موضوع : پژوهش | مقاله

پژوهشی درباره کعبه و اشیای هنری ـ تاریخی آن

مجله  میقات حج  بهار 1381، شماره 39 

نویسنده : طرجان یلمازمحمدرضا نعمتی
115
پیشگفتار
از آن هنگام که حضرت ابراهیم علیه السلام بیت اللّه الحرام را به فرمان خداوند حکیم بنا کرد، کعبه پیوسته مورد احترام مردم است و دل های مشتاق، از هر سرزمین و در هر زمان به سوی آن پر می کشند. در دوران جاهلیت؛ سران و بزرگان عرب و از آن پس خلفا، فرمانروایان، پادشاهان و مردم با همین دید، به آن نگریسته و از هر فرصتی برای تقدیم هدیه ای ارزشمند، یا تعمیراتی ضروری و یا نهادن جامه ای نفیس بر آن، بهره گرفته اند.

ارسال (مَحْمل»(1) و یا فرستادن کلیدهایی برای درِ کعبه نیز از همان نوع پیشکش ها به شمار می رفته است.

ارسال هدایا برای کعبه
به نقل پاره ای از منابع، «شجرة الدُّرّ» بیوه «ملک صالح نجم الدین ایّوب» پرده و هدایایی از مصر برای کعبه فرستاد و سپس «سلطان بیبرس» ارسال هدایا را به سنتی دیرپا تبدیل کرد و بدین ترتیب رقابت میان زمامداران یمن و مصر بر سر ارسال هدایا اوج گرفت، تا آن زمان که شریف مکه به «سلطان قلاوون» (681 ه . ق . = 1282م) اطمینان داد جز از پرده های مصری، برای پوشش کعبه استفاده نکند.

انگیزه های پنهان
حرص و آزمندی فرمانروایان برای به دست آوردن افتخار ارسال هدایا، پیش از آنکه انگیزه مذهبی داشته باشد، به سیاست توسعه طلبی آنها [در میان ملت های اسلامی] مربوط می شد؛ زیرا ارسال این هدایا به مفهوم آن بود که آن کس که مسؤولیت خدمت به بیت اللّه الحرام و مرقد پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله را پذیراست، مسؤولت رهبری و سرپرستی امور مربوط به اسلام و مسلمانان را نیز به عهده دارد.

با چنین طرز تفکّری بود که مسأله قفل و کلیدهای کعبه پدیدار گشت و سپس به تعداد خلفا و پادشاهان، بر شمار قفل ها و کلیدهای کعبه افزوده شد، بی آن که کعبه را نیازی به این تعداد قفل و کلید باشد.

دو نمونه از کلیدهای کعبه:
1 ـ کلیدی که به شماره ثبت 15133 در موزه موجود است. نوشته های روی آن کاملاً خوانا و دارای تاریخ ساخت و ابعادی منظم و متناسب می باشد.

کلید بیت اللّه الحرام در موزه هنر اسلامی در قاهره به شماره ثبت 15133

تاریخ این کلید 765ه . ق . = 1363م می باشد و اجزای آن از چپ به راست عبارتند از:

الف ـ بدنه که از چهار قسمت به هم پیوسته تشکیل گردیده و با آیات قرآن تزیین شده است و آیات یاد شده در جدول زیر که نوشته های چهار قسمت مسطح کلید را نشان می دهند، آمده است، ولی عبارت «مبارکا» در جریان یک اشتباه نوشتاری «مبارک» ثبت شده است.

ب ـ یک مکعّب متصل به قسمت های بعدی(2)، که بر چهار طرف آن نوشته شده: «در دوره پادشاه مملوکی برای بیت اللّه الحرام ساخته شده است».

ج ـ چهار قسمت دیگر(3) که دو قسمت آن به شکل بیضی و دو قسمت دیگر مکعب می باشد. بر یکی از آنها نام سلطان: «شعبان بن حسین»، تاریخ ساخت و عبارت: «لا إِلَهَ إِلاَّاللَّهُ» نوشته شده است.

نوشته های روی اضلاع چهارگانه چهار قسمت کلید
د ـ بر مکعب دیگر مضمون آیه شریفه: هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ(4) نوشته شده و قسمت بالای آن(5) به شکل چند پهلو است و حلقه کلید به آن آویخته است. طول این کلید 45/3 سانتی متر و عرض آن 5/2 سانتی متر می باشد.

2 ـ بعضی از نوشته های کلیدی که شماره ثبت آن 15113 است، ناقص و خواندنش دشوار است.

