انرژی هستهای و امنیت انرژی جهان
معاهده «ان پی تی» و پروتکل الحاقی حق کشورها برای داشتن تکنولوژی صلحآمیز هستهای را به رسمیت شناخته شده است. لذا به زیر سؤال بردن این حق امکانپذیر نیست. تاکنون نیز تلاش شده تا انگیزه کشورها زیر سؤال برده شود و نه حق آنها و از این طریق تکنولوژی هستهای در انحصار کشورهای خاص نگاه داشته شده است. برهمین اساس مهمترین استدلال مخالفین برنامههای هستهای جمهوری اسلامی ایران این است که ایران به دلیل داشتن منابع نفت و گاز به انرژی هستهای نیاز ندارد و عدم نیاز ایران به انرژی هستهای را دلیلی برای غیره صلحآمیز بودن انگیزه برنامههای هستهای ایران عنوان مینمایند. براین اساس مقامات آمریکا و اروپا در اکثر موضعگیریهای خود بر ضرورت جلوگیری از دستیابی ایران به تسیلحات هستهای تاکید میکنند و فشارهای موجود بر ایران در صدد دستیابی به تسیلحات هستهای است. در نقطه مقابل تمام تلاشها بر این بوده است که ایران از طریق اعتمادسازی وجود چنین انگیزهای را رد نماید. تاکنون کمتر تلاش شده نیاز ایران به انرژی هستهای و ضرورت داشتن تکنولوژی تامین آن به عنوان دلیل اصلی برنامههای هستهای جمهوری اسلامی ایران مورد تاکید قرار گیرد.
این گزارش تحقیقاتی تلاش دارد با بررسی اهمیت انرژی هستهای در آینده جهان براساس گزارشهای مستند بینالمللی و با توجه به مزایای آن، اهمیت دستیابی ایران و حتی حمایت از دیگر کشورهای جهان در استفاده از تکنولوژی صلحآمیز هستهای در تامین امنیت انرژی در جهان را مورد بحث قرار دهد. انگیزه اصلی، مطالعه و گردآوری مجموعهای قابل اتکا از دلایل دفاع از توسعه انرژی هستهای جهت حمایت از دیپلماسی هستهای ایران اسلامی است.
تمدن بشری پیوند ناگسستنی با انرژی دارد و مراحل مختلف تحول و پیشرفت در تمدن بشر با پیشرفت و تحول در دستیابی به انرژیهای جدید همراه بوده است. از کشف آتش تا کشف انرژی اتمی سیر پیشرفت تمدن بشر بر پیشرفت در دستیابی به انرژیهای گوناگون مبتنی بوده است. لذا اهمیت انرژی به عنوان نیروی محرکه تمدن انکارناپذیر است. بشر همواره از انرژیهای گوناگون استفاده نموده اما در هر برهه یکی از انرژیها نقش کلیدی (انرژی پایه) را ایفا کرده است. قرن نوزدهم قرن ذغال سنگ و قرن بیستم قرن نفت بود. اکنون سؤال این است که قرن 21 قرن چه خواهد بود؟
در قرن نفت به عنوان انرژی پایه بسیاری از جنگها، مداخلات سیاسی و نظامی، کودتاها و منازعات در جهان بر سرنفت روی داد. در قرن 21 منازعات بر سر چه خواهد بود و از این نظر وضعیت ایران چگونه است؟ حوادث سالهای اخیر بویژه پس از جنگ سرد پاسخ این پرسش را تا حدی میدهد. این تحقیق در پی بررسی این فرضیه است که انرژی پایه در قرن 21 انرژی هستهای خواهد بود و عمده منازعات و مداخلات سیاسی - نظامی پیرامون آن صورت خواهد پذیرفت و هدف آن در انحصار نگهداشتن منابع انرژی به عنوان نیروی محرکه اقتصاد جهانی است.
علت این موضوع به مزایای انرژی هستهای و نقشی که این انرژی در رهبری جهان میتواند ایفا کند باز میگردد. گرچه هنوز چنین استدلال میشود که هر کس بر نفت خلیج فارس به عنوان ذخیره انرژی جهان مسلط باشد بر جهان مسلط خواهد بود و اشغال عراق نیز بر همین اساس به عنوان تلاش آمریکا برای سلطه بر نفت تعبیر و تفسیر میگردد، اما با توجه به نزدیک شدن پایان عصر نفت این دیدگاه نمیتواند چندان درست باشد. با توجه به بهانه قراردادن برنامه هستهای عراق و فشار بر این کشور و فشار مشابه به کشورهای دیگر برای جلوگیری از دستیابی آنها به تکنولوژی هستهای و عدم همکاری کشورهای دارنده این تکنولوژی با کشورهای فاقد آن، این پرسش مطرح میشود که اگر دستیابی به تسلیحات هستهای موجب نگرانی است چرا دستیابی به تکنولوژی صلحآمیز هستهای تاکنون محدود شده و میشود؟ پاسخ این پرسش را باید در اهمیت تکنولوژی هستهای و نقش آن در جهان طی قرن 21 جستجو نمود. نگاه کشورهای پیشرفته به آینده تکنولوژی هستهای مؤید این موضوع است.
این تحقیق در سه قسمت ارائه میگردد: در قسمت اول مزایای زیست محیطی و اقتصادی انرژی هستهای مورد بررسی قرار میگیرد. در قسمت دوم نگرش کشورهای مختلف در خصوص آینده انرژی جهان و جایگاه انرژی هستهای بررسی خواهد شد. در قسمت سوم سؤالاتی در خصوص صحت و سقم نگرانیهای امنیتی در خصوص انرژی هستهای مطرح میگردد و در نهایت یک جمعبندی ارائه خواهد شد.
مزایای انرژی هستهای
1. مزایای زیست میطی
اگر تهدیدات امنیت ملی براساس میزان خطری که برای جان انسانها ایجاد میکنند تعریف شوند که در واقع چنین باید باشد، آلودگی محیط زیست یکی از عوامل تهدید کننده امنیت ملی کشورها به شمار میرود. قربانیان تروریسم در جهان بسیار کمتر از قربانیان ناشی از آلودگی محیط زیست است اما با توجه به اینکه آلودگی محیط زیست تهدیدی است که جان انسانها را به تدریج میستاند کمتر کسی نسبت به آن حساسیت نشان میدهد. اما اگر همان تعداد قربانی محیط زیست در طی یکسال به یکباره قربانی شوند طبیعی است که این موضوع به مهمترین تهدید امنیت ملی مورد توجه شدید جامعه جهانی قرار میگیرد. بنابراین تفاوت آلودگی محیط زیست با سایر تهدیدات ملی و بینالمللی نه در میزان تلفات انسانی و مادی بلکه در سرعت وارد آوردن چنین تلفاتی است. اگر درست ارزیابی شود تلفات ناشی از محیط زیست در برخی کشورها بیش از تلفات ناشی از برخی جنگهای داخلی و بینالمللی است که در صدر اخبار جهان قرار دارند.
