موضوع : پژوهش | مقاله

مراسم جشن ارسال جامه از مصر به کعبه معظمه

مجله  میقات حج  تابستان 1380، شماره 36 

نویسنده : محمد الدقن / هادی انصاری
74
پس از آماده سازی جامه کعبه در مصر پیش از ارسال آن به سوی سرزمین های مقدس، دو جشن برپا می شد که در آنها بر اساس عادت، پادشاه مصر و یا شخصی به جانشینی از سوی وی شرکت می کرد. بدین منظور در پایان شوال هر سال، ابتدا مراسم جشنی به عنوان نمایش اجزای مختلف جامه شریف برگزار می شد، سپس در نیمه های ذی قعده، مراسم جشن دیگری برای حرکت کاروان محمل و جامه از قاهره به سوی سرزمین حجاز به پا می گشت. در این مراسم جامه کعبه، از سوی سرپرست بافندگان (که به او مدیر کارگاه جامه و یا ناظر جامه می گفتند) پس از تنظیم، شهادت نامه شرعی به مسؤول کاروانِ حمل جامه داده می شد. در این شهادت نامه، قطعات پرده و اوصاف آن در حضور قاضی القضات مصر و یا جانشین او و نیز امیرالحاج به ثبت می رسید. آنگاه تمام قطعات را در صندوق های چوبی که از پیش آماده می کردند، قرار می دادند و به همراه کاروان محمل به سوی مکه مکرمه به حرکت در می آوردند.

اکنون پیش از سخن درباره جشن حرکت کاروان محمل و جامه شریفِ همراه آن، نظری گذرا به کاروان محمل و چگونگی آن می افکنیم:

محمل
به شتری که حامل هدایای عینی و نقدی برای کعبه معظمه بود «محمل» می گفتند. درآن دوران، جامه را با قطعه ای از پارچه ساده به نام «جوخ» می پوشاندند.

گفتنی است حرکت محمل به مکه مکرمه در هر سال، تنها از مصر انجام نمی گرفت، بلکه پادشاهان مسلمان و فرمانروایان آن، بدان تبرک جسته و هدایا و خزانه های خویش را همه ساله بدین وسیله به سوی حرمین شریفین گسیل می داشتند.

در تاریخ، از محمل «عراقی» و «یمنی» و محمل «النظام» پادشاه حیدرآباد هند در دوران های اسلامیِ گذشته و نیز از محمل «ابن الرشید» و محمل «ابن سعود» و محمل «ابن دینار» یاد شده است. آنان ابتدا به سوی مصر می آمدند و در حالی که پرِ پرندگان و صمغ و جز این ها را، که از خیرات کشورشان به شمار می آمد، همراه خود می بردند و در آن جا به فروش می رساندند، سپس نقدینه این فروش را به همراه سایر حاجیان از مصر به صورت کاروانی به سوی حرمین شریفین به حرکت درمی آوردند.

(شکل شماره 19)

تاریخ نگاران هریک زمانی را به عنوان ظهور محمل یاد کرده اند. برخی از آنان گفته اند که تاریخ پیدایش آن، سال 645 ه . ق . بوده است.

محمل همان کجاوه ای است که «شجرة الدُّرّ»، ملکه مصر به هنگام حج خود در آن سال، از آن استفاده کرد و پس از آن، سنتی شد که همواره پیشاپیش کاروان حاجیان به راه می افتاد و به علت آن که جایگاهی برای نشستن ملوک و پادشاهان بود، هیچ گاه کسی بر آن سوار نمی شد.

در مقابل، برخی دیگر معتقدند که محمل، تاریخی کهن تر از آن دارد و احتمالاً تاریخ آن به پیش از اسلام نیز می رسد؛ زیرا محمل به شتری که حامل هدایایی برای کعبه معظمه بود، اطلاق می گردید.(1)

به سختی می توان زمان معینی را به عنوان تاریخ ظهور محمل یاد کرد؛ زیرا حرکت کاروان محمل، آن هم بدین صورت ساده که تنها حامل هدایای ویژه ای برای بیت العتیق باشد، امری عادی بوده که ممکن است به پیش از اسلام برگردد؛ زیرا باتوجه به تقدّس کعبه مشرّفه در میان عرب و ارسال هدایا به وسیله آنان، امری طبیعی در میان عربِ دوران جاهلیت بود، امّا حرکت محمل در هیأتِ کاروانی رسمی، آن هم با چنین جلال و جبروتی که پیرامون آن را خَدم و حَشم فراوانی دربرگیرد و آذین هایی را بر آن قرار دهند و طبل زن ها و نی لبک زن ها همراه آن به حرکت درآیند، نمی تواند ارتباطی با ظهور اسلام و آغاز آن داشته باشد، بلکه قرن ها پس از ظهور اسلام، به هنگام دولت ایوبیان بوده و شاید حرکت کاروان «شجرة الدرّ» ـ که کجاوه را آراسته به زیباترین و مجلّل ترین تزیین ها کرده بودند و خَدم و حَشم فراوانی پیرامون آن را دربرگرفته بود ـ موجب شده باشد که برخی تاریخ نگاران تصور کنند ظهور محمل به دوران حج گزاری او در سال 645 بازمی گردد. و از آن پس حرکت محمل بدین صورت، در نزد پادشاهان مصر سنت شد تا آن جا که تزیین و آراستن آن از سالی به سال دیگر فزونی یافت و سنگینی پرده محمل به حدّی رسید که شتر حامل محمل از حمل کالای دیگری ناتوان می شد؛ زیرا پرده محمل به همراه چهارچوب کجاوه آن، به حدود چهارده قنطار(2) می رسید.

بدین جهت، از آن پس هدایای ارسالی دیگر، در صندوق های ویژه ای قرار می گرفت و به وسیله دیگرشتران کاروان حمل می گردید.

محمل مصری دارای دو پرده بود؛ پرده روزانه که از پارچه ای سبز بود و دیگر پره زردوزی شده که تنها به هنگام مراسم رسمی بر روی محمل قرار داده می شد.

روز خروج محمل از مصر، جشن باشکوهی به پا می شد و قاهره در آن روز تماشایی بود؛ زیرا سربازان سواره و پیاده و پاسداران و خدمتگزاران محمل به همراه امیرالحاج که غالباً از میان پاشاهان ارتشی برگزیده می شد، در پیشاپیش کاروان حرکت می کردند.

