برهنه کردن کعبه از جامه، به هنگام تجدید جامه
مجله میقات حج بهار 1381، شماره 39
نویسنده : محمد الدقن/ هادی انصاری
100
بی شک برهنه کردن کعبه مشرّفه از جامه، به منظور آویختن جامه نوین بر آن، امری است مباح و بی اشکال؛ زیرا کعبه از دوران حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام به مدت طولانی، عاری از جامه بود تا اینکه با آمدن تُبَّع حمیری به مکه مکرمه، جامه ای بر آن قرار داده شد. به گفته مشهور، وی نخستین کسی است که کعبه را با جامه آراست.
ازرقی از ابن ابی ملیکه روایت کرده است که: «کعبه در دوران جاهلیت به وسیله چندین جامه پوشانده می شد هرگاه شخصی جامه ای را به کعبه هدیه می کرد، آن جامه آویخته می شد ودیگر جامه ها را در خزانه کعبه به ودیعت می سپردند و وقتی جامه ای که بر روی کعبه قرار داشت آسیب می دید، جامه نوین دیگری را بر روی آن قرار می دادند و هیچگاه جامه های پیشین را از روی آن بر نمی داشتند...»(1)
بدیهی است باقی ماندن جامه های کهنه ومندرس براندام بیت اللّه الحرام، مورد پسند هیچ انسان با ذوق و سلیمی نبود، لیکن مردمان جاهلیت را نمی توان سرزنش کرد؛ زیرا آنان این کار را بر اساس اعتقاد و حسن نیت انجام می دادند، هنگامی که اسلام ظهور کرد و ذهنیت آنان را ترقّی داد و سطح زندگی اجتماعی آنان پیشرفت نمود، مسلمانان به هنگام قرار دادن جامه نوین بر کعبه، جامه پیشین را از روی آن برداشتند.
تاریخ نگاران در مورد عاری نمودن کعبه از جامه روایات متعددی را آورده اند. برخی نقل کرده اند که عمربن خطاب هر سال جامه پیشین کعبه را از روی آن بر می داشت و در میان حاجیان تقسیم می کرد که آنان از جامه قدیمی کعبه به هنگام اقامت خود در مکه، به عنوان سایبان استفاده می کردند، لیکن بیشتر تاریخ نگاران تقریباً به صورت اجماع آورده اند: نخستین شخصی که کعبه را از جامه قدیمی عاری نمود و به جهت تمیز کردن و سبک نمودن آن از جامه های قدیمی و قرار دادن جامه جدید، به همراه خوشبو کردن آن با عطر عالی، همانا «شیبة بن ابی طلحه حجبی» بوده که نسب پرده داران کعبه؛ یعنی شیبیان به او ختم می گردد. این کار در دوران معاویة بن ابوسفیان صورت گرفته است. بنابراین، عاری کردن کعبه از جامه های قدیمی به وسیله عمر و دیگران، تنها به منظور تخفیف از جامه های انباشته بر روی کعبه بوده و کعبه را به طور کامل عاری از جامه نمی کرده است.
از ابن ملیکه روایت کرده اند که گفت: «جامه ها و پوشش های بسیاری از جامه های دوره جاهلی بر روی کعبه بود که از انواع چرم و پارچه های مویی و راه راه بوده و تمامی آنها یکی بر روی دیگری قرار داده می شده است. پس از ظهور اسلام هنگامی که به هزینه بیت المال جامه بر کعبه پوشانیدند، هربار قسمتی از جامه های پیش را از روی کعبه برمی داشتند. به روزگار حکومت عمر و عثمان، پارچه های قباطی رااز مصر آورده و بر کعبه قرار می دادند. عثمان نیز دو بار در سال، جامه ای از پارچه های یمنی را بر کعبه می پوشاند که پارچه های یاد شده را به وسیله کارگزار خود در یمن «یعلی بن منبه» بدین منظور فراهم می آورد. پس عثمان نخستین کسی بود که بر کعبه دو جامه (یکی را بر دیگری) قرار داد.
چون معاویه به حکومت رسید. جامه دیبا و قباطی را بر کعبه پوشانید. شیبة بن عثمان(2) پیشنهاد کرد جامه ها و باقیمانده از پارچه های دوران جاهلیت از کعبه جدا شود و چیزی از نجاست مشرکان دوره جاهلی که به سبب دست کشیدن آنان، جامه ها آلوده شده بود، بر کعبه باقی نماند. دراین باره برای معاویه نامه ای نوشت و معاویه آن هنگام در شام بود. او در پاسخ نوشت: تمام جامه های پیشین کعبه را از آن جداکند و بدین منظور جامه ای از پارچه های دیبا و قباطی و حبری ارسال نمود.