هدف از این مقدمه تاکید بر این نکته است که مهمترین مزیت تکنولوژی هستهای مزیت زیست محیطی آن بوده است که سبب شده کشورهای پیشرفته به آن روی آورند. برای مثال حادثه دود بزرگ ناشی از مصرف زغال سنگ در لندن موجب کشته شدن 3900 نفر در یک شب در سال 1952 گردید.
انرژی هستهای آلودگی هوا و گازهای گلخانهای تولید نمینماید و با بارش بارانهای اسیدی که از نگرانیهای عمده کشورهای صنعتی در دهه 1970 و 1980 بود، منجر نمیشود. این موضوع از دلایل اصلی روی آوردن کشورها به انرژی هستهای، علیرغم قیمت بالای آن در ابتدا، بوده است. اکنون نیز به همین دلیل استفاده از این تکنولوژی برای کشورهایی که با مشکلات زیست محیطی مواجهاند امری حیاتی است. این معضل امروزه در کشورهای در حال توسعه وجود دارد و در صورت ادامه رشد مصرف نفت به میزان فعلی خطر ریزیش بارانهای اسیدی در این کشورها طی سالهای آینده تشدید خواهد شد. با توجه به اینکه انرژی هستهای دیاکسیدکربن تولید نمینماید، راهکار مناسبی برای حل معضل گرم شدن هوای زمین و حل مشکل گازهای گلخانهای به شمار میرود.
افزایش قیمت نفت و گاز طی سالهای اخیر نشانگر افزایش تقاضای جهانی و افزایش مصرف و در نتیجه افزایش آلایندههای محیط زیست میباشد. پیشبینی میشود تقاضای جهانی نفت تا سال 2025 به 120 میلیون بشکه در روز افزایش یابد. این به معنی این است که مصرف نفت تا سال 2025، 50 درصد افزایش مییابد. حتی با پیشرفت تکنولوژیهای موجود این افزایش موجب افزایش شدید آلایندههای زیست باشد. این روند در حالی طی میشود که براساس کنوانسیون کیوتو اکثر کشورها متعهد به کاهش مواد آلوده کننده محیط زیست هستند. لذا روند گرایش به انرژی هستهای در کشورهای در حال توسعه همانند کشورهای پیشرفته نه تنها طبیعی بلکه ضروری است و جلوگیری از دستیابی دیگر کشورها به تکنولوژی هستهای کمک به تخریب محیط زیست بینالمللی و تشدید فجایع ناشی از آن میباشد.
یکی از راهکارهایی که برای کنترل آلودگی محیط زیست در سطح بینالمللی مدنظر قرار گرفته و بر آن تاکید میشود جایگزین ساختن گاز به جای نفت میباشد. اما تجربه سالهای اخیر نشان میدهد که این جایگزینی گزینه مناسبی نمیباشد. اولا هر چند گاز در مقایسه با نفت آلودگی کمتری دارد اما همچنان در مقایسه با انرژی هستهای از آلودگی بسیار بیشتری برخوردار است.
دلیل دوم به ابعاد سیاسی موضوع باز میگردد. 38 درصد ذخایر گاز جهان در حوزه شوروی سابق و 35 درصد در خاورمیانه قرار دارد که هیچ یک گذشته با ثباتی نداشتهاند. حرکت فعلی جهان به سمت افزایش سهم گاز در انرژی جهان تنها مناقشات بر سر نفت را به مناقشه و رقابت بر سر گاز تبدیل مینماید. در این صورت مداخلات خارجی در خلیج فارس و مناطق گازخیز شوروی سابق تشدید خواهد شد و این منطقه همچنان آیندهای بیثبات خواهد داشت. این بیثباتی میتواند به تداوم عقبماندگی این منطقه از نظر اقتصادی، مهاجرت نیروی انسانی به اروپا و آمریکا و دیگر کشورها و همچنین گسترش حرکتهای افراطی و تروریسم طی قرن آینده دامن زند.
ضمن اینکه هرچند از وابستگی به نفت میکاهد اما بر وابستگی کشورهای پیشرفته به گاز افزوده میشود که باز هم در مناطق بیثبات جهان قرار دارد. لذا برای حل معضلات جهانی در یک چارچوب جامع باید استقلال انرژی کشورها افزوده شود و برای این منظور در حال حاضر گزینهای جز انرژی هستهای وجود ندارد.
تنها طی یک سال گذشته قیمت گاز در اروپا 59 درصد و در آمریکا 81 درصد افزایش و قیمت جهانی گاز 60 درصد افزایش یافته است اگر این روند در درازمدت ادامه یابد جایگزینسازی نفت به وسیله گاز مقرون به صرفه نمیباشد و حتی از نظر اقتصادی قدرت رقابت با سایر منابع انرژی از جمله انرژی هستهای را نخواهد داشت. ضمن اینکه در مقایسه با انرژی هستهای از آلودگی بسیار بیشتری برخوردار است.
2. مزایای اقتصادی
از نظر اقتصادی تا سالهای اخیر استفاده از انرژی هستهای به دلیل قیمت بالای آن زیاد مقرون به صرفه نبود. اما پیشرفت تکنولوژی هستهای از یک طرف موجب کاهش هزینههای تولید گردیده است و از طرف دیگر افزایش قیمت نفت به اضافه هزینههای زیستمحیطی ناشی از آن و همچنین وقوع بیثباتیهای متعدد در منطقه خاورمیانه که از تلاش برخی کشورها برای کنترل ذخایر انرژی جهان ناشی میشود، کشورها رفته رفته گرایش بیشتری به سمت استفاده از انرژی هستهای پیدا کردهاند. حوادث سالهای اخیر و نزدیک شدن پایان عصر نفت براساس آخرین یافتههای زمینشناسی این روند را تشدید کرده است.
از نقطه نظر عرضه، براساس تحقیقات و پیشبینیهای به عمل آمده، ظرف 15 تا 20 سال آینده نیمی از ذخایر شناخته شده و قابل پیشبینی نفت به اتمام خواهد رسید. این موضوع در خصوص گاز تا سال 2019 خواهد بود. تنها ممکن است به دلیل اکتشافات جدید این تاریخ چند سالی دیرتر باشد. عمر نفت با محاسبه میزان ذخایر موجود 43 و 67 سال و با احتساب ذخایر قابل پیشبینی، عمر نفت 67 و عمر گاز 150 سال پیشبینی میشود. این رقم در خصوص اورانیوم تا 500 سال است. هر چند حداکثر عمر زغال سنگ بیش از همه پیشبینی میشود و 1500 سال برآورد میگردد. اما با توجه به زیانهای زیست محیطی آن و مشکلات زیست محیط جهان امکان افزایش مصرف آن به شکل فعلی موجود نیست.
در خصوص نفت برخی دیگر معتقدند که نقطه اوج تولید زودتر از نقطه میانه مصرف منابع رخ خواهد داد و این نقطه سال 2008 خواهد بود. اگر این پیشبینی درست باشد ما کمتر از یک سال با سال 2008 فاصله داریم و میتوان گفت که از نظر روانی نقطه اوج تولید شروع شده و این موضوع ممکن است یکی از دلایل افزایش قیمت نفت باشد.
