مزار عالمان بزرگ شیعه در حرم علوی از دیدگاه محدث قمی
مجله فرهنگ زیارت فروردین ماه سال 1389 شماره پنج
نویسنده : محمدامین پورامینی
عالم بزرگوار و متتبع عالیمقام و محدث عظیم الشأن شیخ عباس قمی (رحمه الله) آثار گران سنگ و جاودان بسیاری از خود به یادگار نهاده است که همۀ آنها منشأ اثر و برکت بوده است. او با نگارش «سفینةالبحار» بر کشتی نجات سوار شد و از دریاهای نور و معرفت بهره ها برد و با نگارش «مفاتیح الجنان» به خانه های تمامی مؤمنان راه یافت. از کتاب های دیگر او «الکنی و الالقاب»، «منتهی الآمال»، «تتمةالمنتهی»، «لبّ الوسائل»، «غایةالقصوی»، «الفوائد الرضویه»، «تحفةالاحباب» و «هدیة الاحباب» است. کتاب ارزشمند دیگر وی «هدیة الزائرین و بهجةالناظرین» است که گویا آن را قبل از «مفاتیح الجنان» تألیف کرده و کتابی است جامع و ارزشمند در باب دعا و زیارت که مطلب زیر از این کتاب برگزیده و تلخیص شده و با توضیحاتی تقدیم خوانندگان محترم میشود.
بدان که زمین نجف اشرف مملو است از علما و اعاظم و مؤمنین؛ به خصوص وادی السّلام که بقعه ای است از جنّت عدن و محلّ ارواح مؤمنین؛ چنان که در «کافی» به سند معتبر منقول است: شخصی به حضرت صادق (علیه السلام) عرض کرد: برادرم در بغداد است و میترسم که در آن جا بمیرد. فرمود: «پروا مکن که هر جا خواهد، بمیرد. به درستی که نمیمیرد مؤمنی در مشرق و مغرب زمین، مگر آن که حق تعالی روحش را به سوی وادی السّلام محشور میگرداند». پرسید: وادی السّلام کجاست؟ فرمود: «پشت کوفه است؛ گویا میبینیم که ایشان حلقه حلقه نشسته اند و با یکدیگر سخن میگویند»[1] پس باید زیارت آنها را غنیمت دانست و خود را از فیض آن محروم نکرد؛ زیرا بر زیارت آنها ثواب بسیار و اجر بیشمار و فواید عظیمه مترتّب است.
ثقةالاسلام کلینی در «کافی» به سند معتبر از حبۀ عرنی نقل کرده که گفت:
با حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به پشت کوفه رفتم. چون به صحرای نجف رسیدند، ایستادند؛ گویا با جماعتی مخاطبه میکردند. من نیز در خدمت آن حضرت آن قدر ایستادم که خسته شدم. پس نشستم، به اندازه ای که از نشستن هم ملالی به هم رسانیدم. باز برخاستم و ایستادم تا خسته شدم و باز نشستم تا دلتنگ شدم. پس برخاستم و ردای خود را جمع کردم و عرض کردم: یا امیرالمؤمنین! میترسم بر شما که از بسیاری ایستادن، به زحمت بیفتید؛ ساعتی استراحت فرمایید. پس ردای خود را انداختم که آن حضرت بر روی آن بنشیند. فرمود: «این ایستادن نیست، مگر برای سخن گفتن با مؤمنی یا انس گرفتن با مونسی». عرض کردم: یا امیرالمؤمنین! ارواح مؤمنین چنین است؟ فرمود: «بلی، اگر پرده از پیش دیدۀ تو برداشته شود، هرآینه خواهی دید ایشان را که گروه گروه و حلقه حلقه نشسته و با یکدیگر سخن میگویند.» عرض کردم: بدنند یا روحند؟ فرمود: «روحند و هیچ مؤمنی نمیمیرد در بقعه ای از بقعه های زمین، مگر آن که به روحش میگویند به وادی السّلام ملحق شو که صحرای نجف است، و آن بقعه ای است از جنّت عدن»[2]
