موضوع : دانشنامه | الف

علی ابن ریان ابن صلت قمی


علی بن ریان+
علی بن ریان بن صلت اشعری قمی


ولادت
در اوائل سده سوم هجری، در یکی از خاندان رفیع و پرآوازه شیعه در قم، کودکی چشم به جهان گشود، که نام مبارک «علی» را برایش برگزیدند. چون این کودک در خاندان اشعری پا به عرصه هستی نهاد، «اشعری» لقب یافت و نیز از آنجا که در قم می‏زیست در این شهر بالندگی یافت و به «قمی» شهره گشت.
تاریخ تولد وی چندان روشن نیست و دانشمندانِ دانش تراجم کمتر به آن پرداخته‏اند. شاید بتوان گفت - چنان که پیشتر اشاره کردیم - در اوائل سده سوم متولد شده باشد. پاره‏ای از شواهد نیز، که در آینده روشن خواهد شد، این سخن را تأیید و تقویت می‏کند.(1)

خاندان‏
علی بن ریّان در خانواده دانش و فقاهت چشم به دنیا گشود. پدر بزرگوارش، ریّان بن صلت اشعری قمی، یکی از نمونه‏های برجسته و نامور محدثان شیعه از فرهیختگان دانشوران قمی است. نامش در سراسر کتاب‏های حدیث شیعه، نقل زبان محققان و دین پژوهان است نجاشی درباره او چنین می‏نگارد:
«ریان بن صلت اشعری قمی، کنیه‏اش ابو علی و از اصحاب حضرت رضا (ع) محدثی است نامدار و موثق و راستگو، می‏گویند کتابی تألیف کرده است که سخنان حضرت رضا (ع) را در گرد آنجا آورده.»(2)
شیخ طوسی می‏گوید:
«او از یاران حضرت امام رضا (ع) و چهره‏ای موثق و نامدار است.»(3)
«وی تصریح می‏کند که او از یاران امام هادی (ع) بوده و گویا اصالةً اهل بغداد است.»(4)
ایشان در فهرست می‏نویسد:
«علی بن ریان، کتاب هم تألیف کرده است.»(5)
سایر ترجمه نویسان شیعه بعد از دوره‏نجاشی و شیخ نیز سخنانی همانند آنچه گفته شد را در شأن این مرد بزرگ ذکر می‏کنند.(6)
علی بن ریّان، برادری داشت که او هم در گروه ارزشمند روایتگران شیعه است. نام او در کتاب‏های رجالی نیز شهرت به سزائی دارد. نجاشی درباره‏اش می‏گوید:
«محمد بن ریّان بن صلت اشعری قمی، کتابی دارد به نام المسائل که از حضرت عسکری (ع) روایت می‏کند.»(7)
شیخ طوسی می‏نویسد:
«محمد بن ریّان از محدثان مورد اطمینان شیعه است.»(8)
علامه حلی در خلاصه و شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه نیز می‏گویند:
«محمد بن ریّان بن صلت از یاران حضرت هادی (ع) بوده و محدثی برجسته و موثق است.»(9)

از نگاه دانشوران‏
نجاشی:
«علی بن ریّان بن صلت اشعری قمی، یکی از محدثان مورد اعتماد و موثق است.»(10)
علامه حلی:
«علی بن ریّان اشعری قمی، از روایتگران موثق و صاحب نام است.»(11)
علامه ممقانی:
«در این محدث عالی مقام شیعی، هیچ عیب و نقطه منفی وجود ندارد. او قطعاً از دانشوران مورد اعتبار و موثق است و در این سخن جای هیچ شک و شبهه‏ای وجود ندارد.»(12)
سایر دانشمندانِ تراجم به نقل آنچه گفته شد بسنده کرده‏اند و تمامی آنها به شخصیت ارزشمند و برجسته این محدث گرانقدر با دیده احترام و عظمت نگریسته و از او تجلیل کرده‏اند.(13)

صحابی امام‏
از پژوهش در کتاب‏های تراجم به دست می‏آید که یکی از افتخارات ریان بن صلت این بوده که از گروه یاران امامان معصوم شیعه به شمار می‏رفته است.
شیخ طوسی در رجال خود، در یک مورد او را از اصحاب حضرت امام هادی (ع) می‏شمرد و در جای دیگر نیز از اصحاب حضرت امام عسکری (ع) ».(14)
نجاشی می‏گوید:
«او از حضرت هادی (ع) نسخه‏ای را روایت می‏کند.»(15)
مرحوم صاحب وسائل الشیعه، آیت‏اللّه خوئی و علامه ممقانی و...، همگی آن بزرگوار را از یاران حضرت هادی و حضرت عسکری (ع) شمرده‏اند.(16)

