مواجهه فردید با غرب
دکتر بیژن عبدالکریمی و دکتر احسان شریعتی در انجمن علمی دانشجویی فلسفه دانشگاه تهران به مناسبت یکصدمین سالگرد تولد سید احمد فردید به موضوع «تأثیر فردید در نحوه مواجهه ما با غرب» پرداختند. احسان شریعتی که رساله دکترای او درباره فردید و خوانش ایرانی هایدگر بوده است نخستین سخنران این نشست بود. وی در آغاز سخنانش رمزگشایی از زبان فردید را کاری دشوار عنوان کرد و افزود: تا آنجایی که من سنجیدهام زبان فردید نه آنطور که مخالفان میگویند بیپایه است و نه آنطور که فردیدیها میگویند فرهنگ لغاتی است که میتواند از نظر زبانشناسی معتبر باشد. وی در ادامه خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم ارزیابی کلیای داشته باشیم فردید میتوانست بالقوه اولین فیلسوف مدرن ایران باشد، همچنانکه میگوییم صادق هدایت اولین نویسنده مدرن ایران است. شریعتی با اشاره به دو رویکرد مختلف شیفتگی و مخالفت صرف نسبت به فردید، مقایسه او با هایدگر را برای دستیابی به ارزیابی درستی از وی راهگشا دانست و افزود: هایدگر بیش از صد اثر دارد اما فردید هیچ اثری منتشر نکرده است و بنابراین آثار مکتوبی از فردید باقی نمانده است. وی تفاوت دیگر فردید با هایدگر را اینگونه عنوان کرد: وقتی هایدگر ناقد غرب است از موضع یک متفکر غربی، غرب را نقد میکند اما فردید از منظری شرقی به غرب نگاه میکند و بنابراین بحث فردید، بیشتر فرهنگی، تمدنی و ایدئولوژیک میشود. اما آنچه در اینجا به بحث مواجهه ما با غرب مربوط میشود این است که فردید ذاتانگار است و برای غرب یک ماهیت و ذات قائل است. شریعتی سپس سه پرسش را درباره فردید مطرح کرد، هرچند پاسخ به آنها را نیازمند جلساتی بیشتر دانست: نخستین پرسش این است که فردید به طور کلی چه تعریفی از غرب دارد. دومین پرسش به درک ایرانی – اسلامی فردید و تفاوت آن با نقد هایدگر از غرب مربوط میشود. سومین پرسش اما بیشتر به برداشتها و تفسیرهایی برمیگردد که از فردید در اندیشه دیگر متفکرین ایرانی شکل گرفته است. پس از احسان شریعتی، بیژن عبدالکریمی سخنانش را اینگونه آغاز کرد: فارغ از حب و بغضها، زمانه آن است که به سخن فردید گوش فرا دهیم. نخست باید بگویم که ما فردید نداریم بلکه فردیدها داریم و لذا من هم دارم تصویر خودم را از فردید ارائه میکنم. این پژوهشگر فلسفه با اشاره به اینکه به اعتقاد وی فردید در تاریخ معاصر ایران یگانه است گفت: فردید کاری کرد که هیچ کس دیگری نکرده است. فردید ساحت نظر در ایران معاصر را تغییر داد. اگر کسی دانشجوی فلسفه باشد میداند که همه مبانی حوزههای مختلف به این برمیگردد که ما چه فهمی از وجود و حقیقت داریم. به این معنا تلاش فردید در بحث از فلسفه چنان که شاید و باید فهم خواهد شد. وی تصریح کرد: غرب برای فردید یک مفهوم جغرافیایی یا اقتصادی نیست. غرب از نظر فردید یک مفهوم انتولوژیک است یعنی نحوهای مواجهه با وجود. البته این مفهوم را فردید مدیون هایدگر است، اینکه غرب تاریخ بسط سوبژکتیویسم و نیهیلیسم است. البته باید توجه داشت که این نیهیلیسم، نیهیلیسم انتولوژیک است و مبانی روانشناختی و جامعهشناختی ندارد. بنابراین پرسش در اینجا این خواهد بود که آیا در پس موجودات حقیقت و بنیادی وجود دارد؟
عبدالکریمی ویژگی دیگر فهم فردید را چنین عنوان کرد: مرحوم فردید غرب را یک حادثه نو نمیبیند. غرب برای فردید به تبع هایدگر عبارت است از متافیزیک و متافیزیک از رنسانس و دوران مدرنیته شروع نشده است. متافیزیک از سقراط و افلاطون و ارسطو شروع شد. به اعتقاد این استاد فلسفه فهم فردید از غرب حتی در روزگار کنونی با فهم جامعه ما فاصله بسیاری دارد: ما اسیر یک نوع پوپولیسم هستیم و مسایل را خیلی ساده میکنیم. به اعتقاد من فهم انتولوژیک و تاریخی فردید از غرب بسیار اساسی است و لازمه جامعه فلسفی یا بهتر است بگویم شبهفلسفی ماست. این فهم از غرب به مراتب از فهمهای ایدئولوژیک و سیاستزده ما فاصله دارد.
عبدالکریمی یادآور شد: فردید روند جهانی شدن را بسیار قبل از حوادث ربع قرن اخیر فهمیده بود. برای فردید جهانی شدن یعنی متافیزیکی شدن جهان. فردید صراحتاً اعلام میکند که در روزگار ما دانسته یا ندانسته، فلسفه حوالت تاریخی ماست.
وی در ادامه ضمن بیان نقل قولهایی از فردید گفت: من هیچ کس را چون فردید ندیدم که چالش سنت و عقلانیت را به خوبی ببیند. فردید یکی از نخستین ایرانیانی بود که نگرش تاریخی دارد. سنت تاریخی ما به شدت تحت تأثیر ذاتگرایی ارسطویی است. ما تاریخ مینوشتیم و میخواندیم تا از زندگی گذشتگان درس یگیریم. فردید اما این آگاهی را به ما میدهد که عالمیت عالم در دوران جدید متفاوت شده است.
منبع: / ماهنامه / اطلاعات حکمت و معرفت / 1389 / شماره 50 ۱۳۸۹/۰۰/۰۰
سخنران : بیژن عبدالکریمی
سخنران : احسان شریعتی
نظر شما