جنگ دیجیتالی
«شکست قطعی و انهدام دشمنان در زمانی سریع، حمایت از دوستان آمریکا با هر چهرهای که دارند، حمایت از دموکراسی ظاهری در مواقع ضروری، دوستی با اسرائیل و تثبیت آن در خاورمیانه، کنترل و حفظ منابع انرژی و نفت در درازمدت، توسل به نیروهای نظامی به رهبری واشنگتن، مقابله با تهدیدهای بالقوه و بالفعل جهان سوم علیه آمریکا و غرب، مهار اقتصادی و نظامی جهان سوم، گسترش جنگها به جهان کمتوسعه و … روح نظم نوین جهانی مورد نظر آمریکا را تشکیل میدهد».
در عصر رسانههای جهانی و چندرسانهایها، رسانههایی مورد توجه و حمایت قدرتمندان جهان قرار میگیرند که از نظم نوین جهانی حمایت کنند اما از آنجا که امکان انتخاب رسانه و پیام در عصر سوپرمارکتهای رسانهای فراهم شده، مخاطبان در انتخاب رسانه برای دستیابی به پیام مورد نظر خود از آزادی بیشتری برخوردارند.
مؤلف در مقالهی حاضر میکوشد با نشان دادن گوشهای از تلاشهای مردم جهان برای مخالفت با جنگ و دستیابی به اطلاعات صحیح از یک سو اقدامات رسانهها را برای ارسال اخبار جنگ عراق و آمریکا بر روی سایتهای اینترنتی بازگو کند و از سوی دیگر به اقدامات طرفداران جنگ برای نابود ساختن این سایتها بپردازد.
طرح مسأله «نظم نوین جهانی»، بحث پیرامون میزان تحقق و یا واقعی بودن آن و تأثیر چنین نظمی بر ساختار نظامها و سیستمهای مختلف بشری از جمله مباحثی است که اخیراً مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. این مسأله که در قلمرو علوم سیاسی و روابط بینالملل موضوع تازهای است، در بین موضوعات تحقیقاتی کشور ما نیز هنوز جای خود را باز نکرده است.
طراحان نظم نوین جهانی، دوران پس از جنگ سرد را دوران استقرار قانون و حمایت از اصول مشترک در بین کشورها قلمداد میکنند. مقابله مشترک با متجاوز، توسعه و شکوفایی اقتصاد، خلع و کنترل تسلیحات و استقرار نظام توسط سازمان ملل متحد در راستای برنامههای نظم نوین مورد نظر ایالات متحده است.
عصر نوین پس از جنگ سرد (عصر جامعه اطلاعاتی) با سرنوشت ملتها به خصوص کشورهای جهان سوم گره خورده است و دگرگونیهای این دوران که تأثیری مهم بر مسایل امنیتی ملل مختلف دارد، نقش آتی سیستمهای اطلاعاتی را متحول خواهد کرد. حال بحث در این است که «آیا ملل جهان میتوانند برای حفظ صلح و امنیت، متکی به «نظم نوین جهانی» باشند؟».
واقعیت این است که طراحان نظم نوین جهانی راههای جدیدی یافتهاند که منافع خود آنان را بهتر از گذشته حفظ میکند اما منافع دیگر کشورها (جهان سوم و جنوب) را مانند گذشته نادیده میگیرند.
در «نظم نوین جهانی»، جنوب بیش از هر زمان دیگر در دستور کار صاحبان قدرت و عرصه تاخت و تاز و تجاوز فزاینده آنان خواهد بود. جهان سوم منهای توسعه نیافتگی که ویژگی عمومی کشورهای عضو آن است، دارای نیرو و هویتی واحد در نظام بینالمللی نیست و این خلأیی است که شاید در آینده نیز مشکل بتوان آن را پر شده تصور کرد. جهان سومیها از نظام تازهای که قرار است به دست جهان اولیها برایشان ساخته شود انتظار معجزهای ندارند.