در چارچوب انرژیهای شناخته شده که میتوانند به عنوان انرژی پایه در جهان مطرح باشند عمر نفت کوتاهتر از همه است. لذا این نکته که عصر نفت به عنوان انرژی پایه رو به پایان است امری قطعی است. این در حالی است که امروزه تمدن بشری بیش از هر زمان دیگری به انرژی وابسته است و تصور جهان بدون انرژی امکانپذیر نیست و از میان انرژیهای شناخته شده تنها انرژی هستهای قابلیت جایگزینی نفت را دارد.
پیشبینی سال 2003 تحقیقات دویچه بانک این است که براساس تمامی احتمالات نبردی بر سر سهم منابع جهانی رو به کاهش انرژی بویژه نفت رخ خواهد داد. از نقطه نظر اقتصادی نقطه پایان عمر نفت مهم نیست بلکه نقطه اوج تولید نفت مهم است چرا که از آن زمان به بعد مبارزه بر سر منابع باقی مانده آغاز میگردد. از این نقطه به بعد تولید کاهش مییابد اما تقاضا برای آن باقی خواهد ماند و یا رو به افزایش خواهد بود و در اینجا است که واکنش شدید قیمتها و تحولات اقتصادی امکانپذیر است. اینگونه پیشبینیها و چنین چشماندازی است که قیمت نفت را به سطح بشکهای 70 دلار امروز رسانده بدون آنکه طی این مدت میزان مصرف به اندازه قیمت رشد داشته باشد. عدم تمایل کشورها به استفاده از منابع ذخیره برای کاهش قیمتها نیز نشان میدهد که یکی از دلایل افزایش قیمت میتواند تلاش برای ذخیره بیشتر باشد و نه صرفا افزایش مصرف.
توصیه نویسندگان تحقیق دویچه بانک این است که «سیاستمداران و شرکتهای آیندهنگر باید آمادگی لازم را برای مقابله با کمبود نفت و گذر از اقتصاد مبتنی بر نفت به اقتصاد مبتنی بر سایر منابع انرژی را داشته باشند. در حال حاضر به نظر میرسد سبدی از انرژیهای جایگزین نفت خواهد شد اما این تنها انرژی هستهای است که قادر است نقش انرژی پایه را در تامین انرژی جهان در قرن جدید ایفا نماید و این موضوع به دلیل مزایای اقتصادی آن است. این مزایا عبارتند از:
قابلیت رقابت: افزایش قابلیت رقابت انرژی هستهای با سایر انرژیها از مهمترین دلایل افزایش توجه کشورها به آن میباشد. کاهش قیمت انرژی هستهای و مقرون به صرفه شدن آن با گذشت زمان به دلیل پیشرفت تکنولوژی و حجم تولید بالای انرژی توسط نیروگاههای انرژی هستهای در مقایسه با سایر نیروگاهها از دیگر دلایل روی آوردن کشورها به انرژی هستهای است. برق هستهای یک تکنولوژی است که نیم قرن تجربه با خود به همراه دارد و موفقیت آن به اثبات رسیده و تحت شرایط مختلف میتواند برق لازم را با قدرتی قابل رقابت با سایر منابع تولید انرژی در اختیار افراد و شرکتها قرار دهد. به این ترتیب استفاده از این نوع انرژی برخلاف سایر منابع تولید انرژی در اختیار افراد و شرکتها قرار دهد. به این ترتیب استفاده از این نوع انرژی برخلاف سایر منابع تولید انرژی که همچنان گران تمام میشوند. به قدرت رقابت اقتصادی کشورها در عرصه بینالمللی صدمه وارد نمینماید. برای مثال یک تن اورانیوم که توسط سیستم AGR به انرژی تبدیل شده باشد میتواند انرژیی معادل 20000 تن زغال سنگ تولید نماید.
دوام: دومین مزیت انرژی هستهای مدت زمان دوام آن است. سوخت هستهای برای مدت زمان طولانیتری قابل استفاده است و ذخیرهسازی آن نیز آسانتر انجام میپذیرد. مدت زمان دوام این انرژی در مقایسه با سایر انرژیها نیز بسیار بالا است. برای مثال یک ناو هواپیمابر هستهای هر 25 سال یکبار مجددا سوختگیری مینماید در صورتی که کشتیهای دیگر هر هفته باید سوختگیری نمایند.
خودکفایی: مهمترین مزیت انرژی هستهای به امکان دستیابی به خودکفایی در زمینه انرژی باز میگردد. اگر سوخت هستهای بازیافت شده و اورانیوم و پلوتونیوم بدست آمده از طریق چرخه سوخت مجددا به راکتورها بازگردانده شود، برق هستهای به یک انرژی دارای منبع داخلی تبدیل میشود و به این ترتیب خودکفایی کشورها را افزایش میدهد. تکنولوژی چرخه سوخت در قرن 21 نقشی معادل پالایشگاه و منابع نفت در قرن 21 خواهد داشت و هر کشوری که از این تکنولوژی برخوردار باشد نه تنها از درجه بالایی از خودکفایی در زمینه انرژی برخورداراست بلکه میتواند تامین کننده منابع راکتورهای هستهای دیگر کشورها نیز باشد.
پراکندگی منابع: چهارمین مزیت انرژی هستهای از نظر اقتصادی به تنوع و پراکندگی منابع آن در سطح جهان باز میگردد. برخلاف نفت که منابع آن در یک سری کشورها میباشد منابع اورانیوم در سراسر جهان از جمله کشورهای پیشرفته پراکنده است. افزایش استفاده از انرژی هستهای موجب کاهش وابستگی این کشورها به منابع انرژی خارجی خواهد شد. علاوه بر این، در صورتی که انحصار تکنولوژی هستهای در دست کشورهای موجود باقی بماند وابستگی جهان معکوس میشود و حتی تولیدکنندگان امروز نفت، فردا به واردکنندگان انرژی هستهای از خارج تبدیل خواهند شد. لذابرق هستهای به امنیت عرضه انرژی و ثبات قیمت آن کمک مینماید چرا که از وابستگی به منابع انرژی فسیلی که قیمتهای آن در نوسان است و در مناطق بیثبات واقع شده میکاهد. همچنین انرژی هستهای کمک شایانی به تولید آب آشامیدنی و هیدروژن مینماید.
استفاده بیشتر از مشتقات نفت: یکی دیگر از مزایای انرژی هستهای به تفاوت آن با انرژیهای فسیلی از جمله نفت برمیگردد. در صورتی که همچنان مصرف نفت بخواهد با سرعت کنونی برای تولید انرژی ادامه یابد جهان از یکی از منابع مهم برای تولید سایر مشتقات نفت محروم خواهد شد. چرا که انرژی هستهای فاقد مشتقات دیگر است. در صورتی که نفت مشتقات فراوانی دارد که مورد نیاز بشریت میباشد. جایگزین ساختن انرژی هستهای به جای نفت برای تولید برق این امکان را فراهم میآید تا همچنان نفت بیشتری برای استفادههای دیگر در آینده موجود باشد. لذا این استدلال که ایران به دلیل داشتن ذخایر نفت نیازی به انرژی هستهای ندارد استدلال درستی به نظر نمیرسد. نه تنها ایران بلکه کشورهای دیگر نیز به دلیل ملاحظات زیست محیطی و نیاز به مشتقات نفت باید به طور جدی در بعد انرژی به فکر انرژیهای جایگزین باشند.