و مخفی نماند که زیارت اموات و مجاورت و انس با آنها وقتی نفع دهد که انسان تفکر در حال آنها کند و عبرت و آگاهی از حال آنها نماید؛ نه چنان که بعض از غافلین و جهّال میکنند و در غالب بلاد رسم شده که قبرستان را موضع گشت و سیر خود قرار دهند و دسته دسته تفرّج کنان با قهقهه و گفت وگوهای لغو و سخنان ناشایسته - که از هر چیز اثرش در قساوت قلب بیشتر است - به آن جا رفته و با این حال بازگردند. و باید امتیاز داد بر تعظیم و تکریم و کثرت تلاوت قرآن و ادعیۀ مقرّره آتیۀ علما و مشایخی که در آن بلد شریف مدفونند؛ مانند: ابوجعفر محمد بن الحسن الطوسی (رحمه الله) [3]معروف به «شیخ الطائفه» و علّامۀ عصر خود، صاحب کرامات باهره السید مهدی طباطبایی، معروف به «بحرالعلوم»[4] که این هر دو بزرگوار با بعض دیگر در مسجد طوسی در نزدیکی صحن مقدّس مدفونند.
و مانند سیدالعلماء والمجتهدین حاجی میرزا محمّد حسن شیرازی[5] (طاب ثراه) که در جنب باب طوسی صحن شریف، در مدرسه معروف به اسم خود مدفون است.
و مانند خاتم الفقهاء والمجتهدین جناب شیخ محمّد حسن صاحِب «جواهر الکلام»[6](نوّرالله مرقده) که در محلّۀ عماره[7] نجف، قبر شریفش با بقعه و قبّۀ رفیعه معروف است.
در مقابل قبر این بزرگوار قبور جمله ای از اعاظم علماست که دارای قبّه و بقعه هستند که از جملۀ آنهاست عماد العلما مولانا السید مهدی قزوینی (رحمه الله)[8] ساکن حلّه و جناب آقا سید حسین ترک[9] و غیره.
و در نزدیکی آنها به فاصلۀ چند کوچه، قبر فقیه اهل البیت شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء (رحمه الله)[10] است و در مقابل او قبر عالم فاضل شیخ راضی عرب است و در مقابل کوچۀ سلام، قبر عالم جلیل شیخ خضر شلال[11] است و در محلّۀ براق[12] ، قبر شیخ فخرالدین طریحی[13] صاحب «مجمع البحرین» است.
و قبر شیخ اجلّ اعلم شیخ مرتضی انصاری (رحمه الله)[14] در بقعه ای متصل به باب القبله صحن مطهر و در طرف چپ کسی که داخل شود واقع است و در مقابلش قبر آقا سید اسدالله اصفهانی[15] و قبر جناب آقا سید علی شیرازی (رحمه الله) قرار دارد.
قبر شیخ و استاد ما ثقةالاسلام حاجی میرزا حسین نوری طبرسی[16] در ایوان سوم از ایوان های شرقی باب القبله واقع است و قبر شریف عالم جلیل و مجمع تقوا و ورع جناب حاجی ملاّ فتحعلی[17] (طاب ثراه) که از جمله مشایخ شیخ ما علاّمۀ نوری است، با جمله ای از اکابر علما در بقعه ای است که متصل است به باب سلطانیه، در طرف راست کسی که داخل شود.
قبر محقّق نراقی[18] در زمین صحن، در پشت سر و متصل به دری که گاهی به رواق مطهر باز شود واقع است، و روی قبر با سنگی که از سایر سنگ ها متمایز است، فرش شده. قبر مرحوم حاجی شیخ جعفر شوشتری نیز در این مکان قرار دارد.[19]
قبر مرحوم حجةالاسلام حاجی میرزا حسن آشتیانی[20] در صحن، در حجرۀ اوّل و در زیر دالان بالای سر، در سمت یمین[21] کسی که از پشت سر داخل دالان شود، واقع است.