جورج بوش رهبر جریانی است که وظیفه عقبمانده نگه داشتن جهان سوم را بر عهده دارد. نظم نوین جهانی بوش چهره تحقق یافته طرحی است که برای نخستین بار در اوایل دهه 1970 توسط باشگاه رم، کمیسیون سه جانبه و شورای روابط خارجی نیویورک به طور علنی مطرح شد. طرحی که پایههای مالتوسی آن پایه و اساس تمدن را در کره زمین از بین خواهد برد.
روح این طرح که در چهارچوب منافع واشنگتن و غرب پایهریزی شده است، با منافع هر چند ناچیز جهان سوم منافات دارد. شکست قطعی و انهدام دشمنان خود در زمانی سریع، حمایت از دوستان آمریکا با هر چهرهای که دارند و حمایت از دموکراسی ظاهری در مواقع ضروری، دوستی با اسرائیل و تثبیت آن در خاورمیانه، ضرورت کنترل و حفظ منابع انرژی و نفت در درازمدت، توسل به نیروهای نظامی به رهبری واشنگتن، مقابله با تهدیدهای بالفعل و بالقوه جهان سوم علیه آمریکا و غرب، مهار اقتصادی و نظامی جهان سوم، گسترش جنگها به جهان کمتوسعه و «نقاط با اولویت» و حفاظت از آرامش مردم متمدن غرب، پرداخت هزینه جنگها توسط کشورهای درگیر که شامل کشورهای جهان کمتوسعه «جنگپذیر» و جهان صنعتی «نفعپذیر» است و خلاصه «صلح در خانه خودی ـ جنگ در خانه دیگری» روح نظم نوین جهانی مورد نظر آمریکا را تشکیل میدهد.
آیا طراحان این نظم که خود را کانون تعیینکننده مناسبات بینالمللی میدانند شرایط تحقق برنامه عملی را که از آن دم میزنند، دارند؟ آیا دموکراسی، حقوق بشر، عدالت، شکوفایی اقتصادی جهان سوم، رشد و توسعه فناوری جهان و هزاران اصطلاح پرجاذبه که در راستای برنامههای آتی طراحان نظم نوین جهانی قرار دارد، واقعیت خارجی پیدا خواهد کرد؟ مسلم این است که آمریکا مقبولیت جهانی لازم را برای رسیدن به قدرت برتر و مسلط ندارد. حجم مشکلات اقتصادی، تورم، کسری بودجه، بیکاری، جنایات و فجایع اجتماعی و هزاران مسأله دیگر مانع یکهتازی مطلق واشنگتن در عرصه روابط بینالملل خواهد شد. نظم نوین مورد نظر آمریکا چیزی نیست جز اصطلاحی فریبدهنده که غارت چپاول منابع و ثروت کشورها را به دنبال خواهد داشت.
البته توقع حذف کلی استثمار در آستانه قرن بیستم و یکم رؤیایی بیش نیست. اکنون که عصر انفورماتیک به سرعت جای عصر صنعت را که یادگار رنسانس بود میگیرد، رنسانسی دیگر آغاز میشود و استثمار استعماری قرن نوزدهم و بیستم رو به افول میرود اما متأسفانه استثماری نو که همان «رجحان علمی» است همچنان ممالک پیشرفته را برتری میدهد و کشورهای توسعهنیافته را نیازمند میسازد. پس برای رفع نیاز خود چارهای نداریم جز روی آوردن به علم و براندازی جهل و خرافه که در این راه باید به جان بکوشیم. سدههای بیست و یک و بیست و دوم را باید پایان استعمارگرایی کلاسیک دانست، دنیای سوم فضای تنفسی سالمتری خواهد داشت هر چند که بدون جهشی برقآسا محکوم به زوال یا فرمانپذیری خواهد بود.