کلید بیت اللّه الحرام به شماره ثبت 15113 در موزه هنر اسلامی قاهره

پیشینه ساخت قفل، کلید وپرده برای کعبه وانگیزه ارسال کنندگان آنها

ساخت و ارسال قفل ها، کلیدها و پرده های کعبه، با روی کار آمدن مملوکیان مصر و یا به قدرت رسیدن سلاطین عثمانی آغاز نمی شود، بلکه این ابتکار، به زمان جاهلیت بر می گردد و از آن پس آنچه به این هنر افزوده شده، به توجه ودقت عمل وپیشرفت مسلمانان درفن آوری وصنعت مربوط می شود.

کلیدهای ساخت قاهره، که نسبت به کلیدهای دوره عثمانی، از سابقه تاریخی بیشتری برخوردارند، الگوی بیشتر صنعت گران بعدی، در ساخت اینگونه کلیدها قرار گرفته است.

با سقوط خلافت عبّاسیان در بغداد به وسیله هولاکوخان، فرصتی پیش آمد تا برخی از کسانی که از پادشاهان و خلفا نبودند نیز بتوانند در مورد وسایل مورد نیاز کعبه؛ مانند پرده و کلید، انجام وظیفه نمایند که آثار آنان در مجموعه فعلی وجود دارد؛ مانند کلیدی که نام «غانم شیبانی» یکی از خاندان خدّام کعبه بر آن نوشته شده است.

در مجموعه اشیای هنری کعبه، کلیدهایی دیده می شود که هیچ گونه علامت و نشانه ای در آنها نیست تا برای پژوهش گر روشن شود که برای کجا ساخته شده؛ برای درِ کعبه یا یکی از درهای مسجد الحرام و یا برای درِ حجره شریفه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در مدینه منوره؟

وجود دو کلید در میان مجموعه کلیدها، با یک تاریخ ساخت، دلیل بر این است که آن دو، به دو درِ کعبه تعلّق داشته اند، یکی همان درِ معروف که به سمت مشرق گشوده می شود ودیگری دری است که در داخل کعبه پشت رکن عراقی قرار دارد و «باب توبه» نامیده می شود و نردبان منتهی به بام کعبه هم پشت آن می باشد که برای به جریان انداختن آب باران رحمت الهی از ناودان کعبه،ازآن نردبان بالامی روندوبه همین دلیل به آن«باب الرّحمه» نیز گفته می شود.

بدیهی است انگیزه ارسال کنندگان قفل، کلید و پرده، تنها برخورداری از برکات کعبه و تقرّب به درگاه الهی نبوده، بلکه هدف آنان در مرحله نخست، این بوده است که بدین وسیله خود را به عنوان بالاترین مقام مسؤول نسبت به امور مسلمانان و بیت اللّه الحرام معرفی نمایند، تا از این طریق رهبری بلامنازع جهان اسلام را به دست گیرند.

مرکز پژوهش ها
از مهمترین اهدافی که «مرکزپژوهش های تاریخ، هنر و فرهنگ اسلامی در استانبول»، پیوسته عهده دارآن بوده، ارائه پدیده های اصیل و کهن تمدّن اسلامی است که از چهارده قرن پیش در هنرهای زیبا و ممتاز تجسم یافته است.

در این مرکز، گنجینه ای بی همتا و نایاب از قفل ها و کلیدهای هنری باستانیِ درِ کعبه وجود دارد که از پنجاه و سه قطعه، ویژه کعبه معظّمه تشکیل شده و نیز دو قطعه مربوط به حجره شریفه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله است که برای فراگیر شدن فایده این پژوهش، آن را تقدیم شما خوانندگان گرامی می نماییم. مجموعه اشیای هنری، از دیدگاه تاریخی به سه دوره : عباسی، مملوکی و عثمانی مربوط است؛ زیرا خلفا و پادشاهان در دوره های یاد شده، این قفل ها و کلیدها را به مناسبت هایی مانند: انجام تعمیرات بیت اللّه و امثال آن، برای کعبه ارسال می کرده اند.

مراحل پژوهش و تعریب
مرکز پژوهش های تاریخ، هنر و فرهنگ اسلامیِ استانبول مسؤولیت پژوهش درباره مجموعه آثار یاد شده را به عهده «خانم دکتر یلماز» استادیار دانشکده ادبیات استانبول و مدیر بخش اشیای عتیقه فلزی «موزه طوپ قاپی» در سال های 1975 ـ 1980 میلادی گذاشت و بدین سان وی به پژوهش و نگارش در باره آنها پرداخت. شایسته است اشاره شود که هیچ پژوهش گری تاکنون درباره این مجموعه به طور کامل پژوهش نکرده و کتابی منتشر نساخته است.

پس از پایان کارِ این پژوهش به زبان ترکیِ استانبولی توسط نامبرده، کار برگردانِ آن به زبان عربی، به عهده «دکتر تحسین عمر طه اُوغْلی» پژوهشگر این مرکز گذاشته شد و در نتیجه ترجمه کتاب به طور دقیق و کامل انجام پذیرفت.

