موضوع : پژوهش | مقاله

سواد رسانه‌ای؛ شعاعی از جامعه اطلاعاتی


وقتی به خبری گوش می دهید یا زمانی که خبری را می خوانید هنگامی که با رویدادی تصویری مواجه می شوید و یا مادامی که در شبکه‌ای بنام اینترنت به اعماق حوادث سفر می‌کنید، آیا می دانید چه اتفاقی در جریان این احوال رخ میدهد؟

مواردی که یاد شد تمامی متاثر از کارکرد سیستم‌های رسانه‌ای آنهم در گونه‌های مختلف سنتی، دیجیتالی، سمعی و بصری هستند. رسانه پل ارتباطی رویداد و مخاطب است.

البته این مسئله حائز اهمیت است که شما در استفاده از ابزار رسانه چه در مدل جمعی و چه در مدل محدود کدامین ارکان را مورد توجه قرار می دهید و چه هدفی را دنبال می‌کنید.

همه ما زمانی را در شبانه روز صرف برخورد با رویدادهای اطراف خود می‌کنیم آنهم از باب توجه به ذات هر یک از آنها مثلا حادثه‌ای اتفاق می افتد و یک رسانه به پخش تصاویر و اخبار مربوط به آن می پردازد.

شما به عنوان یک بیننده پس از مشاهده تصاویر و شنیدن اخبار ناخودآگاه تفسیری از آن در ذهن خود می پرورانید.

اگر هوشیارانه عمل کنیم به سراغ رسانه‌ای دیگر رفته و خبر را از دریچه آن بررسی می‌کنیم.

در یک اتفاق جالب به راحتی می توانید نتیجه بگیرید که هر یک از رسانه ها به نوبه خود در انتشار رویداد مشابه سلیقه‌های مخصوص به خود داشته اما برخی استاندارد‌های معمول را در این باب رعایت نمی کنند.

شما به عنوان مخاطبان بدون علم رسانه و سواد نقد آن هرگز نمی توانید رسانه خود را ارزیابی و به تحلیل و نقد آن بپردازید.

مساله نقد رسانه نیز امروز از اهمیت فراوانی برخوردار است چراکه انسان قرن بیست و یکم با ورود به هزاره سوم و مواجهه با مفاهیمی همچون جامعه اطلاعاتی، متاثر از روابط چند جانبه تقابلی و به ناچار از بهره مندی از رسانه ها برای پوشاندن خلاء بی اطلاعی است.

امروزه اطلاعات و دقت در آن اهمیت زیادی دارد و این قضیه ممکن نخواهد بود مگر با تحصیل سواد مناسب رسانه‌ای برای نقد آنچه در جهان می گذرد.

سواد رسانه‌ای در جهان و ایران

شاید حداقل زمان تولد سواد رسانه‌ای در جهان حدود 30 سال پیش است اما در ایران زمان اندکی از پیدایش آن می گذرد.

دکتر سید وحید عقیلی استاد علوم ارتباطات در این باره می گوید : جدای از سواد نقد رسانه که مبحثی کاملا تخصصی است و به دسته‌ای از افراد مربوط می شود که دست اندر کاران رسانه ها را تشکیل می دهند و دوره آموزشی لازم برای آنرا گذرانده اند.

اما سواد رسانه‌ای بطور مشخص از سوی برخی کشورهای جهان از حدود سه دهه قبل بررسی می‌شود.

کشورهای ژاپن و کانادا نمونه بارز این مسئله هستند که در این خصوص گامی اساسی برداشته اند.

در این کشورها سواد رسانه‌ای آنقدر اهمیت داشت که آن را بعنوان یک ماده درسی در میان مواد درسی دوره‌های تحصیلی راهنمایی تا مقطع دیپلم به رسمیت شناختند و حتی آن را برای سنین بزرگسال و مقاطع تحصیلی بالاتر نیز طراحی کردند.

آنها این هدف را دنبال می کردند که به افراد بیاموزند رسانه چیست و تفاوت آن با دنیای اطراف آن چگونه است.

در این اثنا مخاطب بخوبی می آموزد که به غیر از انتخاب رسانه از لحاظ سلیقه و شکل به ادراک دقیق مواردی چون آگهی، سرمقاله، گزارش، خبر و... در رسانه‌های مختلف دیداری، شنیداری، مکتوب و الکترونیکی نیز بپردازد.

