موضوع : پژوهش | مقاله

اولین انتخاب ملت


روشنگران جامعه ایرانی زمانی به روزنامه نیازمند شدند که خود دستگاه استبداد نیازمند تحمیل بیشتر اندیشه های ستمگرانه و ضدمنافع ملی و مشروعیت بخشیدن به آن بر توده مردم شد. اکثریت روزنامه هایی که قبل از مشروطه در تهران ستم کشیده به شدت عقب مانده آن روزگار چاپ می شد دولتی بودند و به نحوی انعکاس دهنده اعمال و طرز فکر به شدت منفعت طلبانه و ظالمانه بودند. در این روزنامه ها گاه نویسندگانی پیدا می شدند که با گنجاندن چند بیت شعر، مقالات دوپهلو و نیشدار رشته های درباریان سودجو را پنبه می کردند و در افکار مردم عکس قضیه و هدفی نمایان می شد که مد نظر دربار بود. اما بودند روزنامه هایی که در خارج از کشور به رشته تحریر درمی آمدند و درس خواندگان و آموختگان سطح کشور طرفدار آن دسته از روزنامه ها بودند و همواره توده مردم را به اندیشیدن وامی داشتند. در نهایت آن شد که با پیشتازی روشنگران و علما خواستار تحقق پیدا کردن قانون مشروطه و بنیان گذاشتن مجلس شدند. در آن بحبوحه فشار که می رفت کاسه لیسان و تمامیت خواه ها واپس بیفتند و مدنیت فراموش شده با ظهور دموکراسی نو پرتب و تاب پیش برود، علل انحطاط ایران یک به یک نمودی زشت پیدا می کرد و دربار وقیحانه در پی پوشاندن آن به روش سرکوب و ایجاد فضای اختناق بود. ولی با اصرار و پیگیری های خوب - بد یا کجدار و مریز روشنگران و علما هرطور بود مجلس مشروطه برپا و در اروپای آن روز مورد استقبال واقع شد. در اینجا لازم به ذکر است که یکی از دلایل فروافتادن جامعه، عقب ماندگی قاجاریه بود. آنان آنقدر به ایل و تبار خود چسبیده بودند که سرعت پیشرفت هیچ مملکتی را به معنای واقعی کلمه نه می دیدند و نه می دانستند و اگر هم به درک واقعیت ها و تغییر در تمام ابعاد مختلف جامعه واقف می شدند، چون آن را ضدقدرت مطلقه خود می پنداشتند به مخالفت هرچه تمام تر علیه آن برمی خاستند. محمدعلی شاه نمونه بارز آن بود که عمل حق جویانه و مردم پسند را خوار می شمرد و دیدیم که چگونه علیه آن اسلحه و توپ و توپ کشی راه انداخت. اما هوشمندی ایرانی آن همه تحقیر را تاب نیاورد و دیدیم همواره استبدادیون نتوانسته اند با اندیشه ورزی مردم بجنگند.

انتخابات و مجلس کارآمد
اگر نظری اجمالی بر مجلس دوران مشروطه بیندازیم و انتخابات آن سامان را مورد ارزیابی قرار دهیم باید بگوییم مجلس ملی اول زایش دموکراسی نو و پیشرفته یی بود که عالی ترین و کارآمدترین مجالس ملی ایران به شمار می آمد. این مجلس راه دشوار و به غایت سختی را باید طی می کرد و در مشرق زمین اولین گردهمایی مردمی بود که سخن از وضع قانون و دور ریختن جهالت دولتی و مردمی می گفت، اعتماد به نفس در دل ها ایجاد می کرد و هر چیزی را در جایی امن سکنی می بخشید. مجلسیان با اندیشه هایی اینچنینی بر صندلی مجلس به عنوان نماینده مردم تکیه زدند ولی در برابر خود تعدادی درباری و تمامیت خواه را می دیدند که هنوز باور نداشتند زمانه عوض شده است. بنابراین تکالیف و وظایف زیادی در پیش روی مجلس قرار داشت. شاه آن را به عنوان عدالتخانه پذیرفت و هیچ گاه فکر نمی کرد روشنگران بتوانند علما و توده مردم را به سوی حرکتی سیاسی - اجتماعی خودجوش سوق دهند.