راوی می گوید: خود دیدم که شیبه جامه ها را از روی کعبه برداشت و چیزی از آنها را بر کعبه باقی نگذاشت. نامبرده تمام دیوارهای کعبه را با خلوق و عطر آغشته نمود، سپس همان جامه ای را که معاویه فرستاده بود، بر آن قرار داد و جامه های پیشین را میان مردم مکه تقسیم نمود. ابن عباس هم در این حال، درون مسجد حاضر بود و برداشتن جامه ها از روی کعبه را نظاره می کرد و خود دیدم که او از این کار ناراحت نشد و آن را زشت نشمرد.»(3)
همچنین باردیگردرسال 160ه . ق. هنگامی که مهدی خلیفه عباسی حج گزارد، کعبه کاملاً از جامه عاری گردید بدین صورت که به او گزارش دادند تعداد زیادی جامه بر روی هم انباشته شده و سنگین گردیده است؛ به طوری که بیم آن می رود دیوارهای کعبه فرو ریزد. وی دستور داد همه جامه ها را از روی آن برداشته و چیزی به آن باقی نگذاشتند. سپس به تمام دیوارهای بیرونی و درونی کعبه غالیه و مشک و عنبر مالیدند و نیز تمام دیوارها، از پایین تا بالا و پیرامون آن را به مشک آغشته کردند. از آن پس سه جامه از پارچه های قباطی و خز و دیبا بر آن پوشانیدند.
راوی گوید: در تمام مدتی که بر کعبه مشک و عنبر می مالیدند و بر آن جامه می پوشاندند، مهدی روی بام مسجدالحرام، جایی نزدیک به «دارالندوه» نشسته بود و کعبه را می نگریست. از آن پس تا سال200ه . ق. همچنان هر سال جامه ای بر کعبه می آویختند و چیزی از آن ها کم نمی کردند. در سال یاد شده، «حسین بن حسن افطس طالبی علوی» در فتنه ای که آغاز گردید، به مکه در آمد و جامه های کعبه را از روی آن برداشت؛ دو جامه ابریشم نازک، یکی به رنگ زرد و دیگری سپید بر کعبه پوشانید. در آن هنگام که کعبه عاری از جامه گردیده بود، رنگ دیوارها آشکار شد و کعبه همچون رنگ عنبر درخشان بود که به نظر می رسد باقی مانده های مشک و عنبری بوده که با آن دیوارهای کعبه را آغشته بودند.(4)
همچنین کعبه در سال 643 ه . ق . بر اثر بادِ توفان، که به مکه روی آورد. جامه کعبه مشرّفه را از روی آن برداشت و آن باد مدّت بیست و یک روز ادامه یافت و در این مدّت کعبه همچنان عاری از جامه بود، تا اینکه به وسیله مرد نیکو کار «منصور بن منعه بغدادی» که در آن هنگام، بزرگ حرم مکی به شمار می آمد، جامه بر روی کعبه قرار داده شد.
در سال 959 ه . ق . در درون سلطنت سلیمان قانونی عثمانی، بار دیگر جامه کعبه به جهت اصلاح و ترمیم سقف و چوب های آن، از روی آن برداشته شد که پس از پایان ترمیم، جامه را مجدداً بر روی کعبه قرار دادند.(5)
این مطالب گفته هایی بود که تاریخ نگاران درباره جامه کعبه و عاری شدن آن از جامه ذکر کرده اند. البته این بدان معنی نیست که کعبه تنها در موقعیت های یاد شده، بدون پوشش قرار گرفته باشد؛ زیرا عاقلانه به نظر نمی رسد که جامه های کعبه مشرّفه در طول قرن های متمادی گذشته همچنان بر کعبه قرار گرفته باشد، بلکه منطق حکم می کرد که هر چند مدتی یک بار جامه ها را از روی کعبه برداشته، آن را سبک کنند و نیز هنگامی که اصلاحات و ترمیم هایی در ساختمان کعبه صورت می گرفت، آن را عاری از جامه می کردند. همچنان که در دوران کنونیِ ما، در سال 1377 ه . به علت تجدید سقف کعبه، آن را عاری از جامه نمودند.(6)
در این جا نکته ای که لازم به یادآوری است، آن است که زمان برداشته شدن جامه از روی کعبه دارای تاریخ و زمان معین نبوده، همانند قرار گرفتن جامه نوین بر آن در هر سال، لیکن آنچه که به نظر می رسد این است که تغییر جامه کعبه در هر سال، از دوران ممالیک معمول شد، به ویژه پس از وقفی که از سوی «سلطان صالح اسماعیل» برای جامه کعبه در هر سال قرار داده شد. از آن تاریخ به بعد، سالانه به طور منظم جامه کعبه ارسال گردید و خداوند به حقیقت امور آگاه تر است.
