ابرشرکتها در برابر دموکراسی
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 2008 ایالات متحده، مسئله ابرشرکتهای چندملیتی همچنان به عنوان یکی از مسایل تابوی کاندیداها مطرح میباشد؛ چرا که اصولاً بدون حمایت این شرکتهای غولپیکر، ورود به عرصه قدرت غیرممکن است. البته این سازمانهای سودمحور با آلوده نمودن محیط زیست، استثمار کارگران، برافروختن آتش جنگ در نقاط مختلف دنیا و پایمال نمودن حقوق اولیه انسانها، وجهه ایالات متحده را نیز در سراسر دنیا مخدوش نمودهاند. بدین ترتیب بیداری عمومی و تلاش در جهت تغییر وضعیت موجود میتواند راه رسیدن به یک نظام دموکراسی واقعی را برای آمریکاییها هموار کند.
در آستانه انتخابات سال 2008 میلادی آمریکا، مهم ترین مسئله فراروی جوانان، دقیقاً همان موضوعی است که هیچ یک از کاندیداهای ریاست جمهوری در مورد آن، صحبتی نمینمایند. در واقع، حتی یادآوری این موضوعات یک تابو برای افرادی است که خواهان ورود به کنگره و یا کاخ سفید میباشند. چرا که هرکس که به دنبال حرکت در خط سوم باشد، تقریباً بدون هیچ گونه تردیدی از صحنه محو خواهد شد. این موضوع، محدود نمودن قدرت ابرشرکتهاست و تا زمانی که ابر شرکتها به تأمین مالی کاندیداهای اصلی میپردازند، این امر ناگفته خواهد ماند. چرا که هیچ کدام از این افراد خواهان قرار گرفتن در لیست سیاه لابی گران وابسته به ابر شرکتها که در واشنگتن به فعالیت مشغولند، نیستند.
شرایط کنونی یک افتضاح شرمآور است، چرا که این موضوع تقریباً با همه مشکلات سیاست خارجی آمریکای امروز، در ارتباط است. از دیرباز، ابر شرکتها هیچ انگیزهای جهت خودداری از ایجاد آلودگیهای زیستمحیطی نداشتهاند و بدین ترتیب سطح آلودگیهای به وجود آمده در کره زمین به مقدار هشداردهندهای رسیده است. به علاوه، در سایه نفوذ این لابی گران در واشنگتن، هیچ چشمانداز روشنی جهت حل مشکلاتی نظیر نابرابری درآمدی و یا بیعدالتیهای موجود در سیستم درمانی و بهداشتی ایالات متحده، وجود ندارد.
البته قدرت کنترل نشده ابر شرکتهای آمریکایی، تنها بر آمریکا تأثیر نداشته است، چرا که این ابر شرکتها با استثمار کشورهای در حال توسعه به استعمار نیروهای انسانی این مناطق با پرداخت حقوقی اندک و وادار کردن به کار در شرایطی غیرانسانی، میپردازند. بیتردید محیط زیست یک موضوع جهانی و فرامرزی به شمار میرود. و از دیگر سو نمیتوان انکار نمود که یکی از دلایل اشغال عراق، کمک به سودآوری شرکتهای نفتی آمریکایی و پیمانکاران بخش دفاعی این کشور است. اما کشور بعدی کدام است؟ ایران؟
البته اگر کاندیداهای ریاست جمهوری قدرت کنترل نشده ابر شرکتها را به عنوان یک مشکل واقعی به شمار آورند، شاید ما بتوانیم در جهت حل این مشکل گام برداریم. به عنوان گام آغازین، باید این ابر شرکتها در سایه قوانین ایالتی و فدرال به فعالیت بپردازند. امروزه بسیاری از کارشناسان پیشنهاد مینمایند که باید معیارهای واقعبینانهای جهت حل این مسایل اتخاذ گردد. مثلاً یک ابرشرکت باید کلیه مسئولیتهای حقوقی ناشی از عملکردش را بپذیرد. به علاوه شاید این موضوع برای بسیاری غیرقابل باور باشد که تعریف کنونی موجود از ماهیت یک ابرشرکت، در چارچوب هیچیک از اصول قانون اساسی نمیگنجد. نکته حائز اهمیت دیگر را باید تلاش در جهت کاهش کمکهای مالی ابرشرکتها به احزاب سیاسی دانست. چرا که بدون حمایت این ابرشرکتها، تقریباً ورود به کنگره و کاخ سفید غیرممکن خواهد بود. لذا این افراد نیز پس از تصدی این پستها، بیش از آنکه به خواستههای موکلین خویش توجه نمایند، باید حفظ منافع این ابرشرکتهای قدرتمند را در سرلوحه اقدامات خود قرار دهند.
من معتقدم که اجرای یک نظام قانون گذاری فراگیر و همهجانبه در جهت کنترل فعالیتهای این ابر شرکتها ضروریست. چرا که به عنوان مثال، این غولهای تجاری حقوق انسانهای کارگر ساکن در کشورهای در حال توسعه را زیرپا میگذارند. مثلاً «نایک» ابرشرکت تولیدکننده لوازم ورزشی، حقوق کارگران اندونزیایی را سالهاست که زیر پا میگذارد. آیا نباید دولت آمریکا در جهت بهبود شرایط آنان، هیچ گامی بردارد؟ مطمئناً این ابرشرکتها با اقدامات غیرمسئولانه خود، وجهه جهانی ایالات متحده را مخدوش مینمایند. پایمال نمودن حقوق انسانها و تخریب محیط زیست، مسایل مهم مرتبط با کسب و کارهای تجاری این شرکتها در کشورهای در حال توسعه است که میتواند به رشد تروریسم و شکلگیری جنبشهای ضدآمریکایی بیانجامد.
پس زمان آن فرا رسیده که همه آمریکاییها به حقایق پشتپرده دنیای سیاست پی ببرند. ما دیگر نمیتوانیم به کاندیداهای خود دل ببندیم، لذا افزایش آگاهیهای عمومی باید در سرلوحه فعالیتهای ما قرار گیرد. شاید بدین ترتیب بتوان امیدوار بود که مهمترین مانع تحقق دموکراسی در ایالات متحده، روزی برطرف گردد.
منبع: / ماهنامه / سیاحت غرب / 1386 / شماره 54، دی ۱۳۸۶/۱۰/۰۰به نقل از: www.theNation.com
نویسنده : ند رسنیکوف
نظر شما