در محضر استاد
علی بن ریان در زمینه فراگیری آموزه‏های دینی که مربوط به حوزه عملی و رفتاری یک انسانِ مسلمان است، تلاش پیگیری داشت. اوهمانند سایر محدثان برخاسته از خاندان با شرف و دانش‏پرور اشعری، روح و جان خویش را با تحصیل دانش حدیث جلا و صفایی تازه بخشید. در این راستا وی از شهر قم به مدینه و یا سامراء، به محضر امامان، معصوم شیعه (ع) می‏شتافت، تا اخبار و روایات را از محضر آنان دریافت کند. علاوه بر امامان (ع) وی از محضر جمعی از یاران امامان و استادان مسلّم حدیث نیز استفاده برد و از خرمن دانش و فقه آنان بهره‏مند گشته است. در این نوشتار کوتاه به نام برخی از آنان اشاره می‏شود.
1 - پدر بزرگوارش: ریان بن صلت؛
2 - احمد بن خلف؛(17)
3 - حسن بن راشد بغدادی(18): حسن بن راشد از گروه محدثان نامور شیعه و از یاران حضرت جواد و حضرت هادی (ع) بود. کنیه‏اش ابوعلی، و از قبیله آل ملهب بغداد به شمار می‏آمد. وی یکی از چهره‏های حدیثی، موثق و موجّه است.(19)
4 - حسین بن راشد بغدادی: او برادر حسن بن راشد است. شیخ طوسی او را از اصحاب و یاران حضرت هادی (ع) بر می‏شمرد. به نظر می‏رسد او نیز همانند برادرش از محدثان شیعه باشد.(20)
5 - عبیداللّه بن عبداللّه دهقان(21)؛
6 - علی بن محمد معروف به ابن وهب(22)؛
7 - قاسم الصیقل(23): وی از یاران حضرت موسی بن جعفر (ع) است. از منظر اعتقادی و باورهای دینی و گرایش‏های مذهبی به ظاهر باید یک محدث شیعی باشد؛ ولی درباره وجاهت و وثاقت او مطلب ویژه‏ای را نقل نکرده‏اند.(24)

شاگردان‏
علی بن ریان خود در محضر امام و جمعی از اصحاب، احادیث اهل بیت (ع) را آموخت؛ اما از آنجائی که گفته‏اند: زکات دانش، نشر و گسترش آن است.(25) در منصب کرسی استادی قرار گرفت و آموخته‏های خویش را به جمعی از تشنگان معارف اهل بیت (ع) تقدیم کرد. نام آنها در کتب تراجم چنین آمده است:
1 - احمد بن ابی عبداللّه برقی؛
2 - احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی؛
3 - سهل بن زیاد آدمی؛
4 - عبداللّه بن جعفر حمیری اشعری قمی؛
5 - محمد بن احمد بن یحیی؛
6 - محمد بن علی بن محبوب اشعری قمی؛
7 - علی بن ابراهیم قمی؛
8 - ابراهیم بن هاشم قمی؛
9 - محمد بن احمد؛
10 - عبداللّه بن محمد.(26)
همان طور که مشاهده می‏کنید در میان شاگردان این محدث شیعی، چهره‏های بسیار مشهور و برجسته‏ای نیز دیده می‏شوند. این یکی از نشانه‏های موقعیت و پایگاه بلند علی بن ریان در دانش حدیث و معارف اهل بیت (ع) است.

فضایل‏
از پاره‏ای از روایات استفاده می‏شود که علی بن ریان با اینکه در حوزه حدیث از فرزانگان دوران است، در ادبیات عرب هم جایگاه بلندی دارد. این مدعا از روایت ذیل قابل استنباط و استنتاج است. او می‏گوید:
«یکی از شیعیان، به وسیله ابراهیم بن عقبه، نامه‏ای به محضر حضرت امام جواد (ع) فرستاد. در آن نامه از حضرت چنین پرسش کرد: آیا می‏شود بر نوعی از سجاده ساخت مدینه نماز خواند؟ حضرت در پاسخ چنین مرقوم داشتند: سجده بر آن سجاده هائی که از حصیر بافته شده و با نخ هائی به هم متصل شده‏اند، بی اشکال است «فکتَب صلّ ما کان معمولاً بخیوطة و لاتصل علی ماکان معمولا بسیورة.»(27)؛ ولی بر آن سجاده‏ای که از پوست درست شده سجده نکن.
وقتی نامه آقا به شیعیان رسید، از به کارگیری و استعمال کلمه: خیوطة و سیورة، در شگفت شدند که چرا امام (ع) به جای خیوط، و سیور، از کلمات خیوطة و سیورة استفاده کرده است؟ از این جهت از پذیرش نامه خودداری کردند که نکند این نامه از امام (ع) نباشد.
علی بن ریان می‏گوید: من برای اینکه شبهه آنان را برطرف کنم، برای آنان شعری از شاعر معروف عرب به نام «تأبط شرا» را خواندم. او در یکی از اشعار خود کلمه «خیوطة» را به کار می‏برد:
قریساً و مغشیاً علیه کانّه‏
خیوطة ماری تغار و تضل‏
که ماری مردی بوده که ریسمان درست می‏کرد و از نخ‏ها ریسمان می‏ساخت.(28)
بنابراین «خیوطة» همراه با تاء در کلام شعرای عرب استعمال شده است و واژه نادرستی نیست.