عصر جامعه اطلاعاتی
امروزه تحولات شگرفی در فناوریهای مربوط به جمعآوری، تولید و توزیع اطلاعات رخ داده است. دیگر سخن گفتن از انفجار اطلاعات (Information Explosion)، انقلاب ارتباطی (Communication Revolution) و تأثیرات رسانهها بر شکلگیری افکار عمومی جهانی (Global Public Opinion)، به ویژه پس از توسعه فنآوریهای عظیم ارتباطی و در نهایت پیدایش عصر جامعه اطلاعاتی (Information Society) عادی به نظر میرسد. شبکههای رایانهای، ماهوارهها، خبرگزاریها و ایستگاههای مختلف رادیویی و تلویزیونی، بسیاری از مفروضات و اصول پیشین را در ساختار روابط و حقوق بینالملل به چالش طلبیدهاند.
برخی از این ویژگیهای اساسی تحولات بنیادین حاصل از رسانههای جدید را میتوان این گونه تقسیمبندی کرد:
1ـ رسانههای جدید امکان دسترسی به اطلاعات را برای شهروندان، سیاستمداران و دیوانسالاران افزایش دادهاند.
2ـ رسانههای جدید جمعآوری، انباشت و توزیع اطلاعات را سرعت بخشیده و محدودیتهای زمانی و مکانی را از بین بردهاند.
3ـ رسانههای جدید به دریافتکنندگان اطلاعات امکان دادهاند تا کنترل بیشری روی آن داشته باشند.
4ـ رسانههای جدید امکان قبض و بسط اطلاعات را برای فرستنده فراهم کردهاند.
5ـ رسانههای جدید امکان تعامل میان فرستنده و گیرنده اطلاعات را فراهم کردهاند.
بدین ترتیب جریان یک سویه تولید و توزیع اخبار و اطلاعات در حال تبدیل شدن به جریانی دوسویه است. به عبارت دیگر گیرندگان پیامها و اطلاعات خود نیز به فرستندگان آنها تبدیل شدهاند و به طور متقابل بر مخاطبان خود تأثیر میگذارند. انحصار حکومتی رسانهها و خبرگزاریها در هم شکسته است و بدون دخالت دولتها و حتی گاه بدون رضایت آنها، ملتها با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و گفتوگویی جهانی پدید آوردهاند. امکان کنترل و نظارت حکومتها بر جریان اطلاعات و اخبار به شدت کاهش یافته است و سایتهای اینترنتی، شبکههای رایانهای و ایستگاههای ماهوارهای مرزهای ملی را درنوردیدهاند.
نبرد دیجیتالی
ناو هواپیمابر یواساس که در بخش شرقی مدیترانه مستقر است و 97 هزار تن وزن دارد، دارای عرشهای است که طول آن به ارتفاع ساختمان امپایراستیت است. اما برای آنکه بدانیم ارتش آمریکا از زمان جنگ خلیج فارس در سال 1991 تاکنون چقدر پیشرفت کرده است باید سری به مرکز غار مانند تحلیل اطلاعات بزنیم. در سال 1991، این ناو هستهای عکسهای شناسایی خود را به صورت هوابرد و بر روی فیلمهای «خیس» میگرفت و سپس برای ظهور و تفسیر و تعبیر به مراکز مربوط ارسال میکرد که این روند تا چند روز طول کشید. اما امروز همه این کارها به صورت دیجیتالی و رایانهای انجام میشود. در مرکز حمله انبوه رایانهها و سیستمهای اطلاعاتی مختلفی به چشم میخورد. بر روی یک دیوار، تصاویر ویدئویی سیاه و سفیدی دیده میشود که همه آنها را هواپیمای جاسوسی بدون سرنشینی که بر فراز عراق پرواز میکند، ارسال میدارد.
امروزه ماهوارهها تمام کشتیهای ناوگان ترومن را با دیگر ناوها و جهان خارج ارتباط داده است. جنگندهها و هواپیماهای شناسایی این ناو هواپیمابر به طور مرتب تصاویری را به ناو ارسال میدارند که بلافاصله توسط کارشناسان تفسیر میشود. کارشناسان مرکز تحلیل ناو با تحلیلگران اطلاعاتی ایالات متحده، از طریق یک اتاق گفتوگوی اینترنتی (Chat Room) در تماس هستند و پس از مشورت در مورد هدفها تصمیمگیری میکنند. برای مثال میتوان با دیدن یک تانک بر روی صفحه نمایشگر، به سرعت با جنگندهای که مشغول پرواز است تماس گرفت و دستور حمله به آن را صادر کرد. این روند گاهی فقط چند دقیقه طول میکشد.
