خزان دیکتاتورها در بهار بیداری ملتها
در پی فرار علی عبدا... صالح به ریاض، موجی از شادی و جشن و پایکوبی سراسر یمن را در بر گرفت. مردم مصمم که تحت هیچ شرایطی، خیابانها را ترک نکردند و به مبارزه علیه صالح ادامه دادند، پس از فرار مبارک، سومین دیکتاتور را در تحولات کنونی دنیای اسلام وادار به گریختن از قدرت کردند.
این موفقیت مخالفان در یمن، نشان داد مردم اگر متحد و مقاوم باشند، حاکمان وابسته با وجود برخورداری از قدرت و حامیان منطقه ای و جهانی، نمی توانند در مقابل خواست ملتها ایستادگی کنند و ناگزیر و بر خلاف میلشان، باید به مطالبات مردم تن دهند و کشور را ترک کنند. اقدام مردم در صنعا را می توان سومین پیروزی تحولات اخیر قلمداد کرد که انتظار می رود مبارزات مردم در لیبی و بحرین نیز گامهای بعدی بیداری اسلامی باشد. به این ترتیب، پس از زین العابدین بن علی و حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر علی عبدا... صالح سومین رهبر عرب است که ظرف چهار ماه گذشته، قدرتش را به دلیل اعتراضهای مردمی از دست می دهد.
فرار صالح با بهانه مداوای بیماری، خروج آبرومندانه از قدرت بود. پس از عقب نشینی نکردن مردم و بی حاصل بودن طرحهای میانجیگری شورای همکاری خلیج فارس، تنها گزینه مطرح خروج رئیس جمهور یمن بود که بنا به باور اکثر کارشناسان سیاسی با توجه به اینکه تعداد زیادی از نزدیکانش به همراه او از کشور خارج شده اند، حاکمیت 32 سال خاندان صالح در یمن پایان یافته و بزودی در این کشور انتقال قدرت صورت خواهد گرفت.
نقش عربستان سعودی در تحولات دنیای اسلام از جهات متعددی قابل اعتناست. این کشور اکنون افزون بر اینکه به عنوان پایگاه سوق الجیشی آمریکا در منطقه شناخته می شود، پناهگاه دیکتاتورهای فراری و رانده شده نیز قلمداد می گردد. ریاض علاوه بر نگرانی گسترده از مناطق شرقی این کشور، فراتر از لشکرکشی به بحرین، وعده مساعدت 4 میلیارد دلاری به شورای عالی نیروهای مسلح مصر داده است. همچنین، عربستان سعودی 20 میلیارد دلار کمک مالی بلاعوض به بحرین و سلطان نشین عمان برای اجرای طرحهای اشتغالزایی ارائه کرده است. خروجی این اقدامها، بیانگر این واقعیت است که اکنون ریاض ضمن طرفداری از زمامداران وابسته، مأمن چهره های منفور ملتهای عرب گردیده و با همراهی آمریکا، در مقابل خیزش اسلامی و عربی قرار گرفته است. اما حاکمان سعودی باید بدانند خیزش اسلامی در عربستان نیز به همه این خیانتها پایان خواهد داد.
انقلابیون یمن، با عنایت به تحولات مصر و تونس پس از سقوط حاکمان وابسته آنها، قطعاً این دریافت را از رخدادهای سیاسی جهان عرب و بویژه یمن خواهند داشت که مطالبات انقلابی آنها در پیچ و خم رخدادهای پس از سقوط رئیس جمهور یمن، دچار مرور زمان نشود و آنها ضمن استقبال گام به گام از تحولات کنونی، همچنان خواسته های خود را در مسیر انقلاب و حداقل برگزاری انتخابات آزاد پیگیری کنند. شواهد این واقعیت را اثبات می کند که حضور میلیونی و چهار ماهه مردم در شهرهای مختلف یمن، اجازه مصادره انقلاب را به اپورتونیستها نخواهد داد.
آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز به درستی به این واقعیت میدانی دست یافته اند که پایگاه های آمریکا در جهان اسلام، یکی پس از دیگری از دست نشاندگان آنها تهی شده و این مردم هستند که نظام سیاسی خود را با ابتنا بر استقلال خواهی و کرامت انسانی بنیان می نهند. از سوی دیگر، تشدید موج اسلام خواهی به سرعت منطقه عربی را در بر گرفته و مردم مسلمان آماده هزینه های سنگینی برای رسیدن به نظامهای مستقل می باشند. این رخدادها دومینوی شکست برای نظام سلطه و همپیمانان آنها محسوب می گردد. روند این حوادث بیش از همه نگرانی رژیم صهیونیستی را افزایش می دهد با بازگشایی رفح و تظاهرات در روز نکبت و هجوم مردم به مرزهای اشغالی در روز نکسه (روز اشغال قدس)، موج بیداری اسلامی عرصه را بر تل آویو تنگ کرده و این تحولات افق امیدوار کننده ای را برای آینده فلسطین رقم خواهد زد، به گونه ای که مقام معظم رهبری در مراسم 14 خرداد امسال در مورد فلسطین تأکید کردند: «فلسطین تجزیه پذیر نیست و یکپارچه متعلق به مسلمانان است و بدون تردید به آغوش اسلام بازخواهد گشت.»
بنابراین، سیر تحولات در خیزشهای اسلامی بر اساس قراین موجود، چشم انداز روشنی را برای مخالفان حکومتهای استبدادی و وابسته ترسیم نموده است. اگر چه شرایط هر کشور ممکن است با دیگر نظامهای سیاسی متفاوت باشد، همگرایی ملتها و اراده مقابله با زمامداران دست نشانده، مخرج مشترک همه رخدادهای کنونی جهان اسلام است که الگوی کشورهای تونس، مصر و یمن در دیگر کشورهایی که مردم به پا خاسته اند، به نتیجه خواهد رسید.
منبع: / روزنامه / قدس ۱۳۹۰/۳/۱۶
نویسنده : غلامرضا قلندریان
نظر شما