موضوع : پژوهش | مقاله

تلاش عبث آل خلیفه برای بقا


خیزش مردمی‌علیه خودکامگی رژیم آل خلیفه در حالی وارد دومین ماه خود شد که موج سرکوب و ارعاب با شدت هرچه تمام‌تر از سوی نیروهای امنیتی بحرین و مزدوران خارجی دنبال می‌شود. انتفاضه اخیر بحرین، اولین قیام مردمی ‌در این کشور علیه استبداد نیست. بحرینی‌ها تاکنون پنج بار برای چشیدن طعم آزادی تلاش کرده‌اند که هر بار این خیزش‌ها با دخالت‌های خارجی ناکام ماند. به باور کارشناسان، جنس قیام مردمی ‌بحرین در این برهه با دیگر خیزش‌ها، متفاوت است. در مصر یا یمن اوضاع دشوار معیشتی و اقتصادی نیز در ایجاد انگیزه برای قیام مردمی‌ دخیل بود، اما شاهدیم در کشوری چون بحرین که دارای یکی از بالاترین نرخ‌های رفاه عمومی‌ است، مردم برای سرنگونی حاکمان خود بسیج شده‌اند. طبیعی است که مردم بحرین علیه استبداد، بی‌عدالتی و نبود آزادی قیام کرده‌اند و آنها در پس این خیزش اهدافی متعالی را دنبال می‌کنند. به باور بحرینی‌ها تاریخ مصرف حکومت آل خلیفه که از سال 1783 تاکنون زمام امور را در بحرین در دست دارد، به پایان رسیده است و حکومت یک اقلیت آن هم با زور و سرکوب دیگر جایگاهی در این کشور ندارد. براساس آخرین آمار بیش از 80درصد از جمعیت یک میلیون و 205هزار نفری بحرین شیعه هستند، اما حکومت مستقیماً توسط اقلیت سنی اداره می‌شود و به اکثریت شیعه اجازه دخالت در امور داده نمی‌شود. شخص شیخ حمدبن عیسی آل خلیفه نیز که از سال 1999 بر مسند قدرت است، از هیچ اقدامی ‌برای تحکیم پایه‌های حکومتی خود با استفاده از سرکوب مردم بحرین فروگذاری نکرده است. در حقیقت اوضاع سیاسی در بحرین بسیار پیچیده شده و به نظر می‌رسد که شالوده سیاسی این کشور در حال از هم گسستن است. در آخرین تحول و با خروج نمایندگان حزب وفاق ملّی، بزرگترین تشکل مخالف دولت بحرین از پارلمان، حتی جلسه نشست مجلس این کشور نیز لغو و اعلام شد تا اطلاع ثانوی پارلمان تعطیل است. جالب آنکه حکومت آل خلیفه برای قدرتنمایی دم از انحلال دو حزب اصلی مخالف، «عمل اسلامی» ‌و «وفاق ملّی» زد، اما سران دولت با بررسی دقیق شرایط متوجه شدند که منحل کردن این دو حزب، با خالی شدن بیش از 21 کرسی پارلمان مترادف است، از این رو از تصمیم خود عقب‌نشینی کردند. به باور کارشناسان، لشکرکشی اخیر بحرین به همراه دیگر متحدان این کشور علیه مردم بی‌دفاع، کاملاً نشان از متزلزل بودن پایه‌های حکومتی آل خلیفه دارد. پس از اینکه دستگاه‌های سرکوب بحرین که به وسیله مستشاران آمریکایی و انگلیسی آموزش دیده‌اند، نتوانستند به مردم بی‌سلاح چیره شوند، شاهد بودیم که آل خلیفه از عربستان، کویت و امارات استمداد کرد تا مردم کشورش را سرکوب کنند. پس از این اقدام، حمام خون در بحرین به راه افتاد. تاکنون دهها تن شهید شده‌اند و صدها تن دیگر مجروح؛ عده زیادی هم در بازداشت و تحت شکنجه نیروهای بحرینی و بیگانه قرار دارند، اما قلب انقلاب در بحرین با قدرت هرچه تمامتر می‌تپد و به نظر نمی‌رسد که آل خلیفه و بزرگترین متحدش یعنی رژیم آل سعود، این بار موفق به خاموش کردن آتش خشم مردم شوند. تحلیل‌گران بر این باورند که درخواست کمک از سعودی‌ها با هدفی خاص انجام شده و در پس این اقدام، توطئه‌ای مخوف نهفته است. در حالی که وهابیون سعودی خون شیعیان را مباح می‌دانند، نباید انتظار داشت که نظامیان عربستان با‌ترحم با معترضان غالباً شیعه بحرینی رفتار کنند. گویا آل خلیفه حتی حاضر است برای بقا، تمامی‌ شیعیان مظلوم بحرین را از لبه تیغ بگذراند. نکتة قابل تأمل در اینجاست که نهادهای امنیتی بحرین سعی دارند این موضوع را القا کنند که هدایت جریان اعتراضات در خارج از مرزهای بحرین است. این ادعا در حالی مطرح می‌شود که آل خلیفه برای