در این مراسم حاکم مصر ـ یا جانشین وی ـ و نیز رجال حکومتی؛ مانند وزرا و علما و بزرگانی از شخصیت های کشوری در قاهره شرکت می کردند. روزهایی که محمل در مکه بود، آن را میان «باب النبی» و «باب السلام» قرار می دادند و پرده سبز روزانه را به آن می گستردند.

این محمل به استثنای حرکت کاروان به صورت رسمی، همچنان در آن نقطه قرار داشت. هنگامی که محمل به مدینه منوّره می رسید، طی جشن باشکوهی از «باب العنبریه» وارد شهر می شد و هنگام ورود، بیست و یک گلوله توپ شلیک می کردند. و آنگاه که به «باب المصری» می رسید. تمامی افراد کاروان به پاس احترام به مقام رسول اللّه صلی الله علیه و آله از مرکوب خود پایین آمده، با پای پیاده به سوی حرم پیامبر رهسپار می گردیدند. آن گاه که به «باب السلام» می رسیدند، بزرگِ حرم پیش آمده، زمام شتر محمل را به دست می گرفت و آن را بر پله در بالا می برد، سپس در آن فضای گسترده، او را به زمین می نشانید. در این هنگام بود که محمل را از روی شتر برداشته، به جایگاه ویژه خود در حرم که در غرب منبر شریف قرار داشت می بردند و بر زمین می نهادند. از آن پس پرده زردوزی شده روی آن را برداشته، پرده سبز را جایگزین می کردند.

در روز خروج محمل از مدینه منوره، مجدداً پرده سبز را از روی آن برمی داشتند و همانند روز ورود، پرده زردوزی شده را بر روی آن می کشیدند.

هنگام بازگشت محمل به مصر، جشن باشکوهی به مناسبت مراجعت آن برپا می گردید که در این مراسم حاکم مصر و یا جانشین وی شرکت می کرد.

کاروان از «عباسیه» به سوی «القلعه»، همان راهی که پیشتر از آن خارج گردیده بود، حرکت می کرد تا این که به جایگاه استقرار حاکم مصر در «مصطبه» می رسید. در این هنگام، حاکم زمام شتر را از دست امیرالحاج می گرفت و به دست مأمور سازنده جامه (مدیر کارگاه جامه بافی) می سپرد. در این لحظه، توپخانه بیست و یک گلوله توپ را شلیک می کرد که از آن پس مراسم جشن به پایان می رسید.

پرده زردوزی شده محمل در خزانه وزارتخانه ای که کارگاه جامه بافی، تابعی از آن به شمار می آمد، به ودیعت نهاده می شد. این پرده هر بیست سال یک بار تجدید و از نو ساخته می شد که هزینه آن (سال 1328 ه . ق . / 1910م) به هزار و پانصد جنیه مصری می رسید.

امّا پرده سبز روزانه محمل، همواره در طول سال بر روی آن و در کنار قبر عارف الهی شیخ یونس سعدی در «باب النصر» قرار داده می شد. گفته اند که نامبرده در طول دوران زندگی خویش در خدمت کاروان محمل بوده است.

محمل همواره در دوران های گوناگون و از مقام و مرتبتی بس ویژه در نزد دولت مصر برخوردار بود. تا آن جا که مقام امیرِ آن از میان مقام های دولتی، رتبه سوم را داشت. در دوران ممالیک، امیر کاروان محمل نامزد پست حاکم (= استاندار) پایتخت بوده که این رتبه و مقام یکی از مهم ترین جایگاه های دولتی پس از والی و سلطان را به همراه داشته است. این شخص دارای مقامی مقرّب و شخصیتی محترم و سخنی نافذ بوده که حقوق او مادام العمر و تولیت او در این مقام تنها به فرمان سلطان صادر می شد.

امیرالحاج همواره دارای مقامی والا و سخنی نافذ در سرزمین حجاز بوده و چه بسیار از امرای مکه به دستور آنان، از پست خود عزل می شدند. پادشاهان مصر در دوران ممالیک عنایت و توجه خویش نسبت به محمل را به حدّی افزایش داده بودند که این افراط گرایی آنان را از مسیر اخلاقی و مروت خارج می ساخت و به کارهای ناشایستی دست می زدند؛ اعمالی که نمی توان آن را با دین سازگار دانست. آن ها به حکام و فرمانروایانی که محمل از سرزمین آنان عبور می کرد، فرمان داده بودند که به هنگام استقبال پای شتر محمل را ببوسند! که در این میان، امرای مکه نیز از این فرمان مستثنی نبودند. تا این که سلطان چقمق در سال 834 ه . ق . این فرمان را لغو کرد. همچنین آنان در جشن خروج و بازگشت محمل مبالغه کرده، به هنگام بازگشت آن، حوض های بزرگی را پر از آب و شکر می کردند و آن را با شادمانی و خوشحالی در آهنگ جشنی باشکوه، به مدّت سه شبانه روز در اختیار مردم قرار می دادند.

این عادت کهن، تا پیش از توقف ارسال محمل همچنان ادامه داشت. کاروان محمل در هنگام سفر ـ علاوه بر کارمندان رسمی خویش؛ مانند امیرالحاج و خزانه دار و منشی های مخصوص و صرافان ـ تعداد فراوانی از سربازان محافظ سلاح به دست و نیز بسیاری از خَدم و حَشم و باربندان و ساربانان و طبّالان و نجّارها و خدمت کاران و چاربندها و سقایان را به همراه خود داشت.

یکی از مسؤولیت ها در کاروان محمل این بود که کسی را به عنوان «امین جامه» برمی گزیدند و او شیرینی جات و جز این ها را در اختیار خویش داشت و نیز مسؤولیت تقسیم و توزیع پوشاک و شیرینی جات ارسالی برای ساکنان حرمین شریفین به عهده او بود. این سنت در اوایل قرن چهاردهم هجری تغییر داده شد و از آن پس این گونه کمک ها به صورت نقدی در اختیار افراد قرار داده می شد.

همچنین کارمندی به عنوان «مأمور ذخیره» با کاروان همراه می شد تا در موارد ضروری و برخلاف مقررات ویژه کاروان، مبالغی را با نظر خود در میان حاجیان صرف کند. و نیز شخص دیگری در میان کاروان محمل وجود داشت که بدان «بزرگِ شتربانان» می گفتند و همچنین شخص دیگری بود که نام «ابوالقطط»(3) را بر خود داشت و فردی به عنوان نظم دهنده کاروان در پیشاپیش آن حرکت می کرد. و بالاخره شخصی به عنوان راهنمای از راه افتادگان و بیماران با کاروان همراه می شد.