قانون اساسی در یک صد و سه سال پیش برابر با 1285 شمسی، توسط مجلس اول مشتمل بر 51 اصل به امضای شاه و ولیعهد رسید. در آن زمان وکلای تهران مرتب با کارشکنی های جورواجور دست به گریبان بودند و نیرنگ های دولت و دربار را که نشان از مخالفت جدی شاه داشت نقش بر آب می کردند. ولی با آمدن وکلا از دیگر ولایات، مجلس قوت قلبی بی مانندی گرفت.
مجله کاوه در شماره 26 در آبان ماه 1287 شمسی درباره مجلس اول می نویسد؛ «این مجاهدان که نتایج عظیمه منفی یا مثبت آنان اساس اجتماعی و سیاسی ایران را زیر و رو کرد تنها اعمال مجلس اول نبود. آن مجلس بزرگ تاریخی که شب و روز اوقاتش به جنگ بر ضدقوای تاریک ظلم و ظلمت مشغول بود باز در عین اشغال خود با مجاهدات فوق العاده مقدار زیادی از قوانین اساسی و مدنی وضع و تصویب کرد که مجلس ملی دوم و سوم با فراغت بالنسبه بیشتر شاید به قدر مجلس اول کامیاب نشدند. مجلس اول با این جدیت و پشتکار و شهامت و فداکاری که روح آن یک عده بسیار قلیلی مردان ازجان گذشته بودند، در تاریخ 1294 در اثر گلوله باران نمودن آن و توپ بسته شدن به وسیله قزاق های تزاری ایران ویران گردید و آن عده قلیل هم فراری و پراکنده شدند.» (رونوشت کامل از کتاب از مشروطه تا جمهوری، نوشته یونس مروارید)
در آن زمان انتخاباتی که مردمان امروز مد نظر دارند و بر پایه آن نمایندگان مجلس را برمی گزینند وجود نداشت و نیازی به آن نمی دیدند اما از طرف انجمن های ایالتی و نیز خود دولت آگهی هایی در سطح شهر می پراکندند. به عنوان نمونه یکی از آگهی های مردم را از کتاب «از مشروطه تا جمهوری» می آوریم؛ «به عدالت و مساعدت و توجهات رعیت و ملت پرورانه ذات اقدس شاهنشاهانه ارواحنافداه و مساعدت حجج اسلام و فدایی این مدت ملت را نتیجه این شده که تعیین وکلا شده، آنها ترتیب قوانین و تعیین تکالیف وزارتخانه ها و دوایر دولتی که اصلاح بدبینی تاکنون شده روز به روز دولت مستقل و منظم و ملت ترقی و با شرف بشوند پس معلوم است که وکلا باید به چه درجه عالم و محیط به قوانین داخله و خارجه و دارای عقل سلیم و قادر بر اصلاحات و رفع نواقص باشند. چه این وکلا امروز مامور و موظف سعادت و سربلندی دولت و ملت خواهند بود. در انظار خارجه هم اسباب شماتت نشوند لهذا با این اعتبارات اعتقاد قاصر ما فداییان ملت اشخاص مفصله ذیل را باید به وکالت انتخاب نمایند که به یمن علم و اطلاع و تجارب خود و قوانین داخله و خارجی بتوانند نظام نامه یی موافق مقاصد مقدس ترتیب دهند.»
از آقایان علمای عظام؛ جناب آقای سیدمحمد مجتهد، جناب حاجی شیخ الرئیس...
تجار محترم؛ حاجی امین دارالضرب، حاجی معین التجار بوشهری...

ترکیب مجلس اول
تعداد افراد بی سواد جامعه بی شمار بود و همین باعث شده بود آنان چشم و دهان خود را کاملاً به سواد آموختگان بیندوزند و از طریق سخنرانی هایی که صورت می گرفت نمایندگان خود را برگزینند. در همان دوره اول ارامنه و یهودیان ایران آقایان بهبهانی و طباطبایی را به نمایندگی خود انتخاب کردند. و نیز در همان دوره اول مجلس قانونگذاری نمایندگان از طرف دربار، اصناف و طبقات مختلف انتخاب شده بودند.