انقلاب فناوری، نیروی انسانی ارتش را کاهش داده است. در پایان جنگ جهانی دوم ارتش آمریکا 12 میلیون سرباز آماده به خدمت داشت اما امروز تنها 4/1 میلیون نفر مشغول به کار هستند. از زمان جنگ خلیج فارس در سال 1991 تاکنون، نیروی انسانی ارتش آمریکا یک سوم کاهش یافته است. در واقع نیرویی که این نبردهای مستمر را انجام میدهد فوقالعاده کوچک است.
آمریکاییها در جنگ اخیر با عراق، علاوه بر استفاده از امکانات نظامی ـ دیجیتالی یاد شده، بیشتر مانورهای نظامی پیش از جنگ را از طریق سیستمهای رایانهای انجام دادند. مانورهای نظامی در قطر از این جمله بود. ایالات متحده همچنین تلاش کرد تا سیستمهای دفاعی عراق را که از طریق رایانه فعالیت میکردند، مختل کند.
فراتر از نبرد واقعی
در جنگ نیروهای ائتلاف علیه عراق اینترنت با هزینه بسیار پایین و تجهیزات کمحجمی چون Labtop و Webcam، امکان ارایه گزارش از خط مقدم را برای شبکههای خبری فراهم آورد. در طول جنگ، خبرنگاران پا به پای سربازان جنگیدند و همواره تصاویر زندهای از شهرهای بغداد، بصره و ... ارسال کردند. گروههای مخالف جنگ نیز که اغلب از زمره نهادهای مردمی بودند و بودجه قابل توجهی در اختیار نداشتند، بهترین محل برای پیشبرد برنامههای خود را اینترنت دیدند.
ارسال e – mail به نظامیان بلندپایه عراقی و تحریک آنان به نافرمانی علیه دستورات نظامی از موارد دیگر استفاده از اینترنت برای ایجاد جنگ روانی در کنار جنگ واقعی بود.
آمریکاییها یک تظاهرات مجازی به راه انداختند و با هماهنگی در یک روز، نامههای الکترونیکی و دورنگارهایی مبنی بر مخالفت با جنگ به سنای آمریکا فرستادند. تعداد شرکتکنندگان در این تظاهرات مجازی چهارصد هزار نفر برآورد شده بود.
در تظاهراتهای واقعی ضدجنگ نیز از اینترنت به نحوی گسترده استفاده شد، از جمله اطلاعرسانی از طریق وب سایتها، پیامهای کوتاه بر روی تلفن همراه، پست الکترونیکی و ... برای فراخوانی و هماهنگی و ... اما اتاقهای گفتوگو و پیغامرسانهای فوری نیز در روزهای جنگ به طور محسوس و شلوغتر و پرترافیکتر شدند.
پیش به سوی سایتهای خبری
پس از حملات یازده سپتامبر در نیویورک، که طی چند ساعت ترافیک این شبکه را تا حد قابل توجهی افزایش داد، هیچ رویداد دیگری جز وقوع جنگ عراق سبب نشده بود که اینترنت تا این اندازه مورد توجه قرار گیرد. به گزارش BBC، شمار بیسابقه مردمی که از یکی دو روز مانده به آغاز جنگ برای دنبال کردن خبرها از اینترنت استفاده میکردند، سبب بروز مشکلاتی در وب سایتهای خبری و نظامی شده بود.
