حسین ابن علی ابن بابویه
حسین بن علی بن حسین
در اوائل غیبت کبرای بقیةاللّه الاعظم، حجت بن الحسن العسکری (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) نام دو تن از عالمان و محدّثان برجسته، نقل محافل اهالی شهر مقدس قم بود. فقیهانی که هر گاه حدیثی را بیان میکردند، مردم از حافظه نیرومند آنها در شگفت شده، و گاه میگفتند:
«این دو باید چنین دانش و حافظهای را داشته باشند؛ چرا که به دعای حضرت بقیةاللّه (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) به دنیا آمدهاند.»(1)
این دو نفر کسی جز شیخ صدوق و برادرش حسین، فرزندان علی بن الحسین بابویه، نبودند.
تولّد
بیش از شصت بهار از عمر پربار علی بن الحسین بن بابویه قمی گذشته بود، ولی هنوز از همسرش که فرزند عموی او، محمد بن موسی بن بابویه بود، فرزندی به دنیا نیامده بود. با این حال او به دلیل بشارت امام حسن عسکری (ع) به او، آسوده خاطر بود. حضرت درحق او چنین دعا فرموده بود: «و جعل اللّه من صلبک اولاداً صالحین برحمته»؛(2) خداوند متعال از رحمت و کرم خویش، فرزندان شایستهای را از صلب تو، میآفریند. علی بن الحسین در انتظار تحقق این بشارت میسوخت؛ لذا نامهای به جناب حسین بن روح نوبختی نوشت و از نائب خاص امام زمان - عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - خواست تا از آن حضرت تقاضا نماید، برای او دعا بفرمایند، خداوند فرزندانی فقیه و آگاه به احکام اسلام به او عطا کند. پس از مدّتی در جواب نامهاش چنین آمد:
«انک لا ترزق من هذه، و ستملک جاریةً دیلمیّةً ترزق منها ولدین فقیهین.»؛(3) از همسر فعلی خود فرزندی نخواهی داشت؛ولی به زودی کنیزی دیلمی را مالک خواهی شد که دو پسر فقیه و دین شناس از او نصیب تو میگردد.
در بعضی از روایات آمده است که پس از سه روز خبر رسید، امام زمان (ع) برای وی دعا فرمودهاند:
«و انّه سیولد له ولد مبارک ینفع (اللّه) به و بعده اولاد»؛(4) به زودی برای او فرزندی مبارک به دنیا خواهد آمد، (خداوند) به واسطه او منفعت میرساند و پس از او نیز فرزندانی خواهد بود.
در تعبیر دیگری آمده است:
«فکتب الیه قد دعونا اللّه لک بذالک، و سترزق ولدین ذکرین خیّرین»؛(5) حضرت برای علی بن الحسین نوشتند: برای تو حاجت از خداوند متعال خواستیم. به زودی دو پسر نیکوکار روزی تو میشود.
دعای امام زمان - عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - در حق او به اجابت رسید. خداوند متعال از کنیزی دیلمی که به همسری علی بن حسین در آمده بود، سه پسر به او عنایت کرد و دو تن از آنها طبق فرموده حضرت (ع) از فقها و حافظان نامدار گردیدند:
1 - ابو جعفر محمد بن علی بن حسین: معروف به شیخ صدوق؛.
2 - حسن بن علی بن حسین: وی پارسایی و عبادت پیشه کرد، با مردم چندان ارتباط نداشت، وی در زمره علما و فقها نبود.
3 - ابو عبداللّه، حسین بن علی بن حسین:(6) در این مقاله در باره زندگی این فقیه و محدّث برجسته سخن میگوییم.
از تاریخ تولّد حسین بن علی در کتب رجالی سخنی به میان نیامده است، امّا از قرائن روشن است، تولّد وی در اوائل قرن چهارم هجری بوده است؛ زیرا پدر بزرگوارش در سال 304 یا 305 ق برای زیارت قبور ائمه طاهرین (ع) و سومین نایب خاص حضرت بقیة اللّه - عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - به بغداد میرود. نامههایی را که او برای حسین بن روح نو بختی نوشته، بعد از این تاریخ بوده است.(7) در جواب نامه وی، حضرت حجة ابن الحسن (ع) تعبیرهایی چون «ستملک»، «سترزق» یا «سیولد» را به کار بردهاند. از این تعابیر (با حروف «س») معلوم میشود که پس از سالهای 305، خیلی طول نمیکشد که علی بن الحسین؛ صاحب اولاد میگردد.