شست و شوی درون کعبه معظمه:
شست و شوی درون کعبه مشرفه از دیرباز به صورت سنتی معمول در آمده است. نخستین بار درون کعبه از سوی پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله شست و شو داده شد و این کار در روز فتح مکه، پس از شکستن بتها و از میان بردن آثار شرک و بت پرستی به انجام رسید.
فاسی می نویسد: «هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله طواف خویش را به پایان رسانید. عثمان بن طلحه را احضار نمود و کلید کعبه را از وی گرفت و درِ کعبه را برای ایشان باز کردند. پس حضرت به درون کعبه وارد شدند، در آن کبوتری از چوب دید که با دست خود آن را شکسته وبر زمین افکند.»
نامبرده در جای دیگر از اسامة بن زید روایت می کند که گفت: «به همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله به درون کعبه وارد شدم، حضرت تصویری را درآنجا دیدند، پس ظرف آبی را طلب کردند. آن را برای ایشان حاضر نمودم. حضرت با آب شروع به محو کردن تصویر نمود و فرمود: «خداوند بکشد قومی را که چیز خلق نشده ای را به تصویر می کشند».(7) از آن پس شست و شوی کعبه معظمه به صورت سنتی باقی مانده از دوران رسول خدا صلی الله علیه و آله تا کنون در آمده و این سنت در طول سالیان دراز گذشته، معمول بوده و هست.
در دوران های پیش از این، شست و شوی کعبه از درون، بیش از یکبار در سال معمول بود. که این کار در روز پس از بیست و نهم رجب، و در روز بیست و هفتم ذی القعده جهت آمادگی برای حج و نیز در هفته اول از ماه محرم(8) صورت می گرفته است. اما در نیمه اول از قرن چهاردهم هجری، شست و شوی درون کعبه دو بار در سال تعیین گردید که نخستین بار آن در اواخر ماه ذی القعده و دیگری غالباً در روز دوازدهم از ماه ربیع الاول شست و شو داده می شد. در دوران ما، شست و شوی کعبه مشرفه دو بار در سال، نخست در مراسم حج و دیگر در ماه شعبان انجام می شود.
به نظر می رسد که علت شست و شوی متعدد درون کعبه در سال، در دوران های گذشته، این بوده که در آن هنگام پرده داران کعبه در برابر پاداش و هدیه هایی، به حاجیان اجازه ورود به درون کعبه در موسم حج و نیز موسم عمره رجبیه و نیز گاه در بعضی مناسبات مذهبی می دادند. بنابراین، شست و شوی درون کعبه پس از پایان آن زمان ها ضروری به نظر می رسیده است. اما اکنون، به هیچ یک از حاجیان و نیز عمره گزاران، در زمان های عمره، اجازه ورود به درون کعبه داده نمی شود، که در این میان برخی بزرگان از شخصیتهای دولتهای اسلامی، مانند رؤسای جمهور کشورهای اسلامی از این قاعده مستثنی هستند. بنابراین، شست و شوی درون کعبه بیش از یک یا دو بار در سال ضرورتی نداشته که هم اکنون در موسم حج، هنگام تغییر جامه کعبه و برداشته شدن جامه پیشین از روی آن، کعبه را از درون شست و شو داده و دیوارهای درونی و بیرونی آن را خوشبو می سازند.
اما چگونگی شست و شوی کعبه اینگونه است:
در پگاه روز تعیین شده برای شست و شوی کعبه، رییس پرده داران لحظاتی پس از طلوع آفتاب به همراه دیگر پرده داران از خاندان شیبی در حطیم حضور می یابند و در این هنگام در کعبه گشوده می شود. خدمتکاران، پرده داران، ظرف های مملو از گلاب و نیز شیشه های عطر گل و عود سوزها را به همراه عنبر و عود و ندّ و نیز لباس هایی که غالباً از نوع «شال کشمیری» بوده، برای پوشیدن آن به هنگام شست و شوی کعبه به همراه می آوردند.
عادت بر این بوده که همواره رییس پرده داران، پادشاهان یا امرا و فرماندهان و نیز وزرای کابینه، قاضی و رؤسای ادارات گوناگون را در این مراسم دعوت می نمود، که پیش از حضور آنان به لحظه ای تمامی مواد و وسایل لازم برای شست و شو آماده می گردید. سازمان اوقاف نیز معمولاً جاروهای مورد لزوم در این مراسم را مهیّا می نمود. دراین هنگام، بزرگِ زمزمی ها به همراه سقّاهای آب زمزم حاضر شده و سطل های پر شده از آب زمزم را دست به دست به سوی کعبه هدایت می کردند. پرده داران و دستیاران آنها، سطل را گرفته و به درون کعبه معظمه می بردند.