در تاریخ 31 ژانویه 2003، طی بخشنامهای به کارکنان CNN اطلاع داده شده که «از این پس یک سیستم رایانهای تأیید گزارش به یاری بازکاوان و ممیزان آنتالیا خواهد آمد و متنها را به صورتی استاندارد علامتگذاری خواهد کرد. ممیزان با فشار یک دکمه گزارشهای تأیید نشده را با رنگ سرخ و گزارشهای تأیید شده را با رنگ سبز مشخص میکنند و اگر «یک نفر» متن یک گزارش را پس از تأیید آن نیازمند تغییر یافت دکمه مربوط به رنگ زرد را مورد استفاده قرار خواهد داد». «با یادآوری این موضوع که CNN پس از جنگ عراق در سال 1991 اذعان کرد که تعدادی از کارآموزان پنتاگون اجازه ورود به دفتر مرکزی خبر این شبکه در آنتالیا را یافتهاند، شاید بتوان حدس زد که آن «یک نفرها» چه کسانی هستند».
دستگاه سانسور دولتی اسرائیل به رسانههای کشورها هشدار داد که اطلاعات حساس مربوط به جنگ عراق را منتشر نکنند. این دستگاه با نامهای به سردبیران سایتهای خبری، دستور داد پیش از انتشار هر نوع اطلاعات درباره مسایلی که ممکن است امنیت دولت اسرائیل و شهروندانش را به خطر بیندازد، از مقامات دولتی کسب اجازه کنند. این نامه به سایتهایی چون Rotter.net و Fresh.co.il نیز هشدار داد که از نشر هر گونه اطلاعاتی از قبیل محل حملات موشکی، مباحثات درون کابینه اسرائیل و یا همکاری جنگی آن با دولتهای درگیر از قبیل ایالات متحده جداً خودداری کنند.
وقتی Faxnews و CNN رسماً پذیرفتند که از اخبار مورد تأیید ستاد جنگ آمریکا، انگلیس و پنتاگون استفاده کنند، بسیاری از مردم امید خود را برای کسب اخبار واقعی و بیطرفانه جنگ از این رسانهها، از دست دادند.
اشتهای خبری بسیار بالای مردم، اعمال سیاستهای خبری برای حمایت از نیروهای ائتلاف و حذف برخی اخبار از رادیو و تلویزیون باعث شد تا بسیاری از مردم جهان شبکههای تلویزیونی را رها کنند و به سایتهای اینترنتی روی بیاورند.
تنها در نخستین روز جنگ، شمار بازدیدکنندگان از 15 سایت مهم خبری، به طور متوسط بیش از 40 درصد افزایش یافت. سایتهای خبری مشهوی چون Yahoo، BBC، SKY و MSNBC نیز با رشد 3 درصدی بازدیدکنندگان مواجه بودند.
در آمریکا با آغاز جنگ، 77 درصد از کسانی که امکان ارتباط online با اینترنت را داشتند از این شبکه به عنوان منبع اطلاعرسانی محبوب خود استفاده کردند و 55 درصد از 116 میلیون کاربر اینترنت در سراسر دنیا اخبار و اطلاعات مرتبط با جنگ را از طریق پست الکترونیکی رد و بدل کردند. 56 درصد از آنها نیز از وب به عنوان منبع خبری خود در این زمینه استفاده کردند.
گزارشهای موتورهای جستوجوی اینترنتی (Search Engine) نشان میدهد که کاربران وب واژههایی چون جنگ، عراق، اسرای جنگی و موارد مشابه را بسیار بیش از سایر واژهها دنبال میکردند. در حالی که معمولاً هر سال در چنین روزهایی، به دلیل برگزاری مراسم اهدای جوایر اسکار، واژه Oscar حجم عظیمی از موارد جستوجو در اینترنت را به خود اختصاص میداد.
منابع مستقل و سایتهایی که اخبار را بدون سانسور و یا حتی با سانسور کمتری ارایه میکردند بیشترین بازدیدکننده را در جریان جنگ داشتند. در این میان، سایت تلویزیونی الجزیره وضعیت منحصر به فردی داشت. این شبکه پس از واقعه 11 سپتامبر بینندگان زیادی برای خود دست و پا کرد و به عنوان شبکه مخالف خبرگزاریهای غربی مطرح شد. موتورهای جستوجوی اینترنتی گزارش دادند که واژه Aljazeera جز واژههای برتر جستوجو شده پس از آغاز جنگ نیروهای ائتلاف عراق بوده است.