تعداد نمایندگان 60 نفر بوده اند که چهار نفر از علما، 10 نفر از بازرگانان، چهار تن از شاهزادگان قاجار، 10 نفر از مالکان و کشاورزان و 32 نفر از پیشه وران و اصناف بودند. امروز بر ما معلوم نیست که چرا بازرگانان تهران تعدادی از افراد اشراف و لقب دارانی چون محقق الدوله و وثوق الدوله را به عنوان نماینده خود برگزیدند. همین تعداد افراد و پاره یی از دیگران بودند که در آن شرایط سخت که مجلس می رفت رخت عزلت بپوشد این آقایان هیچ کمکی به مردم و مجلس نکردند. احمد کسروی در کتاب خود در این باره می نویسد؛ «در این فهرست آنچه می باید نیک دید نام های وثوق الدوله و مخبرالملک و دیگر این گونه لقب داران است. ما می پرسیم؛ «آیا اینان را دل به کشور و توده می سوخت و هواخواه مشروطه می بودند؟ اگر چنین است پس چرا در آن کوشش ها که دو سید و هم دستان ایشان در راه رسیدن به مشروطه می کردند، اینان همراهی نکردند و در آن روزهای سخت کمترین یاوری نشان ندادند؟... اگر هوادار مشروطه نمی بودند پس چگونه اکنون به دلخواه نمایندگی مجلس را پذیرفتند؟ پیداست که اینان را خواست های دیگری در دل می بوده، و جز در پی سودجویی نمی بوده اند. از آن سوی نام های مشهدی باقر بقال و حاجی علی اکبر پلوپز دیدنی است. از این گونه کسان ناآگاه چه کار برخاستی؟ در این هنگام که رشته کارها از چنگ دربار درآورده شده و به دست توده می افتاد، مردان کاردان و آزموده باید که به جایی برسند.»
ایرانیان در برپایی مجلس در سال 1285 به جهانیان و در وهله نخست به خود ثابت کردند که ظلم پذیر نبوده و نیستند. آنان به دورانی گام نهاده بودند که استعمار پی برده بود ثروت های فراوانی در جای جای ایران خوابیده است. آنان دور شاه و درباریان از همه جا بی خبر و خوداندیش را گرفتند و قدرت را دستاویز سرکوب اندیشه های نو و آزادیخواهانه کردند.

جشن آزادی
از روزی که مجلس را به رسمیت شناختند، ایرانی دانست که باید خود سرنوشت میهنش را در دست گیرد. اولین ساختمانی که مشروطه خواهان برای جشن و تاسیس برپایی اولین جلسه مجلس در نظر گرفتند، عمارت مدرسه نظام بود. این عمارت بسیار شیک و زیبا بود و تفاخری به حرکت نو می بخشید. در آن روز به یاد ماندنی، از اقشار مختلف جامعه دعوت به عمل آورده شده بود. وزرا، شاهزادگان، روحانیون، اعیان و اشراف، تجار، روسای ایلات، اصناف و سفرای خارجه به این جشن فرخنده آمده بودند. عمارت نظام را زیباتر از هر وقت دیگر آراسته بودند و روی میزهای چیده شده انواع میوه ها، شیرینی و دسته های گل دیده می شد. در بیرون از عمارت نیز مردم با ورود هر نماینده گل بر سر و روی او پرتاب می کردند و فریادها نشان از غرور ملی و عزت نفسی والا داشت. مراسم با قرائت لایحه توسط صدراعظم آغاز شد. پس از آن حاج شیخ مهدی سلطان المتکلمین برخاسته و به نمایندگی از طرف ملت او نیز متنی را با صدای رسا و بلند خواند. در پایان بعد از اعطای یک طاقه شال کشمیری به جناب متکلمین شیرینی و شربت صرف شد و همگی با فریادهای بلند گفتند؛ «زنده باد ایران، زنده باد شاه و ملت».
