این کار ریاکارانه است یا ممکن است حاضران در مناظره که مسلمان نیستند، رنجیده خاطر شوند، اما این تصور درست نیست؛ چرا که امام با این کار، محکم بودن خود بر باور به اسلام و تک تک دستورهای آن، از جمله نماز را به طور عملی نشان دادند و به این نکته اشاره کردند که قاطعیت در اعتقادات، بر حریفان ایشان در مناظره تأثیر مهمی می گذاشت. نماز، نماد عمل به دین در آن لحظه بود و ایشان نیز از این کارکرد نمادین به خوبی استفاده کرده اند.

2 - 4. نهی از غیر عزاداری در روز عاشورا
عاشورا نمادی شیعی است که بر پایه آموزه های امام رضا علیه السلام نباید در این روز به دنبال درآمدزایی و ذخیره و انجام کارهایی غیر از عزاداری و گریه بر امام حسین علیه السلام رفت؛ چرا که این امر مایه بی برکتی خواهد شد. (همان، ج۱: ۶۰۳) عاشورا نماد بزرگ شیعه است و باید میان این روز نمادین و دیگر روزها فرق گذاشت و کارهای اقتصادی و نامربوط به عزاداری در این روز باید ترک شود و تمام توجهات به سمت مصیبت شهدای کربلا معطوف گردد.

۵. سبک برخورد با مخالفان
سبک رفتارها و برخوردهای امام رضا علیه السلام با مخالفان، دارای نکته های جالبی است. در اینجا منظور از مفهوم واژه «مخالف» می تواند یک غیرمسلمان یا غیرشیعه یا هر کسی باشد که به گونه ای در مسئله یا مسائلی خاص با ایشان مخالف است. در اینجا نیز یک فرد با انتخاب های گوناگونی روبه روست که می تواند آنها را در رویارویی با مخالف خود به کار گیرد که عبارتند از: قطع ارتباط یا برقرار نکردن ارتباط با مخالف، کم توجهی و داشتن حداقل توجه به مخالف، توجه متعادل به مخالف و انجام بحث جدی با وی، توجه بیش از حد به مخالف و سعی افراطی در اقناع وی به هر شکل ممکن. حال باید رفتار امام را در جنبه های مختلف این مسئله بررسی کنیم:

1 - 5. پذیرش اصل برقراری ارتباط با مخالف
بنا به روایات متعددی که در عیون اخبارالرضا علیه السلام وجود دارد، مشخص است که حضرت، اصل برقراری ارتباط با مخالفان و توجه به سخنان آنان را پذیرفته بودند.

2 - 5. تشویق به ارائه و طرح سؤالات
اصولاً پیامبر و امامان معصوم، پرسش گری در اسلام را تشویق و تأیید کردند. در روایتی نبوی به نقل از امام رضا علیه السلام، از پرسش به عنوان کلید دست یابی به گنجینه های دانش، یاد و پرسنده، آموزنده، شنونده و پاسخ دهنده، دارای اجر معرفی شده اند. (همان، ج۲: ۱۴) معصومان پرسش گری را حتی اگر از سوی مخالفان اسلام باشد، تشویق کردند.

در این گام مشخص می شود که نه تنها اصل برقراری ارتباط از سوی ایشان پذیرفته شده، بلکه حتی تشویق به این مسئله و تشویق به بیان پرسش از سوی آن حضرت دیده می شود. در یکی از مناظره ها، آن حضرت خطاب به جمع فرمودند: «اگر در بین شما کسی مخالف اسلام هست و می خواهد سؤال کند، بدون خجالت و رودربایستی سؤال کند.» (همان، ج۱: ۳۴۰)

از آنجا که آن حضرت در پاسخ به سؤالات حضار توانایی کامل داشته اند، از مطرح شدن نظرات مخالف اسلام یا در نقد اسلام، هیچ ابایی نداشته اند. ضمن آنکه در آن جمع، مسلمان و غیرمسلمان حضور داشته و بیشتر آنها مسلمان بوده اند و این مطلب را از نوع سؤال امام می توان حدس زد. بنابراین، در نگاه امام رضا علیه السلام، الزاماً بیان نظرات مخالف اسلام اشکالی ندارد و نباید ترسی از بیان آنها داشت و البته همان جا به آنها پاسخ داده می شده است.

