موضوع : پژوهش | مقاله

تصویر یا واقعیت اجتماعی در رسانه


گروه تخصصی جامعه‌شناسی مطالعات زنان روز دوشنبه 28 آبان نشستی را برگزار کرد با عنوان «تصویر و یا واقعیت اجتماعی در رسانه». سخنران این جلسه دکتر شهلا اعزاری بود که ضمن بیان مقدماتی از نظریات جامعه‏شناسی ارتباطات و رسانه، نتایج تحقیقات خود را در مورد چگونگی نمایش خانواده در برنامه‏های تلویزیون در فاصله زمانی بین سال‌های 1370 تا 1383 ارائه کرد. آنچه می‌خوانید بخش‌هایی از صحبت‌های وی در این نشست است.

سرآغاز رسانه‌های ارتباط جمعی
رسانه‌های ارتباط جمعی از اواسط قرن نوزدهم میلادی با روزنامه به وجود آمدند. اواخر این قرن سینما، اوایل قرن بیستم رادیو و در ادامه تلویزیون و در نهایت اینترنت به آن اضافه شدند. تغییراتی که این رسانه‌ها در جامعه به وجود آوردند، توجه مردم و بخصوص متخصصان علوم اجتماعی را به این نکات جلب کرد که قدرت رسانه‌ها از کجا می‏آید و رسانه‏ها چگونه می‏توانند بر مردم تاثیر بگذارند. بنابراین جامعه‏شناسان از سال‌های 1950 تا 1960 شروع به نظریه‌پردازی در این خصوص کردند.
2 سوال عمده در این خصوص هنوز مطرح است. 1 ـ رسانه با ما چه می‏کند؟ 2 ـ مخاطب با رسانه چه می‏کند؟

اهمیت رسانه در زندگی
رسانه شناخت و آگاهی ما را می‏سازد، زیرا کسب اطلاعات تنها از طریق رسانه‏ها صورت می‏گیرد. ما از طریق رسانه است که به شناخت از موقعیت خود درجامعه و جهانی که در آن هستیم، پی می‏بریم. حتی چگونگی فرزند پروری ما از طریق رسانه صورت می‏گیرد، زیرا رسانه توصیه می‏کند چگونه با فرزندان خود رفتار کنیم و چه کار درست است و چه کار نادرست. از طریق این آگاهی‌ها، رفتار‌های ما شکل می‏گیرد و هنجار به هنجار رفتار ما تعریف می‏شود.
رسانه‏ها با اطلاعاتی که می‏دهند، قادر هستند عقیده ما را بسازند. تغییر عقیده ایجاد یا آن را تثبیت کنند.‏ در مورد میزان قدرت رسانه‏ها تحقیقات متعددی صورت گرفته است. یکی از پرسش‏هایی که در این زمینه مطرح می‏شود، این است که چه کسی در مورد پیام، تصمیم گیرنده است.

تولیدات رسانه و عوامل موثر بر آن
در این خصوص بعضی نظریه‌ها به 3 عامل و بعضی تا 9 عامل را در نظر گرفته‏اند:
1 ـ ارتباط‏گر 2 ـ ساختار سازمان و روابط قدرت 3 ـ موقعیت در جامعه 4 ـ سیاستگذاری اجتماعی
بی‌قدرت‏ترین عامل در رسانه‏ها ارتباط‏گر است، اما به هر حال در ارائه پیام ویژگی‏های فردی بسیار مهم هستند. مثلا سن، جنس و تخصص یک خبرنگار یا گزارشگر در ارائه پیام تاثیرگذار هستند.
ساختار سازمان و چگونگی مدیریت آن اعم از این‌که متمرکز باشد یا غیرمتمرکز در چگونگی ارائه پیام موثر است.
رابطه رسانه با سایر نهادها و موقعیت آن در چگونگی محتوای پیام‏ها و چگونگی ارائه آن بسیار تاثیرگذار است. مثلا رسانه با سایر نهادهای سیاسی و اقتصادی چه رابطه‏ای برقرار می‏کند. چگونگی تبلیغات کالاها رابطه آن را با نهادهای اقتصادی معین می‏کند و چگونگی ارتباط با احزاب و نهادهای سیاسی، رابطه و موقعیت آن را با نهاد قدرت مشخص می‏نماید، زیرا بعضی رسانه‏ها متعلق به گروه‏های سیاسی هستند. بنابراین مالکیت رسانه، جهان‌بینی آن را نیز مشخص می‏کند در نهایت سیاستگذاری‏های کلان اجتماعی در مرحله بالای این عوامل است. با این اوصاف واقعیت در رسانه‏ها به صورت کامل به نمایش در‌نمی‏آید. بعضی‏ها معتقدند بیان نیمی از واقعیت تحریف واقعیت است.
در ایران، قدرتمندترین رسانه تلویزیون است. بعضی آن را قلب تپنده خانواده و عضو دائمی آن می‏دانند زیرا همه خانواده به دور او حلقه می‏زنند و تلویزیون عضو دائمی است، زیرا در اول زندگی هر زوج وجود دارد و بعد از بزرگ شدن فرزندان و ترک خانه، تلویزیون هنوز بر سر جای خود باقی است. امروزه اما تغییرات صورت گرفته است. متعدد شدن تلویزیون‏ها در یک خانه یا سرگرم شدن بچه‌ها با رسانه‌های دیگری همچون اینترنت سبب انزوای افراد یک خانواده را به وجود آورده است.

