شبکه جهانی اطلاعات
دانش قدرت است. دانش از آگاهی بر میخیزد که آن نیز به نوبه خود زائیده حقیقت است. با جمع شدن آگاهیها، حقایق و دانش در یک یا چند نفر، توانمندی زیادی برای آنها حاصل میشود. امروزه ایالات متحده آمریکا بیشتر از هر کشور دیگر جهان، حقایق و اطلاعات در اختیار دارد. این کشور بیش از هر کشوری توانائی جمعآوری، پردازش، و توزیع و انتشار اخبار، حقایق، دانش را داراست. ابرقدرتی این کشور مربوط به همین خصیصه آن است نه بخاطر قدرت نظامی آن. دلیل قدرت نظامی آمریکا نیز وجود حقایق و دانش در این کشور است.
در دو هزار سال پیش از این، قدرت در وجود کاهنین جمع بود، زیرا آنان بیش از هر کسی دسترسی به اطلاعات و حقایق روز را داشتند. قدرت کاهنان سلاطین، جباران، و دیکتاتورهای امروزی بخاطر کنترل آگاهیها و حقایق است. علت پنهان نگهداشتن اخبار از نظر مردم و جلوگیری از انتشار حقایق، همان حفظ قدرت دولت مسلط بر جامعه است.
به جنگ اخیر آمریکا در خلیج فارس نگاه کنید. در این جنگ به خبرنگاران گفته شد که فقط آنچه را که ارتش مجاز میداند میتوانند ببینند و بشنوند. ببینند که صدام حسین با جرائد چگونه رفتار میکرد. او سعی داشت که اخبار منتشر شده در خارج از کشورش را نیز کنترل نماید. لذا هر وقت که مایل نبود خبری به بیرون از دایره مفروض خود درز نماید، تمامی رسانهها را تعطیل میکرد.
جمعآوری و حفظ دانش و آگاهی برای آینده، با پیدا شدن خط میخی در بابل ، و خط هیروگلیف در مصر باستان آغاز شد. در بدو امر فقط آگاهیهای مربوط به امور مالی و بازرگانی ثبت میشد. بالاخره این موضوع آنقدر پیشرفت نمود که تاریخ حوادث، شعر، و نثر و غیره نیز برای استفاده و لذت دیگران ثبت و ضبط گردیدند. در زمانی که کلیسا قدرتمندترین سازمان جهانی محسوب میشد، حافظ اصلی تاریخ نیز بود. بعد از اختراع چاپ بوسیله گوتنبرگ بود که امکان دسترسی هر کسی به قدرت اطلاعاتی فراهم گردید. و از همین موقع بود که صاحبان قدرت مطلقه، مانند کلیسا، دولت، و مانند آنها سانسور اطلاعات را بوجود آوردند و آگاهی مردم جامعه را کنترل کردند. این کار هنوز هم ادامه دارد. نمونه این کار در جامعه آمریکا کنترل پورونوگرافی و اطلاعات مربوط به سقط جنین برای مادران باردار است. کشورهائی که از لحاظ اقتصادی نیرومند هستند چنین کنترلهای اطلاعات و آگاهی در جامعه را به منظور مهارکردن جامعه و کنترل اقشار بدبخت و تهدیدات جامعه به کار میگیرند.
همان طور که پیدایش چاپ در ششصد سال پیش از این، راه کسب دانش را برای تودههای مردم باز کرد، و آسانتر نمود، ارتباط الکترونیکی امروز نیز دسترسی مردم به آگاهی و دانش را آسان کرده است. تفاوت در این است که میزان اطلاعات و سرعت انتقال آن امروز بسیار بالا است. هر وقت که آگاهیها و اطلاعات از حد و مرزی که کنترل کنندهها تعیین کردهاند تجاوز کند، آنها دست به سانسور میزنند؛ مانند اخبار جنگ با عراق.
اگر جهان واقعاً از طریق رعایت حقوق بشر در همه جا دموکراتیک شود، یک جریان آزاد اطلاعات و اخبار بایستی در داخل کشورها و همچنین در بین کشورها وجود داشته باشد. اختراع کامپیوتر و وجود وسائل ارتباطی مدرن امروز، و حقایق آماری فراوان، امکان توزیع برابر از دانش را برای همه فراهم میکنند. این توزیع دانش بستگی به این دارد که کشورهای ثروتمند و قدرتمند، به سوی نوع دولتی گرایش پیدا کنند، و فرصت این اعمال را بدست آورند. راه توزیع برابر دانش و آگاهی سه مرحله دارد:
مرحله اول ایجاد یک بزرگراه اطلاعاتی است که معاون رئیس جمهور آمریکا، آقای «گور» آن را پیشبینی نمود. این بزرگراه، یا شبکه اطلاعاتی، در آمریکا برای جمعآوری اطلاعات و تبدیل آن به دانش و ذخیره کردن آن بوجود میآید؛ که برای هر کسی که در آمریکا زندگی میکند قابل دسترسی باشد. چنین شبکههای اطلاعاتی در کشورهای اروپائی در مراحل ابتدائی هستند، و پیشرفتهترین آنها شبکهای است بنام «مینی تل» در فرانسه، که هر شهروند فرانسوی به شبکه اطلاعاتی دسترسی دارد. متأسفانه هنوز بسیاری از کشورها فاقد زیربنا، شرائط فنی و مالی لازم برای چنین شبکههائی هستند.
مرحله دوم، کمک کردن به چنین کشورها است که بتوانند از لحاظ منابع اطلاعاتی و مالی است به ایجاد چنین سیستمها بزنند. در واقع نوعی طرح مارشال در توزیع و انتشار دانش لازم است.
