شرایط کارگزاران از دیدگاه نهج البلاغه - بخش دوم
مجله فرهنگ کوثر دی 1376، شماره 10
نویسنده : علیرضا انصاری
8
در نخستین بخش این مقاله چهار ویژگی کارگزاران نظام اسلامی شامل خودسازی، ساده زیستی، رابطه با مردم و سعه صدر از دیدگاه مولا مورد بررسی قرار گرفت اینک به بخشی دیگر اشاره می شود.
5 حسن معاشرت
از دیدگاه اسلام کارگزاران خدمتگزاران مردم هستند، نه ارباب آنان. از این رو باید نحوه رفتار و معاشرت آنان با مردم، بر اساس عناصر ارزشی اسلام باشد. تاریخ جوامع بشری نشان می دهد که کارگزارانی در ایفای مسوولیت خویش موفق بودند که از عناصر مهم اخلاقی همانند تواضع، مهر به مردم و ... بهره گرفته اند. در حوزه فرهنگ اسلام نیز به این عناصر توجه شده است. چنانکه در قرآن خطاب به رسول اکرم(ص) آمده است: «و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم ...» اگر خشن و بد خلق بودی مردم از اطراف تو پراکنده می شدند.
یکی از ویژگیهای مهم که از دیدگاه نهج البلاغه به آن توجه خاص شده، حسن معاشرت کارگزاران با مردم است; که باید بر اساس اصول و مبانی و ارزشهای اخلاق اسلامی باشد. از دیدگاه نهج البلاغه کارگزاران همانند درندگان نیستند که مردم از آنان وحشت داشته و جرات صحبت کردن با آنان را نداشته باشند. از این رو کارگزاران باید با مردم با بهره گیری از عوامل و عناصر مهم اخلاقی همانند تواضع، عفو، محبت نسبت به مردم; معاشرت نمایند. بر این اساس است که علی(ع) به کارگزارانی همانندمحمد بن ابوبکر و مالک اشتر توصیه می کند که با مردم بر اساس مهر، عاطفه، عفو وتواضع برخورد کنند چنانکه آن حضرت خطاب به محمد بن ابوبکر فرمود: «فاخفض لهم جناحک و الن لهم جانبک و ابسط لهم وجهک » دو بال خود را در برابرشان فرود آر وبا آنان با نرمی رفتارنما و در هنگام مواجهه با آنان با چهره خندان و گشاده روبرو شو.
همچنین آن حضرت خطاب به مالک اشتر فرمود: «... دل خویش را با مهر به رعیت سرشار ساز و به آنان محبت نموده و لطف نما، برای آنان مثل درنده خونخوار مباش که لقمه از دهان آنها بگیری، زیرا مردم دو دسته اند! یا برادران دینی تواند و یادر خلقت شبیه خودت که از آنان لغزش سر می زند و دستخوش انحراف می شوند ...
بنابراین از عفو و گذشت خویش آنان را بهره مند ساز. زیرا تو مافوق آنهایی و امام تو مافوق تو و خداوند مافوق امام تو است . ..» نکته قابل توجه آن است که علی(ع)به مردم نحوه برخورد با حاکمان را نیز تعلیم می دهد. از این رو فرمود:
«فلا تکلمونی بما تکلم به الجبابره و لا تتحفظوا منی بما یتحفظ عند اهل البادره » حضرت یکی از اهداف حکومت خویش را برقراری عدالت که مصداق بارز آن،احقاق حق محرومان است; بیان کرده است.
و لا تخالطونی بالمصانعه ...» با من آنسان که با جباران و ستمگران سخن می گویند سخن نگویید، القاب پر طنطنه برایم بکار نبرید.
6 عدالت و ظلم ستیزی
از دیدگاه علی(ع) یکی از ویژگیها و صفات مهم کارگزاران نظام اسلامی، عدالت، ظلم ستیزی و مساوات نگری است. عدالت و ظلم ستیزی از مقوله هایی است که در فرهنگ علی(ع) از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این نگاه امام با دیدگاه قرآن و منظر رهبران الهی دیگر نیز همآهنگ است. چنانکه در قرآن یکی از اهداف بعثت انبیاء برقراری عدالت بیان شده است. و همه مسلمانان و مومنان به این عنصرو پدیده مهم ارزشی دعوت شده اند: «ان الله یامر بالعدل و الاحسان »: «یا ایهاالذین آمنوا کونوا قوامین بالقسط ...» یکی از اهداف و آرمان بلند علی(ع)برقراری عدالت و ظلم ستیزی است. از این رو است که آن حضرت یکی از اهداف حکومت خویش را برقراری عدالت که مصداق بارز آن، احقاق حق محرومان است; بیان کرده است.
