ناباکو در پیچ سیاست و خم امنیت
به دنبال بروز مشکلات و چالشهای گازی چندباره میان روسیه با اکراین و بلاروس و تبعات منفی آن برای کشورهای اروپایی، اتحادیة اروپا موضوع تأمین امنیت انرژی از طریق متنوع کردن مسیرها و منابع تأمین انرژی خود، برای کاهش وابستگی به روسیه را به صورت جدی مطمحنظر قرار داد. در این میان، احداث خط لولة گازی ناباکو به طور جدی توجه اتحادیة اروپا قرار گرفت تا با انتقال منابع انرژی دریای خزر به اروپا از صدمات ناشی از بازی سیاسی مسکو با گاز کاسته شود. با این وجود، هرچند کشورهای مختلف برای همکاری با این خط لوله چه از نظر ترانزت و چه برای تأمین منابع آن اعلام آمادگی کردند، اما موضوع تأمین گاز این خط لوله همچنان محل بحث و تردید طرفداران ساخت این خط لوله است.
طرح خط لوله ناباکو که قرار است منابع گازی مناطق آسیای مرکزی، قفقاز و حتی خاورمیانه را از خاک ترکیه به اروپا منتقل کند، از ابتدا با چالش همزاد بوده است. استارت این اندیشه که خطی به نام ناباکو باید شکل بگیرد با چالشی به نام «تامین امنیت انتقال انرژی به اروپا» زده شد که برای نجات از امپراطوری انرژی روسیه طراحی شد. بازگشت روسیه به اندیشه اوراسیاگرایی از ابتدای هزاره سوم، مقابله سیاست مداران این کشور با گسترش اندیشهها و روشهای غربگرایانه در منطقه اوراسیا، نفوذ سیاسی اروپا در این منطقه که با ابزار اقتصاد انجام میشد، تمایل پیدا و پنهان برخی از احزاب، گروهها و طیفی از مردم منطقه به سمت غرب، طراحی تغییر رژیم های منطقه به ضرر روسیه و ... عاملی شد تا مسکو بازی گازی بزرگی را علیه اروپا ایجاد کند تا در کنشی متقابل امنیت این اتحادیه را به سخره بگیرد. در این شرایط بود که اتحادیه اروپا با حمایت آمریکا طرح ناباکو را بر سر زبان ها انداخت و برای اجرایی شدن آن دست به دامان ترکیهای شد که خود می توانست چالش دیگری را رقم بزند.
اما و اگرهای ناباکو
روسیه اگر چه به لحاظ داخلی با مشکلات دست و پا گیری روبرو است که اقتصاد بیمار (دولت رانتیر) تنها یک نمونه از آن است اما در فکر بازگشت به گذشتهای است که پیشتر دنیا از آن به عنوان یکی از دو ابرقدرت جهانی یاد می کرد. بنابراین این کشور دست کم در آینده قابل پیش بینی نمی تواند به متحدی استراتژیک برای اروپا و آمریکا تبدیل شود. از این رو اتحادیه اروپا برای تامین امنیت انرژی خود که به امنیت سیاسی آن گره خورده است مجبور است به ناباکو بیندیشد و دست به دامان ترکیه شود. اما مشکلاتی که این راه جایگزین می تواند برای اتحادیه اروپا ایجاد کند دست کمی از مشکلات پیشین ندارد.