سایتهای فارسی که در این ایام به اطلاعرسانی پرداختند همانند سایت خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران و یا خبرگزاری دانشجویان ایران، با توجه به امکاناتی که داشتند توانستد رکوردهای خوبی را تجربه کنند. اما سایت www. Jammejamdaily.net در ایام نوروز توانست بالاترین میزان بازدیدکننده را از ابتدای فعالیت خود تجربه کند، از ابتدای نوروز 82 و با آغاز جنگ دوم خلیج فارس تا روز 15 فروردین بیش از 16074 کاربر اینترنتی از سایت بازدید کردند. بر این اساس تعداد درخواستهای کاربران مذکور نیز به رقم یک میلیون و 156 هزار و 838 مورد رسیده است.
اما رژیم صدام با سانسورهای شدیدی که در طول سالیان گذشته اعمال کرده بود، در عمل صحنه را به رسانههای غربی واگذار کرد. در مورد سایتهای اینترنتی نیز وضع به همین ترتیب بود. سایت رسمی خبرگزاری عراق حتی پیش از آغاز جنگ از کار افتاده بود. سایت رسمی صدام حسین نیز مدتها به روز نشده بود و به همین ترتیب اندک سایتهای رسمی دولت عراق از ارایه کوچکترین خدمات خبری باز مانده بودند. رژیم حاکم بر عراق که حتی مودم را با شرایط عجیب و بسیار مشکلی در اختیار شهروندان خود قرار میداد، هیچ گاه تصور نمیکرد که اینترنت بتواند بهترین و ارزانترین راه برای تبلیغ و ایجاد جنجال علیه نیروهای ائتلاف به شمار آید. همین سهلانگاریها باعث شد تا سایتهای عراقی در عمل هیچ قدم مثبتی برای دفاع از کشور خود برندارند.
از طرف دیگر، سایتهای طرفداران صلح که در روزهای اولیه جنگ سرد سر و صدای زیادی به راه انداخته بودند با مشاهده این که فعالیتهای آنان هیچ تأثیری در متوقف کردن جنگ نداشته است، رفته رفته بازدیدکنندگان خود را از دست دادند و روزه سکوت گرفتند.
از سایتهای بسیار اختصاصی این جنگ میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
سایت پوسترهای الکترونیکی ضدجنگ www.anotherposterfarpeace. com
سایتی که بانک اطلاعاتی از تعداد کشتهشدگان غیرنظامی عراقی را نگهداری میکرد و مرتب هم به روز میشد: www.ipaqbodycount.net
اما چه کسی نخستین بار اخبار جنگ را پخش کرد؟ در ساعت 35: 10 دقیقه بیستم ماه مارس 2003 soho. Com. Cn نخستین اخبار مربوط به جنگ عراق را در کشور چین پخش کرد.
نبرد دیجیتالی وبلاگها
وبلاگهایی که موضوع جنگ علیه عراق را پوشش میدادند، بیش از هر مکان دیگر اینترنتی، افزایش بیسابقهای را نشان دادند. بنا به گزارش CNN وجود Domainهایی مانند www.sgtstryker.com و www.blogsofwar.com که در هنگام جنگ، خدمات وبلاگ را به راحتی در اختیار کاربران میگذاشتند این امکان را به سربازان میداد که اخبار جنگ را به طور روزانه بر روی اینترنت قرار دهند.
در زمان جنگ تعداد افرادی که در داخل عراق امکان نوشتن و به روز کردن وبلاگهای خود را داشتند زیاد نبود. این افراد به دو دسته تقسیم میشدند: گروهی از خبرنگاران خارجی و گروهی از مردم ساکن عراق. در حقیقت از گروه ساکن در عراق تنها یک نفر به نام سلام، که معماری 29 ساله بود، وبلاگ خود را به روز میکرد. استقبال از سایت dear – read. Blogspot.com به قدری زیاد شده که BBC یک گزارش اختصاصی در مورد آن پخش کرد و همین گزارش صدها هزار بازدیدکننده جدید را از سراسر جهان به سوی این وبلاگ روانه کرد. یاداشتهای «سلام پیس» (سلام صلح) که نام مستعار این مرد عراقی ساکن بغداد بود تجربه زندگی در زیر بمباران، تأثیر جنگ بر زندگی روزمره و دیدگاه مردم عراق را تشریح میکرد.