در مجلسی دیگر، فردی به نام سلیمان مروزی، متکلم خراسان، از آن حضرت اجازه می گیرد تا سؤالاتی را مطرح کند. نحوه پاسخ امام به این درخواست، مهم است. امام می فرمایند: «هر چه می خواهی سؤال کن.» (همان، ج۱: ۳۷۰) در این پاسخ دست کم دو نکته نهفته است. اول، چیرگی امام بر پاسخ گویی و اعتماد به نفس ایشان و انتقال این امر به مخاطب و دوم تشویق مخاطب به پرسش و استقبال از درخواست او با روی باز.

3 - 5. شجاعت در گفتن نمی دانم
در روایتی به نقل از امام رضا علیه السلام، از حضرت علی علیه السلام آمده است که فرموده اند: «اگر کسی چیزی را نمی داند و از او آن را بپرسند، خجالت نکشد از اینکه بگوید نمی دانم.» (همان، ج۲: ۵۷) به این ترتیب، این نکته روشن می شود که اگر در مواجهه با مخالفان به سؤال و شبهه ای برخورد کردیم که پاسخ آن را به خوبی نمی دانستیم یا اصلاً نمی دانستیم باید به این امر اعتراف کنیم و آن را به اهلش واگذاریم.

در این اعتراف، نه ضربه ای به دین وارد می شود و نه اشکالی وجود دارد؛ چرا که اشکال از علم ماست و چه بسا یک دفاع بد از دین، و یک شناخت اشتباه از دین سبب بدجلوه دادن و ضربه زدن ناخودآگاه ما به دین شود. در همین جهت، می توان از این روایت امیرالمؤمنین علیه السلام نیز استفاده کرد که فرشتگان آسمان و زمین، لعنت می فرستند بر کسی که بدون دانش و آگاهی برای مردم فتوا دهد. (همان، ج۲: ۶۴)

4 - 5. نهی از سؤال با نیت اذیت
روایتی از امیرالمؤمنین علیه السلام به نقل از حضرت رضا علیه السلام وجود دارد که مردی شامی در مسجد جامع کوفه برخاست و گفت: سؤالاتی دارم. حضرت فرمودند: برای فهمیدن سؤال کن، نه برای اذیت کردن و به زحمت انداختن. می توان چند نکته از این سخن امام برداشت کرد. یا حس حضرت این بوده که سؤالات این فرد احتمالاً از روی امتحان یا اذیت کردن آن حضرت بوده و او را از این کار نهی کرده اند یا به طور کلی، به این نکته اشاره کرده اند که سؤال کننده نباید هدف منفی از سؤال خود داشته باشد.

مؤید احتمال اول نوع سؤالاتی است که این فرد از حضرت پرسیده که سؤالات عجیب و غریبی هستند، مثل اولین چیزی که خدا خلق کرد، اسامی آسما ن های هفت گانه، نام پدر جن و اسم ابلیس! (همان، ج۱: ۴۹۹ - ۵۰۰) مؤید دیگر اینکه در جایی مأمون از سلیمان مروزی که از متکلمان بزرگ خراسان بود، درخواست می کند که سعی کن حداقل در یک مورد حضرت رضا علیه السلام را مجاب کنی و ادله او را رد کنی و سلیمان نیز مغرورانه به مأمون اطمینان می دهد که فقط نگاه کن و شاهد باش! (همان، ج۱: ۳۶۱ - ۳۶۲) سؤال کننده نباید از قبل برنامه ریزی کند و سؤالاتی متعدد مطرح کند تا به این وسیله فرد مقابل را به زحمت اندازد و هدفش این باشد که به سؤالی برسد که طرف مقابل نتواند آن را پاسخ دهد و از این راه او را اذیت و ناراحت و برتری خود یا ضعف طرف مقابل را اثبات کند. البته در سیره دیگر معصومان، نمونه هایی از این گونه سؤالات با نیت بد از ایشان پرسیده شده، ولی سؤال کننده از رسیدن به هدف خود ناکام مانده و گاهی نیز با مقابله به مثل امام، روبه رو شده است.