عقیلی ادامه می دهد : اما قدمت ادبیات سواد رسانه‌ای (MEDIA LITRACY) در کشور ما به بیش از 3 یا 4 سال نمی رسد و همچنان از آن به مفهوم جدیدی یاد می شود که به دلیل نگاه رسانه‌های مکتوب وملی به آن برمی گردد.

با تحصیل سواد رسانه‌ای مخاطب می آموزد هر آنچه از رسانه ها انتشار می یابد دلیل مطابقت آن با واقعیت نمی شود.

تحصیل سواد رسانه‌ای بهمراه پیدایش نگاه و تفکر انتقادی در افراد است بنابر این فرد می آموزد که عمیق و دقیق به ذات برنامه ها و نوشته ها و شنیده ها بیاندیشد و به نقد آنها نیز بپردازد ؛ از طرفی به نوعی رویارویی پیچیده با خروجی رسانه ها نیز دست یابد.

اصول سواد رسانه‌ای سوغات غربی ها است اما نمی توان چشم بسته هم با آن روبه رو شد.

از طرفی نمی شود به فکر بومی سازی چارچوب آن افتاد که تنها محتوای روزمره آن شایسته بومی سازی است.

اما در جامعه مدنی که افراد به حقوق خود کاملا واقف هستند و میزان سواد عمومی و آگاهی اجتماعی در سطح بالایی قرار دارد اکثر افراد از حداقل سواد رسانه‌ای برخوردارند.

از سویی هم اخلاق حرفه‌ای در میان دست اندر کاران رسانه ها وجود دارد.

جالب است که بدانید پنج تا از پرتیراژترین روزنامه‌های جهان ژاپنی هستند و این نشان از بالا بودن فرهنگ مخاطبان ژاپنی در رویارویی با محتوای مکتوب دارد.

اما در ایران با مشکلاتی که عدم ارتقاء سواد رسانه را منجر می شود دست به گریبان هستیم ؛ مثلا تیراژ پایین روزنامه ها، عدم ترکیب صحیح یا مطابقت با تمایل مردم، عدم ارائه محتوای تحلیلی نسبتا جامع برای اتفاقات روزمره و بسیاری نکات دیگر.

دکتر عقیلی در پایان گفته هایش بیان می دارد که برای رفع چالش ها باید به نوعی (MEDIA TAMPAIN) تلاش سازمان یافته از سوی رسانه ها برای ارتقاء سطح سواد رسانه‌ای در میان مردم و یا اصطلاحا مبارزه رسانه‌ای دست زد.

تولد سواد رقومی

اما دکتر محسنیان راد، استاد علوم ارتباطات نیز با تاکید بر اینکه ICT موجب پیدایش سواد رسانه‌ای شده است می گوید: در حقیقت ورود به عصر ارتباطات و اطلاعات و پیدایش ابزار نوین ICT،سوادی، آنهم با عنوان سواد رقومی متولد ساخته است.

وی ادامه میدهد : البته سواد رسانه‌ای مقوله‌ای است که به اوایل دهه 90 میلادی برمی گردد که در اصل مخاطب آن یکسری از میانسالان جامعه بودند و می بایست تحت تعلیم استفاده از فناوری‌های نوین برای رویارویی با خروجی رسانه ها و اصلا کارکرد آنها قرار می گرفتند.

اما برای اینکه این مسئله در میان نسل جوان جامعه هم فراگیر شود، با توجه به استعداد، علاقه و پی گیری ابزار نوین و ICT از سوی این نسل،تنها باید استانداردهای بین المللی،آنهم منطبق با مسائل بومی هرکشور سوار بر امر آموزش آن در نظر گرفته شود.

از طرفی هم زیر ساخت‌های لازم همچون افزایش ضریب نفوذ و سرعت و سهولت دسترسی به شبکه‌های ارتباطی همچون اینترنت بخوبی فراهم شود تا حداقل سواد لازم در افراد ایجاد شود.

در کنار افراد کم سواد یا بی سواد در جامعه ایرانی بطور یقین متخصصان آشنا به مباحث رسانه عالم بر نقد مناسب آن هم وجود دارند که شاید اقلیت آنها، به طرح این موضوع تمایل ندارند.