همچنین آن حضرت خطاب به فرزندان خود فرمود: «دشمن ستمکاران و یاور ستمدیدگان باشید ...» از منظر علی(ع) حکومت باید مبتنی بر رفع تبعیض و مساوات نگری باشد.
از این رو کارگزاران او هم باید عادل باشند و هم مساوات نگر; که هیچ گاه از مسیرعدالت منحرف نشده و در سیاستگزاریهای کشور عدالت را رعایت کنند. چه بسا به خاطرعدم رعایت عدالت، حق محرومی ضایع شده و انسانی بی گناه به پای دار برود. به خاطراهمیت و حسن عدالت و قبح ظلم است، که از دیدگاه علی(ع) رهبر عادل برترین بندگان خدا و حاکمان ظالم برترین انسانها معرفی شده است. چنانکه آن حضرت فرمود:
«فاعلم ان افضل عبادالله امام عادل هدی و هدی فاقام سنه معلومه و امات بدعه مجهوله »: و یا «ولاه الجور شرار الامه و اضداد الائمه » همچنین آن حضرت در باره کارگزاران برتر فرمود:
«افضل الولاه بالعدل ذکره » برترین کارگزاران کسانی هستند که نام و خاطره اش به عدل یاد شود.
کارگزاران جوامع اسلامی باید بدانند که رسیدگی به وضعیت محرومان و احقاق حق آنها یکی از وظایف مهم آنان است. سیاستگزاران سعی کنند که در جهت رفع تبعیض وبهبود توده مردم که معمولا محرومان و پابرهنگان هستند، سیاستهای اصولی و منطقی اتخاذ کنند، که آنان ستون فقرات جامعه و پشتوانه محکم حکومتها هستند. چنانچه از دیدگاه علی(ع) نیز مشورت و بهره گیری از تجربیات دیگران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. علی(ع) خطاب به مالک اشتر فرمود:
«... و انما عماد الدین و جماع المسلمین و العده للاعداء، العامه من الامه،فلیکن صغوک لهم و میلک معهم ...» بی شک فقط توده های مردمند که ستون فقرات جامعه دینی و وسیله شکست دشمنان می باشند. تو با آنها باش و بر آنها تکیه زن و به خواست و نیاز آنان توجه کن.
تاریخ انقلاب اسلامی ایران نشان داد که محرومان و پابرهنگان جامعه، انقلاب راحفظ کردند; نه مرفهایی بی درد. از این رو از نگاه علی(ع)، جامعه ای که در آن حق محرومان نادیده گرفته شود، قداست ندارد. چنانچه آن حضرت خطاب به مالک اشتر ازقول رسول الله فرمود، که رسول خدا چنین فرمود: «لن تقدس امه لا یوخذ للضعیف فیها حقه من القوی » یعنی هرگز امتی که حق ضعیفان در میان آنان پایمال می شود ازقداست برخوردار نخواهد شد.
7 توانایی و سیاست
از دیدگاه علی(ع) یکی از ویژگیها و صفات کارگزاران نظام اسلامی توانایی و سیاست است. از این رو است که در نحوه انتخاب کارگزاران از سوی آن حضرت به این عنصر توجه شده است. انتخاب کارگزاران با تدبیر همانند مالک اشتر،حاکی از توجه خاص آن حضرت به این ویژگی است. در جوامع امروزه نیز از کارگزارانی بهره گرفته می شود، که از توانایی و مدیریت خوبی برخوردار باشند.
طبیعی است که کارگزاران هر نظامی باید شایسته و توانا باشند تا بتوانند به وظایف خویش خوب عمل کنند.
کارگزارانی که در انجام وظایف محوله خود ناتوان باشند صلاحیت چنین مسوولیت راندارند. از این رو است که علی(ع) به توانایی و تدبیر کارگزاران، که معنای عامی دارد تاکید نموده چنین فرمود: «یا ایها الناس ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلمهم بامرالله فیه » از مردم شایسته ترین افراد به حکومت تواناترین آنها بر امور حکومتی است ... .
