موضوع : پژوهش | مقاله

روزنامه‌نگاری‌ الکترونیک‌ در برابر روزنامه‌نگاری‌ مطبوعاتی‌


با هر دیدگاهی‌ که‌ به‌ جامعه‌ اطلاعاتی‌ نگریسته‌ شود، یک‌ نکته‌ غیر قابل‌ انکار در آن‌ به‌چشم‌ می‌خورد و آن‌ تحول‌ نقش‌ و کارکرد رسانه‌های‌ همگانی‌ در جامعه‌ اطلاعاتی‌ است‌، موضوعی‌ که‌ یکی‌ از محورهای‌ همین‌ همایش‌ را نیز تشکیل‌ می‌دهد. علی‌‌القاعده‌ تحول‌ نقش و کارکرد رسانه‌های‌ همگانی‌ در جامعه‌ اطلاعاتی‌، روزنامه‌‌نگاری‌ سنتی‌ را در هر سه‌ عرصه مطبوعاتی‌، رادیویی‌ و تلویزیونی‌ به‌ چالش‌ طلبیده‌ است‌. در این‌ مقاله‌ تلاش‌ می‌شود تا تحولات‌ کنونی‌ عرصه‌ موسوم‌ به‌ روزنامه‌نگاری‌ سایبر(1) از طریق‌ پژوهش‌های‌ علمی‌(استنادات‌ آکادمیک‌) و در عین‌ حال‌ اتکا به‌ تجارب‌ شخصی‌ در عرصه‌های‌ سایبر به‌ تصویر کشیده‌ شود.

در این‌ مقاله‌ چالش‌های‌ برخاسته‌ از عرصه‌ روزنامه‌‌نگاری‌ سایبر فهرست‌ و به‌ پیامدهای این‌ چالش‌ها نیز اشاره‌ خواهد شد.


مزیت‌های‌ روزنامه‌نگاری‌ سایبر:
در فضای‌ سایبر، میزان‌ انعطاف‌ بالاست‌. در هر لحظه‌ می‌توانید تغییرات‌ لازم‌ را اجرا کنید و با فضایی‌ خشک‌ طرف‌ نیستید.
در روزنامه‌‌نگاری‌ سایبر یک‌ جمع‌ محدود برای‌ یک‌ جمع‌ گسترده‌ مطلب‌ تولید نمی‌کنند، بلکه‌ جمع‌ گسترده‌ برای‌ یک‌ جمع‌ گسترده‌ تولید مطلب‌ می‌کنند. این‌ بزرگ‌ترین‌ اتفاق‌ این فضاست‌. در یک‌ شبکه‌ تلویزیونی‌ یا تحریریه‌ یک‌ روزنامه‌ که‌ برای‌ یک‌ کشور تولید مطلب می‌کنند، جمع‌ کوچکی‌ مشغول‌اند، اما در فضای‌ سایبر هر فرد خود یک‌ سر دبیر است‌.
این‌ مسئله‌ خود را بیش‌تر در وبلاگ‌ها نشان‌ می‌دهد که‌ با فشردن‌ یک‌ دکمه‌، یک‌ صفحه‌ به ادبیات‌ جهان‌ سایبر اضافه‌ می‌شود.
در دنیای‌ سایبر امکان‌ دسترسی‌ به‌ ادبیات‌ یک‌ واژه‌ با کلیک‌ روی‌ آن‌ به‌ علت‌ وجود ابرمتن‌ وجود دارد.
محصول‌ نهایی‌ روزنامه‌نگاری‌ سایبر می‌تواند روزنامه‌نگاری‌ عمومی‌ باشد.
در این‌ مقاله‌ تلاش‌ می‌شود تا با نگاهی‌ عمیق‌تر به‌ وبلاگ‌‌ها(2) به‌ مثابه‌ تازه‌ترین‌ پدیده‌اینترنتی‌، و همچنین‌ با نگاهی‌ عمیق‌تر به‌ بلاگرها(3) به‌ مثابه‌ نخستین‌ نشانه‌های‌ روزنامه‌نگاری عمومی‌ و جایگزین‌، تصویری‌ واقع‌گرایانه‌ از آینده‌ ارائه‌ شود.

طرح‌ مسئله‌
نقش‌ رایانه‌ها در شبکه‌های‌ ارتباطی‌ باعث‌ شده‌ است‌ تا مردم‌ قدرت‌ ارتباطی‌ را از رسانه‌ها، و در این‌ ارزیابی‌ از دروازه‌بانان‌، پس‌ بگیرند. این‌ امر به‌ معنی‌ این‌ است‌ که‌ قدرت‌ارتباطی‌ از حالت‌ «محدود به‌ گسترده» (یک‌ منبع‌ برای‌ همه‌ مخاطبان‌)، به‌ حالت‌ «گسترده‌ به‌گسترده» نقل‌ مکان‌ کرده‌ است‌.4 فن‌ آوری‌های‌ نوین‌ ارتباطی‌ در حال‌ قدرت‌ بخشیدن‌ به‌مخاطبان‌ هستند. این‌ فن‌ آوری‌ها موجب‌ شده‌اند تا مخاطبان‌، کنترل‌ فعال‌تری‌ را بر جریان‌های‌اطلاعات‌ اعمال‌ و رفتارهایی‌ را نیز به‌ جریان‌های‌ رسانه‌ای‌ تحمیل‌ کنند. این‌ جابه‌جایی‌ درواقع‌ همان‌ انقلاب‌ ارتباطی‌ است‌ و علی‌ القاعده‌ تغییرات‌ عظیم‌ فن‌ آوری‌های‌ ارتباطی‌ نیز به‌مثابه‌ رخساره‌ سخت‌افزاری‌ انقلاب‌ ارتباطی‌ در خور توجه‌ است‌ .
پرسش‌ بزرگ‌ در این‌ چهار چوب‌ این‌ است‌ که‌ تاثیر فن‌ آوری‌های‌ ارتباطی‌ بر روزنامه‌نگاری‌ نوشتاری‌ سنتی‌ چیست‌؟ آیا سایبر ژورنالیسم(5) در فضای‌ موسوم‌ به‌ فضای‌ سایبر اسپیس‌ گم‌ خواهد شد؟
مدارس‌ روزنامه‌نگاری(6) چطور؟
آینده‌ روزنامه‌نگاری‌ آبستن‌ چه‌ تحولاتی‌ است‌؟

مفاهیم‌ رسانه‌های‌ سایبر، پس‌فرست‌ و روزنامه‌نگاری‌ سایبر
به‌ نظر می‌رسد ابتدا باید پیش‌ از پرداختن‌ به‌ مفهوم‌ روزنامه‌نگاری‌ سایبر اشاره‌ای‌ به‌مفهوم‌ رسانه‌های‌ سایبر(7) داشت‌ تا مشخص‌ شود که‌ چرا گرایش‌ به‌ روزنامه‌نگاری‌ سایبر به‌ مثابه فضای‌ برخاسته‌ از رسانه‌های‌ سایبر به‌ گرایش‌ و تمایلی‌ آشکار تبدیل‌ شده‌ است‌.
اگر رسانه‌های‌ سایبر را ترکیبی‌ تازه‌ از واژه‌ سایبرنتیکس(8) متعلق‌ به‌ نوربرت‌ وینر(9) بدانیم همان‌ طور که‌ از دیدگاه‌ وینر اساس‌ سایبرنتیکس‌ بر پس‌‌فرست(10) استوار است‌ اساس‌ سایبر نیز باید بر پس‌‌فرست‌ استوار باشد(11) و این‌ همان‌ چیزی‌ است‌ که‌ اصلاً در نوشته‌های‌ سنتی نوشتاری‌ وجود ندارد و ستون‌های‌ نامه‌ها و یا تلفن‌های‌ خوانندگان‌ در واقع‌ شکل‌ بسیار کم‌رنگی‌ از آن‌ است‌ و همان‌ طور که‌ می‌دانید، حتی‌ همین‌ نامه‌ها و تلفن‌ها هم‌ حالتی‌ گزینشی دارند و در عمل‌ کاملا دروازه‌‌بانی‌ می‌شوند. نظر مایک‌ گادوین(12)، نویسنده‌ انگلیسی‌، از همین‌ تحول‌ حکایت‌ می‌کند او می‌گوید: در انگلیس‌ قرن‌ هجدهم‌ افراد برای‌ روزنامه‌نگاری آموزش‌ نمی‌دیدند، کافی‌ بود شما چاپکار باشید تا ناشر هم‌ بشوید، اما حالا افراد قدرت دسترسی‌ و همچنین‌ توان‌ آفرینش‌ روزنامه‌نگاری‌ شخصی‌ را دارند. حروف‌ متحرک‌ چاپ‌، جهان‌ را به‌ خوانندگان‌ جهان‌ تبدیل‌ کرد و فن‌‌آوری‌ رایانه‌ همه‌ جهان‌ را به‌ روزنامه‌‌نگاران مشارکت‌‌گر فعال‌ بدل‌ کرده‌ است‌.13