اشیای موزه و ویژگی های آنها
تنوّع، شگفتی و غنای اشیای نفیس موزه کاخ «طوپ قاپی» استانبول، از جمله عواملی هستند که هر از چند گاه، انگیزه برپایی نمایشگاه های مختلف را در آنجا به وجود می آورند. در این راستا اندیشه عرضه مجموعه ای از قفل ها و کلیدهای این موزه، شکل گرفت و به دنبال آن نمایشگاهی بزرگ، ویژه این اشیا، در سال 1979 میلادی برگزار گردید و در پایان، تحقیقات و بررسی های گسترده ای به منظور رده بندی و سامان بخشی اشیای یاد شده به عمل آمد و سرانجام مجموعه قفل ها و کلیدهای کعبه به سه بخش اصلی تقسیم گردید:

1 ـ قفل ها و کلیدهای مربوط به دوره عباسی

2 ـ قفل و کلیدهای متعلق به روزگار مملوکی

3 ـ قفل ها و کلیدهای منسوب به عصر عثمانی

مجموعه این سه بخش، از سوی خلفا و پادشاهان بغداد، قاهره و استانبول برای کعبه معظمه ارسال شده بود.

ویژگی هایی که در این بررسی مورد توجه قرار گرفته، عبارتند از:

الف) مواد به کار رفته در ساخت اشیاء، ب) اَشکال هندسی قفل ها و کلیدها، ج) ظرافت های به کار رفته در ساخت آنها، د) ویژگی ها و مشخّصات عصر ساخت و نام سازنده(6)

بخش اول
پیش در آمدی تاریخی
تردیدی نیست که مجموعه کلیدها و قفل های کعبه معظمه، از کمیاب ترین مجموعه آثار تاریخی است که در موزه کاخ «طوپ قاپی» [Top kapi] استانبول در اداره «بُرده شریفه»(7)، که به نام «امانت های مبارک» معروف است، نگهداری می گردد و از دیرباز توجه مسلمانان به آن جلب گردیده و از نظر آنان از اهمیت فراوانی برخوردار می باشد.

این مجموعه آثار و از آن جمله کلیدها و قفل های کعبه معظمه، در گذشته، در کاخ عثمانی، درون صندوق ها و گنجینه های لاک و مهر شده، با مهر پادشاهان حفاظت می شده است و از این رو برای افرادی که بیرون کاخ به سر می بردند و حتی برای خادمان برده شریفه، مشاهده آن صندوق ها و اشیای درون آنها ممکن نبوده و به همین دلیل، در منابع تاریخی به اطلاعاتی درباره آنها برخورد نمی کنیم و از این رو ارزش معنوی آنها و دیگر امانت های مبارک، هم چنان در پرده ابهام باقی مانده بود و تنها هنگامی ارزش آنها از بُعد دینی و نگاه هنری و باستانی مشخص گردید که برخی به آن دسترسی یافتند و به دنبال آن بررسی و پژوهش درباره آنها آغاز گردید.

پیشینه تاریخی اشیای هنری کعبه
آغاز ورود قفل ها و کلیدها به کاخ عثمانی، به زمان سلطنت «سلطان سلیم اول» مربوط می گردد. وی در سال 923 هجری قمری، (=1571 میلادی) به مصر وارد شد و به حکومت ممالیک که سرزمین حجاز را در قلمرو حکومت خویش داشتند، پایان داد. در آن زمان «شریف برکات بن محمد» فرماندار مکه بود. وی پسر خود «شریف ابو نما» را که دوازده سال داشت، همراه سفیر خویش «عرار» راهی مصر کرد تا کلیدهای کعبه را به وسیله او به سلطان سلیم تقدیم نماید و شریف ابو نما در سیزدهم جمادی الآخر همان سال، برای تقدیم کلیدها و دیگر هدایا به دفتر سلطان فرا خوانده شد.(8)

چنانکه از شکل قفل ها و کلیدهای مجموعه ای که از آن سخن می گوییم به دست می آید، بخش مربوط به دوره عباسی و مملوکی، این اشیاء، پس از انتقال خلافت از مملوکیان به پادشاهان عثمانی، از مصر به استانبول آورده شده است و از آن پس عثمانیان همانند عباسیان و ممالیک به سنّت ارسال قفل و کلید برای کعبه معظمه عمل کرده اند. در میان آنها دو قفل وجو دارد که «سلطان بایزید دوم» پیش از آنکه خلافت به عثمانیان منتقل گردد، آنها را به کعبه معظمه اهدا کرده است و این عمل را می توانیم چنین تفسیر کنیم که انگیزه پنهانی آنان این بوده که خود را در افکار عمومی به عنوان قدرتی نوظهور در جهان اسلام مطرح نمایند:

