موضوع : پژوهش | مقاله

نظریه مدل منسجم روابط موضوعی ادیث یاکوبسن

ادیث یاکوبسن (Edith Jacobson)، روانکاو برجسته آلمانی-آمریکایی، یکی از مهم‌ترین چهره‌های نظریه روابط موضوعی است که در دهه‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۶۰ با ارائه مدلی منسجم و یکپارچه، نقش مهمی در تلفیق نظریات سنتی روانکاوی فرویدی با نظریات جدیدتر روابط موضوعی ایفا کرد. او با حفظ عناصر اصلی نظریه فروید (اید، ایگو، سوپرایگو و غرایز)، بر اهمیت روابط موضوعی تأکید کرد و مدلی ارائه داد که به بررسی رشد روانی انسان از کودکی تا بزرگسالی می‌پردازد.

مفاهیم اصلی نظریه ادیث یاکوبسن

۱. «خود»، ایگو و بازنمایی خود

  • تعریف «خود»: یاکوبسن، مشابه هاینتس هارتمن، اصطلاح «خود» را برای اشاره به کلیت شخص (اعم از بدن و روان) به کار می‌برد. «خود» به‌عنوان سوژه، از جهان موضوع‌ها متمایز می‌شود.
  • ایگو: یاکوبسن ایگو را یک ساختار روانی با کارکردهای متعدد می‌داند که به‌تدریج از یک وضعیت نامتمایز (ترکیبی از خود و موضوع) رشد می‌کند. برخلاف فروید که ایگو را از دل اید می‌دانست، یاکوبسن معتقد بود که ایگو در رابطه با موضوعات اولیه (مانند مادر) شکل می‌گیرد.
  • بازنمایی خود: بازنمایی خود نوعی تصویر ذهنی (ناهشیار، نیمه‌هشیار یا هشیار) از «خود» است که با آثار حسی لذت‌بخش یا ناخوشایند همراه است. این بازنمایی‌ها در طول رشد، به‌تدریج وحدت‌یافته‌تر، واقع‌گراتر و سازمان‌یافته‌تر می‌شوند.

ویژگی‌های بازنمایی خود:

  • هیجانات به این بازنمایی‌ها رنگ می‌بخشند.
  • یک بازنمایی خود واقع‌گرا، خصوصیات، توانایی‌ها، منابع و کاستی‌های جسمانی و روانی فرد را به‌درستی منعکس می‌کند.

۲. از عدم تمایز به تمایز

  • حرکت از تمایزنایافتگی به تمایز: یاکوبسن رشد روانی را حرکتی از حالات بدوی و تمایزنایافته به سوی صور تفکیک‌شده و متمایز می‌داند.
  • تفکیک ایگو و اید: او معتقد بود که ایگو و اید به‌تدریج از یکدیگر متمایز می‌شوند. همچنین، سائق‌های غریزی به دو دسته جنسی و پرخاشگری تفکیک می‌شوند.
  • بازنمایی خود و موضوع: بازنمایی‌های اولیه، ترکیبی از خود و موضوع هستند که هیچ مرزی میان آن‌ها وجود ندارد. با گذشت زمان، این بازنمایی‌ها از یکدیگر متمایز می‌شوند و فرد به درک تمایز میان خود و دیگران دست می‌یابد.

مثال:

یاکوبسن این تجربه اولیه را به وحدت جنسی در بزرگسالی تشبیه می‌کند، جایی که فرد عاشق احساس می‌کند در لذتی که می‌برد، با شریک جنسی‌اش ادغام شده است.

۳. سائق‌ها و بازنمایی‌های خود و موضوع

  • یاکوبسن تلاش کرد تا سائق‌ها (مفاهیم فرویدی) را با روابط موضوعی پیوند دهد.
  • او بازنمایی‌های خود و موضوع را با سائق‌ها یا احساسات منتج از سائق‌ها مرتبط ساخت.
  • نارسیسزم و مازوخیسم: یاکوبسن با تعریف مجدد این مفاهیم، نشان داد که چگونه خود با محیط ارتباط برقرار می‌کند.

تفاوت با نظریه فروید:

  • فروید معتقد بود که نارسیسزم اولیه نوعی سرمایه‌گذاری انرژی روانی به سمت درون است و نوزاد در این مرحله با کسی ارتباط برقرار نمی‌کند.
  • یاکوبسن، برخلاف فروید، تأکید داشت که نوزاد از همان ابتدا با افراد محیط خود ارتباط دارد و بازنمایی‌های خود و موضوع در این ارتباط شکل می‌گیرند.

