نگاهی به خصوصی سازی دانشگاه
این روزها کشور در گیر و دار یک رشته ناآرامی به سر میبرد؛ ناآرامیهای هفته گذشته از دانشگاه آغاز و سپس با حرکت عدهای فرصتطلب آمیخته شد و مسایل و مشکلاتی را به بار آورد.
نقطه آغازین حرکت دانشجویی، اعتراض به خصوصی شدن آموزش عالی در بخش دولتی بود. اینکه به چه میزان این اعتراضات، پاسخ منطقی برای این مسأله است، سؤالی است که ما قصد نداریم به آن پاسخ بدهیم اما در پی آنیم که ضرورت پذیرش دانشجوی شبانه، آن هم به صورت نوبت دوم و خارج از روال متمرکز را بررسی کنیم. چنانکه همه میدانیم، هزینههای دانشگاههای دولتی آنچنان بالاست که قطعا این گونه روالها تأمینکننده هزینهها نمیباشد. بد نیست بدانیم که چندین سال است که تمامی دانشگاههای دولتی در بخش آموزش تکمیلی و دورههای کارشناسی ارشد و دکترا، دانشجوی بورسیه به قیمتهای سنگین پذیرش میکنند ـ که البته چون ضابطهمند بوده و از نفرات قبول شده کنکور میباشد و هزینه آن توسط دیگر دستگاههای دولتی تأمین میشد، حساسیتبرانگیز نبود ـ اما پذیرش دانشجو، خارج از روالهای کنکور سراسری و دادن اختیار آن به مدیریت دانشگاهها، مسألهای است که به اندازه کافی میتواند تأملبرانگیز باشد.
به راستی سازمان مدیریت و برنامهریزی و وزارت آموزش عالی، چه هدفی را از این مسأله دنبال میکنند؟ آیا بحث، ایجاد درآمد برای دانشگاههاست؟ قطعا اینگونه نیست، زیرا اینگونه درآمدها حتی 2 درصد هزینه یک سال دانشگاهها را نیز تأمین نمیکند.
به عنوان مثال تنها ردیف اعتبارات پژوهشی دانشگاه تهران در سال 1381، بالغ بر 5/1 میلیارد تومان بوده است ـ که بخش اندکی از هزینههای دانشگاه میباشد ـ این در حالی است که کل درآمد این دانشگاه از محل پذیرش دانشجوی شبانه برای یک سال به یک میلیارد تومان نخواهد رسید و مبلغ کمتری خواهد بود؛ پس قاعدتا باید هدف دیگری از این کار دنبال شود.
هدف فرضی دیگری که به ذهن میرسد، بسط آموزش عالی و ایجاد فرصت برای تحصیلات عالی قشر جوان کشور است. اگر این هدف هم در نظر مسؤولان آموزش عالی کشور باشد، قاعدتا باید این فرصتها را در اختیار دانشگاه آزاد و دیگر دانشگاههای غیرانتفاعی ـ که رشد قارچگونهای به ویژه در چند سال گذشته داشتهاند ـ قرار داد و بدون کمترین حساسیتی به هدف مورد نظر رسید. اما به نظر میرسد، این حرکت اهداف دیگری را دنبال میکند.
اهداف فرضی که میتوان برای این حرکت ترسیم کرد، دو هدف عمده میباشد؛
1ـ ایجاد رقیب برای دانشگاه آزاد: این حرکت که از چندین سال پیش با ایجاد دانشگاههای غیرانتفاعی آغاز شد، نتوانست چنانکه باید و شاید راهگشا باشد زیرا این دانشگاهها به دلیل تازهتأسیس بودن و نداشتن بنیه اقتصادی، قادر به رقابت با دانشگاه آزاد نبودند. توسعه دورههای شبانه دانشگاههای دولتی به علت دارا بودن امکانات و گسترده بودن شبکه آن و استفاده از اساتید این دانشگاهها، حرکتی است که احتمالا در آینده نه چندان دور میتواند منجر به تضعیف دانشگاه آزاد شود که باید آثار و نتایج آن از پیش بررسی شود.
نکته جالب این است که نگارنده این سطور، سالیانی نه چندان دور، خود در دانشگاه دیدهام که همین پیشنهاددهندگان توسعه دورههای شبانه آموزش عالی فعلی، به هنگام طرح بحث تأیید مدارک دانشگاه آزاد از سوی دولت و شورای عالی انقلاب فرهنگی، دانشگاهها و دانشجویان را تشویق به مقاومت میکردند. حال چگونه خود، گرداننده این حرکات شدهاند، الله اعلم؟!!
2ـ هدف دومی که از این مسأله به ذهن میرسد، محدود کردن آموزش عالی بخش دولتی و حرکت به سمت کوچک شدن آموزش عالی بخش دولتی است. ادامه این حرکت و توجیهی که در مورد کشش بازار تحصیلات عالی به وجود خواهد آمد، دلیل خوبی است که در سالیان آینده، سازمان مدیریت و برنامهریزی، بودجههای آموزش عالی را محدود و آنها را به خودکفایی هرچه بیشتر ترغیب نماید. شاید علت حساسیت دانشجویان و زیر بار نرفتن تعدادی از مدیریت دانشگاهها، درکی است که از این مسأله یافتهاند. ناگفته پیداست که این حرکت با اینکه مشکلآفرین خواهد بود، ناقض اصول قانون اساسی در رابطه با آموزش رایگان نیز میباشد. امید است که ریاست محترم جمهور با توجه به وظیفهای که در رابطه با حفاظت از اصول قانون اساسی دارند، تذکرات لازم را در این زمینه به مسؤولان سازمان مدیریت و برنامهریزی و آموزش عالی بدهند.
منبع: / سایت خبری / بازتاب ۱۳۸۲/۰۳/۳۰
نویسنده : عبدالرضا رستمی
نظر شما