1. چگونگی تامین گاز مورد نیاز و پمپاژ آن به خط لوله ناباکو: اکثریت منابع گازی ناباکو قرار است از آسیای مرکزی، قفقاز و به طور مشخص جمهوری آذربایجان تامین شود، که البته برای این طرح برخی از کشورهای خاورمیانه و حتی جمهوری اسلامی ایران نیز در نظر گرفته شده اند. اما مسئله این است که چین برای گاز آسیای مرکزی برنامه های میان و بلند مدت دارد که می تواند حجم وسیعی از گاز این منطقه را به شرق انتقال دهد. در آسیای مرکزی ترکمنستان به مدت ۳۰ سال٬ سالانه ۳۰ میلیارد متر مکعب گاز به چین صادرمیکند.(1)
وقتی این قرارداد را در کنار قرادادهای گازی ترکمنستان با روسیه و حتی ایران میگذاریم، این سوال ایجاد می شود که آیا ترکمنستان می تواند بخشی از گاز خود را به اروپا برساند. چین برای انتقال انرژی دیگر کشورهای آسیای مرکزی (2) و حتی قفقاز جنوبی مثل آذربایجان (3) نیز برنامه دارد تا این منابع را به سمت شرق سوق دهد. به گونهای که حتی موجب هراس متحد منطقهای خود یعنی روسیه شده است. اگر چه روسیه از تخلیه گاز منطقه و عدم امکان صدور آن به اروپا از طریق ناباکو خوشحال می شود چون این مسئله باعث میشود که اروپا باز هم به سمت مسکو دست دراز کند.
2. تغییر تیم و تغییر بازی آمریکا: با حضور باراک اوباما در کاخ سفید چرخش هایی در سیاست آمریکا پیش آمد که برخی از معادلات پیشین را تحت تاثیر قرار داد. واشنگتن از آغاز سال 2009 برخی از هم تیمی های خود را تغییر داده است. این مسئله در منطقه قفقاز نیز رخ داده است. فاصله گرفتن آمریکا از جمهوری آذربایجان و همصدایی با ارمنستان با توجه به اینکه این دو از ابتدای فروپاشی شوروی و استقلال خود به خاطر مناقشه قره باغ در دشمنی مداوم به سر می برند، آذربایجان را به عنوان بزرگ ترین امید ناباکو، به این شک انداخته است که پای خود را از طرح انتقال گاز به اروپا پس بکشد.
امضای قرارداد گازی آذربایجان – روسیه و همچنین آذربایجان – چین و حتی ایران می تواند جایگزین مناسبی برای تامین منابع مالی باکو باشد. در واقع چرخش سیاسی آمریکا به سمت ارمنستان و حمایتش از بحث عادی سازی روابط ترکیه و ارمنستان که هنوز راه به جایی نبرده است، آذربایجان را به حلقه سیاسی روسیه و ایران نزدیک کرده است. تا جایی که باکو از طرح میانجیگری جمهوری اسلامی ایران در مناقشه قره باغ - دست کم در لفظ - موافقت کرده است.(4) این در حالی است که پیش از اوباما، آذربایجان به شکل تمام قد در صف آمریکا قرار داشت. این تغییر در دیگر کشورهای قفقاز جنوبی یعنی گرجستان نیز به چشم می آید. زیرا به نظر می آید در توافقی تاکتیکی که بین آمریکا و روسیه به وجود آمده است، مسکو کم کم متحدان منطقهای خود را پس می گیرد و گرجستان نیز به زودی به این جرگه میپیوندد.
چنین تغییراتی را در آسیای مرکزی و دیگر حوزه های سنتی روسیه می توان مشاهده کرد. در انقلاب های لالهای قرقیزستان (2005) و نارنجی اکراین (2004) آمریکا با تمام تیمهای اطلاعاتی و نهادهای گذار به دموکراسی خود منتظر یک اتفاق و اعتراض کوچک و ساده بود که راه دموکراسی را برای مردم این کشورها باز کند. بنابراین دستگاه قدرت را در این کشورها به نفع خود چرخاند. اما تحولات انجام شده در طول پنج سال و تغییر گرایش آمریکا به سمت روسیه به دلیل نیازی که به آن داشت، دموکراسی (دور از دسترس) را در این کشورها فدای منافع خود و مردم را قربانی خواسته هایی کرد که امروز برایش ارجحیت دارد. غربگرایان اکراینی و قرقیزی طی این مدت هر چه دلیل و برهان آوردند که انقلاب های رنگی خود را نجات دهند، در آمریکا گوش شنوایی نیافتند، زیرا آمریکا تمرکز خود را به جای دیگری معطوف کرده است. صدور قطعنامه 1929 علیه جمهوری اسلامی ایران(5)، تحویل ندادن سامانه موشکی اس 300 (6)، خلف وعده در راه اندازی نیروگاه بوشهر، عدم پذیرش عضویت دائم ایران در سازمان میان دولتی شانگهای و ... تنها نمونه های کوچک توافق روسیه، آمریکا و اسراییل است که ایران از آن متاثر شده است.
