احمد ابن داوود قمی
احمد بن داوود بن علی قمی
ابوالحسین(1) احمد بن داوود بن علی قمی(2)، محدث و عالم بنام شیعی بود که - احتمالاً - در نیمه دوم قرن سوم هجری زاده شد. او بخش زیادی از عمرش را در شهر قم گذراند و به همین دلیل به «احمد بن داوود قمی» نیز معروف شد. محل تولدش همانند بسیاری از صحنه های زندگی او نامعلوم است. پدرش داوود بن علی بود که در منابع موجود، گزارشی از شرح حال او دیده نشد.
ازدواج
احمد بن داوود با خواهر سلامة بن محمد - از شیعیان جلیل القدر - پیمان زناشویی بست، بعد از آن به اتفاق همسرش رهسپار قم شد و در آنجا سکنی گرفت. حاصل این ازدواج مبارک، فرزندی شد که او را، «محمد» نام کردند و بعدها در زمره عالمان و فقیهان نامدار آن روزگار جای گرفت.(3)
سفرها
احمد بن داوود در طول حیات خود به شهرهای زیادی سفر کرد، ابتدا به شهر قم کوچید و چندین سال همانجا زیست، بعد از مرگ پدرش به سوی بغداد شتافت و مدتی آنجا ماند، در سال 333 ه . ق به شام رفت اما دوباره به شهر بغداد بازگشت و تا آخر عمر همان جا ماند.(4)
انگیزه احمد بن داوود از مسافرت به شهرهای بزرگ آن روزگار، معلوم نیست؛ زیرا در گزارش های موجود سخنی در این باره به میان نیامده است؛ اما، با توجه به جایگاه والائی که احمدبن داوود در میان عالمان و راویان شیعی روزگار خود داشته است، - احتمالاً - عزیمت او به شهرهای قم، شام و بغداد علاوه بر انگیزه های شخصی که نامعلوم است، برای به دست آوردن معارف شیعی و انتشار آن به دیگر بلاد بوده است. به همین منظور کار فرهنگی خود را در شهر قم آغاز و در کنار بزرگانی همچون «ابن بابویه قمی» فعالیت های فرهنگی را تعمیق و سرانجام با سفر به بغداد و شام تکمیل کرد.
روزگار احمد بن داوود
عصر حیات احمدبن داوود قمی در کنار دگرگونی های اجتماعی آن زمان و حوادث و وقایع گوناگون، در بردارنده نکات مهم دیگری نیز بوده است، که از لابلای گزارش های محدود موجود می توان روزنه ای کوچک به آنها یافت.
نخستین نکته ای که از چشم انداز روزگار احمد بن داوود به نظر می آید، زیستن در عصر غیبت صغرای امام مهدی - عجل اللّه فرجه - است؛ احمد بن داوود قمی بیشتر عمرش را در اوضاعی گذراند که شیعیان می توانستند از طریق نامه و به وسیله نایبان خاصّ حضرت صاحب الامر - عجل اللّه فرجه - با امام و مقتدای خود ارتباط برقرار کنند؛ اگر چه از چگونگی رابطه او با نایبان ویژه امام عصر - عجل اللّه فرجه - اطلاعی در دست نیست، اما با رسیدن به محضر بزرگانی همانند «محمد بن عبدالله حمیری» که با امام زمان - عجل الله فرجه - در ارتباط بود، روح و جانش را از پرتوافشانی آن وجود مقدس نور و گرمی بخشید.
محمد بن عبداللّه حمیری، عالم و محدث والامقام شیعی و از بزرگانی بود که با حضرت بقیة اللّه - عجل اللّه فرجه - مکاتبه داشت. او یکی از نامه هایش به امام زمان - عجل اللّه فرجه - را به احمد بن داوود نشان داد و احمد نیز با مشاهده دست خط مبارک حضرت و شنیدن آن از محمد بن عبداللّه حمیری، آن را نقل کرد. این نامه شریف در بخش روایت های احمد بن داوود قمی آمده است.