در فحوای کلام لایحه یی که توسط مشیرالدوله صدراعظم قرائت شد از اصلاحات ایران در راستای خوشبختی و کامرانی ملت سخن به میان آمده است و همواره تاکید می کند شاه پشتیبان این حرکت تازه است. ولی چندی نگذشت که همین صدراعظم والا مقام جزیی از عمله زور و استبداد شد و مجلسیان نیک سیرت را به خاک و خون کشید.
ملک المتکلمین در متن خود پس از آنکه خداوند را سپاس می گوید، اظهار می دارد شب تاریک و بینوایی ایرانیان به سر آمده است و آفتاب سعادت و اقبال ایشان طلوع کرده،... سپس ادامه می دهد؛ «... شک نیست که استقلال سلطنت موقوف به ثروت رعیت و تربیت ملت است و تربیت ملت موکول به استقلال سلطنت. ملت اگر برای آزادی شخصی و استقلال فکری شورای ملی خواست برای حفظ اسلام و قدرت سلطنت بود و دولت هم که قبول این استدعا را نمود برای تقویت ملت و ترقی مملکت بود و اینکه به عنایات کامله خداوند و به موجب دستخط همایونی این طور اتحادی محکم فی مابین نمایندگان دولت و ملت حاصل گشت و حسن استعداد ملت سبب شد که دولت حقوق شخصی و ملی آنان را تصدیق فرمود، جای آن است که این هیات مجلس در بیداری ملت و آگاهی به حقوق مشروعه خود نهایت مساعدت را به جای آورند تا ملت هم بتواند با نهایت قدرت حقوق سلطنت خود را محفوظ دارد و حال که از خواب غفلت برخاسته و در مقام مرمت خرابی ها برآمده، به راهنمایی علمای دین پرور و وزرای دولتخواه وطن دوست کلیه معایب و نواقصی که مدار مملکت را از کار بازداشته، دور دارند و مطمئن باشند آنچه را که از روسای روحانی و وزرای بزرگ برآید و لازم باشد در مساعدت با آن بدون تامل به عمل خواهد آمد و به موقع اجرا خواهند گذاشت»...
مدتی پس از این نشست به دستور مظفرالدین شاه و در تاریخ 14 مهرماه 1285 شمسی در کاخ گلستان رسماً مجلس شورای ملی افتتاح شد. شاه گریه کنان و در حالی که از شدت درد پا به خود می پیچید، خداوند را شکر گفت که مردم ایران را به آرزوی خود رسانده است. سپس موزیک نواخته شد و یکصد و ده توپ از میدان توپخانه همزمان با افتتاح مجلس شلیک شد. البته در سراسر ایران نیز در خصوص برپایی مجلس جشن و سرور بود.

تشکیل مجلس
نمایندگان شهرستان ها هنوز پا به پایتخت نگذاشته بودند که اولین جلسه را تشکیل دادند و هیات رئیسه را انتخاب کردند. آنان روی زمین در عمارت نظام نشسته بودند و هنگام رای گیری دست بلند می کردند. مرتضی قلی خان هدایت شهره به صنیع الدوله به ریاست اولین دوره مجلس شورای ملی، میرزاحسن وثوق الدوله به سمت نایب رئیس اول، حاج محمدحسن امین الضرب نایب رئیس دوم، سیدمحمدنقی هراتی (نماینده صنف تفنگ ساز، قفل ساز، نعل بند و مسگر)، حاجی سیدنصرالله تقوی (نماینده طلاب)، دبیرالسلطان (نماینده اعیان) و میرزااسماعیل خان عون الدوله (نماینده اعیان) به عنوان اعضای هیات رئیسه تعیین شدند.
