موضوع : پژوهش | مقاله

رویکرد ما به اقتصاد؛ جهاد الهی

هر ساله رهبر معظم انقلاب، درابتدای سال، مهمترین محور راهبردی کشور را با نامگذاری ‌آن‌ سال تعیین می‌کنند. مقام معظم رهبری همزمان با تحویل سال نو، در پیام نوروزی خود، سا ل 90را به‌ عنوان سال «جهاد‌ اقتصادی» نامگذاری کردند. حکمت نامگذاری امسال به‌عنوان سال جهاد اقتصادی، روشن است و مقام معظم رهبری با در نظر گرفتن موقعیت کنونی اقتصاد کشور با توجه به اجرا شدن قانون هدفمندی یارانه‌ها و نیاز به شکوفایی هرچه بیشتر علمی در سال 90، این تصمیم را اتخا ذ نموده اند. شایان ذکراست ‌که خودکفایی و استقلال اقتصادی کشور با تدوین یک الگوی صحیح امکان‌ پذیر است، آبادانی کنونی کشور، حاصل عبور موفقیت آمیز ملت ما از موانع بسیار زیاد اقتصادی است که به واسطه تحریم‌ها پیش آمده بود و نیاز است که با تداوم روند رو به رشد کنونی، ان شاء الله مرزهای سازندگی و توسعه اقتصادی کشور گسترده ‌تر شود. نامگذاری سال 90 به نام جهاد اقتصادی، وظیفه ای سنگین تر را پیش روی دستگاه های اجرایی می گذارد و مسئولین بدون حضور موثر مردم در این عرصه نمی توانند حرکت کنند. در این سال که چهارمین سال دهه پیشرفت و عدالت است در جهت تحقق این مهم باید در سال 90 با همت بیشتر دولت و حمایت مجلس و کمک مردم فهیم انقلابی بتوان گام های بزرگتری را علاوه بر اجرای هر چه بهتر قانون هدفمند کردن یارانه در راستای جهاد اقتصادی برداشت.

 

تعبیر «جهاد اقتصادی»:
باید دقت کنیم که تعبیر جهاد در فرمایشات رهبری یک بار معنایی عمیقی دارد و با بهره‌گیری از این تعبیر باید مجاهدت کرد و مجاهدگونه در عرصه‌های اقتصادی عمل نمود. با شنیدن تعبیر «جهاد اقتصادی»، فضای هشت سال دفاع مقدس و مجاهدت بسیجیان سلحشور در جبهه‌ها در ذهن زنده شد. اینکه در آن روزهای سخت، با فرمان امام راحل (ره) همه توانمان برای مقابله با دشمنان اسلام وایران بسیج می‌شد، اکنون نیز این فرمانِ صادرشده در سال 1390، برای مردم، همان فرمان امام (ره) در زمان جنگ است و باید همه توان و ظرفیت‌ها بسیج شوند تا با موفقیت در عرصه جهاد اقتصادی به مرحله شکوفایی و پیشرفت مد نظر معظم‌ له برسیم.
چون وقتی مسیر حرکت و جهت‌گیری را رهبر انقلاب مشخص کردند، باید از همه ظرفیت‌های کشور استفاده شود، تا امسال
ان ‌شاء الله با مجاهدت واقعی و در سایه جهاد اقتصادی به موفقیت‌های بزرگ دست پیدا کنیم.

مردمی کردن اقتصاد:
مقام معظم رهبری بارها بر مردمی کردن اقتصاد تاکید داشتند. پس ما باید با برنامه ریزی صحیح و دقیق و حمایت از تشکل های کارآفرین در مسیر رشد و توسعه اقتصادی گام برداریم. صا حبنظران معتقدند اجرای بهینه قانون مشاغل خانگی، باید مدنظر قرار بگیرد و هر خانه ما باید به یک بنگاه اقتصادی کوچک تبدیل شود چرا که در کشورهای پیشرفته و قدرت های اقتصادی بزرگ جهان امروز مشاغل خانگی را رشد داده اند. باید در این سال از تشکل های مردمی که در جهت کارآفرینی و اشتغال فعالیت دارند حمایت بیشتری به عمل آورد.