اثر مکتوب‏
علی بن ریان قمی در راستای نشر اخبار اهل بیت (ع) کتاب‏هائی را هم تألیف کرده است:
نجاشی می‏نویسد: «او از حضرت هادی (ع) «نسخه» ای دارد و علاوه بر آن کتاب: منشور الاحادیث هم از اوست.»(29)
شیخ طوسی در فهرست می‏گوید:
«علی بن ریان به اتفاق برادرش محمد بن ریّان کتابی را تصنیف کردند.»(30)
پژوهشگر معروف شیعه آقا بزرگ تهرانی در کتاب ارزشمندش الذریعة درباره واژه «نسخه» که در تعبیر نجاشی به کار رفته بود می‏گوید نسخه یک عنوان گسترده و عامی است که چندین رساله و کتاب کوچک را در خود جای داده و آنها را در بر می‏گیرد: همانند کتاب هائی که در سده دوم و سوم هجری به وسیله اصحاب امامان (ع) تصنیف می‏شد. اینها مسائل و احکام عملیّه دینی - که به عنوان منابع اصلی تشریع و قانون‏گذاری محسوب می‏شوند - را شامل می‏شود: مانند اصول چهارصدگانه که دانشوران پرتلاش شیعه آن را در سده‏های پیشین جمع آوری کرده‏اند.(31) وی در ادامه می‏گوید:
«کتاب دیگر ایشان منشور الاحادیث است و بعضی از دانشمندان منشور الاحادیث هم نقل کرده‏اند.»(32)

وفات
از آنجا که این محدث بزرگوار از یاران حضرت عسکری (ع) به شمار می‏رود ظاهراً تا سال 260 که هنگام رحلت جانگداز امام عسکری (ع) است، در قید حیات بوده؛ ولی بعد از این تاریخ معلوم نیست در چه سالی از دنیا رفته است. یکی از شاگردان او علی بن ابراهیم قمی، تا سال 307 زنده بود. شاید با توجه به این نشانه‏ها، بتوان گفت: مرغ روح او در اواخر سده سوم هجرت به شاخسار بهشت پر کشیده است. محل دفن ایشان نیز در پرده ابهام قرار دارد، شاید همانند بسیاری از محدثان قمی در جوار حضرت معصومه به خاک سپرده شده باشد.

شمه‏ای از روایات‏

نماز با لباس آلوده به مو
علی بن ریان از حضرت هادی (ع) می‏پرسد که مردی محاسن خود را اصلاح می‏کند، ناخن‏های خود را می‏گیرد و مقداری مو و ناخن بر لباس او قرار می‏گیرد؛ آیا می‏تواند قبل از این که بدن خویش را تکان دهد و آنها را از لباس خود بزداید، نماز بخواند؟ امام در پاسخ فرمودند: «اشکالی ندارد.»(33)

ادرار در آب‏
با واسطه روایت می‏کند از مسمع بن عبدالملک از حضرت امام جعفر صادق (ع) ، که ایشان فرمودند:
آقا امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: «نهی شده از این که انسان در آب جاری ادار کند؛ مگر از روی اضطرار و ناچاری. چون در داخل آب نیز موجودات زنده‏ای زندگی می‏کنند.»(34)
با واسطه از امام صادق (ع) روایت می‏کند که حضرت گفت:
امیرالمؤمنین (ع) فرمود که رسول اکرم (ص) فرمودند: «مکروه و ناپسند است که مرد بولش را در هوا پراکنده سازد.»(35)
با واسطه روایت می‏کند از حضرت صادق (ع) که نزد آن بزرگوار، سخن از سر گوسفند به میان آمد آن حضرت فرمودند:
«جای ذبح گوسفند سر آن حیوان است. چون هم نزدیک است به زمینی که از او می‏چرد و هم این که کمتر اذیت می‏شود.»(36)