سرکوب مردم کشورش به نیروی خارجی متوسل شده است. حال در این میان هر کشوری که نسبت به کشتار مردم بحرین معترض است، از سوی دولت بحرین و متحدان غربی آن به عنوان یک عنصر نامطلوب شناخته می‌شود. به عنوان مثال، در حالی که مردم و دولت کشورمان از حجم وسیع سرکوب در بحرین آزرده‌اند، شاهدیم که سردمداران حکومت آل خلیفه و برخی آژانس‌های خبری غربی، ایران را به دخالت در امور داخلی بحرین متهم می‌کنند. البته موضع‌گیری شفاف و دقیق دستگاه دیپلماسی کشورمان در این رابطه قابل تقدیر است. همواره سیاست جمهوری اسلامی ‌ایران مبتنی بر دفاع از مظلوم و مقاومت در برابر ظلم بوده و سخنان اخیر دکتر صالحی، وزیر امورخارجه کشورمان مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی ‌ایران نمی‌تواند در برابر تحولات بحرین بی‌تفاوت باشد نیز بازگوکننده همین سیاست است. از دیگر سو، زمانی که دولت عراق نیز به موج سرکوب در بحرین اعتراض می‌کند، سران عرب رأی به سنگ‌اندازی در مسیر میزبانی بغداد برای برگزاری اجلاس اتحادیه عرب می‌دهند. البته در این میان نباید نقش آمریکا و دیگر کشورهای غربی را در موج سرکوب و کشتار در بحرین فراموش کرد. استقرار ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در بحرین نیز سبب شده است تا سردمداران کاخ سفید نیز برای بقای حکومت آل خلیفه به عنوان نوکر حلقه به گوش واشنگتن، تلاش کنند. اگرچه برگ‌های تاریخ، استقلال بحرین را در سال 1971 نشان می‌دهند، اما به واقع این کشور پس از دهه 70میلادی دست به دست شده و از قیمومیت انگلیس خارج و تحت سلطه آمریکا در آمده است. بسیاری از محافل سیاسی نیز ابراز عقیده می‌کنند که شکل سرکوب مردم بحرین با هدف تضعیف شیعیان، در ابعاد وسیع صورت گرفته است. حمله به حسینیه‌ها، مساجد و حتی به آتش کشیدن قرآن‌ها، نمونه‌ای از این راهبرد خطرناک به شمار می‌رود. در حقیقت سران آن خلیفه و آل سعود نمی‌دانند که این اقدام، به شعله‌ور شدن آتش جنگ‌های فرقه‌ای در منطقه می‌انجامد و روزی بارقه‌های این آتش، دامان آنها را نیز خواهد گرفت. از طرفی اعلام موضع قاطع روحانیت شیعه چه در قم و چه در نجف، می‌تواند مایه دلگرمی ‌شیعیان مظلوم بحرین باشد. رد درخواست شاه سعودی برای دیدار با آیت‌الله‌العظمی ‌سیستانی نیز در همین راستا قلمداد می‌شود. این در حالیست که توطئه خاندان آل خلیفه، یعنی اعطای تابعیت بحرینی به اهل تسنن سایر کشورها به منظور برهم زدن موازنه اکثریت شیعه و اقلیت سنی است. طی چند سال اخیر دولت بحرین به بیش از 2000 سعودی تابعیت بحرینی داده است و این رقم در جمعیت کم این کشور، بزرگ به نظر می‌رسد. اعطای تابعیت مصنوعی، می‌تواند پیامدهای منفی بسیاری برای جامعه بحرین در برداشته باشد. بسیاری از مهاجران سعودی به بحرین از مفتی‌های تندرویی تبعیت می‌کنند که افکار آنها به شیوع سلفی‌گری و تروریسم در منطقه دامن خواهد زد. برخی از این مفتی‌ها حتی اصول اولیه دموکراسی را بر نمی‌تابند. اخیراً مفتی شهر مدینه صراحتاً تحزب را که مایه نشاط سیاسی یک کشور محسوب می‌شود، عامل اصلی فتنه و شر خوانده است. از این رو دور از ذهن نخواهد بود که در صورت ادامه روند ‌ترویج این افکار در کشورهایی مثل بحرین، آیندة تیره‌ای در انتظار منطقه باشد.
به هرحال مردم بحرین علی‌رغم سرکوب و کشتار، باز هم یک صدا، آزادی را فریاد می‌زنند و آل خلیفه نیز که با اتخاذ راهبرد سرکوب علیه قیام مسالمت‌آمیز مردم، از خطوط قرمز عبور کرده، و باید از این پس منتظر تاوانی بسیار سخت و کوبنده باشد و حتماً وعده خدا مبنی بر «وَیُوَفّی‌الصابِرون اَجرهم بغیر حساب» در مورد مظلومان بحرین عملی خواهد شد.

 


منبع: / روزنامه / اطلاعات ۱۳۹۰/۱/۲۹
نویسنده : آرش میری‌خانی
 

نظر شما