با توجه به این که علی بن الحسین در سال 328 ق از دنیا رفته است؛(8) سال تولد محمد، حسن و حسین را باید بین سالهای 306 تا 328 دانست.
تباری پاک
حسین بن علی، این فقیه نامدار، فرزند علی بنحسین بنموسی بنبابویهقمی معروف به «صدوق اوّل»، میباشد.
پدر بزرگوارش ابوالحسن علی بن الحسین از فقهای نامدار و محدثان برجستهای است که در حدود سال 235 ق در قم متولد گردید.(9) وی در فقه و حدیث و تقوی و پارسایی از چهرههای کم نظیر تاریخ اسلام است.
نامهای که امام حسن عسکری (ع) برای او نوشت، جایگاه رفیع وی را در بین دیگر دانشمندان و فقهای قم، و نیز موقعیّت خاص و احترامی را که او در نزد ائمه معصومین (ع) دارد، آشکار میکند.
امام حسن عسکری (ع) پس از حمد و ثنای الهی، صلوات بر پیامبر (ص) و سلام بر عترت طاهرینش، خطاب به او مینویسد:
«یا شیخی و معتمدی و فقیهی، ابا الحسن علی بن الحسین القمّی! وفّقک اللّه لمرضاته، و جعل من صلبک اولاداً صالحین برحمته»
ای پیر من وای فقیه مورد اعتمادم ابوالحسن علی بن حسین قمی! خداوند تو را بر انجام افعال مورد رضایتش توفیق دهد و از صلب تو به رحمت و کرم خویش، فرزندان شایستهای را پدید آورد.
امام (ع) ، در ادامه این پیام که به حق منشور عبادی، اخلاقی و اجتماعی و سیاسی برای یک زندگانی شرافتمندانه انسانی است، در روزگار پر از مخاطره و گرداب جهالتها و هوسها چنین توصیه میکنند:
«تو را به تقوای الهی سفارش میکنم، و نیز بر به پا داشتن نماز و پرداخت زکات؛ زیرا نمازِ کسانی که زکات نمیدهند، پذیرفته نمیشود. تو را به بخشیدن خطای دیگران، فرو خوردن خشم، صله رحم، همدردی با برادران، کوشش در رفع نیازمندیهای آنان در هنگامه کارها. هم پیمانی با قرآن، خوش خلقی و امر به معروف و نهی از منکر سفارش میکنم؛ چرا که خداوند متعال میفرماید:
(لاخیر فی کثیر من نجویهم الّا من امر بصدقة او معروف او اصلاح بین النّاس)(10)
در بسیاری از گفتگوهای در گوشی آنان خیری نیست، جز آن کس که به صدقه یا معروفی امر کند، یا میان مردم، اصلاح پدید آورد.
همچنین سفارش میکنم از تمام پلیدیها و زشتیها دوری بجویی؛ بر تو باد به نماز شب خواندن! زیرا پیامبر اکرم (ص) به امام علی (ع) همین سفارش را کرد و فرمود: ای علی! بر تو باد که نماز شب بخوانی - و این جمله را سه مرتبه تکرار نمود. - و هر کس نماز شب را سبک بشمارد، از ما نیست. پس توصیه مرا به کار گیر و شیعیانم را بر انجام آن فرمان ده، تا عمل کنند. بر تو باد به صبر و انتظار فرج؛ زیرا پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «برترین اعمال امت من، انتظار فرج است.» امت من و شیعیان ما همواره اندوهگین خواهند بود، تا فرزندم که پیامبر (ص) بشارت ظهور او را داده است، قیام کند. او زمین را پس از آنکه پر از ظلم و ستم میشود، سرشار از عدالت و برابری خواهد نمود.