پس از آماده شدن کلیّه لوازم یاد شده در درون کعبه مشرفه، میهمانان دعوت شده برای شست و شو به درون کعبه وارد شده و آنگاه هر یک از آنان لباس های ویژه را در اختیار گرفته و به تن می کنند، سپس همگی در حالی که هر یک جارویی به دست می گیرند، عملیات شست و شوی کعبه معظمه با آب زمزم را،که در آن گلاب مخلوط کرده اند، آغاز می کنند. پس از پایان شست و شوی زمینِ کعبه و برخی از قسمت های دیوارهای پیرامون آن، شروع به پاک کردن دیوارها تا ارتفاع یک قامت از انسان با گلاب کرده، سپس به وسیله عطر گل قسمتهای یاد شده را خوشبو می سازند. عطر گل را غالباً در ظرف های شیشه ای سفید یا بلور قرار می دادند. پس از پایان کار خوشبو کردن. عنبر و عود و ندّ را در بخوردان های بسیار زیبا و مجللّی قرار داده و تمامی درون کعبه و پیرامون آن را پس از خشک کردن زمین آن، با اسفنج بخور می دهند.
در پایان مراسم شست و شوی کعبه معظمه و خوشبو کردن آن، پرده داران جاروهای یاد شده را در میان مردم گردآمده بر در کعبه، تقسیم و توزیع می کنند.(9) پس ازپایان شست و شوی کعبه معظمه و خوشبو کردن آن، طبق معمول در لحظه ای که جامه قدیمی و پیشین آن از روی آن برداشته می شود. هم زمان در همان لحظه جامه نوین کعبه معظمه بر آن قرار داده می شود.
عطر آگین نمودن کعبه
بی شک خوشبو کردن دیوارهای کعبه از درون و برون کاری مستحب و پسندیده به شمار می آید. لیکن ما در جستجویی که در میان کتاب ها و نوشته های تاریخ نگاران در این باره کرده ایم، به مطلبی که نشانگر این کار به وسیله مردم دوران جاهلیت و یا صدر اسلام به صورت منظم باشد برخورد نکردیم.
البته گاه اشاراتی وجود دارد که در دوران جاهلیت برخی خلوق و عود سوز را برای عطرآگین نمودن کعبه از درون و برون اهدا می کرده اند.
اما در صدر اسلام، رسول خدا صلی الله علیه و آله و ابوبکر و عمر و عثمان پس از جامه کردن کعبه حرکتی را بعنوان خوشبو کردن دیوارهای آن انجام نداده اند.
معاویة بن ابوسفیان نخستین شخصی بوده است که کعبه را با خلوق و عود خوشبو کرده است که این کار برای اوّلین بار و به صورت منظم از دوران اموی به یادگار ماند. نامبرده غلامی را بدین منظور تعیین کرده بود که پس از هر نماز، کعبه را خوشبو سازد، از آن پس معاویه سالی دو بار؛ نخست در موسم حج و دیگری در ماه رجب مقداری عود و خلوق را بدین منظور ارسال می نمود که پس از وی جانشینان او نیز از این سنت پیروی کردند.(10)
این کار معاویه به نظر می رسد به علت آن بوده است که در آن هنگام «شیبة بن عثمان» پرده دار، به معاویه نوشت: جامه های دوران جاهلی را از روی کعبه بردارد تا اثری از نجاست آنان بر کعبه باقی نماند، که معاویه نیز به این مسأله فرمان داد و کعبه عاری از جامه گردید. و در این هنگام بود که دیوارهای کعبه را عطرآگین نمودند. بنابراین، پیش از آن کعبه عاری از جامه نبوده ونیازی به خوشبو ساختن دیده نمی شده است.
پس به همین جهت معاویه به عنوان نخستین کسی که وظیفه خوشبو ساختن کعبه را به انجام رسانید، شناخته می شود.