این گونه بود که مجلس در تاریخ 22 مهر 1325 قسم یاد کرد. متن قسم نامه چنین بود؛ «ما اشخاص که در ذیل امضا کرده ایم خداوند را به شهادت می طلبیم و به قرآن مجید قسم یاد می کنیم مادام که حقوق مجلس و مجلسیان مطابق نظامنامه محفوظ و مجری است، تکالیفی را که به ما رجوع شده است مهما امکن با کمال راستی و درستی و جد و جهد انجام بدهیم و نسبت به اعلیحضرت شاهنشاه متبوع عادل مفخم صدیق و راستگو باشیم و به اساس سلطنت مشروطه و حقوق ملت خیانت ننماییم و هیچ منظوری نداشته باشیم جز فواید و مصالح دولت و ملت ایران موافق قوانین شرع محمدی صلی الله علیه و اله.»
نمایندگان ولایات یکی پس از دیگری به تهران رسیدند. در ابتدا از همدان تقی وکیل الرعایای همدانی و هشت نفر از آذربایجان به مجلس قدم نهادند. نمایندگان آذربایجان در آشوبی که محمدعلی شاه بعدها به وجود آورد، در ارتباط با دادخواهی مردم استبداد را کاملاً نفی کردند. مرتضی قلی خان هدایت ملقب به صنیع الدوله اولین رئیس مجلس شورای ملی بود. او برخلاف اکثر نمایندگان، با مدل لباس روز اروپا و کراوات وارد مجلس شد. او حتی در بین صحبت هایی که به عنوان رئیس پارلمان می کرد از لغات آلمانی استفاده می کرد و موجب ناراحتی جمع کثیری از نمایندگان شد. این مرد افکاری اصلاح گرانه داشت. اصلاحاتی که او به آن اعتقاد داشت بر مبنای ارقام و اعداد بود و به عبارتی ریشه یی علمی داشت. در کل از مجموع نمایندگانی که پا به مجلس گذاشتند، پیشرفتی که حاصل شد و عوامل خارجی در پی نابودی آن برآمده بودند، نتیجه تلاش ها و زحمات بی شائبه سوادآموختگان مجلس بود. تمامی طرح های ترقی خواهانه از جانب این اشخاص ارائه می شد و سایرین هیچ گونه اشرافی بر اوضاع امور و دانایی به ترقی در خود نمی دیدند.
احزاب سیاسی که با لایحه ها و گفتار محکم خود بتوانند حق توده مردم را ادا کنند، وجود نداشت. این امر موجب آن شد که در بیرون از مجلس تمامیت خواه ها موجبات ناراحتی را فراهم کنند و طبقه اشراف و مالکین شکل بگیرند و قدرت پیدا کنند. در مجلس اول شورای ملی ایران به جای احزاب سه شکل صورت بندی شده بود؛ محافظه کاران که رهبری آنها را خود صنیع الدوله برعهده داشت، آزادیخواهان که انقلابیون آن زمان به شمار می آمدند و کسانی که بی طرف بودند و هرگاه بر حسب نوع عمل و اندیشه به جریانی تمایل پیدا می کردند. اما پس از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه تشکل های سیاسی چهره یی مسلم پیدا کرد و انجمن ها قوی تر از پیش وارد جریانات سیاسی شدند. ولی باید خاطرنشان کرد هنوز تا تشکیل احزاب سیاسی فاصله بسیار بود و عدم آگاهی و سواد مردم و نیز نمایندگان به مرحله یی نرسیده بود که بتوان جامه عملی به آن بخشید. آنانی که بعد از انقلاب مشروطه و ویران شدن مجلس به خارج از کشور پناهنده شدند با آشنا شدن با پارلمان های اروپا دریافتند باید اتحاد و انسجامی در میان باشد تا بتوان تشکیلات یا احزابی قوی به راه انداخت. اما فشار و استبداد افسارگسیخته شاه آنچنان زیاد بود که جنگ سختی بین آزادیخواهان و او درگرفت. اما در دوره استبداد صغیر و برپایی مجلس شورای ملی دوم فعالیت های حزبی آغاز شد.
در مجلس اول برای هر وکیل ماهانه مبلغ یکصد تومان در نظر گرفته شد. وکلا به مدت 22 ماه در مجلس کار کردند اما از مبلغ ذکرشده فقط حقوق سه ماه و نیم را دریافت کردند و مابقی برای همیشه پشت گوش انداخته شد.