اما وبلاگ خبرنگاران خارجی مقیم عراق نیز با استقبال خوبی همراه بود. در این میان وبلاگ گزارشگران BBC به نشانی www.bbc.uk/reportes یکی از بهترینها بود. مسوولان BBC به خوبی دریافته بودند که باید از جریان وبلاگ بهره لازم را ببرند. در مقابل، اقدام عجیب شبکه CNN در تعطیل کردن وبلاگ یکی از خبرنگاران خود تعجب بسیاری از مردم را برانگیخت. وبلاگ کوین www.kevinites.net که از شمال عراق گزارشهای جالبی به همراه عکس ارسال میکرد، هر روز بازدیدکنندگان زیادی را به سمت خود میکشاند اما مسوولان CNN که احتمالاً از ارسال گزارشهای مخالف سیاست دولت کشورشان، وحشت داشتند دستور تعطیلی آن را به کوین دادند.
وبلاگ فارسی زبان «روزها» roozha.blogspot.com نیز از جمله وبلاگهایی بود که محتوای آن مربوط به این جنگ میشد.
جنگ هکرها
همزمان با حمله آمریکا و انگلیس به عراق و حتی پیش از آن که موجی از جنگ دیجیتالی آغاز شد و فعالیت گسترده نفوذگران (Hackers) و خرابکاران شبکهای را به یکی دیگر از تبعات این جنگ تبدیل کرد. خبرگزاری رویتر گزارش داد حملات مخرب به سایتها و شبکههای رایانهای، دست کمی از حملات نظامی و فیزیکی به مواضع خاکی نیروهای مهاجم و عراق ندارد و این جلوه روشنی از جنگ دیجیتال (Cyber War) در عصر نوین بود. این تهاجم به طرز سرسامآوری شدت یافت و تعداد سایتهایی را که هر ساعت فعالیتشان مختل میشد، از شمارش خارج کرد.
بیش از ده هزار سایت توسط هکرها مورد هجوم قرار گرفتند و روزانه 2500 حمله هکرها در ارتباط با جنگ، از منابع دولتی آمریکا و انگلیسی گزارش میشد. BBC گزارش میداد از زمان آغاز حمله آمریکا به عراق آمار نفوذ به سایتهای دولتی و از کار انداختن آنها افزایش چشمگیری داشته است. در این میان سایتهای اسرائیلی در رأس هدف مهاجمان قرار داشت.
جالب است که طرفداران و مخالفان جنگ، هر دو همین روش را برای رساندن پیغام اعتراض خود به طرف مقابل انتخاب کردند. هکرهای سایتها را طی این جنگ میتوان به گروههای زیر تقسیم کرد:
ـ گروه اول، هکرهای آمریکایی که قصد ملحق شدن به نیروهای نظامی درگیر در جنگ علیه عراق را داشتند و به پست الکترونیکی سفارتخانههای عراق و سایتهای وابسته به آن حمله میکردند.
ـ گروه دوم، هکرهایی که به سایتهای منتشرکننده مطالب و اخبار مخالف با سیاست آمریکا، حمله میکردند.
ـ گروه سوم، گروههای مخالف جنگ که در سراسر جهان به منظور مبارزه با آمریکا به سایتهای آمریکایی حمله میکردند.
ـ و گروه چهارم، گروههای طرفدار صلح که صرفاً علیه جنگ فعالیت داشتند و به اقداماتی نظیر انتشار ویروسهایی که در هنگام فعال شدن خود به ارسال پیامهای ضد جنگ میپردازند، دست میزند. ویروس Lioten یا Iraq – oil ویروس canada, Porne و vote. D از ویروسهای مرتبط با جنگ عراق بودند.