ای شخصیت بزرگ من (ابن بابویه قمی)! خود صبر کن و شیعیانم را به صبر بخوان؛ زیرا زمین از آنِ خداوند است، به هر کس از بندگانش که بخواهد، واگذار میکند و فرجام نیک برای متّقین خواهد بود. و السلام علیک و علی جمیع شیعتنا و رحمة اللّه و برکاته.»(11)
ابن بابویه دویست کتاب در علوم مختلف دینی تألیف نموده و آثار ارزشمندی بر جای نهاده است. او در سال 329 ق. دار فانی را وداع گفت و در جوار بارگاه ملکوتی حضرت معصومه (س) (ابتدای خیابان چهارمردان) به خاک سپرده شد. برای آگاهی بیشتر از شخصیت برجسته این محدّث و فقیه بزرگوار به مقالهای که در جلد دوم ستارگان حرم در این زمینه نوشته شده است، مراجعه کنید.
فقاهت
حسین بن علی، همچون برادرش که به دعای حضرت ولیّ عصر - عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - به دنیا آمد، در بیت علم و تقوا و مهد فقاهت و حدیث بالندگی یافت. او بیش از یک دهه تحت تعلیم پدر بزرگوارش، فقیه و محدّث نامدار عصر (علی بن حسین)، قرار داشت. وی با استعدادی سرشار و شوق زیادی که در تحصیل علم داشت، درجات بلند علوم اسلامی را به سرعت پیمود.
وی گرچه در علم فقه و حفظ حدیث، به مرتبه برادرش شیخ صدوق؛ نمیرسید، لکن او هم از فقها و محدّثین برجستهای به شمار میآمد که بر سر زبان اهالی قم قرار داشت. او با مسافرت هایی که به بعضی از شهرها نمود، آوازه شهرتش بیشتر مناطق اسلامی را فرا گرفت.
وی در ربیع الاوّل سال 378 ق. به شهر بصره رفت و در آنجا به بیان احادیث و نشر احکام اسلام پرداخت.
از فضایل وی و برادرش همین بس که در کلام گهربار و توقیع شریف امام زمان - عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - به عنوان دو شخصیت بسیار نیکوکار «خیّرین» و فقیه «ولدین فقیهین» و نافع «ینفع اللّه به» شناخته شدهاند.
فقه در زبان قرآن و ائمه معصومین (ع) ، تنها فراگیری برخی از مسائل تدوین یافته و استدلالهای آن نیست؛ بلکه فقه «تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است.»(12) فقه امروز بخشی از این معنای وسیع است.
از دیگر معانی عمیق فقه در زبان قرآن و روایات، عبارت است از: آشنایی با اصول اعتقادات؛ شناخت مبانی اخلاق و عمل به آنها و ادراک جلالت و عظمت حق تعالی، آن گونه که حاصل آن خوف و خشوع در پیشگاه خداوند متعال وسوق به سوی تقوا باشد.
خداوند متعال میفرماید: (فلولا نفر من کلّ فرقةٍ منهم طائفة لیتفقّهوا فی الدّین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلّهم یحذرون)؛(13) چرا از هر گروهی از آنان، طایفهای کوچ نمیکنند، تا در دین آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟ شاید که بیم ورزند.
کرسی تدریس
ابو عبداللّه، حسین بن علی با استعداد سرشار و جدّیّت و شوق زیادی که به تحصیل علم و حفظ احادیث اهل بیت (ع) داشت، به سرعت توانست مدارج عالی فقه و حدیث را بپیماید و بر کرسی تدریس قرار گیرد. ایشان میگوید:
وقتی مجلس درس تشکیل دادم، کمتر از بیست سال داشتم. گاهی ابوجعفر، محمد بن علی اسود در مجلس درس من حاضر میشد. او وقتی میدید من در این سن جوانی با سرعت به سؤالهای شاگردان در رابطه با مسائل حلال و حرام شرعی جواب میدهم، بسیار شگفت زده میشد و بعد میگفت: تعجبی نیست، چون که تو به دعای حضرت امام زمان - عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - به دنیا آمدهای.(14)
ارشاد حکّام
از مطالعه تاریخ و حدیث چنین به دست میآید که همواره رجال شیعه دارای مناصب مهمی در مرکز خلافت و سایر شهرها بودهاند، و حکّام وقت به نظرات آنها توجّه میکردند.