مقدمه جهاد اقتصادی:
مقدمه جهاد اقتصادی؛ وحدت، یکپارچگی، انسجام، برنامه ‌ریزی، تلاش و کوشش است و بدون وحدت نمی‌توان کاری کرد. در دهه پیشرفت و عدالت باید اقتصادی پویا، ارزشمند و فراگیر داشت تا پیشرفت و عدالت معنا پیدا ‌کند. از آنجا که رونق اقتصادی جز با حرکت جهشی و میانبر و با هماهنگی مسئولین، وحدت، انسجام و یکپارچگی سران قوای سه‌گانه و همچنین مسئولین اقتصادی کشور، صاحبان اندیشه و فکر در کنار کمک آحاد مردم حاصل نمی‌شود، باید در سال جدید تلاش نمود که برای داشتن اقتصادی پویا قانون هدفمند کردن یارانه‌ها با حرکت جهادی و سعی و کوشش همه جانبه اجرایی شود.

راهکا رهای لازم برای تحقق جهاد اقتصادی:
با فعال شدن دستگاههای اجرایی، انتظار می رود که شاهد برنامه ریزیهای مسئولین باشیم. برنامه ریزیهایی که بنا به خواسته رهبری باید فراتر از شعار و طراحی پوستر باشد و تا پایان سال به ثمر بنشیند. در چند روزی که از آغاز سال 90 گذشته است، فعالان سیاسی و نمایندگان مجلس، راهکارهای لازم برای تحقق جهاد اقتصادی را مورد بررسی قرار داده اند. وجه مشترک اغلب این اظهار نظرها تعامل مناسب دولت و مجلس به عنوان پیش نیاز تحقق جهاد اقتصادی بوده که در زیر به برخی از این اظهارنظرها اشاره می شود:
- ما باید از پیشرفت کشورهای دنیا جلوتر برویم و لازمه این امر این است که رشد اقتصادی خود را به بالای هشت درصد برسانیم. امروز جنگ اقتصادی داریم و باید در این تحریم‌ها و فشارها کارخانجات را به سنگر تبدیل کرده و نگاه‌ها را عوض کنیم. رویکرد ما به اقتصاد باید تبدیل به جهاد الهی شود.
- جهاد اقتصادی بر آحاد مردم و دولتمردان ما یک وظیفه سنگین و حکم حکومتی است که ولی امر دستور داده‌اند. دولت با مجلس و دولت و مجلس با قوه قضائیه باید دست به دست هم بدهند و مشکلات خود و گله‌هایی را که از همدیگر دارند با حرف شنوی از رهبر حکیم در خلوت‌ها حل کنند و اختلافات خود را به صحنه مردم نکشند.
- بهینه و روزآمدکردن تکنولوژی‌ها و فناوری‌ها و تجدیدنظر جدی در فرهنگ الگوی مصرف، دو مولفه اساسی در جهاد اقتصادی محسوب می شود.
- سهم عمده تحقق جهاد اقتصادی و رسیدن به پیشرفت و عدالت بیشتر متوجه اندیشمندان اقتصادی است که مسئولیت‌های مستقیم در این ارتباط دارند.
- جهادمسئولین از اولین روزهای سال 90 شروع شود و همه باید آستین‌ها را در این زمینه بالا بزنند تا با توجه به سیاست‌های توسعه برنامه پنجم شاهد ایجاد اشتغال و تحولات اقتصادی در کشور باشیم.
- هم مجلس و هم دولت با نشست‌های مشترک، برنامه‌های دقیق‌تر و مستحکم‌تری را طراحی کرده و با همدلی و همکاری همدیگر به سمت تحقق شعار جهاد اقتصادی حرکت کنند.
- اصلاح زیرساخت‌های بانکی، بیمه‌ ای، مالیاتی، گمرکی لازم و ضروری است. اما نباید از یاد برد که وضعیت اقتصادی کشور در شرایط رقابت بهبود می‌یابد نه در شرایط رکودی.
- نگاه متوازن و همه جانبه مهم‌ترین رویکردی است که بایدمسئولین چه در برنامه‌ریزی و چه در اجرا مورد توجه قرار دهند.
- باید دلسوزی و تعهد اقتصادی جایگزین رفتارهای غیر مسئولانه و رفع مسئولیتها شود. در این صورت می‌ توان گفت مجاهدت اقتصادی شکل می‌ گیرد.
- پرهیز از مصرف‌گرایی و تجمل‌گرایی اولین رکن از ارکان جهاد اقتصادی است. اگر منابع کشور در غیر این زمینه‌ها هزینه می شد و سرمایه‌گذاری‌ها در جهت توسعه زیربناها انجام گرفته بود، رشد بسیار مناسب‌تری عاید کشور می‌شد.
- نمی‌توان برنامه اقتصادی را به صورت مجزا در داخل کشور پیاده کرده و احساس کنیم که می‌توان بدون ارتباط با دنیا به توسعه رسید. مطمئناً باید برای پیشبرد اهداف اقتصادی همه شاخصه‌ها، امکانات و ظرفیت‌های اقتصادی‌مان را در دنیا تقویت کنیم.
- پرهیز از هر موضوع حاشیه‌ای و سلیقه‌ای و استفاده از همه ظرفیت‌های کشور در حوزه‌های دولتی و غیردولتی، خارجی و داخلی و بالفعل کردن ظرفیت‌های انسانی، سرمایه‌ای و طبیعی رمز جهاد اقتصادی است.