خانواده و تلویزیون
در مورد نقش تلویزیون و خانواده، تحقیقات متعددی چه در دانشگاه‏ها و چه در خود صدا و سیما صورت می‏گیرد. یکی از این تحقیقات تحلیل محتوای برنامه‏های آن است. در اینجا من با مطالعه و بررسی روی 6 پژوهشی که از سال‌های 1370 تا 1383 صورت گرفته و تمرکز آنها بر چگونگی نمایش خانواده در تلویزیون بوده است، سعی کردم با مطالعه روند تغییرات به این پرسش پاسخ دهم که آیا تلویزیون از جامعه تاثیر پذیرفته است (یا به عبارت دیگر واقعیت موجود در جامعه را انعکاس داده است) یا خیر؟
نتایج به دست آمده:
در تمام این سال‌ها (منظور سال 1370 تا 83 است)‌، در تلویزیون تنها خانواده‏های هسته‏ای به نمایش درآمده‌اند. تعداد فرزندان تنها یک یا 2 بوده‏است. شاید این اتفاق به دلیل هم‏جهت شدن با شعار فرزند کمتر، زندگی بهتر بوده است.
در همه این 13 سال خانواده از هم‌گسیخته به نمایش درنیامده است. مادران ممکن است بیوه باشند ولی مطلقه نیستند.
فرزندان جوان خانواده‏ها جملگی در حال ازدواج هستند. فرزند پسر مجرد بیشتر به نمایش درآمده است.
خانواده‏ها عموما متعلق به طبقه متوسط و پایین بوده‏اند. در خانواده‌های طبقه پایین دغدغه مالی همچون بیکاری یا مهاجرت مطرح نشده است.
زنان و مردان سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیونی اوایل دهه 70 دارای سطح تحصیلات در حد دیپلم و پایین‌تر بوده‏اند. زنان عموما خانه‏دار هستند یا مشاغلی خانگی دارند مانند خیاطی.
مردان نیز کارمندان میانی هستند. اما در سال‌های 1375 تا 80 سطح تحصیلات لیسانس به بالا می‏شود و جوانان عموما دانشجو و مشاغل متنوع‌تر شدند.
در سال‌های 70 زن خانواده، زن سنتی است که مشغله اصلی او شوهر و فرزندانش هستند.
از سال‌های 80 به بعد زنان و دختران با سطح تحصیلات بالا و همچنین مشاغل مردانه به نمایش گذاشته می‏شوند. این نشان می‏دهد حضور پررنگ زنان در جامعه توانسته است در چگونگی نمایش زنان در تلویزیون تاثیرگذار باشد.
تصمیم‏گیری‌های مشارکتی در خانواده‌های به نمایش درآمده دیده نمی‌شود. در خانواده‌های طبقه متوسط تصمیم‏گیری به عهده زنان است که نهایتا به نتایج منفی منتهی می‏شود و در خانواده‌های طبقه پایین مردان تصمیم‌گیرنده هستند.
پرخاشگری در زنان 4 برابر بیشتر از مردان دیده می‏شود، زنان پرخاشگر عموما دارای مشاغل و سطح تحصیلات بالایی هستند، با این تفاوت که پرخاشگری زنان معطوف به اعضای خانواده خود می‏شود، در حالی که پرخاشگری مردان با افرادی خارج از محیط خانواده صورت می‏گیرد. مردان عموما شوخ طبع به نمایش درمی‏آیند.
به نظر می‏رسد ارتباط‏گران به این نتیجه رسیده‏اند زنان حالا که به مشاغل بالا و سطح تحصیلات بالا دست پیدا می‏کنند تبدیل می‏شوند به آدم‌های خشن که عموما تصمیمات نادرستی هم در محیط خانواده می‏گیرند و در نهایت این مرد مهربان شوخ‌طبع هست که قدرت درایت و حل مسائل و مشکلات خانوادگی را دارد.
تلویزیون در نمایش خانواده تا حدودی تاثیر پذیرفته است، اما به نظر می‏رسد این تاثیرات کافی نیست. از سال 83 به بعد در چگونگی نمایش خانواده تغییراتی صورت پذیرفته است که انجام پژوهشی دیگر را می‏طلبد.


تاریخ انتشار در سایت: ۷ آذر ۱۳۹۰منبع: / روزنامه / جام جم ۱۳۹۰/۹/۷
نویسنده : فرید میرموسوی

نظر شما