بزرگِ شتربانان، وظیفه خرید شترهای مورد نیاز محمل را داشت. او خود سوار بر شتری در پشت شتر محمل به حرکت درمی آمد و نظارت بر حرکت صحیح و منظم کاروان را به عهده داشت. و می گویند دومی مسؤولیت تغذیه گربه ها را در طول مسیر حرکت کاروان از خشکی به عهده داشته است. همچنین گفته اند که نام او بدین اسم بوده اما وظیفه و مسؤولیت راهنمایی کاروان را داشته و در پیشاپیش کاروان به حرکت درمی آمده است. گویند این مسؤولیت از دوران سفر «شجرة الدرّ» به وجود آمده است. سوّمی به عنوان رییس کارگران روشنایی (= زنبورکچی ها) و باربندان بود که به هنگام اجرای فرمانی مهم، این گروه بدون نظم و با سروصدای فراوان، اجرای فرمان می کردند. و بالاخره چهارمی به بیماران و تنگدستان از حاجیان میانه راه رسیدگی می کرد. نامبرده، به افرادی که گاه در اثر بیماری و یا تنگدستی از ادامه راه بازمی ماندند، کمک و مساعدت می کرد. وظیفه ها و مسؤولیت های یادشده همگی به وسیله فرمان های ویژه ای که برخی از سوی مقام سلطنت و خلافت و برخی دیگر به وسیله فرمانروایان مصر بود، صادر می گردید. این گروه از قدیم دارای حقوق تعیین شده ای در دفاتر حکومتی مصر بوده اند. در دوران اخیر، دیگر نیازی به بسیاری از آن سمت ها و مسؤولیت ها نبود همچنان که وظیفه خزانه داری نیز از میان برداشته شد و شخصی از منشی های اداره مالیه (= دارایی) مسؤولیت این مهم را به عهده می گرفت.

کاروان محمل در این مأموریت، از بیست شتر تشکیل می شد که دارای استراحت گاهی به نام «بولاق» در کنار مزار شیخی به نام «سیدی سعید» بود. دولت در زمان قدیم، افزون بر شتران یاد شده، شتر دیگری را همه ساله جهت قربانی می خرید که در این حال شتربانان پیش از حرکت کاروان حج، شتر یاد شده را می آوردند و در حالی که بزرگِ شتربانان بر روی آن سوار می شد، همگی به همراه باربندان و زنبورکچی ها و در پیشاپیش آنان، گروه طبّالان (شادی آفرینان) با سر و صدا و غوغای فراوان حرکت می کردند و در خیابان های قاهره به گردش درمی آمدند. سپس به سوی مزار «سیدی سعید» آمده و شتر را در آن مکان قربانی می کردند. مأموران کجاوه یک چهارم آن را و شتربانان ربع دیگر و نوکران بارگاه شیخ سعید. ربع سوم و نوکران مزار شیخ یونس ربع باقی مانده را از آنِ خود می کردند. در این حال افراد یادشده گوشت قربانی را به عنوان تبرّک به مردم می فروختند و ادعا می کردند که این گوشت درمانی برای بسیاری از بیماری ها است. این اعتقاد پوچ و بی اساس موجب شده بود که مردم در این هنگام، برای دراختیار گرفتن مقداری از گوشت شتر یاد شده، آن چنان بدان حمله ور شوند که گاه پیش از آن که حیوان را ذبح نمایند، قسمت هایی از بدن آن را قطعه قطعه کرده، هرکدام قسمتی را از آنِ خویش می کردند! چه بسیار حوادث هولناک جسمی که در این مرحله به وقوع نمی پیوست.

به همین منظور خدیو «عباس حلمی پاشای دوم» فرمان به ابطال این سنت ناپسند داد و هزینه خرید شتر یادشده را در اختیار تهیدستان قرار داد.(4)

هزینه سفر محمل
هزینه سفر محمل که شامل حقوق و دیگر مخارج بود، همواره از سالی به سال دیگر و دورانی به دوران دیگر تغییر می کرد و بنا بر وضعیت اقتصادی زمان. نوساناتی را به همراه داشت. در این جا به عنوان مثال هزینه سفر محمل در دوران فاطمیان و نیز مبلغ خرج شده به هنگام سفر محمل در سال 1328 ه . ق ./ 1910م را می آوریم:

مقدار هزینه آن در دوران فاطمیان، بنابه گفته مقریزی در کتاب «الذخائر و التحف» این گونه است:

«هزینه سفر محمل در موسم هر سال، برابر با یکصد و بیست هزار دینار بود و در این میان تنها هزینه شیرینی جات و شمع به (معادل) ده هزار دینار در هر سال می رسید. همچنین هزینه رسیدن کاروان به حرم برابر با چهل هزار دینار و هزینه پشتیبانی و صدقات و دستمزد کرایه شترها و سربازان همراه و امیرالحاج و خدمت گزاران کاروان و نیز حفر چاه ها و جز این ها معادل شصت هزار دینار بود. این هزینه در دوران وزیر «بازوری» به دویست هزار دینار افزایش یافت، که در آن هنگام این مقدار هزینه سالانه موسم، در هیچ یک از حکومت ها سابقه نداشته است».

مقریزی هزینه سفر کاروان را مبلغ یکصد وبیست هزاردیناردر سال عنوان کرده، لیکن ضمن شرح قسمت های مختلف این هزینه تنهابه مبلغ یکصد و ده هزار دینار آن بسنده کرده است که در این میان روشن نیست ده هزاردینار باقی مانده صرف چه اموری می شده است؟

اما هزینه ای که به هنگام سفر محمل در سال 1328 ه . ق . / 1910م ـ همان سالی که خدیو «عباس حلمی دوم» به سفر حج مشرف گردید ـ صرف شده، معادل 50 هزار جنیه مصری بوده که نحوه تقسیم آن به این صورت است:

