موضوع : پژوهش | پایان نامه

بیناذهنیت در ترجمه شعر از منظر هرمنوتیک: راهی که کمتر طی شده است


دکتری تخصصی (PhD) 1396
پدیدآور: فرناز صفدری استاد راهنما: سالار منافی اناری استاد مشاور: فرزانه فرحزاد
دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی
چکیده

رساله حاضر با بهره گیری از جریانات فکری سنت هرمنوتیک، به بررسی ترجمه در بافتار فلسفی اش می پردازد. گرایش های فلسفی جدید که بر مفهوم «بودن» تمرکز دارند، این فرصت را در اختیار مطالعات ترجمه قرار می دهند تا بر خود مترجم و ترجمه او به عنوان هستنده هایی موجود متمرکز شود. از سوی دیگر، تأکید بر ارتباط دوسویه فاعل ترجمه و محصول ترجمه، امکان هرگونه ثبات و حقانیت مطلق را از متن سلب می کند. بر این اساس، حرکت از اولویت متن مبدأ به اولویت مترجم در حوزه ای که بیشترین ملاحظات صورتگرایانه در آن حاکم است، یعنی شعر، به بوته آزمون گذاشته شده است. بررسی ترجمه های مختلفی از اشعار تی اس الیوت، لنگستون هیوز، سیلویا پلات و چارلز بوکوفسکی نشان داد حتی در حوزه ای که بیشترین دیدگاه های صورتگرایانه در آن حاکم است، ذهنیت گرایی در تفسیر موجب خلق ترجمه های متفاوتی می شود که نمی توان یکی از آنها را به عنوان تنها ترجمه قابل قبول پذیرفت. این امر با استفاده از طبقه بندی ذهنیت و بیناذهنیت یان که بر پایه هرمنوتیک فلسفی گادامر استوار شده است مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد ترجمه شعر حاصل بازی میان عوامل ذهنی و بیناذهنی است. بر این اساس، نمونه های شعر در طبقه بندی های بیناذهنی شامل افق متن مبدأ، افق مخاطب جامعه مقصد و افق مترجم دسته بندی شده اند. در این نقطه، ترجمه و هرمنوتیک از حیث مرزناپذیری و عدم قطعیت با یکدیگر مشترک هستند. از این منظر، یافته های تحقیق حاکی از آن است که ترجمه شعر در فضای بینابین نظام های قطعیت جو عمل می کند.

نظر شما