۴. ساختار روان‌شناختی، غرایز و روابط موضوعی

  • یاکوبسن ساختارهای سنتی فرویدی (اید، ایگو و سوپرایگو) را حفظ کرد اما آن‌ها را در بستر روابط موضوعی قرار داد.
  • او معتقد بود که ایگو از دل رابطه نوزاد با مادر، تحت تأثیر سائق‌ها، رشد می‌کند.
  • نقش مادر: مادر به‌عنوان ایگوی بیرونی عمل می‌کند و تجارب کودک را تعدیل و حمایت می‌کند. این نقش مادر به کودک کمک می‌کند تا سائق‌های خود را کنترل کرده و نیازهایش را برطرف کند.

مثال:

مادر، مانند سپری در برابر تجربه‌های شدید (ارضای شدید یا ناکامی شدید) عمل می‌کند. اگر این نقش مادر به‌درستی ایفا نشود، ممکن است کودک به واپس‌روی دفاعی به دوران آمیختگی بازنمایی‌های خود و موضوع بازگردد.

۵. شکل‌گیری سوپرایگو

  • یاکوبسن معتقد بود که سوپرایگو در واکنش به تعارضات شدید جنسی و پرخاشگرانه کودک شکل می‌گیرد.
  • سوپرایگو از سال دوم تا هفتم زندگی کودک، از اجزاء پراکنده به یک نظام یکپارچه تبدیل می‌شود.

سه لایه سوپرایگو:

  1. لایه بدوی و تنبیه‌گر: شامل انگاره‌های تنبیه‌گرانه و سخت‌گیرانه.
  2. لایه آرمان ایگو: شامل ایده‌آل‌ها و استانداردهای اخلاقی.
  3. لایه همسان‌سازی‌های تعدیل‌شده: شامل همسان‌سازی‌های واقع‌گرایانه و پایدار.

اصول کلیدی نظریه یاکوبسن

۱. گذار از کودکی به بزرگسالی

یاکوبسن تلاش کرد تا توضیح دهد که چگونه فرد از یک کودکی پر سر و صدا به بزرگسالی مؤدب و خوش‌رفتار گذار می‌کند. این گذار شامل:

  • تفکیک بازنمایی‌های خود و موضوع.
  • رشد ایگو و سوپرایگو.
  • کاهش آمیختگی بازنمایی‌های خود و موضوع.

۲. نقش عشق والدین

یاکوبسن بر نقش عشق والدین در شکل‌گیری روابط عاشقانه سالم و هویت پایدار تأکید داشت.

  • او معتقد بود که والدین از طریق تعامل با کودک، به رشد ایگو و سوپرایگو او کمک می‌کنند.
  • عشق والدین به کودک کمک می‌کند تا انتظارات غیرواقع‌بینانه دوران نوزادی را پشت سر بگذارد.

۳. شکل‌گیری هویت

یاکوبسن معتقد بود که رشد ایگو مستلزم پیدایش نوعی حس هویت است.

  • هویت، توانایی حفظ کلیت سازمان روانی به‌عنوان موجودی منسجم و پایدار است.
  • این حس هویت در ارتباط با موضوع‌های عشق اولیه شکل می‌گیرد.

تأثیر و میراث نظریه یاکوبسن

۱. تلفیق نظریات فرویدی و روابط موضوعی

یاکوبسن با حفظ عناصر اصلی نظریه فروید، توانست آن‌ها را با نظریات روابط موضوعی تلفیق کند و مدلی منسجم و یکپارچه ارائه دهد.

۲. تأکید بر نقش روابط اولیه

او تأکید داشت که روابط اولیه نوزاد با مادر و محیط، نقش مهمی در رشد روانی و شکل‌گیری شخصیت دارد.

۳. الهام‌بخش نظریه‌پردازان بعدی

نظریات یاکوبسن الهام‌بخش بسیاری از روانکاوان و نظریه‌پردازان روابط موضوعی بوده و همچنان در روانکاوی معاصر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

نتیجه‌گیری

ادیث یاکوبسن با ارائه نظریه مدل منسجم روابط موضوعی، نقش مهمی در توسعه روانکاوی معاصر ایفا کرد. او با تلفیق نظریات فرویدی و روابط موضوعی، مدلی ارائه داد که به بررسی رشد روانی انسان از کودکی تا بزرگسالی می‌پردازد. نظریات او بر اهمیت روابط اولیه، تفکیک بازنمایی‌های خود و موضوع، و شکل‌گیری هویت و سوپرایگو تأکید دارد و همچنان الهام‌بخش روانکاوان و پژوهشگران است.

نظر شما