موضوع : پژوهش | مقاله

آیا ایران سلاح هسته ای می سازد؟


جورج بوش روز چهار تیر اعلام کرد «ایران دارای تسلیحات هسته ای را تحمل نخواهیم کرد.» کلمات وی پوچ است. نشانه های فیزیکی وجود برنامه تسلیحات هسته ای در ایران به هیچ وجه وجود ندارد.
ایران با کمک روسیه در حال ساخت یک نیروگاه هسته ای ۱۰۰۰ مگاواتی در بوشهر است. وجود این طرح برهمگان روشن است. این نیروگاه بیش از سه دهه، از پیش از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ در دست ساخت بوده است.
وجود دو مرکز تحقیقات هسته ای دیگر که در دست ساخت است، نیز روشن است: مرکز غنی سازی اورانیم در شهر نطنز و مرکز آب سنگین (دوتریوم) دراراک. هیچکدام از این دو عملیاتی نیستند. تنها پرسش مورد نظر این است که آیا این مراکز مسیر مناسبی برای تولید بمب های هسته ای مبتنی بر پلوتونیم است. پاسخ کوتاه این است: خیر.
نیروگاه بوشهر فقط بخشی از استدلال در این باره است که ایران مبادرت به آغاز برنامه تولید تسلیحات هسته ای کرده است، اما همین بخش را می توان به آسانی مورد تجزیه و تحلیل قرارداد. اتهامات وزارت خارجه آمریکا در مورد نیات خطرناک ایران از تأسیس مراکز نطنز و اراک برپایه مجموعه ای آشفته از اظهارات غیرقابل آزمون و سیاه منابع مورد تردید، از جمله مجاهدین [منافقین] خلق استوار شده است که آمریکا آن را یک سازمان تروریستی می داند. این منابع اظهار می دارند که این مراکز دارای تجهیزات گریز از مرکز برای غنی سازی اورانیم (جایگزین پلوتونیم قابل شکافت برای تولید بمب) یا تأسیسات سری برای استخراج پلوتونیم است. هیچکدام از این ادعاها به طور خاصی دارای اعتبار نیست، چرا که این منابع یا ناشناس هستند یا همان مجراهایی هستند که داستانهایی را در مورد سلاح های غیرمتعارف عراق یا به اصطلاح کارخانه تولید سلاح های میکروبی و شیمیایی در خارطوم منتشر کردند.
بخش قابل آزمون این ادعا یعنی اینکه نیروگاه بوشهر تهدیدی از نظر تکثیر سلاح های هسته ای است، آشکارا نادرست است. چندین دلیل وجود دارد که برخی فنی و برخی ساختاری است.
- راکتور ایران پلوتونیم مناسب برای ساخت بمب های هسته ای را تولید نمی کند.
- سوخت مصرف شده در راکتور ایران در هر حال خطرناکتر از آن است که برای تولید سلاح به کار رود.
- هرگونه تلاش برای انتقال سوخت از نیروگاه قابل شناسایی است.
- شرکای روسی طرح بوشهر تصریح کرده اند سوخت مصرف شده باید به روسیه بازگردانده شود، همان گونه که رویه معمول آنها در مورد راکتورهای صادراتی به سایر کشورها بوده است.
همان گونه که راکتور هسته ای انواع مختلفی دارد، شکل های مختلفی از پلوتونیم وجود دارد و این تفاوت هایی است که تقریباً هرگز در بحث های عمومی در مورد تهدید تکثیر ذکر نمی شود. دو نوع راکتور متفاوت وجود دارد: راکتورهای آب سنگین یا گرافیتی و راکتورها تحت فشار یا آب سبک. نیروگاه هسته ای دیمونا در اسرائیل نمونه ای از نوع اول و نیروگاه بوشهر از نوع دوم است.
نیروگاه اسرائیل برای تولید ایزوتوپ مناسب پلوتونیم (۲۳۹) که برای ساخت بمب ضروری است، بسیار مطلوب است. نیروگاه ایران پلوتونیم تولید خواهد کرد اما نه از نوع مناسب. انواع پلوتونیم تولیدی آن با ایزوتوپ ۲۴۰، ۲۴۱ و ۲۴۲ که استفاده از آن برای ساخت بمب تقریباً محال است.
نوع راکتور و نحوه کار آن برای تولید پلوتونیم مناسب برای سلاح نقش اساسی دارد. نیروگاه از نوع نیروگاه اسرائیل را می توان بدون خاموش کردن سوخت گیری کرد. در نتیجه می توان پلوتونیم با درجه تغلیظ بالا را به طور پنهانی و مداوم استخراج کرد. در نیروگاه ایران خارج کردن حتی یک سوزن سوخت مستلزم خاموش کردن کل راکتور است و این کاری است که نمی توان دور از چشم ماهواره ها، هواپیماها و سایر منابع انجام داد.
در راکتور اسرائیل سوخت هرچند هفته یا حداکثر هرچند ماه یک بار بازیافت می شود. این کار تولید پلوتونیم دارای کیفیت بالا مناسب برای سلاح را به حداکثر می رساند. در راکتور ایران، هسته سوخت هر ۳۰ تا ۴۰ ماه تعویض می شود و هر چقدر چرخه سوخت طولانی تر باشد، برای تولید برق بهتر است. در مورد راکتور ایران در بوشهر هرگونه تلاش برای جابجایی سوخت آشکار خواهد بود چرا که خاموش شدن آن قابل ردیابی است. تا به حال هیچ موردی از تولید مواد لازم برای ساخت بمب از سوخت راکتور از نوعی که در نیروگاه ایران است، گزارش نشده است. کسی نمی تواند از ذهن جمعی هیچ دولتی خبر داشته باشد. اما حتی اگر در آینده ثابت شود ایران سودای دستیابی به سلاح هسته ای دارد، با تولید عملی این تسلیحات سالها شاید دهه ها فاصله داشته باشد. افزون بر این ایران کاملاً به فرایند بازرسی های بین المللی تن داده است. ایران پیمان عدم تکثیر هسته ای (NPT) را امضا کرده است. روز اول نیز غلامرضا آقازاده رئیس سازمان انرژی اتمی ایران تأکید کرد تمام تأسیسات هسته ای ایران برای بازرسی های آژانس بین المللی انرژی اتمی براساس ضمانت های این پیمان باز است.