پس از آن، عبداللّه بن زبیر نیز هنگام به پایان رسانیدن ساختمان کعبه به خوشبو ساختن آن همت گماشت و همه دیوارهای درونی کعبه را با مشک و عنبر از بالا تا پایین آغشته نمود، سپس جامه کعبه را بر آن پوشانید. نامبرده همه روزه یک سطل عطر و بوی خوش را به کعبه می مالید و در روز جمعه این مقدار را به دو سطل افزایش می داد.(11)
عبدالملک بن مروان نیز هر سال جامه ای را به سوی کعبه ارسال می داشت که همراه آن عطر و عود برای کعبه و مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرستاد.(12)
هنگامی که مهدی عباسی در سال 160 ه . ق . حج گزارد، به او گزارش دادند که تعداد زیادی جامه بر روی هم انباشته شده و کعبه را سنگین کرده است، به طوری که بیم آن می رود دیوارهای آن فرو ریزد. مهدی دستور داد، همه آن جامه هارا برداشتند سپس بر تمام دیوارهای بیرونی و درونی کعبه غالیه و مشک و عنبر مالید و بر تمام دیوارها، از پایین تابالا وازهمه جوانب مشک مالیدند، سپس کعبه را جامه پوشانید. مهدی در این هنگام در مسجد نشسته بود و خود ناظر آغشته شدن کعبه به غالیه بود. محمد ابن اسماعیل بن ابراهیم پرده دار (حجبی) می گوید: «با شیشه های آکنده از غالیه بر بام کعبه رفتیم و آنها را روی دیوارهای بیرونی آن ریختیم. خدمتگزاران کعبه هم در حالی که خود را از ریسمان ها و قلاب ها آویخته بودند، از پایین تا بالای دیوارها را مشک و غالیه اندود کردند».
گفته شد که رنگ تیره سنگ های کعبه در نتیجه آغشته شدن آن به غالیه های یاد شده بوده است.(13)
از آنچه که گذشت، آشکار می گردد که عطرآگین نمودن کعبه به صورت منظم، از دوران معاویة بن ابوسفیان آغاز گردید و از آن پس هر یک از خلفا و سلاطین پس از او، تا کنون همچنان سنت وی را پی گرفته اند.
اما اینکه تاریخ نگاران از سنت عطرآگینی کعبه به هنگام سخن از جامه، یاد نکرده اند، شاید بدان جهت است که مسأله عطرآگینی کعبه ـ باگذشت ایام ـ امری عادی و جزئی از عملیات جامه کردن کعبه درآمده بود و بدین سبب آنان تنهابه ذکرجامه کردن کعبه بسنده کرده اند.
گواه بر این گفته، آن است که تاریخ نگاران از نام کسانی که کعبه را به وسیله جامه پوشانیده اند، با فاصله زمانی نسبتاً طولانی یاد کرده اند حال آیا این بدان معنی است که کعبه تنها در دوران این افراد به وسیله جامه پوشانیده شده است؟ باید گفت: چنین نیست؛ زیرا جامه در هر سال به همراه خلوق و عود و دیگر انواع عطر بعنوان یکی از ضروریات جامه به کعبه ارسال می گردیده است. لازم به تذکر است که عطرآگینی کعبه آنچنان در میان مردم مقدس گردیده بود که گروهی به منظور شفا یافتن از عطرهای کعبه، از آن استفاده می کردند.
از سعید بن جبیر روایت شده است: «او از عطر کعبه بعنوان شفا استفاده می کرده است. و گوید: عطا گفت: هنگامی که یکی از ما قصد شفا از عطر کعبه را داشتیم، عطر را به کنار حجر(الأسود) آورده و پس از عطر آگین کردن آن، دستهای خود را بعنوان شفا یافتن بر آن می مالیدیم».
پس از آنکه مراسم شست و شوی کعبه معظمه و عطرآگینی آن به پایان می رسید، جامه جدید را در همان لحظه ای که جامه پیشین از روی آن برداشته می شد، بر بالای کعبه قرار می دادند.
مراسم جابجایی و تعویض جامه
قرار دادن جامه نوین بر کعبه معظمه:
برخی گمان می کنند که جامه را در آغاز به درون کعبه برده و سپس به وسیله پله درونی کعبه آن را بر بام کعبه منتقل می نمایند، در حالی که به دو علت این کار صورت نمی پذیرد:
نخست آنکه: پله های درونی کعبه آنچنان تنگ و باریک است که تنها یک نفرمی تواندازآن بالا برود و یا پایین بیاید.
دوم: قطعه های جامه ضخیم و سنگین و بلند بوده که هیچگاه امکان بالا بردن آنها از پله های باریک در درون کعبه وجود نداشت. بنابراین، چاره ای جز انتقال آنها به وسیله طناب از خارج کعبه به بام نبود و این تنها راهی بود که سال ها جامه جدید را به هنگام جایگزینی آن با جامه قدیمی به بام کعبه منتقل می کردند.