کاهش هزینه و مدت زمان ساخت: ششمین مزیت انرژی هستهای به پیشرفتهای تکنولوژیک و کاهش هزینه و مدت زمان لازم برای ساخت تاسیسات آن باز میگردد. یکی از مشکلات استفاده از تکنولوژی هستهای در گذشته طولانی بودن مدت زمان ساخت و گران بودن انرژی تولیدی بود. با پیشرفتهای تکنولوژیک این مشکل امروزه مرتفع شده است به طوری که گفته میشود تاسیسات جدید میتواند در مدت زمان کوتاهتری و با هزینه کمتر راهاندازی شده و برق ارزانتری را تولید نماید. برای مثال برخی شرکتهای فروشنده تاسیسات هستهای تولید انرژی از جمله BNEL-Westinghouse که مالکیت طرح راکتورهای AP1000 را دارد و AECL که راکتورهای پیشرفته CANDU را توسعه داده معادل تاسیسات گازی CCGTs تولید نمایند.
هرچند هنوز هزینه راهاندازی تاسیسات هستهای در مقایسه با سایر تاسیسات تولید انرژی بالا است اما بر خلاف آنها هزینه نگهداری و اداره آن پایین است. لذا در درازمدت هزینه انرژی به دست آمده از تاسیسات هستهای اگر ارزانتر از سایر منابع نباشد بیشتر نیست. در این خصوص اگر هزینههای تخریب محیط زیست و جبران آن را به هزینه تولید انرژی با استفاده ازنفت و ذغال سنگ بیافزاییم هزینه تولید آن به مراتب از هزینه انرژی هستهای بالاتر خواهد رفت.
ثبات قیمت: از نظر اقتصادی استفاده بیشتر از انرژی هستهای سبب خواهد شد تا فشار کمتری بر سایر منابع انرژی وارد آید و موجب ثبات قیمتها در بازار انرژی گردد. فراوانی و پراکندگی اورانیوم در سراسر جهان نیز نه تنها بهرهبرداری از آن را مقرون به صرفه میسازد بلکه سبب میشود تا اقتصاد جهانی از وابستگی به منبع نفت که دارای پیامدهای سیاسی است رها شده و با اتکای بیشتر به انرژی هستهای پیشبینیهای اقتصادی امکانپذیرتر گردد. با تغییر مبنای انرژی، ریسک عدم دسترسی به منابع و افزایش قیمت نفت و گاز به دلایل مشکلات سیاسی کاهش مییابد و اقتصاد جهانی مبنای به مبنای مستحکمتری برای برنامهریزی درازمدت و سرمایهگذاری دست مییابد. این تحول بویژه برای کشورهای در حال توسعه که فاقد منابع مالی کافیاند و تاثیر زیادی از تحولات اقتصادی ناشی از نوسانات قیمت نفت و گاز میپذیرند بسیار مفید خواهد بود.
علاوه بر این از آنجا که سهم سوخت در هزینه تولید برق هستهای کمتر از ده درصد است نوسانات قیمت اورانیوم تغییر چندانی بر هزینه تولید انرژی نخواهد داشت. لذا این امکان را فراهم میآورد تا قیمت انرژی از ثبات بیشتری برخوردار باشد و در نتیجه پیشبینی هزینه سرمایهگذاری در صنایعی که صرف انرژی زیادی دارند بهتر امکانپذیر میگردد.
امکان تامین نیاز فزاینده به انرژی: اگر تکنولوژی استفاده از هیدروژن توسعه بیشتری پیدا نماید و امکان استفاده از هیدروژن در ماشینهای امروزی به جای انرژیهای فسیلی فراهم گردد، نیاز به انرژی برق برای تولید هیدروژن افزایش مییابد که در این صورت تکنولوژی هستهای میتواند چنین نیازی را برآورده سازد.
بالاخره آخرین دلیل ضرورت سرمایهگذاری در انرژی هستهای و ضرورت جایگزین ساختن آن به جای نفت به افزایش تقاضا برای انرژی و مشکلات سرمایهگذاری در این زمینه باز میگردد. پیشبینی میشود تا سال 2025 تقاضا برای نفت به میزان 50 درصد افزایش یابد. البته روند افزایش فعلی تقاضا نشان میدهد که این حداقل افزایش تقاضا است و نه حداکثر. روند رشد اقتصادی در برخی کشورها گویای این واقعیات است که تقاضای واقعی برای انرژی در آینده بسیار از این بیشتر خواهد بود. اما با توجه به اینکه اکثر صنایع تولید نفت به دلیل کاهش سرمایهگذاری در برخی کشورها و عدم سرمایهگذاری در برخی دیگر به دلیل تحریم، فرسوده شده و یا طی 20 سال آینده فرسوده خواهد شد تامین تقاضای جهانی مستلزم افزایش صددرصدی سرمایهگذاری در این صنایع خواهد بود. چنین سرمایهگذاری با توجه به واقع شدن میادین نفتی در مناطق بیثبات و یا کم ثبات جهان و عدم وجود چشمانداز ثبات در این مناطق محقق نخواهد شد. لذا افزایش قیمت نفت و تشدید رقابت بر سر آن که به افزایش بیثباتی و کاهش سرمایهگذاری میانجامد ادامه خواهد داشت.
به این ترتیب تنها راه رهایی جهان از بحران انرژی افزایش سرمایهگذاری در زمینه انرژی هستهای خواهد بود. در صورتی که ایران بتواند اقدام به سرمایهگذاری در این زمینه نماید، نفت همچنان به عنوان یک منبع درآمد خوب برای کشور باقی خواهد ماند و در غیر این صورت ایران هم با بحران انرژی ناشی از افزایش مصرف روبرو میگردد و هم مهمترین منبع درآمد ارزی خود را از دست میدهد. در این صورت اگر جهان نتواند جایگزین مناسبی برای نفت بیابد خاورمیانه بیش از گذشته به عرصه رقابت بر سر منابع انرژی تبدیل خواهد شد. که این به نوبه خود به تشدید حرکتهای افراطی که امنیت جهانی را به خطر میاندازند خواهد گردید.
این مزایا از نظر کشورهای مختلف جهان پنهان نمانده است. کنفرانس بینالمللی برق هستهای که در 21 و 22 مارس 2005 در شهر پاریس فرانسه برگذار گردید دسترسی به انرژی را برای توسعه انسانی اساسی میشمارد و آلودگی هوا و خطرات ناشی از تغییرات جوی را یک نگرانی جدی تلقی میکند و از تمامی حکومتهای میخواهد تا به منظور سلامت محیط زیست زمین، انجام اقداماتی در این زمینه را در اولویت قرار دهند. این اجلاس همچنین تاکید مینماید که یافتن منابع انرژی متنوعتری برای تامین انرژی جهان در قرن 21 ضروری است.
در این قسمت در تایید دیدگاه فوق به نگرش کشورهای پیشرفته به انرژی هستهای و سیاستهای آنها در این زمینه اشاره میشود. اگر این فرض را بپذیرم که کشورهای پیشرفته منافع خود را میشناسند و دنبال مینمایند، آنچه آنها دنبال میکنند و دیدگاههایی که برای خود مطرح مینمایند میتواند نشانگر تحولات در زمینه بازار انرژی آینده و جایگزینسازی انرژی پایه در جهان باشد.