قدرت و عظمت علمای شیعه در بغداد و قم و به طور کلّی در عراق و ایران، در دوره «دیالمه» به اوج خود رسیده بود. حوزههای درس و بحث و مجالس مناظره آنان با ارباب مذاهب در بغداد، علنی بود. دانشمندان شیعه در همه جا با سلاطین دیالمه و وزرای آنان مرتبط و منظور نظر ایشان بودند. رابطه شیخ صدوق؛ و برادرش حسین بن علی بن بابویه، با صاحب بن عبّاد، وزیر دانشمند و ادب پرور «دیالمه»، از نمونه این ارتباطها است.
شیخ صدوق؛ کتاب عیون اخبار الرّضا را به نام صاحب بن عبّاد، تألیف کرد. حسین بن علی بن بابویه؛ نیز کتابی را برای صاحب بن عبّاد به رشته تحریر در آورد.(15)
روشن است که ارتباط با فرمانروایان برای به دست آوردن منصب و یا جلب منفعت دنیایی نبوده است؛ بلکه ارشاد و راهنمایی آنها به سوی حق و عدالت بوده، که خود حاکی از اقتدار و نفوذ علمای شیعه در آن عصر میباشد.
استادان
حسین بن علی بن بابویه قمی از استادان سترگی بهرهمند بود، بعضی از آنها که در کتب رجالی به نامشان تصریح شده است، عبارتند از:
1 - پدر بزرگوارش علی بن حسین بن بابویه قمی: وی بیش از یک دهه تحت تعلیم آن عالم فرزانه قرار داشت. او از پدر گرامیش برای نقل روایاتش اجازه داشت.(16)
2 - برادرش ابوجعفر، محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق(17): وی در حدود سالهای 306 ق. به بعد در قم متولد شده و در آنجا بالندگی یافته است. او نزدیک به بیست سال، در تعلیم پدر بزرگوارش علی بن حسین قرار داشت. وی بزرگترین فرزند خانواده و داناترین و عالمترین آنها بود.
در همتایی حافظه نیرومندش جز برادرش، ابو عبداللّه حسین بن علی، مانند دیگری نداشت. تنها برادر و شاگرد او حسین بن علی بود، که قدرت حفظش چون شیخ صدوق زبانزد خاص و عام بود.
شیخ صدوق نزدیک به سیصد اثر علمی و حدیثی تألیف کرد، که تعدادی از آنها به چاپ رسیده است و بیش از ده قرن است که چون چراغی فرا راه علما و دوستداران اهل بیت پیامبر (ص) قرار دارد، همانند: من لایحضره الفقیه در 4 جلد؛ کمال الدین و تمام النعمه؛ التّوحید؛ ثواب الاعمال؛ الخصال؛ عیون اخبار الرّضا؛ فضائل الاشهر الثلاثه (رجب، شعبان، رمضان)؛ مصادقة الاخوان و معانی الاخبار.(18)
3 - شیخ ابی جعفر محمد بن حسین نحوی.(19)
4 - علی بن احمد بن عمران الصّفّار.
5 - ابوجعفر محمد بن علی الاسود.
6 - حسین بن احمد بن ادریس.(20)
شاگردان
حسین بن علی که در سن جوانی بر کرسی تدریس نشست، شاگردان زیادی پروراند، و معارف متعالی اهل بیت (ع) را به آنها منتقل نمود. متأسفانه در کتب رجالی نام اندکی از آنها آمده است. اینان عبارتند از:
1 - ابوالقاسم علی بن حسین، معروف به سید مرتضی؛(21): دانشمندی بزرگ و نابغهای کم نظیر بود. وی در ماه رجب سال 355 ق، در شهر بغداد دیده به جهان گشود. از همان دوران کودکی به یادگیری دانشهای متداول آن روز پرداخت. او در سنین جوانی در بسیاری از علوم اسلامی به مقام والایی رسید. وی از شاگردان ممتاز مرحوم شیخ مفید(متوفای 412 ق) به حساب میآید.