5 - 5. آزاداندیشی و پاسخ گویی به همه طیف ها، بدون شرط و شروط
آن حضرت در پاسخ گویی به مخاطبان، کاملاً آزاداندیشانه برخورد می کردند و به هر طیف و گروه و مذهب و دین دار و بی دینی، پاسخ می دادند و از این کار ابایی نداشتند. این گونه نبود که به دلیل اختلاف های دینی یا اختلاف بر سر اصل اعتقاد به خداوند به سؤالات شخص یا اشخاصی پاسخ ندهند یا اینکه مثلاً امام شرط کنند که اگر اسلام بیاوری یا حرف مرا قبول کنی، پاسخت را می دهم. چنین چیزی نبوده است.

روایت شده است که گروهی از ماوراءالنهر به خدمت حضرت رضا علیه السلام رسیدند و سؤالاتی درباره خداوند پرسیدند و حضرت پاسخ آنها را داد و آنها به علم والای امام و دانشمندی ایشان اعتراف کردند. (همان، ج۱: ۲۳۵) در جایی دیگر، آن حضرت با یک زندیق - که اساساً وجود خدا را انکار می کرد، سخن گفته اند و دلایل خود در اثبات وجود خداوند را برای وی مطرح کردند. آن قدر این سؤال و جواب، طولانی شد و به اندازه ای آن فرد تحت تأثیر پاسخ های امام قرار گرفت که مسلمان شد. (همان، ج۱: ۲۶۵ - ۲۶۹) در مواردی دیگر، آن حضرت با دشمن اصلی خود که همان مأمون بود، صحبت هایی دارند و به سؤالات او درباره برخی آیات قرآن پاسخ گفته اند. (ج۱: ۲۷۱ - ۲۷۶)

6 - 5. صبر و بردباری در مقابل سؤالات مخالفان
بردباری یکی از خصوصیاتی است که هر مؤمن، به ویژه شیعیان باید واجد آن باشند، صبر در هنگام پاسخ گویی امام رضا علیه السلام به سؤالات مخالفان، به خوبی دیده می شود. البته وقتی که در پاسخ به مخالفان بردبار باشند، در پاسخ به اصحاب خود نیز قطعاً این گونه خواهند بود و به همین دلیل است که ایشان با صبر و حوصله و ظرافت خاصی برای فتح بن یزید جرجانی، درباره خداوند و صفاتش، توضیح و به سؤالات متعدد او پاسخ داده اند. (ج۱: ۲۵۶ - ۲۶۰)

روزی مأمون از امام رضا علیه السلام دعوت کرد که برای مناظره با سلیمان مروزی که از متکلمان بزرگ خراسان بود، نزد او بیایند و البته از قبل از سلیمان درخواست کرده بود که سعی کند امام را دست کم در یک مورد مجاب و ادله ایشان را رد کند و او نیز مغرورانه پذیرفته بود. به هر حال، سلیمان سؤالاتی درباره بداء که از اعتقادات ویژه شیعیان است، از حضرت پرسید. وقتی که سلیمان از پاسخ امام مجاب شد، مأمون گفت هر چه می خواهی از حضرت سؤال کن، ولی به شرط اینکه خوب گوش بدهی و انصاف را رعایت کنی!

به این ترتیب، منافقانه خود را بی طرف جلوه می داد. در میانه بحث امام و سلیمان، گاهی مأمون از صحبت های سلیمان - واقعی یا دروغی - عصبانی می شد و به او می گفت که به امام، جواب های سر بالا ندهد. وی در ادامه، سؤالاتی درباره دانش خداوند از ایشان پرسید و در میانه مناظره، حرف هایی را که قبلاً امام رد کرده بودند، مرتب تکرار می کرد، سؤالات متعددی می پرسید و در جزئیات متعددی با ایشان مخالفت می کرد.

گاهی نیز ساکت می شد و نمی توانست پاسخی بدهد. گاهی وقت ها که مطالب نادرستش را تکرار می کرد، مأمون عصبانی می شد و می گفت: چقدر این حرف غلط را تکرار می کنی؟ این سخن را قطع کن و سراغ مطلب دیگری برو، چون نمی توانی جواب دیگری بدهی. جالب اینجاست که در این جا که امام باید بی حوصله شود، مأمون بی حوصله می شد و تندی می کرد، ولی امام مأمون را دعوت به صبر و حوصله کردند و از سلیمان خواستند که سخنان خود را ادامه دهد و سعی کردند به این ادعای نادرست تکراری، پاسخی جدید بدهند.