آمریکا: آمریکا 103 راکتور فعال انرژی هستهای دارد و در حال حاضر 22 درصد از انرژی مورد نیاز این کشور از منابع هستهای تامین میشود. بر اساس پیشبینی اداره اطلاعات انرژی آمریکا انتظار میرود طی بیست سال آینده تقاضا برای انرژی در آمریکا 50 درصد افزایش یابد. اگر این تقاضا بخواهد با استفاده از انرژی بدون آلودگی برآورده شود تنها انرژی هستهای از چنین پتانسیلی برخوردار است. آقای کین معاون موسسه انرژی هستهای آمریکا معتقد است که تنها انرژی هستهای قادر است الکتریسته تمیز، قابل اتکا، قابل قبول از نظر قیمت و سالم را به منظور تامین نیاز انرژی آمریکا تامین نماید. در حال حاضر برق هستهای دومین منبع تامین انرژی برق را در این کشور تشکیل میدهد. اگر تقاضا برای انرژی طی سالهای آینده از طریق انرژی هستهای تامین شود، این انرژی به منبع اصلی تامین انرژی آمریکا تبدیل میگردد. آقای سناتور کارپر پس از بازدید از تاسیسات هستهای این کشور در کمیته مقررات هستهای میگوید «به اعتقاد من مهم است که ما به راه خود به منظور اتکا به انرژی هستهای برای تامین بخشی از نیاز انرژی خود ادامه دهیم».
در حال حاضر شرکتهای آمریکایی با مشارکت دولت آمریکا امکان توسعه نسل بعدی راکتورهای هستهای را در دست بررسی دارند. در دهه گذشته تولید برق هستهای آمریکا افزایش زیادی داشته اما هیچ نیروگاه جدیدی ساخته نشده است. با این حال، بین سالهای 1994 تا 2004 میزان افزایش تولید انرژی هستهای آمریکا معادل ساخت 18 نیروگاه 1000 مگاواتی جدید بوده که این میزان صرفا با افزایش کارایی بدست آمده است. طی چهار سال گذشته کمیسیون مقررات هستهای تولید 2300 مگاوات انرژی هستهای را به تصویب رسانده و 1100 مگاوات دیگر را نیز در دست بررسی دارد.
ژاپن: در ژاپن 52 راکتور هستهای مشغول فعالیت هستند و ظرفیت تولید آنها 46 گیگاوات است. این میزان یک سوم تولید برق در این کشور را شامل میشود. بیشتر این راکتورها از نوع آب سبک هستند. چهار راکتور دیگر در دست ساخت است و هشت راکتور نیز در دست برنامهریزی میباشد. ژاپن پس از آمریکا و فرانسه سومین کشور از نظر میزان تولید انرژی هستهای به شمار میرود. با تکمیل تمامی این راکتورها تعداد راکتورهای هستهای ژاپن به 64 و ظرفیت تولید آنها به بیش از 60 هزار گیگاوات خواهد رسید. این در حالی است که نفت تنها ده درصد از انرژی برق مورد نیاز این کشور را تولید مینماید. با توجه به روند انتقال کارخانجات به خارج از ژاپن، و تبدیل چین و هند به مراکز تولید جهانی، افزایش تولید انرژی هستهای، روند کاهش جمعیت از سال 2007 و سرمایهگذاری ژاپن در حوزههای که نیاز به انرژی کمتری دارد. به نظر نمیرسد نیاز ژاپن به نفت رشد زیادی داشته باشد. براساس آمار سال 2002 میلادی 26/6 درصد برق این کشور از گاز، 22 درصد از زغال سنگ و تنها 10 درصد از نفت به دست میآید. با توجه به برنامههای تولید انرژی و چشمانداز مصرف ممکن است سهم نفت و زغالسنگ به دلایل زیستمحیطی از این هم کمتر شود.
با توجه به اهمیت امنیت انرژی، سیاست ژاپن اتکای بیشتر به انرژی هستهای و کاهش مصرف انرژیهای فسیلی است. سوخت هستهای برای مدت زمان طولانیتری قابل استفاده است و ذخیره سازی آن نیز آسانتر انجام میپذیرد. علاوه بر این اگر سوخت هستهای بازیافت شود و اورانیوم و پلوتونیوم بدست آمده از طریق چرخه سوخت مجددا به راکتورها بازگردانده شود، برق هستهای به یک انرژی دارای منبع داخلی تبدیل میشود و خودکفایی کشورها را افزایش میدهد.
ژاپن به منظور استفاده بهینه از انرژی و افزایش استقلال خود در این زمینه به عنوان یک سیاست ملی به توسعه برنامه چرخه سوخت هستهای مبادرت کرده و پیشرفتهایی نیز در زمینه چرخه سوخت و مدیریت پس مانده سوخت داشته است. ژاپن مصمم به بهرهبرداری از این منبع گرانبهای انرژی در قرن 21 است. قانون انرژی اتمی سال 1955 اصول استفاده از انرژی هستهای را تدوین میکند و این قانون تصریح مینماید که تحقیق، توسعه و بهرهبرداری از انرژی هستهای تنها برای اهداف صلحآمیز صورت خواهد گرفت.
انگلیس: گزارش منتشره توسط مجمع انرژی هستهای بریتانیا میگوید «انرژی هستهای تنها انرژی فاقد آلودگی و قابل رقابت با سایر انرژیها و دارای توان تولید زیاد است اما تنها به دلایل ایدئولوژیکی این گزینه کنار گذاشته شده است و یا چنین وانمود میشود.» این گزارش خواستار تجدیدنظر سریع انگلیس در سیاست کاهش سهم انرژی هستهای است که تاکنون دنبال میشده است و معتقد است که ادامه روند فعلی خطرات جدی برای انگلیس طی نیم قرن آینده به همراه خواهد داشت. تولید برق هستهای در حال حاضر از انتشار 12 تا 24 میلیون تن کربن در سال جلوگیری مینماید. انرژی هستهای از جمله معدود تکنولوژیهایی است که میتواند اهداف سیاست استراتژیک انرژی انگلیس را برآورده سازد و یا برای این منظور توسعه داده شود. ضمن اینکه پیشرفتهای بدستآمده در تکنولوژی همه به توسعه سایر بخشها از جمله دانش پزشکی و کشاورزی نیز کمک مینماید. این دستاوردها قابل انتقال به صنایع مختلف میباشد. علاوه بر این سرمایهگذاری بر تکنولوژی هستهای امکان بکارگیری بخش قابل توجهی از نیروهای تحصیل کرده را فراهم میآورد که در غیر این صورت امکان اشتغال آنها محدود خواهد بود.