البته ممکن است این تغییر تیم در گستره وسیع تری نیز خود را به نمایش بگذارد که بستگی به این دارد که آمریکا تا کجا نیازمند همراهی روسیه در عرصه های منطقهای و بینالمللی و بازی خوانی این کشور از آمریکا در شورای امنیت باشد. آمریکا حتی ممکن است با فدا کردن اتحادیه اروپایی که نباید بار دیگر در عرصه نظام بینالملل و در برابر آمریکا قد بکشد ناباکو را نادیده بگیرد و کل اروپا را محتاج دیپلماسی گازی روسیه کند که در این صورت باید نگران دست درازی مسکو در صورتبندی نظام بینالملل باشد. برای درست یا غلط بودن این فرضیه فقط باید منتظر آینده بود تا مشخص شود کدام یک قربانی دیگری می شود، اتحادیه اروپا قربانی نزدیکی سیاسی آمریکا با روسیه یا برعکس و حتی ممکن است راه سومی پیدا شود. نوع برخورد آمریکا به اتفاق کشورهای تاثیرگذار درباره توافق تهران (تهران، آنکارا و برازیلیا) و نادیده گرفتن ترکیه که امروز خود را در تیم مقاومت (تنش اسراییل - فلسطین) قرار داده است، می تواند نمونه دیگری از این تغییر بازی و یارگیری واشنگتن باشد.
امید به ناباکو با قراداد گازی ترکیه – آذربایجان
آنکارا و باکو هفتم ژوئن (17 خرداد) سال جاری یک قرارداد گازی امضا کردند (7) که به زعم بسیاری از کارشناسان پروژه ناباکو را یک گام به جلو می برد. (8) این قرارداد در حالی بسته شد که سران برخی از کشورهای منطقه از جمله ایران، سوریه، روسیه، عراق، ویتنام، افغانستان، قزاقستان، مغولستان، کویت و چین برای شرکت در سومین نشست اجلاس امنیتی آسیا موسوم به ”همکاری متقابل و اقدامات اعتمادساز” در ترکیه حضور داشتند. قرارداد در استانبول به امضای تانر ییلدیز، وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه و ناطق علی اف وزیر انرژی آذربایجان رسید که برای نشان دادن حسن نیت و اهمیت موضوع، الهام علی اف، رییس جمهوری آذربایجان و رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه در مراسم امضای قرارداد حاضر بودند. (9)
قرارداد اخیر می تواند بار دیگر این امید را زنده کند که گاز اروپا از مسیری غیر از روسیه تامین می شود. با این وجود هنوز با مشکلات مواجه است که به راحتی نمی توان از آنها چشم پوشی کرد. مسئله امنیت در خاورمیانه و همچنین مناقشه قره باغ به آن گره خورده است که به سادگی قابل حل نیستند. یکی از دلایلی که در چند ماه گذشته باعث شد آذربایجان پای خود را از پروژه ناباکو عقب بکشد، گرایش ترکیه به سمت عادی سازی روابط با ارمنستان با حمایت کشورهای آمریکا، روسیه و برخی از کشورهای اروپایی بود. از سویی دیگر خاورمیانه مثل همیشه از امنیت به دور مانده است و این دو مسئله می تواند بحث انتقال گاز آذربایجان و قطر (و حتی دیگر کشورهای خاورمیانه) را با مشکل مواجه کند کشورهای ذی نفع باید تا سال 2014 راهکاری برای آن بیندیشند در غیر این صورت تمام تلاشهایی که از سال 2004 برای راه اندازی خط لوله ناباکو انجام شده با موانع بزرگ به نام امنیت (خاورمیانه) و مناقشه (قره باغ) مواجه خواهد شد.
