پیتر فوناگی: رواندرمانگر تحلیلی و پیشگام در نظریه ذهنسازی
پیتر فوناگی، رواندرمانگر تحلیلی برجسته، مربی و سوپروایزر در انجمن روانکاوی بریتانیا، یکی از تأثیرگذارترین روانکاوان معاصر است. او استاد روانکاوی معاصر و علوم رشدی در دانشگاه کالج لندن (UCL)، رئیس بخش تحقیقات روانشناسی بالینی، آموزشی و سلامت در UCL، و مدیر مؤسسه آموزشی آنا فروید برای کودکان و خانوادهها است. از سال ۲۰۱۳، فوناگی بهعنوان مشاور بالینی ملی وزارت بهداشت بریتانیا در برنامه بهبود دسترسی کودکان و نوجوانان به درمانهای روانشناختی فعالیت کرده است.
زندگینامه و تحصیلات پیتر فوناگی
از بوداپست تا لندن
پیتر فوناگی در سال ۱۹۵۲ در بوداپست، مجارستان، به دنیا آمد. خانواده او در سال ۱۹۶۷ به پاریس مهاجرت کردند، اما والدینش تصمیم گرفتند او را برای تحصیل به لندن بفرستند. این انتقال ناگهانی و دوری از خانواده و دوستان، باعث شد فوناگی دچار افسردگی شدید شود و با مشکلات تحصیلی جدی روبرو گردد. به پیشنهاد یکی از همسایگان، او تحت روانکاوی با آن هاری، رواندرمانگر کودک در مرکز آنا فروید (کلینیک همپستد سابق)، قرار گرفت. این تجربه روانکاوی، نقطه عطفی در زندگی او بود. با کمک روانکاوی، افسردگی او برطرف شد و عملکرد تحصیلیاش بهبود یافت.
تحصیلات و مسیر حرفهای
فوناگی پس از پایان مدرسه، در رشته روانشناسی در دانشگاه کالج لندن (UCL) تحصیل کرد. او سپس در مقطع دکترا در علوم اعصاب تخصص گرفت و در رشته آسیبشناسی روانی آموزش دید. در سال ۱۹۸۰، او آموزش تحلیلی خود را در مؤسسه روانکاوی آغاز کرد و پس از کسب صلاحیت بهعنوان رواندرمانگر تحلیلی، آموزش روانکاوی کودک را در مرکز آنا فروید به پایان رساند. این تجربهها و مطالعات گسترده، او را به سمت یک رویکرد بینرشتهای سوق داد که از آن زمان تاکنون به کار تحقیقاتی و بالینی او شکل داده است.
نوآوریهای درمانی پیتر فوناگی
۱. درمان کودکان مبتلا به دیابت شکننده
در دهه ۱۹۸۰، فوناگی با جورج موران، رواندرمانگر کودک، برای درمان کودکان و نوجوانانی که از دیابت شکننده (نوعی دیابت وابسته به انسولین که کنترل قند خون در آن دشوار است) رنج میبردند، همکاری کرد. این بیماری خطرناک و درمان آن بسیار دشوار بود. آنها رویکردی درمانی مبتنی بر تعامل با بیماران درباره زندگی درونی و دنیای عاطفیشان ایجاد کردند. این روش به کودکان کمک کرد تا ظرفیت بیشتری برای تفکر و تنظیم احساسات پیدا کنند و به مدیریت بهتر بیماری دست یابند.
۲. درمان مبتنی بر ذهنیت (MBT)
فوناگی در کار با بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) متوجه شد که روشهای روانکاوی کلاسیک برای این بیماران مؤثر نیست. علاقه او به نظریات ملانی کلاین، دونالد وینیکات و نظریه دلبستگی، او را به سمت ایجاد یک چارچوب مفهومی جدید سوق داد. او با همکاری آنتونی بیتمن، روش درمانی جدیدی به نام درمان مبتنی بر ذهنیت (MBT) را توسعه داد. این روش بر تقویت ظرفیت ذهنی بیماران برای درک و تنظیم احساسات متمرکز است.
۳. گسترش MBT به سایر اختلالات
MBT اکنون بهطور گسترده برای درمان بیماران مبتلا به BPD استفاده میشود. فوناگی و بیتمن این مدل را برای درمان سایر اختلالات مانند اختلال شخصیت ضد اجتماعی، مشکلات سوءمصرف مواد و اختلالات خوردن نیز گسترش دادهاند. فوناگی معتقد است که این اختلالات، به نوعی با اختلال در توانایی درک ذهن خود و دیگران مرتبط هستند.