اقدامات مجلس
در دوره اول مجلس قانونگذاری رای اعتماد به کابینه هنوز باب نشده بود، زیرا نطق و فرمایشات نایب رئیس نشان از هم رای بودن نمایندگان داشت. در طی زمان مخالفت ها و اختلاف نظرها اکثریت و اقلیت به وجود آورد و خود باعث انتخاب نخست وزیر شد. سرانجام فرهیختگان سخن از احزاب به میان آوردند. در همان مجلس اول مسائلی که در پارلمان مطرح شد و علیه آن بیانیه و لایحه به تصویب رساندند، امتیازاتی بود که به خارجیان داده بودند. همین قضیه دلیل نزدیکی نمایندگان از درون و توده مردم از برون شد. باز در همین مجلس اول بود که از قرض و وام گرفتن دولت از دول خارجی ممانعت به عمل آمد و سرسختانه با آن به مخالفت برخاستند. نکته یی دیگر که مدتی نمایندگان دور اول را به خود مشغول داشت وجود تعدادی از آنان بود که طرفدار شاه و حکومت استبدادی بودند. این افراد در پی نفوذی سریع و خلل ناپذیر بر اکثریت مجلس بودند. پس از آنکه نقشه ها و اندیشه این افراد لو رفت، در ابتدا شوکی به مجلس بی تجربه وارد آمد و سپس آنان را در دو صف مجزا قرار داد. عده یی که بیشتر از میان آزادیخواهان بودند، می خواستند طبق قانون مشروطه زمام امور را در دست بگیرند و عده یی هم با شاه همراهی نشان می دادند و به گونه یی در پی نزدیکی به دربار عمل می کردند. این پیشامد و نیز آنچه در مطالب فوق گفته شد و اتفاقات بعدی باعث مقدمه چینی برای تشکیل احزاب شد. در مجلس اول اصلاحات مالی یکی از وظایف عمده و مهم مورد توجه واقع شد. آنان برای اینکه دخل و خرج خود مجلس و نیز دربار و دولت را در اختیار بگیرند و موازنه یی مالی در داد و ستدها و... به وجود آورند انجمنی در این ارتباط دایر کردند. این انجمن از 12 نفر تشکیل شده بود. آنان در طول هشت ماه کار مداوم و خستگی ناپذیر، سرانجام 21 کرور و نیم تومان خرج دولت را جرح و تعدیل کردند و 15 کرور و نیم بر درآمد های آن افزودند. نمونه یی دیگر از کارهایی که موجب محافظت منافع ملی شد تاسیس بانک ملی در برابر بانک شاهی بود.
از دستاوردهای مهم مجلس اول قانون آزادی مطبوعات بود. این قانون مشتمل بر 53 ماده در تاریخ 18 بهمن 1286 شمسی به تصویب رسید. در همان دو سال اول مجلس اول بالغ بر 150 روزنامه، مجله و... به دست مردم می رسید.
دیگر خدمات آن مجلس عبارتند از؛ قانون تشکیلات ایالات و ولایات و دستور کار حکام.
قانون انجمن ایالتی و ولایتی به تصویب رسید. یکی از امتیازهای مهمش این بود که مطابق قانون از قدرت حکام کاست و مردم را در انجام امورات مربوط به خود و سر و سامان دادن به اوضاع شهرستان ها یاری بخشید.
تهیه و تصویب قانون بلدیه، قانون وظایف، قانون نظامنامه داخلی، قانون اساسی به نام نظامنامه اساسی، قانون رشوه و مجازات و قانون متمم اساسی از بارزترین کارهایی بود که در این مجلس صورت عمل یافت. همچنین قانون تساوی حقوق پیروان مذاهب مختلف در ایران از زمره فعالیت های شایان توجه مجلس شورای ملی اول بود. اما در خاتمه دو سال خدمت شبانه روزی در تاریخ دوم تیرماه 1287 شمسی مجلس توسط شاه و یکسری تمامیت خواه و بیگانه دوست به توپ بسته شد.

منبع: / روزنامه / اعتماد ۱۳۸۸/۰۳/۱۷
نویسنده : پیمان یاریان

نظر شما