کلید کعبه معظّمه به شماره ثبت 2251/2 مربوط به دوره عثمانی

کلید کعبه معظّمه به شماره ثبت 2252/2 مربوط به دوره عثمانی

اساسنامه مراسم استقبال
هنگامی که این قفل ها و کلیدها به استانبول وارد می شد، هیأتی که به «هیأت کلید» معروف بود، آنها را به کاخ عثمانی وارد می کرد. ما تا حدودی می توانیم اطلاعات مربوط به این هیأت را، از یک سند تاریخی سال 1228 قمری (1813 میلادی) که در آرشیو موزه طوپ قاپی نگهداری می شود به دست آوریم؛ چه آن که می دانیم «سلطان محمود دوم» در سال 1328 قمری (1813 میلادی پاره ای اصلاحات و سامان دهی جدید در مراسم جشن به مناسبت ورود کلیدهای ارسالی مکه و مدینه، از راه دریا به استانبول پدید آورد.

مسؤول تشریفات، اساسنامه ای درباره این اصلاحات جدید به سلطان تقدیم و او موافقت خود را با آنها اعلام داشت.(9)

مراسم استقبال
از این اساسنامه چنین بر می آید که کلیدها از راه دریا به استانبول می رسیده اند؛ زیرا خبر نزدیک شدن کشتی به بندرگاه «باروت خانه»(10) به «باب عالی» یک روز پیش از ورود آن به بندرگاه می رسید، چنان چه در دفتر تشریفات آمده: افرادِ در نظر گرفته شده برای شرکت در جشن استقبال، به سوی منطقه «داود پاشا»(11) در استانبول با لباس های رسمی ویژه استقبال حرکت می کنند. دو ساعت پیش از آنان «کتخدابک»؛ نماینده صدر اعظم (نخست وزیر) با هیأت دیگری راهی ساحل باروت خانه می شوند تا خود را برای استقبال از کشتی حامل کلید آماده ساخته و پس از مراسم احترام، کلیدها را از شخصی به نام «آغا» (خواجه) که حامل آنها است تحویل گیرد، سپس [به نشانه احترام] پس از بوسیدن، آنها را بر سر نهاده آنگاه همراه استقبال کننده به سوی منطقه داود پاشا روانه می شود.

در منطقه یاد شده، گروهی دیگر از استقبال کنندگان به انتظار ورود آنان ایستاده اند که در رأس آنها: شیخ الإسلام، آغای دار السعاده (بلند پایه ترین مقام مسؤول کاخ همایونی و ناظر بر امور دربار) قائم مقام پادشاه (دوّمین وزیر پس از صدر اعظم و قائم مقام وی در غیاب او) قبطان پاشا (فرمانده ناوگان عثمانی) و دیگر رجال دولتی می باشند، با نزدیک تر شدن هیأتِ کتخدابک به منطقه داود پاشا، گروه نامبرده چهل، پنجاه گام از آنها استقبال کرده و سپس کتخدابک برای بار دوم کلیدها را که در سینی زرین نهاده، بوسیده و بر سر می نهد و سپس به آغای دار السعاده تقدیم می دارد، او نیز با انجام همان مراسم تعظیم و احترام، آن را پذیرفته و روی میزی که از قبل با رومیزی پارچه ای پوشیده شده است، می گذارد تا تمام جمعیت حاضر در مراسم بتوانند آن را بنگرند.

آنگاه همگی بر اسب ها سوار شده و در حالی که آغای دار السّعاده پیشاپیش آنها و کتخدابک در کنار او سینی زرین کلیدها را در دست دارد، به سوی کاخ حرکت می کنند و از «باب همایونی» کاخ طوپ قاپی، وارد شده، پس از عبور از درِ میانی کاخ، از اسب ها پیاده می شوند، سپس کتخدابک سینی زرّین حاوی کلیدها را، دیگر بار به آغای دارالسعاده که در اتاق بُرده شریفه و یا در جای دیگری از کاخ به انتظار نشسته است، تقدیم می کند و آغا به طرف «باب السعاده» به راه می افتد و چون به باب السعاده رسید، پاشا از آغا استقبال کرده و کلیدها را تحویل گرفته و می بوسد و بر اریکه شاهی که در آنجا نهاده شده می نشیند، آنگاه به منظور عرض تبریک و تهنیت، رجال دولت، آغایان (خواجگان) اندرونی که مسؤولیت اداره دربان عثمانی را به عهده دارند و آغایان انکشاریه (افراد ستاد فرماندهیِ آنان) پاسداران پادشاه و نگهبانان درهای ورودی و خروجی کاخ و محیط اطراف آن، آغایان پیاده نظامی که به منظور حفاظت از جان وی او را همراهی می کنند، به ترتیبِ مقام و مسؤولیت خویش و طبق آیین نامه تنظیم شده، از جلو جایگاه او عبور می کنند.