در نهایت نیز مأمون ناکام ماند و سلیمان نیز با وجود طرح ده ها پرسش، نتوانست امام را مجاب کند و مأمون گفت: ای سلیمان! او عالم ترین هاشمی است، سپس حاضرین مجلس را ترک کردند. (همان، ج۱: ۳۶۱ - ۳۸۷)

حتی خود مأمون نیز گاهی سؤالات بسیار زیادی درباره تفسیر آیات قرآن مطرح می کرد و امام با صبر و حوصله به تمامی آنها پاسخ می گفتند. در یکی از این موارد، مأمون درباره عصمت انبیا چیزی پرسید و حدود ده آیه به ظاهر مخالف عصمت انبیا را مطرح کرد که امام به تک تک آنها پاسخ گفت و توضیحات کافی داد. (همان، ج۱: ۳۹۶ - ۴۱۷)

7 - 5. رد افراط و تفریط در ابراز دشمنی
در روایتی از حضرت رضا علیه السلام ایشان غلو، فحش به دشمنان و کوتاهی در حق اهل بیت علیهم السلام را به عنوان سه موضوع جعل شده به وسیله مخالفان می دانند. ایشان می فرمایند: وقتی مردم (غیرشیعه) بدی های دشمنان ما و دشنام (شیعیان) به آنها را می شنوند، ما (اهل بیت علیهم السلام ) را دشنام می دهند، حال آنکه خداوند در قرآن (انعام: ۱۰۸)، از دشنام به بت های مشرکان نهی می کند؛ چرا که آنان نیز از روی مقابله به مثل، خدا را دشنام خواهند داد. (همان، ج۱: ۶۱۴) سپس حضرت به ابن ابی محمود که این روایت را برایش مطرح کردند، فرمودند که وقتی مردم به چپ و راست می روند، تو ملازم طریقه ما باش و خیر دنیا و آخرت را برایت در این گفتار گردآوری کردم.

در جامعه امروز ما گاهی از این افراط و تفریط ها صورت می گیرد و برخی شیعیان فکر می کنند، دشنام و لعن بیشتر و صریح تر و علنی تر، نشانه ارادت بیشتر به اهل بیت علیهم السلام است، در حالی که براساس این روایت، چنین کاری منحرف شدن از مسیر اصلی اهل بیت علیهم السلام است و می تواند باعث تکفیر شیعیان از سوی مخالفان شود و آنها نیز به عنوان مقابله به مثل، این دشنام ها را نسبت به اهل بیت علیهم السلام روا می دارند و ابراز می کنند و مسلّم است، هیچ شیعه ای با این مسئله موافق نیست. بنابراین، ابراز دشمنی هم سبک خاص و هنرمندی ویژه خود را می طلبد که یک شیعه و پیرو اهل بیت علیهم السلام باید بدان آگاه باشد و در این زمینه، جاهلانه رفتار نکند.

8 - 5. احترام به احکام اهل سنت
در مکتب اهل بیت علیهم السلام، سه طلاق در یک مجلس، بی اثر است، ولی این حکم در اهل سنت معتبر شمرده می شود. یکی از شیعیان به محضر امام رضا علیه السلام عرض می کند که دخترم را به برادرزاده ام - به عنوان همسری داده ام - و او دائماً از طلاق سخن می گوید (یا چند بار صیغه طلاق را جاری کرده است) حضرت می فرمایند: اگر از شیعیان است، مانعی ندارد [طلاقش صحیح نیست]، ولی اگر از اهل سنت است، دخترت را از او جدا کن؛ چرا که هر کس، دینی را بپذیرد احکام آن دین، شامل حالش می شود. (همان، ج۱: ۶۲۴) این مورد نشان می دهد که با وجود رد این حکم از نظر شیعه، اگر آن فرد سنی باشد، قرار نیست حکم شیعیان درباره وی اجرا شود و با او طبق حکم مذهب خودش برخورد می شود. این مطلب را می توان به عنوان نمونه ای از احترام به احکام اهل سنت در عین مخالفت با آن دانست.