موقعیت‌ رادیو و تلویزیون‌
در همین‌ جا باید به‌ این‌ نکته‌ اشاره‌ کرد که‌ با توجه‌ به‌ نقش‌ محوری‌ پس‌فرست‌ در رسانه‌های‌ سایبر، رادیو و تلویزیون‌ و رسانه‌ سایبر نیستند و تنها می‌توان‌ به‌ آن‌ها رسانه‌های الکترونی‌ اطلاق‌ کرد. این‌ وضع‌ تار عنکبوتی‌ یا شبکه‌ای‌ نشدن‌14 کامل‌ رادیو و تلویزیون‌ ادامه‌خواهد داشت‌. نکته‌ دیگر این‌که‌، چالش‌های‌ روزنامه‌نگاری‌ الکترونی‌ در برابر روزنامه‌نگاری مطبوعاتی‌، رادیویی‌ و تلویزیونی‌ کنونی‌، چالش‌هایی‌ یکسان‌ نیستند و رسانه‌های‌ الکترونی‌مثل‌ رادیو و تلویزیون‌ از حاشیه‌ امن‌تری‌ برخوردارند. مثلاً ابعاد نسل‌ جدید رادیوها بسیار کوچک‌تر از پیش‌ شده‌اند چرا که‌ از ریزتراشه‌ بهره‌ می‌گیرند. اکنون‌ برای‌ ساختن‌ یک ریزتراشه(15) می‌توان‌ میلیون‌ها ترانزیستور را بر روی‌ یک‌ قاب‌ سیلیکون‌ نصب‌ کرد. صدای‌ این رادیوها که‌ حالا بزرگ‌ترین‌ قطعات‌ آنها باتری‌ و بلندگو هستند، بسیار واضح‌ و بدون‌ اختلال‌است‌. این‌ رادیوها به‌زودی‌ قادر به‌ مخابره‌ عکس‌ هم‌ خواهند شد که‌ در آنها، تصویر از طریق‌یک‌ صفحه‌ کوچک‌ قابل‌ رؤیت‌ است‌. نمونه‌ دیگر این‌ تحولات‌، رادیوهای‌/شبکه‌ای‌ است‌ که‌اکنون‌ در اینترنت‌ رایج‌ شده‌اند. در زمینه‌ تلویزیون‌ نیز، تلویزیون‌ وضوح‌ بالا(16) که‌ به‌ آن‌ به‌اختصارHDTV گفته‌ می‌شود، تلویزیون‌ نسل‌ جدید است‌. این‌ تلویزیون‌ تصویری‌ بسیار شفاف‌ دارد و در ساختن‌ تصاویر به‌جای‌ استفاده‌ از 600 خط افقی‌ از بیش‌ از 1000 خط استفاده‌ می‌کند. تلویزین‌های‌ جدید در ارتباط با ویدیوی‌ درخواستی(17) که‌ به‌ آن‌ VOD گفته‌می‌شود، به‌ مرزهای‌ تازه‌ای‌ دست‌ یافته‌اند. در این‌ فن‌‌آوری‌ کاربران‌ می‌توانند با استفاده‌ از یک‌ دستگاه‌ به‌ نام‌ جعبه‌ اوج‌ تنظیم(18) از یک‌ باشگاه‌ ویدیویی‌ فیلم‌ مورد نظر خود را انتخاب ‌کنند و سپس‌ آن‌ را در حین‌ تماشا به‌ عقب‌ و یا جلو برانند. پس‌ با این‌ اوصاف‌ می‌توان‌ نتیجه‌گرفت‌ که‌ چالش‌ رسانه‌های‌ سایبر عمدتاً متوجه‌ روزنامه‌نگاری‌ نوشتاری‌ است‌.