مبلغ به جنیه    مورد هزینه شده
1282    حقوق امیرالحاج و کارمندان محمل
2511    حقوق اعراب
1493    حقوق و مستمری اشراف مکه مکرمه و مدینه منوره
1961    حقوق تکیه مکه مکرمه
1657    حقوق تکیه مدینه منوره
2879    حقوق اهالی مکه و مدینه
3000    حقوقی که سالانه برای مکه و مدینه، از سوی اوقاف حرمین و اوقاف خصوصی و مردمی و خیریه و نیز از سوی اوقاف خدیوی و مالیه (= دارایی) هزینه می شد
22500    هزینه گندم های مصرفی صدقه در مکه و مدینه
1629    هزینه شمع و قندیل های حرمین شریفین
155    هزینه چادرها و ظرف ها و جز این ها
4248    هزینه حمل و نقل برّی و بحری و دستمزد ساربان ها
6420    هزینه روغن و حصیرها و جز این ها که سالانه برای حرمین شریفین از سوی دیوان اوقاف ارسال می گردید
265    هزینه های متفرقه
50000    مجموع هزینه های صرف شده در سال (1328 ه . ق .)(5)
کاروان محمل که جامه کعبه شریف با آن ارسال می شد ـ با قطع نظر از بدعت هایی که به هنگام حرکت آن به وجود آورده بودند که با مذهب

سازگاری نداشت ـ درنظر افراد دست اندرکار، حرکت آن، خود رمزی برای امنیت حاجیان به شمار می آمد؛ زیرا به علت همراهی جامه کعبه با آن، سربازان مسلحی با کاروان به حرکت درمی آمدند که خود موجب تأمین امنیت کاروان از دستبرد دزدان و متجاوزان در میان راه به ویژه هجوم اعراب به حاجیان و قتل و غارت آنان می گردید.

کاروان محمل همچنان تا موسم سال 1344 ه . ق . به هنگام حرکت خود با برپایی مراسم جشن و حرکت در میان خیابان های قاهره، رو به سوی سرزمین های مقدس می گذاشت و سپس به همراه کاروان حاجیان به جایگاه نخستینِ خود بازمی گشت تا این که در سال یادشده مصر به مدّت ده سال از ارسال جامه خودداری کرد ـ همان طور که پیش تر گفتیم ـ سپس دولت مصر با توافقی که با دولت سعودی در سال 1355 ه . ق . به عمل آورد، مقرر گردید که جامه به همراه محمل تا جدّه آورده شود و سپس در این نقطه مستقر شده، به سرزمین حجاز وارد نشود. مدتی پس از آن سفر محمل به کشور عربستان نیز از سوی دولت سعودی لغو گردید و بدین ترتیب محمل تنها در زمان برپایی جشنِ ارسال جامه کعبه در قاهره با آن به حرکت درمی آمد ودر پایان، در سال 1372ه . ق./ 1953م محمل به طور کلی از میان برداشته شد؛ همچنان که حرکت جامه در خیابان های قاهره نیز الغا گردید و تنها به هنگام حرکت جامه از قاهره مراسم جشنی در مسجدالحسین علیه السلام برپا می گردید.

مراسم جشن سالانه جامه کعبه
در آغاز باید گفت که مراسم جشن جامه کعبه شریف، همواره به دنبال مراسم ویژه ای بود که به هنگام حرکت کاروان محمل صورت می گرفت و هیچ گاه مراسم خاصی به عنوان جشن جامه و یا جشن همراهان کاروان به تنهایی برگزار نمی شد؛ زیرا رسم بر این بود که جامه به همراه محمل به حرکت درمی آمد و درنتیجه مراسم جشن نیز در یک زمان برای هردو برگزار می گردید. تاریخ نگاران از این مراسم، در دوران گذشته به طور مشروح یاد نکرده اند و تنها برخی از آنان درباره مراسم یادشده در دوران های اخیر، به ویژه در دوران ایوبیان، به صورتی بسیار گذرا و اجمالی مطالبی آورده اند و آن هنگامی بوده است که «شجرة الدرّ» برای انجام مراسم حج، به همراه کاروان محمل در سال 645 ه . ق . مصر را ترک کرد. بیشتر مورخان تنها اشاره ای گذرا به جشن خروج کاروان محمل در هر سال کرده و به ذکر جزئیات این مراسم نپرداخته اند.

در این جا شایسته است مطالبی درباره مراسم جشن جامه در دوران مختلف بیاوریم:

الف ـ جشن جامه در دوران ممالیک
قلقشندی (متوفای سال 821ه . ق .) به ذکر جزئیات مراسم جشن جامه در دوران ممالیک پرداخته و چگونگی برپایی مراسم جشن و حرکت کاروان محمل در خیابان های قاهره و شرکت تمامی مردم و شخصیت های بزرگ دولتی در آن را به تصویر کشیده است. قلقشندی شرکت گروه های اسب سوار ممالیک و نمایش نظامی آنان و نیز فرقه های موسیقی مملوکی در این جشن را عاملی برای هیجان و زیبایی جشن یادشده دانسته است.

قلقشندی می نویسد:

«گردش محمل معمولاً در سال دوبار انجام می گیرد؛ نخستین بار پس از گذشت نیمی از ماه رجب، محمل را به خیابان ها می آورند و منادیان از سه روز پیش به تمامی مغازه ها و فروشگاه های مسیر ندا می دهند که مکان های خود را برای حرکت محمل آرایش و تزیین نمایند. این گردش محمل معمولاً در روزهای دوشنبه یا پنج شنبه انجام می گیرد و هیچ گاه تغییرپذیر نیست. محمل در حالی که به وسیله پرده ابریشم زردی پوشانیده می شود، بر شتری آراسته از خرگاه حرکت می کند.

بر بالای محمل قبه ای از نقره مطلاّ است. محمل در شب حرکت خود در درون «باب النصر» و در نزدیکی دَرِ «جامع الحاکم» به بیتوته می پردازد و سپس در روز بعد، بار دیگر بر روی شتر یادشده به سوی پایین «قلعه» به حرکت درمی آید. در پیشاپیش کاروان محمل، وزیر، قضات چهارگانه، حسابدار، شهود، ناظر جامه و جز این ها حرکت می کنند...

بار دوم محمل را در نیمه شوال به گردش درمی آورند، لیکن این بار آن را از کنار قلعه به «باب النصر» آورده، سپس به سوی «الریدانیه» برای حرکت به سوی سرزمین های مقدس حمل می کنند».

با بیان این مطلب، روشن می شود که جشن ارسال جامه و خروج محمل در دوران ممالیک، تنها به گردش محمل در خیابان های قاهره و حرکت بزرگانی از شخصیت های مملکتی و دولتی به دنبال آن و نیز به نمایش گذاشتن برخی بازی ها از سوی اسب سواران مملوکی به همراه طبل زدن و صدای موزیک سلطانی و تقسیم خلعت بر بزرگانی از شخصیت ها به میمنت این مناسبت، بسنده می کردند.

