موضوع : پژوهش | مقاله

جراحی اقتصادی بدون آمادگی قبلی انجام گرفت


عبدالحسین ساسان متولد سال 1328 در اصفهان و عضو هیأت علمی‌دانشگاه اصفهان بر این باور است که باید هدفمندی یارانه‌ها حداقل در 5 سال به اجرا درآید و بخشیدن روند شتابی به آن، نتیجه ای جز بروز انفجار تورمی‌ندارد. نویسنده کتابهای «اقتصاد بخش عمومی»، «مالیه عمومی‌و خط مشی دولتها»، «اقتصاد جابجا گری» و»حساسیت بهاگذاری فرآورده‌های کشاورزی» معتقد است که با بروز تورم تازنده بسیاری کشورها مجبور شده اند تا طرحهای اقتصادی بزرگ خود همچون هدفمندی یارانه‌ها را رها کنند که نمونه آن الجزایر بوده است.مشروح نظرات این اقتصاددان را در در ادامه بخوانید.

آینده اجرای هدفمندی یارانه‌ها را مبتنی بر شرایط فعلی چطور ارزیابی می‌کنید؟
طرح هدفمندی یارانه‌ها تاکنون حدود یک درصد پیامدهای خود را ظاهر کرده است. تا پایان سال جاری حدود 5 درصد از پیامدهای این طرح متبلور خواهد شد. در سال 1392 حدود 15 درصد از پیامدهای این طرح بروز خواهد کرد. من پیش بینی می‌کنم که تا پایان سال 1393 حدود 35درصد، تا پایان سال 1394 حدود 65 درصد و سرانجام تا پایان سال 1395 عمده آثار و پیامدهای این طرح خود را نشان خواهد داد. در آن هنگام یعنی در پایان سال 1395 دیگر چرخ کمتر کارخانه و کارگاهی خواهد چرخید و چراغ کمتر خانه ای روشن خواهد بود و در کمتر خانه ای گل و گیاه آبیاری خواهد شد.
امروز که من این سخنان را می‌گویم انتظار دارم که هیچ کس سخن مرا باور نکند. حتی انتظار دارم که این پیش بینی در محافل و مجالس گوشه و کنار کشور به عنوان لطیفه نقل شود و اسباب خنده و مسرت مردم را فراهم کند. من از اینکه موجب مسرت مردم شوم بسیار راضی و خرسندم. ولی دعا می‌کنم که آن روز پیش نیاید که کسانی که امروز این سخنان را باور نمی‌کنند با خود بگویند « الیوم یوم البدتر» (امروز از آنچه فلانی می‌گفت بدتر شده).
از صمیم قلب می‌گویم که آرزویی جز این ندارم که در پایان سال 1395 این پیش بینی‌ها تحقق نیاید، ولی این آرزو هنگامی‌برآورده می‌شود که مسئولان و دولتمردان به دقت به داستانی که می‌خواهم بگویم توجه کنند و بکوشند تا ظرایف، گوشه‌ها و پرده‌های آن را به خواست دریابند.

