سرانه مطالعه هر ایرانی 12 دقیقه در روز!
هرگاه جهل و بی خبری، مثل علفهای هرز به قصد تخریب در یک جامعه ای بروید یا شبهه ها ذهن جوانان را فلج کنند، یکی از مهم ترین کارهایی که می تواند آفت جهل را بزداید، مطالعه است و آنچه می تواند شبهه های ذهنی را دفع کند و ایمان و اطمینان را به قلب ها باز آورد، کتابخوانی است. گرفتاران در چنبره پرسش ها و محاصره شدگان در میان انبوه شبهه ها می توانند برای استعداد فکری به کتابخانه مراجعه کنند و از آنجا نیرو گیرند و به جنگ شبهه ها بروند و پاسخی در برابر القائات و شبهه افکنی های دیگران بیابند و روح جان خود را با مطالعه کتاب سیراب نمایند.
دانش اندوزی و کتابخوانی در اسلام از جایگاه والا و شأن عا لی برخوردار است. روایت های گوناگونی از پیامبر خدا و ائمه معصومین «ع» موجود است که پیروان دین مبین اسلام را به دانش ورزی و کتابخوانی توصیه و سفارش فرموده اند.
پیشوایان دینی ما هم مسلمانان را به حفظ و نگهداری کتابها توصیه فرموده و از این رهگذر، اهمیت فرهنگ مکتوب را به مردم یادآور شده اند. از جمله در حدیثی می خوانیم که امام حسن مجتبی «ع» فرزندان و برادرزادگان خود را جمع کرد و درباره حفظ دانش و نوشتن آن چنین سفارش فرمود: «شما کوچک ترهای قوم هستید و به زودی بزرگان قوم خواهید شد، پس دانش بیاموزید. هرکس از شما نتواند علم را حفظ کند و به خاطر بسپارد آن را بنویسد و در خانه اش قرار دهد.»
کتاب کانون پرطراوت و شاداب اندیشمندان و اهالی معرفت است، همان گونه که در باغ و بوستان خاطر آدمی شاد و پرنشاط می شود، سفر به بوستان کتاب و مطالعه ژرف آن نیز مشام جان را خرم و شاداب می سازد. کارشناسان معتقدند، آدمی وقتی به مطالعه می پردازد، احساس نشاط می کند و روحش بالنده می شود. سرانه کتابخوانی در کشور برای هر نفر تنها 12دقیقه در شبانه روز است و این سرانه با افزودن کتب درسی برای برخی از افراد به 22 دقیقه می رسد، واقعا جای تاسف دارد و تاسف بارتر این نکته است که این سرانه برای کشوری است که 75 میلیون جمعیت دارد که 85 درصد آن باسواد هستند که این میزان در مقایسه با کشورهای توسعه یافته همانند ژاپن یا انگلیس که سرانه مطالعه در حدود 90 دقیقه در روز است یا در مقایسه با کشورهای در حال توسعه ای همانند ترکیه یا مالزی که این عدد نزدیک به 55 دقیقه در روز است، سرانه مطالعه در ایران چیزی در حد فاجعه است. بررسی ها نشان داده است که در بسیاری از خانواده های ایرانی، هنوز فرهنگ مطالعه و کتابخوانی به عنوان یک سنت و یک اصل فرهنگی پذیرفته نشده است. دلایل پایین بودن فرهنگ مطالعه و کتابخوانی و موانع پیش روی این امر و همچنین راهکارهای حل این مشکل موضوعی است که در بخش پایانی گزارش به آن می پردازیم.
مردم به کتابخوانی احساس بی نیازی می کنند
یکی از دلایل پایین بودن سطح مطالعه در کشور در وهله اول به عدم شناخت صحیح از موضوع مطالعه برمی گردد که بین مردم و مسئولان دیده می شود.