در کنار این افراد گروهی هم سواد کافی و قدرت دارند اما شرایط یادگیری ندارند.مثلا مناطق روستایی بدلیل عدم امکانات ارتباطی مناسب از این مساله محرومند و بطور کل سطح تخصص های حرفه ای در حوزه مشاغل رسانه ای پایین است.

بومی سازی محتوای رسانه ای

در این بحث دکتر حسین ابراهیم آبادی استاد ارتباطات و رئیس انجمن ارتباطات نیز با بیان نظریات خود می گوید: در اصل،سواد رسانه ای به دو منظور کاربرد دارد: یکی پیدایش نوعی مهارت برای بهبود زندگی در استفاده از رسانه هاست که بطور مثال کاربران از اینترنت بعنوان رسانه ای جهانی برای بالا بردن سطح اطلاعات بهره می برند و همانطور که می دانیم با توجه به اهمیت عنصر اطلاعات در عصر جامعه اطلاعاتی، مایه اصلی زندگی خود را تامین می کنند.

دیگری کاربرد رسانه ها با علم به ماهیت و خروجی آن ها برای ارتقا سطح آموزشی و موقعیت اجتماعی و نوعا ارتقا سطح تحصیلی اقشار جامعه است.

ارتقا سواد رسانه ای در بهره مندی و دسترسی از رسانه ها به گونه ای باید باشد که در آینده شغل و تحصیل فرد بر اساس آن ارتقا یابد.

وی تصریح می دارد: اما در این عصر و در استفاده و تحصیل سواد رسانه ای باید به آموزش زبان بین المللی و همچنین آموزش های لازم ICT توجه ویژه ای کنیم.

افراد با اشراف به این دو مهم می توانندهم از رسانه ها،مطلوب استفاده کنند و اطلاعات لازم را استخراج کنند و هم در موقع لزوم به نقد و انتخاب سلیقه ای آنها بپردازند که این خود با کم و زیاد کردن مخاطبان رسانه ها به افزایش کیفیت در آنها در رقابتی سالم کمک شایانی می کند.

برخی کشورها تمهیداتی را برای بومی سازی سواد رسانه ای در نظر گرفته اندو این مسئله برای کشور ما هم حائز اهمیت است. در صورت بومی سازی محتوای رسانه ای و سواد رسانه ای تسلط افراد در فهم خروجی رسانه ها بالا رفته و بنابراین با کسب مطلوب، می دانند از رسانه ها چه می خواهند و بنابراین رسانه ها هم در رویارویی با مخاطب می دانند که مخاطب چه می خواهد.

ابراهیم آبادی خاطر نشان می کند: افزایش آگاهی و درک سواد رسانه ای و کاربردهای آن، استفاده از کاربرد رسانه، توانایی و ظرفیت در زمینه های شغلی و زندگی با آموزش های جدی در این زمینه و آموزش های ترکیبی (فنی و اجتماعی) یا آموزش لیاقتی در میان افراد همه و همه در افزایش سواد رسانه ای و بینش های فردی در جامعه موثر اند.

اما دکتر محمد الستی استاد علوم ارتباطات در این خصوص با تعریف سواد رسانه ای اظهار می دارد : سواد رسانه ای در واقع معیاری از توانایی و قابلیت فردی در درک مستقل رسانه است.اکنون در عصر ICT یا رسانه به سر می بریم و واقعیت ها زمانی به رسمیت شناخته می‌شوند که رسانه ای شوند و حقیقت ها زمانی درک می‌شوند که بوسیله مخاطبان ادراک شوند.در این میان وجوب سواد رسانه ای حکم می کند که در چنین فضایی، مخاطب دارای حداقل توانایی مستقل و مستقیم از درک خوراک و خروجی رسانه ها باشد.

بنابراین مجموعه عواملی که این استقلال ادراکی را بوجود می آورند سواد رسانه ای نام می گیرد.

در حقیقت فردی که در رویارویی با یک خبری با یک فیلم از ادراک مستقل ناتوان است فاقد سواد رسانه ای است.

