مخبرالسلطنه در برابر ستارخان؛ تقابل سیاست و دلاوری در تاریخ مشروطه ایران
موضوع : پژوهش | مقاله

مخبرالسلطنه در برابر ستارخان؛ تقابل سیاست و دلاوری در تاریخ مشروطه ایران

در تاریخ مشروطه ایران، ستارخان و مخبرالسلطنه هدایت دو شخصیت برجسته و در عین حال متضاد هستند که تقابل میان آن‌ها، نمادی از تضاد میان دلاوری‌های مردمی و سیاست‌ورزی‌های پشت پرده است. ستارخان به‌عنوان نماد مقاومت و آزادی‌خواهی مردمی و مخبرالسلطنه به‌عنوان یکی از سیاستمداران پیچیده و محافظه‌کار، هر یک در شکل‌گیری و سرنوشت مشروطه نقش مهمی ایفا کردند. اما این نقش‌ها همواره در جهت هم‌افزایی نبود و در بسیاری از موارد، سیاست‌های مخبرالسلطنه به ضرر ستارخان و دیگر مجاهدان تبریزی تمام شد.

مخبرالسلطنه؛ سیاستمداری در حاشیه قدرت

مهدی‌قلی هدایت (مخبرالسلطنه) یکی از چهره‌های برجسته سیاسی دوران مشروطه و پهلوی بود. او که در ابتدا در زمره موافقان کاهش قدرت مطلقه شاه قرار داشت، به تدریج به یکی از چهره‌های محافظه‌کار و مخالف با حرکت‌های مردمی تبدیل شد. هدایت به دلیل جایگاهش در حکومت و ارتباطات گسترده با اشراف و سیاستمداران داخلی و خارجی، توانست در بسیاری از تحولات سیاسی آن زمان نقش‌آفرینی کند.

نقش مخبرالسلطنه در مشروطه:

  • طبقاتی کردن انتخابات:
    او ایده طبقاتی کردن انتخابات را مطرح کرد که بر اساس آن، گروه‌های مختلف اجتماعی مانند شاهزادگان، اشراف، روحانیان، بازرگانان و کشاورزان، نمایندگان خود را انتخاب می‌کردند. این ایده، بیشتر به نفع اشراف و زمین‌داران بود و به نوعی، آزادی‌خواهی واقعی را محدود می‌کرد.
  • محافظت از فرمان مشروطه:
    هدایت مدعی بود که در زمان مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه، نقش مهمی در حفظ فرمان مشروطه ایفا کرده است. اما در عمل، سیاست‌های او بیشتر در راستای تقویت جایگاه اشراف و تضعیف نیروهای مردمی مانند مجاهدان تبریزی بود.

ستارخان؛ قهرمان ملی و نماد مقاومت مردمی

ستارخان (سردار ملی) یکی از برجسته‌ترین چهره‌های جنبش مشروطه‌خواهی ایران بود که با شجاعت و رهبری خود، نقش مهمی در دفاع از مشروطه در برابر نیروهای استبداد ایفا کرد. او و دیگر مجاهدان تبریزی مانند باقرخان، امیرحشمت و یارمحمدخان کرمانشاهی، با مقاومت در برابر نیروهای محمدعلی شاه و حامیان خارجی او (مانند روسیه)، توانستند مشروطه را از خطر نابودی نجات دهند.

ویژگی‌های ستارخان:

  • رهبری مردمی:
    ستارخان برخلاف بسیاری از رهبران سیاسی آن زمان، از میان طبقات اشراف یا الیگارشی نبود. او نماینده مردم عادی بود و همین امر باعث محبوبیت گسترده او در میان توده‌ها شد.
  • مقاومت در تبریز:
    مقاومت ستارخان و مجاهدان تبریزی در برابر نیروهای محمدعلی شاه و لیاخوف، به یکی از درخشان‌ترین فصل‌های تاریخ مشروطه تبدیل شد. این مقاومت، آوازه ستارخان را به فراتر از مرزهای ایران رساند و او را به یک چهره جهانی تبدیل کرد.