مرحله سوم متصل ساختن تمام شبکههای موجود در جهان به یکدیگر و ایجاد یک شبکه سراسری جهانی است به نحوی که شهروندان هر کشور در هر جا قادر به دستیابی به دانش و آگاهی سایر کشورها باشند. این شبکه سراسری است که موردنظر ما است؛ و جهانی میباشد که «گلوبال نت» یافته میشود: یعنی سیستمی از شبکههای آگاهی و دانش، که سراسر گیتی را در بر میگیرد. چنین شبکهای است که مردم تمام کشورها را قادر میسازد که به دانش تولید شده در هر کشور دسترسی داشته باشند.
شبکه جهانی: فرصتی برای همگان
در استفاده از شبکه جهانی اطلاعات، وضعیتی بوجود میآید که هر دو طرف رابطه، برنده هستند و هیچگاه سود بردن یکی به زیان دیگری نخواهد بود. پیشرفت و توسعه شبکه جهانی ارتباطات و اطلاعات، سبب افزایش فرصتهای اشتغال، و رشد ملی کشورها میشود. رشد و توسعه و دموکراتیک شدن قسمتهای مختلف جهان، بازارهای جدید و فرصتهای بسیاری را برای همگان بوجود خواهد آورد.
«بوش» رئیس جمهور آمریکا گفت که «ما داریم به یک نظم نوینی در جهان گام مینهیم.» این درست است، ولی موفقیت این نظم جدید تا حد زیادی بستگی به این دارد که کشورهای جدید التأسیس و در حال توسعه هم به آگاهی دانش موجود در کشورهای پیشرفته جهان، دسترسی پیدا کنند. این آگاهیها است که آن کشورها قادر میسازد تا ملتهای خود را ترقی بدهند، و جامعه را نوسازی کنند. چنین کاری مستلزم دسترسی سریع و آسان این کشورها به تکنولوژی مورد نیاز توسعه و تکامل است. با این آگاهیها است که این گروه از کشورهای جهان نیز میتوانند رشد لازم را ببینند و جزئی از جامعه جهانی امروز شوند، و در بازارهای جهان شرکت نمایند. چنین فعالیتهائی برای کشورهای جدید التأسیس، بسیار ضروری است. با این کار توانائی مادی لازم را برای ایجاد کارخانهها و ترمیم و بازسازی زیربنای جامعه بدست خواهند آورد و بهبود روانی و تغییر لازم در استانداردهای زندگی را خواهند یافت. توزیع دانش برای شهروندان کشورهای صنعتی نیز خوب است.
در ایالات متحده آمریکا عرضه کالاهای جدید رقابتی، شکلگیری کارخانهها و مؤسسات خدماتی را آسانتر خواهند کرد. و این کار سبب عرضه کالا و خدمات بهتر و بیشتر برای مردم کشور خواهد شد. دلیل دیگر خوب بودن توزیع دانش، این است که برای کشورهای پیشرفته صنعتی (که اکنون کشورهای اطلاعاتی نام میگیرند) و کالای ساخته شده آنها، بازارهای وسیعی فراهم خواهد شد. سادهتر این که، عقیده بسیاری بر این است که تمامی شهروندان کره زمین را حقی از دانش و حقی از آگاهیها است. پس وقتی که مواد اولیه لازم برای کسب این حقوق در دسترس همگان باشد، همه مردم جهان پیشرفت خواهند کرد. این به معنی دسترس به تعلیم و تربیت در سطح جهانی برای تمام شهرواندن زمین است. به نحوی که شهروندان تمام کشورها (منجمله شهروندان آمریکا)، بتوانند سواد لازم برای درک و کار با اطلاعات بدست آمده را کسب نمایند. حتی این آموزش و سیستم تعلیم و تربیت هم با بکاربردن شبکه جهانی اطلاعات قابل حصول است.
ایجاد یک هیئت متخصص و یک هسته مرکزی از دانشمندان و محققین کشورهای پیشرفته صنعتی، برای همکاری با سرمایهگذاران و مقاطعه کاران کشورهای در حال توسعه، و یا جدیدالتأسیس، دستیابی این کشورها را به دانش و تجربه فعلی کشورهای پیشرفته، آسانتر میسازد. این همکاریها با تأثیر متقابلی که بوجود میآورند، باعث پیدایش دانش جدیدتری میشوند. و این دانشهای جدیدتر نیز با زیاد شدن جوامع و فرهنگهای گوناگون و تأثیر متقابل آنها روز به روز بیشتر میشوند؛ و در نهایت پایهای میشوند برای آگاهی و دانش تمامی شهروندان زمین.
سایر تقویت کنندگان شبکه جهانی
افراد و سازمانهای بسیاری وجود دارند، که از شبکه جهانی اطلاعات حمایت میکنند. چند سازمان از این نوع را در اینجا نام میبریم:
1. جامعه علمی: جامعه علمی در سهیم شدن در حقایق اطلاعاتی سابقه تاریخی دارد. ظهور سیستم و شبکه جهانی اطلاعات و دانش، برای جامعه علمی نه تنها مورد قبول است، بلکه از آن با اشتیاق تمام استقبال میکنند. دانشمندان محقق از شبکههای ارتباطی برای دریافت و مبادله حقایق اطلاعاتی سود میبرند. (پست الکترونیکی یا (پست ای) در مبادله اطلاعات در بین دانشمندان، مخصوصاً دانشمندانی که یکدیگر را میشناسند بسیار ارزشمند است). کنفرانس با وسائل الکترونیکی از راه دور و پروژههای تحقیقاتی مشترک در بین دانشمندان، مثالهائی از این ارتباط علمی است.