سید مرتضی علاوه بر مسؤولیتهای مهم اجتماعی و تربیت شاگردان ممتازی همچون شیخ طوسی و ابن برّاج، آثار مهمّی نیز از خود به یادگار گذاشت، که تاکنون تعدادی از آنها در ایران و کشورهای عربی چاپ و نشر یافته و مورد استفاده عالمان، دانشمندان و ادبا قرار گرفته است.
مرحوم علامه امینی در الغدیر نام 86 اثر او را ذکر کرده است. یکی از کتابهای مهم وی، دیوان معروف اوست که دارای بیست هزار بیت است. در زمان او غیر از برادرش سید رضی، شاعری همانند او نبود، تألیفات دیگرش عبارتند از: امالی ، شافی، مسائل ناصریّه ، مسائل طرابلسیه و...(22)
سید مرتضی پس از عمری پربار و انجام کارهایی بزرگ و ارزنده، در حدود هشتاد سالگی، روز یکشنبه، بیست و پنجم ماه ربیع الاوّل سال 436 ق در شهر بغداد به جوار حق شتافت. وی در خانهاش در محله کرخ به خاک سپرده شد؛(23) اما پس از مدتی پیکر مطهر او را به کربلا آورده، در کنار قبر جدّ بزرگوارش حضرت سیّد الشهدا (ع) و در کنار قبر برادرش سیّد رضی، در «مقبره ابراهیم مجاب»، نیای بزرگشان، دفن کردند.
البته عدهای معتقدند که دفن سید مرتضی و سید رضی در کاظمین و کنار قبر حضرت موسی بن جعفر (ع) است.(24)
2 - ابو عبداللّه، حسین بن عبیداللّه بن ابراهیم معروف به غضائری ، دانشمندی برجسته و محدّث و رجالی نامداری است که روایات زیادی نقل نموده است. وی از مشایخ حدیث و اعیان جامعه اسلامی است. او با شیخ مفید؛ هم عصر بود. مرحوم نجاشی؛ و شیخ طوسی؛ و سایر بزرگان نیز از وی حدیث نقل کردهاند.(25)
وی در علم رجال دانش فراوانی داشت و احوال و نظرات او در کتب رجالیه نقل شده است، امّا تألیفی در این علم به او نسبت داده نشده است.کتاب رجال ابن غضائری که بین علما معروف است، به دست فرزندش احمد بن حسین بن عبید اللّه غضائری تألیف شده است.(26)
او در علوم مختلف دینی چون فقه و امامت تألیفات زیادی دارد. کتابهای کشف التّمویه و الغمّه، التّسلیم علی امیرالمؤمنین بامرة المؤمنین، تذکرالعاقل و تنبیه الغافل فی فضل العلم، عدد الائمه و ماشذّ علی المصنّفین، النوادر فی الفقه، مناسک الحج، و... از جمله آثار اوست.
وی در پانزدهم صفر سال 411 ق. دار فانی را وداع گفت.(27)
3 - حسن بن علی بن حسن قمی: صاحب قدیمیترین تاریخ قم، که ترجمه بخشی از آن در دست است و مورد استفاده علما میباشد.(28)
4 - حسن بن احمد بن هیثم عجلی.
5 - احمد بن محمد بن نوح ابوالعبّاس سرّافی.(29)
6 - شیخ الطائفه، محمد بن حسن طوسی؛: وی در ماه مبارک رمضان سال 385 ق، چهار سال بعد از در گذشت شیخ صدوق، متولّد گردید. وی پس از آموزش مقدّمات متداول علمی، در سن 23 سالگی در سال 408 عازم بغداد شد و از شاگردان برجسته عالم نامی آن روز، شیخ محمد بن محمد بن نعمان بغدادی، معروف به شیخ مفید گردید.