ابن میثم بحرانی در توضیح و شرح این سخن می نویسد: «اقوی الناس علیه و هوالاکمل قدره علی السیاسه و الاکمل علما بمواقعها و کیفیاتها تدبیر المدن و الحروب و ذلک یستلزم کونه اشبح الناس » در فرهنگ اسلام به لیاقت و اولویتها در خصوص انتخاب کارگزاران توجه خاصی شده است. بی تردید یکی از مصادیق بارز لیاقت واولویتها توانایی و تدبیر است که در کلام علی(ع) به آن اشارت رفت. از این رو است که اگر در جامعه ای اسلامی مسوولیتها بر اساس لیاقت و اولویتها واگذار نشود;خیانت معرفی شده است. چنانکه رسول خدا(ص) فرمود: «من استعمل عاملا عن المسلمین و هو یعلم ان فیهم من هو اولی بذلک منه، و اعلم بکتاب الله و سنه نبیه، فقد خان الله و رسوله و جمیع المسلمین » هر کس از میان مسلمانان کارگزارانی را برگزینددر حالی که می داند، کسی دیگر نسبت به او اولویت دارد و به قرآن و سنت آگاهتراست، خیانت به خدا و رسول او و جمیع مسلمانان کرده است.
8 مشورت
در جوامع بشری مشورت و بهره گیری از تجربیات و افکار دیگران یک اصل پذیرفته شده است. از این رو است که رهبران و کارگزاران جوامع، مشاورین متعدد درزمینه های مختلف دارند. در مسایل علمی نیز مشورت کاربرد مهم دارد. چنانچه پزشکان در مسایل پزشکی مشاوره می کنند.
از دیدگاه اسلام نیز به مشورت، تبادل افکار و بهره گیری از تجارب دیگران توجه خاص شده است. در قرآن آمده است: «و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله ».
رسول اکرم(ص) مشورت را موجب رشد دانسته و خود آن حضرت در زمینه های مختلف بااصحاب خود مشورت می کرد. چنانکه آن حضرت در جنگ بدر، احد، طائف و صلح حدیبیه و ..
. با اصحاب خود مشورت کرد.
از دیدگاه علی(ع) نیز مشورت و بهره گیری از تجربیات دیگران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چنانکه آن حضرت از تجربه به عنوان علم جدید یاد کرده است و ازمشورت به عنوان مهم ترین پشتیبان «و فی التجارب علم مستانف »: «لا ظهیرکالمشاوره » با توجه به اهمیت مشورت است که علی(ع) یکی از وظایف مالک اشتر رامشورت بیان کرده است. چنانچه آن حضرت مالک اشتر را به همنشینی و مذاکره با علماو حکیمان اسلامی امر می کند: «... و اکثر مدارسه العلماء و مناقشه الحکماء فی تثبیت ما صلح علیه امر بلادک، و اقامه ما استقام به الناس قبلک » با دانشمندان وحکیمان، زیاد به بحث و مذاکره نشین، تا مصالح کشور را تثبیت کنی و اصول پایداری یک ملت را قوام بخشی.
ت کارگزارانی که استبداد رای دارند و از انظار دیگران خود را بی نیازمی دانند، در ایفای مسوولیت موفق نبوده و در معرض لغزشها و خطرات جدی قرارمی گیرند.
بی تردید یکی از مسایل مهم مذاکره با فرهیختگان و دانشوران، بهره گیری از افکارو تجربیات آنان در زمینه مسائل حکومتی است; که بهره گیری از افکار صاحبان فکر واندیشه موجب هدایت و رشد و بی نیازی از انظار دیگران موجب هلاکت و خطر جدی خواهدبود. چنانچه علی(ع) فرمود: «من استبد برایه هلک و من شاور الرجال شارکها فی عقولها»: یا «و الاستشاره عین الهدایه و قد خاطر من استغنی برایه » با توجه به بررسیهایی که پیرامون دیدگاه علی(ع) در خصوص لزوم مشورت کارگزاران، صورت گرفت; چنین می توان گفت: یکی از ویژگیهای مهم مدیران حکومتی و کارگزاران مشورت با دیگران است. کارگزارانی که استبداد رای دارند و از انظار دیگران خود رابی نیاز می دانند، در ایفای مسوولیت موفق نبوده و در معرض لغزشها و خطرات جدی قرار می گیرند.