قبر شریف جناب حاج میرزا حبیب الله رشتی[22] (طاب ثراه) در بقعه ای متصل به باب شرقی صحن، در طرف راست کسی که از صحن بیرون رود، واقع است.
شیخ اجلّ اکمل آیةالله فی العالمین، مولانا الحسن بن مطهر الحلّی مشهور به «علاّمه»[23]که قبر شریفش در ایوان مطهر در بقعه ای که منتهی میشود به حرم مطهر، در طرف یمین کسی که داخل حرم میشود، واقع است و بقعۀ دیگر که محاذی و قرین اوست، مدفن حاجی ملاّ احمد اردبیلی[24] است و بقعه ای که متصل است به بقعۀ آیةالله علاّمۀ حلی، مدفن و مروّج مذهب جعفری آقا شیخ محمد جعفر استرآبادی[25] (طاب ثراه) است.
و غیر ایشان از علمای دیگر که زیاده از آنند که در این مختصر ذکر شود، بلکه خصوص صحن مطهر و حجرات آن، تمام مملوّ است از بزرگان دین و علما و مجتهدین که ذکر اسامی شریفۀ آنها باعث تطویل و اطناب است و چقدر سزاوار است از برای ارباب علم و تقوا و قدس که از خاک این بزرگواران بگذرند یا در وقتی که در صحن مطهر، در نزد قبرهای آنها نشینند، شرط ادب و تعظیم به جای آورند و از باطن آن بزرگواران استمداد نمایند و ملاحظه فرمایند که اینها همه شیوخ و مشایخ، مشایخِ کسانی بوده اند که الحال باب مجلس افاده و درس و بحث را بر روی خود بسته و از این نشأت فانیه خود را وارسته نموده اند؛ پس تأسّف خورند بر فراقشان و اندوهناک شوند برای فقدان ینابیع [و چشمه های] علم ایشان.
فاضل اشکوری در کتاب «محبوب القلوب» در احوال خاتم الحکمای یونانیها ارسطاطالیس فرموده است:
چون ارسطو در مدینۀ اسطاغیرا از دنیا رحلت نمود، اهل آن جا استخوان های او را جمع کردند، پس از آن که پوسیده شده بود و در ظرفی از مس گذاردند و او را دفن کردند در یک موضعی، و آن مکان را مجمع [و محل گردهمایی] خود قرار داده و در آن جا جمع میشدند از برای مشاوره در اُمور و کارهای بزرگ و هر وقت از فنون علم و حکمت برایشان مشکل میشد، قصد آن جا را می نمودند و بر سر قبر او نشسته و مشغول مناظره و مباحثه میشدند تا آن که واضح میشد برایشان مشکلاتشان، و چنان اعتقاد داشتند به آمدن به موضعی که استخوان های ارسطاطالیس در آن دفن شده بر عقل ایشان میافزاید و اذهان ایشان را پاکیزه و تلطیف میکند و نیز این را تعظیمی از برای ارسطو میدانستند بعد از مرگ او و باعث تأسف بر فراق و حزن و اندوه بر آن فجیعه و مصیبت فقدان ینابیع حکمت او میدانستند.
[1] کلینی، کافی، ج ٣، ص ٢۴۴، ح ٢ و مجلسی، بحارالانوار، ج ٩٧، ص ٢٣۴، ح ٢٧.
[2] همان، ج٣، ص٢۴٣، ح ١.
[3] شیخ طوسی از بزرگان شیعه است که در سال ۴۶٠ ه. ق وفات یافت. او مؤسس حوزه علمیه نجف در قرن پنجم است. آثار فقهی و کلامی و تفسیری بسیاری از او بر جای مانده؛ مانند: کتاب: «المبسوط»، «الخلاف»، «التبیان»، «النهایة» و....