شرکت امنیتی Zone – H در استونی که حملات تخریبی هکرها را علیه وبسایتها ردیابی و ثبت میکند، تنها در طول یک هفته از آغاز جنگ، حملات بسیاری را به بیش از 20 هزار سایت اینترنتی ثبت کرد؛ اکثر این اقدامات خرابکارانه به از کار افتادن وبسایتها منجر شده بود.
اما آنچه بیش از همه در خبرها به آن پرداخته شده، حمله چندباره نفوذگران آمریکایی با نام «میلیشای آزادیبخش ارتش سایبر» به سایت اینترنتی شبکه تلویزیون ماهوارهای «الجزیره» قطر بود. این سایت قربانی حملهای به نام Denial of Service شد. شبکهای که با پخش تصاویر سربازان کشته شده و اسرای انگلیسی و آمریکایی، خود را بر سر زبانها انداخت. با گذشت چند روز از حمله به این سایت، بخش انگلیسی آن هنوز آماده بازدید کاربران نبود.
بنابر اعلام سایت جستوجوی اینترنتی Alta Vista، الجزیره مکان هشتم ردهبندی بیشترین مراجعهکنندگان به سایتهایی را داشته است که در زمینه جنگ مطلب منتشر کردهاند. این شبکه خدمات ویژهای را نیز برای انتشار آخرین اخبار جنگ بر روی تلفنهای همراه در نظر گرفت که در بیش از 130 کشور جهان قابل دسترسی است و اطلاعات را به صورت متن در اختیار کاربران قرار میدهد.
الجزیره در جریان جنگ عراق بخش انگلیسی زبان سایت خود را نیز راهاندازی کرد. اما درست در اولین روز افتتاح بخش انگلیسی زبان الجزیره http:// English. Aljazeera.net نفوذگران فعالیت این سایت را متوقف کردند. در حالی که کاربران اینترنت با شنیدن افتتاح این بخش به این سایت هجوم آورده بودند، هکرها با مجموعه بیشماری از پستهای الکترونیکی ناخواسته سایت را هدف قرار دادند.
بازدیدکنندگان از این سایت یا به سایتهایی هدایت میشدند که پیغامهایی در طرفداری از آمریکا میفرستادند، یا سایتهایی را مشاهده میکردند که در آنها تصویر و پرچم آمریکا با نوشتهای به این مضمون که «اجازه دهید طنینانداز شود» دیده میشد و یا به سمت سایتهایی با محتوای پورنوگرافی منحرف میشدند. به گفته تحلیلگران هک شدن این سایت، به دلیل پوشش ویدئویی وضعیت جنگ، از جمله تصاویری از سربازان کشته یا اسیر آمریکایی بود. کلیپها، فایلهای صوتی و تصویری کم حجم و قابل دانلود مناسب، تصاویر و نوشتههای جذاب و مبتنی بر اصول ژورنالیسم الکترونیکی این سایت منجر شد تا سایت این شبکه از حجم بالای مخاطبان خاص و عام برخوردار شود.
«روبرتو پریتونی» مدیر شرکت امنیتی Zone – H میگوید: این تصویری از سرنوشت جنگ در دنیای آینده است.
Raha – sphere @ yahoo.ca
در تهیه این گزارش از منابع زیر بهره گرفته شد:
ـ اخبار تلکس خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران
ـ اخبار خبرگزاری AFP
ـ سایت شبکه خبری Aljazeera
ـ اخبار شبکه خبری Foxnews
ـ اخبار شبکه خبری CNN
ـ نشریه الکترونیک JameJam Online
ـ اخبار شبکه خبری BBC
ـ اخبار رادیو BBC
منبع: / فصلنامه / پژوهش و سنجش / 1382 / سال دهم، شماره 34، تابستان ۱۳۸۲/۰۰/۰۰
نویسنده : رها خرازی
نظر شما