نظریه ذهنیتسازی پیتر فوناگی
تعریف ذهنیتسازی
ذهنیتسازی به توانایی فرد برای درک و تفسیر حالتهای ذهنی خود و دیگران اشاره دارد. این توانایی شامل درک احساسات، افکار، نیات و باورها است و نقش مهمی در تنظیم احساسات و برقراری روابط اجتماعی دارد.
ذهنیتسازی و آسیبهای روانی
فوناگی معتقد است که افرادی که در دوران کودکی مورد بدرفتاری شدید قرار گرفتهاند، در بزرگسالی در برابر تفکر درباره ذهن دیگران مقاومت شدیدی نشان میدهند. این مقاومت، یک مکانیسم دفاعی برای محافظت از ذهن در برابر تخریب غیرقابلتحمل است. با این حال، این مکانیسم دفاعی میتواند رشد عاطفی را مختل کرده، به روابط آسیب برساند و مانع از تفکر سازنده شود.
روانکاوی و بازسازی ظرفیتهای ذهنی
فوناگی بر این باور است که روانکاوی میتواند به بیماران کمک کند تا ظرفیتهای عاطفی خود را بازسازی کنند. او وظیفه روانکاو را تفکر در کنار بیمار و حمایت از سازماندهی مجدد ذهن بیمار برای بازتر شدن و توانایی برقراری ارتباط با دیگران میداند.
الهامات و تأثیرات نظری بر کار فوناگی
۱. نظریه دلبستگی
یکی از زیربناهای نظری مهم کار فوناگی، نظریه دلبستگی است که ترکیبی از دقت تجربی و بینش عمیق در مورد رشد و اختلالات روانی را ارائه میدهد. این نظریه به او کمک کرد تا رویکردی مبتنی بر رابطه و تعامل در درمان بیماران ایجاد کند.
۲. نظریه کلاین و بیون
فوناگی از نظریه ملانی کلاین و ویلفرد بیون الهام گرفت. او معتقد است که ظرفیت ذهن برای تفکر درباره جهان، در برابر خواستههای عاطفی آسیبپذیر است. در افراد مبتلا به اختلالاتی مانند BPD، این مکانیسمهای ذهنی حتی آسیبپذیرتر هستند.
۳. تأثیرات آموزشی
فوناگی از مربیان برجستهای مانند جوزف سندلر و آن ماری سندلر بسیار آموخت. آنها تأثیر پایداری بر رویکرد بالینی و نظری او داشتند و از او در مراحل اولیه حرفهاش حمایت کردند.
دیدگاههای فوناگی درباره روانکاوی
۱. روانکاوی و ظرفیت ذهنی
فوناگی معتقد است که روانکاوی میتواند به افراد کمک کند تا به تفکر و احساس به شیوههایی که برایشان غیرقابل دسترس بود، دست یابند. او روانکاوی را ابزاری برای گسترش ظرفیت ذهنی میداند.
۲. هماهنگی روانکاوی با سایر رشتهها
فوناگی بر اهمیت هماهنگی روانکاوی با سایر رشتهها مانند علوم اعصاب، جامعهشناسی و انسانشناسی تأکید دارد. او معتقد است که روانکاوی باید در گفتگو با سایر علوم باقی بماند و از یافتههای آنها برای درک بهتر ذهن انسان استفاده کند.
۳. روانکاوی بهعنوان بهترین رویکرد درمانی
فوناگی روانکاوی را بهترین رویکرد درمانی موجود میداند و تلاش میکند آن را با شواهد تجربی و تحقیقات علمی تقویت کند.
آثار و دستاوردهای علمی پیتر فوناگی
پیتر فوناگی بیش از ۵۵۰ مقاله علمی و ۲۰ کتاب منتشر کرده است. آثار او در زمینههایی مانند روانکاوی، روانشناسی بالینی، علوم اعصاب و نظریه دلبستگی تأثیر عمیقی داشتهاند. او همچنان به توسعه و گسترش روشهای درمانی جدید برای کمک به بیماران مبتلا به اختلالات روانی ادامه میدهد.
نتیجهگیری
پیتر فوناگی یکی از برجستهترین روانکاوان معاصر است که با ترکیب روانکاوی، نظریه دلبستگی و علوم اعصاب، رویکردهای نوینی در درمان اختلالات روانی ارائه داده است. او با توسعه درمان مبتنی بر ذهنیت (MBT) و نظریه ذهنیتسازی، به بهبود کیفیت زندگی بیماران کمک کرده است. آثار و نظریات او همچنان الهامبخش روانکاوان، روانشناسان و پژوهشگران در سراسر جهان است.
نظر شما