2. جامعه بازرگانی: بسیاری از شرکتها و صنایع منفرد و مستقر دارای شبکه اطلاعاتی و ارتباطی ویژه خود هستند که امور روزانه را بطور معجزهآسائی با آن انجام میدهند. هر شرکت بزرگ که فاقد چنین سیستمی باشد از امتیاز بزرگی محروم است. زیرا هزینه جمعآوری و تجزیه و تحلیل و آمادهسازی اطلاعات، بدون استفاده از ارتباط شبکهای، بسیار گران خواهد بود. «شوشانا زوبوف» در کتاب خود بنام «عصر ماشینهای باهوش» میگوید: «وقتی که عامل تکنولوژی وارد صحنه شود، عواملی را به حرکت در میآورد که در نهایت امر سبب تغییر شکل و وضع و ماهیت کار و آن روابط اجتماعی میشود که فعالیتهای تولیدی را سازمان میدهند.»
3. آژانسهای امنیتی: این آژانسها برای جمعآوری اطلاعات و همچنین بافتن موانع تبادل اطلاعات، از شبکههای وسیع اطلاعاتی خود بهره میگیرند. آینده شاهد یک فعالیت شدید جاسوسی در امور بازرگانی خواهد بود، زیرا جهان، جنگ اقتصادی را در آینده به جای جنگ با اسلحه به کار خواهد برد.
4. مصرف کنندگان: مردم از سیستمهای گوناگون اطلاعاتی برای رسیدن به اهداف خود سود خواهند برد. از خرید ساده مایحتاج گرفته تا تفریحات از این سیستمهای ارتباطی بهره میبرند. مردم اصرار دارند که هر قدر که ممکن است امکانات ارتباطی را برای راحتی و لذت بیشتر مورد استفاده قرار دهند.
5. امور پولی و مالی: این بخش از فعالیت اجتماعی که از وسیعترین استفاده کنندگان از ارتباط الکترونیکی است. به توسعه ارتباطات ملی و بینالمللی خود، همچنین ادامه خواهد داد. استفاده از ارتباط الکترونیکی در این رشته از امور در نهایت منجر به پیدایش ملتةای بینیاز از پول نقد میشود که رفته رفته تمامی جهان به این وضع روی خواهند آورد. شاید کشورهای دیگر جهان در این مورد جلوتر از آمریکا حرکت نمایند و مسئله استفاده از ارتباط الکترونیکی در مورد پول هم برای آمریکا مانند اقتباس از سیستم متریک یک مشکل طولانی بوجود آورد.
6. دولت: در پارلمان ایالات متحده و مجلس سنا چند نفر هستند که مانند معاون رئیسجمهور کشور تمامی «گور» خواستار تأسیس یک شبکه ملی اطلاعات هستند. دولت نیز به چنین شبکهای علاقمند است. این توجه و علاقهمندی خود اولین گام در ایجاد یک شبکه بینالمللی ارتباطات و اطلاعات است.
7. نیازمندیهای محیط زیست و انرژی: نیاز جهان به ذخیره انرژی، متوقف ساختن آلودگی محیط و حفظ محیط، عموماً موکول به وجود یک سیستم ارتباطی و اطلاعاتی فروگیر است، که انسان را قادر به کار و حرکت در یک جو عادی از نگرانی بیماری و کمبود انرژی سازد. شبکه ارتباطی جهانی این امکان را به وجود میآورد. با استفاده از ارتباط از راه دور از مسافرتهای غیرضروری کاسته میشود. مصرف انرژی در یک کنفرانس تلفنی و ماهوارهای در بین چند نفر، خیلی کمتر از هزینه مسافرت آنها از چند جای مختلف به یک محل معین خواهد بود.
موانع کار
پس چه مانعی بر سر راه شبکه جهانی قرار گرفته است؟ فقط مسئله حفظ قدرت در دست یک فرد یا یک گروه و حرص و ترس همان عده، مشکلات فنی در مقایسه با این چیزها جزئی و کوچک هستند. نزدیک شدن به این موانع مستلزم آغاز از یک پایه بدون تهدید است. متأسفانه این هم مانند قضیه «اول مرغ پیدا شد یا تخممرغ؟» یک موضوع دو پهلو است.
کشورهای جدید التأسیس نیاز به اطلاعاتی دارند که میتوانند از طریق شبکه اطلاعاتی جهان تأمین شود، تا آنها زیربنای اقتصادی و تکنولوژیکی کشور را بسازند. از طرف دیگر این کشورها نیازمند پولی هستند که باید از همان صنایعی که سعی در ایجاد آن دارند بدست آورند و شبکه اطلاعاتی و ارتباطی را در جامعه خود مستقر نمایند. این نشان میدهد که کشورهای پیشرفته باید در کشورهای جدیدالتأسیس و کشورهای در حال توسعه، سرمایهگزاری کنند و آنان را مجهز به وسائلی کنند تا آنها منابع اطلاعاتی را بوجود آورند و از آن استفاده کنند. این کار با دسترسی به سوابق حساس داخلی دولت شرکت کننده، آغاز نمیشود. این کار فقط با دادن آگاهیهای تکنولوژیکی، مانند اطلاعات کشاورزی، تکنیک ساخت زیربنا، اطلاعات پزشکی میتواند آغاز گردد. با این کمکها است که کشورهای تازه تأسیس شده تصمیم میگیرند که چه نوع محصول کشاورزی، آنان را خودکفا میکند، چه روشی بهداشتی به سالم شدن جمعیت کشور منجر میشود، و زیربنای بهداشتی جمعیت کشور و مسئله انرژی مورد نیاز با چه ترتیب باید ساخته شوند.
ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورهای پیشرفته، میتوانند در زمینه آموزش و پرورش نیز اطلاعاتی در اختیار این کشورها بگذارند. باید به این کشورها در زمینه بهداشت، امور پزشکی، تکنولوژی کامپیوتری و سایر رشتههای فنی مربوط به خودکفائی و خودگردانی، کمک کرد. تمام این کارها را میتوان با استفاده از ایجاد مداری فنی و ارتباطات، به راحتی انجام داد. این کشورهای جدید التأسیس حتی حاضر هستند وسیله زندگی، و دستمزد کافی هم به متخصص کشورهای پیشرفته بدهند، تا آنها را به کشور خود جذب نمایند.
اینک موانع جدی که بر سر راه شبکه جهانی واقع شدهاند:
1. انحلال شرکت تلفن آمریکا: این سیستم یک سیستم پیوسته ملی و یک ارتباط استاندارد بود که میتوان گفت که انحلال آن بدترین و فاجعهبارترین کاری بود که دولت آمریکا در مورد ارتباط ملی انجام داد. با انحلال این سیستم، کارهای توسعه، استفاده و حفظ سیستم ارتباطات ملی ما در بین چندین بخش تقسیم شده است. این منطقی نیست که بگوئیم که این بخشها نیز کار همان سیستم را انجام میدهند. کسانی در دولت آمریکا هستند که هنوز هم به این کار ادامه میدهند و اعمال آنها شبیه به کار «لودایت» است. (اولویتها کسانی بودند در انگلیس، که در قرن 18 کارخانههای نساجی انگلیس را، به بهانه این که با کار این مؤسسات کارگران نساجی بیکار میشوند، آنها را از بین میبردند.)
2. هزینه تأسیس: موانع بسیاری بر سر راه استقرار شبکه اطلاعات جهانی ایستادهاند. یکی از مهمترین این موانع هزینه گزاف ایجاد زیربنای لازم برای این شبکه است. برای ایجاد این شبکه اطلاعاتی ارتباط کامپیوتری و الکترونیکی پر هزینهای لازم است.
3. حفظ مواضع قدرت: مواضع قدرت بسیاری در ایالات متحده آمریکا و در سراسر جهان فعال هستند که اگر وجود شبکه اطلاعاتی جهانی را برای منافع خصوصی و پایگاه قدرت خودشان زیانبخش تصور کنند، به هر قیمتی حاضرند از توسعه آن جلوگیری نمایند.
4. امنیت ملی: سازمانهای مرتبط به امنیت ملی نیز فعالیت دو پهلو دارند. هم مایلند از سیستم وسیع شبکههای اطلاعاتی برای جمعآوری خبر استفاده کنند، و هم نمیخواهند اطلاعاتی را از خود به دیگران بدهند. البته فاش شدن بسیاری از اطلاعات لزوماً زیانی به امنیت ملی وارد نمیکند و حتی ممکن است برای این موضوع مفید هم باشد.
5. محافظهکاران بازاری: گروه محافظهکار اقتصادی، تلاش میکند که اطلاعات مربوط به کالاها و خدمات را به دلائل مختلف کنترل نماید. اگر انتقال آگاهی کوچکترین تأثیری در جهت عکس منافع آنها داشته باشد، انتقال و انتشار آن را ممنوع میکنند. حتی اگر سود انتشار آن اطلاعات برای مردم خیلی بیشتر از زیان محافظهکاران اقتصادی هم باشد در مخفی کردن آن خواهند کوشید.
6. سانسور: عمل سانسور اطلاعات و اخبار از طرف محافظهکاران اقتصادی، و از طرف بسیاری از گروههای مختلف، اعمال میشود. در این مورد از افراد و گروههای کوچک گرفته تا سازمانهای وسیع دولتی فعالیت میکنند. این کار برای محدود ساختن گردش اطلاعات و دانش است. هر نوع سانسوری یک مانع برای جریان آزاد اطلاعات و دانش در یک جامعه، و در نهایت در تمدن بشری است.
7. مالیات بر انتقال اطلاعات: ممکن است برای استفاده از اطلاعاتی که بطور سنتی آزادانه در بین مردم جریان دارد، مالیات وضع و اخذ شود. این مالیات که در واقع هزینه انتقال اطلاعات و دانش است، میتوانند مانعی در این مورد بوجود آورد و جریان انتشار آگاهیها را کندتر نماید. مثلاً یکی از وسائل تسریع کننده انتقال آگاهی استفاده کردن از تلفنهای سلولی است که هزینه خرید و استفاده از آن، برای بسیاری از مردم قابل تحمل نیست.
8. موانع غیرمستقیم: کسانی هستند که مخالفت با جریان آزاد اطلاعات و اخبار را برای رسیدن به اهدافی در پیش میگیرند. مثلاً محدود ساختن انتشار اطلاعات و اخبار مربوط به سقط جنین یکی از همین اهداف است. کمیته ملی دخانیات سعی دارد که از چاپ و انتشار مطالب مربوط به مضرات دخانیات بر سلامتی انسان و محیط جلوگیری کند، تا مردم کمتر از این مضرات مطلع شوند. سازمانهای بسیاری هستند که از جریان آزاد اطلاعات و اخبار ممانعت مینمایند، تا از به خطر افتادن منافع خود جلوگیری نمایند.
