روابط پنهان انرژی، فریب مردم دنیا
موج بیداری اخیر در کشورهای عربی اسلامی، از طریق تاثیراتی که در حوزه ارتباطات اقتصاد بینالمللی ایجاد کرد، مناسبات و روابط اقتصادی اروپا و آمریکا را نیز دستخوش تغییراتی کرده است. در خلال این وقایع، محدودیتهایی برای این جوامع در بهرهمندی از منابع و امکانات کشورهای عربی اسلامی ایجاد شده که در ساختار اقتصادی آنها تغییرات زیادی را ایجاد کرده است. از آنجا که ساختار سیاسی و امنیتی اتحادیه اروپا به طور مستقیم و غیرمستقیم متاثر از منافع اقتصادی آنان در جوامع عربی اسلامی و به طور کلی منطقه خاورمیانه است، در نتیجه تحت تاثیر شرایط فعلی منطقه، دچار بحران و آسیب شده است. اهمیت کشورهای اسلامی نفتخیز بخصوص منطقه خاورمیانه در تامین انرژی جهان بسیار حیاتی است.
غرب از تشنج و ناآرامی کشورهای اسلامی نفتخیز حراس دارد تا مبادا معادلات بین المللی انرژی بر خلاف منافع آنان تغییر یابد. لذا همیشه به دنبال ایجاد رابطههایی برای ایجاد و تحکیم پایه های امنیت انرژی در منطقه هستند. در این راستا همواره درصدد رهبری مسائل منطقه ای همچون مسئله اعراب و اسرائیل، اشغال عراق توسط آمریکا و انگلیس، دسترسی ایران به تکنولوژی هستهای و ... بودند و اکنون نیز بحث جدید بیداری و جنبش کشورهای اسلامی منطقه و تغییر مبادلات انرژی سناریوی جدیدی برای استکبار جهانی است.
لذا بیداری جهان اسلام و تغییر معادلات سیاسی-اقتصادی جهان باعث شده اثرات شگرفی روی معادلات اقتصادی بگذارد. بحث ذخایر غنی انرژی جهان اسلام و اثر بیداری اسلامی بر روابط اقتصاد انرژی یکی از بارز ترین این تحولات است. تحولات منطقه باعث تغییر در عرضه و تقاضای کل و ایجاد نوسانات قیمتی و ایجاد نا اطمینانی و ریسکدار بودن معاملات در بازار نفت و انرژی جهانی شده است که در ذیل این بعد را اجمالاً بررسی می کنیم. افزایش قیمت انرژی عامل دیگر بحران کنونی اقتصاد جهانی شمرده میشود، افزایش قیمت انرژی ضمن آنکه به گرانی حاملهای نفتی مثل کود شیمیایی انجامیده حمل و نقل را نیز چه در خشکی چه در دریا افزایش داده و قیمت تمام شده کالاها را بالا برده است.
بالا رفتن بهای نفت، هم هزینه تولید محصولات زراعی را افزایش داده و هم هزینه حمل و نقل آنها را و در عین حال باعث شده تبدیل غلات به الکل برای مصرف آن به عنوان سوخت اتومبیل روز به روز سودآورتر شود.
افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی باعث شده دولتهای مختلف در سراسر جهان اقدام به اصلاح قیمت فرآوردههای نفتی و به طور خاص افزایش قیمت بنزین، گازوئیل و حتی گاز کنند. این اقدامات و تصمیمات نه تنها باعث نارضایتی مصرفکنندگان شده بلکه در مواردی منجر به بروز تظاهرات و ناآرامی های شهری نیز شده است و اکنون بر اثر تغییر معادلات سیاسی-اقتصادی خاورمیانه موج نارضایتی از افزایش قیمت سوخت در گوشه و کنار دنیا روز به روز شدت میگیرد.
اعتصابهای زنجیرهای در کشورهای جنوب اروپا پس از ماهیگیران فرانسوی و اعتصاب چند روزه آنها در اعتراض به افزایش قیمت گازوئیل، کامیونداران، دریانوردان و ماهیگیران اسپانیایی و پرتغالی نمونه هایی از این موج نارضایتیهااست. همچنین رانندگان اتوبوس در بلغارستان نیز ضمن تظاهراتی تهدید کردند که اعتصاب خواهند کرد. در مسکو نیز در اعتراض به افزایش قیمت سوخت، راهپیمایی کردند. این در حالی است که روسیه دومین تولید کننده و صادرکننده نفت در جهان است.
در کشور آمریکا نیز دولتمردان آنها سالهاست که میکوشند برای جلوگیری از افزایش تقاضای مصرف بنزین، قیمت این فرآورده را افزایش دهند. اما مخالفت مردم با این سیاست مانع کار میشود و سیاستمداران نیز پاسخی برای مردم ندارند. زیرا ترجیح میدهند به مردم نگویند هر اندازه تقاضا افزایش یابد در نهایت امنیت آمریکا به مخاطره میافتد. از این نظر آمریکا سیاست گسترش منابع انرژی را در پیش گرفت. زیرا به هر صورت تولید این کشور محدود است و کشورهایی مانند ونزوئلا و کشورهای آمریکای لاتین و روسیه و آفریقای غربی نیر تولید محدود دارند و به همین دلیل وقتی نیجریه از خروج از اوپک سخن گفت آمریکا استقبال کرد و اعلام کرد که همه نفت تولیدی این کشور را میخرد. با این همه، آمریکا میداند که بدون نفت خاورمیانه قادر به ادامه حیات نیست، بنابراین تصمیم گرفت از داخل منطقه خلیجفارس و با تکیه کمتر بر عربستان، به منابع انرژی دست یابد. به همین سبب وارد عراق شد تا با دسترسی به این منبع بتواند تشنج احتمالی در عربستان را پشت سر بگذارد. البته نه اینکه عراق را جایگزین عربستان کند، بلکه تنها با این هدف که منبع دیگری در دسترس داشته باشد. به همین دلیل، روی نفت عراق و افزایش تولید آن تاکید میکند.
منبع: / روزنامه / رسالت ۱۳۹۰/۷/۱۱
نظر شما