گفتنی است که قلقشندی در توصیف مراسم جشن یادشده، هیچ اشاره ای نسبت به نمایش گذاشتن قطعه های جامه کعبه ننموده، بلکه تنها به ذکر حضور ناظر جامه در این جشن و حرکت او به همراه سایر بزرگان مملکتی در پیشاپیش کاروان بسنده کرده است. این مطلب نشان دهنده آن است که جامه به همراه کاروان محمل در این هیئت وجود داشته است.

ب ـ مراسم جشن جامه در دوران عثمانی
وقتی یک قرن از مراسم جشن جامه در دوران ممالیک و در عصر قلقشندی می گذریم، به زمان ابن ایاس می رسیم که وی نیز در مراسم جشن خروج جامه به همراه محمل در موسم حج سال 923 ه . ق . ـ که نخستین سال ارسال جامه کعبه شریفه از سوی عثمانیان، پس از تسلط آنان بر مصر و شام بوده است ـ توصیف زیبایی را به رشته تحریر درآورده و گفته است:

«این مراسم آن چنان گسترده و سنگین بود که مصر تا آن هنگام چنین مراسمی را به خود ندیده بود. شاید پیروزی عثمانیان بر مصر و شام و از میان برداشتن دولت ممالیک چرکس و دست یابی آنان به شرف خدمت حرمین شریفین، در پس این مراسم جشن باشکوه خودنمایی می کرد. در آن سال (923 ه . ق .) سه جشن باشکوه برای جامه و محمل برپا شد که این سه جشن، جدا از مراسم جشن ویژه ای بود که به هنگام اقامت سلطان سلیم و پیش از حرکت وی به استانبول، در روز 23 شعبان سال 923 ه . ق . اقامه گردید، که در آن، قطعه های گوناگون جامه را به نمایش عموم گذاشتند.

در مراسم جشن نخستین، هنگام برگزاری جشن سنگین، قطعه های جامه را در خیابان های قاهره، در معرض نمایش همگان قرار دادند و از آن پس، بالای قلعه رفته و جامه را در معرض دید «خایربک» نایب السلطنه درمصر گذاشتند.

جشن دوم را پس از گذشت یک هفته، با به حرکت درآوردن جامه در کاروانی آراسته و زیبا به خیابان های قاهره آوردند و به سوی «الریدانیه»، محلّ تجمع حاجیان حرکت کردند.

جشن سوم هنگامی بود که حاجیان همگی در محلی گردآمدند و کاروان محمل و جامه، در شکوهی خاص، خیابان های قاهره را طی کرد، در حالی که امرا و اعیان و سربازان و طبّال ها و نی لبک زن ها در پیشاپیش و پیرامون آن، هیئتی زیبا و دلربا را به وجود آورده بودند. از آن پس، کاروان راهی سرزمین های مقدس گردید.

ج ـ مراسم جشن جامه کعبه در دوران جدید:
مراسم جشن جامه کعبه، هر سال، نسبت به سال پیشین، پرشکوه تر و عظیم تر شد، تا آن جا که می بینیم در اوایل قرن چهاردهم هجری، این مراسم به درجه ای بس والا از نظر نظم و آراستگی می رسد. سرلشکر ابراهیم رفعت پاشا ـ که در آغاز سمت فرماندهی پاسداران محمل را داشته و سپس چندین بار به عنوان امیرالحاج، همراه کاروان محمل بوده است ـ این مراسم را به صورت روشن و واضح، از آغاز حرکت کاروان در قاهره تا رسیدن محمل و جامه به سرزمین های مقدس، توصیف کرده است که برای نمونه، مطالبی درباره جشن جامه در موسم حج سال 1318 ه . ق . / 1901م را که در دوران خدیو عباس حلمی دوم روی داد، می آوریم:

«در روز بیست و هفتم شوال، جامه مبارک کعبه، پس از آن که در صندوق های مخصوصِ حمل قرار گرفت، از جایگاه نخستین خود در وزارت مالیه (= دارایی) همانند رسم همیشگی، به سوی «جمالیه» حرکت داده شد. در همین هنگام قسمتی از جامه به همراه کمربندهای ابریشمی آن، که به وسیله نخ های نقره ای و طلایی مزین به آیات قرآن گردیده بود، از کارگاه خود در «خَرَنْفُش» بر روی جایگاه سنگی (= المصطبه) در میدان «صلاح الدین» که معروف به «میدان قلعه» یا «میدان محمدعلی» بوده، منتقل گردید.

در عصر روز یاد شده، با حمل پرده مقام حضرت ابراهیم علیه السلام و باقی مانده جامه کعبه مشرفه، از کارگاه خود در خرنفش که به سوی میدان صلاح الدین سابق به حرکت درآمده بود، جشن آغاز گردید.

جامه بر روی شانه کارگران، در حالی که گروهی از نظامیان به صورت پیاده و سواره در پیشاپیش آن و گروه موزیک به دنبال آنان می رفتند، به سوی میدان یادشده در حرکت بود. در پیشاپیش کاروان رییس کارگاه جامه (= مأمور جامه) با لباس های ویژه، سوار بر اسب، در حالی که بر روی دستان خود، کیسه مخصوص کلید دَرِ کعبه قرار داده بود، با وقاری خاص در حرکت بود و هرازگاهی ندای ورود جامه کعبه و پرده مقام ابراهیم خلیل علیه السلام را به پیشوازکنندگان می رساند. این کاروان با کیفیت یادشده از کارگاه خود به سوی منطقه «سقاخانه کتخدا»، در نزدیکی بازار مسگرها، در حرکت بود. در این مکان این گروه با کاروان حامل جامه اصلی کعبه در حالی که پوشش سبزرنگ معمول بر روی آن افتاده و به وسیله شتر حمل می شد و از «وکالت السّت» در جمالیه حرکت کرده بود، برخورد نمود.

کاروان دوم در پی کاروان پرده مقام به حرکت خود ادامه داده، به سوی بازار مسگرها (= نحاسین) دروازه زویله (بوابة المتوالی) ـ درِ احمر ـ تبانه ـ محجر روان شدند و در پایان به میدان صلاح الدین وارد گشتند. در این مکان، مراسم جشن برپا شد. محمل به همراه جامه کعبه در مقابل جایگاه و سالن استقبال و پرده مقام در میانه آن قرار داده شد. پیرامون پرده مقام، مزیّن به قطعه هایی از جامه کعبه و نوارهای طلایی آن گردید. همچنین کیسه کلید کعبه و پرده دَرِ کعبه و باب التوبه نیز در کنار آن به طرز زیبایی در معرض نمایش قرار داده شد. در اطراف پرده مقام، چهار شمعدان نقره ای را که از مسجد قلعه آورده بودند، قرار دادند.