چشمانداز آینده انرژی در جهان یکی از منابعی که برای پیشبینی بازار انرژی مورد استفاده قرار میگیرد سالنامه چشمانداز انرژی جهان است که توسط اداره اطلاعات انرژی آمریکا منتشر میشود. نگاهی به دیدگاههای موسسه انرژی هستهای آمریکا به سالنامه چشمانداز انرژی 2005 نشان میدهد که تا چه حد دیدگاههایی که در این گونه نشریات منتشر میشود ممکن است برای کشورها گمراه کننده باشد. این موسسه معتقد است که پیشبینیهای اداره اطلاعات انرژی دقیق و مبتنی بر واقعیات نیست. این نشریه پیشبینی نموده که کل تولید انرژی هستهای از 764 میلیارد کیلووات ساعت در سال 2003 به 830 میلیارد کیلووات ساعت در سال 2025 افزایش خواهد یافت. این اداره در سال 99 پیشبینی نموده بود که تا سال 2020 به میزان 5800 مگاوات از ظرفیت تولید انرژی هستهای کاسته خواهد شد. پیشبینی کاهش ظرفیت تولید انرژی هستهای در سالهای بعد نیز همه ساله به میزان کمتری ادامه یافت و تا سال 2002 به 9700 مگاوات رسید.
در سال جاری این روند معکوس شده و پیشبینیهای این نشریه افزایش محدودی را نشان میدهد که خود نشانگر نادرست بودن پیشبینیهای گذشته (و حتی پیشبینی فعلی) است. این نشریه پیشبینی نموده که تا سال 2025 به دلیل هزینههای بالای تولید برق هستهای هیچ نیروگاه جدیدی در آمریکا ساخت نخواهد شد. این در حالی است که بخشهای دیگر معتقدند تقاضا برای انرژی در آمریکا تا آن زمان 50 درصد افزایش مییابد و هیچ گزینهای جز انرژی هستهای وجود نخواهد داشت.
یکی از دلایل چنین پیشبینیهایی هزینه بالای تولید انرژی هستهای عنوان شده است. این نشریه معتقد است هزینه تولید هر کیلووات برق هستهای 1928 دلار خواهد بود. این برآورد با سایر برآوردها فاصله زیادی دارد. سایر برآوردهای هزینهای بین 1100 تا 1500 دلار برای هر کیلووات برق هستهای را برآورد مینمایند. مبنای این برآوردها پیشرفتهای تکنولوژیکی است که طی سه دهه گذشته در طراحی و ساخت راکتورهای هستهای بدست آمده و این تجارب میتواند هزینه ساخت آنها را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. این صرفا یک نظریه نیست و در حال حاضر نیروگاههای با این برآوردها در برخی کشورها در دست ساخت میباشد. مدل راکتور AP1000 وستینگ هاوس و مدل پیشرفته آب جوشان آژانس انرژی GE دو نمونه آن است.
هزینه هر کیلووات انرژی برق تولید شده توسط این راکتورها کمتر از 1400 دلار خواهد بود. و با ساخت دستگاههای بعدی این هزینه تا حدود 1000 دلار برای هر کیلووات کاهش مییابد که به خوبی با سایر نیروگاههای تولید برق قابل رقابت خواهد بود. براساس این ارزیابیها اگر هزینه تولید هر کیلووات انرژی هستهای 1250 دلار باشد تا سال 2020 حدود 23000 مگاوات بر ظرفیت تولید انرژی هستهای آمریکا افزوده خواهد شد و اگر هزینه تولید 1125 دلار باشد 62 هزار مگاوات بر میزان تولید افزوده میشود که این به معنی ساخت تعداد قابل توجه نیروگاه هستهای دیگر در آمریکا تا 2020 و برخلاف پیشبینی سالنامه چشمانداز انرژی 2005 است.
براساس برخی پیشبینیها مصرف جهانی انرژی از 1999 تا 2020، 60 درصد افزایش مییابد. بیشترین این افزایش در کشورهای جنوب شرق آسیا خواهد بود و این کشورها برای تامین تقاضا برای برق باید ظرفیت تولید خود را دو برابر افزایش دهند. در حال حاضر 80 درصد انرژی جهان از انرژیهای فسیلی بدست میآید که به شیوههای سنتی استفاده میشوند. این امر خطرات زیادی را برای محیط زیست جهان در پیدارد.
از دیدگاه گزارش تحقیقاتی دویچه بانک آلمان، آینده انرژی بدون سهم بالاتری برای انرژیهای تجدیدپذیر غیرقابل تصور است. این تحقیق تاکید میکند که آلمان و اروپا نباید منتظر رهبری سیاسی آمریکا در زمینه انرژی و تضمین ژئوپلتیکی این کشور بمانند. گامهایی باید برای مقابله با انحصار خطوط لوله گاز طبیعی باید برداشته شود تا رقابت امکانپذیر باشد.
در حال حاضر انرژی هستهای 12/6 درصد، گاز طبیعی 22/5 درصد، انواع ذغال سنگ 25/1 درصد، نفت 36/4 درصد و سایر منابع 3/4 درصد انرژی جهان را تامین مینمایند. با توجه به کاهش ذخایر نفت و گاز و نیاز به حل مشکلات زیست محیطی، انرژیهای فسیلی سهم بسیار کمتری در تامین انرژی آینده خواهند داشت. کاهش سهم نفت و ذغالسنگ و افزایش سهم گاز و انرژی هستهای طی دهههای آینده اجتنابناپذیر است.
از بعد تقاضا تا سال 2020 تقاضا برای انرژی در دو کشور هند و چین که یکسوم جمعیت جهان را در خود جای دادهاند به دو برابر افزایش مییابد. از بعد عرضه، ناتوانی اپک درافزایش تولید، بیثباتی عربستان، عراق، ونزوئلا، نیجریه و هدف قرار گرفتن منابع و خطوط انتقال نفت توسط تروریسم بینالمللی و.... همگی خطر کمبود نفت را موجب شده است. ضعف اپک نقش سفته بازان بینالمللی را در بازار نفت افزایش داده است. نفت هنوز به بالاترین قیمت خود نرسیده اما روند قیمتها سیر صعودی خواهد داشت. چشمانداز روشنی برای پایان این معضلات در آینده نزدیک به چشم نمیخورد. لذا بحرانهای سیاسی حتی اگر تشدید نشوند به صورت مهار شده ادامه خواهند یافت و این امر افزایش بیش از پیش قیمت انرژی را به همراه خواهد داشت.
نشانهها نیز حاکی از این است که اوج تولید نفت زودتر از پیشبینیهای انجام شده خواهد بود و برخی تحلیلها اواخر این دهه را به عنوان نقطه اوج تولید نفت به شمار میآورند. بنابراین براساس آنچه گفته شد دو تحول طی دو دهه آینده قطعی است. اول افزایش قیمت نفت و دوم جایگزینی انرژی هستهای به جای نفت طی سه دهه آینده. اما این تحولات تحولاتی بنیادین در عرصه بینالمللی به شمار میروند و همچنان که تجربه عراق نشان داد این زایمان انرژی جدید در جهان بدون درد نخواهد بود.