9 - 5. احترام و توجه به اقلیت های دینی
از نیشابور در نامه ای برای مأمون نوشتند که مردی مجوسی از دنیا رفته و هنگام مرگ وصیت کرده است که مقدار معینی از میراثش را به فقرا و مساکین دهند و قاضی نیشابور آن را بر فقرای مسلمین به صدقه تقسیم کرده است. مأمون به حضرت رضا علیه السلام گفت: «آقا! شما در این مسئله چه می فرمایید؟» امام فرمود: «مجوسی به فقرای مسلمین صدقه نمی دهد. به قاضی بنویسید که آن مقدار که از مال مجوسی که به مسلمین تصدق کرده، از بیت المال برگیرد و به فقرای مجوس تصدق کند.» (همان، ج۱: ۶۷۴) این مورد نشان می دهد که حتی به نیت پاک یک مجوسی که در آن زمان، اقلیت دینی محسوب می شد، باید احترام گذاشت و نظر او را اعمال کرد و نباید الان که دست او از دنیا کوتاه شده است، اموالش را در هر راهی که خودمان می خواهیم صرف کنیم.

۶. چند پیشنهاد برای رسانه ملی
1 - 6. ازدواج
فرهنگ سازی ازدواج به موقع و ساده، به ویژه با توجه به آموزه های اسلامی و نیز وضعیت اقتصادی کنونی جامعه ما، بسیار ضروری است. صدا و سیما می تواند با دعوت از استادان گوناگون روان شناس، مشاور و علمای مذهبی این امر را ترویج کند. متخصصانی که مطالعات میان رشته ای بین اسلام و روان شناسی یا حدیث و روان شناسی دارند، شاید بتوانند بهتر در این زمینه کار کنند. دعوت از زوج های موفق و بیان خاطرات و مشکلات و موفقیت های زندگی آنها و روند مبارزه آنها با این مشکلات، می تواند ارائه نمونه هایی عملی برای این امر باشد.

آموزش ها و اثرگذاری های غیرمستقیم، نکته مهم دیگری درباره ازدواج است. باید مواظب بود فیلم ها و سریال ها - که به شکلی غیرمستقیم، سبک زندگی خاصی را ترویج می کنند - تصویری فانتزی و رؤیایی از ازدواج ارائه نکنند، بلکه بیننده باید احساس کند دقیقاً همین مشکلات یا شبیه این ها در مسئله ازدواج خود او وجود دارد و به طور غیرمستقیم، از آن فیلم، راه حل بگیرد.

اگر خانواده هایی که در سریال های ما حضور دارند، عمدتاً از رده اقتصادی پولدار یا فقیر انتخاب شوند، مخاطب، هم ذات پنداری نخواهد کرد. طبقه متوسط جامعه نیز باید به تصویر کشیده شوند. چه خوب است در سریال های ما دو جوان به تصویر کشیده شوند که در عین سختی های فراوان، با هم ازدواج می کنند و موفق هم هستند. نشان دادن تقابل دو نگاه ساده گیرانه و سخت گیرانه به ازدواج نیز می تواند به این امر کمک کند. صدا و سیما باید با بی طرفی، دلایل افزایش سن ازدواج و بالا رفتن توقعات را موشکافی کند و تنها به ارائه تئوریک آنها بسنده نکند، بلکه نمونه های مختلف مستندی را از زندگی واقعی مردم در این باره ارائه دهد.

رسانه ملی باید مواظب باشد از یک سو، ترویج ازدواج ساده و از سوی دیگر، تبلیغات پررنگ و مصرف گرایانه، تصویری مغشوش در ذهن مخاطب ایجاد نکند که او، صداقت چنین رسانه ای را باور نخواهد کرد.

آموزش راهکارهای انتخاب همسر و شرایط انتخاب همسری شایسته، نکته مهم دیگری است. باید سخت گیری در انتخاب همسر، در عین ساده گیری در برگزاری ازدواج ترویج شود. امری که دقیقاً عکس آن در جامعه کنونی اتفاق می افتد و یکی از دلایل افزایش طلاق ها، همین ساده انگاری در انتخاب همسر است. رسانه باید به شدت از ارائه الگوهای نادرست در این باره خودداری کند.