چه نوع دانش و آگاهی را میشود سهیم شد؟
چه نوع اطلاعاتی را شهروندان آمریکائی حق دارند که به شهروندان دیگر کشورها بدهند؟ اولین سری از این نوع آگاهیها که به نظر میرسد، همان دانستنیها هستند که در کتابخانههای عمومی در دسترس همگان قرار دارند. همگان حق استفاده از این نوع دانستنیها دارند، فقط مسئله فیزیکی کار مطرح است. باید به کتابخانه مراجعه شود و با صرف وقت و انرژی اطلاعات موردنظر را بدست آید.
البته امروزه پیدا کردن اطلاعات بسیار آسانتر و سریعتر از گذشته است. میتوان اطلاعات را از طریق شبکه کامپیوتری از همان محل دفتر کار هم بدست آورد. این شبکه به من خواهد گفت، که اصولاً چنین نکته اطلاعاتی وجود دارد، یا خیر؛ و معین خواهد کرد که در صورت موجود بودن، در کدام کتابخانه و در چه محلی از آن کتابخانه نگهداری میشود. ولی این سیستم فعلاً همگانی نیست و اکثریت مردم باید شخصاً به کتابخانه مراجعه نمایند. ایده آل این است که نیازمندیهای اطلاعاتی را به کامپیوتر بدهیم و آن برای ما جستجو کند، ذخیره کند، تا در ساعات مناسب به آن مراجعه کنیم.
منابع اطلاعاتی بسیاری هستند که در اختیار دولت هستند و برای بسیاری از مردم هم جالب و مفید هستند که بایستی به نحوی در دسترس مردم باشند. این منابع اطلاعاتی را میشود ملی و حتی بینالمللی کرد. با دسترسی داشتن به منبع اطلاعات میتوانیم دانش و آگاهی خود را توسعه دهیم. این اطلاعات و پایه دانش چیزهائی هستند که مورد علاقه ما میباشند، نه آنهائی که دولت یا مؤسسات به ما دیکته میکنند. آیا این جالب نیست که ما به ارقام بودجه دولت دسترسی داشته باشیم و آنها را شخصاً مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم؟ در چنین حالتی هر کس میتواند خود یک تحلیلگر بودجه باشد. سایر منابع اطلاعاتی در شرکتها و دولتهای ایالتی و مراکز تحقیقات و غیره از همین نوع هستند. میتوان اطلاعاتی را که از لحاظ رقابت و یا به دلائل حقوقی و شخصی حساس نیستند قبل از انتشار از اطلاعات حساس جدا کرد و اطلاعات فنی لازم را برای استفاده جوامع نیازمند، مانند کشورهای جدید التأسیس منتشر نمود. باید توجه کرد که در سیستم ارتباط الکترونیکی و شبکههای سراسری نیازی به انبار کردن کتب و اسناد نیست، لذا باید در قوانین کپیکردن اسناد تجدیدنظر شود به نحوی که مخترع و بوجود آورنده اولیه اطلاع بخصوص از تلاش خود در ایجاد اطلاعات بهرهمند شده و حق التألیف و غیره ملحوظ گردد.
چه نوع از دانستنیها را باید پنهان نگهداشت؟
بعضی از انواع مطالب و دانستنیها هستند که بایستی محفوظ و محرمانه بمانند. امنیت حریم افراد و میل شدید بعضی از افراد در مفتخواری، ایجاب میکند که اطلاعات مربوط به امور مالی و شمارهها و کدهائی که به این موضوع مربوط میشوند، محرمانه بمانند. هر کسی حق دارد که دارای حریم خصوصی باشد. اطلاعات در مورد وضعیت فردی، مانند عقیده مذهبی، عقائد سیاسی، میزان اعتبارات مالی و غیره، جز در مواردی که خود فرد مایل به اظهار آنها باشد، باید محرمانه بمانند. هر نوع تحقیقی در این موارد برای خود فرد، باید آزاد و در دسترس او باشد.
اطلاعات مربوط به کسب و کار و تولید کارخانهها و کارگاهها میتواند در کوتاهمدت برای خود آنها رزرو شود و پنهان بماند. ولی در بلندمدت انتشار این اطلاعات که دیگر زیانی بر آنها ندارد، ممکن است برای اطلاع دیگران هنوز مفید باشد. بنابراین رقابت مبتنی بر کیفیت، کارآئی، و خدمات است که جریان پیدا میکند نه امور پنهان.
مسئله امنیت ملی هم سطوح است. تا زمانی که دنیا جای امنی است و صلح برقرار است، اطلاعات مربوط به امنیت هر کشور باید محفوظ بماند، تا ملت و کشور در امنیت باشند. ولی این اطلاعات امنیتی نباید شامل آن اطلاعاتی شود که سردمداران یک کشور، به بهانه امنیت ملی آن را از دید ملت پوشیده نگه میدارند؛ و در حقیقت به دلائل شخصی و سیاسی گروهی مخفی نگهداشته شده است که به نفع ملت نبوده است «مانند مسئله ایران گیت».
امنیت شبکه ارتباطی چه میشود؟
حتی بدون این دسترسی آزاد به حقایق اطلاعاتی، خرابکاران فردی قادر هستند به سیستمها دست پیدا کنند، و منبع اطلاعات را مخدوش نمایند، و در آن ویروس بکارند. بلی چنین است اما راهحلهائی برای این مشکل امنیتی همه روزه بکار میافتد. مثلاً هر وقت اطلاعاتی از کتابخانه کنگره و یا مواردی از بودجه دولت در اختیار کسی قرار داده میشود، چندین کار را میشود برای حفاظت از آن اطلاعات بعمل آورد. اعمالی که به نظرم میرسد عبارتند از:
1. فقط اجازه خواندن مطالب اطلاعاتی به فرد داده میشود اجازه یادداشت برداری و ضبط و ثبت داده نمیشود.