علل‌ گرایش‌ به‌ رسانه‌های‌ سایبر
گرایش‌ به‌ رسانه‌های‌ سایبر علت‌هایی‌ دارد و به‌ ویژگی‌های‌ منحصر به‌ فرد آن‌ها بازمی‌گردد که‌ هفت‌ مورد آن‌ آشکارند:
1- آزادی‌ از زمان‌ و مکان‌
زمان‌ و مکان‌ هر دو برای‌ رسانه‌های‌ سایبر نابود شده‌اند. خواننده‌ رسانه‌ سایبر هرگز منتظر ساعت‌ خاصی‌ برای‌ دسترسی‌ به‌ اطلاعات‌ باقی‌ نمی‌ماند. در واقع‌، خواننده‌ رسانه‌ سایبر به‌محض‌ تماس‌ با رسانه‌ خود در اینترنت‌، در جهان‌ سایبر قرار می‌گیرد و این‌ یعنی‌ دسترسی‌سریع‌ و مستقیم(19) به‌ اطلاعات‌. در ضمن‌ حتی‌ اختلاف‌ ساعت‌ با سایر کشورها هم‌ برای‌دسترسی‌ به‌ اطلاعات‌ موجود در رسانه‌های‌ سایبر آن‌ها و همچنین‌ فاصله‌ مکانی‌ خواننده رسانه‌ سایبر با این‌ نوع‌ رسانه‌ها نیز هیچ‌ مفهومی‌ ندارد. این‌ امر در مورد روزنامه‌های‌ سایبر به‌این‌ معناست‌ که‌ آن‌ها لحظه‌ به‌ لحظه‌ در معرض‌ دید مخاطب‌ قرار دارند و به‌ عبارت‌ بهتر، ساعت‌ انتشار برای‌ آن‌ها (که‌ معمولا برای‌ رسانه‌های‌ نوشتاری‌ حتماً پس‌ از چاپ‌ شدن‌است‌)، هیچ‌ مفهومی‌ ندارد. علاوه‌ بر این‌، برای‌ رسانه‌های‌ سایبر هیچ‌ مشکلی‌ از نظر توزیع‌ هم‌وجود ندارد. نه‌ برف‌، نه‌ باران‌، نه‌ کمبود وسایل‌ نقلیه‌ زمینی‌ و دریایی‌ و نه‌ مشکل‌ تنظیم‌ ساعت‌ارسال‌ نشریه‌ با خطوط هوایی‌، هیچ‌ کدام‌، مطرح‌ نیستند.
2- امکان‌ دسترسی‌ به‌ ادبیات‌ جهانی‌ واژه‌ ها
وجود فرامتن(20) در رسانه‌های‌ سایبر از دیگر مزایای‌ روزنامه‌نگاری‌ سایبر است‌. فرامتن جذاب‌ترین‌ وجه‌ رسانه‌های‌ سایبر است‌. همه‌ دیده‌اید که‌ بسیاری‌ از واژه‌ها در متون‌ اینترنتی‌، نورانی‌تر از سایر واژه‌ها هستند و یا با رنگ‌ دیگری‌ (غالباً آبی‌) به‌ نمایش‌ درآمده‌اند.
اگر با ماوس(21) روی‌ هر یک‌ از این‌ واژه‌ها کلیک‌ کنیم‌، آن‌چه‌ در عمل‌ رخ‌ می‌دهد، دستیابی‌ به‌ادبیات‌ جهانی‌ آن‌ واژه‌ است‌. به‌ عبارت‌ بهتر، مفهوم‌ فرامتن‌ این‌ است‌ که‌ متون‌ در جهان‌رسانه‌های‌ سایبر به‌ یکدیگر گره‌ خورده‌اند و زمان‌ و مکان‌ در این‌ گره‌ خوردگی‌ نابود شده‌اند. استفاده‌ از این‌ امکان‌ به‌ معنای‌ دستیابی‌ مخاطب‌ به‌ ادبیات‌ جهانی‌ واژه‌ است‌.
به‌ دیگر سخن‌ هر واژه‌ فرامتنی‌ امکان‌ دستیابی‌ شما را به‌ تمام‌ اسناد مربوط به‌ آن‌ واژه‌ در سپهر رسانه‌های‌ سایبر فراهم‌ می‌سازد. این‌ امکان‌ برای‌ هیچ‌ یک‌ از روزنامه‌های‌ نوشتاری‌، حتی‌ در آرشیوهای‌ خودشان‌ هم‌، متصور نیست‌ و به‌ یک‌ رؤیا می‌ماند.
3- امکان‌ استفاده‌ از صدا، موسیقی‌ و تصویر ثابت‌ و متحرک‌
از بین‌ موارد فوق‌، تنها تصویر ثابت‌ است‌ که‌ در رسانه‌های‌ چاپی‌ وجود دارد که‌ آن‌ هم‌البته‌ بدون‌ تغییر می‌ماند و برای‌ هر نسخه‌ روزنامه‌ هم‌ ثابت‌ است‌. اما در رسانه‌های‌ سایبر گرافیک‌های‌ متعدد و متحرک‌، تصاویر تغییر یابنده‌، صدا و موسیقی‌ به‌ کمک‌ خبرها، مقاله‌ها و گزارش‌ها می‌آیند تا تأثیرگذاری‌ مطلب‌ به‌ اوج‌ خود برسد و کاربران‌ رسانه‌های‌ سایبر به‌هیچ‌ وجه‌ احساس‌ خستگی‌ نکنند.
4- امکان‌ ارتباط بی‌ واسطه‌
یکی‌ دیگر از ویژگی‌ها و مزایای‌ روزنامه‌‌نگاران‌ سایبر این‌ است‌ که‌ بین‌ تولیدکننده‌ و مصرف‌کننده‌ یا همان‌ رسانه‌ و مخاطب‌، هیچ‌ واسطه‌ای‌ وجود ندارد و این‌ چیزی‌ شبیه‌ به‌ارتباط چهره‌ به‌ چهره‌ است‌. به‌ عبارت‌ بهتر، هر دو طرف‌، همیشه‌ به‌ هم‌ دسترسی‌ دارند و امکان‌ پس‌فرست‌ هم‌ به‌ طور لحظه‌ به‌ لحظه‌ برای‌ طرفین‌ موجود است‌.
5- امکان‌ کنش‌ و واکنش‌ دوسویه‌
یکی‌ از هیجان‌انگیزترین‌ ویژگی‌های‌ روزنامه‌نگاری‌ سایبر دوسویه‌ بودن‌ آن‌ است‌. همان‌طور که‌ سیر اطلاعات‌ از سوی‌ روزنامه‌ سایبر امتداد می‌یابد، مسیر دیگری‌ هم‌ برای‌مخاطب‌ هست‌ تا اطلاعات‌ خود را برای‌ رسانه‌ ارسال‌ کند. به‌ دیگر زبان‌، روزنامه‌نگاری سایبر یک‌ خیابان‌ دوطرفه‌ است‌. امکان‌ ارسال‌ پرونده‌ (فایل‌) و یا ارسال‌ نامه‌ الکترونی(22) از ابزارهای‌ تعامل‌ در این‌ رسانه‌هاست‌.
6- امکان‌ شخصی‌ شدن‌
روزنامه‌های‌ سایبر حتی‌ می‌توانند برای‌ یک‌ نفر انتشار یابند. شما می‌توانید به‌ روزنامه‌خود دستور بدهید که‌ چه‌ نوع‌ اطلاعاتی‌ را در اختیارتان‌ قرار دهد و چه‌ نوع‌ اطلاعاتی‌ را دراختیارتان‌ قرار ندهد. این‌ کار البته‌ به‌ برنامه‌نویسی‌ دقیق‌ و پویا نیاز دارد. در این‌ حالت‌، کاربر رسانه‌ سایبر به‌ جای‌ دریافت‌ کل‌ مطالب‌، فقط مطالب‌ سفارشی‌ خودش‌ را دریافت‌ می‌کند.
7- رفتارهای‌ افقی‌ و بدون‌ سلسله‌ مراتب‌
مرور ادبیات‌ و همچنین‌ مرور نظریه‌های‌ ارتباطی‌ نشان‌ می‌دهد که‌ ارتباط جمعی‌ از آغاز، حالتی‌ یک‌ طرفه‌ و عمودی‌ داشته‌ است‌. از مدل‌های‌ ارتباطی‌ شانون‌ و ویور(23) تا نظریه‌گلوله‌های‌ جادویی(24)، همه‌ و همه‌ جریان‌هایی‌ یک‌ طرفه‌ بوده‌اند. حال‌ آن‌که‌ در رسانه‌های سایبر، گیرنده‌ یک‌ مشارکت‌گر فعال‌ است‌ که‌ مثل‌ فرستنده‌ در توزیع‌ اطلاعات‌ شرکت‌ دارد.
به‌ نظر می‌رسد که‌ این‌ ویژگی‌ منحصر به‌ فرد به‌ خوبی‌ معرف‌ چالش‌های‌ موجود در برابر رسانه‌های‌ نوشتاری‌ سنتی‌ باشد، اما اتفاق‌ مهم‌ روز این‌ است‌ که‌ خود رسانه‌های‌ سایبر نیز اکنون‌ در جهان‌ پرتکانه‌ سایبر در برابر چالش‌ تازه‌ای‌ قرار گرفته‌اند. آنها اکنون‌ با یک‌ رقیب‌ از جنس‌ خودشان‌ مواجه‌ شده‌اند: وبلاگ(25)