«ابن فضل اللّه عمری» چگونگی قرار دادن جامه نوین بر کعبه را توصیف کرده و می گوید:
«هنگامی که در سال 738 ه . ق . حج گزاردم، به همراه فرماندهان کاروان مصری برای پوشانیدن جامه کعبه شریفه، بر بام آن بالا رفتیم، زمین بام را پوشیده از مرمر وسنگ های سفید مشاهده کردم، در حالی که پیرامون آن را دیواری کوتاه در بر گرفته بود. بر روی این دیوار حلقه های متعددی قرار داده شده بود که طناب های جامه در آنها گره خورده و جامه را ثابت نگاه می داشت. این روش تا پایان ارسال جامه از مصر به کعبه مشرفه همچنان معمول بود.
جامه از ده قطعه تشکیل می گردید؛ هشت قطعه جامه اصلی (احمال)، که بر هر یک از دیوارهای چهارگانه کعبه دو جامه (حمل) قرار داده می شد که اضافه بر آن پرده بیرونی در کعبه مکرمه (برقع) و پرده درِ پله های درونی کعبه، که معروف به «باب التوبه» می باشد نیز به همراه آنها قرار داشت. هر یک از قطعه های یاد شده بسیار بزرگ بود که به همین علت قطعه ها را یکی یکی بر زمین مسجدالحرام پهن می کردند و سپس هر یک از آنها را بر اساس جای خویش معین و منظم می ساختند. سپس قطعه های هر سمت از کعبه به هم دوخته می شد که در این میان آیات قرآنی نوشته شده بر کمربند را نیز بدان می دوختند. هنگامی که این مرحله به پایان می رسید. قطعه های هر سمت را لوله کرده، به صورت محکمی به دور هم می پیچیدند و سپس با طناب اطراف آن محکم می کردند. در این هنگام تعدادی از مردان در حالی که بر روی بام کعبه مشرفه می رفتند، طناب های خویش را به زمین مطاف پایین می فرستادند. قطعه های جامه به طناب های فرو فرستاده از بام متصل شده، آنگاه آنها را بر بام کعبه بالا می کشیدند. سپس قطعه های ویژه هر سمت را بر بالای دیوار کوتاه کعبه قرار داده، طناب های مخصوص را در حلقه هایی که بر پیرامون دیوار یاد شده از روی بام قرار گرفته بود، گره می زدند. این مراسم در روز هشتم ذی الحجه هر سال صورت می پذیرفت. قطعه های جامه نوین همچنان لوله شده در یک سمت از دیوار روی بام کعبه قرار می گرفت و جامه پیشین آن را نیز طبق معمول بر روی کعبه قرار می دادند. این وضع تا روز دهم ذی الحجه که همانا روز عید قربان (یوم النحر) است، باقی می ماند. در پگاه آن روز مبارک، عده ای از مردان بر بام کعبه بالا رفته و طنابهای جامه قدیمی کعبه را از نقاط اتصالی آن جدا می ساختند که در این هنگام جامه بر زمین مطاف فرو می افتاد. در همان زمان گروهی دیگر از مردم، طناب های بسته شده بر جامه جدید را باز کرده و بدین صورت جامه نوین را بر کعبه مشرفه قرار می دادند. این دو حرکت آنچنان منظم و دقیق صورت می گرفت که همزمان با افتادن جامه پیشین و قدیمی کعبه بر زمین مطاف، جامه نوین بر کعبه آراسته می گردید. از آن پس جامه قدیمی را به سوی خانه پرده دار کعبه حمل می نمودند. در این هنگام گروهی قطعه های جامه در ارکان چهارگانه کعبه را به هم می دوختند، همچنان که آنان اقدام به تثبیت رنگ های چهارگانه در حدّ فاصل میان آیات نوشته شده بر کمربند می کردند. در زمینه رنگهای یاد شده عبارت «یا حنّان و یا منّان» نقش بسته بود. ـ همچنانکه پیش از این یاد گردید ـ این قطعه ها در میان نوشته های روی کمربند قرار داده می شد. سپس کردشیات چهارگانه در زمینه هر یک از آنها سوره حمد به تمامی نقش می بست. بر روی ارکان چهارگانه کعبه در زیر کمربند، استوار و ثابت گردانیده می شد. تمامی قطعه های یاد شده بر روی جامه پس از قرار دادن آن بر روی کعبه مشرفه، دوخته می شد. خیاط ویژه جامه کعبه در حالی که بر روی صندلی چوبی ساخته شده بدین منظور می نشست، به وسیله طناب به نقاط مورد نظر هدایت شده و قطعه ها را در جای مناسب خود می دوخت.(14) این صندلی چوبی همانی است که ازرقی از آن به عنوان «قرقره» در روایت خود از جامه مهدی عباسی در سال 160 ه . ق . یاد کرده است.