2. اطلاعات ارائه شده تکثیر میشود و در فواصل زمانی تغییر داده میشود. با این ترتیب اگر کسی هم به این اطلاعات دسترسی داشته باشد چون تغییر یافته است مسئله مهمی نخواهد بود و اصل موضوع به مخاطره نمیافتد.
اجزای متشکله اطلاعات و دانش
تولیدات، سیستمها، و خدمات متعددی هستند که تکنولوژی دانش و اطلاعات را بوجود میآورند؛ که اهم آنها عبارتند از:
1. وسائل ذخیره و ضبط اطلاعات: فیلمها، فیشها، نوارهای ویدئویی، ضبط صوتی، دیسکهای شنیداری و دیداری و حافظه کامپیوتر.
2. حقایق اطلاعاتی: این دادهها حاوی اطلاعاتی هستند که برای استفاده کننده ضرورت دارند و عبارتند از: سوابق پرسنلی، سوابق مؤسسه، سوابق مالی، کتب، مجلات، خلاصهها، کاتالوگها، اطلاعات در مورد مستغلات و املاک، اطلاعات سرشماری، سوابق کنگره، اطلاعات تحقیقاتی و غیره. این لیست را میشود تا بینهایت ادامه داد. سوابق ثابت، سوابق ربطی (اطلاعات مربوط به اطلاعات دیگر در بایگانیها) اطلاعات در مورد شبکههای ارتباطی، اطلاعاتی در مورد سوابق طبقهبندی شده، مدارک مربوط به اشیاء و اسناد جاسوسی و از این قبیل. در بین این پایگاههای اطلاعاتی است که پاسخ مورد نیاز جوینده و یا وسیله دسترسی به آن پاسخ قرار گرفته است.
3. برنامهای بهرهگیری: دسترسی داشتن به منبع اطلاعاتی و استفاده از آن برای رسیدن به یک نکته از دانش، مستلزم وجود برنامههای کاربردی کردن و بهرهگیری است. برنامههای کاربردی با هزاران رقم موجود است. در واقع این برنامهها چند نوع سرویس با هدفهای کلی را به یک استفاده کننده ارائه میدهند. که عبارتند از: پردازش متن، گسترش اوراق، توسعه و دوبارهسازی حقایق اطلاعاتی، پردازش عکسها، مونتاژ کنندگان برنامهها و مؤلفین، برنامههای ارتباطات و بازیها. حتی در جهان تجارت نیز نرمافزارها در همین طبقهبندی قرار میگیرند. نرمافزارهای مخصوص، در طبقات دیگری هستند، مانند: نرمافزارهای هوش مصنوعی، سیستمهای تخصصی (نرمافزارهای مربوط به ذخیرهسازی اطلاعات مهم و قابل احیاء). مدلها و سیسولاتورها، نرمافزارهای علمی، و حل مسائل و نرمافزارهای تعیین وقت، و تعقیب موضوعات.
4. ماشینهای محاسب: ماشینهای محاسب در انواع مختلف و با اندازههای متفاوت عرضه میشوند. در بین این انواع و اقسام، سوپرکامپیوترها، فریمهای اصلی، مینی کامپیوترها و میکروکامپیوترها وجود دارند. این کامپیوترها پردازش چندگانه، پردازش موازی، پردازش عصبی، و پردازش مبهم را انجام میدهند. سرعت عمل این وسائل از میلیونها دستور در ثانیه تا میلیونها دستور در ثانیه متفاوت است. اندازه و حجم آنها نیز از ته یک سنجاق تا به اندازه تمامی وسعت یک اطاق کار فرق میکند.
5. وسائل برای دستیابی به اطلاعات کامپیوتر: وسائل بسیاری هست که امکان دستیابی به اطلاعات موجود در سیستم کامپیوتری را امکانپذیر میسازند. متداولترین آنها «پیسی» و ترمینال گنگ است که استفاده کننده را به فریم اصلی یا مینی کامپیوتر وصل میکند. کامپیوتر مشهور و پرفروش سالهای 1990، کامپیوتر مشهور به کتاب یادداشت است. این کامپیوترها روز به روز کوچکتر، سبکتر و متنوعتر میشوند. در حال حاضر این کامپیوترها یادداشت از نظر اندازه و حجم محدودیتی دارد. حجم آن نباید کوچکتر از اندازه یک صفحه کلیدها و علائم خود آن باشد. به نظر نمیرسد که یک صفحه کامپیوتر قابل استفاده با دست، کوچکتر از 28 سانتیمتر نباشد. یا در حدود 4/11 اینچ. این دستگاه را باید با یک وسیله ارتباطی به تلفن متصل کرد. اگر قیمتها کاهش پیدا کند با تلفنهای بیسیم و سلولی میشود در هر جا از اینها استفاده نمود. برای استفاده از این کامپیوتر باید تایپ کردن را بلد باشید. اسکانرهای بصری برای وارد کردن ورقههای تایپ شده یا مصور وجود دارند.