در اتاقی که در سمت غربی سالن پذیرایی قرار داشت، چهار قطعه نوشته دار (کرداشیات) به دیوارهای آن آویزان گردید.

آن شب، شهر، خواب به چشم خود راه نداد و مردمان همگی شب را به بیداری و شب زنده داری گذراندند؛ نخست گروهی به تلاوت آیاتی از قرآن کریم مشغول شدند و پس از آن گروهی دیگر سرودهای مذهبی اجرا کردند. آن شب علمای بزرگ کشور و بزرگان و اعیان شهر جهت احیا و شب زنده داری دعوت شده بودند. گروهی را پیش از غروب آفتاب برای صرف شام و گروهی دیگر را برای شب زنده داری پس از نماز عشا دعوت کرده بودند.

در این ضیافت، همچنین از مشایخ طرق صوفیه که شامل «رفاعیّه»، «سعدیّه»، «احمدیّه»، «ابراهیمیّه»، «بیومیّه»، «قادریّه» و «شاذلیّه» بودند، جهت حرکت در پیشاپیش کاروان جامه کعبه و احیای این شب دعوت به عمل آمده بود.

در این مراسم، حدود یکصد جنیه مصری خرج شد که تا پاسی از نیمه های شب ادامه داشت، سپس جامه های موجود در سالن و اتاق و پرده مقام، همگی جمع آوری گردید و به همراه محمل، در برابر سالن تشریفات قرار داده شد. در بامداد آن شب (27 شوال) جشن بسیار باشکوهی در میدان صلاح الدین برگزار گردید. در این مراسم اعلی حضرت خدیو عباس حلمی دوم، وزیران و علما و بزرگان مملکتی حضور داشتند و به افتخار ورود حضرت خدیو، در هنگام تشریف فرمایی اش، بیست و یک گلوله توپ شلیک شد.

گروه موزیک هم در این هنگام سه بار به او ادای احترام نمود که پس از هر بار، افسران و ارتشیان حاضر در صحنه، غریو «اَفَندِمِز چُوق یاشا»؛ «زنده باد اعلی حضرت» را سر دادند و خدیو و همراهان هربار با بلندکردن دست های خود، بدانان پاسخ می دادند، پس از آن در تالار تشریفات، مدتی را به استراحت و تماشای کاروان محمل که شامل هفت تخت روان بود، گذراندند. در این هنگام مدیر کارگاه جامه، در حالی که افسار شترِ کاروان محمل را در دست داشت، پیش آمد و آن را به خدیو تقدیم نمود. وی پس از دردست گرفتن و بوسیدن افسار، آن را به قاضی القضات مصر تحویل داد. قاضی القضات نیز آن را بوسید و عده ای از حاضران هم پس از آن، افسار را بوسیدند و مجدداً به شخصی که مأمور بردن محمل به همراه کاروان بود و در برابر مسجد محمودیه در میدان «ریثما» انتظار تحویل گرفتن را داشت، تحویل داده شد.

سپس جامه، که توسط نگهبانان حضرت خدیو حمل می شد، از برابر خدیو و وزیران و بزرگانی که در ایوان سالن تشریفات ایستاده بودند، عبور داده شد و به نظر جمع یاد شده رسید. در این لحظه، مراسم سان ارتش آغاز گردید که در پایان آن و پس از شلیک بیست و یک گلوله توپ، ختم مراسم اعلام شد. خدیو و همراهان، در این لحظه میدان را ترک کردند و کاروان در حالی که توسط نیروهای ارتشی و نظامی و بزرگان و مشایخ صوفیه همراهی می شد، به سوی مسجدالحسین علیه السلام به حرکت درآمد. در مسجد که امیرالحاج و خزانه دار، قبل از ورود کاروان به محل یادشده رفته بودند، از جامه ها استقبال کردند و پس از آن جامه به وسیله خیاطان به هم دوخته شد. در این هنگام جامه کعبه به همراه پرده مقام، در صندوق های مخصوص خود قرار داده شد و جهت حرکت به سرزمین های مقدسه، به عباسیه منتقل گردید.(6)

لازم به تذکر است که ـ پیش از آن که جامه ها در صندوق های ویژه خود قرار داده شوند ـ شهادت نامه شرعی تسلیم قسمت های گوناگون جامه کعبه شریفه در حضور قاضی و دو منشی دادگاه و امیرالحاج و خزانه دار تنظیم می گردد. این شهادت نامه در مسجدالحسین علیه السلام نوشته شده که در این هنگام مأمور جامه، تمامی قسمت های مختلف جامه کعبه را تسلیم مأمور محل می نماید. در این شهادت نامه تمامی قطعه های جامه و وصف دقیق آن ها و نیز مقدار تارهای نقره ای و مطلاّی آزین شده بر آن را به همراه سایر لوازم جامه؛ از قبیل طناب ها و گلاب و جز این ها مشخص و معین می نماید. آنگاه قطعه های جامه در صندوق های ویژه خود قرار داده شده و از این پس برعهده مأمور محمل است که کلیه قطعات یادشده را تسلیم بزرگ شیبیان و کلیددار کعبه مشرفه در مکه مکرمه نموده و در برابر آن یادداشت تسلیم از او دریافت نماید.

همچنانکه به همین صورت شهادت نامه شرعی دیگری به هنگام تسلیم خزانه به خزانه دار، در حضور ناظر مالی و امیرالحاج و خزانه دار و صرّاف و منشی مخصوص وی و نیز دو بازرس از سوی وزارت مالیه (= دارایی) نوشته می شد.

اما محمل از مسجدالحسین به کارگاه جامه در «خرنفش» انتقال داده شد و تا فردای روز جشن، آغاز مسافرت محمل به سوی سرزمین حجاز، در آن مکان باقی خواهند ماند.

در پگاه روز بعد، محمل از راه سوق السِّلاح به میدان صلاح الدین آورده شد و در صبح روز 13 ذی القعده بار دیگر مراسم جشن دیگری، نظیر جشن پیشین برپا گردید.

