کارشناسی ارشد 1396
پدیدآور: بهروز شبستری استاد راهنما: امیررضا کریمی آذری استاد مشاور: افشین عموزاده لیچایی
دانشگاه گیلان، دانشکده معماری و هنر
چکیده

از دیرباز تاکنون معماری بعنوان ظرف زندگی بشر، کمابیش حاوی نگرش وی به هستی خویش و تأثیر گرفته از آن نیز بوده است. این بازتاب در دوره‌هایی بطور دقیق‌تری مورد تأکید قرارگرفته و نقش مبانی نظری و جهان‌بینی عام و خاص خالقینش، نمود بیشتری در آن یافته است. اما اینکه این بازتاب تا چه حد بصورت خودآگاه شکل گرفته و تا چه حد بصورت ناخودآگاه، و حتی این مطلب که معماری تا چه حد می‌تواند و باید همانند هنر مفهوم گرا عمل کرده و چگونگی این رویکرد و دخیل شدن آن در معماری و حتی چگونگی بهره‌گیری از تکنیک‌های این رشته در راستای تحقق این عمل همواره جای بحث داشته و دارد. همچنین در طی سال‌ها تجربه‌ی حضور در محافلِ هنری همواره این مشکل مشاهده شده‌ است که پرداختن به مساله‌ی هنرِ مفهومی و همچنین معماریِ مفهومی، مجال را برای کژفهمی‌ها و یا نمایش‌های پز گونه‌ی روشنفکرنما باز می‌کند؛ لذا خلاء نبود مانیفستی جامع، شامل و مانع که ذهن مخاطب و خالق اثر را چه در پروسه‌ی خلق و چه در مواجهه با این آثار مرتب کند و به او برای شناخت سره از ناسره کمک کند همواره احساس می‌شود. در پایان‌نامه‌ با عنوان "طراحی فرهنگسرا با بهره گیری از ساز و کارهای هرمنوتیک" سعی شده است تا در وهله‌ی اول با مطالعه و گردآوری انواع تعاریف صورت گرفته و مرتبط با این موضوع و اجماع و ترکیب آن‌ها با یکدیگر و سپس با افزودن نکات جدید و سعی در ابهام زدایی و بررسی تناقض‌ها، در پایان دسته‌بندی‌های جامعی ارائه شود که تا حد امکان حوزه‌ای از این مبحث مغفول نمانده باشد.