البته نباید این مسئله را فراموش کرد که روسیه از وجود ناباکو زیان خواهد دید. اگر چه هر وقت سخن از پیشروی طرح ناباکو به میان می آید، روس ها به ظاهر از آن حمایت می کنند و به شیوه کاملا خونسرد می گویند ما از این مسئله استقبال می کنیم اما کمتر تحلیل گری می تواند این حرف های دیپلماتیک را باور کند. هنگامی که قرارداد اخیر بین دو کشور ترکیه و آذربایجان امضا شد ولادیمیر پوتین، نخست وزیر روسیه در ترکیه حضور داشت و آنچه که منعکس شد این بود که پوتین در این باره بسیار عادی رفتار کرد. اما پوشیده نیست که پروژه خط جنوب. (10) در رقابت با ناباکو در حال انجام است که اگر چه نسبت به ناباکو از بار امنیتی بیشتری برخوردار است اما به همان میزان از استقلال اروپا می کاهد. بنابراین روسیه سعی می کند از طرق مختلف برای ناباکو مانع بتراشد که بهرهگیری از تحولات سیاسی و همچنین استفاده از قرداد نفتی روسیه – آذربایجان از جمله آنها است. خط لوله قازی محمد – موزدک با مشارکت دو شرکت سوکار (آذربایجان) و گازپروم (روسیه) و با ظرفیت انتقال پنج میلیارد متر مکعب در سال، گاز آذربایجان را از طریق قفقاز شمالی به شمال روسیه وصل می کند. مدت قرارداد نیز از سال 2010 تا 2014 در نظر گرفته شده است.
تاثیر توافق ترکیه – آذربایجان بر قرارداد گازی تهران – باکو
بر اساس قرارداد گازی تهران - باکو که در سال گذشته به امضا رسید ایران برای تامین نیازهای گاز شهرهای شمالی خود از آذربایجان کمک می گیرد. طول این خط لوله گازی 5/1474 کیلومتر است که 5/296 کیلومتر آن در خاک آذربایجان و مابقی در خاک ایران است. این طرح بخشی از خط لوله گاز قزاق – آستارا است که در سال 1971 احداث شده است. حال پرسش این است که توافق گازی که بین ترکیه و آذربایجان پیش آمده تا مقدمهای بر انتقال گاز به اروپا باشد آیا می توان انتظار داشت به قرارداد گازی ایران و آذربایجان لطمه بزند.
در پاسخ به این پرسش می توان گفت که مقدار گازی که ایران علاقه مند است تا از آذربایجان وارد کند به اندازهای نیست که به منابع گازی این کشور برای راه اندازی پروژه ناباکو لطمه بزند بخصوص که به میزان تولید گاز میدان شاه دنیز آذربایجان خواهد شد.(11) بنابراین میزان نیاز و دریافت گاز ایران از آذربایجان به اندازهای نیست که قرارداد گازی آذربایجان – ترکیه به آن لطمه بزند. اما مسائل سیاسی و تحولات منطقهای و بینالمللی از جمله مواردی است که می تواند مانعی بر سر راه این قرارداد باشد. باید دید باکو تا چه اندازه از آمریکا و اروپا دور می ماند یا به آنها نزدیک می شود و همچنین نسبت به ایران چگونه میاندیشد.