حمیدرضا شاه آبادی معاون تولید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مدیر انتشارات کانون در گفت وگو باگزارشگر کیهان با بیان موضوع فوق و با اشاره به اینکه مردم را به مطالعه عادت نداده ایم و آنها نیز به کتابخوانی و مطالعه احساس نیاز نمی کنند، می گوید: «افراد در استفاده از کتاب برای حل مشکلات خود احساس بی نیازی می کنند، کتاب خواندن در کشور، پدیده ای جدی و عبوس به شمار می آید که خاص گروهی ویژه و برای قشر خاصی تلقی می شود. تصور عامه از کتاب یک حجم انبوه از کاغذ است که باید در فضایی ساکت و به دور از دغدغه آن را خواند، حال آنکه می توان کتابهایی را در جامعه عرضه کرد که مردم برای برطرف کردن نیازهای اولیه خود، برای سرگرمی و تفریح و یا لذت بردن و خندیدن به آن مراجعه کنند و ساعتها وقت برای مطالعه بگذارند، اما متاسفانه کتاب خواندن در جامعه بحثی جدی است چون اغلب کتابها دارای متن های سنگین است، اگر کتابهایی با محتوایی ساده داشته باشیم که پاسخگوی نیازهای اولیه مردم باشد، رفته رفته فرهنگ مطالعه کردن در خانواده ها گسترش پیدا می کند. همچنین اگر کتابهایی با تصاویر ساده و قصه و حکایتهای روان برای بچه ها چاپ شود یا داستانهایی را برای بزرگسالان حکایت و روایت کند، به تدریج مطالعه این گونه کتابها، زمینه ساز ورود افراد به مطالعه کتابهای علمی تر با سطح اطلاعات بالاتری خواهد شد.»
از آقای شاه آبادی سؤال می کنم یعنی چون الان کتابهای موجود از سطح علمی خیلی بالایی برخوردارند، مردم کمتر مطالعه می کنند؟ در پاسخم می گوید: «در حال حاضر کتابهایی که بتواند نیازهای اولیه افراد را برآورده کند و از زبان نگارشی ساده ای هم برخوردار باشد، خیلی در بازار موجود نیست و البته منظور از کتاب ساده این نیست که کتاب سطح پایینی داشته باشد و مطالب سخیفی را به ذهن خواننده القا کند، بلکه کتاب خوب کتابی است که در عین سادگی از جذابیت خاصی هم برخوردار باشد یعنی بتواند جایگزین مناسبی برای کامپیوتر و بازیها و سرگرمی های الکترونیکی باشد.»
مدیر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با تأکید بر این موضوع که هیچ پدیده ای نمی تواند جای کتاب را بگیرد، و هیچ کاری نمی تواند جای مطالعه کردن را پرنماید تصریح می کند: «در کشوری مثل ژاپن که بیشترین استفاده را از تکنولوژی دارند، می بینند که بالاترین سرانه مطالعه را هم به خود اختصاص داده اند و رسانه های جدید نتوانستند کتاب کاغذی را از میدان خارج کنند و کتاب هم اکنون به عنوان بیشترین و نجیب ترین پدیده فرهنگی برای همه مردم ژاپن حائز اهمیت است.»
از وی در مورد راهکارهای توسعه فرهنگ مطالعه سؤال می کنم که می گوید: «یکی از راهکارها، ساخت بهترین کتابخانه ها و در دسترس بودن کتابهای جذاب و مفید برای خوانندگان است.
ضمن اینکه نویسندگان هم باید در زمینه تولید کتابهای خود دقت لازم را به خرج دهند و برای قشر و گروه خاصی کتاب ننویسند، نویسندگان باید عموم مردم را در نظر بگیرند و متناسب با سلیقه عمومی دست به کار نگارش شوند.»