نکته قابل ذکر آن است که از دیدگاه علی(ع) کارگزاران با هر کسی نباید مشورت کنند; به دلیل اینکه مشورت با برخی افراد در مسایل حکومتی نه تنها مفید نیست،بلکه زیان آور است. از این رو است که علی(ع) به مالک اشتر دستور می دهد که با علماو حکیمان متعهد مشورت کرده و از مشورت با برخی از افراد پرهیز کند. چنانکه آن حضرت فرمود: «و لا تدخلن فی مشورتک بخیلا یعدل بک عن الفضل و یعدک الفقر و لاجبانا یضعفک عن الامور و لا حرصا یزین لک الشره بالجور ...» با بخیل مشورت نکن زیرا از بخشش و کمک به دیگران باز می دارند و از فقر می ترسانند. همچنین با افرادترسو مشورت نکن زیرا آنها تو را از انجام کارهای مهم باز می دارند. و نیز باافراد حریص مشورت نکن که آنها برای جمع آوری ثروت و یا کسب مقام ستمگری را درنظر تو نیک جلوه می دهند.
9 حسن سابقه
یکی از ویژگیها و شرایط کارگزاران از دیدگاه علی(ع) پیشینه درخشان و حسن سابقه است. از این رو است که علی(ع) برای اولویت خود برای رهبری امت اسلامی به حسن سابقه خود استدلال می کرد. در گماردن و عزل مدیران حکومتی ازسوی علی(ع) نیز به این ویژگی اهمیت داده شده است. به دلیل اینکه عزل برخی ازکارگزاران به خاطر سوء سابقه آنان بوده است که در حکومتهای قبل داشته اند.
علی(ع) معاویه را به خاطر سوء سابقه اش مورد سرزنش قرار داده فرمود تو لیاقت رهبری را نداری: «و متی کنتم یا معاویه ساسه الرعیه و ولاه امر الامه بغیر قدم سابق و لا شرف باسق » با توجه به ویژگی فوق است، که علی(ع) مالک اشتر را مخاطب قرار داده فرمود: «ان شر وزرائک من کان للاشرار قبلک وزیرا و من شرکهم فی الاثام فلا یکونن لک بطانه فانهم اعوان الاثمه و اخوان الظلمه و انت واجد منهم خیر خلف ممن له مثل آرائهم و نفاذهم و لیس علیه مثل آصارهم و اوزارهم، و آثامهم ...
اولئک اخف علیک مونه و احسن لک معونه ...» بدترین وزرای تو کسانی هستند که برای جنایتکاران پیشین وزارت نموده و یا شریک جنایاتشان بوده اند، پس نبایداینان از یاران نزدیک تو باشند، آنها همکاران گنهکاران و برادران ستمکارانند،در حالی که تو می توانی جانشینان خوبی برای آنها بیابی، از کسانی که از نظر فکرو نفوذ کمتر از آنان نیستند، اما بار گناهان آنها را به دوش نمی کشند، هزینه این افراد بر تو سبکتر و همکاریشان با تو بهتر است.
همچنین آن حضرت در مورد انتخاب وزرا که اصالت خانوادگی و سابقه درخشان دارند،خطاب به مالک اشتر فرمود: «ثم الصق بذوی المروءات و الاحسان و اهل البیوتات الصالحه و السوابق الحسنه » پس به سراغ کسانی برو که از خانواده های اصیل، نجیب،با شخصیت، مؤمن، صالح و خوش سابقه اند.
بدترین وزرای تو کسانی هستند که برای جنایتکاران پیشین وزارت نموده و یاشریک جنایاتشان بوده اند.
از سخنان علی(ع) چنین استفاده می شود که در حکومت اسلامی مسوولیتها نباید به مهره های مؤثر در رژیم های طاغوتی که معمولا سابقه سوء دارند، واگذار شود. به دلیل اینکه آنها علاوه بر آنکه صلاحیت چنین مسوولیت را ندارند، از نظر مردم نیز اعتبارندارند، و سبب وهن حکومت اسلامی می شود.
دیدگاه علی(ع) در خصوص حسن سابقه کارگزاران، یک اصل مهم و مقبول جوامع است.
به دلیل اینکه در جوامع یکی از معیار و پارامترهای گزینش کارگزاران، حسن سابقه است. اگر چه امکان دارد که برخی افراد بدسابقه به حسب تحولات جوامع عوض شود، ولی چنین افرادی کم هستند.
10 امانت داری
همان طوری که قبلا بیان شد; حکومت از دیدگاه علی(ع) امانت الهی است، که فلسفه وجودی آن برای اجرای قوانین الهی، برقراری عدالت، احقاق حق محرومان و ... است. چنانکه آن حضرت فرمود: «اللهم انک تعلم انه لم یکن الذی کان منا منافسه فی سلطان و لا التماس شی من فضول الحطام ولکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک فیامن المظلمون من عبادک و تقام المعطله من حدودک.
