موضوع : پژوهش | مقاله

هنر نا اهلان


روز‌های 28 و29 مهر ماه قرار است پادوی بی‌سواد صهیونیست‌ها، ارکستر ملی را رهبری کند. این برنامه طبق معمول فقط به اجرای قطعات یکی از اعضای شورا (حسین علیزاده) خواهد پرداخت، استاد علیزاده‌ای که در مصاحبه با "بی.‌بی. سی" به مناسبت روز تولدش منتشر شده می‌گوید: این روزها در تهران به همه یا "حاجی" می‌گویند یا "استاد !
یکی از مسئولین موسیقی در یک صحبت تلفنی، حرف شنوی رهبر ارکستر از دفتر و شورا را یکی از پارامتر‌های انتخاب رهبر عنوان می‌کند. سال گذشته پادوی بیسواد گروه صهیونیستی "دانیل بارن بویم" به عنوان رهبر گروه موسیقی ارکستر ملی انتخاب شد. ظاهر قضیه نشان می‌داد که مخاطبین "بی.‌بی.سی" مانند" الف. ک." و "ح. ع" و..... چند نفر دیگر در یک معامله ترتیب تحویل یک گروه هنری را که عنوان ملی را هم داشت به جوان خام و بیسواد و پادو بیگانگان داده‌اند. این کار در شرایطی انجام گرفت که دولت در شعار‌های خود، حمایت از مردم فلسطین و ارزش‌های اخلاقی و هنری را می‌دهد.
"بی. بی.‌سی" به مناسبت شصت سالگی " ح. ع" از اعضای شورای ارکستر ملی مصاحبه ده سال پیش او را منتشر کرده و می‌گوید بعد از گذشت ده سال طبق استعلام از او این نظرات همچنان با نظراتش سازگاری دارند، حسین علیزاده که اکنون به عنوان یک ایرانی و معتمد هنری مورد مصاحبه قرار گرفته است در مورد موسیقی و انقلاب می‌گوید: " بله. بعد از انقلاب و پس از آن که موسیقی زیر سوال رفت، واپسگرایان قلمرو موسیقی هم امکان حضور بیشتری در جامعه پیدا کردند- البته نه در برابر مردم، بلکه در ارگان‌ها و در "ممیزی"‌ها- این‌ها از فرصت استفاده و اوضاع را خراب‌تر از گذشته کردند. یعنی نگاه واپسگرایانه‌ای که برای موسیقی زیان آور است، قدرت پیدا کرد. جالب است که در انواع موسیقی روزمره مصرفی هم در شوراها در جست و جوی ردیف میرزا عبدالله بودند!"
او در ادامه به "بی.‌بی.سی" می‌گوید: به همین جهت هم هست که پس از انقلاب در آموزش موسیقی هرج و مرج غریبی به وجود آمد. قبل از انقلاب، به نظر من از بسیاری جهات بهتر بود. استادان بزرگ در قید حیات بودند، رشته موسیقی در دانشکده هنرهای زیبا واقعا دارای "کیفیت" بود. بحث و جدل‌ها همه در سطح دانشگاهی بود. در هنرستان‌ها هم کارها بهتر پیش می‌رفت. یکی از ثمرات هرج و مرج بعد از انقلاب این بود که واژه "استاد" هم همگانی شد. این روزها در تهران به همه یا "حاجی" می‌گویند یا "استاد"!
علیزاده اکنون به عنوان معتمد هنر و فردی که خود را صاحب نظر می‌پندارد از برکت ناتوانی مسئولین دفاتر موسیقی و عدم باور انان به هنر و هنرمند متعهد به انتخاب و حذف و ممیزی و سانسور هنر و هنرمندان دست می‌زند ؛ نوشته‌های اعضای شورای فنی ارکستر ملی به عنوان اثار هنری به مردم ارائه می‌شوند و قرار نیست کسی جز این چند نفر در صحنه حضور داشته باشند.
وجود جریان زشت و توهین آمیز انحراف در هنر که منجر به حضور الواط مافیائی لس انجلسی به جای هنرمند در داخل کشور و حاکمیت سفارت خانه‌های غربی و هدایت موسیقی توسط بی‌بی سی شد،پدیده شومی بود که از سوی هیپی‌های نسل جدید حاضر در انجمن‌های موسیقی موجب تخریب فرهنگ و ارزش‌های هنری در جامعه شد
اخذ مجوز از ارشاد برای کنسرت نیازمند تکمیل فرم‌های خاص است، عدم نمایش از شبکه‌های ماهواره‌ای و... اما این فقط برای هنرمندان پاک دامنی است که هرگز حاضر به دادن سوژه به بیگانه نیستند و گرنه جشن تولد گرفتن از سوی بی‌بی سی و ارتباط و یا مصاحبه با بیگانگان و نق زدن‌های بسیار یا هم آغوشی درسن و هرزگی والواطی و بی‌حیائی بسیار از سوی لوس انجلسی‌ها و تبدیل آنها به فیلم‌های "بی‌.بی.سی" در نظر صاحبان قدرت درهنر امروز جامعه شاید حتی مزیت نیز به شمار می‌رود و ایجاد رتبه می‌نماید و در این شرایط است که مدیر مرکز موسیقی ارشاد در بی‌برنامگی برای حفظ موسیقی سالم و آثار موسیقائی فاخر در مانده است و نمی‌تواند از اساتید و هنرمندان و جوانان متعهد در عرصه موسیقی ایران اسلامی بدون تبعیض بهره ببرد!
و نتوانسته است هنرمندان صاحب ارزش‌های اخلاقی جامعه را از انزوای ایجاد شده توسط هیپی‌ها رهائی دهد! و نمی‌داند در حمایت از موسیقی فولکلوریک در مصاف با تهاجم فرهنگ غرب چگونه از اختیاراتش استفاده نماید.
کنسرت پادو‌ها و اربابانشان هیچ ارزش افزوده‌ای بر فرهنگ موسیقائی کشور نخواهد داشت و تنها حقارت مدیران هنری در مقابل هجمه غرب را نشان خواهد داد ؛ مگر انکه مدیران عافیت طلب به عاقبت بخیری خود بیاندیشند و بعد از سال‌ها، ارزش‌های هنر و اخلاقیات را به جامعه هنری بازگردانند.


منبع: / روزنامه / جمهوری اسلامی ۱۳۹۰/۷/۹
نویسنده : حسن جعفری

نظر شما