کربلای معلی از نگاه خاور شناسان
موضوع : پژوهش | مقاله

کربلای معلی از نگاه خاور شناسان

مجله  فرهنگ زیارت  تیر ماه سال 1388 شماره دو 

نویسنده : محمدرضا فخر روحانی
«رَوضةٌ مِنْ رِیاضِ الْجَنَّة»
منطقة کربلا پیش از آن که واقع کربلا در عاشورای سال 61 هجری رخ دهد، مورد توجه اقوام سامی بوده است. این نکته را از ریشه شناسی واژه «کربلا» می توان دریافت. هرچند واژه و نام کربلا دارای ریشه های متعددی است لیکن صرف داشتن چندین نام و نیز ریشه شناسی این نام به عنوان «شریف ترین زمین» (سید الأرض)، «شهرخدا» و یا «دروازة شهر خدا» [1] می تواند گواه عظمت آن باشد. این نکته زبانشناختی را تأیید هم هست، انبیای سلف و در اسلام، حضرت امیرالمؤمنین علی(ع)، سال ها پیش از رویداد جانسوز عاشورا، به زیارت این منطقه رفته اند.

اهمیت شهر کربلا، پس از واقعة عاشورا، بی تردید به اجساد مطهر پاکبازانی باز می گردد که در نبردی نابرابر پایداری کردند و در همیشة تاریخ جاودانه شدند. نظر عنایت رحمانی به این خاک و تربت را از حدیث ارجمند حضرت امام صادق(ع) می توان دریافت که: «موضع قبرالحسین منزیوم و فی فیه، روضة من ریاض الجنّة»؛ «جایگاه قبر [مطهر حضرت امام ] حسین(ع) از روزی که در آنجا دفن شد، باغی از باغ های بهشت است.»[2]

کتاب مورد بررسی در این مقاله، از نگاشته های آقای محمد صادق کرباسی است که با عنوان «نظرة المسشرقین و الرّحّاله إلی الروضة الحسینیه» با تحقیق و ویرایش آقای دکتر جلیل العطیه در بیروت به وسیلة «بیت العلم للنابهین» در 1429ق. 2008م و در 159صفحه منتشر شده است.

نویسندة گرامی، جناب آقای کرباسی، صاحب نوشته ها و کتب زیاد؛ از جمله «دائرة المعارف الحسینیة» می باشند که در لندن چاپ و منتشر می گردد. آقای دکتر جلیل العطیه استاد عراقی مقیم فرانسه هستند که ویرایش و نظم فعلی کتاب را برعهده داشته اند.

کتاب مورد بررسی، از چهل و چهار فصل سامان یافته که هر یک به معرفی و ارائه نظریات کسانی می پردازد که از شهر مقدس کربلا دیدن کرده اند. از میان چهل و چهار نفری که نامشان آمده، سه نفر ایرانی بوده اند از جملة آنها مرحوم محمد غفاری، معروف به «کمال الملک» است و در مجموع چهارده نفر مسلمان و بقیه غیر مسلمان (اعم از مسیحی و یهودی) می باشند.

هر فصل از کتاب، با مطالب زیر سامان یافته است: شمارة فصل، مسؤولیت یا شغل و نام خاورشناس و یا زائر (که به مسلمانان اطلاق می شود)، ملیت و سپس سالی که شخص از حرم مطهر و شهر کربلا دیدن کرده است. پس از این مطالب مقدماتی، ترجمة عربی جمله ها و اظهار نظرهای شخص مورد بحث آورده شده و در پایان هم اگر تابلوی نقاشی و یا رسم فنی از حرم مطهر و یا شهر کربلا در مجموعه آثار مشخص وجود داشته، درج گردیده است. در صورت امکان، خلاصه ای از زندگینامة شخص نیز آورده شده است:

فصل نخست به محمد ابن حوقل بغدادی موصلی اختصاص یافته که در سال 367ق. (=880م.) از کربلا دیدن کرده است.

از میان غیر مسلمانان، نخستین فرد «پدرو تیکسیرا»[3] است که از کشور پرتغال بوده و در سال 1013ق. (=1604م.) از کربلا دیدن کرده و از کثرت زوار و وفور نعمت و فراوانی ارزاق نوشته است. وی ابتدا یهودی بوده و سپس آیین مسیحیت را برمی گزیند.

فصل پنجم به «کارستن نایبور»[4] آلمانی اختصاص دارد که در سال 1179ق. (1765م.) از کربلا دیدار کرده و طرحی از حرم مطهر حضرت امام حسین(ع) را رسم کرده است.