و بدینگونه جامه را از قدیم تاکنون بر کعبه مشرفه قرار داده و می دهند. البته در سنوات اخیر تغییراتی در زمان قراردادن جامه بر کعبه مشرفه ایجاد شده است؛ به طوری که هم اکنون جامه را در روز عرفه که روز نهم ذی الحجه بشمار می آید، هنگامی که حاجیان در عرفات هستند، بر کعبه مکرمه قرار می دهند. امروزه، به علت اختراع و پیشرفت دستگاههای میکانیکی بالا برنده، قرار گرفتن جامه بر کعبه مشرفه و دوختن قطعه های آن به یکدیگر، کار را بسیار آسان کرده و در مقایسه با قدیم، زمان آن بسیار کوتاه تر گردیده است.
جامه قدیمی و چگونگی تصرف در آن
فقهای اهل سنّت در چگونگی تصرف در جامه قدیمی کعبه، که پس از قرار دادن جامه جدید به دست می آید، اختلاف دارند. برخی از آنان به مشروعیت فروش جامه کعبه نظریه داده و برخی دیگر به خلاف این عقیده فتوا داده اند.
قلقشندی در کتاب خود، چندین بار به هنگام سخن از جامه کعبه مشرفه، این چنین یاد کرده است که پرده داران همواره جامه قدیمی کعبه را پس از برداشته شدن از روی کعبه مشرفه برای خود بر می داشتند و در صورتی که پادشاهان و یا بزرگانی از مردم قطعه ای از آن را در خواست می نمودند، در برابر هدایای سنگین و گرانقیمتی، آن را به دست می آوردند.(15)
به نظر می رسد که امرای مکه با پرده داران در جامه کعبه مشرفه شریک بوده اند.
ابن فضل اللّه عمری می گوید: «هنگامی که کعبه به وسیله جامه جدیدی پوشانیده می شد، جامه قدیمی در اختیار اشراف و بنی شیبه قرار می گرفت که از آن پس با تقسیم کردن و ارسال آن به سایر کشورها به عنوان تبرّک، هدایا و مبالغی را به دست می آوردند.»(16)
فاسی نیز در این باره گفته است: امرای مکه همواره پرده درِ کعبه و قسمت بزرگی از جامه را در ازای شش هزار درهم که در اختیار پرده داران قرار می دادند، از آن خویش می نمودند. شریف «عنان بن مغامس بن رمیثه» هنگامی که در پایان سال788 ه . ق . عمارت مکه را در دست گرفت، این سنت را معمول داشت که پس از وی سایرامرای مکه اغلب از آن پیروی کردند. سید حسن بن عجلان نیز پس از سال ها امارت بر مکّه(17) پرده در کعبه و جامه مقام ابراهیم را از شیبیان گرفته و در اختیار بزرگان و پادشاهانی که مورد نظر خویش بودودردست عطا داشتند، قرار می داد.(18)
ابن ظهیره در این باره می گوید: «امرای مکّه پس از سید حسن همچنان سنت خویش را در این باره با پرده داران معمول داشتند که تا کنون نیز به همان صورت ادامه دارد».(19) مراد از «تاکنون» زمان ابن ظهیره است. نامبرده متوفای سال950 ه . ق . می باشد.
پادشاهان مصر نیز گاهی دراین باره با پرده داران در تقسیم جامه، شریک شده و به قسمتی از آن دست می یافتند. گاهی برخی از این پادشاهان در برابر پولی که از بیت المال در اختیار پرده داران و اشراف قرار می دادند. تمامی جامه را از آن خود می نمودند.
سمهودی می گوید: «عادت بر این بود که به هنگام رسیدن جامه جدید، بزرگ خدمه، جامه قدیمی را در میان خدمتگزاران و دیگرانی که مورد نظر خود بود، تقسیم می کردند که در این میان قسمتی نیز برای سلطان مصر ارسال می گردید.»
ابن فضل اللّه عمری می گوید: «در سال 738 ه . ق . جامه قدیمی کعبه از روی آن برداشته می شد و به سوی سلطان مصر ارسال می گردید و نام برده آن را به سلطان ابوالحسن المرینی، پادشاه مغرب هدیه نمود. این بدان جهت بود که پادشاه مغرب در آن سال هدیه ای را به وسیله همراهان «مریم» همسر پدرش و «عریف سویدی» و گروهی از بزرگان دولتش، برای او فرستاده بود. پادشاه مصر در عوض جامه کعبه، از بیت المال در مصر برای خاندان شیبه و اشراف، پول فرستاد».(20)
در دوران جدید، جامه کعبه همواره میان امرای مکه و خاندان شیبی تقسیم می شد و امرای مکه، پرده در کعبه و کمربند و جامه مقام ابراهیم خلیل علیه السلام را از آن خود می کردند و شیبیان جامه کعبه و پرده باب التوبه را، که پله ای در درون کعبه برای راهیابی به بام آن می باشد و پرده در مقام ابراهیم خلیل علیه السلام را در اختیار خویش قرار می دادند. این وضع در دوران امارت شریف عون الرفیق (متوفای سال 1323 ه . ق .) و شریف علی بن عبداللّه (که در سال 1326 ه . ق . عزل گردید) و شریف حسین بن علی به هنگام امارت او و اعلام استقلال، جریان داشت. به نظر می رسد این وضع در امارت پیش از افراد یاد شده نیز صورت می گرفته است.
