آشنایی با جاناتان شیدلر: روانشناس برجسته و پیشگام در رواندرمانی روانپویشی
جاناتان شیدلر (Jonathan Shedler)، روانشناس برجسته آمریکایی، یکی از چهرههای پیشرو در حوزه رواندرمانی روانپویشی است. او به دلیل پژوهشهای گسترده و دفاع از اثربخشی رواندرمانی روانپویشی بهعنوان یک درمان مبتنی بر شواهد، شهرت جهانی دارد. شیدلر همچنین در زمینه شخصیتشناسی و تشخیص اختلالات شخصیت فعالیت میکند و بهعنوان یکی از مدافعان اصلی سنت روانکاوی در رواندرمانی شناخته میشود.
زندگینامه و تحصیلات
تحصیلات و فعالیتهای حرفهای
جاناتان شیدلر استاد بالینی روانپزشکی در دانشگاه کالیفرنیا، سانفرانسیسکو (UCSF) و عضو هیئت علمی مرکز روانکاوی سانفرانسیسکو است. او در سطح بینالمللی بهعنوان نویسنده، مشاور و متخصص بالینی شناخته میشود و کارگاههای حرفهای و مشاورههای بالینی برای متخصصان سلامت روان در سراسر جهان برگزار میکند.
افتخارات
مقاله برجسته او با عنوان “اثربخشی رواندرمانی روانپویشی” که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد، به دلیل تثبیت رواندرمانی روانپویشی بهعنوان یک درمان مبتنی بر شواهد، مورد تحسین جهانی قرار گرفت. او همچنین یکی از نویسندگان راهنمای تشخیصی روانپویشی (PDM-2) است.
نظریات و دستاوردها
اثربخشی رواندرمانی روانپویشی
شیدلر در مقاله “اثربخشی رواندرمانی روانپویشی” که در مجله American Psychologist منتشر شد، نشان داد که رواندرمانی روانپویشی بهاندازه درمانهای بهاصطلاح مبتنی بر شواهد مؤثر است. او تأکید کرد که منافع درمان روانپویشی پایدار هستند و بیماران حتی پس از پایان درمان نیز به پیشرفت خود ادامه میدهند.
ویژگیهای رواندرمانی روانپویشی:
- تمرکز بر عواطف و هیجانات: این درمان به بیماران کمک میکند تا احساسات خود را شناسایی و بیان کنند.
- شناسایی الگوهای تکرارشونده: رواندرمانی روانپویشی به کشف الگوهای تکراری در رفتار و روابط بیماران میپردازد.
- اهمیت گذشته: این رویکرد به بررسی تأثیر تجربیات گذشته بر مشکلات فعلی بیماران میپردازد.
- تمرکز بر روابط بینفردی: رواندرمانی روانپویشی به بررسی روابط بینفردی بیماران و تأثیر آنها بر زندگی فعلیشان میپردازد.
- رابطه درمانی (انتقال): رابطه بین بیمار و درمانگر بهعنوان یک ابزار درمانی مهم در این رویکرد مورد استفاده قرار میگیرد.
- حیات فانتزی و خیالپردازیها: این رویکرد به بررسی نقش فانتزیها و خیالپردازیها در زندگی بیماران میپردازد.
نقد روانشناسی معاصر
شیدلر از دوگانگی بین علم و عمل در روانشناسی انتقاد میکند و معتقد است که محققان دانشگاهی اغلب تجربه بالینی کافی ندارند. او همچنین از طبقهبندیهای DSM انتقاد کرده و آن را صرفاً ابزاری برای نامگذاری علائم میداند که نمیتواند جایگزینی برای درک عمیق بالینی باشد.
رویکرد انتقادی به درمانهای مبتنی بر شواهد
شیدلر معتقد است که اصطلاح “درمان مبتنی بر شواهد” بهعنوان رمز برای درمانهای غیرروانپویشی استفاده میشود و این رویکردها اغلب شواهد علمی حمایتکننده از رواندرمانی روانپویشی را نادیده میگیرند. او تأکید دارد که رواندرمانی روانپویشی حداقل بهاندازه درمانهای شناختی-رفتاری مؤثر است.
روانکاوی بهعنوان یک فرآیند انسانی
شیدلر معتقد است که روانکاوی یک فرآیند انسانی و عمیق است که به بیماران کمک میکند تا خود را بهتر بشناسند، با دیگران ارتباط عمیقتری برقرار کنند و زندگی هماهنگتری داشته باشند. او تأکید دارد که روانکاوی چیزی نیست که “روی” فرد اعمال شود، بلکه “با” فرد اجرا میشود.