نتیجهگیری
خط لوله ناباکو که قرار است با ارسال گاز آسیای مرکزی، قفقاز و خاورمیانه به اروپا از استقلال این اتحادیه در برابر فدراسیون روسیه حمایت کند در حال حاضر با دو مشکل عمده روبرو است که اگر نتواند آنها را تا سال 2014 (آغاز به کار اولین مرحله از طرح انتقال) برطرف کند با مانع مواجه خواهد شد. اولین مشکل مربوط به تحولات منطقهای و بینالمللی است که ترکیب بندی تیم های سیاسی منطقهای و حتی بینالمللی را به هم ریخته است. نمونه منطقهای این تحول، تلاش برای عادیسازی روابط بین ترکیه و ارمنستان است که واکنش تند جمهوری آذربایجان را به عنوان قطب انتقال گاز به اروپا به همراه داشته است. این مسئله نشان می دهد که قره باغ به عنوان یک مناقشه منطقهای چگونه به یک تصمیم فرامنطقهای گره می خورد.
نمونه بینالمللی آن را نیز همکاری و همراهی روسیه و آمریکا در قضایای چالش برانگیز بینالمللی مثل مسئله هستهای جمهوری اسلامی ایران است. نارضایتی روسیه از طرح ناباکو که معمولا پنهان نگاه داشته می شود، می تواند وجه المصالحه مسکو – واشنگتن قرار بگیرد. البته اگر ریاستارت (restart) آمریکا و روسیه به شات دان (shut down) منجر نشود. مشکل دوم جغرافیای ناامن انتقال گاز به اروپا است که در منطقه خاورمیانه بیشتر خود را نمایان می کند. به هر جهت این طرح بیشتر در مثلث روسیه، اروپا و ترکیه بازی میشود که بازیگردان آن در واشنگتن نشسته است. بنابراین منافع ملی، منطقهای و فرامنطقهای کشورهای تاثیرگذار و همچنین جهتگیریها و تحولات بینالمللی، آینده این طرح را رقم می زند.
منابع
1. China signs deal for 30 years of Turkmen gas, guardian, 25 June 2009
http://www.guardian.co.uk/business/2009/jun/25/china-turkmenistan-gas
2. Rovnag Abdullayev, President of State Oil Company of Azerbaijan, apa, 15 Sep 2009
http://en.apa.az/news.php?id=107666
3. ibid
4. Elkhan Polukhov, Azerbaijan's Foreign Ministry Spokesman, presstv, Sat, 27 Feb 2010
http://www.presstv.ir/detail.aspx?id=119584§ionid=351020101
5. Citing Iran’s failure to clarify nuclear ambitions, UN imposes additional sanctions, UN news center, 9 June 2010
http://www.un.org/apps/news/story.asp?NewsID=34970&Cr=iran&Cr1=
6. Russian officials confirm Iran sanctions block S-300 missile sale, Rionovosti, 11 june 2010
http://en.rian.ru/russia/20100611/159390025.html
7. Turkey, Azerbaijan sign Shah Deniz gas agreement, Today's Zaman, 07 June 2010
http://www.todayszaman.com/tz-web/news-212385-turkey-azerbaijan-sign-shah-deniz-gas-agreement.html
8. Turkey- Azerbaijan gas transportation agreement paves way for TAP, trendnews, 07 June 2010
http://en.trend.az/capital/pengineering/1701222.html
9. Turkey, Azerbaijan pen three strategic deals on Caspian gas, Today's Zaman, 07 June 2010
http://www.todayszaman.com/tz-web/news-212419-106-turkey-azerbaijan-pen-three-strategic-deals-on-caspian-gas.html
10. Putin unfazed by Azerbaijan-Turkey gas deal, news. Az, Tue 08 June 2010
http://www.news.az/articles/17106
11. Rovnag Abdullayev, president of Azerbaijan's state oil company SOCAR, news.az, 02 June 2010 http://www.news.az/articles/16753
منبع: / سایت / ایراس ۱۳۸۹/۴/۲۰
نویسنده : رضا حجت شمامی
نظر شما