[4] سید مهدی بحرالعلوم از فقیهان به نام و از شخصیت های صاحب مقامات و کرامات بوده است. او در سال ١١۵۵قمری در کربلا به دنیا آمد و به سال ١٢١٢ در نجف اشرف بدرود حیات گفت. از جمله کتاب های وی «مصابیح»، «منظومه»، «قواعد الاصول» و «فوائد الرجالیه» است. تشرف او به محضر حضرت بقیةالله الاعظم معروف و مشهور است.
[5] میرزای بزرگ شیرازی صاحب فتوای معروف تنباکوست. او به سال ١٢٣٠ ه. ق در شیراز دیده به جهان گشود. مراحل رشد و ترقی را به سرعت پیمود و پس از شیخ انصاری، مرجع علی الاطلاق شیعه شد. بلندنظری، دقت علمی، کیاست و مدیریتش از او نامی جاویدان ساخت. وی به سال ١٣١٢ قمری دار فانی را وداع گفت. تقریرات درس اصول وی به چاپ رسیده است.
[6] صاحب جواهر از فقیهان به نام شیعه است که امام خمینی نوشتن کتاب گران سنگ «جواهرالکلام» را کرامت نامید. این کتاب محور درس های خارج و کتاب های فقهی متأخر است. وی در سال ١٢٠٢ قمری در نجف اشرف متولد شد و در سال ١٢۶۶ به رحمت الهی پیوست.
[7] محله عماره، از محله های قدیمی نجف اشرف است که در ضلع شرقی حرم مطهر امیر مؤمنان علی (علیه السلام) واقع است.
[8] علامه سیدمهدی قزوینی نجفی حلّی از عالمان بزرگی است که در سال ١٣٠٠ قمری از دنیا رفت. دارای کتاب های فراوان و مقامات عالیه بوده و از کسانی است که توفیق تشرف به محضر حضرت حجت را یافته است. از جمله آثار او کتاب «فلک النجاة» است.
[9] فقیه بزرگوار سید حسین حسینی کوهکمری تبریزی، معروف به «سید حسین ترک» از شاگردان شیخ انصاری، صاحب جواهر و صاحب فصول بوده است که مردم آذربایجان پس از رحلت شیخ انصاری از او تقلید کردند. وی در سال ١٢٩٩ بدرود حیات گفت.
[10] فقیه بزرگ شیعه شیخ جعفر کاشف الغطاء، صاحب کتاب «کشف الغطاء» است. وی به سال ١٢٢٧قمری از دنیا رفت.
[11] شیخ خضر شلال، صاحب کتاب «جنةالخلد» و «ابواب الجنان» است.
[12] محلۀ «بُراق» از محله های قدیمی نجف اشرف است. هنگامی که از در قبله صحن علوی خارج شده و به سمت شارع الرسول میروید، این محله در سمت چپ قرار دارد.
[13] طُریحی از علمای بزرگ قرن یازدهم به شمار میآید. کتاب لغت شناسی معروف وی به نام «مجمع البحرین» همانند «نهایه» ابن اثیر در شناخت معنای کلمات وارده در روایات کارآیی بسیار دارد. از دیگر آثار وی کتاب «المنتخب» است. او به سال ١٠٨۵ قمری بدرود حیات گفت.
[14] استا الفقها والاصولیین شیخ مرتضی انصاری صاحب دو کتاب درسی معروف «مکاسب» و «رسائل» است. وی در سال ١٢١۴قمری متولد شد و در سال ١٢٨١ دار فانی را وداع گفت.
[15] سید اسدالله اصفهانی، فرزند عالم بزرگ حجةالاسلام سید محمد باقر شفتی اصفهانی است. او به سال ١٢٩٠ از دنیا رفت.