دعوت پی درپی از بازیگران و خوانندگانی که طبق صحبت های خودشان در این برنامه ها، در سنین بالایی همچنان مجرد بودند و کماکان قصد ازدواج نداشتند، تأییدی نادرست بر ذهن سخت گیرانه برای ازدواج مخاطبان خواهد بود و باید به شدت از آن پرهیز کرد. از طرف دیگر، اجرای مراسم عقد زنده، در یکی از دیگر برنامه های سیما، ارائه نمایشی خوب از ساده گیری در زمینه ازدواج بود.

2 - 6. خوش رفتاری با خانواده و والدین
رسانه باید تعریف یک مسلمان معیار را به شکل های مختلف، به صورت درست مطرح کند. مسلمان معیار کسی نیست که فقط عبادات فردی و ظاهری اش خوب باشد، بلکه اخلاق وی در خانواده، یکی از مهم ترین ملاک های سنجش وی است. یکی از نمودهای سبک زندگی غربی، خانه سالمندان است. رسانه باید با برنامه های مختلفش به صورت مستقیم و غیرمستقیم، از کودکی تا بزرگ سالی، ذهن افراد را به شکلی آموزش دهد که وقتی والدینشان به سن پیری رسیدند تا حد ممکن آنها را در خانه خودشان و همراه خود داشته باشند.

نشان دادن بی ادبی و پرخاش های فرزندان به والدین در فیلم ها و سریال ها باید به شکلی بسیار محدود و کاملاً منفی جلوه، داده و از عادی سازی این برخوردها جلوگیری شود.

با توجه به اینکه قشر عظیمی از جامعه، کارگر یا کارمند هستند یا شغل های سخت دیگری دارند یا چند شغله هستند و این باعث فشار عصبی روی آنها می شود، یک پیشنهاد کوچک در این زمینه، به نظر سودمند خواهد بود.

رسانه باید با پخش برنامه های مذهبی و آرامش بخش از یک سو و برنامه های شاد از سوی دیگر، در وقتی که این افراد از سر کار برگشته اند، فشارهای اقتصادی را برای لحظاتی از ذهن افراد پاک کند تا سختی ها و فشارهای محیط کار به عصبانیت و پرخاش در منزل نینجامد. مردی که از سر کار برگشته و خسته است و شب با برنامه های ترس ناک، پرخاش گرانه و پر از زدوخورد و قتل و جنایت روبه رو می شود، معلوم است که این امر چه تأثیری بر رفتارش در خانه خواهد گذاشت.

3 - 6. مسائل جنسی
یکی از کارکردهای رسانه، پررنگ کردن یک مسئله مهم است که از دید عموم پنهان مانده است. متأسفانه بعضی وقت ها، حیای ما از اهل بیت علیهم السلام هم بالاتر می رود و به همین دلیل برخی مسائل بسیار مهم مطرح نمی شوند. گاهی علل واقعی طلاق، خود را پشت علل ظاهری پنهان می کنند. یکی از این علل مخفی، برآورده نشدن نیازهای جنسی یکی از طرفین است.

رسانه ملی باید مسائل جنسی مهم مربوط به زن و شوهر را با شفافیتی معقول، بیان کند. نباید حساسیت ها و احتیاط ها در این زمینه، باعث حیا ورزیدن های نادرست و بیان نکردن این مطالب شود. این آموزش ها برای همه زوج ها می توانند سودمند باشند و جامعه آماری بسیار زیادی شامل آن خواهند شد.

نباید به بهانه احتمال سوء استفاده عده ای اندک یا ترس از دیده شدن این برنامه ها به وسیله کودکان، فایده های فوق العاده طرح آن را دور بریزیم. این امر می تواند با تنظیم ساعت های مخصوص این برنامه ها یا در شبکه های تخصصی صورت گیرد. انحراف های جنسی پنهان نیز یکی از عوامل عقب افتادن سن ازدواج هستند و رسانه باید خانواده های ناآگاه یا کم آگاه را بیدار کند.

بیان نکردن این مطالب به وسیله رسانه ملی، باعث مراجعه مخاطبان به هم سالان ناآگاه یا کم آگاه یا رسانه های رقیب و بیگانه شده و تأثیر بد خود را روی آنها خواهد گذاشت.