هیاهو در واشنگتن بر سر احتمال تولید سلاح های هسته ای در ایران تا حدی ناشی از این ادعای مقامات آمریکایی است که ایران به تولید برق از انرژی هسته ای نیاز ندارد. آنان اظهار می کنند که برنامه انرژی هسته ای ایران با توجه به ذخایر نفت آن غیرضروری است. از این رو به اعتقاد آنان نیروگاه های هسته ای آن حتماً باید برای تولید تسلیحات هسته ای باشد. در واقع تولید برق از اتم برای ایران معقول است. به علاوه طرح انجام این کار دهه ها پیش با تأیید آمریکا آغاز شده جیمزوولسی رئیس سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا سیا در مصاحبه ای در اسفند ماه سال گذشته ادعا کرد هیچ دلیل بنیادی وجود ندارد که یکی از بزرگترین تولید کنندگان نفت جهان به عرصه انرژی هسته ای وارد شود.
در نگاه اول شاید این منطق درست به نظر بیاید. کشورهای دارای ذخایر عظیم نفت همچنین دارای ذخایر بزرگ گاز طبیعی هستند که روی منابع نفت قرار گرفته است. چند سال پیش، این گاز طبیعی دائماً سوزانده می شد تا راه برای رسیدن به نفت هموار شود. با این حال، پیشرفت های فناوری استفاده از این گاز را برای تولید برق میسر کرده است. با این وجود، نیروی هسته ای در کشوری با مقادیر گسترده گاز طبیعی معقول است، به خصوص با توجه به وضعیت غیرعادی صنعت نفت و گاز ایران. در ایران نیازهایی به گاز وجود دارد که اهمیت آن از اولویت ساخت نیروگاه های گازی بیشتر است.
اول آنکه گاز برای تزریق مجدد به ذخایر نفت موجود (تجدید فشار) ضروری است. این کار برای حفظ سطح تولید نفت و نیز افزایش باز تولید کلی نفت در درازمدت اجتناب ناپذیر است. دوم آنکه گاز برای رفع مصرف فزاینده داخلی از جمله مصارف خانگی مورد نیاز است. جایگزینی گاز به جای نفت می تواند ظرفیت بیشتری از نفت را برای صادرات اختصاص دهد که درآمد آن بیشتر است. کاربردهای تازه برای گاز مانند استفاده به عنوان سوخت در ناوگان اتوبوس و تاکسی مناطق دودزده شهری ایران نیز برای توسعه لازم است.
سوم، اینکه صادرات گاز طبیعی- از طریق خط لوله به ترکیه یا به شکل مایع به شبه قاره- حداقل ارزش جذابی را برای منابع گاز ایران فراهم می کند. با برخورداری توان تولید برق کافی، ایران می تواند درآمد بیشتری را از محل صادرات آن کسب کند تا آنکه آن را صرف تولید برق بکند.
اقتصاد تولید گاز در ایران تقریباً واژگونه و یقیناً خلاف آن چیزی است که تصور می شود. بیشتر منابع گاز ایران غنی است، یعنی حاوی محصولات فرعی مانند ال پی جی (مشهور به پرویان) که ارزشمند تر از گازی است که از آن استحصال می شود. ایران می تواند با فروش این فرآورده ها سود بیشتری کسب کند، اما اگر گاز را صرف تولید برق کند، از این درآمد محروم خواهد ماند. افزون بر این ایران پایبند سهمیه های اوپک است که تولید نفت و گاز را ترکیب می کند. از این رو ایران نمی تواند برای جبران مقدار گازی که در داخل مصرف می شود، حجم تولید را برای افزایش صادرات بالا ببرد.
نکته شایان توجه در اتهامات آمریکا این است که برنامه هسته ای ایران ابتدا به توصیه مشاوران آمریکایی آغاز شد. آنان به دولت شاه توصیه کردند دست به تولید برق از طریق انرژی هسته ای بزند تا ذخایر نفت را برای مصارف پردرآمدتری از سوخت عادی حفظ کند. اکنون این که مقامات آمریکایی نسبت به همین برنامه هشدار می دهند، در بهترین حالت نشانه فقدان منطق و در بدترین حالت کامل غیرصادقانه است. بیشتر انتقادها از برنامه هسته ای ایران از ناحیه همان کسانی است که پیش از تهاجم آمریکا به عراق اصرار می کردند که این کشور برنامه تولید سلاح های هسته ای دارد. همین حقیقت باید بدبینی جدی نسبت به این اتهامات را در سراسر جهان پدید آورد.

* توماس استافر مهندس انرژی هسته ای و کارشناس اقتصاد انرژی خاورمیانه و ویلیام ابی من مدیر مطالعات خاورمیانه در دانشگاه براون است. هر دو بیش از ۳۰ سال است که در امور ایران تحقیق می کنند.

منبع: / روزنامه / همشهری ۱۳۸۲/۰۵/۰۴
نویسنده : توماس استافر
مترجم : وحید رضا نعیمی 
نویسنده : ویلیام ا. بی من
نام

رایانامه

نظر شما