شیخ طوسی؛ بعد از رحلت استادش شیخ مفید، چون ریاست علمی و دینی شیعه به بزرگترین شاگرد او سید مرتضی؛ رسیده بود، به مدت 23 سال از حوزه درسی وی، بویژه علم کلام، فقه و اصول، بهره بود. وی در علم حدیث و روایت، استادان و مشایخ حدیثی استادش، سید مرتضی را درک کرد و مرویّات آنان را بلاواسطه از ایشان فرا گرفت. او در شرح حال استادش سید مرتضی، چنین میگوید:
«علی بن حسین معروف به مرتضی، فقیه، متکلّم و جامع تمام علوم میباشد... وی از تلعکبری ، حسین بن علی بن بابویه و غیر ایشان که از شیوخ و استادان ما هستند، روایت نقل میکند.»(30)
ایشان در این گفتار خود، با صراحت تمام «حسین بن علی بن بابویه» را استاد خود معرّفی میکند.
وی در 22 محرّم سال 460 ق، پس از طیّ هفتاد و پنج سال حیات علمی و عمر با فضیلت، با تربیت صدها دانشمند و تأسیس و تقویت قدیمیترین حوزههای علمی، و تألیف حدود 50 کتاب و رساله در فنون مختلف، دار فانی را وداع گفت. او در خانه شخصی خود - که به فاصله کمی در سمت شمالی بقعه مطهرة علوی واقع شده بود و بعداً بنا به وصیّت خود او تبدیل به مسجد گردید، و هم اکنون به نام مسجد شیخ طوسی معروف است. - دفن گردید.(31)
7 - ابو هاشم محمد بن حمزة بن حسین بن محمّد بن محمد بن ابراهیم بن محمّد بن موسی الکاظم (ع) .(32)
تألیفات
حسین بن علی بن بابویه در موضوعات مختلفی از علوم اسلام تألیفاتی دارد. بعضی از آنها عبارتند از:
1 - کتاب التّوحید
احتمالاً این کتاب نیز مانند کتاب التوحید تألیف برادرش شیخ صدوق بوده، ولی امروزه از چاپ یا نوشته خطی آن خبری در دست نیست.
2 - کتاب نفی التّشبیه
این کتاب در ردّ افرادی نوشته شده است که آنها را مشبّهه مینامیدند و در بعضی از اوصاف پروردگار مطالب غیر صحیح را ابراز میداشتند.
3 - کتابی برای صاحب بن عبّاد، وزیر دانشمند و ادیب دربار دیالمه.
4 - الرّد علی الواقفیّة(33)
این کتاب نیز بر ردّ گروهی از شیعیان که آنها را واقفیّه مینامیدند، به رشته تحریر در آمده است.
5 - کتاب سیرة النبی و الائمّة (ع) فی المشرکین(34)
مرحوم نجاشی تمام کتابهای وی را به واسطه حسین بن عبیداللّه غضائری نقل کرده است، و شیخ طوسی (460 ق) هم با واسطه و هم بدون واسطه از وی روایت نقل میکند.
با اینکه حسین بن علی کتابهای متعدّدی تألیف نمود، امّا در عصر حاضر خبری از آنها نقل نشده است.
در منظر اهل نظر
علمای علم رجال با تعبیرهای گوناگونی، حسین بن علی را فقیهی برجسته و محدّثی با حافظه نیرومند و مورد وثوق معرّفی کرده و بعضی از تألیفات وی را برشمردهاند.
نجاشی (متوفای 450 ق) میگوید:
«حسین بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی مورد وثوق میباشد، و کنیهاش ابو عبداللّه است. وی از پدرش علی بن حسین اجازه داشت. کتابهای متعدّدی دارد...»(35)
علّامه میگوید:
«حسین بن علی روایات زیادی نقل کرده است و مورد وثوق میباشد. او از پدر، برادر و جمع دیگری روایت کرده است.»
