فلـسفه اخـلاق و نظریه حسن و قبح نبوی
تاریخچه فلسفه اخلاق
از قرن سوم هجری دو گروه مسلمانان شامل اشعریان به رهبری ابوالحسن اشعری متوفای 330 ق از یک طرف و (شیعیان، معتزلیان، ماتریدیه به رهبری محمدبن محمدبن محمود ماتریدی سمرقندی متوفای 333 ق و کرامیه پیروان محمدبن کرام سجستانی متوفای 255 ق) از طرف دیگر در جواب این سؤال که حسن و قبح اعمال انسانی چگونه مشخص میگردد؟ پاسخ مشترکی نیافتند و راه خود را جدا کردند، اشعریان حسن و قبح را تابع اوامر خداوند و دیگران منشأ حسن و قبح را عقل انسانی دانستند و تفرقهای در بحث فلسفه اخلاق که بخش اعظم آموزههای دین اسلام است به وجود آمد. مرحوم شیخ محمد بهاری گفته است که فقه مقدمه اخلاق و اخلاق مقدمه توحید است.
البته اندیشمندان غربی نیز به گونهای دیگر منشأ فضائل و رذائل اخلاقی را به دو گروه غایت انگارانه یا نتیجه گرا و وظیفهگروانه تقسیم کرده اند.
در طول تاریخ به نظریه حسن و قبح شرعی اشکالات فراوان وارد شده که مهمترین آنها عدم پذیرش این نظریه بوسیله گروه کثیری از مسلمانان و نامشخص بودن فضائل و رذائل اخلاقی در تصمیمات تناقض آمیز و عدم راهنمای عمل بوده است، همچنین به نظریه حسن و قبح عقلی نیز اشکال اساسی که عدم ارائه یک مفهوم قابل قبول از عقل است ایراد شده، بطوریکه شهید مطهری حسن و قبح را فطری میداند و به بیانی میتوان گفت که از نظر او عقل معادل فطرت معنا شده است.
نظریه حسن و قبح نبوی
بعد از 11 قرن که از اختلاف مسلمین در مبحث منشأ حسن و قبح افعال انسانی میگذرد نظریه حسن و قبح نبوی که مسلماً نیاز به پرورش و پختگی کاملتری دارد میتواند جایگزین مناسبی برای دو نظریه حسن و قبح عقلی و شرعی باشد این نظریه معایب و اشکالات دو نظریه پیشین را در حد قابل قبول مرتفع نموده است.
نظریه حسن و قبح نبوی منشأ شناسایی فضائل و رذائل اخلاقی را عقل متعالیترین انسانها و برگزیده خداوند حضرت محمد (ص) خاتم پیامبران میداند. این نظریه با نظریات حسن و قبح عقلی و شرعی بهگونهای وجوه مشابهت و مفارقت دارد که بر محاسن هر دو تأکید و معایب آنها را دفع نموده است.
1- وجه مشابهت حسن و قبح نبوی با حسن و قبح شرعی آن است که عقل موردنظر از شرع و دستورات خداوند الهام میگیرد و وجه مفارقت آن این است که دستورات اخلاقی از یک منشأ انسانی تجویز و تأیید میشود.
2- وجه مشابهت حسن و قبح نبوی با حسن و قبح عقلی آن است که این نظریه منشأ فضائل و رذائل اخلاقی را همان عقل دانسته و وجه مفارقت آن این است که نه عقل انسانهای عادی بلکه عقل انسان برگزیده خداوند را ملاک میداند.
3- مهمترین نقطه قوت حسن و قبح نبوی که مورد تأیید کلیه مسلمانان و انسانهای آزاداندیش جهان نیز قرار میگیرد آن است که حضرت محمد (ص) خاتم پیامبران الگوی اخلاق بوده به طوری که آیت الله دکتر احمد بهشتی اخلاق نبوی را به عنوان یک نظریه معجزه دوم پیامبر (ص) نامیده اند.
4- دلایل وحیانی روایی و سایر دلایل حقیقی متعدد دیگری نیز وجود دارد که میتوان نظریه حسن و قبح نبوی را جایگزین دو نظریه حسن و قبح عقلی و شرعی نمود.
الف – دلایل وحیانی: آیه انک لعلی خلق العظیم خطاب به حضرت محمد و ما ارسلناک رحمه الالعالمین. (سوره 107 آیه انبیاء) تأییدی بر این مسئله است که خداوندی که برخی او را آمر و ناهی فضائل و رذائل اخلاقی میدانند در مسئله اخلاق انسانها را به یک الگو که پیامبر باشد و عقل او ارجاع داده است.
ب – دلایل روایی: حضرت محمد (ص) در روایت انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق، هدف بعثت و در نتیجه هدف زندگی را تکمیل مکارم اخلاقی میداند. بنابراین او که از بین انسانها برای رسالت مبعوث شده است باید عقل کاملی برای شناسایی فضائل و رذائل اخلاقی داشته باشد.
ج – دلایل حقیقی: حضرت محمد (ص) در سرتاسر زندگی خود اسوه و الگوی اخلاق بوده است.
منبع: / روزنامه / ایران ۱۳۸۸/۱۰/۰۱
نظر شما