این بود مسیری که به طور معمول برای رسیدن کلیدها به کاخ پیموده می شد ولی گاه نقطه آغاز حرکت، جاهای دیگر اتفاق می افتاد؛ مثلاً هنگامی که کلیدها به «اِسکلَه سی» (بندر وزیر) وارد می شد، در آن صورت مسیر استقبال از آنجا بود.(12)

چنان چه گاهی کلیدها به «مسجد سلطان احمد شهیر» می رسید و بنابراین هیأت استقبال از حیاط مسجد، مسیرهای خیابان های پبیکخانه دیوان یولی تسترجیه را می پیمود و چون به تندیس معروف «دیکیلی طاش» که یادگار دوره بیزانس بود می رسید، از ناحیه صدفچیه و تسترجیه به طرف پایین حرکت کرده و از در بوغدایجیلر به مسجد بایزید وارد می شدند و از آنجا از قزانجیه می گذشت و از جلو در کاخ باستانی به سوی خان والده و سپس بازار محمود پاشا، منجنه و کوی چغال اوغلی به راه خود ادامه می داد و در آنجا به طرف پایین سرازیر می شد و از مقابل کاخ آلای کوشکی عبور می کرد و آنگاه با حرکت از کنار مسجد زینب سلطان به سوی ایا صوفیا تغییر مسیر داده و از برابر باب شکرچی به سمت میدان «سرای میدانی» (میدان کاخ) حرکت می کرد و سرانجام از باب همایونی به کاخ طوپ قاپی وارد می شد و سپس همگان در کنار در میانی کاخ از اسب ها به زیر می آمدند و بدین ترتیب برای آنان که در اطراف کاخ بودند فرصت دیدار هیأت یاد شده کاخ فراهم می شد.

مراسم استقبال در دوره دوم حاکمیت عثمانی ها بر حرمین
در سال 1234 هجری قمری، 1819 میلادی دیگر بار مکه و مدینه به قلمرو حکومت عثمانی بازگشت، و به دنبال آن «سلطان محمود دوم» دستور داد تا استقبال با شکوهی برای ورود کلیدهایی که از سرزمین حجاز می رسید برگزار گردد ولی این بار هیأت استقبال کننده از «مسجد ابو ایّوب انصاری» به راه افتاد.(13)

در یک سند دیگر که در تاریخ 1228 هجری قمری، 1813 میلادی ثبت شده، چنین آمده است که کلیدهای رسیده از سرزمین حجاز به وسیله «کامل اسماعیل پاشا» از مکه به استانبول انتقال یافته است، در صورتی که در سند سوّم درباره کلیدی که در کیسه انباشته از نی، در اتاق بُرده شریفه در کاخ طوپ قاپی نگهداری می شود، نوشته شده است: آن را امیر مکه در دوره حکومت «سلطان مراد چهارم» در سال 1043 هجری قمری، 1633 میلادی، از مکه به استانبول فرستاد. این کلید در صندوق پرچم سرفراز [ملّی] و در کنار آن نهاده شده است تا سلطان مراد آن را به هنگام برخی تهاجم های نظامی با خود به همراه ببرد، چنان چه برای نخستین بار در جریان حمله به بغداد چنین کرد و در بازگشت آن را در گنجینه اتاق ویژه کاخ به نام «حاص اوده» گذاشت و دومین بار در جنگ عثمانی با اتریش در سال 1904 هجری قمری، 1683 میلادی به پیشنهاد سردفتر و پذیرش سلطان، این کلید از گنجینه خارج شد.(14)

در یکی از سندها(15) از نظم و سازماندهی هیأت کلید سخن به میان آمده و در آن از شرکت کنندگان در مراسم جشن و لباس هایی که می پوشیده اند، یاد شده و این خود نشانگر میزان توجه پادشاهان عثمانی به آن می باشد، همانند مراسم جشنی که به مناسبت فرستادن «صُرَّه»(16) و «مَحْمِل» به سرزمین حجاز برگزار می شده است.

به ویژه هنگامی که حکومت عثمانی، مرحله ناتوانی وضعف خود را می گذراند، در سازماندهی و تنظیم این جشنواره ها و هیأت ها، توجه و دقت بیشتری به عمل می آمد.

اسناد تاریخی نشان می دهد که این هیأت ها و جشنواره ها چندین بار در دوره سلطان محمود دوم ترتیب داده شد و این کار برای تأکید بر این نکته بود که تنها پادشاهان عثمانی هستند که زمامداران مکه و مدینه و خلفای مسلمین به شمار می روند.

بخش مهمی از کلیدهای موزه طوپ قاپی که از راه های گوناگون ـ حتی در زمان جنگ جهانی دوم ـ به آنجا می آمد، در گنجینه موزه به نمایش گذاشته می شد و هم اکنون نیز در آنجا و نیز در بخش «امانات مبارک» با دیگر اشیای نفیس در معرض دید تماشاگران قرار می گیرد.