وبلاگ‌ها: جدیدترین‌ روزنامه‌نگاری‌ سایبر
وبلاگ‌ها به‌ مثابه‌ سایت‌هایی‌ ساده‌ و کاملاً شخصی‌، آمیزه‌هایی‌ هستند از خبرهایی درباره‌ خودمان‌ و خبرهایی‌ درباره‌ دیگران‌ و اظهارنظرهایی‌ درباره‌ مسائل‌ روز در زمینه‌های گوناگون‌ و یا آمیزه‌ای‌ از خاطرات‌ روزمره‌ افراد.
وبلاگ‌ها شکل‌ بسیار مدرن‌تر و امروزی‌تر پدیده‌ای‌ هستند که‌ به‌ نشر رومیزی(26) معروف‌شد. وبلاگ‌ها طلایه‌دار نشر یک‌ نفره‌ یا نشر با یک‌ کلیک(27) هستند. شاید باور کردنش‌ مشکل باشد، ولی‌ در وبلاگ‌‌نویسی‌، واقعیت‌ این‌ است‌ که‌ دکمه‌ای‌ را می‌فشارید و یک‌ متن‌ در جهان متون‌ متولد می‌شود. یک‌ متن‌ تازه‌ به‌ دنیا می‌آید و یک‌ امکان‌ انتخاب‌ برای‌ مخاطبان‌ بیشتر می‌شود و یا بهتر بگویم‌، یک‌ زاویه‌ دید تازه‌ در کنار هزاران‌ هزار زاویه‌ دیگر قرار می‌گیرد.
شما در واقع‌ وقتی‌ در پشت‌ صفحه‌ یک‌ وبلاگ‌ می‌نشینید و دکمه‌ POST (پست‌)(28) رامی‌فشارید، یک‌ حفره‌ به‌ کندوی‌ عسل‌ افکار جهانی‌ اضافه‌ می‌کنید. وبلاگ‌ها واقعاً شبیه‌کندوی‌ عسل‌ هستند و وبلاگ‌نویس‌ها که‌ حالا در جهان‌ پر ترافیک‌ اینترنت‌ به‌ آنها بلاگر(29) می‌گویند، زنبورهایی‌ هستند که‌ می‌کوشند هر روز شهدی‌ را به‌ کندو بیاورند، بگذریم‌ که‌بعضی‌ از این‌ زنبورها هم‌ نه‌ شهد که‌ گاه‌ زهر می‌آورند. ولی‌ خوشبختانه‌ در این‌ سوپرمارکت جهانی‌ معانی‌، انتخاب‌ها هم‌ گسترده‌ است‌. پس‌ باید دقت‌ کرد تا محصول‌ خوب‌ خرید.
از منظر دیگر، وبلاگ‌ها را می‌توان‌ جزو رسانه‌های‌ جایگزین‌ (آلترناتیو) به‌ حساب‌ آورد. آن‌ها مثل‌ سی‌.ان‌.ان‌، واشنگتن‌ پست‌، نیویورک‌ تایمز، تایم‌ و نیوزویک‌ و غیره‌ روی‌ نقشه‌قدرت‌ و ثروت‌ قرار ندارند و لذا بی‌مهابا حرف‌ می‌زنند و در برابر این‌ رسانه‌های‌ بزرگ‌ و انگاره‌ای‌ (پارادایمی‌) جز این‌ که‌ دیدگاه‌های‌ متقابل‌، غیررسمی‌ و غیروابسته‌ به‌ قدرت‌ را مطرح‌ کنند، کار دیگری‌ صورت‌ نمی‌دهند. البته‌، بعضی‌ از وبلاگ‌ها هم‌ خیلی‌ به‌ سیاست‌، اقتصاد، فرهنگ‌ و جامعه‌ کاری‌ ندارند و فقط و فقط از خود و تجارب‌ شخصی‌شان‌ می‌گویند. به‌ این‌ نوع‌ وبلاگ‌ها «مجله‌ الکترونی»(30) نمی‌گویند؛ آنها به‌ «مجله‌ من»(31) شهرت‌ یافته‌اند. من‌فکر می‌کنم‌ جذاب‌ترین‌ جنبه‌ وبلاگ‌ها استقلال‌ آنها از نهادهای‌ رسمی‌ رسانه‌ای‌ باشد. بلاگرها کارت‌ خبرنگاری‌ ندارند، اما خبرنگارند و این‌ شاید اصلی‌ترین‌ ممیزه‌ جدیدترین شکل‌ سایبر باشد که‌ در قالب‌ روزنامه‌نگاری‌ عمومی(32) جلوه‌گر شده‌ است‌ و احتمالاً سنگ‌پایه‌ دموکراسی‌ سایبر(33) را خواهد گذاشت. البته‌، عده‌ای‌ می‌کوشند وبلاگ‌ها را پدیده‌ای کاملاً مستقل‌ و دموکراتیک‌ نشان‌ دهند. این‌ تلقی‌ تا حدودی‌ درست‌ است‌، اما نباید فراموش کرد که‌ بالاخره‌ هر وبلاگی‌، یا به‌ عبارت‌ بهتر، هر بلاگری‌ هم‌ مواضعی‌ دارد که‌ می‌تواند در همان‌ تعاریف‌ کلاسیک‌ چپ‌، راست‌ یا میانه‌ قرار گیرد و به‌ دیگر زبان‌، هر بلاگری‌ در اتاق وبلاگ‌ خودش‌ پرده‌هایی‌ دارد و دیوارهایی‌ که‌ او را به‌ نحوی‌ در آن‌ جا از اتاق‌ مجاور خودش‌ و یا از چشم‌ انداز دیگران‌ جدا می‌سازد.

ویژگی‌ مخاطبان‌ وبلاگ‌ها
مخاطبان‌ وبلاگ‌ها هم‌ ویژگی‌های‌ کاملاً ملموس‌ و آشنا دارند و الان‌ نوعی‌ جمعیت‌نگاری‌ در قبال‌ آنها وجود دارد. مثلاً تقریباً روشن‌ شده‌ که‌ زنان‌ و کودکان‌ (به‌ عنوان‌مخاطبان‌ فراموش‌ شده‌ رسانه‌های‌ نوشتاری‌) جزو مخاطبان‌ ثابت‌ وبلاگ‌ها هستند، یا کلاً اساتید و تحصیلکرده‌هایی که‌ دارای‌ اندیشه‌های‌ رادیکال‌ هستند و افکارشان‌ در رسانه‌های نوشتاری‌ انعکاس‌ نمی‌یابد یا خودشان‌ بلاگر شده‌اند یا اینکه‌ خواننده‌ و بیننده‌ وبلاگ‌ها هستند. در فهرست‌ مخاطبان‌ وبلاگ‌ها، قطعاً جوانان‌ نوجو و ضدکلیشه‌ هم‌ جای‌ گرفته‌اند. آنها با کلیشه‌ و کلیشه‌نویسی‌ها در رسانه‌های‌ نوشتاری‌ سنتی‌ کنار نمی‌آیند و بنابراین‌، نمی‌توان‌ چنین‌ مخاطبانی‌ را افرادی‌ بی‌توجه‌ به‌ کیفیت‌ و مسئولیت‌ قلمداد کرد و به‌ همین‌ دلیل‌است‌ که‌ می‌توانم‌ بگویم‌ این‌ مخاطبان‌، مخاطبان‌ بدون‌ تعارف‌ هستند، آنها اولاً به‌ راحتی‌ از رسانه‌های‌ نوشتاری‌ و کلیشه‌نویسی‌ آنها چشم‌ می‌پوشند و در عین‌ حال‌ حتی‌ وقتی‌ با وبلاگ‌ها و یا با یک‌ وبلاگ‌ تازه‌ مواجه‌ می‌شوند نیز با همین‌ رویه‌ نوجویانه‌ برخورد می‌کنند. ماجرا از این‌ قرار است‌ که‌ وبلاگ‌ خوان‌ها با یک‌ کلیک‌ به‌ سراغ‌ وبلاگ‌های‌ تازه‌ می‌روند و بلاگرهای‌ مربوطه‌ هم‌ وقتی‌ فهرست hit list (34) خودشان‌ را می‌بیند، گمان‌ می‌کنند که‌ به‌مخاطبان‌ آنها چه‌ سریع‌ افزوده‌ شده‌ است! ولی‌ ناگهان‌ روز بعد با ریزش‌ 35000 hit مواجه می‌شوند و تازه‌ می‌فهمند که‌ بالا رفتن‌ فوری‌ hit در این‌ فضای‌ تازه‌ سایبر، آسان‌، ولی‌ حفظ آن‌مشکل‌ است‌. و به‌ این‌ ترتیب‌، تازه‌ در می‌یابند که‌ مخاطبان‌ وبلاگ‌ها مخاطبانی‌ بی‌ تعارف‌هستند و این‌ گونه‌ رفتار می‌کنند: یک‌ کلیک‌ برای‌ همیشه‌! و یا یک‌ کلیک‌ بدون‌ دیدار بعدی‌.