هنگامی که ملک عبدالعزیز آل سعود در سال 1343 ه . ق . به حجاز دست یافت. جامه کعبه به همراه سایر مشتقات آن از کمربندها و جز اینان را در اختیار خاندان شیبی قرار داد که این وضعیت در دوران ارسال جامه از مصر و نیز هنگامی که دولت عربستان سعودی اقدام به ساختن جامه در کارگاه جامه بافی اجیاد در مکه مکرمه نمود، همچنان ادامه داشت. از آن پس با این حرکت، کشمکش ها و درگیری ها در این مورد از میان رفت و جامه به صورت حقی از حقوق شیبیان در آمد و پرده داران بنا به خواسته خود، در آن هرگونه تصرفی را می کردند. تقسیم جامه در میان خاندان شیبی این گونه بود که سهم هر یک از آن افراد شامل پیر و جوان و طفل و مرد یا زن، همه به طور مساوی بوده، که در این میان تنها رییس و کلیددار کعبه دارای دو سهم از جامه می گردید. این قاعده با نظر تمامی آنان به تصویب رسیده و از قدیم تا دوران حاضر بدان عمل می کردند.(21)
در سال 1378 ه . ق . دولت عربستان سعودی، فروش جامه کعبه مشرفه را ممنوع اعلام کرده و در عوض، مبلغی را سالیانه در اختیار شیبیان قرار می دهد.(22)
واللّه هو الموفق و الهادی الی سواء السبیل
و ما توفیقی الاّ باللّه العلیّ العظیم.
پی نوشتها:
1 . ازرقی، اخبار مکه، ج1، ص251
2 . شیبه فرزند عثمان بن ابی طلحه واز خاندان عبدالدار بوده که در آن هنگام پرده دار کعبه به شمار می آمده است ـ مترجم.
3 . نک : ازرقی، اخبار مکه، ج1، صص26 و 261 ؛ قطب الدین حنفی، الاعلام صص71 و 72 ؛ محب الدین طبری، القری لقاصد امّ القری، صص476 و 477
4 . نک : ازرقی، اخبار مکه، ج1، صص262 ـ 264 ؛ محبّ الدین طبری، القری لقاصد امّ القری، ص477
5 . قطب الدین حنفی، الأعلام، صص59 ـ 63
6 . محمد طاهر کردی، التاریخ القویم، ج4، ص262
7 . فاسی شفاءالغرام، ج1، صص146، 154 و 157
8 . ابن جبیر، الرحله، صص103، 104 و فاسی، شفاءالغرام، ج1، ص128
9 . حسین عبداللّه باسلامه، تاریخ الکعبه المعظمه، صص 265 و 267
10 . ازرقی، اخبار مکه، ج1، صص254 و 257 ؛ فاسی، شفاء الغرام، ج 1 ص126 ؛ عقدالثمین، ج1، ص60 ؛ محب الدین طبری، القری لقاصد امّ القری، ص 476 ؛ قطب الدین حنفی، الاعلام صص71 ـ 72
11 . فاسی، شفاء الغرام، ج1، ص126 ؛ ابن ظهیر، جامع اللطیف، ص104
12 . ازرقی، اخبار مکه، ج1، ص255
13 . ازرقی، ج1، ص 263 ؛ محب الدین طبری، القرای لقاصد امّ القری، ص477 ؛ ابن ظهیره، جامع اللطیف، ص110
14 . محمد طاهر کردی، تاریخ القویم، ج 4، صص232، 233 و 272، 273
15 . صبح الاعشی، ج4، صص276 ، 283
16 . یوسف احمد، المحمل والحج، ج1، ص244
17 . نامبرده درسال 798 ه . به امارت مکّه رسید و تا سال 809 ه . آن را دردست داشت.
18 . فاسی، شفاء الغرام... ج1، ص126
19 . جامع الطیف، ص108
20 . یوسف احمد، المحمل والحج، ج1، ص385
21 . حسین عبداللّه باسلامه، تاریخ الکعبة المعظمه، صص376 و 377
22 . محمد طاهر الکردی، تاریخ القویم، ج 4، ص228
نظر شما