منابع تاریخی
در این جا توجه خوانندگان گرامی را به منظور دست یابی به اطلاعات گسترده درباره ساختمان کعبه و تاریخ آن و نیز ساخت درها و قفل های آن و اهمیتی که در سه مقطع پیش از اسلام، صدر اسلام و در عصر اموی به آنها می داده اند، به آثار تاریخ نگاران گذشته مانند طبری، ازرقی، ابن اسحاق، ابن هشام و دیگران جلب می نمایم که در این موضوع به تفصیل نگاشته اند.

تاریخ عصر عباسی از حرکت خلیفه همراه با هیأتی سخن می گوید که از بغداد برای انجام فریضه حج به راه می افتادند؛ مانند «هارون الرشید» و دیگر خلفای عباسی ولی تصاویر و نوشتار روی کلیدهای این مجموعه چنین نشان می دهد که ساخت پاره ای از آنها به اواخر دوره عباسی، یعنی به زمان «مستنجد باللّه » (555 ه . ق . 1160م) مربوط می شود و سه عدد آنها به زمان «ابی العباس احمد ناصر (575 ـ 622 ه . ق . 1180 ـ 1225م) و آخرین آنها به پایان عصر عباسی؛ یعنی زمان «معتصم باللّه » (575 ـ 622 ه . ق . 1225م) باز می گردد.

کلید دوره عباسی به شماره ثبت 2211/2

کلید دوره عباسی به شماره ثبت 2210/2

کلید دوره عباسی به شماره ثبت 2217/2

کلید دوره عباسی به شماره ثبت 2213/2

نکته قابل توجه این است که متوکّل عباسی در جریان تعمیرات گسترده کعبه، طلا به کار برده است و زرگری به نام «عبداللّه بن سلام» در فاصله رجب سال 241 ه . ق . 855 م) و شعبان (241 ه . ق . 856 م) از جانب وی عهده دار این تعمیرات در کعبه و بناهای مهم بوده است.(17)

ابن جبیر که در سال 579 ه . ق . 1183م به زیارت کعبه مشرّف شده، در سفرنامه خود، درباره کعبه سخن گفته و در این زمینه اطلاعات فراوانی گزارش کرده است.(18) او می نویسد: «عرض در کعبه 8 وجب و بلندای آن 13 وجب است. این در از نقره ساخته شده و روکشی از طلا آن را پوشش داده و دارای دو حلقه زرّین است و به سمت شرق گشوده می شود».

سنگ نوشته موجود در «حجراسماعیل» نشان می دهد که در سال 576ه . ق. 1180م به دستور «ابو العباس احمد ناصر»(19) پاره ای نوسازی ها در کعبه صورت گرفته است.

آغاز ارسال محمل به کعبه
در زمان پادشاهان مملوکی مصر، ارسال جامه کعبه به وسیله مَحْمِل، برای نخستین بار، به صورت یک سنت در آمد و در این راستا، سلطان «بیبرس» (658 ـ 676 ه . ق. 1277م) از پادشاهان این سلسله، اوّلین کسی است که به ارسال محمل اقدام کرد و به نظر می رسد وی نخستین کلید از این مجموعه را، که تاریخ روی آن به عصر وی باز می گردد، با همین محمل ـ که هیأتی ویژه آن را همراهی می کرد ـ فرستاده است.

ارسال محمل در عصر عثمانی ها
هنگامی که عثمانیان وارد مصر شدند [و آنجا را به قلمرو حکومت خود افزودند[ سنت ارسال پرده برای کعبه را دنبال کردند، تنها با این تفاوت که آنان پیش از احراز مقام [به اصطلاح] خلافت هم نسبت به مکه و مدینه عنایت داشتند و به نقلی، در آن زمان به ارسال «صُرّه» به آن دو شهر اقدام می کردند(20) ولی فرستادن کلید و قفل برای کعبه، از زمان «سلطان بایزید دوم» آغاز گردید.

در اینجا این پرسش پیش می آید که چرا از دوره «سلطان سلیم اول» قفل یا کلیدی به جای نمانده است. این گمان وجود دارد که خبر ارسال کلیدهای او، به دلایلی به ما نرسیده باشد؛ زیرا ممکن نیست با وجود تحویل گرفتن کلیدهای کعبه، پس از ورودش به مصر، قفل یا کلیدی برای آن نفرستاده باشد.