موقعیت‌ رقابتی‌ وبلاگ‌ها
اما واقعاً موقعیت‌ وبلاگ‌ها چگونه‌ است‌؟ آیا و بلاگ‌ها رقیب‌ رسانه‌های‌ نوشتاری‌ هستند؟ پاسخ‌ این‌ سئوال‌ تقریباً رو به‌ مثبت‌ بودن‌ می‌رود و می‌توان‌ گفت‌ بله! آنها دست‌ کم‌ چشم‌ها را متوجه‌ خودشان‌ کرده‌اند، ولی‌ آیا پیروز خواهند شد؟ وبلاگ‌ها به‌ نظر من‌ تازه‌ترین محصولات‌ فضای‌ سایبر هستند و شاید بتوان‌ گفت‌ این‌ روزنامه‌نگاری‌ سایبر بود که‌ به‌ پل‌عبور وبلاگ‌ها تبدیل‌ شد. وبلاگ‌ها به‌ مثابه‌ مدرن‌ترین‌ شکل‌ روزنامه‌نگاری‌ عمومی‌ سایبر در آغاز هزاره‌ سوم‌، پدیده‌هایی‌ کاملاً تازه‌ هستند، چرا که‌ عمیقاً در کنار رقابت‌ با رسانه‌های انگاره‌ (پارادایم‌) سایبر، درگیر انتقاد از رسانه‌های‌ انگاره‌ نوشتاری‌ نیز شده‌اند و حکم‌ راوی دیدگاه‌های‌ رادیکال‌ و غیر رسمی‌ را دارند. آنها به‌ یک‌ نامه‌ بی‌ پایان‌ به‌ همه‌ سردبیران‌ تبدیل‌شده‌اند!(36) اما آیا سردبیران‌ و رسانه‌‌هایشان‌ و مدارس‌ روزنامه‌نگاری‌ هم‌ بیکار خواهندنشست‌؟
اگر چه‌ فعلاً مدرسه‌ روزنامه‌نگاری‌ برکلی(37) زودتر از بقیه‌، وارد عمل‌ شده‌ و به‌ آموزش وبلاگ‌ پرداخته‌ است‌،(38) اما من‌ هنوز بر این‌ باور نیستم‌ که‌ رسانه‌های‌ سایبر و نوشتاری‌ به‌راحتی‌ میدان‌ را در برابر وبلاگ‌ها خالی‌ خواهند کرد، و لذا نمی‌توانم‌ در مورد نفوذ وبلاگ‌ها غلو کنم‌، به‌ خصوص‌ که‌ به‌ خاطر تازگی‌ این‌ پدیده‌ و ناآشنایی‌ محققان‌ با آن‌، هنوز فاقد پژوهش‌های‌ تجربی‌ و روش‌مند در این‌ زمینه‌ هستیم‌.
از نظر من‌ که‌ بیش‌ از دو دهه‌ سابقه‌ روزنامه‌نگاری‌ نوشتاری‌ دارم‌ و در عین‌ حال‌ سردبیر نخستین‌ روزنامه‌ سایبر ایران(39) بوده‌ وبلاگ‌ دات(40) را نیز اداره‌ می‌کنم‌، الان‌ موقعیت وبلاگ‌ها در برابر رسانه‌های‌ انگاره‌ای‌ اعم‌ از سایبر و نوشتاری‌ در همه‌ جای‌ جهان‌ یک‌موقعیت‌ مهم‌، اما سیال‌ است‌. در واقع‌ وبلاگ‌ها و به‌ ویژه‌ وبلاگ‌‌هایی‌ که‌ me-zin نیستند و رفتار مناسبی‌ را از خود بروز می‌دهند، می‌توانند از یک‌ جهت‌ نوه‌های‌ نقد رسانه‌ای(41) به‌حساب‌ بیایند و به‌ همین‌ دلیل‌ رقیب‌ جدی‌ رسانه‌های‌ نوشتاری‌ هستند.
اما اجازه‌ بدهید اعتراف‌ کنم‌ که‌ هر وقت‌ به‌ این‌ رقابت‌ یعنی‌ به‌ رقابت‌ شانه‌به‌‌شانه وبلاگ‌های‌ قوی‌ با رسانه‌های‌ نوشتاری‌ نگاه‌ می‌کنم‌، بی‌‌اختیار یاد رقص‌ پدر بزرگ‌ها برای‌نوه‌هایشان‌ می‌افتم‌ و این‌ صحنه‌ تلخی‌ است‌، چون‌ متأسفانه‌ پدربزرگ‌ها می‌روند و من‌ دلم نمی‌خواهد رسانه‌های‌ نوشتاری‌ بمیرند.
اما از طرف‌ دیگر، وبلاگ‌های‌ خوب‌ حکم‌ دستیاران‌ پژوهشی‌ بی‌‌اجر و مزد را برای‌ ما دارند و غفلت‌ است‌ اگر به‌ آنها سر نزنیم‌ و یا این‌که‌ آنها را از دست‌ بدهیم‌. ولی‌ این‌ پرسش‌ همیشه با من‌ است‌ که‌ آیا این‌ شرپاهای‌ مسیر کوهستانی‌ اینترنت‌ بالاخره‌ در این‌ مسیرهای‌ خطرناک قربانی‌ نخواهند شد؟
آیا بیل‌ گیتس‌ها(42) به‌ سراغ‌ وبلاگ‌ها نخواهند آمد؟ من‌ از صمیم‌ قلب‌ دلم‌ می‌خواهد پای‌سوداگری‌ و به‌ قول‌ دن‌‌شیلر پای‌ سرمایه‌ داری‌ دیجیتال(43) و یا هر نوع‌ سوداگری‌ دیگری‌، هرگز به‌ عرصه‌ وبلاگ‌ها باز نشود. این‌ آرزوی‌ من‌ است‌، ولی‌ من‌ هرگز آرزو را با تحلیل‌ اشتباه نمی‌گیرم‌ و لذا تردید دارم‌ که‌ نوسرمایه‌‌داری‌ (نئوکاپیتالیسم‌) در جامعه‌ اطلاعاتی‌ پیش‌ رو صرفاً یک‌ ناظر باشد.

