تحریمهای اقتصادی گامی جدید بر ضد دموکراسی
قدرتهای بزرگ خارجی به بهانه مخالفت با ایران هستهای هر روز دامنه تحریمهای خود را گسترده تر و حلقه محاصره را تنگ تر میکنند.
قدرتهای بزرگ و بازیگران بین المللی در حالی دست به چنین اقداماتی میزنند که محور شعارهای سیاست خارجی خود را حمایت از گسترش دموکراسی و حقوق بشر وانمود میکنند. نتیجه عملکرد سیاست تحریم عملا به ضد حقوق بشر و عدم رشد مردم سالاری و ضدیت با منافع عمومی منتهی میشود. گفتمان قدرتهای مخالف ایران در عرصه جهانی نشان میدهد که آنها کمترین دغدغه حقوق بشر و دموکراسی را دارند.
عملکرد سردمداران جهانی در برخورد با کشورهای در حال توسعه بخصوص ایران، همیشه بوجود آورنده حوزه گفتمانی برای مخالفان مردم سالاری بوده است. تاکید بیش از حد آنها بر مخالفت با انرژی هستهای و عدم حمایت از انرژی صلح آمیز به عنوان یک حق مسلم و آشکار، باعث تحریک احساسات ملی مردم ایران و به حاشیه رفتن مباحث دیگر میشود.
وقتی که قدرتهای بزرگ برای سرمایه گذاریهای کلان و دراز مدت اقتصادی در کشورهای جهان سوم احتیاج به ثبات سیاسی دارند، مقوله حقوق بشر و دموکراسی به عنوان یک ضرورت مطرح میشود، یعنی نگرش آنها به این مقولات صرفا از دریچه اقتصادی و منافع ملی است و هیچ گاه معطوف به منافع عموم ملتها نبود. اعمال تحریمهای کنونی بر علیه ایران و گسترش تبلیغات رسانهای غرب در جهت حمایت از دموکراسی عملا به ضدیت با منافع مردم منتهی میشود.
در جامعهای آزادی و مردم سالاری رشد پیدا میکند که از یک سطح توسعه یافتگی مناسب اقتصادی برخوردار باشد و رفاه در جامعه به وجود بیاید، تا طبقه متوسط مدرن شهری بتواند از دل این رفاه سر برآورد. در کشورهایی که مهمترین ابزارهای اقتصادی آن در دست دولت است و طبیعتاً مناصب سیاسی موقعیت اقتصادی برای اشخاص و گروهها به وجود میآورد، بیشترین قشر آسیب پذیر و قربانیان اعمال تحریمها عموم مردم و منتقدان حکومتها هستند.
نگاهی به گذشته تاریخی ایران نشان میدهد روند دموکرتیزاسیون با مخالفت قدرتهای بزرگ روبرو بوده است. وقتی که نتیجه مبارزات تاریخی ملت ایران به رهبری دکتر مصدق در حال به بار نشستن و ثمر دهی بود، کشورهایی که حتی در عرصه روابط بین الملل تضاد منافع استراتژیک داشتند با شیوههای نظامی و خشونتی عریان به سرکوب دموکراسی پرداختند و به استقرار یک نظم خشن و قهر آمیز مبادرت وزریدند.
کشورهای بزرگ و مدعیان پیشبرد دموکراسی در جهان در آزمونهای مختلف تاریخی سربلند بیرون نیامدند و همیشه از مقولاتی چون حقوق بشر و دموکراسی به عنوان یک ابزار مینگریستند.
سیاست اعمال تحریمها بر علیه کشورهای در حال توسعه از طرفی باعث فربهی دولت و ایجاد زمینه برای گسترش دخالت در تمامی حوزهها و گستردگی سپهر آن در تمام عرصهها و از طرفی باعث باز شدن فضای گفتمانی برای مخالفان دموکراسی زیر لوای "تئوری توطئه" و دامن زدن به آن است.
لذا وقتی میتوان در ایران به گسترش و رشد مردم سالاری امیدوار بود که عموم مردم از یک سطح رفاه اقتصادی مناسب برخوردار شوند. با نگاهی گذرا به تاریخ ایران و همه تحولات جهانی نشان میدهد کشورهایی دچار تحول سیاسی شدند و مسیر تغییر را پیمودند که از یک رفاه و توسعه مناسبی برخوردار بودند.
نگاه دوگانه غرب به مقوله دموکراسی و حقوق بشر باعث ایجاد تردید و یاس برای جنبشهای رهایی بخش در جهان میشوند. اکثر دولتهای مخالف ایران با کشورهایی که ابتدایی ترین حقوق انسانی را زیر پا میگذارند، روابط حسنه اقتصادی و سیاسی دارند و کشورهایی که با آنها رقابت ایدئولوژیک دارند روابط تیره و نامناسب. این وضعیت نشان میدهد که نگاه جهان غرب به مقوله حقوق بشر و دموکراسی نگاهی ابزاری است. اگر چنین روالی در جهان تداوم و متداول شود باید گفت که دموکراسی خواهی باید پدیدهای درون زا و بومی باشد تا بتواند ثبات سیاسی را نهادینه سازد. دخالت قدرتهای بزرگ در جهت استقرار دموکراسی نه تنها کمکی به ملتها نمیکند بلکه باعث کندی وحتی توقف آن میشود.
منبع: / روزنامه / ابتکار ۱۳۸۹/۷/۱۸
نویسنده : جاماسب محمدی بختیاری
نظر شما