اقدامات سلطان سلیمان قانونی
در زمان «سلطان سلیمان قانونی» (926 ـ 974 ه . ق. = 1520 ـ 1566 م) به وی خبر رسید که سقف کعبه در آستانه ریزش است و ناودان آن نیاز به تعویض دارد، پیش از آن «میر احمد» فرماندار مصر از سوی پادشاه عثمانی، ناودان کعبه را با فلز غیر طلا و نقره ساخته بود. سلطان سلیمان فرمان داد تا ناودانی از طلا ساختند و به جای ناودان قبلی کارگذاشتند. پس از آن، ناودان قبلی را به استانبول آوردند و در خزانه دولت نگهداری شد.(21)

منابع تاریخی که از تعمیرات سال (1039 ه . ق.) سخن می گویند، حاکی است دری که به سفارش سلطان سلیمان قانونی، پیشتر با طلا و نقره بازسازی شده بود، بار دیگر در جایگاهش در کعبه کار گذاشته شد.(22) در این مجموعه قفلی زرّین وجود دارد که نخستین قفل طلایی این مجموعه می باشد و به سلطان سلیمان تعلّق دارد و تاریخ روی آن، یک سال پیش از درگذشت وی است.

تعمیرات کعبه در زمان سلطان مراد دوم
بخش سوم «رساله معماریّه» است که درباره زندگی رییس معماران ترک (محمد آغا) مطالبی آورده و آگاهی هایی درباره کارهای وی و تعمیرات به عمل آمده توسط او در کعبه به دست می دهد. این تعمیرات در زمان «سلطان مراد سوم» (982 ـ 1003 ه . ق. = 1574 ـ 1594 م) هنگامی که در جریان نیاز کعبه به تعمیراتی جدید قرار گرفت، انجام پذیرفته است. محمد آغا معمار «سنان» را در سال 1590 میلادی به مکه فرستاد و او به بررسی وضعیت کعبه پرداخت، سپس نقشه ای از آن ترسیم کرد و شیوه کار را مشخص ساخت و آنگاه به استانبول بازگشت، ولی محافظه کاری و احتیاط بی مورد، آنان را از انجام این کار بازداشت و در نتیجه آن تلاش ها نافرجام ماند.(23)

سلطان احمد اول و تعمیرات کعبه
از آن پس، کعبه در وضعیت بدتر و در آستانه فروپاشی قرار گرفت.

از این رو، «شیخ الاسلام صُنع اللّه افندی» این خبر را به «سلطان احمد اول» رسانید و ضرورت تعویض ناودان و کمربند کعبه را به وی گوشزد کرد. بر این اساس سلطان، محمد آغای معمار را به تعمیرات کعبه گماشت. وی طبق نقشه و طرح ارائه شده از سوی معمار سنان، کارش را آغاز کرد و ناودان و کمربند کعبه را ساخت و پس از آن که آنها را در «مزرعه داود پاشا» در معرض تماشای همگان قرار داد، آنها را به مکه فرستاد و هر کدام در جایگاه مخصوص خود کار گذاشته شد.

همچنین اسناد تاریخی به منبری مرتفع و سه عدد کلید اشاره دارد که از سوی آنان برای مسجد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و درِ حجره مطهّر آن حضرت ارسال شده است.(24)

در کتاب «زبدة التواریخ» آمده است که سلطان احمد اول در سال 1021 ه . ق. 1612 دستور داد تابلوی نقره سر درِ کعبه را برداشته، به جای آن تابلویی از زر خالص نصب کردند.(25)

ارسال صُرّه و محمل پس از سلطان احمد اول
پس از دوره سلطان احمد اول، بیشترین آگاهیهای تاریخی به «صُرّه» و «محمل» مربوط می شود. این اطلاعات برای ما روشن می سازد که عثمانیان به محمل و جشن و بزرگداشت آن اهمیت می دادند؛ زیرا آن را رمز قدرت و عظمت خویش و نشانه توجهشان به سرزمین حجاز تلقّی می کردند. آخرین آگاهیها درباره مراسم استقبال از کلیدهای کعبه ـ چنانکه پیش از این یادآور شدیم ـ به سال 228 ه . ق. 1813 م مربوط است که به وسیله «کامل اسماعیل پاشا» به استانبول وارد شد.

و مسأله مهم دیگری که درباره آنها وجود دارد، این است که تاریخ قفل های دارای تاریخ ساخت با تاریخ سال جلوس پادشاهان عثمانی بر اریکه قدرت، هماهنگ نیست و این مسأله نشانگر آن است که آنان به مجرّد نشستن بر تخت، اقدام به ارسال قفل برای کعبه نمی کردند.

نو آوری و تحوّل در ساخت قفل های کعبه
نخستین اثر [هنری] که در گنجینه قفل ها و کلیدهای کعبه، در موزه طوپ قاپی نگهداری می شود، بخشی از قفلی است که به شکل پل و از جنس چوب ساخته شده و از این رو با شکل دیگر قفل ها تفاوت دارد.

چنانکه معروف است، قفل هایی که به این شکل ساخته شده اند، در تولید آنها، از همان فن آوری که در کشورهای چین و روم باستان استفاده می شد، بهره گرفته اند.

