تروریسم: بیماری اساسی دستگاه
موضوع : پژوهش | مقاله

تروریسم: بیماری اساسی دستگاه

روزنامه شرق ، سه شنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۲ - ۲۱ شوال ۱۴۲۴ - ۱۶ دسامبر ۲۰۰۳

آنتونیو نگری ترجمه انوشیروان گنجی پور:

۱ _ طراحان حملات تروریستی همگی متعلق به قشر نخبه (خواص) اعراب بوده اند (فارغ التحصیلان علوم هوایی، با تحصیلات دانشگاهی در آلمان و آمریکا) آن ها به هیچ وجه به نفع مستضعفان این کارها را انجام نداده اند هر چندکه به نام آنها تمام شان کرده اند. درست مثل تمامی خواصی که سودای تبدیل شدن به طبقه حاکم را در سر می پرورند، از جمله بن لادن، شبکه القاعده و غیره. آنها می بایست برای رسیدن به این هدف حمایت بخش تعیین کننده ای از جامعه را به دست آورند. و قرآن برای این منظور کفایت نمی کند.

۲ _ درست به همین خاطر است که آنها مراکز قدرت اقتصادی و نظامی آمریکا را هدف خویش قرار داده اند. این مراکز به دلایلی که هر کس بدان واقف است آماج نفرت توده اعراب (نه فقط مردم عراق و فلسطین) هستند.

۳ _ آنها با این کار خویش واکنش آمریکا را که عبارت باشد از مجبور به انتخاب یک طرف کردن دولت های اسلامی و حتی حکومت های اسلام گرایی چون عربستان سعودی، پاکستان و امارات که به گونه ای مبهم میان اسلام و اتحاد با آمریکا بازی می کنند از پیش حدس زده اند. این انتخاب برای این حکومت ها قاعدتاً مذهب است، اما اتحاد با آمریکا انتخابی دردناک و مخاطره آمیز خواهد بود. اگر اتحاد خارجی گرانبهای خویش با آمریکا را حفظ کنند، توده مردم را از دست خواهند داد و برعکس.

۴ _ این بحران مشروعیت فرصت می دهد تا خواص «میانه رو» جای خود را به خواص اسلامگرایی بدهند که به هیچ وجه نه نظام نولیبرال را به پرسش می گیرند و نه حتی استیلای آمریکا را (به اعلامیه های بن لادن نگاه کنید که از سی. ان.ان پخش می شوند)، بلکه به انحصار قدرتی که توسط سلطنت های نفتی اعمال می شود اعتراض می کنند. [...]بن لادن و شبکه اش، برای براندازی سلطنت های منحط و جایگزین کردن جمهوری های دینی به توده ها تکیه می کنند.

۵ _ بنابراین نباید فریب خورد: اگر حملات تروریستی نمادهای قدرت آمریکا را آماج خویش قرارداده اند هدفشان به هیچ وجه متزلزل کردن آن نبوده است و یک دلیلش هم این است که اصلاً دیگر در شرایط جهانی شدن امروز یک قدرت مستقل و خودمختار آمریکایی وجود ندارد. تنها دلیل این حملات یک مسئله منطقه ای خاص جهان اسلام است: موضوع بر سر مشخص کردن قدرتی است که از این پس حاکمیت نولیبرالیسم در منطقه را تضمین خواهد کرد.

۶ _ کسانی که این حملات را انجام می دهند ظاهراً افراد شبکه بن لادن هستند که توسط سیا و دستگاه های مخفی پاکستان سازمان داده شده بودندتا به وسیله روش های تروریستی حکومت متمایل به شوروی آن زمان افغانستان را ساقط کنند. بدین سان آنها خود به یکی از هدف هایشان که همان پنتاگون باشد متصل هستند. آنها منابع مالی شان را از سوداگری سرمایه به دست آورده و از آزادسازی حرکت سرمایه در جمیع جهات سود می برند (آزادسازی ای که آمریکا به منظور پرداخت بدهی های عمومی و قرض های خصوصی سنگین اش به خاطر اوراق مشارکت به دنیا تحمیل می کند) تروریست ها بنابراین با برج های دوقلو و وال استریت غریبه نیستند.

۷ _ بن لادن و همدستانش بنابراین مخلوقات یا بهتر است بگوییم بیماری اساسی این دستگاه هستند. برای مبارزه با این دستگاه باید ارکان خاص آن را با کنترل تحرکات سرمایه و نابود کردن اتحادیه های سیاسی و اقتصادی ای که از آن حمایت می کنند (عربستان، پاکستان، امارات، خود طالبان و ...) نابود کرد. با این اقدام این دستگاه بخش بزرگی از قدرت اقتصادی و نیروی نظامی خویش را از دست می دهد. در مقیاسی وسیع خطر پذیری شرط حیات نظام سرمایه داری جهانی شده است. بدین معنا که حفظ این رژیم نه تنها مستلزم فقر و فلاکت روزافزون در جهان سوم و در میان طبقات مستضعف است بلکه ناامنی جهانی را نیز به همراه دارد. به زور پراکندن فلسطینی ها در اقصی نقاط عالم به این می انجامد که همه ما مانند اسرائیلی ها در ناامنی همیشگی زندگی کنیم.

۸ _ در جریان حوادث یازدهم سپتامبر مردم تمام جهان به خاطر طغیان یک گروه نولیبرال افراطی شگفت زده شدند. آتش جنگی که در چهار گوشه جهان زیر خاکستر است سرانجام سر تا سر گیتی را گرفته و منهتن مثل رام الله شده. گروه حاکم در آمریکا خود را آماده می کند تا سودهای سیاسی این نوع جنگ را برداشت کند آن هم پس از به جیب زدن سودهای اقتصادی آن و امثال بن لادن نیز چون گذشته از این سودها بی نصیب نخواهند ماند. این گروه حاکم حالت جنگی طولانی ای را در نظر گرفته (طبق گفته بوش، حداقل ده سال) که بسیج نیروهای دموکراتیکی را که از جریان سیاتل به این سو خود را مخالف جهانی سازی سرمایه داری اعلام می کنند بی نهایت دشوار می کند.

۹ _ باید به هر قیمت که شده به حالت جنگ دائمی که از این به بعد جهانی خواهد شد، پایان داد و شرایطی فراهم آورد که نه بن لادن و نه بوش اجازه تحمیل قدرت «بازار» بر مردم را به نام جنگ خیر بر ضد شر نیابند. جنبشی بر ضد خشونت و استبداد سرمایه بیش از پیش ضروری است، اگر که می خواهیم از امنیت زندگی و دموکراسی در سرتا سر گیتی دفاع کنیم. نظام سرمایه داری جهانی شده به خاطر خشونت و فقری که به بار می آورد بیمار است. اگر نمی خواهیم این نوع سرمایه داری نابودمان کند باید حرکت مردم را سازمان داد و همچنین در خلال مقاومت روابط اجتماعی جدیدی را خلق کرد.

منبع: tentz.com

نظر شما