کتابداران، کتاب مرجع کتابخانه ها
وجود یک کتابخانه خوب و یک کتابدار با تجربه و متخصص تا چه اندازه درجذب خواننده و ترویج فرهنگ کتابخوانی در جامعه مؤثر است؟
خانم آمنه حسینی که 11 سال سابقه کار کتابداری دارد و از 4 سال قبل تاکنون در کتابخانه بزرگ استاد معین به عنوان مسئول کتابخانه مشغول فعالیت می باشد نقطه نظرات خود را در مورد سؤال فوق این طور مطرح می کند: «کتابخانه ای خوب است که بیشترین کتابهای روز را در خود گنجانده باشد، البته شیک بودن و زیبایی ساخت کتابخانه خیلی در ترویج مطالعه تأثیر ندارد، اما فضا، نور و سکوت کتابخانه و کتابداران آن تأثیر زیادی در جذب خواننده دارد.»وی به نقش کتابداران در ترویج کتابخوانی اشاره می کند و می گوید: «یک کتابدار حکم یک کتاب مرجع را دارد، چنانچه بتواند کتابها را به خوبی به مراجعه کنندگان معرفی و شناسایی کند و کتابهای روز را استخراج نماید و آن را ترویج دهد، قطعاً کمک بزرگی به توسعه فرهنگ مطالعه می شود.»
خانم حسینی با اشاره به اینکه این کتابخانه 6 هزار و 700 نفر عضو حقیقی و 3 هزار نفر عضو سالانه دارد، می گوید: «هر 6 ماه یک بار کتابهای این کتابخانه به روز و کتابهای جدید نیز جایگزین کتابهای قدیمی می شود که این موضوع هم می تواند در ترغیب افراد به کتابخانه مؤثر باشد، چنانچه کتابهای جدید وارد کتابخانه گردد، طبیعی است که مردم هم استقبال می کنند.»
شیوه های غلط تبلیغاتی
گرایش به کتاب و مطالعه، مثل بسیاری از گرایشهای اکتسابی دیگر باید از همان دوران خردسالی در شخص به وجود آید و اگر نتوان در همان سنین خردسالی، بذرعلاقه به کتاب و مطالعه را در وجود طفل کاشت، جبران آن در سالهای بعد دشوار خواهد بود.
محمدرضا سرشار، داستان نویس و پژوهشگر در گفت وگو با گزارشگر کیهان با اشاره به اینکه خانواده، مدرسه و سپس جامعه در علاقه مند کردن افراد بخصوص نوجوانان و جوانان به مطالعه تأثیرگذار هستند، می گوید: «در اختیار قراردادن کتابهای مصور رنگی، داستان گویی و داستان نویسی، خواندن شعر برای کودکان و تشویق آنان به حفظ کردن، اهل مطالعه بودن بزرگ ترها و تشویق بچه ها به صحبت درباره کتابها و استفاده درست و حساب شده از برنامه های صدا و سیما و سینما همگی از جمله عواملی در خانواده هستند که باعث ترویج فرهنگ مطالعه می شود.»
مصطفی رحماندوست نویسنده و شاعر ادبیات کودکان و نوجوانان با انتقاد از فرهنگ غلط ترویج مطالعه می گوید: «متأسفانه فرایند تبلیغات و اطلاع رسانی درباره کتاب و کتابخوانی بیمار است و کتابهای خوب و شخصیت های کتاب خوان به نحو مناسبی به جامعه معرفی نمی شوند.»
وی می گوید: «ضعف ترویج فرهنگ مطالعه و ایجاد گرایش به کتابخوانی در جامعه ریشه در بدو کودکی دارد و بهترین راه علاقه مند کردن کودکان به این است که والدین از بدو تولد برای فرزندان خود قصه بگویند و کتاب بخوانند.»
رحماندوست با بیان اینکه کتاب باید در خانواده های ایرانی به یک مسئله تبدیل شود می گوید: «مشکلی که باعث شده تا بچه ها کمتر به کتاب خواندن روی بیاورند این است که در خانواده خود کتاب خواندن را نمی آموزند، به همین دلیل در سالهای بعد کتاب را به عنوان پدیده ای تجملی نگاه می کنند، کمتر به سراغ آن می روند و از خواندن کتاب لذت نمی برند.»