اهمیت آب‏
با واسطه از جناب امام صادق (ع) روایت می‏کند که فرمود:
«حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند: «برترین نوشیدنی بهشت، آب است.»(37)

شفاء در تربت امام حسین (ع)
باز حدیث نقل می‏کند با واسطه از حضرت باقر (ع) که فرمودند:
«هنگامی که می‏خواهی از قبر امام حسین (ع) تربت برداری بگو: خدایا به حق این خاک پاک، و به حق فرشته‏ای که موکّل این تربت است و به حق وصیّ رسول خدا (ص) که در این مکان آرمیده، بر محمد و آل محمد درود فرست و این خاک را شفای از هر نوع بیماری و امنیتِ از هر گونه ترس قرار بده. اگر کسی که تربت را برمی‏دارد، آن دعائی را که گفته شد بخواند، یقیناً این تربت برای او شفا دهنده از هر بیماری و امان و سلامتی از هر گونه ترس و خوفی خواهد بود.»(38)

پانوشت‏ها:
1 - رجال، نجاشی، ص 198، طبع داوری قم؛ خلاصه الاقوال، ص 99؛ رجال، طوسی، ص 419 و 433؛ مستدرک الوسائل، طبع قدیم، ج 3، ص 628؛ بهجة الآمال، ج 5، ص 442، طبع بنیاد فرهنگ اسلامی؛ الذریعه لتصانیف الشیعه، ج 23، ص 15 و ج 24، ص 147؛ معجم الرجال، ج 12، ص 25؛ قاموس الرجال، ج 7، ص 463؛ و فهرست، شیخ طوسی، ص 91؛ تنقیح المقال، ج 2، ص 289؛ وسائل الشیعه، ج 20، ص 263؛ مشیخه من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 49؛ جامع الروات، ج 1، ص 580؛ معجم الثقات، ص 82؛ معالم العلماء، ص 63.
2 - رجال، نجاشی، ص 118.
3 - رجال، شیخ، ص 376.
4 - رجال، شیخ، ص 416.
5 - فهرست، شیخ، ص 71، شماره 285.
6 - خلاصة الاقوال، ص 70.
7 - نجاشی، ص 262.
8 - رجال، طوسی، ص 433.
9 - خلاصةالاقوال، ص 142؛ وسائل الشیعه، ج 20، ص 327؛ و رجال نجاشی، ص 263.
10 - رجال، نجاشی، ص 199.
11 - خلاصة الاقوال، ص 99.
12 - تنقیح المقال، ج 2، ص 289.
13 - وسائل الشیعه، ج 20، ص 262؛ معجم الرجال، ج 12، ص 25؛ جامع الروات، ج 1، ص 580.
14 - رجال، طوسی، ص 419 و 433.
15 - رجال، نجاشی، ص 199.
16 - وسائل الشیعه، ج 20، ص 262؛ معجم الرجال، ج 12، ص 25؛ تنقیح المقال، ج 2، ص 285.
17 - معجم رجال الحدیث، ج 12، ص 25.
18 - همان.
19 - رجال، شیخ، ص 400 و 413؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 376.
20 - رجال، شیخ، ص 346؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 327.
21 - معجم رجال الحدیث، ج 12، ص 26.
22 - همان.
23 - همان.
24 - تنقیح المقال، ج 2، ص 21، ماده قاف.
25 - اصول کافی، ج 1، ص 41، باب بذل العلم، حدیث 3.
26 - معجم الرجال، ج 2، ص 26؛ جامع الروات، ج 1، ص 580؛ رجال، نجاشی، ص 198؛ تهذیب، شیخ طوسی، ج 1، ص 37؛ مستدرک الوسائل، ج 3، ص 623.
27 - تهذیب، شیخ طوسی، ج 2، ص 330؛ وسائل الشیعه، ج 3، ص 603.
28 - همان؛ ولسان العرب، ماده خیط و سیر.
29 - رجال، نجاشی، ص 199؛ الذریعه، ج 23، ص 15.
30 - فهرست، شیخ طوسی، ص 90.
31 - الذریعه، ج 24، ص 147.
32 - الذریعه، ج 23، ص 15.
33 - من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 172.
34 - تهذیب، ج 1، ص 37.
35 - تهذیب، ج 1، ص 374.
36 - تهذیب، ج 1، ص 319.
37 - تهذیب، ج 6، ص ؟28؛ و مکارم الاخلاق، ص 155.
38 - کامل الزیارات، ص 280، باب 93: حدیث 4.

منبع: www.hawzah.net

نظر شما