نگرانیهای امنیتی انرژی هستهای
مهمترین نگرانی در خصوص انرژی هستهای امکان استفاده غیر صلحآمیز از آن است اما به نظر نمیرسد که این نگرانی علت اصلی گسترش تکنولوژی هستهای باشد. همچنانکه گزارش سازمان انرژی انگلیس تاکید میکند «رابطه میان استفاده از علوم هستهای برای انرژی و تسلیحات رابطه پیچیدهای است. هر دو مبتنی بر شکاف هسته است اما سوخت هستهای از مواد قابل کاربرد در تسلیحات کاملا متفاوت است و تبدیل یکی به دیگری یک فرایند صنعتی دشوار (و به آسانی قابل کشف) میباشد. بنابراین کشوری ممکن است از انرژی هستهای برخوردار باشد اما فاقد تسلیحات هستهای باشد و برعکس... در عمل تمام کشورهایی که اقدام به توسعه تسلیحات هستهای نمودهاند این کار را از طریق برنامهای مجزا از برنامه انرژی هستهای انجام دادهاند». به همین دلیل است که آژانس انرژی اتمی از زمان تاسیس تاکنون موفقیت زیادی در جلوگیری از گسترش تسلیحات هستهای داشته است. در صورتی که این فرایند قابل تشخیص نباشد اساسا تدوین کنوانسیون منع گسترش و موجودیت آژانس بینالمللی انرژی هستهای به زیر سؤال میرود.
اکنون یا باید بپذیریم که فرایند دستیابی به تکنولوژی نظامی و غیر نظامی هستهای یکی است که در این صورت موجودیت ان پی تی و آژانس زیر سؤال میرود و این سؤال مطرح میشود که اگر این دو یکی است پس مجاز شمردن دستیابی به تکنولوژی هستهای در ابتدا اشتباه بوده و تدوین کنندگان ان پی تی از این موضوع مطلع نبودهاند. یا این مجاز شمردن امری صوری بوده که از ابتدا صورت پذیرفته و آنها به آن اعتقادی نداشتهاند. و یا خیر پیشگیری از گسترش تسلیحات از طریق نظام بازرسی امکانپذیر است و دلایل مخالفت کشورهای صنعتی با گسترش تکنولوژی هستهای در جای دیگری نهفته است.
سؤال دیگری که در اینجا مطرح میشود این است که اگر آژانس موفق نبوده و ان پی تی از ابتدا نادرست بوده، آژانس باید در انجام ماموریت خود ناکام مانده باشد. در این صورت این پرسش مطرح میشود که کدام یک از کشورهایی که زیر نظر آژانس به فعالیتهای هستهای مشغول بودهاند اقدام به استفاده نظامی از آن نمودهاند؟ آیا واقعا این کشورها هیچ انگیزهای برای این کار نداشتهاند؟ یا اینکه آژانس در جلوگیری از گسترش تسلیحات هستهای موفق بوده است؟
با توجه به اینکه استفاده نظامی عمدتا توسط کشورهای صورت پذیرفته که تحت نظارت آژانس قرار ندارند، این سؤال مطرح میشود که در این صورت چرا فشارها بر کشورهایی به عمل میآید که تحت نظارت آژانس قرار دارند؟ آیا هدف این تلاش در انحصار نگاه داشتن تکنولوژی هستهای با توجه به اهمیت آن در تامین انرژی جهان در آینده نیست و به نوعی تلاش برای کنترل انرژی آینده محسوب نمیشود؟
دیدگاهی که امروز بیان میشود این است که بازیافت موجب تولید پلوتونیوم قابل استفاده در تسلیحات هستهای میگردد و به گسترش تسلیحات کمک مینماید. اگر از نظر فنی این دیدگاه درست باشد پرسش اینجا است که مگر این یک کشف جدید است و در ابتدای تدوین ان پی تی و تاسیس آژانس متخصصین امر به آن واقف نبودهاند؟ در صورتی که با پایان یافتن جنگ سرد و اهمیت یافتن دستیابی به توسعه اقتصادی و تکنولوژیک، آیا دیدگاههایی که امروزه مطرح میشود به دلیل افزایش اهمیت انرژی هستهای در تامین انرژی موردنیاز جهان نیست؟
دولت آمریکا از زمان کارتر به بعد فشار بر کشورها به منظور عدم بازیافت را آغاز کرد. آمریکا، انگلیس و فرانسه از معدود کشورهای دارنده تکنولوژی بازیافت هستند و میتوانند خدمت تجاری لازم را به دیگر کشورها ارائه دهند و مهمترین مخالفین گسترش تکنولوژی صلحآمیز هستهای بویژه چرخه سوخت نیز کشورهای دارنده آن هستند. آیا نگرانی از گسترش تسلیحات هستهای در جهان محدود به این کشورها میشود و بقیه جهان از این بابت نگرانی ندارند؟
به طور کلی نگرانی از گسترش تسلیحات توسط کشورهایی که زیر نظر آژانس فعالیت مینمایند نگرانی بجایی به نظر نمیرسد. تسلیحات هستهای تنها یکبار و آنهم توسط آمریکا در جهان استفاده شد. امروزه اساسا ماهیت چالشهای امنیتی در جهان به گونهای نیست که تسلیحات هستهای در آنها قابل استفاده باشد. عمده جنگها داخلیاند و یا در یک منطقه محدودی جریان دارند که حتی اگر طرفین درگیر به تسلیحات هستهای دسترسی داشته باشند استفاده از آن برایشان میسر نیست.
به طور کلی تسلیحات هستهای تسلیحاتی بیمصرفاند که کشورهای دارنده نیز صرفا هزینه نگهداری آنها را میپردازند بدون اینکه این تسلیحات تاثیری بر امنیت ملی آنها داشته باشد. تجربه آلمان و ژاپن به عنوان کشورهای فاقد تسلیحات هستهای طی نیم قرن گذشته نشان میدهد که داشتن یا نداشتن این تسلیحات حتی از نظر پرستیژی کمکی به جایگاه بینالمللی کشورها نمینماید. ضمن این که این تسلیحات نتوانست مانع از فروپاشی شوروی شود بلکه به دلیل هزینههای بالای تولید و نگهداری آنها، به فروپاشی شوروی نیز کمک نمود. لذا به طور کلی دستیابی به تسلیحات هستهای جذابیت گذشته خود را از دست داده است. این گونه نیست که بسیاری از کشورها در پی دستیابی به آن باشند و باید تلاش شود تا از گسترش این گونه تسلیحات جلوگیری به عمل آید. حتی اگر رژیمهای کنترل نیز وجود نمی داشت بعید به نظر میرسد که بسیاری از کشورها درصدد دستیابی به آن برمیآمدند.
امروزه ماهیت چالشهایی که کشورها با آن مواجهاند نسبت به گذشته متفاوت است. دغدغه اصلی بسیاری از کشورها بویژه کشورهای در حال توسعه مشکلات اقتصادی است و نه امنیتی. و دستیابی به تکنولوژی نظامی هستهای کمکی به حل این معضلات نمینماید که کشورها درصدد آن باشند. برای مثال در ایران معضل بیکاری، فقر، مشکلات زیست محیطی و... از مشکلات مهم به شمار میرود. ایران اگر از سوی آمریکا تهدید نشود با هیچ تهدید امنیتی در منطقه پیرامون خود مواجه نیست که برای مقابله با آن به قدرت بازدارندگی بالا نیاز داشته باشد و حتی در خصوص آمریکا نیز این کشور علیرغم تهدیدهای لفظی که به عمل میآورد فاقد توانایی لازم برای ضربه زدن به ایران بدون پرداخت هزینههای آن است. بنابراین از نظر امنیتی روندهای جهانی و منطقهای به سمتی نیست که انگیزه لازم را برای دستیابی به تسلیحات هستهای فراهم آورد. به جز اقدامات آمریکا در اشغال عراق که از نیازهای اقتصادی این کشور ناشی میشد، از نظر بینالمللی روند دیگری که دستیابی به توانایی هستهای را توجیهپذیر سازد وجود ندارد. بنابراین تغییر رفتار آمریکا یکی از مهمترین راههای جلوگیری از گسترش تسلیحات هستهای در جهان میباشد.