» خدایا تو می دانی آنچه از ما در گرفتن زمام حکومت به دست واقع شد، به خاطررغبت در امر حکومت و سلطنت نبود، و نه برای به دست آوردن متاع دنیا، هدف این بود که تعالیم دینت را زنده کنیم و بلاد تو را اصلاح نماییم تا بندگان مظلوم تواحساس امنیت کنند و حدود و قوانین تو را برپا سازیم.
همچنین آن حضرت فرمود: «والله لهی احب الی من امرتکم الا ان اقیم حقا او ادفع باطلا» بر این اساس کارگزاران حکومت اسلامی امانت دار این امانت الهی هستند; که باید امین باشند. از این رو می توان گفت: یکی از شرایط و صفات مهم کارگزاران ازدیدگاه علی(ع) امانت داری است. چنانچه علی(ع) خطاب به حاکم بحرین که از حکومت به عنوان امانت الهی بهره گرفته بود فرمود: «فلقد احسنت الولایه و ادیت الامانه »پس همانا به خوبی از عهده حکومت برآمده ای و امانت خود را ادا کرده ای. همچنین آن حضرت در نامه ای به یکی از کارگزارانش در باره اختلاس او که خیانت به امانت است فرمود: «... ان کنت فعلته فقد اسخطت ربک و عصیت امامک و اخزیت امانتک » اگر توانجام دادی (و خیانت کردی)، پس همانا پروردگارت را ناراحت کرده، خلاف فرمان امام خود عمل نمودی و به امانت خویش خیانت کردی.
همان طوری که از سخنان علی(ع) استفاده شد: کارگزاران امانت دارند; که بایدامانت الهی را حفظ کرده و امین باشند. یکی از مصادیق مهم امانت داری آن است که کارگزاران اسلامی، از حکومت به عنوان وسیله و ابزار برای اجرا و احیای قوانین الهی استفاده کنند.
همان طوری که پیامبر اسلام(ص) و کارگزاران جهان اسلام بدانند که توسعه اقتصادی، سیاسی یکی از شاخصه های توسعه جامعه اسلامی است; ولکن شاخصه مهم وبنیادی توسعه، همانا توسعه فرهنگی است.
ائمه(ع) حکومت را برای احیا و اجرای قوانین الهی می خواستند.
بی تردید در پرتو اجرای قوانین الهی است که محرومان به حق خود رسیده و شجره خبیثه ظلم از جامعه ریشه کن شده و درخت عدالت به بار می نشیند. و در سایه اجرای قوانین الهی است که جوامع اسلامی به سوی قانونگرایی و قانونمندی هدایت شده،ضوابط جایگزین روابط خواهد شد.
کارگزاران جهان اسلام بدانند که توسعه اقتصادی، سیاسی یکی از شاخصه های توسعه جامعه اسلامی است; ولکن شاخصه مهم و بنیادی توسعه، همانا توسعه فرهنگی است که درجوامع اسلامی توسعه فرهنگی یعنی اجرای قوانین الهی. از دیدگاه اسلام توسعه فرهنگی زیربنای توسعه اقتصادی، سیاسی است. اگر جامعه اسلامی با معارف عمیق و بلند اسلامی آشنا نباشد، چه بسا که فرهنگ تجمل گرایی، اسراف و اشرافگری، در جامعه حاکم شده ومعنویت از جامعه خت بربندد; و مردم و مخصوصا نسل جوان قربانی تهاجم فرهنگی شوند.
کارگزاران با بهره گیری از ویژگیها و صفات کارگزاران که از دیدگاه علی(ع) موردتحلیل قرار گرفت، می توانند امانتدار امانت الهی باشند. به دلیل اینکه این ویژگیها مربوط به مقطع زمانی خاص نیستند; بلکه عناصری هستند که در تمام زمانهاکاربرد دارند. چه بسا کارگزاری که این عناصر را نادیده گرفته و از حکومت به عنوان ریاست طلبی و ...
استفاده کند، که این گونه بهره گیری از حکومت خیانت به امانت است و موجب پشیمانی در قیامت.
چنانکه رسول خدا فرمود: «انها امانه و انها یوم القیامه خزی و ندامه الا من اخذها بحقها وادی الذی علیه فیها» حکومت در دست کارگزار امانت است و آن در روزقیامت مایه خواری و پشیمانی است، مگر اینکه کسی آن را به حق و از راه مشروع تصاحب کند، و به وظیفه خویش عمل نماید.
نظر شما