6. اجزای ارتباط: اجزای مربوط به دستکاری اطلاعات و آگاهیهای لازم در حال حاضر عبارتند از: خطوط انتقال اطلاعات، سیستمهای تغییر اطلاعات، ماهوارهها، وسائل انتشار مانند رادیو، وسائل ارتباطی مانند تلفن و از این قبیل. خدمات ارتباط نیز شامل تختههای اعلان، پست الکترونیکی، خدمات فاکسی مایل، خدمات تلفن (مانند مؤسسه آت وت، و مؤسسه ام سی آی و غیره) و خدمات عمومی مانند آنکه بوسیله «کامپیوتر سرویس و پرودیگی» انجام میشود. سیستمهای ارتباط صدها نوع هستند که چند نوع از آنها عبارتند از سیستمهای وابسته به کمپانی «بل»، سیستمهای شخصی که بوسیله خود شرکتها تأسیس شده و مورد استفاده هستند، سیستمهای خصوصی هم شخصی هستند و هم اجارهای، سیستمهای دیگر شامل سیستمهای ارتباط دولتی و عمومی است. شبکههای ارتباطی متعددی نیز بوسیله ایستگاهها ایجاد شده است که در تحقیقات و مبادلات اطلاعات داخلی و خارجی مورد استفاده آنها است.
یکی از بزرگترین تأخیر در توزیع مؤثر اطلاعات، رساندن به موقع آن از منبع تا مرحله استفاده است. کسانی که از سرویسهای کامپیوتر مانند «کامپیوتر سرو» و یا «پرودیجی» استفاده کردهاند میدانند که چه مدت طول میکشد تا یک موضوع اطلاعاتی به سراسر شبکه برسد. حتی انتقال اطلاعات با سرعتی معادل 2400 (پست) در ثانیه (یا در حدود 40 تا 50 کلمه در ثانیه) کافی نیست. انتقال دادن اطلاعات با حجم زیاد، مانند مقاله و کتاب و برنامه ویدئویی و غیره، حداقل یک تا دو دقیقه وقت لازم دارد، که سرعت انتقال هم معادل میلیونها بست در ثانیه است. وقتی که صدها و بلکه هزاران نفر با سیستم در ارتباط باشند عرض باند شبکه نجومی خواهد شد. وقتی که انتقال عکس و نوار ویدئو و غیره در میان باشد عرض باند شبکه حتی بزرگتر هم خواهد شد.
انتقال یک کتاب متوسط با یک سیستم ارتباطی 9600 باندی نیاز به 30 دقیقه تا یک ساعت تمام وقت دارد. اگر بخواهیم که همین کتاب را در مدتی معادل چند ثانیه انتقال دهیم، سرعت ارسال کامپیوتری باید میلیونها بیت در ثانیه باشد. حتی انتقال اطلاعات دیجیتال تلویزیونی، زمان و کار بیشتری میخواهد. اطلاعات غیر فشرده ویدئویی، مستلزم سرعتی معادل 65 میلیون بیت در ثانیه است، و سرعت لازم برای ارسال اطلاعات فشرده ویدئویی معادل 650 میلیون بست در ثانیه است. ماهوارهها که هماکنون در مدار قرار گرفتهاند میتوانند 200 کانال تلویزیونی را هم زمان ارسال نمایند. دیجیتالی کردن این اطلاعات توام با سرعت بیشتر تغییر به ما امکان میدهد که سرعت کار ماهوارهها 6 برابر افزایش دهیم. یعنی به چیزی در حدود 1200 کانال در هر لحظه برسانیم.
تکنولوژی اطلاعات و دانش در آینده
وجود دستگاههای تشخیص دهنده صدا سبب میشود که اندازه و حجم وسائل ارتباط، خیلی کوچکتر شوند. همان طور که قبلاً اشاره شد اندازه یک کامپیوتر کوچک که بتوان آن را با دست مورد استفاده قرار داد، حداقل یازده و یکدوم اینچ است، و کوچکتر از این ممکن نیست. ولی با وجود دستگاه تشخیص دهنده صدا، این محدودیت از بین میرود. متصل کردن گوشی سیستم به دستگاهی که صدا را تشخیص میدهد، میشود با کامپیوتر با هر زبانی که مایل باشید درست مثل یک انسان صحبت کنید.
در مواقعی که استفاده از گوشی و دستگاه شنیداری کامپیوتر ممکن نباشد، چه خواهد شد؟
وقتی که در جلسات و کنفرانسها ارتباط با بلندگوی کامپیوتر ممکن نباشد، از یک وسیله بیصدا برای شنیدن استفاده میشود. این دستگاه مانند سوزن گرامافون کلمات را مینویسد و کامپیوتر بدون صدا، آن نوشته را تشخیص میدهد، و در حافظه خود ضبط میکند. استفاده از این نوع نوشتن به خود عامل امکان میدهد که نوشته و یا رسم خود را در کامپیوتر ببیند، درست مثل نوشته روی کاغذ، ولی جز خود او کس دیگری قادر به دیدن آن نوشته نیست. در موقع نوشتن، کلمات به حافظه کامپیوتر منتقل میشود.
کامپیوترهای آینده، تقریباً اعمال یک آدم زنده را انجام میدهند. خود برنامه میریزند و خود را تعمیر میکنند. پیشرفتهائی که در علم بیوژنتیک پیدا میشود، ما را قادر میسازد که دست به ساختن و خلق کامپیوترهای زنده بزنیم. این کامپیوتر خاصیت ارگانهای زنده را دارند و خود را تعمیر میکنند و نواقص خود را خود جبران مینمایند.
سرعتهای کامپیوترها در ارتباطات، بسیار بالاتر خواهند رفت. وسائل ارتباطی که دارای اپتیکهای فیبری هستند و سوئیچهای اپتیک دارند، میتوانند در یک تریلیونیم ثانیه خاموش و روشن شوند. این دستگاه سرعت انتقال مطالب را به یک تریلیون تکه در ثانیه میرساند.
