فرصت های استراتژیک
این مقاله کوتاه در مورد بحران مالی جهان و تأثیراتی که این بحران برای روسیه و همچنین تأثیراتی که بر روابط این کشور با غرب خواهد داشت صحبت می کند. نویسنده این بحران را یک فرصت برای روسیه می داند و معتقد است که روس ها در حال استفاده از این بحران برای تأمین منافع خود و اجرای سیاست های شان هستند.
بحران مالی جهان برای غرب بد است، برای روسیه هم بد است، اما برخی امیدوارند این بحران بتواند برای روابط روسیه و غرب خوب باشد. ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا این بحران را یک فرصت برای روسیه می بینند تا جلوی تهدیدات ایران و کره شمالی را بگیرند و روسیه هم امیدوار است که تعهدات اقتصادی با غرب بتواند در نوسازی اقتصادش کمک کند. این روح خوش بینانه همکاری در دیدار اول میان باراک اوباما و دیمیتری مدودوف در ماه آگوست در گروه 20، ظاهراً وجود داشت.
متأسفانه همان طور که این بحران اروپای شرقی را متأثر کرد، این پتانسیل را هم دارد که طلیعه عصر جدیدی از تشدید تنش باشد. همچنین برای روسیه یک فرصت است: برای این که بتواند از این اوضاع اقتصادی امتیاز بگیرد و قلمرو نفوذش را گسترش دهد. رهبران جهان باید نیم نگاهی هم به این تحولات داشته باشند، قبل از اینکه روسیه بتواند قلمرو نفوذش را به سطح گذشته برگرداند.
فرصت طلبی که در اثر این بحران برای روسیه به وجود آمد به بهترین شکل در مورد اوکراین نشان داده شد. در ماه آگوست روسیه به خاطر یک معامله میان اوکراین و اتحادیه اروپا در مورد سیستم عرضه گاز، گفتگو با کیف را آزادانه به تعویق انداخت. تحت این معامله، اتحادیه اروپا 4/3 میلیارد دلار برای نوسازی خطوط و مخازن اوکراین و ساخت نیروگاه های جدید گاز هزینه خواهد کرد؛ این معامله کرملین را خوشحال نکرد. روسیه از اوکراین حمایت مالی می کرد اما با این معامله ای که اوکراین انجام داد روسیه در وام پیش بینی شده 5 میلیارد دلاری که قرار بود به اوکراین بدهد تجدید نظر نمود.
اختلاف در مورد نوسازی سیستم عرضه گاز اوکراین در واقع یک اختلاف در مورد حکومت فعلی اوکراین است. کیف از بحران مالی جهان لطمه شدیدی خورد. ترکیب بحران اقتصادی و ناکارآمدی در حال رشد سیاسی، این کشور را در آستانه فروپاشی دولت قرار داده است. روسیه از این بحران به عنوان فرصتی برای معرفی استراتژی در حال تکوینش که حاکمیت زدایی از دولت های پساشوروی است، استفاده کرده است.
سیستم خطوط لوله تنها سلاح استراتژیکی است که دولت اوکراین در اختیار دارد. بدون آن، ارتباط استراتژیک اوکراین به صفر کاهش پیدا خواهد کرد. ولادیمیر پوتین نخست وزیر روسیه و شرکت های بزرگ گازی این کشور به طور کامل از این واقعیت آگاه هستند لذا جاه طلبی آنها برای در اختیار گرفتن کنترل خطوط لوله در قلمرو پساشوروی در واقع اصل مرکزی سیاست منطقه ای روسیه است.
اتحادیه اروپا نگران ناکامی دولت اوکراین است و تقویت حاکمیت دولت های پساشوروی را به عنوان هدف اصلی استراتژیکی خود در این منطقه می داند. این هدف دلیل پرداخت وام های نوسازی را هم توضیح می دهد. اختلاف در حال افزایش در مورد حکومت اوکراین به آسانی می تواند به کاتالیزوری برای رقابت بیشتر در قلمرو پساشوروی تبدیل شود.
اوکراین تنها کشوری نیست که خطر را احساس می کند. در اواخر ماه مارس یکی از شرکت های نفتی روسیه به نام Surgutenftegaz، 21 درصد سهم کمپانی انرژی مجارستان MOL را از کمپانی نفت و گاز استرالیا OMG AG بدون آگاهی اولیه طرف مجاری بدست آورد. هم حکومت مجارستان و هم مخالفین آن به شدت این معامله را رد کردند. ترس آنها این است که روسیه در حال بهره برداری از بحران مالی اروپای شرقی در جهت کنترل بازار انرژی منطقه است.
تنش فزاینده در درون حکومت روسیه فاکتور دیگری است که فرصت های استراتژیک را برای غرب بسیار دشوارتر از امیدهای واشنگتن می سازد. در اختلاف فزاینده میان نخست وزیر و رئیس جمهور در کرملین، مدودوف در آغاز همکاری با غرب محتاط خواهد بود در حالی که پوتین از بسیج احساسات ضدغربی در صورتی که این احساسات ضدغربی به ماندن او در قدرت کمک کند پرهیز نمی کند.
در کوتاه مدت، بحران مالی جهانی ممکن است شانسی برای بهبود روابط روسیه با غرب ایجاد کند اما عجیب نخواهد بود اگر روابط غرب و روسیه حتی از این هم بدتر شود.
منبع: / سایت / باشگاه اندیشه به نقل از: www.http://exoerts.foreignpolicy.com
مترجم : سید رضی عمادی
نویسنده : ایوان کرشتوف
نظر شما