در این مراسم، عبداللّه فائق بک، مدیر کارگاه جامه، زمام محمل را به دست خدیو سپرد که او نیز آن را به دست امیرالحاج داد و امیرالحاج کاروان را، در حالی که به وسیله نیروهای ارتشی و نظامی و بزرگان و مشایخ طرق صوفیه همراهی می شد، به سوی عباسیه هدایت نمود. از این محل، کاروان یادشده به همراه جامه کعبه و پرده مقام. همچنین شیشه های عطر و پارچه های مخصوص شستشوی کعبه، سفر خود را به سوئز و سپس مکه مکرمه آغاز می کنند.(7) و بدین گونه مراسم جشن حرکت کاروان محمل و جامه در موسم حج سال 1318 ه . ق . / 1901م به پایان رسید. در سال های اخیر و پیش از الغای محمل در سال 1372 ه . ق . / 1953م، مراسم جشن جامه و محمل همانند پیش و با همان نظم و ترتیب صورت می گرفت که در این میان تنها برخی تغییرات در اجرای مراسم یادشده به چشم می خورد که این تغییرات تنها به جهت تغییر مکان جشن بود؛ زیرا در این هنگام محل آغاز مراسم به «میدان الخفیر» در عباسیه انتقال یافته بود و این مکان جایگاه رسمی برای مراسم جشن سالیانه تعیین گردیده بود. همه ساله به هنگام آغاز مراسم، سراپرده های وسیعی در برابر این جایگاه برپا می شد که در میانه آن جشن برپا شده و قسمت های مختلف جامه کعبه شریفه در معرض دید همگان قرار می گرفت. در دوران اخیر، ایستگاه «کوبری اللیمون» جایگزین ایستگاه «عباسیه» گردید که کاروان محمل و جامه از این ایستگاه به قطار اختصاصی خود منتقل می شد و به سوی سرزمین حجاز به راه می افتاد.

پس از لغو محمل و برچیده شدن مراسم حرکت جامه در خیابان های قاهره در سال 1372ه . ق . تنها مراسم ویژه ای جهت جامه کعبه مشرفه در مسجدالحسین علیه السلام برگزار می گردید.(8)

د) حرکت محمل به همراه جامه از قاهره به مکه مکرمه
ابراهیم رفعت پاشا حرکت کاروان محمل به همراه جامه، در موسم حج سال 1318 ه را این گونه توصیف کرده است:

چند روز پیش از سفر کاروان محمل و جامه از قاهره به جانب سوئز، اداره راه آهن، طی دعوتی که از امیر الحاج نموده بود، از روی اطلاعاتی درباره تعداد و نیازهای کاروان از واگن های باربری و مسافربری قطار جهت انتقال کالاها و مسافران و پاسداران و خدمتگزاران آن به دست آورد.

در شب پانزدهم ذی القعده، قطار باربری حامل وسایل کالاها، که شامل جامه های کعبه و مقام و دیگر وسائل وابسته به آن و اثاثیه مسافران همراه کاروان محمل ازسربازان،ساربانان وزنبورکچی ها و خدمتکاران و سقاها بود، از ایستگاه عباسیه حرکت کرد. در بامداد پانزدهم ذی القعده، قطار حامل محمل امیر کارمندان و گروهی از نگهبانان و وابستگان آنان از افراد شهری، به حرکت درآمد. این قطار در مسیر خود به سوئز، از ایستگاه های «قاهره»، «طوخ»، «نبها»، «زقازیق»، «ابی جماد»، «نفیشه»، «اسماعیلیه»، و «فاید» گذشته و در هر کدام دقایقی را توقف کرد. در ایستگاه های یاد شده، تمامی ساکنان و بزرگان و علمای طریقت های مختلف صوفیه و دانش آموزان پسر و دختر با طبل و شیپورهای سنتی و محلی در انتظار ورود محمل ایستاده بودند.

از سنت های مردم این بود که کودکان شیرخوار خود را به ایستگاه می آوردند و با دیدن محمل و دست کشیدن بر آن، خود و بچه های خویش را بدان متبرک می کردند.

گروهی که نمی توانستند دست خود را به محمل برسانند، پارچه هایی را که درون آن پول و یا مواد غذایی، مانند گوشت سفید و نان قندی قرار داده شده بود، به سوی کارگران محمل پرتاپ می کردند. آنان نیز پس از برداشتن محتویات آن و کشیدن پارچه بر روی محمل، آن را به سوی صاحبانش باز می گرداندند. هنگام رسیدن محمل به سوئز، استقبال رسمی از آن به عمل آمده و استاندار و کارمندان همگی در انتظار ورود محمل بر روی سکو ایستاده بودند. در این هنگام بیست و یک گلوله توپ شلیک شد و گروه موزیک سلام خدیوی را نواخت و مردم شعارهای معمول خود را پس از آن سر دادند. در این لحظه استاندار پیش آمد و به امیر الحاج و خزانه دار خیر مقدم گفت و مراسم جشن کاروان آغاز گردید.

نگهبانان محمل و نیروهای انتظامی، صفی در دو ردیف در برابر هم تشکیل دادند آنگاه محمل را در میان دو صف یاد شده قرار دادند و تمامی کاروان در حالی که امیر الحاج در جلو و در سمت راست او استاندار و سمت چپش خزانه دار و سایر مردم و مشایخ صوفیه نیز به دنبال آنان بود، به حرکت در آمد. کاروان خیابان های شهر را طی کرد و در این لحظه نگهبانان محمل در پاسخ خیر مقدم، بیست و یک گلوله توپ شلیک نمودند و با اجرای مراسم سلام خدیوی، جشن به پایان رسید. آنگاه محمل در واگن های ویژه خود قرار گرفتند و قطار به سوی لنگرگاه سوئز، به حرکت درآمد.

در بامداد روز شانزدهم ذی القعده، تمامی وسایل و جامه ها و محمل بر روی کشتی مخصوص انتقال محمل و همراهان آن قرار گرفت و به سوی جده بارگیری شد.

استاندار به همراه نماینده ای از شرکت کشتیرانی خدیوی و رییس نگهبانان، به درون کشتی رفتند و پس از بازرسی کامل آن و اطمینان از پنهان نشدن اشخاصی که دارای گذرنامه نبودند، دستور سوار شدن حاجیان و نگهبانان بر کشتی یاد شده را صادر کردند.