4 - 6. کودک
مراحل مختلف آداب اسلامی مربوط به دنیا آمدن نوزاد و ختنه، عقیقه، نام گذاری و دیگر مسائل مربوط می تواند در قالب یک مستند یا به طور پراکنده، در ترکیب با آداب ایرانی مناطق مختلف کشور عزیزمان در فیلم و سریال های متفاوت به نمایش درآید تا به صورت غیرمستقیم این سبک را گسترش دهد.

تأکید بر تغذیه کودک به وسیله شیر مادر، می تواند از این زاویه نیز دیده شود که مخالف با سبک زندگی غربی است که به دلیل عدم به هم خوردن تناسب اندام مادر، از شیر خود به کودک نمی دهند. اصولاً رسانه ملی باید زن معیار و جایگاه وی در جامعه را به درستی نشان دهد. جایگاه اصلی یک زن، مادری و همسری است. هرگاه در برنامه های گوناگون، زنانی که به کارهای عجیب و غریب مردانه پرداخته اند و همّ و غمشان جسمشان شده است، پرداخته ایم، به طور غریبی در حق کودکان جامعه خودمان ظلم کرده ایم.

5 - 6. حاکمان و مدیران
رسانه، فقط نباید به مردم بپردازد، بلکه درباره حاکمان و مدیران جامعه و وابستگان آنها نیز وظایفی دارد و می تواند کنترل کننده آنها باشد. صدا و سیما باید دید اسلام به نوع ظاهر مدیران و وابستگانشان را به شکلی روشن بیان کند و وقتی این مطلب بیان شد و به وسیله جامعه درک شد، مدیران دیگر نمی توانند به هر شکلی در جامعه حاضر شوند و این مطالبه عمومی مانع از انحراف ظاهری مدیران و باعث کنترل آنها خواهد شد.

6 - 6. نماز
تصویری که رسانه ملی از نماز نشان می دهد، نباید در قالب نشان دادن نماز فرادا یا جماعت، به صورت خام باشد. باید در فیلم ها و سریال ها و قطعات کوتاه هنری به مردم نشان داد که امام جماعت می تواند رهبری یک محله را به دست گیرد، نشان داد که مأموم به امام مراجعه و مشکلش را حل می کند، نشان داد اهالی مسجد برای حل مشکل یک فرد دست به دست هم می دهند. نوجوانان و جوانان در برنامه های مذهبی مسجد، تمرین مدیریت می کنند و هزاران فایده دیگر نماز جماعت و مسجد، که تا به حال چندان تصویری از آنها به ذهن، مخصوصاً مخاطبانی که زیاد اهل مسجد نیستند، ارائه نداده ایم.

7 - 6. برخورد با مخالف
مدیران رسانه ملی نباید گمان کنند که به محض طرح یک دیدگاه دینی یا سیاسی مخالف دیدگاه عمومی یا مخالف نظر نظام، همه مردم از دیدگاه ها و اعتقادات خود دست خواهند کشید و منحرف خواهند شد. بلکه طرح آن دیدگاه یا شبهه و پاسخ مستدل به آن دیدگاه غلط در قالب مناظره یا غیر آن، شاید باعث تقویت بیشتر عقیده مردم شود و آنها را از سطح مسلمان ارثی به مسلمان عقلی بالا برد.

ضمن محکم بودن رسانه بر نظر و سیاست های کلی نظام، باید فضای رسانه، فضای تبادل افکار و ارائه نظریات مختلف باشد و شبهات، طرح و پاسخ داده شود. اگر شبهات را به حال خود در جامعه رها کنیم، اثر منفی بسیار بدتری خواهند داشت. شاید اگر شبهه را طرح نکنیم، بگویند حتماً شبهه و نظر ما درست است و توان پاسخ گویی به آن نیست و جوابی برایش ندارند. تهدید ترویج شبهات به وسیله رسانه های معاند را می توان به فرصتی برای بیان حقایق تبدیل کرد.