تقابل مخبرالسلطنه و ستارخان

زمینه‌های اختلاف:

با پیروزی مشروطه‌خواهان و سقوط محمدعلی شاه در تیرماه ۱۲۸۸، سوال بزرگی پیش روی حکومت مشروطه قرار گرفت: با مجاهدان چه باید کرد؟

  • مجاهدان تبریزی، به‌ویژه ستارخان و باقرخان، به دلیل نقش برجسته خود در پیروزی مشروطه، محبوبیت و قدرت زیادی پیدا کرده بودند.
  • این محبوبیت، برای سیاستمدارانی مانند مخبرالسلطنه که به دنبال تثبیت قدرت حکومت مرکزی بودند، تهدیدی جدی به شمار می‌رفت.

نقش مخبرالسلطنه در تضعیف ستارخان:

والی‌گری آذربایجان:
پس از سقوط محمدعلی شاه، مخبرالسلطنه به درخواست سران انجمن تبریز، والی آذربایجان شد. او با سیاست‌های پیچیده خود، تلاش کرد تا مجاهدان تبریزی را از صحنه سیاسی حذف کند.

درگیری ستارخان با رحیم‌خان چلبیانلو:
مخبرالسلطنه با زیرکی، ستارخان را به درگیری با رحیم‌خان چلبیانلو، یکی از خان‌های قدرتمند و حامی محمدعلی شاه، کشاند.

  • ستارخان به همراه باقرخان و ۳۰۰ نفر از مجاهدان، به اردبیل رفت تا با رحیم‌خان مقابله کند.
  • در این نبرد، رحیم‌خان که از حمایت نظامیان روسی برخوردار بود، توانست مجاهدان را شکست دهد.
  • مخبرالسلطنه، به جای حمایت از ستارخان، عملاً او را در این نبرد تنها گذاشت.

بازگشت ستارخان به تبریز:
پس از شکست در اردبیل، ستارخان به تبریز بازگشت. اما مخبرالسلطنه شرایط را به گونه‌ای رقم زد که ستارخان و مجاهدان دیگر نتوانستند در تبریز بمانند و مجبور به ترک این شهر شدند.

اعزام ستارخان به تهران:
ستارخان به همراه گروهی از مجاهدان به تهران رفت. در تهران نیز، سیاستمداران همفکر مخبرالسلطنه، با سیاست‌های خود، ستارخان را به حاشیه راندند. این روند، سرانجام در حادثه پارک اتابک به اوج خود رسید. در این حادثه، ستارخان زخمی شد و پای او عفونت کرد. این جراحت، سرانجام به مرگ او منجر شد.

تحلیل تقابل مخبرالسلطنه و ستارخان

۱. تضاد منافع:

  • ستارخان نماینده نیروهای مردمی و مجاهدانی بود که برای آزادی و عدالت جنگیده بودند.
  • مخبرالسلطنه نماینده اشراف و سیاستمدارانی بود که به دنبال تثبیت قدرت حکومت مرکزی بودند و نیروهای مردمی را تهدیدی برای این قدرت می‌دانستند.

۲. سیاست در برابر دلاوری:

  • ستارخان با شجاعت و دلاوری خود، توانست مشروطه را از خطر نابودی نجات دهد.
  • مخبرالسلطنه با سیاست‌ورزی و ارتباطات خود، توانست ستارخان و دیگر مجاهدان را از صحنه سیاسی حذف کند.

۳. پیامدها:

  • حذف ستارخان و مجاهدان تبریزی، باعث تضعیف نیروهای مردمی و تقویت نیروهای محافظه‌کار در حکومت مشروطه شد.
  • این روند، در نهایت به استبداد صغیر و دخالت‌های خارجی در ایران منجر شد.

جمع‌بندی

تقابل میان مخبرالسلطنه هدایت و ستارخان، نمادی از تضاد میان سیاست‌ورزی محافظه‌کارانه و دلاوری مردمی در تاریخ مشروطه ایران است. ستارخان به‌عنوان نماد مقاومت و آزادی‌خواهی، توانست مشروطه را از خطر نابودی نجات دهد، اما سیاست‌های مخبرالسلطنه و همفکران او، سرانجام به حذف این قهرمان ملی و تضعیف نیروهای مردمی انجامید. این تقابل، یکی از درس‌های مهم تاریخ مشروطه ایران است که نشان می‌دهد چگونه سیاست‌ورزی محافظه‌کارانه می‌تواند دستاوردهای یک جنبش مردمی را به خطر بیندازد.

نظر شما