ابن داوود نیز مثل علّامه، وی را مورد اطمینان دانسته است.(36)
شیخ حرّ عاملی (متوفای 1104 ق) مینویسد:
«شیخ ابوعبداللّه حسین بن علی، برادر شیخ صدوق، رئیس محدّثین میباشد. وی شخصی عظیم الشأن و مورد وثوق است.»(37)
صاحب ریاض العلماء میگوید:
«حسین بن علی بن بابویه و برادرش و فرزندانشان تا زمان شیخ منتجب الدّین (متوفای 585 ق) همه از علماء بزرگ بودند؛ امّا بعد از آن اطلاع دقیقی از آنها نداریم.»(38)
محمد علی مدرّس تبریزی مینویسد:
«محمد بن علی و حسین بن علی هر دو فقیه بودند و محدّث با حافظه قوی. کثرت محفوظات و خدمات دینی آنها، از نظر تألیفات و تشکیل جلسات درس و بیان معارف اهل بیت (ع) ، حیرت آور بود؛ این همه در اثر توجه ولایی حضرت حجة ابن الحسن - عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - بوده است. آنها همواره از این که تولدشان به دعای امام زمان - عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - بود، افتخار میکردند.»(39)
فرزندان و نوادگان
در کتب رجال چنین آمده است که: حسین بن علی بن بابویه و برادرش و فرزندان آنها تا زمان شیخ منتجب الدّین، همه از علمای برجسته و صاحب خدمات ارزنده بودند. بعضی از فرزندان حسین بن علی بن بابویه عبارتند از:
1 - 2 - 3 - شیخ ثقة الدّین ، ابوالقاسم حسن، فرزند حسین بن علی و دو فرزندش به نامهای محمد و حسین.
4 - شمس الاسلام، حسن بن حسین: وی به حسکا(40) معروف بود و در ری میزیست. تألیفات متعددی را در علم فقه و دیگر علوم داشت.
5 - شیخ موفّق الدّین، ابوالقاسم، عبیداللّه فرزند حسن حسکا : وی تمام آثار ارزنده خود را نزد پدرش حسن حسکا قرائت نموده است.
6 - 7 - شیخ ابو ابراهیم اسماعیل ، شیخ ابوطالب اسحاق ، فرزندان محمد بن حسن : که اینان آثار ارزنده خویش رانزد شیخ طوسی؛ قرائت کردهاند و آثار فارسی و عربی متعددی از خود به جای نهادهاند.
8 - شیخ سعد بن حسن فرزند حسین بن علی.
9 - شیخ بابویه فرزند سعد بن محمد بن حسن بن بابویه: آثارش را نزد جدّش شمس الاسلام ، حسن بن حسین قرائت کرده است. یکی از کتب وی به نام الصراط المستقیم میباشد. وی از مشایخ شیخ منتجب الدین است.
10 - شیخ ابوالمفاخر هبة اللّه بن حسن فرزند حسین بن علی.
11 - شیخ ابوالحسن ، منتجب الدّین علی بن عبیداللّه بن حسن حسکا فرزند حسین بن حسن بن حسین بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی: وی از علمای سرشناس و محدّثین مورد وثوق است که در ضبط اخبار بسیار خوب و پرتلاش بود.(41) وی روایات زیادی را از مشایخ متعددی نقل کرده است. کتاب فهرس از اوست که علاّمه مجلسی؛ در بحار الانوار ج 105، از ص 192 تا 298 تمام کتابش را عیناً آورده است.
این بزرگان تعدادی از فرزندان و نوادگان حسین بن علی بودند که شیخ منتجب الدین در فهرس و دیگر علمای رجال شناس، آنها را به عنوان علمای دین شناس، صالح و مورد وثوق معرّفی کردهاند.(42)
وفات
همان گونه که گفتیم - با توجه به قرائن - ایشان در اوائل قرن چهارم دیده به جهان گشود. همچنین شواهد قوی موجود بیان میدارد که وی تا اوائل قرن پنجم در قید حیات بوده است و علمای بزرگی خوشهچین خرمن علم و حدیثش بودهاند.
شیخ طوسی؛ که چهار سال بعد از رحلت شیخ صدوق؛ برادر حسین بن علی به دنیا آمد، از شاگردان وی میباشد. یعنی اگر وی را در حدود سنین بیست سالگی شاگرد وی بدانیم، حسین بن علی باید تا سال 410 ق زنده باشد.