آیا داستان شما واقعی است؟
بله. مردی را می‌شناسم که خانه نسبتاً خوبی از میراث پدری خریداری کرده بود. وی مهندس خوبی بود و در دوران اشتغال عادی آبرومند و درآمدی مکفی داشت. دخترها ازدواج کردند و رفتند. تنها او یک پسر داشت که با دختر شایسته ای از یک خانواده با فرهنگ آشنا شده بود و مدتها با هم مراوده داشتند. پس از مدتی تصمیم به ازدواج گرفتند. درآمد پسر خانواده برای اجاره یک مسکن آبرومند کافی نبود. موضوع را با پدرش در میان گذاشت و پس از مدتی شور و مشورت خانوادگی به این نتیجه رسیدند که بهترین کار این است که خانه خود را بفروشند و پولش را در بانک بگذارند و از سود آن 2 آپارتمان نو و مدرن اجاره کنند.آنها چندین بار این سناریو را مرور کردند و همه اتفاقات را محاسبه کردند. در آن دوران خانه آنها را 200 میلیون تومان می‌خریدند و مشتری با پول نقد آماده رفتن به دفترخانه بود. همچنین بانکها برای سپرده بلندمدت 21 درصد سود می‌پرداختند. بنابراین به حساب این خانواده اگر خانه را می‌فروختند و پولش را در بانک می‌گذاشتند، هر ماه 6میلیون تومان درآمد داشتند. در حالی که اجاره یک آپارتمان نوساز مجهزبه تجهیزات جدید، در بهترین نقطه شهر تهران، حدود یک و نیم میلیون تومان بود. بنابراین محاسبات خانواده کاملاً عقلانی و درست می‌نمود.
اگر خانه را نمی‌فروختند پسر خانواده ناگریز بود یک آپارتمان کوچک در یک منطقه میان شهر اجاره کند که این امر با شئونات خانوادگی وی و نامزدش مغایرت داشت و پدر و مادرش نیز ناگزیر بودند در یک خانواده کهنه و فرسوده زندگی کنند و همه درآمد خود را صرف اصلاح و تعمیر این خانه قدیمی‌کنند.
در حالی که با فروش آن خانه، هم پدر و مادر و هم پسر و عروس آنها می‌توانستند به بالای شهر بروند و در یک منطقه تمیزتر در 2 آپارتمان نوساز و مدرن زندگی کنند، تا از نتایج محاسبات عاقلانه و درست خود بهره مند شوند. افزون بر آنکه ماهانه 3 میلیون تومان نیز اضافه درآمد داشتند.
زندگی آنان به خوبی و خوشی می‌گذشت و همه آنها احساس خوبی داشتند تا اینکه 4 ماه بعد یکی از همسایگان قدیمی‌خود را دیدند که از آنها می‌پرسید راستی خانه تان را چند فروختید و پاسخ شنید که 200 میلیون تومان. همسایه فوراً به پشت دست خودش زد و گفت: خریدار، خانه را اصلاح کرده و همین هفته آن را به 350 میلیون تومان فروخت.از آن پس، مهندس داستان ما دیگر آن احساس خوشبختی و لذت از خردمندی خود را از دست داده بود. چندماه پس از این رویداد بود که سروکله صاحبخانه پیدا شد و گفت: از حالا به فکر یک خانه دیگر باشید. به زودی که قرارداد اجاره تان تمام شود می‌خواهم خودم به آپارتمانم بیایم و سکونت کنم.
مهندس داستان ما که برآشفته شده بود گفت: مگر می‌شود، من تازه به این خانه اسباب کشی کرده ام. صاحبخانه گفت: 3 یا 4ماه دیگر قرارداد تمام می‌شود و می‌خواهم غافلگیر نشوید. وی هفته پرتنشی را گذرانید به خصوص هنگامی‌که متوجه شد که صاحبخانه پسرش نیز همین موضوع را تکرار کرده است.
به این ترتیب، مهندس ما به جستجو خانه تازه پرداخت و به بنگاههای گوناگون مراجعه کرد. هنگامی‌که دریافت، اجاره خانه نیز به دنبال افزایش قیمت 2 برابر شده است، تصمیم گرفت که به صاحبخانه مراجعه کند و پیشنهاد افزایش اجاره را بدهد.
به این ترتیب یکسال پس از این تصمیم درآمد اضافه خود یعنی 3 میلیون تومان را از دست داد. خوشبختانه سال پس از آن، افزایش قیمتها و به تبع آن، اجاره بها چندان بالا نبود. ولی پس از 2 یا 3 سال این خانواده خوشبخت با افزایش قیمتها و اجاره بها، آن خانواده به خاک سیاه نشست و با کاهش نرخ سود بانکی، شرایطشان بدتر شد. دلیل سرنوشت ناگواری که دچار آن شدند، این بود که قیمتها را ثابت می‌پنداشتند. در حالی که تغییر قیمت، همه محاسبات آنها را دچار خطا کرده بود.