دکترین عدالت اقتصادی:
عدالت‏، هدف نهایی نظام‌ اجتماعی فرهنگی اسلام تعیین شده است. عدالت از فضایلی است که به وسیله اسلام حیات و زندگی را از سر گرفت و ارزش فوق‌ العاده یافت. اسلام به عدالت، تنها توصیه نکرد و یا تنها به اجرای آن قناعت نکرد بلکه ارزش آن را بالا برد و آن را هدف نهایی نظام اجتماعی فرهنگی خود در سطح محلی، ملی، منطقه‌ ای و جهانی اعلام کرد. البته تحقق عدالت در سطوح جهانی، به وجود آمادگی جهانی و رهبر جهانی مشروط خواهد بود. از مصادیق بارز آمادگی جهانی، یأس و نومیدی از پارادایم غالب سرمایه‌ سالارانه جهانی است؛ همان‌طور که یأس از نظام کمونیستی، به فروپاشی ابرقدرت شرق انجامید، با وجود این، رهبری جهانی باید عظمتی داشته باشد که فقط در وجود امام زمان (عج) متحقق است.
اما آمادگی جهانی در صورتی امکان‌ می‌پذیرد که مردم دنیا با آموزه‌های عادلانه آن امام همام آشنا شوند. درمبحث اقتصاد، مهم‌ترین آموزه که رفاه اقتصادی را به ارمغان می‌آورد، بحث رشد عادلانه موافق فقراست، چرا که اگر رشد اقتصادی تحقق یابد، نابرابری به‌طور مداوم کاهش یابد، فقر ریشه‌کن شود، و البته، مصرف متعادل و بهینه گردد، عدالت اقتصادی تام و تمام در جوامع حاکم می‌شود؛ این همان آرمان اسلام و اولیای الهی در طول تاریخ در قلمرو اقتصاد است. این آرمان امروزه درکشور ما - با توجه به پیام نوروزی امسا ل مقام معظم رهبری - امکان تحقق نسبی را دارد و می‌توان آن را اجرایی کرد و از این طریق، باید آن را به عنوان دکترین مهدویت در قلمرو اقتصاد به جهانیان عرضه کرد.

