کلیفورد گیرتز و دیدگاه تفسیری او در باب دین و فرهنگ
گیویان عبداله
بی تردید کلیفورد گیرتز از مهم ترین و اثر گذارترین مردم شناسان معاصر است که با برقرار کردن پیوند بین تفسیر و تبیین قدمی تعیین کننده در ارتقای جایگاه مردم شناسی در میان دانشهای انسانی و اجتماعی برداشته است. جایگاه او را در مردم شناسی و مطالعه فرهنگ و دین می توان با جایگاه ماکس وبر در جامعه شناسی مقایسه کرد. او از طریق تالکوت پارسنز با آرای ماکس وبر آشنا شد و تلاش کرد تفهیم و تفسیر را در شناخت فرهنگ و پدیده های فرهنگی به کار بندد. یکی از مهم ترین مواریث نظری و عملی گیرتز را باید تلاشهای او در توضیح رابطه «فرهنگ» و «جامعه» دانست. او با قایل شدن استقلال و اولویت برای فرهنگ, از پیش قراولان رویکردی است که کریستین بل آن را «فرهنگ گرا- نمادگرا» می خواند. ابزار تئوریک کارآمد گیرتز در اتخاذ و توسعه این رویکرد تفسیری و معناگرا, آیین است. با وجود این چنین به نظر می رسد که آرای گیرتز برای دانش پژوهان ایرانی چندان شناخته شده نباشد. مقاله حاضر تلاش می کند تحلیلی از آرای گیرتز ارایه کند و نشان دهد که او را به چه تعبیر باید یک تفسیرگرا دانست. این مقاله با تاکید و مروری بر رویکرد تفسیری گیرتز به فرهنگ و دین و مرروی بر یکی از مطالعات میدانی او در جزایر بالی توضیح دهد که او چگونه از آیین به عنوان یک متن برای تفسیر یک فرهنگ استفاده می کند.
نشریه: مطالعات فرهنگی و ارتباطات
سال:1386 | دوره:3 | شماره:10
صفحات :1-27
نظر شما