آنچه ما را بر آن داشت تا این قفل ها را در میان مجموعه قفل های عصر عباسی قرار دهیم، سبک نقش و نگارهای آنها است. نوشته های روی آنها، با تارهایی از قلع و سرب، برجسته شده و بدینسان از اهمیت ویژه ای برخوردار گردیده است؛ زیرا نموداری از نوآوری در نگارش آن عصر شمرده می شود.

میخ های به کار رفته در بخش داخلی قفل نیز ما را با ساختار جدیدی از قفل های سه قطعه ای آشنا می کند.

پی نوشتها:


1 . «مَحْمِل» کجاوه ای بوده که بر روی شتر می گذاشته اند و با تشریفاتی خاص، پرده و دیگر هدایای کعبه را بدان وسیله به مکه می برده اند.

2 . مؤلف از آن به «کتف» (شانه) یاد کرده است.

3 . در کتاب از آنها به «رَقَبه» (گردن) یاد شده است.

4 . صف :9

5 . این قسمت در کتاب به «رأس»؛ سر تعبیر شده است.

6 . مطالب پیشگفتار، گزیده ای است از مجموعه: «پیشگفتار مرکز پژوهش های تاریخ، هنر و فرهنگ اسلامی استانبول»، «پیشگفتار کارشناس و بازنگر مرکز» و «پیشگفتار مؤلف» که در آغاز کتاب: «پژوهشی درباره کعبه و اشیای هنری ـ تاریخی آن» به تفصیل آمده است.

7 . بُردَه، عبای سیاه کوچکی است که به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله منسوب است.

8 . Uzunçarsih, I.H., Mekke-i Mukerreme Emirleri, Ankara 1984, p.17. (Ibn Iyas, V., p. 186; Haydar Celebi Ruznamesi, Munseat-i Feridun, I, p.439 Tac ut Tavarih, II, p.371

9 . آرشیو «سرای طوب قاپی» (E. 3369), (E. 10800), (E. 5890).

10 . باروت خانه، امروزه در منطقه معروفی است در «موتلاف آتاکوی» در ساحل دریای مرمر در استانبول.

11 . [Tukna] پادگان نظامی.

12 . آرشیو «سرای طوپ قاپی» و منطقه «وزیر اسکله سی» در فاصله «سرای بورنی» و «سرکه جی» قرار دارد.

13 . آرشیو سرای طوپ قاپی (1/8765).

14 . نک : Silahtar Tarihi, II, p. 15.

15 . آرشیو سرای طوپ قاپی (E. 4713) نکته قابل توجّه این است که رئیس اسقف ها در این جشن شرکت کرد، وآقا که کلید را با خود حمل می کرد در حالی که ردایی سرخ بر تن داشت و در دست او کاسه هایی بود که در آن سوره ها و آیات قرآنی با خطّی زیبا برای تبرّک نوشته شده بود و در سمت راست و چپ او

16 . صُرّه به کیسه ای گفته می شد که در آن وجوه نقدی کعبه و یا کلید کعبه را می گذاشته اند.

17 Al-Azraki, Akhbar Makka, ed. Wustenfeld, I. p.54, II. 4-11, Wustenfeld, Gesch, Mekka, 1861, p. 196-200.

18 The Travels of Ibn Jubayr (Trans. Broadhurst, R.J.C.) London: 1952 p. 78-79.

19 . احمد ناصر همان کسی است که تلاش وقفه ناپذیری برای ایجاد وحدت و یک پارچگی جهان اسلام به کار برد ولی در این کار توفیقی نیافت.

20 . برای نخستین بار، در عصر عثمانی، در زمان سلطان بایزید اول (1389 ـ 1402) و فرزندش سلطان محمّد اوّل (1403-1421م)، «صرّه» به مکّه معظّمه و مدینه منوّره ارسال گردید. همچنین سلطان مراد دوّم (1421-1451م) پس از فتح استانبول در سال 1453م نیز به ارسال صرّه اقدام کرد و سلطان بایزید دوّم نیز در سال 1481-1512م این سنّت را دنبال کرد. همچنین از سوی سلطان سلیم اوّل پیش از فتح مصر و پس از آن، این کار تعقیب شد.

21 .

Gokyay, O.S., "Mimar Mehmet Aga", I.H Uzuncarsiliya Armagan:

صفحه 321 و بعد ا ز آن.

Zobdat"l-Tavarih, p. 154

احتمال می رود که این ناودان از سوی خلیفه ناصر (575-622ه /1180 ـ 1225م) ساخته شده باشد.

22 . همان، ص155

23 . همان، صص149 ـ 150

24 . همان، ص155

25 . همان، ص156، هم اکنون این ناودان در بخش امانات مبارکه در موزه طوپ قاپی در معرض دید بازدیدکنندگان است.

نظر شما