بازنگری و اصلاح اجرایی طرح هدفمندی...
در هفته گذشته نوشته کوتاهی با عنوان «هدف از هدفمندی یارانهها» در ستون محک درج شد که در آن با اشاره به این گفته رئیس مجلس «هدفمندی یارانهها به درستی اجرا نشد» نیاز به بازنگری و ارزیابی طرح در اجرا و نسبت آن با اهداف مصوب قانونی درخواست گردید. خوانندگان ستون محک ضمن تشویق نویسنده نسبت به طرح پیشنهادی، تاکید بر بازنگری و پیآمدهای اجرایی آن در زندگی عادی مردم داشتند.
پرسش مردم معطوف به نقد کارشناسانه از تاثیرهای اجرایی این طرح بر معیشت خانوادهها و زندگی عمومی جامعه است. مردم هزینه پرداز اصلی در روش اجرایی طرح هدفمندی یارانه هستند و بررسی هزینه و فایده آن از سوی نمایندگان خود در مجلس را جستجو میکنند.
طرح هدفمندی یارانهها، اگر بزرگترین طرح اقتصادی ـ اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران نباشد، بدون تردید از مهمترین و حساسترین آن است. تصویب قانون این طرح در مجلس شورای اسلامی با عنایت به اهمیت و حساسیت آن، موجب شد تا مجلس منحنی مدیریت اجرایی آن را نیز تنظیم و تصویب کند. مجلس در طرح هدفمندی یارانه تنها به شرح اهداف اکتفا نکرد، بلکه برنامهریزی اجرایی طرح موازی با اهداف و باتوجه به شتاب زمانی در اجرا را درنظر گرفت. اکنون محصول شتاب اجرایی سیمای بهم ریختگی مدیریتی را نشان میدهد و در حالیکه هزینههای زندگی افزایش سرسامآوری پیدا کرده، در عمل توازن درآمدها و هزینهها بههم خورده است. استمرار پرداخت یارانه ماهانه آنهم برای 70 میلیون نفری که ثبتنام کردهاند بهخودی خود تبدیل به چالش بزرگ برای دولت با بودجه محدود گردیده و از سوی دیگر اغلب خانوادهها با درآمدهای متوسط و پایینتر مواجه با افزایش نرخ کالاهای ضروری و مورد نیاز روزانه خود شدهاند. تعادل سبد درآمدی و هزینهها در چنین شرایطی برای اقشار وسیعی از جامعه غیرممکن گردیده است.
بخش تولیدات داخلی اعم از صنعتی و کشاورزی با مشکلات هزینه تولید از یکسو وتغییر مداوم و فصلی تعرفهها برای واردات تولیدات خارجی بخصوص در واردات بیرویه محصولات کشاورزی و مصرفی از سوی دیگر مواجه است. در میانه این ماجرای اجرایی هدفمندی یارانه هر روز آمارهای متفاوت و گوناگونی از نرخ تورم، رکود تولید و بیکاری منتشر میگردد و روح جامعه را مکدر میکند.
به یاد داریم که در آستانه اجرای طرح هدفمندی یارانه، رئیس دولت همه نظرها را معطوف به اصطلاح نرخ حاملهای انرژی جهت اصلاح اقتصاد کلان کشور کرد. اما امروز اقتصاددانان ما میپرسند «... با توجه به وابستگی بسیار زیاد تولید داخلی به انرژی و افزایش بیش از 500 درصدی متوسط قیمت حاملهای انرژی، سیاستهای جاری تحت عنوان هدفمندی یارانهها، چه راهحلهایی را پیشروی تولیدکنندگان محصولات کشاورزی، صنعتی و خدماتی قرار داده است؟» باز از یاد ما نرفته که در آغاز اجرایی طرح و افزایش نرخ بنزین بسیاری شعار میداند که از این طریق هم مشکلات ترافیک در کلانشهرهای ما برطرف میگردد و هم حمل و نقل درونشهری اصلاح و بهینه خواهد شد. حالا مردم در همین کلانشهرها و بخصوص در تهران میپرسند: «پس چه شد؟»
مبحث انرژی از تولید، درآمد و تا مصرف آن در طرح هدفمندی یارانه مرکزیت دارد. در مسیر اجرایی، افزایش نرخ انرژی نه تنها کمک موثری بر برنامهریزی کلان اقتصادی نکرده است، بلکه بسیاری از کارشناسان اقتصادی را نظر این است که موجب تلاطم در مجموعه بازار مالی و اقتصادی شده است. یکی از اساتید اقتصاد در نقد این آشفتگی نوشته است «... بازار انرژی در کشور ما با اقتصادهای دیگر متفاوت است چون ما صادرکننده نفت هستیم و تغییرات قیمت آن بر اقتصاد ما تاثیر دارد. استمرار قیمت بالای نفت باعث شده تا این درآمد وارد اقتصاد شده و در همین حال مخارج دولت و نقدینگی افزایش یافته و در کنار کاهش نرخ سود حقیقی بانکها باعث بیماری هلندی شده و در زمینه انرژی هم با کسری مواجه شدیم. اقتصاد ما به اصلاح در همه بازارها نیاز دارد. اما این اصلاح فقط در زمینه انرژی و آن هم در سمت تقاضا انجام شده و آثار این عدم تعادل به بازارهای دیگر هم سرایت کرده است...»
اگر هدف از اجرای طرح هدفمندی یارانه این بود که هزینههای زندگی مردم سامان یابد و دولت هم از افزایش مخارج خود و رشد بیسامان نقدینگی نجات پیدا کند. پرسش این است این معادله دو طرفه مردم و دولت امروز در چرخه اجرایی طرح هدفمندی یارانه، چگونه است. از مخارج دولت نسبت به بودجه تنطیمی کاسته شده است؟ درآمد و هزینه زندگی مردم سامان یافته است؟
مجموعه پرسشها درباره اجرای طرح هدفمندی یارانهها بسیار است و این نوشته کوتاه مجال شمارش آن را ندارد. اما تکرار درخواست مردم از مجلس و نمایندگان خود که بازنگری و اصلاح اجرایی طرح ضرورتی اجتنابناپذیر است، نیاز و ضرورت امروز جامعه و دولت است.
منبع: / روزنامه / اطلاعات ۱۳۹۰/۴/۱۹
نویسنده : ابوالقاسم قاسم زاده
نظر شما