وبلاگ‌ها و یک‌ مفهوم‌ جدید
وبلاگ‌ها تا حدود زیادی‌ به‌ یک‌ مفهوم‌ جدید معنا بخشیده‌اند. بلاگرها یا همان‌ نویسنده وبلاگ‌ها علاوه‌ بر این‌ که‌ مخاطب‌ رسانه‌های‌ سایبر هستند، خود نیز به‌ تولید اطلاعات می‌پردازند و در واقع‌ همان‌‌گونه‌ که‌ ذکر شد، همه‌ کاربران‌ عرصه‌ سایبر در هر زمان‌ و در هر مختصات‌ مکانی‌ به‌ صورت‌ تمام‌ وقت‌ به‌ داده‌های‌ روزنامه‌های‌ سایبر و وبلاگ‌ها دسترسی دارند. و باز همان‌ گونه‌ که‌ گفته‌ شد، مخاطب‌ روزنامه‌نگاری‌ سایبر، احتیاج‌ ندارد برای دسترسی‌ به‌ داده‌ها منتظر بماند. او هرگاه‌ که‌ اراده‌ کند می‌تواند وارد سپهر محتوایی‌ رسانه‌های سایبر شود و به‌ دیگر زبان‌، دسترسی‌ او به‌ محتوای‌ رسانه‌های‌ سایبر یک‌ دسترسی‌ تمام‌ عیار وهمه‌ جانبه‌ است‌. مخاطب‌ رسانه‌ سایبر هر هفت‌ روز هفته‌ به‌ طور بیست‌ و چهار ساعت‌ به محتوایی‌ که‌ برایش‌ تهیه‌ می‌شود، دسترسی‌ دارد. اما مفهوم‌ جدیدی‌ که‌ به‌ آن‌ اشاره‌ کردم‌ در حوزه‌ پوشش‌ رسانه‌های‌ سایبر به‌ وقوع‌ پیوسته‌ است‌. در روزنامه‌نگاری‌ سایبر مفهوم‌شهروند(45) جای‌ خود را به‌ مفهوم‌ تازه‌ دیگری‌ به‌ نام‌ شبکه‌وند(46) داده‌ است‌. و این‌ امر به‌ این‌معناست‌ که‌ جغرافیا نیز در قلمرو روزنامه‌نگاری‌ سایبر جان‌ سپرده‌ است‌. به‌ این‌ ترتیب‌ که جغرافیای‌ مخاطب‌ در روزنامه‌نگاری‌ سایبر یک‌ جغرافیای‌ جهانی‌ و در روزنامه‌نگاری‌ سنتی‌یک‌ جغرافیای‌ محلی‌ است‌.
پدیده‌ شبکه‌‌وند به‌ خوبی‌ قدرت‌ پوشش‌ رسانه‌ای‌ در روزنامه‌نگاری‌ سایبر را به‌ نمایش‌می‌گذارد، به‌ طوری‌ که‌ می‌توان‌ گفت‌ در روزنامه‌نگاری‌ سایبر مسئله‌ انتروپی(47) که‌ یک‌ درد مزمن‌ ارتباطی‌ است‌، به‌ چشم‌ نمی‌خورد.
در روزنامه‌نگاری‌ سایبر با ریزش‌ اطلاعات‌ مواجه‌ نیستیم‌ و آن‌ چه‌ تولید می‌شود به‌سهولت‌ در اختیار همه‌ مخاطبان‌ بالقوه‌ این‌ نوع‌ از روزنامه‌نگاری‌ است‌. یعنی‌ آن‌چه‌ روزگاری نوربرت‌ وینر(48) به‌ عنوان‌ یک‌ ضعف‌ ارتباطی‌ مطرح‌ کرد، حالا در روزنامه‌نگاری‌ سایبر از بین‌ رفته‌ است‌. به‌ طوری‌ که‌ اساساً اکنون‌ فضای‌ سایبر را ـ که‌ روزنامه‌نگاری‌ سایبر در درون‌آن‌ قرار می‌گیرد ـ یک‌ جهان‌ متشکل‌ از اطلاعات‌ محض‌ می‌نامند؛ جهانی‌ که‌ اگر چه‌ جنبه‌فیزیکی‌ ندارد و مجازی‌ است‌ اما جهان‌ عینیات‌ است‌؛ جهان‌ داده‌ها، جهانی‌ که‌ اجزای‌ متشکله آن‌ تماماً اطلاعات‌ است(49)، به‌ دیگر زبان‌، فضای‌ سایبر اکنون‌ همان‌ واقعیت‌ مجازی‌ است‌، واقعیت‌ مجازی‌ که‌ بافت‌ آن‌ همه‌ و همه‌ اطلاعات‌ است‌.(50)
نکته‌ مهم‌ دیگری‌ که‌ در فضای‌ سایبر مطرح‌ است‌، طرح‌ آزادانه‌ و بی‌مانع‌ مسائل‌ است‌ و به همین‌ دلیل‌ آزادی‌ بیان(51) در اجلاس‌ سران‌ درباره‌ جامعه‌ اطلاعاتی‌(52) (ژنو، دسامبر2003)(53) قطعاً طرف‌ توجه‌ قرار خواهد گرفت‌.(54)
تجربه‌ رسانه‌های‌ سایبر و فضای‌ آزادانه‌ آن‌ها و همچنین‌ بازتاب‌ فرهنگ‌های‌ گوناگون‌ و به‌طور کلی‌ تکثر افکار در فضای‌ رسانه‌ای‌ سایبر، زیر بنا و سنگ‌ پایه‌ یک‌ جامعه‌ اطلاعاتی عادلانه‌ خواهد بود.

راه‌ میانه‌
آیا اساساً برای‌ رسانه‌های‌ غیر سایبر هیچ‌ راهی‌ متصور نیست‌؟ آیا می‌توان‌ هم‌ میراث گوتنبرگ‌ را حفظ کرد و هم‌ از مزایای‌ روزنامه‌های‌ سایبر برخوردار شد؟ تجارب لیتوگراف‌ها یا همان‌ عرصه‌ پیش‌ از چاپ(55) و همچنین‌ تجارب‌ چاپ‌کاران‌ در اردوی‌ چاپ(56) در مواجهه‌ با چالش‌های‌ دیجیتال‌گرایی‌ (دیجیتالیسم‌) از وجود یک‌ راه‌ میانه‌ خبر می‌دهد. لیتوگرافی‌ها برای‌ بقا در عرصه‌ دیجیتال‌گرایی‌ وارد فضایی‌ شدند که‌ اکنون‌ به‌ فضای‌ پیش‌رسانه‌ای(57) معروف‌ شده‌ است‌ و این‌ در حالی‌ است‌ که‌ چاپ‌کاران‌ نیز با اتخاذ یک‌ راهبرد(استراتژی‌) منطقی‌ بقا، خود را به‌ وادی‌ نشر بین‌رسانه‌ای(58) رساندند.

ردپای‌ سایبر و رسانه‌های‌ نوشتاری‌
من‌ فکر می‌کنم‌ رسانه‌های‌ نوشتاری‌ هم‌ می‌توانند ردپای‌ سایبر داشته‌ باشند. دلایل‌ من‌ از این‌ قرار است‌:
1. روزنامه‌ها می‌توانند خود را از یک‌ سازمان‌ پخش‌ خبر به‌ یک‌ سازمان‌ تولیدکننده اطلاعات‌ تبدیل‌ کنند. دستیابی‌ به‌ چنین‌ نقشی‌ به‌ بروز یک‌ تحول‌ عمده‌ در فرهنگ‌ روزنامه‌نگاری‌ احتیاج‌ دارد، تحولی‌ که‌ به‌ ترک‌ رفتار نخبه‌سالارانه‌ و نیز ترک‌ دروازه‌بانی‌ کردن اخبار نیاز دارد. دنیای‌ سایبر دنیای‌ ندادن‌ اطلاعات‌ نیست‌، دنیای‌ بمباران‌ اطلاعات‌ است‌؛
2. عرصه‌ سایبر هنوز فاقد دانش(59) است‌ و بیش‌ تر اطلاعات(60) عرضه‌ می‌کند. پس‌ در این‌عرصه‌ تبدیل‌ اطلاعات‌ به‌ دانش‌ یک‌ نوع‌ کمبود به‌ چشم‌ می‌خورد که‌ روزنامه‌های‌ نوشتاری می‌توانند آن‌ را پر کنند. پس‌ تبدیل‌ اطلاعات‌ به‌ دانش‌ عرصه‌ای‌ است‌ که‌ می‌تواند روزنامه‌نگاری‌ نوشتاری‌ را در عرصه‌ روزنامه‌نگاری‌ سایبر نجات‌ دهد؛
3. رسانه‌های‌ سایبر عمدتاً خبر زده‌اند. پس‌ روزنامه‌نگاری‌ نوشتاری‌ نباید نیروی‌ اصلی خود را که‌ ارائه‌ گزارش‌ و تحلیل‌ است‌ از دست‌ بدهد، روزنامه‌نگاری‌ نوشتاری‌ باید فن‌آوری‌های‌ نوین‌ را هم‌ در همین‌ جهت‌ تحلیلی‌ و گزارشی‌ به‌ خدمت‌ بگیرد و از خبر زدگی‌رسانه‌های‌ سایبر نهایت‌ استفاده‌ را ببرد؛
4. رسانه‌های‌ سایبر و حتی‌ خود اینترنت‌ هنوز در سطح‌ نظری‌ مخالفانی‌ دارد و این مخالفت می‌تواند فرصت‌ بازسازی‌ را به‌ روزنامه‌نگاری‌ نوشتاری‌ بدهد. به‌ عنوان‌ نمونه‌ پیترگولدینگ(61) معتقد است‌ ما شاهد نوعی‌ رسانه‌سازی(62) توسط فن‌آوری‌های‌ نوین‌ هستیم‌. این‌ رسانه‌ها از سناریوهای‌ تجاری‌ شدن‌، خصوصی‌ سازی‌ و جهانی‌ سازی‌ عبور داده‌ شده‌اند. این‌ رسانه‌ها فقرا را کاملا طرد و حذف‌ خواهند کرد و آن‌ چه‌ بر اینترنت‌ حاکم‌ است‌، استفاده جامعه‌ از آن‌ نیست‌، بلکه‌ ساز و کار بازار است‌.(63)
دیدگاه‌ پرفسور مایکل‌ شودسون(64)، استاد جامعه‌شناسی‌ دانشگاه‌ کالیفرنیا در سن‌دیه‌گو نیز که‌ در عین‌ حال‌ یک‌ جامعه‌شناس رسانه‌های‌ خبری‌ هم‌ هست‌، نمونه‌ای‌ دیگر از این‌ نوع دیدگاه‌‌ها است‌: این‌ فن‌آوری‌ها نیستند که‌ ماهیت‌ خبرهای‌ قرن‌ بیست‌ و یکم‌ را می‌سازند، بلکه این‌ امر بیش‌تر در گرو آن‌ چیزهایی‌ است‌ که‌ روزنامه‌نگاران‌ به‌ آن‌ اهتمام‌ خواهند ورزید.(65)
به‌ دیگر سخن‌، شودسون‌ در صدد است‌ پرسش‌ رایج‌ را مبنی‌ بر این‌که‌ فن‌آوری‌های‌ نوین‌با روزنامه‌نگاری‌ سنتی‌ چه‌ خواهند کرد به‌ این‌ پرسش‌ تبدیل‌ کند که‌ روزنامه‌ نگاران‌ بافن‌آوری‌های‌ نوین‌ چه‌ خواهند کرد؟ به‌ این‌ ترتیب‌، این‌ دیدگاه‌ها نشان‌ می‌دهند که‌ محیط پیش‌ رو یک‌ محیط دوگانه‌ است‌، محیطی‌ سرشار از فرصت‌ و در عین‌ حال‌ سرشار از مخاطره‌. این‌ محیط فقط برای‌روزنامه‌نگاران‌ نیست‌، این‌ محیطی‌ است‌ که‌ جامعه‌ اطلاعاتی‌ در آن‌ نفس‌ می‌کشد.

