هرمنوتیک روایت و استعاره در داستانهای سهروردی
دکتری تخصصی (PhD) 1399
پدیدآور: زهرا بهره مند استاد راهنما: علی تسلیمی استاد مشاور: محمدعلی خزانهدارلو
دانشگاه گیلان، دانشکده ادبیات و علوم انسانی
چکیده
این رساله بر آن است تا نوعی از هرمنوتیک را معرفی و تبیین کند که هانری کربن، فیلسوف معاصر فرانسوی، آن را با توجه به آراء هایدگر و نیز آثار متألهان مسیحی و اسلامی، بهویژه حکمت اشراق سهروردی و آثار رمزی او بسط داده و آن را به طور ضمنی در آثار متنوع خود بیان میدارد. بدین گونه، هرمنوتیک روحانی نه هرمنوتیک کلاسیک است که در پی شیوه تأویل متون باشد تا از شائبه تأویل به رأی مصون بماند، نه هرمنوتیک فلسفی است که از نحوه فهم انسانی و امکانات وجودی او در افق زندگی معطوف به مرگ سخن گوید، بلکه دربردارنده نوعی بینش عمیق عرفانی است که با کسب معرفتی نجاتبخش میکوشد تا با یافتن و یادآوری جهتیابی بنیادین یا استشراق (orientation) به شرق و غرب وجودی خویش آگاه شود، و به محض این یادآوری سلوکی باطنی و روحانی در او آغاز میشود که همان روایت اصلی داستانهای سهروردی است که البته تبدیل به حکایتی واقعی میشود که در ساحت روحانی بر راوی این داستانها پدیدار میشود. در واقع، در این داستانها که از نظر کربن حکایات مکاشفهآمیزند، سالک به غربت غربی خود و عدم تعلقش به اینجا آگاه میشود و میخواهد به اصل خود بازگردد که همان خویشتن اصیل باطنی اوست که به صورت پیر یا فرشتهای نورانی بر سالک در هنگام تجرّد او پدیدار میشود تا راهنمای مسیر او باشد. بدین گونه، کربن میخواهد مراحل این هرمنوتیک روحانی را که همان تأویل وجودی روحانی یا بازگشت به اصل است، در این حکایات برای انسان امروز شرح دهد. او میکوشد شرایط و امکان تحقق این تأویل را نیز برای ما در عصر حاضر شرح دهد. در بخش نظری این رساله، آراء هرمنوتیکی کربن و ویژگیهای این هرمنوتیک روحانی را از آثار متنوع او استخراج و تبیین نمودهایم. از اصلیترین این ویژگیها، رمزی دیدن امور و اشیاء در ساحت روحانی و باطنی عالم مثال است که ویژگی پدیدارشناختی آن است. بدین گونه در بخش عملی رساله، سعی کردهایم تا داستانهای سهروردی را با توجه به رمزهای آن بخوانیم، اما نه بدان گونه که اکثراً با توجه به آموزههای فلسفی شرح میشود، بلکه با توجه به خود پدیدار رمزها که در مراحل روحانی سلوک ظاهر میشوند. ویژگی دیگر آن است که مؤوّل با درونی کردن این حکایات و رمزها، میتواند در عمل حضور خویش حکایت خودش را نیز در آنها بیابد، زیرا راز اصلی این داستانها آن است که حکایت اصلی، حقیقت حکایت جان هر یک از ماست که در این دنیا غریب افتادهایم و فقط کافی است که به این ظلمت و غربت خود آگاه شویم. در بخش عملی، آواز پر جبرئیل حکایت اصلی است که هرمنوتیک روحانی آن را شرح میدهیم، بدان گونه که هر جانی با توجه به تعالیم فرشته درمییابد که او خود پر جبرئیل است که البته در تاریکی است اما میتواند با وقوف به همین تاریکی و نیاز و عشق خود به نور، بهتدریج به ملکوت خودش پی ببرد و آن تاریکیها را بزداید تا در نهایت به کلمه طیبه و شجره طیبه و درخت طوبای خویش دست یابد.
نظر شما