موضوع : پژوهش | مقاله

سیاست رسانه ای اصولگرایان


کمتر از سه ماه تا نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی زمان باقی است اما هنوز اصولگرایان به یک سیاست رسانه ای منسجم دست پیدا نکرده اند. رقیب اصلی جریان اصولگرا بر اساس یک «مدیا پالسی» مدون کلیه تحرکات رسانه ای خود را سامان داده و منطبق بر آخرین متدهای جنگ روانی و حتی با توسل به تبلیغات منفی در حال تخریب پایگاه اجتماعی اصولگرایان است اما رسانه های اصولگرا فاقد دستور کار مشخص و نقشه راه برای انتخابات نهم مجلس هستند.
سیاست رسانه ای اساسا برنامه ای طراحی شده برای اتخاذ رویکردها و تصمیمات مقتضی در جهت پیشبرد اهداف سازمان های رسانه ای و جریانات همسو است که با توجه به تشکیلات، اختصاصات محیطی و اقتضائات نیروی انسانی تعریف می شود. بدیهی است سیاست رسانه‌های یک جناح سیاسی به لحاظ استراتژیک با خط مشی ها و اولویت بندی در سیاست گذاری های آن جناح همپوشانی دارد.
اما سیاست رسانه ای اصولگرایان در آستانه انتخابات فراروی مجلس چیست و یا بهتر، چه می تواند باشد؟
پاسخ به این سئوال در درجه اول مسبوق به پرداختن به پرسش اساسی دیگری است که حریف اصلی اصولگرایان در انتخابات نهم چه جریانی است؟ و یا به تعبیری اغیار و «دگر» گفتمانی اصولگرایان چه کسانی هستند؟ کدام جریان قادر است اصولگرایان را در انتخابات پیش رو با چالش مواجه کند و یا حتی آنها را در اسفند ماه امسال غافلگیر نماید؟
نقشه عملیات رسانه ای اصولگرایان از دل شناسایی هندسه و زمین بازی رقیب اصلی بیرون می آید. اگر اصولگرایان در جریان پسندیده نقد درون گفتمانی، مدیریت را به رقبا و رسانه های وابسته به آنها واگذار کنند رقیب به راحتی با جابجایی افکار، دوستان دیروز را در جایگاه حریف می نشاند و بر آتش تفرقه بین اصولگرایان می دمد. این روند در جابجایی پنجره دید اصولگرایان مبتنی بر ایده «جوزف اورتون» توسط رسانه های رقیب در حال مدیریت است. همانگونه که در پنجره اورتون یک موضوع «محال» در افکارعمومی به مرور قابلیت تبدیل شدن به «سیاست» را پیدا می کند، دوستان مسلم در جریان اصولگرا در حال تبدیل شدن به دشمنان مسلم هستند. رقبا به خوبی می دانند دود سفید همگرایی همواره جلوی زوال حیات اصولگرایان را در کشور طی یک دهه گذشته گرفته است.
از این رو در طراحی سیاست رسانه ای اصولگرایان ملاحظات راهبردی زیر نباید مورد غفلت قرار گیرد:
1- جنگ نرم پایان نیافته است و این مار خوش خط و خال هر روز پوست می اندازد و در پی روزنه جدیدی برای رخنه در ارکان نظام است تا پروژه براندازی از درون را کلید بزند. دشمن در ابعاد مختلف، هنجاری، ارزشی، استراتژیک، اقتصادی و فرهنگی برای مقابله با جمهوری اسلامی در قالب ‏‎(soft war)‎‏ برنامه ریزی کرده است. دشمن به دنبال آن است که دوست را دشمن و دشمن را دوست نزد ملت ایران جلوه دهد. دشمن در پی آن است اخلاق سکولار را جایگزین اعتقادات مذهبی مردم کند. دشمن می خواهد مصرف گرایی و عدم تمایل به خرید کالاهای ایرانی را بین مردم رواج دهد. دشمن اباحی گری فرهنگی و اخلاقی را هدف قرار داده است. دشمن سیاست زدگی در دانشگاه و عدم میل به تحقیق و پژوهش را بین دانشجویان نشانه گرفته است. دشمن قصد دارد حوادث تلخ فتنه 88 را بار دیگر در انتخابات اسفند ماه تکرار کند. این خطی است که از تجزیه و تحلیل کمی-کیفی رسانه های دشمن و دنباله ها و اذناب داخلی آن به دست آمده است.
