پدیدارشناسی هرمنوتیک نقاشی کودک با تأکید بر نظریات هیدگر
کارشناسی ارشد 1399
پدیدآور: فاطمه السادات پیشوائی استاد راهنما: مینا محمدی وکیل استاد مشاور: مینا محمدی وکیل
دانشگاه الزهرا (س)
چکیده
هیدگر، مانند هگل، به مرگ هنر بزرگ، در دوران معاصر اعتقاد دارد. اما بر این باور است که امکان بازگشت این هنر وجود دارد و ما باید به دنبال بازگشت آن باشیم. هنری که او آن را آشکار کنندهی حقیقت وجود و مسبب تبدیل عالم به مکانی امن برای سکنیگزیدن میداند. اکنون در راستای این ضرورت، و برای پاسخ به این سؤال که چگونه میتوان ویژگیهای مشترکی را میان هنر بزرگ و نقاشی یا بطور کلی، هنر کودک یافت، ویژگیهای کودکان و هنرشان بررسی و تحلیل میشود. کودکان، در آغاز راه زندگی، پیش از آنکه در قوانین و چهارچوبهای قراردادی اجتماع بزرگترها غرق شوند، دارای سرشتی پاک و ساده هستند و بسیار خودانگیخته عمل میکنند. و هنرشان، دارای مؤلفههایی است که بسیار آنها را به هنر بزرگ مورد نظر هیدگر نزدیک میسازد. نقاشیهای کودکان در عین سادگی در دل خود راز و رمز زیادی دارند. از آنجا که به باور هیدگر، تنها راه شناخت وجود، پدیدارشناسی است و هرمنوتیک را آشکارسازی معانی پنهان و ناشناخته میداند؛ لذا، در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر که مطالب آن به روش کتابخانهای و اینترنتی گردآوری شده، با فرض یافتن ویژگیهای مشترک میان هنر بزرگ و هنر کودکان، به پدیدارشناسی هرمنوتیک نقاشی کودکان پرداخته شده است. در اینجا منظور از کودک، گروه سنی پیش از دبستان است. بنابر بررسیهای انجام شده و مطالبی که در این پژوهش آمد، میتوان ادعا کرد که کودکان، همان هنرمندان دوران تاریک معاصر، و هنرشان همان هنر بزرگ مورد نظر مارتین هیدگر، که به تعبیر او تنها راه نجات انسان از این تاریکی است، میباشد.
نظر شما