دکترین عدالت اقتصادی مهدوی:
دکترین عدالت اقتصادی مهدوی با چهار شاخص رشد اقتصادی پایدار، کاهش مداوم نابرابری، حذف فقر و مصرف حد کفاف، شناسایی شده است. (1)
رشد اقتصادی پایدار، افزایش بلند مدت ظرفیت تولید به منظور افزایش عرضه کل است تا بتوان نیازهاى جمعیت را تأمین کرد. صفت پایداری بر رشدی تأکید دارد که در آن نیازها و رضایتمندی افراد همراه با افزایش کیفیت زندگی انسان، تأمین مستمر می‌شود.
در حکومت امام زمان‌ (عج) این ویژگی به نهایت حد خود می‌رسد. ابوسعید خدری از پیامبراکرم( ص) نقل می‌کند که فرمود: امّت من در زمان مهدی‌ (عج) به گونه‌ای از نعمت برخوردار می‌شوند که هرگز پیش از آن مشابه آن بهره‌مند نبوده اند، آسمان پی ‌در پی بر آنان می‌بارد و زمین از روییدنی‌هایش هیچ فروگذار نمی‌کند. (2)
کاهش مداوم نابرابری به معنای کاهش انواع نابرابری‌های اقتصادی در سطح ملی، نژادی و قومی، خانوادگی و منطقه‌ای و بین‌المللی است. مضمون برخی از روایات نشان‌دهنده این نکته است که انواع تبعیض‌ها و تجاوزها در جامعه مهدوی مرتفع می‌شود و عدل در هر جا که جامعه‌ای انسانی وجود داشته باشد، گسترش می‌یابد. از امام باقر‌(ع) نقل شده است: در حکومت قیام ‌کننده اهل ‌بیت پیامبر‌ (ص) قسط و عدل (به معناى عدم تبعیض در تقسیم بیت‌المال و رعایت حقوق مردم) به طور کامل اجرا خواهد شد. (3) منسوب به امیرمؤمنان علی‌(ع) است که: لو تمثّل لی الفقر رجلاً لقتلته؛ اگر فقر در برابر من به صورت انسانی مجسم گردد، البته او را می ‏کشم. (4) جامعه مهدوی موفق به حذف کامل فقر می‌شود، زیرا از یک طرف سرمایه‌هاى مادى فوق‌العاده زیاد مى‌گردد و رشداقتصادی پایدار پدید می‌آید و ازطرف‌دیگر، این‌امکانات به ‌نحو عادلانه توزیع مى‌گردد و از ‌اجحاف و تعدى سودجویان تکاثر‌طلب جلو‌گیری‌ مى‌شود و در نهایت، مردم نیز از نظر غناى روحى و سطح اخلاق و معرفت و تقوا چنان اوج مى‌گیرند که دامنه حرص و آز که سرچشمه تکاثر و بخل و احتکار و تنازع است، برچیده مى‌شود.
در حدیثى از امام صادق‌(ع) چنین مى‌خوانیم: هنگامى که قائم ما قیام کند... زمین (با تدبیر امام و تلاش صادقانه مردم) گنج‌ها و ذخایر گرانبهاى خود را آشکار مى سازد. آنچنان ‌که مردم آن ‌را با چشم‌ خود مى‌بینند (آنچنان غناى ظاهرى و معنوى مردم را فرا مى‌گیرد) که نمى‌توانید کسى‌را پیدا کنید که هدیه شما را بپذیرد و یا زکات مال را قبول کند. همه مردم به آنچه خدا از فضلش به آنها روزى داده مستغنى و بى‌نیاز ‌شوند. (5)
از دیدگاه اسلام حتی اگر رشد اقتصادی پایدار، کاهش نابرابری و حذف فقر تحقق یابد، ولی مصرف در نظام اقتصادی متعادل نباشد، عدالت اقتصادی تحقق نیافته است. سرزنش مترفین، مسرفین، و مبذرین در قرآن کریم و سنت معصومین (ع) گواه صدق این مدعاست، زیرا این سرزنش اطلاق دارد و زمانی را شامل می‌شود که رفاه اقتصادی برای همه فراهم باشد. حرمت اتراف و اسراف و تبذیر، اقتصاد اسلامی را از اقتصاد سرمایه ‌داری و دیگر مکاتب مادی اقتصادی جدا می‌ کند. از دیدگاه اسلام، مصرف‏گرایی و افسارگسیختگی در تأمین لذت‏های حیوانی به شدت محکوم است. به همین دلیل، تخصیص درآمد در مورد نیازهای مشروع و امکانات مصرفی نباید با سطح زندگی عموم مردم تفاوت بسیاری داشته باشد؛ به‏گونه‌ای که از نظر عرف، زندگی اشرافی و مترفانه محسوب شود. در واقع می‏توان گفت اتراف نیز نوعی اسراف است؛ با این تفاوت که اسراف به معنای زیاده‏روی در یک مورد معین از مخارج زندگی است. ولی اتراف، زیاده‏ روی در تنظیم سطح زندگی و گذشتن از حد مورد قبول زندگی اجتماعی است. از این رو، حرمت اسراف، دلیل دیگری بر حرمت اتراف خواهد بود. برخلاف عصر جهانی‌سازی سرمایه‌سالارانه که نیازهای واقعی با نیازهای کاذب، توسط بیشتر مردم دنیا تشخیص داده نمی‌شود و مصرف‌گرایی از طریق جامعه مصرفی جهانی به دو جامعه دیگر متوسط و فقیر با تبلیغات و چشم و هم‌چشمی سرایت می‌کند. (6)
درخا تمه امیدواریم، سال 90 حرکت فزاینده و سریعتری نسبت به سال های گذشته در جهت رشد و شکوفایی اقتصادی باشد و معضل بیکاری حل شده و از کارآفرینی و اشتغال، حمایت بیشتری به عمل آید.

* پی نوشتها در دفتر روزنامه موجود است.


منبع: / روزنامه / رسالت ۱۳۹۰/۱/۳۱
نویسنده : اسدالله افشا ر

نظر شما