گرچه در اکثر کتب رجالی به سال وفات بعد از وی تصریح نشده است؛ ولی در مقدمه کتاب شریف من لایحضره الفقیه تألیف شیخ صدوق؛ که به قلم سید حسن موسوی خراسانی تحریر یافته، چنین آمده است: «حسین بن علی در نیمه ماه مبارک رمضان سال 418 ق از دنیا رفت.»(43) با این حساب، ایشان نزدیک به یک قرن زیسته و با پروراندن شاگردان بسیار، آثار ارزشمندی را از خود به یادگار نهاده است. جای مزار وی به طور دقیق معلوم نیست. روحش شاد و راهش مستدام باد.
پینوشتها
1 - من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 1، مقدمه، ص م.
2 - مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 425.
3 - من لایحضره الفقیه، ج 1، مقدمه، ص ح.
4 - کمال الدین و تمام النّعمة، شیخ صدوق، ج 2، ص 502.
5 - رجال النّجاشی، ص 185.
6 - ریحانة الادب، میرزا محمّد علی مدرّس تبریزی، ج 7، ص 400 و 401.
7 - بهجة الآمال فی شرح زبدة المقال، ملاعلی علیاری، ج 3، ص 298.
8 - کمال الدّین و تمام النّعمة، ص 503.
9 - ر. ک: ستارگان حرم، گروهی از نویسندگان ماهنامه کوثر، ج 2، ص 26.
10 - نساء، آیه 114.
11 - ستارگان حرم، ج 2، ص 27 - 29؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 425 و 426؛ سیره چهارده معصوم، محمد محمدی اشتهاردی، ص 943 و مجالس المؤمنین، قاضی نوراللّه شوشتری، ج 1، ص 453 و 454.
12 - منشور روحانیت، امام خمینی (ع).
13 - توبه، آیه 122.
14 - مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج 3، ص 524.
15 - هزاره شیخ طوسی، علی دوانی، ص 40 - 46.
16 - رجال النجاشی، ص 50.
17 - معجم رجال الحدیث، خوئی، ج 6، ص 44 و 45.
18 - کمال الدّین و تمام النّعمه، مقدمه، ص 11 و من لایحضره الفقیه، ج 1، ص مقدمه.
19 - ریاض العلماء، میرزا عبداللّه افندی اصفهانی، ج 2، ص 149.
20 - علل الشرایع، شیخ صدوق، مقدمه، ص 38 و 39.
21 - الغدیر، علامه عبدالحسین امینی، ج 4، ص 270 و بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 1، ص 127.
22 - ر. ک: سید مرتضی، پرچمدار علم و سیاست، دومین مجموعه دیدار با ابرار، محمود شریفی، ص 13 - 36.
23 - فوائد الرّضویه، محدث قمی، ص 285 و امل الآمل، حرّعاملی، ج 2، ص 183.
24 - سید مرتضی، پرچمدار علم و سیاست، ص 75.
25 - ریحانة الادب، ج 4، ص 246 و 247 و ج 7، ص 400.
26 - بحارالانوار، ج 105، ص 194.
27 - رجال النجاشی، ص 51.
28 - فوائد الرّضویّه، ص 143.
29 - علل الشرایع، مقدمه، ص 38 و 39.
30 - مجمع الرّجال، قهپایی، ج 4، ص 189 و هزاره شیخ طوسی، ج 1، ص 54.
31 - ر. ک: هزاره شیخ طوسی، ج 1، ص 1 - 45.
32 - ریاض العلماء، ج 2، ص 149.
33 - رجال نجاشی، ص 50 و ریحانة الادب، ج 7، ص 401.
34 - مجالس المؤمنین، ج 1، ص 429.
35 - رجال النجاشی، ص 50.
36 - بهجة الآمال فی شرح زبدة المقال، ج 3، ص 298.
37 - امل الآمل، ج 2، ص 98.
38 - من لایحضره الفقیه، ج 1، مقدمه، ص ارا.
39 - ریحانة الادب، ج 7، ص 401.
40 - حسکا: مخفف حسن کیااست که در زبان اهل گیلان، «کیا» به معنی مقدّم است.
41 - قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی، ص 422.
42 - بحارالانوار، ج 105، ص 195 - 298 و من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص مقدمه.
43 - من لا یحضره الفقیه، ج 1، مقدمه، ص أشا.
منبع: www.hawzah.net
نظر شما