در فصل سیزدهم به گزارش «تئودور نولدکه»[5] (1930ـ1836) بر می خوریم که در تاریخ 1267ق. (= 1851م.) به کربلا رفته و گزارش تا حدّی دقیق و شفافی از معماری حرم حسینی ارائه می کند. وی نخستین نمای معماری داخلی حرم مطهر را نیز ارائه کرده و این که گنبد مطهر حضرت امام حسین(ع) از دو لایه تشکیل شده است.

فصل شانزدهم به گزارش «رابرت کلایو» [6] انگلیسی اختصاص دارد که در سال 1279ق. [=1862م.] از شهر کربلا دیدن کرده و توصیف دقیقی از مناره ها، صحن ها، ایوان ها و کفش داری ها و ضریح مقدس آن حضرت ارائه می کند و نیز تصویری از حرم مطهر در کتاب وجود دارد که مربوط به ترسیم رابرت کلایو در 1277ق. [1860م] است. دربارة تاریخ های مذکور در این فصل، پانوشت شماره 1 در صفحه 64 کتاب گویای این مطلب است که تاریخ 1860میلادی که در پایین تابلو درج شده صحیح می باشد.

فصل بیستم به «جان پیترز» [John Peters] آمریکایی اختصاص دارد که در سال 1309ق. [=1890م.] در رأس یک هیأت اعزامی از پنسیلوانیا از شهر مقدس کربلا دیدن کرده است. جان پیترز در 1852م. در شهر نیویورک متولد شد و در 1921در گذشت. وی در رأس یک هیأت باستان شناسی در منطقه بابل و یا حلّة عراق، در آن منطقه به حفریابی باستان شناسانه اشتغال داشت. او در گزارش خود مقایسه ای میان حرم حضرت امام حسین و حضرت امام علی(ع) کرده، می نویسد: در صحن مطهّر، منارة سومی هم به نام منارة عبد(مغارة العبد و یا مئذنة العبد) وجود دارد.[7]

در فصل بیست و ششم، گزارش تفصیلی است از «هانت» [Hant] کنسول انگلستان در کرمانشاه است که در سال 1322ق. [=1904م.] از کربلا دیدن کرده و گزارش تا حدّی مفصل از حضور و زیارت ایرانیان در اعتاب مقدسة عراق و نیز از ظلم وجور حاکمان عثمانی نسبت به شیعیان ارائه می کند. وی در گزارش خود به ارزش اقتصادی و در آمد مالی اعتاب مقدسه عراق اشاره کرده است.

در فصل بیست و نهم به گزارش خانم «گرترودبل» انگلیسی اشاره نشده که در سال 1327ق. [=1909م.] از شهر مقدس کربلا دیدن کرده است. از آنجا که وی مسلمان نبوده، نمی توانسته به حرم تشرفّ یابد، در نتیجه داخل حرم را از فراز یکی از منازل اطراف دیده است. وی اهمیت ضریح مطهر حضرت امام حسین7 را کمتر از کعبة معظمه نمی داند! قابل توجه آن که خانم گرتردابل در 1868 در نزدیکی دورهام انگلستان متولد و در 1926 در بغداد درگذشت. برخی وی را از رؤسای تشکیلات جاسوسی انگلستان در عراق دانسته اند.

در فصل سی وسوم به یاد داشت های خانم «اثل استیونس» انگلیسی بر می خوریم که در سال 1336ق. [=1918م.] از کربلا دیدن کرده و می نویسد: اگر نجف به مغز تفکّر شیعی تشبیه شود، کربلا را باید قلب تفکر شیعی دانست؛ زیرا که عشق و حماسة شیعی از کربلا می جوشد. وی در 1879 متولد و در 1972 در انگلستان بدرود حیات گفت. ازآنجا که همسرش «ادوارد درور» در سالهای 1921ـ1946م. در عراق مستشار بوده، وی نیز درسال 1923 در آن کشور حضور داشته است.

فصل سی وهفتم گزارش فرماندهی نیروی دریایی انگلستان در حوالی سال 1345ق. [=1926م.] است که به جنبه های اقتصاد کربلا اشاره دارد. در این گزارش به اهمیت حرم و نقش آن در اقتصاد شهر پرداخته شده است.

فصل سی و هشت به «پیتر کلارک» انگلیسی اشاره می کند که در حوالی 1346ق. [=1927م.] از شهر کربلا دیدن کرده و می نویسد: کربلا برای شیعیان از اهمیت ویژه برخوردار است؛ به طوری که آن را مقدس ترین مکان پس از مکه می دانند.

