مدیر خوب خانواده
مدیریت بودجه خانوار و مدیریت دارایی های خانواده با توجه به ترجیحات فرد و خانواده تعیین می شود. شاید شیوه تهیه غذاها، استفاده بهینه از امکانات و وسایل منزل و پوشاک و وسایل شخصی هر فرد، نظارت و نگهداری و حتی قرار دادن وسایل، مراقبت از فرزندان و تأمین سلامت آنان، در مجموعه سرمایه های هر خانوار ناچیز و نادیده به حساب آید و فقط سهام اوراق مشارکت، پول و... به عنوان سرمایه در نظر گرفته شود، اما باید به این نکته توجه داشت که تولید مواد غذایی، البسه و دیگر مایحتاج و نیز جمع آوری و نگهداری وسایل شخصی و جمعی خانواده ها که نیاز به یک برنامه صحیح دارد به دست مدیر شایسته خانه، با کمترین هزینه، بالاترین مطلوبیت را در پی خواهد داشت. مدیر خوب خانواده باید بتواند در مواقع کمبود یا حذف بعضی امکانات، جایگزین مناسبی را انتخاب نماید، بدون آنکه تغییری در مطلوبیت ایجاد شود. مثلا اگر برنج گران یا کم میشود، سیب زمینی یا نان را جایگزین نماید، تا ضمن بر قراری تعادل بین درآمد و هزینه ها منبع تغذیه افراد خانواده تأمین گردد، البته رضایت خاطر یا مطلوبیت اعضای خانواده نیز مهم است.1
متأسفانه این روی سکه اغلب مغفول مانده و تنها به آن سوی سکه اقتصاد که ورود کمی پول به فضای خانواده یا به عبارتی کسب درآمد و تزریق پول است نگریسته میشود. بر این اساس روی آوری زنان به مشاغل بیرون از محیط خانواده که با اختصاصات وجودی او ناسازگار باشد، می تواند عوارض زیادی بر جسم و روان او داشته باشد. در ذیل به بررسی برخی از مشکلات زنان شاغل در فضای فکری اقتصاد اسلامی می پردازیم:
عوارض جسمی: تجربه و تحقیقات نشان داده است که زنان و مردان از لحاظ جسمی تفاوتهای فاحشی دارند، زنان نمی توانند مثل مردان فعالیت اجتماعی گسترده و وسیعی را داشته باشد، همان گونه که مردان نمی توانند در مسائل خانه و خانه داری ظرافت و لطافت زنانگی را داشته باشند.
لذا امروزه غربیان با سردادن شعار تساوی حقوق و تکالیف باعث گردیده اند زنان در مشاغل و محافلی که سازگاری با توانایی جسمی آنان ندارد وارد شوند. این یک امر مسلم و پذیرفته شده است که از نظر توانایی جسمی زن و مرد مساوی آفریده نشده اند.
عوارض روانی: از آنجا که زنان در فعالیتهای جسمی نمی توانند به پای مرد برسند، ممکن است دچار شکست های متعدد گردند، این امر سبب بروز بیماری های روانی در زنان می گردد.
زن از نظر فطری نیازمند محبت و توجه همسر می باشد. زنان در کشورهای غربی از این موهبت محروم هستند. این محرومیت شکست روحی و روانی به بار می آورد.
زن باید مادر باشد، تربیت و نگهداری از کودکان و پرداختن به امور منزل به روح و روان زن آرامش می دهد و اگر در اموری غیر از اینها مشغول گردد، سازگار با فطرت او نیست. این شکست های متعدد در اجتماع باعث عصبی، سادیسم، افسردگی،
خودمداری، وسواس، حالت روان پریشی و.. در زنان می شود.2
این بیماری توانایی جسمی و روحی زن را در حد بسیار بالایی کاهش می دهد. زن بهعنوان مادر و تربیتکننده باید دارای توانایی جسمی و روانی باشد تا بتواند امر دشوار تربیت را انجام دهد. بیماری روانی مادر، آثار سوء زیادی بر فرزندان دارد. کودکانی که در چنین خانوادههایی رشد مییابند، بیماری مزمن روحی والدین به آنها منتقل خواهد شد و آنها همیشه دچار نوعی فشار روحی و ناراحتی درونی خواهند شد.
این کودکان جسمشان ناتوان، بی حوصله، کسل، افسرده و منزوی و... می باشند. پیشرفت تحصیلی ندارند، احساس آزادی بیش از حد می کنند یا احساس قید و بند افراطی دارند.این نوع از فرزندان شخصیت خود باخته دارند و در اجتماع دنبال پناهگاه می گردند3.
البته لازم به ذکر است، بیماری های روانی ممکن است زنان را به انواع انحرافات اخلاقی نیز بکشاند. چنین مادری نمی تواند حق فرزند را به خوبی ادا نماید و این مسئله اثر نامطلوبی بر تربیت آنها دارد. به تدریج موقعیت و شخصیت خود را از دست
میدهند، سرو سامان دادن به زندگی را فراموش میکنند، عاطفه و شخصیتشان رنگ و شکل دیگری به خود میگیرد و به راهی میافتند که سادهترین تعبیر برای آن، راه ناسازگارانه است.4
البته لازم به ذکر است آثار بالا با فرض عدم رعایت ویژگیها و نیازهای روحی و روانی زنان در سیستم اقتصادی سرمایه داری است. اما اگر به این ظرافتها توجه شود و زمینه فعالیتهایی را که مخصوص محیط زنان است برای این قشر فراهم شود، در واقع شکوفایی قسمتی از استعدادها و تواناییهای جامعه مسلمین است. در تعالیم اسلامی می بینیم که حضرت زهرا علیهاالسلام کار خانه را تا جایی که برای افراد خانواده و حتی فرزندان شیرخوار، مطلوبیت و رضایت خاطر ایجاد میکرد، برنامه ریزی می فرمود. بلال می گوید: "روزی حضرت زهرا علیها السلام را دیدم که مشغول آرد کردن گندم بود در این هنگام فرزندش حسین گریه و بی تابی می کرد. خدمتشان عرض کردم: برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ حضرت فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید"5.
این مطلب بهترین الگو برای ایفای نقش مادر و توجه به نیاز عاطفی فرزند و انتخاب صحیح در تخصیص و بهینه سازی اقتصادی است؛ چرا که با این کار حضرت زهرا علیهاالسلام توجه به رضایت خاطر و مطلوبیت فرزند شیر خوارش را بر ادامه کار منزل ترجیح داد که نتیجه این تلاش ها، پرورش منابع و سرمایه های انسانی است؛ آن گونه که همین فرزندان در جهت برقراری عدل و داد و عدالت اجتماعی و اقتصادی و... از تربیت و تعلیم کامل بهره مند شدند و جامعه را نیز رهبری نمودند.
لذا در می یابیم که اولویت برای زنان جامعه اسلامی در هر حالی استحکام بنیانهای خانواده، رشد و تعالی روحی ومعنوی افراد خانواده در محیطی روحانی و تربیت فرزندانی کارآمد برای نظام جامعه اسلامی است.
پی نوشتها :
1- اقتصاد خانواده، ص 28
2- کودک و خانواده نابسامان، ص 197
3-همان-ص196
4- فصلنامه علمی فرهنگی بشری-سال اول/شماره 2/ زمستان 89/ ص151
5- ذخایر العقبی، ص 51
منبع: / روزنامه / رسالت ۱۳۹۰/۷/۹
نویسنده : زینب میری
نظر شما