باید همه این موارد با هوش مندی، انتخاب زمان و شبکه مناسب، بهره مندی از استادان مبرز و دلایل قانع کننده و در عین حال، هنرمندانه صورت گیرد. حتی گاهی باید تشویق به طرح این نظرات کرد. البته آشکار است که همیشه لازم نیست به صورت کاملاً مستقیم به این مسئله بپردازیم، بلکه به روش های مختلف غیرمستقیم نیز باید توجه کرد تا از جبهه گیری و عدم پذیرش برخی مخاطبان حساس، جلوگیری کنیم.

از سوی دیگر، در انتخاب مشاوران باید دقت فراوانی کرد و به شدت باید از دفاع بد از دین و نظام جلوگیری شود؛ چرا که دفاع بد، کمک به طرف مقابل است.

8 - 6. سبک ابراز دشمنی یا مخالفت
رسانه ملی باید چگونگی ابراز دشمنی با مخالفان و طرح عقاید را مطرح کند. باید نشان داد برخوردهای تند و احساسی با مقدسات دشمنان و مخالفان جایز نیست و بازخوردهای بسیار وحشتناکی خواهد داشت. باید این بازخوردها و ضررها را نشان داد، از نقد سخنران ها و مداحان تندرو گرفته تا شبکه های ماهواره ای افراطی مذهبی. در چنین مقولات مهمی باید تعارف و احتمال سوء برداشت را کنار گذاشت و صریح، قاطع و محکم، نتایج وحشتناک رفتارهای نادرست را نشان داد. خود رسانه نیز باید توجه داشته باشد که در میان مخاطبانش از همه مذاهب و ادیان مورد احترام قانون اساسی حضور دارند و به هیچ وجه نباید به آنها بی احترامی کند.

7. نتیجه گیری
بازشناسی سبک زندگی امامان معصوم علیهم السلام از جمله امام رضا علیه السلام، از جمله الزامات شیعیان در دنیای معاصر است تا بتوان بر مبنای آن، هویت خود را بازیابی و بازسازی و به روزرسانی کنند. لازمه شناخت سبک زندگی اسلامی مطالعه قرآن و روایات همه معصومان علیهم السلام است. از مطالعه کتاب عیون اخبارالرضا علیه السلام می توان برخی برداشت ها از سبک زندگی امام رضا علیه السلام را به عنوان نمونه هایی از سبک زندگی معیار اسلامی ارائه داد.

در مسئله خانواده، ترویج ازدواج سریع و ساده، اهمیت خوش رفتاری با خانواده و والدین، توجه به جزئیات امور جنسی، اهمیت به جسم کودک، جایگاه والای پدر، اظهار خوش حالی از فرزند در حضور خودش و نکاتی درباره مصیبت فرزند بیان شده اند. در سبک پوشش، آن حضرت به مسائل معنوی در لباس و اهمیت لباس و جواهر وابستگان حکومت و پیامبر و حساسیت برانگیز نبودن آن توجه داشته اند. در میان نمادهای دینی، توجه ویژه آن حضرت به نماز و عاشورا دیده می شود. سبک آن حضرت در برخورد با مخالفان نیز کاملاً محترمانه، آزاداندیشانه، صبورانه، هوشمندانه و به دور از هر گونه افراط و تفریط بوده و احترام به احکام اهل سنت و اقلیت های دینی و استقبال از گفت وگو با مخالفان، به خوبی پیداست.

منابع:

قرآن کریم.

شیخ صدوق م ۳۸۶ه‍. ق. عیون اخبار الرضا. ترجمه: حمیدرضا مستفید و علی اکبر غفاری. تهران: صدوق. چاپ اول. ۱۳۷۲ش.

کلینی، محمد بن یعقوب. م ۳۲۹ه‍. ق. الکافی. قم: دارالحدیث. چاپ اول. ۱۴۲۹ق.

مجلسی، محمد باقر. م ۱۱۱۰ه‍. ق. بحارالأنوار. بیروت: دار احیاء التراث العربی. چاپ دوم. ۱۴۰۳ق.

مهدوی کنی، محمدسعید. «مفهوم سبک زندگی و گستره آن در علوم اجتماعی»، فصل نامه تحقیقات فرهنگی. سال اول. ش۱. صص۱۹۹ - ۲۳۰.

پی نوشت ها:

[1] دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث، دانشگاه فردوسی مشهد. mstforoutan@gmail.com

نظر شما