فصل سی و نه از دانشمند انگلیسی «دوایت دوناله سن» است که در سال 1347ق. [=1928م.] از کربلا دیدن کرده و از نقطه ای در مقابل حرم مطهر و کنار یک قهوه خانه داخل حرم را دیده و توصیف کرده است. قابل توجه این که وی مدت 16سال در شهر مشهد مقدس در ایران اقامت کرده ویکی ازکتابهایش را که دربارة عقاید شیعه است، در سال 1933 در لندن چاپ و منتشرکرده است.[8]

فصل چهل و دو به یادداشت های «اریک هوینخمان» هلندی اختصاص یافته که به سال 1935م. مربوط می گردد. به نظر می رسد هوینخمان نخستین شخص از اروپاییان باشد که در سال های اخیر داخل حرم مطهر و آیینه کاری های پیرامون ضریح مطهر را دیده و گزارش تهیه کرده است. بخشی از گزارش که در آن تحیر و اعجاب وی از آیینه کاری ها و زیبای های حرم مطهر و حائر مقدس حسینی را نشان می دهد در «دایرة المعارف مختصر اسلام» در ذیل مادة «مشهد الحسین» آمده است. هوینخمان در 1907 متولد و در 1965 بدرود حیات گفت.

فصل چهل و سوم یادداشت­های «ریچارد هارتمن» را آورده که در 1961م. داخل حرم مطهر حضرت امام حسین(ع) را دیده و گزارش جالبی از ابعاد و اندازه های ضریح مطهر حضرت امام حسین7 تهیه کرده است. وی که در 1881م. متولد و در 1965فوت شده، دارای تألیفاتی چند در حوزة مطالعات اسلامی است و از همکاران «دائرة المعارف اسلام» در لیدن هلند بوده است.

آخرین فصل کتاب به گزارش «ژاک بیرک» فرانسوی اختصاص یافته که در سال 1978م. یادداشت های سفر به کربلایش را در مقاله ای منتشر کرد و در آن به شیدایی شیعیان نسبت به حضرت امام حسین7 و واقعه عاشورا پرداخته و از تربت حسینی با احترام فراوان یاد می کند. گفتنی است دکتر ژاک برک در 1910در الجزایر متولد شد و سال های متمادی در کشورهای عربی مانند مصر و لبنان عهده دار مسئولیت هایی بود و در دانشگاه های پاریس سمت استادی داشت وی به دین اسلام تشرف پیدا کرد و در 1995 بدرود حیات گفت.

 

[1] جورج قنازع، کربلاء فی الأدب الشیعی، الکرمل 13 (1992): 194 ـ 179 (180).

[2] القاسم جعفر بن محمد بن قولویه القمی، کامل الزیارات، تحقیق الشیخ جواد القیومی (قم: نشر الفقاهه، 1424ق.)، الباب 89: فضل الحائر و حرمته، الحدیث [691]1.

[3] pedro teixera

[4] carstaim neibuhr

[5] Theodor noldeke

[6] rober clive

[7] منارة العبد یا مئذنة العبد در سال 767ق. (=1366م.) به همت مرجان امین الدین بن عبدالله، کارگزار ایلخانان مقیم بغداد، با قاعده ای به قطر 20 متر و ارتفاعی بیش از 40متر، در فاصلة 40 متری زاویة شرقی صحن مطهر حرم منور حضرت امام حسین7 از جنس آجر و گچ ساخته شد و در کنار آن مسجد کوچکی قرار داشت.

این مناره در سمت چپ کسی قرار می گرفت که از باب قاضی الحاجات حرم مطهر خارج و به سمت حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس می رفت. منارة العبد بلندترین مناره در مجموعه مناره های حرم مطهر امام حسین7 بود. این مناره در سال 982ق. به هزینه و فرمان شاه طهماسب صفوی باز سازی و نوسازی شد. در سال 1308ق. و در دوران عثمانی ها بار دیگر تعمیر گردید. در سال 1354ق. (= 1935م.) یاسین الهاشمی نخست وزیر وقت دولت پادشاهی عراق فرمان تخریب آن را صادر کرد. این تخریب به بهانة کج شدن مناره بود و تخریب آن تأثیر بسیار نامطلوب در اذهان عموم مردم کربلا بر جای گذاشت. به گفتة آقای دکتر عبدالجواد کلید دار، حرم مطهر حسینی تا سال 1354ق. (=1935م) دارای سه مناره بود که بلندترین آن ها همان منارة العبد یا منارة مرجان بود که از شکوهمندترین مناره های تمامی اعتاب مقدسه عراق به شمار می رفت.

[8] برای آگاهی بیشتر به کتاب های زیر مراجعه شود: رئوف محمد علی الأنصاری، معماری کربلا در گذر تاریخ، قم: انتشارات مسجد جمکران، 1378؛ سلمان هادی آل طعمه کربلا و حرم های مطهر بدون جا: نشر مشعر، 1378؛ و د. عبدالجواد الکلیددار، تاریخ کربلا، و حائر الحسین7، النجف الأشرف: المکتبة الحیدریة، 1368ق. قم: منشورات الشریف الرضی، 1376ش/1418ق.

D.M. Donaldson, The shlite relijion,london:

نظر شما