وسائل ارتباطی رفته رفته شخصی و خصوصی خواهند شد. تلفنهای سلولی به وسائل ارتباط از راه دور مسلط خواهند شد و در تمامی جهان در دسترس عموم قرار خواهند گرفت. هر فرد دارای یک تلفن و یک شماره مخصوص به خود خواهد شد. این وسیله در هنگام تولد فرد بنام وی ثبت میشود و در هر جای جهان که باشد با همان شماره تلفن شناسائی میشود، و با وی ارتباط برقرار میشود. این وسیله قسمتی از دستگاه کامپیوتر شخصی را تشکیل خواهد داد، که دائماً در نزد خود باقی میماند. با این کامپیوتر تمام کارهای پرسنلی شخصی صورت میگیرد و تمامی مشخصات پرسنلی فرد، از تولد گرفته تا محصولات و شغل و خصوصیات فردی، را کامپیوتر میتواند ارائه دهد.
مراحل کار چگونه شروع میشود؟
باید ابتدا زیربناهائی که این اطلاعات از طریق آنها بدست آید ساخته شوند. آنگاه این مؤسسات زیربنائی به دیگر مؤسسات ارتباطی که در حال کار و یا در حال تأسیس میباشند مرتبط گردند. این یک کار بنیادی و دائمی است. زیربناهای ارتباطی که کارکنان مؤسسات بزرگ چند ملیتی را با هم مرتبط میسازند، در فاصله چند روز و چند سال ساخته نشدهاند. بلکه آنها به تدریج و همگام با توسعه و تکامل مؤسسه پیشرفت کرده و کامل شدهاند، تا نیازهای مؤسسه را تأمین نمایند. در کشورهای جدید التأسیس قدرت مالی و فرهنگ لازم برای تأسیس شرکتهای بزرگ وجود ندارد تا در جامعه رقابتی جهان امروز بتواند فعال شوند.
در بسیاری از این کشورها هنوز تلفن قابل استفاده وجود ندارد چه رسد به شبکه اطلاعاتی پیوسته و ماهواره و از این گونه وسائل. کشورهای پیشرفته شاید مجبور شوند که طرحی مانند طرح «مارشال» بوجود آورند که ایالات متحده آمریکا بعد از جنگ دوم جهانی برای کشورهای اروپائی اجرا کرد. این طرح منابع مالی سرمایهگذاری و کادر فنی لازم را بوجود میآورد تا به کشورهائی که از نظر اقتصادی پیشرفته نیستند کمک نماید تا شبکه ارتباطی لازم را در آنها ایجاد نماید و آنها را به بقیه زیربناهای ارتباطی جهان اتصال دهد. از آنجا که ما به کنفرانس سران، بهاء بیشتری میدهیم، شاید اولین گام در این مورد هم یک کنفرانس سران در حد بینالمللی باشد، که در مورد حقوق اطلاعات و دانش در آمریکا تشکیل شود.
نتیجه
تکنولوژی سختافزار لازم برای آغاز بهرهگیری از یک شبکه جهانی اطلاعات، هماکنون موجود است. و زیربناهای لازم را نیز میتوان بوجود آورد. در حال حاضر ایجاد زیربناها خیلی ارزانتر از سیستمهائی خواهد شد که در ابتدای امر در خود ایالات متحده آمریکا تأسیس شدند. وقتی که از ماهواره و میکروکامپیوتر در امر انتقال اطلاعات استفاده شود، هزینه این انتقال خیلی کمتر از سابق خواهد شد. شبکههای محدود، هماکنون هم برای شرکتهای بزرگ بینالمللی و دولتها مشغول کارند، ولی فقط در انحصار خود آنها است. بایستی دسترسی به اطلاعات منتخب را برای تمام کشورهائی که نیاز دارند فراهم آوریم. ما نیاز داریم به کشورهائی که برای ایجاد سیستم ارتباطی از لحاظ سختافزار و نرمافزار نیازمند هستند، کمک برسانیم. باید به این کشورها آموزشهای لازم داده شود، تا نحوه دسترسی به سیستمهای اطلاعاتی را دریابند. باید به منابع و مراکز اصلی اطلاعات، اطمینان داده شود که منبع اطلاعاتی آنها همیشه در امنیت کامل خواهد ماند و چیزی به خطر نخواهد افتاد.
باید در این زمینه ایجاد یک بزرگراه اطلاعاتی به صورت یک هدف ملی، دارای اولویت باشد. بایستی به این موضوع درست مثل برنامههای فضایی سالهای قبل، اولویت قائل شد. باید برای توسعه سیستم اطلاعات به کشورهائی که فاقد امکانات و تجربیات کافی هستند، کمک شود. باید به کسانی که نیازمند اطلاعات و دانش هستند، ولی به عللی محروم ماندهاند امکان دسترسی به اطلاعات و دانش مورد نیاز بوجود آید. پیشرفتهای دنبالهدار تکنولوژی ماشینهای محاسبه و نرمافزار لازم آنها را با هزینههای قابل تحمل برای عموم در خواهد آورد.
مهمتر از همه چیز آگاهی اجتماعی برای غلبه کردن بر ترس و حرص و آز است، تا بتوانم همه را در دسترسی داشتن به اطلاعات و دانش آینده شریک بدانیم.
منبع: / سایت / آینده نگر ۱۳۸۶/۱۲/۰۵
نویسنده : برایان مک. تورن
نظر شما