ارتباط داستان شما با اجرای هدفمندی یارانه‌ها چیست؟
در طرح هدفمندی یارانه‌ها نیز تغییرات شدید قیمت که ناشی از عدم تعادل بازارها بود، دولت را ناگزیر کرد که اقدام به چاپ اسکناس و افزایش نقدینگی کند. به طوری که در 7 سال اخیر، حدود 3برابر طول تاریخ اقتصاد ایران پول جدید به چاپ رسید و به گردش درآمد.به خصوص در دوران اجرای طرح یعنی از سال 1390 که نقدینگی حدود 371 تریلیون و 960 میلیارد و 400 میلیون تومان بود. با بودجه سال 91 نزدیک به 30 درصد افزایش خواهد داشت. پیش بینی می‌شود که براساس بودجه سال 91 نقدینگی به حدود 472 تریلیون تومان بالغ شود.
به این ترتیب، درآمد ناشی از اجرای هدفمندی یارانه‌ها نه تنها از افزایش نقدینگی اقتصاد نکاست بلکه دائماً شکاف کسر بودجه دولت را افزایش داد و قیمتها را ناپایدار و شکننده کرد. دقیقاً به همین دلیل بودجه که محاسبات دولت و مجلس ما همانند محاسبات خانواده مهندس داستان ما دچار خطا شد و نرخ رشد اقتصادی و اشتغال به شدت کاهش یافت.
برای نمونه می‌توان نرخ رشد اقتصادی را مورد تحلیل قرار داد. در برنامه چهارم توسعه پیش بینی شده بود که نرخ رشد متوسط 8 درصد باشد ولی در سال 1387 نرخ رشد به 2 و 7دهم درصد رسید و بهره‌وری سرمایه در این دوره به جای یک درصد رشد مثبت به نیم درصد رشد منفی کاهش یافت.در چنین شرایطی هدفمندی یارانه‌ها آغاز شد و چنان رشد اقتصادی و اشتغال را پایین آورد که دولت ناگریز شد آمارهای متعدد و مغایر از نرخ رشد و اشتغال ارائه کند. چنانکه آمارهای بانک مرکزی با مرکز آمار ایران و وزرات تعاون، کار و رفاه یکسان نیستند.
یکی از ترفندهایی که برای تعدیل آمار به کار رفت، این است که به هر کسی که در هفته یکساعت کار کند، شاغل اطلاق می‌شود در حالی که در استاندارد آماری کشورهای دیگر 35 ساعت کار در هفته ملاک اشتغال است. در مورد محاسبه تورم نیز افزایش قیمت مسکن و اجاره مسکن از سبد محاسبه حذف شد و تغییرات قیمت خدماتی مانند بلیت زمین گلف در سبد محاسبه وارد شد.
ملاحظه می‌شود که با ترفندهای آماری می‌کوشیم تا افزایش قیمتها و کاهش نرخ رشد را نادیده بگیریم ولی این مسأله به هیچ وجه سرنوشت ما را تغییر نمی‌دهد و درست مثل آن است مهندس داستان ما، از 2 برابر شدن قیمت خانه ای که فروخته است، شانه خالی کند همسایه خود را متهم نماید که اقدام به سیاه نمایی کرده است. یا صاحبخانه خود را متهم کند که بی انصاف و از خدا بی خبر است. هیچ یک از این اقدامات سرنوشت خانواده متلاشی شده مهندس را تغییر نمی‌دهد.تنها کاری که می‌توانست مثبت باشد، این بود که مهندس داستان ما اشتباه خود را جبران کند و با باقیمانده پول خود مجدداَ خانه کوچکتر و احیاناً کهنه تری خریداری کند. اکنون نیز کشور ما بر سر دو راهی است. اگر هدفمندی یارانه را ادامه بدهیم روز به روز قیمتها افزایش و رشد اقتصادی کاهش خواهد یافت. بنابراین، بهترین کاری که می‌توان کرد این است که شرایط «نخستین بهتر» ویلفردو پارتو را کنار بگذاریم و شرایط «دومین بهتر» ریچارد لیپسی و لنکسدر را مورد ارزیابی و بررسی قرار دهیم. تا اگر آن را مثبت یافتیم در سیاستهای اقتصادی کشور به کار گیریم.

آیا نباید این جراحی اقتصادی صورت می‌گرفت ؟
این جراحی می‌توانست هنگامی‌که بیمار در وضعیت بهتر قرار دارد انجام شود. مثلاً هنگام جراحی نباید فشار خون و قند و اوره بیمار بالا باشد. به همین دلیل پیش از جراحی یک دوره فشرده درمانی لازم بود که در آن دوره فشرده دفاع طبیعی بدن بیمار افزایش یابد و برای جراحی بزرگ آماده شود.
مثلاً اگر مثال را به اقتصاد بکشانیم می‌بایست ذخایر ارزی به شدت افزایش یابد، دیپلماسی کشور بسیار فعال شود و روابط تشنج آفرین را کاهش دهد تا بتوان در هنگام خونریزی ناشی از جراحی از ایمنی لازم برخوردار بود. در این صورت هنگامی‌که هزینه‌های دولت افزایش می‌یافت می‌توانست در هزینه‌های دفاعی خود صرفه جویی کند.
در عمل چنین تدابیری اقتصاد را برای جراحی بزرگ آماده تر می‌کرد از آن گذشته کمتر جراحی حاضر می‌شود که یکبار هم استخوانهای زانو را جراحی کند و هم ستون فقرات را. معمولاً برای پروتز زانوها و ستون فقرات چند زمان مختلف انتخاب می‌شود و در هر عمل جراحی یک جراحی بزرگ صورت می‌گیرد.