پرسش‌های‌ بی‌ پایان‌ و چشم‌ انداز آینده‌
واقعیت‌ این‌ است‌ که‌ اگر چه‌ فضای‌ سایبر امکان‌ مانور افراد را نسبت‌ به‌ نهادها افزایش‌ داده و آن‌چه‌ در دوران‌ تولید اتومبیل‌ها باعث‌ افزایش‌ مانور فیزیکی‌ افراد شد و اتومبیل‌ها را در خدمت‌ اهداف‌ سرنشینان‌ آن‌ به‌ راه‌ انداخت(66) اکنون‌ نیز در حال‌ تکرار است‌، اما پرسش‌ها نیز کماکان‌ در حال‌ نقش‌ بستن‌ هستند: آیا افراد به‌ نهادها کمک‌ خواهند کرد؟
آیا روزنامه‌ نگاران‌ مستقل‌ و منفرد به‌ کمک‌ رسانه‌ها خواهند شتافت‌؟ یا این‌که‌ مردم‌ برای‌همیشه‌ با وبلاگ‌های‌ خود از رسانه‌های‌ سنتی‌ روی‌ برخواهند گرداند و نقش‌ ‌خبرگزاری‌ها، سردبیران‌، روزنامه‌نگاران‌ و خوانندگان‌ را بر عهده‌ خواهند گرفت‌؟
به‌ نظر می‌رسد که‌ فضای‌ روزنامه‌نگاری‌ سایبر، هم‌ می‌تواند به‌ تملک‌ غول‌های‌ رسانه‌ای درآید و هم‌ قادر است‌ اهداف‌ روزنامه‌نگاران‌ و حتی‌ افراد عادی‌ را برآورده‌ سازد و علی‌القاعده‌ نحوه‌ وضع‌ قوانین‌ و مقررات‌ در تحقق‌ هر یک‌ از این‌ دو اتفاق‌ نقش‌ عمده‌ای‌ خواهدداشت‌.
آیا فضای‌ شبکه‌وندان‌ به‌ قانون‌گذاران‌ این‌ اجازه‌ را خواهد داد تا فضای‌ دموکراتیک‌ سایبراسپیس‌ را در خدمت‌ سوداگران‌ عرصه‌ اقتصاد و رسانه‌های‌ انگاره‌ درآورند؟
این‌ اتفاق‌ از نظر من‌ با روح‌ جامعه‌ عادلانه‌ اطلاعاتی‌ در تعارض‌ است‌ و از طرف‌ دیگر، فضای‌دموکراتیک‌ حاکم‌ بر روزنامه‌نگاری‌ سایبر اکنون‌ به‌ فضای‌ بحث‌ دموکراسی‌ الکترونی‌انجامیده‌ است‌.
دموکراسی‌ الکترونی(67) در حقیقت‌ تحقق‌ یک‌ دموکراسی‌ مؤثرتر از طریق‌ رسانه‌های مدرن‌ است‌ و می‌توان‌ گفت‌ طی‌ دهه‌ گذشته‌، روند انقلاب‌ ارتباطی‌ معطوف‌ به‌ همین‌ پدیده بوده‌ است‌ و به‌ همین‌ علت‌ هم‌ بوده‌ است‌ که‌ اهرم‌های‌ گفتمان‌ برجسته‌سازی‌ در رسانه‌های نوشتاری‌ به‌ طرف‌ جوامع‌ و به‌ سطح‌ وسیع‌ توده‌ای‌ انتقال‌ یافته‌ است‌. هر چند که‌ جهانی‌سازی هم‌ کماکان‌ در تلاش‌ است‌ تا با تقویت‌ نهادهای‌ خود و از جمله‌ تقویت‌ نهاد رسانه‌ای‌اش‌، گفتمان‌ جدید را دوباره‌ به‌ مسیر قبلی‌ هدایت‌ کند. در واقع‌ همان‌ گونه‌ که‌ اکنون‌ شبکه‌وندها، روزنامه‌نگاری‌ سایبر را در خدمت‌ اهداف‌ خود تعقیب‌ می‌کنند، نیروهای‌ سیاسی‌ دولت‌ها و رسانه‌های‌ غیر سایبر نیز در تلاش‌ هستند تا نحوه‌ کاربرد روزنامه‌نگاری‌ سایبر را به‌ مسیر دلخواه‌ خود بکشانند.
نکته‌ مهم‌ دیگر این‌ جاست‌ که‌ آیا غلبه‌ گفتمان‌ مردمی‌ در روزنامه‌نگاری‌ سایبر، به‌ مفهوم‌غلبه‌ گفتمان‌ راه‌حل‌های‌ مردمی‌ نیز خواهد بود؟ اگر وضعیت‌ فعلی‌ را غیر قابل‌ بازگشت بدانیم‌، به‌ نظر می‌رسد مخاطبان‌ به‌ مشارکت‌ گسترده‌تر و به‌ دخالت‌ سازنده‌تر در فرآیند ارتباط کشیده‌ شده‌اند و این‌ گستره‌ همگانی‌ دیجیتال‌ می‌تواند حتی‌ دموکراتیک‌تر شود. در واقع‌، فن‌آوری‌های‌ نوین‌ ارتباطی‌ به‌ عنوان‌ زیرساخت‌ روزنامه‌نگاری‌ سایبر هم‌ اکنون‌ یک‌ نوع دموکراسی‌ الکترونی‌ ـ و البته‌ آسیب‌پذیر ـ را به‌ وجود آورده‌اند. اما موضوع‌ مهم‌، بقای‌ این‌دموکراسی‌ است‌. این‌ دموکراسی‌ دیجیتال‌ اگر چه‌ گفتمان‌ سنتی‌ قدرت‌ و گفتمان‌ حاکم‌ بر روزنامه‌نگاری‌ سنتی‌ الگو (پارادیم‌) را به‌ یک‌ میزان‌ به‌ چالش‌ فراخوانده‌ است‌، اما با این‌ همه‌، این‌ امر به‌ مفهوم‌ تسلیم‌ گفتمان‌ سنتی‌ قدرت‌ به‌ گفتمان‌ فضای‌ سایبر نیست‌. چگونگی‌ وضع‌قوانین‌ سایبر می‌تواند به‌ شدت‌ بر این‌ فرآیند حاکم‌ تاثیر گذار باشد.
همان‌ طور که‌ می‌دانیم‌ اینترنت‌ هنوز کاملاً قانون‌مند نیست‌. پس‌ در ادامه‌ باز هم‌ می‌توان پرسید که‌:
تأثیرهای‌ خصوصی‌سازی‌ بر فضای‌ سایبر چه‌ خواهد بود؟ تاثیرهای‌ اجرای‌ طرح زیرساخت‌ اطلاع‌ رسانی‌ جهانی(68) بر آن‌ چیست‌؟ بر سر ارزش‌های‌ فرهنگی‌ و مسائل‌ اخلاقی در این‌ گفتمان‌ پر قدرت‌ دو سویه‌ چه‌ خواهد آمد؟ تبعیض‌‌گذاری‌ میان‌ شهر و روستا از جنبه تخصیص‌ منابع‌ اطلاعاتی‌ و تبعیض‌گذاری‌ میان‌ کاربران‌ از سوی‌ دولت‌ها چه‌ واکنش‌هایی ایجاد خواهند کرد؟(69) سازندگان‌ فن‌آوری‌های‌ نوین‌ چه‌ برنامه‌هایی‌ برای‌ بازاریابی‌ جهانی‌ در اقتصاد جهانی‌ اطلاعات‌ دارند؟ عناصر مشترک‌ اعضای‌ جامعه‌ بین‌المللی‌ برای‌ نیل‌ به‌ بینش جامعه‌ اطلاعاتی‌ چیست‌؟(70) آیا اساساً جامعه‌ اطلاعاتی‌ متضمن‌ دادن‌ فرصت‌ یا نیازمند فرصت‌ است‌؟(71) و بالاخره‌ جوانانی‌ که‌ اکنون‌ جنبه‌ غالب‌ را در موج‌ وبلاگ‌ نویسی‌ ـ تازه‌ترین صورت‌ روزنامه‌نگاری‌ سایبر ـ دارند و طلایه‌دار نوآوری‌ فن‌ شناختی‌ هستند، چه‌ نقشی‌ در جامعه‌ اطلاعاتی‌ خواهند داشت‌؟(72)
تردیدی‌ نیست‌ که‌ نوع‌ پاسخ‌ دادن‌ به‌ این‌ پرسش‌های‌ بی‌ پایان‌ بر سرنوشت‌ روزنامه‌نگاری سایبر تأثیرگذار است‌. اما تکرار می‌کنم‌ که‌ برای‌ روزنامه‌نگاری‌ نوشتاری‌ هنوز یک‌ راه‌ میانه وجود دارد و آن‌ اتخاذ یک‌ نقش‌ بین‌‌رسانه‌ای‌ در زمانه‌ سایبر است‌. مکمل‌ این‌ اندیشه‌ نیز تبدیل‌ شدن‌ از یک‌ سازمان‌ پخش‌ خبر به‌ یک‌ سازمان‌ تولیدکننده‌ اطلاعات‌ است‌. تبدیل اطلاعات‌ به‌ دانش‌ از دیگر ابزارهای‌ روزنامه‌نگاری‌ نوشتاری‌ برای‌ مقابله‌ با چالش‌های روزنامه‌نگاری‌ سایبر است‌. تکیه‌ بر گزارش‌ و تحلیل‌ هم‌ می‌تواند در شرایط خبرزدگی‌ حاکم بر رسانه‌های‌ سایبر به‌ کمک‌ رسانه‌های‌ نوشتاری‌ بیاید و بالاخره‌ همان‌ گونه‌ که‌ گفته‌ شد رسانه‌های‌ سایبر و حتی‌ خود اینترنت‌ هنوز در سطح‌ نظری‌ مخالفانی‌ دارند و این‌ مخالفت‌ها می‌توانند فرصت‌ بازسازی‌ را به‌ روزنامه‌نگاری‌ نوشتاری‌ بدهند.