نتیجه گیری
به طور کلی بررسی، وضعیت و چشمانداز انرژی جهان نشانگر افزایش جایگاه انرژی هستهای در سبد انرژی جهان میباشد. همچنین دیدگاهها و سیاستهای انرژی قدرتهای بزرگ نیز نشان میدهد که همگی در خصوص افزایش سهم انرژی هستهای در مجموعه منابع تولید انرژی اتفاق نظر دارند و سیاستهای خود برای آینده را نیز براین اساس تنظیم کردهاند. تلاش هند و چین برای دستیابی به منابع بیشتر نفت و گاز نیز یک تلاش کوتاه و میان مدت خواهد بود و این کشورها نیز در آینده بیش از پیش تلاش خواهند کرد تا بر انرژی هستهای تمرکز نمایند.
در این فضا به نظر میرسد تمرکز بر ارائه تصویری از ایران مبتنی بر منابع نفت و گاز داخل کشور و مناطق پیرامونی نه تنها مطلوب نیست بلکه به نظر میرسد اگر رقابت بر سر منابع انرژی در جهان افزایش یابد و به هر دلیل جهان نتواند در میان مدت منبع مناسبی برای کاهش وابستگی به نفت و گاز بیابد، ایران و منطقه پیرامونی آن بیش از پیش به عرصه رقابت و نبرد قدرتهای بزرگ تبدیل خواهد شد. کافی است تصور نمود که برخوردی میان چین، آمریکا، هند و اروپا در خلیج فارس و آسیای مرکزی و قفقاز بر سر منابع انرژی روی دهد. حداقل پیامد چنین برخوردی اشغال و تجزیه بیشتر کشورهای منطقه میان قدرتهای بزرگ خواهد بود.
بنابراین، ایران نه تنها باید هرچه سریعتر از وابستگی خود به نفت بکاهد بلکه باید از ارائه یک تعریف نفتی از خود نیز دوری نموده و در عین حال با غیر امنیتی ساختن خود و محیط پیرامونی و افزایش قدرت اقتصادی - تکنولوژیک و جایگاه منطقهای خود به موتور محرکه منطقهگرایی غرب آسیا تبدیل شود. با توجه به این روند، پذیرش هرگونه تعهد درازمدتی که مانع از توسعه توانایی ایران در زمینه تکنولوژی هستهای صلحآمیز شود خلاف منافع درازمدت ملی کشور خواهد بود.
(با توجه به اهمیت موضوع پیشنهاد میشود تحقیقات بیشتری در خصوص اهمیت اقتصادی انرژی هستهای یا به عبارت دقیقتر اقتصاد انرژی هستهای صورت پذیرد.)
پی نوشت:
1- Nuclear Energy Past, Present and Future, http://www.energy-choices.com/documents/Energy%20 Choices%20 Publications/energy-past-present-future.pdf
2- Ibid
3- BRITISHNUCLEAR INDUSTRY FORUM SUBMISSION TO THE ENERGY POLICY REVIEW
4- Ibid
5- Energy prospects after the petroleum age, http://www.dbresearch.de/prod/dbr-internet_de_prod/prod000000000181487.pdf
6- Ibid
7- Ibid
8- Ibid
9- International Ministerial Conference: Nuclear Power for the 21 st Century " , paris, 21 and 22 March 2005 , Final Statemetn.
http://www=pub.iaea.org/MTCD/Meetings/PDFplus/2004/cn122-final-statement.pdf
در راکتورهای AGR (gas- cooled reator) به جای اورانیوم طبیعی از اورانیوم سه درصد غنی شده استفاده میشود.
10- Nuclear Energy Past, Present and Future
http://www.niauk.org/downloads/energy-past-present-future.pdf
11- Sen Thomas R. Carper (D-Del) Hearing, Oversight on the Nuclear Regulatory Commission U.s Senate, Committee on Environment and public works subcomnmittee on clean air climate change, and Nuclear Safety , Washington, D.C May 20, 2004.
http://www.nei.org/documents/Hearing-Carper-5-20-04.pdf
12- International Ministerial Conference Nuclear Power for the 21 st Cen ury", Ibid
13- Nuclear Energy past, preent and future , Ibid
در خصوص مقایسه هزینه تولید انواع انرژی مراجعه کنید به:
the economioc future of nuclear power , http://www.anl.gov special-reprots/NuclEconSumAug04.pdf
15- Ibid
16- Ibid
17- International Ministerial Conference: "Nuclear Power for the 21 st Century" , Ibid
18- Statement for the record, submitted by ,MarvinS Fertel Senior Vice President, Nuclear Generation and Chief Nuclear officer
Nuclear Energy Institute, to the energy and Natural Resources Committee, United states senate, february 3, 2005.
http://www.nei.org/index.asp?catnum+4&catid+740
19- Statement for the record, submitted by Johan E. kane senior vice President Nuclear Energy institute to the energy and air quality subcommitee energy and commerce committee united states house of representatives february 16, 2005
20- Ibid
21- sen thomas r.carper (D-Del) , Ibid
22- statement for ghe record , submitted by John E. Kane, Ibid
23- John E. Kane, Ibid
24- Hajimu Maeda, (Commissioneer) Nuclear Energy in Japan Current status and future, japan atomic energy commissin.
http://aec.jst.go.ip/Jicst/Nc/iinkai/teiri/siry 02004/ketti/speech 040 627.pdf
25- Ibid
26- Ibid
27- british nuclear industry forum , submission to the energy policy review
28- statement for the record, submitted by marvin s. fertel, senior vice president, Nuclear ganeration , and chief Nuclear office Nuclear energy Institute , to the energy and Natural resources committee, united states senate, february 3, 2005.
29- Ibid
30- Ibid
31- shunsuk kondo, chairman, atomic energy commission of japan, opening address at the first panel Meeting on the role of Nuclear Energy for sustainable Development in asia, forum for Nuclear cooperation in Asia (FNCA), held in tokyo on october, 20, 2004
http://aec.jst.go. jp/jicst/nc/eng/2041020speech.pdf
32- enery prospect after the petroleum age, Ibid
33- Energy prospects ater the petroleum age , deutsche bank research, 2 december, 2004
http://www.euractiv.com/article?tcmuri= tcm:29- 133078-16& type+Analysis
34- Ibid
35- Nuclear Enegy past, present and Future, Ibid
منبع: / خبرگزاری / فارس ۱۳۸۵/۱۲/۱۴
نویسنده : نبی سنبلی
نظر شما