2- گفتمان پیشرفت، عدالت، خدمت و مبارزه با فساد یک گفتمان پذیرفته شده و غالب در کشور است. هیچ حادثه و اتفاقی نباید بر این مسیر گفتمانی اثر بگذارد. بر این اساس می توان پیش بینی کرد گفتمان انتخاباتی مجلس در اسفند ماه اولویت پیشرفت کشور، تحقق عدالت به منظور کاهش فشار های اقتصادی، خدمت صادقانه و عالمانه به مردم و مبارزه با فساد است.
هر جریانی که بتواند برنامه های انتخاباتی و رویکردهای سیاستگذارانه خود را حول این گفتمان صورتبندی کند نقطه مرکزی دارت آراء رای دهندگان ایرانی را هدف گرفته است و می تواند امیدهای زیادی به پیروزی در انتخابات آینده داشته باشد.
3- اصولگرایان هیچ راهی جز همگرایی با یکدیگر ندارند. آنها به نقطه غیر قابل بازگشتی رسیده اند. همان‌گونه که مردم بین سروش و اکبر گنجی با محمد خاتمی و کروبی تفاوتی قائل نبودند بلا تشبیه امروز نمی توان از آنها انتظار داشت بین جبهه متحد اصولگرایان، جبهه پایداری و ... تفکیک کنند. کوچکترین شکاف میان اصولگرایان منفذی برای رخنه دشمن در گفتمان انقلاب است. دخول دشمن در ساحت گفتمانی انقلاب این گفتمان را به پوستی بی مغز و بدون محتوا تبدیل می کند. طبیعی است هر گفتمانی که سکه رایج کشور شود بلافاصله نسخه تقلبی آن ساخته شود. دشمن از همین حالا به دنبال فروختن نسخه تقلبی گفتمان انقلاب در بازار افکار عمومی است.
4- بازخوانی مطالبات مردم و ارزیابی پاسخگویی دولت ها، مجالس و شوراهای اصولگرا در یک دهه گذشته یک ضرورت است. اصولگرایان باید به مردم پاسخ دهند که کشور کجا بوده، امروز کجاست و در آینده به کجا خواهد رفت. اوضاع رفاهی مردم و قدرت خرید در سبد خانوار در اوایل دهه 80 چطور بود، امروز چطور است و در آینده به کدام سمت خواهد رفت و ... .‏
‏5- کارنامه موفق اصولگرایان در 10 سال گذشته موجی از امید را در بین مردم ایجاد کرده است. اشکالات، اشتباهات و خطاها وجود دارند اما آنقدر بزرگ نیستند که این توفیقات را کم رنگ کنند. رسانه های اصولگرا باید مراقب باشند که رقیب اشکالات را بزرگنمایی نکند. صفحه اول برخی از روزنامه‌های وابسته به یک جریان خاص هر روزه به سیاهنمایی و بزرگنمایی برخی کاستی ها اختصاص داده می شود. برخی رسانه های اصولگرا نیز متاسفانه دانسته یا نادانسته حریف را در این پروژه همراهی می کنند.
6- باید به آینده اندیشید. گذشته تمام شده و حال نیز به سرعت در حال سپری شدن است. تحولات منطقه و بحران در اردوگاه سرمایه داری یک فرصت مغتنم برای «خیز مجدد اصولگرایان» است که می تواند کشور را در برون رفت از مشکلات داخلی یاری کند. امروز اصولگرایان و طرفداران انقلاب اسلامی در سرتاسر جهان نفس تازه کرده اند و به کانون این تحولات امید بسته اند. آنها به مردم ایران به چشم یک ملت مصمم، متحد و معتقد به آرمان های انقلاب اسلامی و مسیری که طی سه دهه گذشته سپری شده می نگرند. شایسته است در برهه ای تاریخی و تاریخ ساز که اصولگرایان بین المللی نبض تحولات در سرتاسر جهان را به دست گرفته اند اصولگرایان ایران پیشتاز و پیش قراول عدالتخواهی و عدالت گستری و از همه مهمتر همگرایی باشند.‏

 

منبع: / روزنامه / رسالت ۱۳۹۰/۹/۲۰
نویسنده : صالح اسکندری

نظر شما