وی تصریح می دارد:سواد رسانه ای تنها به مخاطب مربوط نمی‌شود، بلکه کارگزاران رسانه هارا هم مخاطب خود قرار می دهد.در حقیقت این مهم چرخه ای را تعریف می کند که کارگزاران با سواد،مخاطب را با مخاطب با سواد متقابلا رو در رو می کند.

اما در ایران توسعه رسانه ها از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست.معضلاتی از قبیل فرهنگ کتبی و غلبه فرهنگ شفاهی باعث شده که افراد از روزنامه ها و رسانه های مکتوب بطورکل استفاده لازم را نبرند.از طرفی پایین بودن تیراژمطبوعات و ضعف رسانه های شنیداری و دیداری در زمینه عدم رقابت لازم،مشکلاتی را همچون نبود زمینه لازم برای بهبود کیفی و کمی سطح در آنها باعث شده است.

لیکن با توسعه رسانه ها، آموزش علوم ارتباطات شکل تخصصی در حوزه های خاص هر رسانه، آزادی جریان ICT و کمک به رشد و توسعه نهادهای مدنی که می توانند مستقیم و غیر مستقیم رسانه های مستقل را بوجود آورده و تقویت کنند در حل مشکلات و تامین زیر ساخت لازم در ایجاد و استقرار سواد رسانه ای در جامعه امروز بسیار موثر است.

ارتقا سواد رسانه ای

در این مقطع دکتر شیوا پژوهش فرد استاد علوم ارتباطات دانشگاه آزاد و محقق مسائل جامعه اطلاعاتی نیز با بیان نظریات خود و با اشاره به اهمیت سواد رسانه ای در جامعه اطلاعاتی و عصر ارتباطات می گوید: می توان اقشار جامعه را در میزان بهره مندی از سواد رسانه ای به دو گروه تقسیم کرد.

گروهی که سواد کافی را در این زمینه ندارند و بنابر این از انتقاد نیز مستثنا هستند که در اکثریت نسبی بسر می برند.این گروه بازخوردهای رسانه ای را بر اساس سلیقه و تنوع کانال های مشخصی پاسخ می دهند که درصد خطا در میان آنها کمتر است و با انتخاب منطقی تر در این گروه مواجهیم زیرا شاخص های نسبی را برای این کار پی گیری می کنند.

البته با توجه به اینکه اغلب رسانه های جامعه ما مخاطبان را با ملغمه ای از برنامه ها رو به رو می کنند و شاید شبکه ای همچون خبر شاخصی در میان شبکه ها در ارائه خروجی خاص برای جامعه است؛ اغلب مخاطبان شاخص کلی را نمی توانند برای انتخاب برنامه از میان انبوه آنها تعریف کنند.

اما گروه دوم آنهایی که با سواد کافی درباره نقد رسانه ها و برنامه ها به نقادی می پردازند. در این جماعت که در اقلیت بسر می برند اتفاق جالب انتشار نقطه نظرات در سطح رسانه ای و ایجاد اثر برای تغییر ساختار خروجی رسانه است.این افراد به بهبود کیفی رسانه ها کمک می کنند زیرا با افزایش سطح توقع مردم،رسانه ها ملزم به افزایش کیفی برای از دست ندادن مخاطبان خود هستند.

وی تصریح می دارد: یکی از شیوه های گسترش سواد رسانه ای ارائه بیوگرافی و تشریح برنامه ها برای مخاطبان است که کمک شایانی به تفسیر و نقد آن با توجه به تصویر سازی ذهنی قبلی در میان آنها می کند.

رشد آگاهی در میان مردم از طریق رسانه های جمعی و با ارائه برنامه ها و افراد منتقد و ارائه آمار از رنک بهترین های رسانه ها در جهان برای ارزیابی و بازشناسی شاخص های نقد رسانه ای، استفاده از تحلیل گران و کارشناسان برای آموزش و فرهنگ سازی این مهم و تعامل رسانه ای مناسب با مخاطبان در جذب سریع بازخورد رسانه ای در میان مردم و ترتیب اثر دهی به نظریات اقشار مختلف بر اساس منطق، همه و همه کمک شایانی به ارتقا سواد رسانه ای در جامعه خواهد کرد.


منبع: / سایت / ایتنا ۱۳۸۵/۱۱/۱۵
نویسنده : محمد صادق افراسیابی

نظر شما