در جده مراسم جشنی به مناسبت ورود محمل به آن، به صورت رسمی برگزار گردید. در این جشن، سربازان دولت علیه عثمانی به همراه گروه موزیک، دو ردیف مقابل هم تشکیل دادندکه این گروه شامل 400 نفر سربازان نظامی و 200 نفر غیر نظامی بودند.

محمل در میان دو صف یاد شده به حرکت در آمد، در حالی که پیشاپیش آن امیر و خزانه دار و نگهبانان قرار داشتند. سپس طبق سنت همه ساله به خیابان های شهر وارد شده و روز پر جنب و جوش و تماشایی را برای مردم جده آفریدند. تمامی افسران و کارمندان عالی رتبه با لباس های رسمی خود و گروه موزیک دولتی عثمانی ـ که تعداد آنان هشتاد نفر بود ـ با زدن مارش های زیبا و نغمه های هیجان آور، شادی و شکوه ویژه ای به کاروان داده بود. مراسم جشن، با بازگشت محمل به جایگاه خود، اجرای مراسم سلام سلطانی و سلام خدیوی و دعا به طول عمر و عزت آنان، به پایان رسید.

در روز بیست و سوم ذی القعده، کاروان محمل، جده را به مکه مکرمه ترک کرد و در صبح روز 25 ذی القعده به مکه وارد شد. در مکه مکرمه، جامه پس از تنظیم شهادت نامه شرعی در حضور علما و بزرگان، در اختیار بزرگ پرده دار کعبه مشرّفه، از آل شیبی، قرار می گرفت و تا صبح روز نحر (= عید قربان) در خانه او به ودیعت نگه داری می شد. آنگاه در روز یاد شده بر دوش مردان به سوی کعبه مکرمه حمل شده و پس از برداشته شدن جامه پیشین از روی آن و شستن کعبه به وسیله گلاب که در این حال معمولا مسجد الحرام به علت حرکت مردم به سوی منا خالی از جمعیت بوده و تنها تعداد اندکی در مکه باقی می مانند، بر کعبه قرار داده می شد.(9)

ه) مراسم جشن جامه در مکه مکرمه:
با بررسی های دقیقی که این جانب در میان نوشته های تاریخ نگاران جامه و رسیدن آن به مکه مکرمه پیش از دوران جدید نموده ام، هیچ گونه اشاره ای به برگزاری جشن رسمی به هنگام ورود جامه کعبه مشرفه به مکه مکرمه همانند جشن هایی که در قاهره در طی قرن های متوالی برگزار می گردید، برخورد نکردم. البته لازم به تذکر است که در میان این نوشته ها، گاه به برخی کاروان های حامل جامه کعبه مکرمه و چگونگی آراستگی آن اشاره گردیده است که در این میان این گونه مراسم تنها برای تجلیل و قدردانی از برخی خلفا یا سلاطینی بوده است که جامه را ارسال نموده بودند. به عنوان مثال ابن جبیر در سفرنامه خود به هنگام وصف جامه ارسالی از سوی امیر عراقی به کعبه مکرمه در سال 579 ه و در دوران خلیفه «الناصر لدین اللّه عباسی» این چنین می گوید: «در روز شنبه، که یوم النحر (= عید قربان) بود، جامه کعبه مقدسه از اردوگاه امیر عراقی بر روی چهار شتر به سوی مکه به حرکت درآمد. این کاروان در حالی بود که قاضی تازه تعیین شده در پیشاپیش جامه سیاه ارسالی خلیفه در حرکت بود و پرچم ها بر بالای سر او به اهتزاز درآمده و طبل ها در پس او در فضا طنین می افکندند...»(10)

فاسی نیز در دوران ممالیک از این مراسم یاد کرده و چگونگی حرکت امیر الحاج مصری در هیئت کاروانی را برای قرار دادن جامه به کعبه معظمه توصیف کرده و می گوید: «در این دوران (دوران فاسی متوفای سال 832 ه) حدود چهار سال است که جامه کعبه را در روز نحر (= عید قربان) از منا حرکت نمی دهند، بلکه امیر الحاج مصری به همراه پرچم ها، پای کوبان در حالی که شیپورها به همراه آنان دمیده می شد به درون مسجد آمده و در این هنگام جامه را از درون کعبه(11) خارج ساخته و آن را در فضای مسجد در سمت یمانی گسترانیده و سپس جامه هر بخش را مشخص نموده آنگاه دستیاران امیر به همراه پرده داران آن را به بالای کعبه برده و پس از کامل کردن آن، همانند پیش، آن را بر کعبه آویزان می کردند.»(12)

پی نوشتها:


1 . بتنونی، الرحلة الحجازیه، ص140

2 . هر قنطار برابر 93/44 کیلوگرم است، «مترجم».

3 . صاحب گربه ها.

4 . بتنونی، الرحلة الحجازیه، صص 146 ـ 144

5 . بتنونی، الرحلة الحجازیه، صص143 و 144

6 . مرآة الحرمین، ج1، صص11 ـ 9

7 . ابراهیم رفعت، مرآة الحرمین، ج1، صص11 و 12

8 . اسناد و مدارک «دارالکسوة الشریفه» در قاهره، مراسم جشن خروج محمل و جامه.

9 . ابراهیم رفعت: مرآة الحرمین، ج 1، صص 12، 13، 14، 19، 20 و 24 و بتنونی، الرحلة الحجازیه، صص 138 و 139

10 . ابن جبیر، الرحله، صص 140 و 141

11 . این جامه به وسیله شخص امیر یاد شده از مصر آورده شده بود که پیش از حرکت به منا از بیم سرقت آن را در درون کعبه قرار داده بود. پیش از این سنت این چنین بود که امیر الحاج مصری به همراه جامه به منا حرکت کرده و در روز نحر آن را به مکه آورده و بر کعبه مشرفه قرار می داد لیکن بر اثر حادثه ای که در یکی از سال ها در منا اتفاق افتاد، قطعه هایی از جامه در هنگام اقامت آنان در منا به سرقت رفت که در آن هنگام امیر اموال فراوانی را برای به دست آوردن مجدد آن صرف نمود. از این پس به امرای حج توصیه گردید که جامه را به هنگام رسیدن به مکه مکرمه و پیش از عزیمت به منا و عرفات در درون کعبه قرار دهند و سپس در روز نحر در هیئت کاروانی به سوی مکه سرازیر شده و آن را بر روی کعبه مکرمه قرار دهند. (نظر افکنید به شفاء الغرام ج 1، ص 125).

12 . فاسی: شفاء الغرام، ج 1، ص 125

نظر شما