[16] محدث نوری صاحب کتاب «مستدرک الوسائل» و از شاگردان شیخ انصاری و میرزای شیرازی است. او به سال ١٣٢٠ قمری بدرود حیات گفت. در مقابل قبر ایشان قبر مرحوم محدث قمی صاحب این نوشته قرار دارد.
[17] مرحوم آیت الله سید محسن حکیم در «حقائق الاصول» ١/ ٩۶ مینویسد: «عده ای از بزرگان، از جمله سید اسماعیل صدر، حاجی نوری و سید حسن صدر به منزل آخوند ملا فتحعلی رفته، آخوند آیۀ «وَاعْلَمُوا أَنَّ فِیکمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یطِیعُکمْ فِی کثیرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَکنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیکمُ الْإیمَانَ» (حجرات/ ٧) را مطرح ساخته؛ آن گاه به تفسیر «حبّب الیکم» پرداخت. پس از بیان موضع، وجهی را بیان کرد که آنان به تعجب افتاده و توضیح خواستند. روز دوم آمدند و او به تفسیر همان کلمه با وجهی دیگر پرداخت که باز باعث تعجب و حیرت آنان شد و روز سوم نیز چنین بود و تا سی روز ادامه یافت و هر روز حرف نو و تفسیر جدیدی داشت». آیت الله حکیم میافزاید که افراد ثقه، کراماتی را از وی نقل کرده اند.
[18] ملا محمدمهدی نراقی کاشانی، معروف به «محقق نراقی» صاحب کتاب «مستند الشیعة» و «عوائد الایام» است که در سال ١٢٠٩ قمری دار فانی را وداع گفت. شیخ انصاری مدتی در کاشان در درس وی حاضر میشد.
[19] عالم بزرگ و خطیب توانا و واعظ شهیر، مرحوم شیخ جعفر شوشتری از شخصیت های علمی صاحب نفس بوده است. وی در سال ١٣٠٣ قمری از دنیا رفت.
[20] فقیه بزرگ میرزا حسن آشتیانی، از شاگردان شیخ انصاری و صاحب کتاب «بحر الفوائد» و «القضاء» است. او در تهران صاحب نفوذ بود و در جریان فتوای تنباکو، به یاری هم درس خود، میرزای شیرازی برخاست. وی در سال ١٣١٩ قمری بدرود حیات گفت.
[21] سمت راست
[22] فقیه بزرگ میرزا حبیب الله رشتی، از شاگردان شیخ انصاری و صاحب کتاب «بدائع الاصول»، «الاجارة» و «بدائع الافکار» است. وی در سال ١٣١٢قمری وفات یافت.
[23] ابومنصور حسن بن یوسف بن علی بن المطهر، معروف به «علامه حلی» از فقیهان به نام شیعه است و کتاب های بسیاری در فقه و اصول و کلام و رجال از وی به یادگار مانده است. از کتاب های وی «مختلف الشیعه»، «منتهی المطلب»، «تحریر الاحکام»، «ارشاد الاذهان»، «الالفین»، «تذکرةالفقهاء»، «قواعد الاحکام» و «نهایةالاحکام» را میتوان نام برد. وی به سال ۶۴٧ هجری متولد و در سال ٧٢۶ از دنیا رفت.
[24] فقیه بزرگ و مقدس شیعه، ملااحمد معروف به «مقدس اردبیلی» صاحب کتاب «مجمع الفائدة والبرهان» و «زبدة البیان» است. او از بزرگانی است که شرف تشرف به محضر حضرت بقیةالله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را یافته است. وی در سال ٩٩٣ هجری دار دنیا را وداع گفت.
[25] عالم و فقیه نامی، ملامحمدجعفر استرآبادی، مشهور به «شریعتمدار» صاحب کتاب «شوارع الاحکام» است که در سال ١٢۶٣ قمری از دنیا رفت. از کتاب های دیگر وی «المقالید الجعفریه» است.
نظر شما