وقتی جای کتاب خواندن تنگ می شود...
حال که شاهد رشد تکنولوژی های جدید در عرض کتاب هستیم و این وسایل جای کتاب را تنگ کرده و آن را از اولویت خارج ساخته اند چه باید بکنیم تا افراد در کنار استفاده از وسایل ارتباط جمعی، مطالعه کردن را فراموش نکنند و برای آن هم جا و زمان مشخصی در نظر بگیرند؟
مجید زمان پور، مسئول موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام نیز در پاسخ به سوال فوق می گوید: «این کار نیاز به زمان و شناخت ضعفها و مشکلات موجود دارد، برخی از کتابهایی که در حال حاضر منتشر می شود به دلیل نوسانات زیاد و آزادی هایی که در این عرصه وجود دارد، به ورطه تکرار و سطحی بودن افتاده اند، وجود کتابهای سطحی مثل علفهای هرزی است که ویترین مغازه ها را اشغال و بودجه های زیادی را به خود اختصاص می دهند و متاسفانه وجود این کتابها یکی از آسیبهایی است که در حوزه نشر به چشم می خورد اغلب این کتابها عمق ندارند و یک پیام حداقلی را به خواننده منتقل می کنند، از این رو باید برای جذب مخاطب، نویسندگان و ناشران به نگارش و چاپ کتابهایی با غنای بالای علمی در عین سادگی روی آورند.»
وی با اشاره به اینکه کتابهای سطحی، جاذبه های کاذب دارند می گوید: «نویسندگان باید دنبال پر کردن خلأهای موجود باشند و از جاذبه تکنیک نگارشی استفاده کنند.»
زمانی در ادامه به سیره عملی حضرت امام در مورد مطالعه هم اشاره می کند و می گوید: «در سیره عملی امام راحل، تنوع مطالعاتی مورد توجه ویژه آن حضرت قرار داشت و ایشان علاوه بر مباحث فقهی، اخلاقی، فلسفی و عرفانی، کتابهای تاریخی، ادبی با گرایش داستانی مثل «شوهر آهو خانم» و جزوه هایی از گروهک های منافقین جهت آشنایی با افکار و عقاید انحرافی آنها و کتب شعر فراوانی مطالعه می کردند و این امر بیانگر گستردگی مطالعات حضرت امام در بخش سیره عملی ایشان بود و این سیر مطالعه از اول زندگی تا اواخر عمر ایشان ادامه داشت.»اما متاسفانه در شرایط فعلی در حوزه کتاب و مطالعه طبق بیانات رهبرمعظم انقلاب اسلامی کارنامه چاپ نشر و مطالعه کتاب رضایت بخش نیست. دلیل این مسئله را از آقای زمان پور سوال می کنم که در پاسخم می گوید: «در بحث حل مشکلات حوزه کتاب سلیقه فردی دست اندرکاران کارساز نیست، این کار به خرد جمعی نیاز دارد، در بحث تولید و چاپ کتاب مناسب به افراد متخصص و با تجربه و اساتید دانشگاه نیاز داریم و باید یک کارگروه تخصصی مرکب از عناصر حوزه و دانشگاه برای ترویج و توسعه فرهنگ مطالعه و چاپ در کشور راه اندازی شود تا بتوانند راهکارهایی جهت رفع آفتها ارائه دهند.»