آزمون ارزیابی شیدلر-وستن (SWAP-200)
شیدلر یکی از طراحان آزمون ارزیابی شیدلر-وستن (SWAP-200) است که یک ابزار روانسنجی برای تشخیص شخصیت و فرمولبندی موارد بالینی است. این آزمون به پزشکان کمک میکند تا شخصیت بیماران را بهصورت دقیقتر ارزیابی کنند و برای درمان آنها برنامهریزی کنند.
آثار برجسته
۱. اثربخشی رواندرمانی روانپویشی (Effectiveness of Psychodynamic Psychotherapy)
این مقاله یکی از مهمترین آثار شیدلر است که در آن شواهد علمی از اثربخشی رواندرمانی روانپویشی ارائه شده است. این مقاله تأثیر عمیقی بر روانکاوی معاصر گذاشته است.
۲. راهنمای تشخیصی روانپویشی (PDM-2)
شیدلر یکی از نویسندگان بخش سندرمهای شخصیتی در راهنمای تشخیصی روانپویشی (PDM-2) است. این راهنما بهعنوان یک منبع مهم برای تشخیص و درمان اختلالات شخصیت شناخته میشود.
۳. آزمون ارزیابی شیدلر-وستن (SWAP-200)
این آزمون یکی از ابزارهای روانسنجی برجسته است که توسط شیدلر و درو وستن طراحی شده است. این آزمون به پزشکان کمک میکند تا شخصیت بیماران را بهصورت دقیقتر ارزیابی کنند و برای درمان آنها برنامهریزی کنند.
دیدگاهها و نظریات
رواندرمانی بهعنوان یک فرآیند انسانی
شیدلر معتقد است که رواندرمانی باید به بیماران کمک کند تا خود را بهتر بشناسند و با دیگران ارتباط عمیقتری برقرار کنند. او تأکید دارد که رواندرمانی نباید صرفاً به کاهش علائم DSM محدود شود، بلکه باید به تغییرات عمیقتر روانشناختی بپردازد.
انتقاد از DSM
شیدلر از DSM بهعنوان یک ابزار نامگذاری علائم انتقاد کرده و معتقد است که این ابزار نمیتواند جایگزینی برای درک عمیق بالینی باشد. او تأکید دارد که تشخیصهای DSM باید بهعنوان یک ابزار کمکی استفاده شوند، نه بهعنوان یک فرمول درمانی.
نقش روانکاوی در درمان
شیدلر معتقد است که روانکاوی میتواند به بیماران کمک کند تا جنبههای ناشناخته خود را بشناسند و به نسخههای کاملتری از خود تبدیل شوند. او تأکید دارد که روانکاوی باید بهعنوان یک فرآیند انسانی و عمیق در نظر گرفته شود.
تأثیر و میراث
تحول در روانکاوی معاصر
شیدلر با پژوهشهای خود نقش مهمی در تحول روانکاوی معاصر ایفا کرده است. او با ارائه شواهد علمی از اثربخشی رواندرمانی روانپویشی، به دفاع از این رویکرد در برابر انتقادات پرداخته است.
الهامبخش نسلهای جدید
شیدلر با آثار و نظریات خود، الهامبخش نسلهای جدیدی از روانکاوان و رواندرمانگران بوده است. او با تأکید بر اهمیت رابطه درمانی و نقش آن در فرآیند رواندرمانی، راهی نوین برای درک و درمان مشکلات روانی ارائه داده است.
تأثیر بر تشخیص اختلالات شخصیت
شیدلر با طراحی آزمون SWAP-200 و مشارکت در راهنمای PDM-2، نقش مهمی در تحول روشهای تشخیص اختلالات شخصیت ایفا کرده است.
نتیجهگیری
جاناتان شیدلر یکی از برجستهترین روانشناسان معاصر است که با پژوهشهای خود در زمینه رواندرمانی روانپویشی، نقش مهمی در تحول روانکاوی ایفا کرده است. او با ارائه شواهد علمی از اثربخشی رواندرمانی روانپویشی، به دفاع از این رویکرد در برابر انتقادات پرداخته و الهامبخش نسلهای جدیدی از روانکاوان و رواندرمانگران بوده است. آثار و نظریات او همچنان در سراسر جهان مورد توجه و مطالعه قرار میگیرند و نقش مهمی در تحول روانکاوی معاصر ایفا کردهاند.
نظر شما