پی‌نوشت‌ها
(1). Cyber journalism
(2). Weblogs
(3). bloggers
(4). Building citizen-based Eletronic democracy (2002)
URL: http://WWW.e-democracy.org/intl/library/build.html.
(5). Cyberspace
(6). J-Schools
(7). Cybermedia
(8). Cybernetics
(9). Norbert Wiener 1894-196
(10). Feedback
(11). Wiener: Ideas
URL: http://WWW.Well.com/user/mmcadeams/wiener.html.
(12). Mike Godwin
(13). Future of Journalism gets Uncertain forecast (2002)
URL:http://WWW.Freedomforum.org/templates/document.asp? documenTID=7947.
(14). Web. Based
(15). Microchip
(16). high definition TV
(17). Video- on - demand
(18). Set- top-Box
(19). Online
(20). hypertext
(21). mouse
(22). e-mail
(23). Cloude Shanon and Warren Weaver
(24). Magic bullets theory
(25). Weblog
(26). desktop Publishing
(27). Push- button Publishing
(28). Post
(29). Blogger
(30). e-Zine
(31). Me-Zine
(32). Public Journalism
(33). Cyber Democracy
(34). hit list
(35). hit
(36). A letter to the all editor
(37). Berkeleys Graduate School of Journalism
(38). Noah Shachtman (2002) Blogging Goeslegit Sort of
URL:http:// WWW. Wired. Com/news/school/o/1383/52992/00.html.
(39). http://WWW.Jamejam daily.com
(40). http://WWW.Younesspace. blogspot.com
(41). media Criticism
(42). Bill Gates.
(43). Dan Schiller
(44). SchillerDan (1999) Digital Capitalism: Networking the Ghobal MarketSystem MIT Press
(45). Citizen
(46). Netizen
(47). entropy
(48). Wiener Norbert (1954) the human Use of human being. NewYork: Dacapo press
(49). Cyberspace: Two Flavors (2002)
URL:http://WWW.Well. com/user/mmcadams/cyberspace.html.
(50). Benedikt/M (1991). Cyberspace:Some Proposalsin Benedikt M(ed)/Cyberspace: First Steps /MIT Press 1991. PP.119-224.
(51). Freedom of expression
(52). Wsis
(53). World Summit on the Information Society
(54). No Information Society Without Freedom of Expression (2002) UNESCO
URL:http://Portal. Unesco. org/ci/ev.php?URL-ID=6336&URL -DO =DOTOPIC& URL- SECTION- 201& reload= 1039810694
(55). Pre Press
(56). Press
(57). Pre Media
(58). Cross Media
(59). Knowledge
(60). Information
(61). Peter Golding
(62). Mediatization
(63). Golding/P.(1996) World Wide Wedge: Division and Contradiction in theglobal information infrastructures /Monthly review. Vol. 48.No 3/July-Augustpp.70-85.
(64). Michael Schudson
(65). Schudson/Michael (2002) News in the Next Century؛ New Technology/OldValues and a New Definition of News
URL:http://WWW.rtnda. org/resources/newtech.htm.
(66). Willams/Raymond (1983)the year 2000. New York Pantheon.
(67). e.democracy
(68). Global information infrastructure
(69). Providing access to I CTs for all (2002)
URL: http://WWW.itu.int/osg/spu/wsis-themes/Access/index. html.
(70). Wsis executive secretariat (31 may 2002) DocumentWsis/pc-1/Doc/4-EProposed themes for the Summit and Possible Outcomes
URL:http://WWW.itu.int/osg/spu/Wsis-themes/como4.html.
(71). Freedom of expression in Cyberspace (30/10/2002) Unesco media advisory
URL: http://portal. Unesco.org/ci/ev. Php?URL-ID=6156URL-DO=DO-Topic& URL- Section=201& reload = 1040062738.
(72). World computer congress declaration on Youth in information SocietyUpdated : 01/10/2002 [WWW document] URL:http://Portal. Unesco.Org/ci/ev.Php?URL-ID=463& URL-Do=Do-Topic& URL=Section=201&reload=1040062738.

منبع: / سایت / ایران و جامعه اطلاعاتی
نویسنده : یونس شکرخواه

نظر شما