وی همچنین به دلایل پایین بودن آمار مطالعه هم اشاره می کند و می گوید: «متاسفانه مطالعه به شکل سنتی و بیان قصه های کهن و نقل آن از زبان مادربزرگها، در حال حاضر رو به انقراض است که دلیل آن هم ورود جریان موازی هویت جدید است که به بازار ورود پیدا کرده و به دلیل جاذبه زیاد خود کتاب را به حاشیه رانده است، اینترنت، بازیهای کامپیوتری سگا-پلی استیشن... و دیگر بازیهای رایانه ای از عوامل جایگزینی و جاذبه های جدید همراه با رشد تکنولوژی، همه و همه کتاب را به حاشیه رانده اند که برای تقابل آن باید همه دست به دست هم دهیم تا خلأهای ایجاد شده پر شود.»
حمایتهای مقطعی وزارت فرهنگ و ارشاد از علاقه مندان به مطالعه
به همان اندازه که نویسندگان با نوع نگارش و قلم خود در ترویج کتابخوانی تاثیر دارند، ناشران هم به نوبه خود نقش اساسی در این زمینه ایفا می کنند.
علی نیک کار مدیرعامل شرکت انتشارات کیهان و استاد دانشگاه نیز در گفت وگو با گزارشگر روزنامه با اشاره به اینکه ناشران و کتاب فروشی ها هم به نوبه خود نقش بسیار موثری در اشاعه فرهنگ کتابخوانی ایفا می کنند، می گوید: «میزان توجه ناشران به تمایلات و نیازهای خوانندگان، استانداردهای چاپ و نشر و همچنین گسترش قلمرو نمایش و توزیع کتاب توسط کتابفروشی ها از جمله عوامل اثرگذاری در گرایش مردم به سمت مطالعه می باشد.» آقای نیک کار می گوید: «کیفیت برتر کتاب، اعم از جذابیت ظاهری، نحوه صفحه آرایی و حروف چینی، شیوه طراحی و رنگ آمیزی تصاویر روی جلد و درون متن، حجم، قطع و کیفیت چاپ و صحافی، همچنین ویژگی های محتوایی و مسائل مربوط به ویراستاری کتاب از جمله مواردی است که پیوسته باید مد نظر ناشران، نویسندگان، ویراستاران و به طور کلی متولیان عرصه چاپ و نشر قرار گیرد.» این استاد دانشگاه در توضیح بیشتر نقش ناشران در گسترش فرهنگ مطالعه خاطرنشان می کند، توجه به کتاب در سالهای اخیر در سطح کشور کم شده است، باید نیاز به مطالعه در میان مردم ایجاد شود تا آنها به دنبال کتب مورد نیاز خود بروند، ضمن اینکه باید فرهنگ یادگیری توسط کتاب بین افراد احیا شود و ناشران هم باید رسالت فرهنگی خویش را در نشر و توزیع کتب سودمند در جامعه پاس دارند و به جای فکر کردن صرف به پول و کسب درآمد، کمی هم به فرهنگ جامعه فکر کنند.
وی با اظهار تاسف از اینکه سرانه مطالعه در بین دانشجویان در طول تابستان کاهش یافته و به نیم ساعت در شبانه روز برمی گردد و در حالت اجبار و در طول سال تحصیلی فقط به 2 ساعت و نیم افزایش می یابد، می گوید: «مطالعه نیاز به فرهنگ سازی دارد و این کار به تنهایی برعهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست، ناشران و نویسندگان در این زمینه وظیفه اصلی را برعهده دارند.»
نیک کار در عین حال از حمایتهای مقطعی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از علاقه مندان کتاب و کتابخوانی که صرفا در فصل نمایشگاه کتاب و در قالب بن های نقدی صورت می گیرد، انتقاد می کند و می گوید: «گران بودن قیمت کتابها و کمبود وقت مردم برای مطالعه به دلیل مشغله زیاد آنها در کنار تبلیغات کم رنگ و ضعیف رسانه ها و نهادها از کتاب هم به پایین آمدن سرانه مطالعه و فراموشی کتابخوانی در کشور دامن زده است.»
منبع: / روزنامه / کیهان ۱۳۹۰/۵/۱۷
نویسنده : صدیقه توانا
نظر شما