اکنون که در میانه جراحی اقتصادی هستیم چه باید بکنیم؟
نرخ یا شیب اجرای هدفمندی یارانه‌ها را باید کاهش داد. درست برعکس نظریه شوک درمانی که می‌گوید «مرگ یکبار و شیون هم یکبار». من اعتقاد دارم که با بیماران با نهایت ملاحظات و مهربانی باید رفتار کرد. یعنی دوره آمادگی را تعریف کرد و دقیقاً آن را به اجرا گذاشت. یکی از مهمترین اقدامات دوران آمادگی آن است که با وامهای بانکی تأسیسات گرمایشی و سرمایشی فرسوده و قدیمی‌را در خانواده‌ها نوسازی کرد و با یاری وام بانکی مصرف گاز، آب و برق را به شدت کاهش داد. سپس به واقعی کردن قیمتها اقدام کرد.

آیا افزایش شیب، به افزایش بیش از پیش تورم نمی‌انجامد؟
شوک درمانی به انفجار تورمی‌می‌انجامد. تورم 4 نعل یا تازنده گفته می‌شود. تورم تازنده در برخی کشورها به قدری هزینه‌های پلیسی و نظامی‌را افزایش داد که از نیمه راه رها شد. الجزایر از نمونه‌های مهم تورم تازنده است. الجزایر حدود یک دهه پس از حذف یارانه‌ها دچار تورم تازنده و آشوب بود. بنابراین یک تأنی و بازنگری در شیب حذف یارانه‌ها لازم به نظر می‌رسد.
در شرایط فعلی بهترین اقدام این است که خانواده‌های آسیب دیده با وام بانکی دوره نقاهت را بتوانند طی کنند. بنابراین سیاستهای حمایتی از طریق پرداخت مستقیم در سالجاری کفایت نخواهد کرد و باید کمکهای بیشتری به اقشار آسیب پذیر اعطا شود. در غیر این صورت این جراحی آنان را نابود خواهد کرد.

آیا عامل بروز تورم، افزایش نرخ ارز و... را اجرای هدفمندی یارانه‌ها می‌دانید؟
همه برای هدفمندی یارانه‌ها نبود. مقدار زیادی از آن، به انتظارات تورمی‌مربوط است. بخش دیگر آن نیز به چاپ پول ملی بیش از حد و بی ارزش شدن پول ملی مربوط است. این شرایط سبب پناه بردن مردم از بد حادثه به دلار شد. آنها می‌دانستند که قدرت پول ملی داخلی در حال نزول است.

پیش‌بینی شما از ادامه روند مذکور چیست؟
به طور قطع و یقین، کوچکترین پیش بینی از کاهش ارزش ریال هجوم به طلا و نقره و ارز را افزایش خواهد داد.

به نظر شما چه باید کرد؟
هیچ راهی جز اجرای هدفمندی یارانه‌ها با شیب ملایم نمی‌تواند نجات دهنده باشد.

منظور از شیب ملایم طی چند سال است؟
حداقل طی 5 سال. تا دولت در این صورت بتواند اقشار آسیب پذیر را زیر بال و پر خود بگیرد. به صور مختلف باید کمک کند تا اینگونه اقشار دچار صدمه نشوند و یا جامعه به تشنج کشیده نشود.

اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها طی 5 سال چه نتایجی در پی‌دارد؟
دولت می‌تواند به این ترتیب فرصت از دست رفته برای آماده سازی بیمار برای جراحی را به دست آورد. در این مدت می‌تواند مردم را تشویق کند که سیستم گرمایشی خود را خورشیدی کنند که در ایران بسیار جواب می‌دهد. کارخانه‌های داخلی را رونق دهد و به آنها کمک کند تا به تولید سیستم‌های کم مصرف انرژی اقدام کنند. همچنین دولت می‌تواند به مردم اعتبار دهد تا بتوانند از این سیستمها بهره گیرند. کمکهای نقدی دولت و حمایت‌های آن باید در راستای بهبود وسایل انرژی سوز خانه‌ها باشد.
به هر تقدیر معتقدم شیب ملایم می‌تواند کمک کند تا دولت بیماران خودش را برای به سلامت گذشتن از این جراحی بزرگ آماده کند.


منبع: / روزنامه / مردم سالاری

نظر شما