نکته دیگری که در روزگار احمدبن داوود قمی قابل ذکر است، هم عصر بودن وی با بسیاری از دانشوران و فقیهان بنام شیعه است، او در زمان عالمان بزرگی همچون: علی بن حسین بن بابویه قمی - پدر شیخ صدوق و فقیه و بزرگ شهر قم - می زیست و از محضر وی استفاده های فراوان می برد، احمدبن داوود همپای ابن بابویه قمی به ترویج و تبلیغ مذهب تشیع می پرداخت و در پاسداشت مرزهای بنیادین مکتب اهل بیت نبوّت (ع) می کوشید.
مرحوم نجاشی (متوفای 450 ه . ق) در این باره گفته است:
«... احمد بن داوود با علی بن حسین بن بابویه مصاحبت و همراهی داشته است.»(5)
نیز مرحوم آقا بزرگ طهرانی در کتاب ارزنده «الذریعه الی تصانیف الشیعه» چنین گفته است:
«... احمد بن داوود قمی از یاران ابن بابویه بود...»(6)
نکته آخری که درباره عصر زندگانی این عالم و محدث والا مقام شیعی می شود گفت، همزمانی با حکومت شماری از خلفای عباسی است؛ سلسله ای که از سال 132 ه . ق آغاز و تا سال 656 ه . ق ادامه یافت. آل عباس که با غصب خلافت، توده مردم را از حکومت صالحان محروم کردند، بیش از شش قرن بر ممالک اسلامی حکم راندند و از به قدرت رسیدن شیعیان و دست یازی آنان به مجاری حکومتی شدیداً در هراس بودند.
نام برخی از حاکمان عباسی در روزگار احمد بن داوود قمی از این قرار است: معتضد، مکتفی، مقتدر، قاهر، راضی، متقی، مستکفی و مطیع.(7) این چند تن از سال 279ه.ق تا سال 363 ه . ق بر اریکه قدرت تکیه زدند، که احمد بن داوود نیز در این دوران تاریک می زیست.
در منابع موجود گزارشی از این بخش زندگانی احمد بن داوود مشاهده نمی گردد، از این رو تحلیل و بررسی فعالیت های سیاسی و اجتماعی و موضع گیری های او در مقابل حکومت، دشوار به نظر می آید.
جایگاه علمی
از ویژگی های بارز احمدبن داوود قمی، قرار داشتن در میان فقیهان و عالمان شیعی آن روزگار است. هر چند منابع موجود به جزئیات این بخش از زندگی او نپرداخته اند، گزارش های محدودی که در دست هست، نشان می دهد که وی در پی کسب دانش و معرفت و نشر آنها، با حضور نزد اساتید و دانشمندان بزرگ آن عصر، تعلیم و تربیت شاگردان و تألیف کتاب، به جایگاه والایی از علوم و معارف اسلامی دست یافت.
این بخش از زندگانی احمد بن داوود در سه قسمت: استادان، شاگردان و تألیف کتاب قابل بررسی است.
استادان
برخی دانشورانی که احمد بن داوود قمی توفیق شاگردی آنان را یافته و از محضر آنها حدیث نقل کرده است، از این قرارند:
1 - ابوالحسن علی بن حسین بن بابویه قمی؛ از عالمان بنام شیعه، فقیه و مرجع دینی مردم قم و مورد اعتماد آنها بود.(8) او استاد بزرگ احمد بن داوود قمی به شمار می آمد، و در جهت آموزش معارف حقیقی به شاگردانی همچون احمدبن داوود و رشد شخصیت علمی ایشان به خوبی کوشید.
احمد بن داوود با استفاده از محضر چنین استاد ارجمندی به کسب علوم و معارف پرداخت و شمار زیادی از روایت هایش را از او نقل کرد، این امر نشان می دهد که وی - نسبت به سایر اساتید - بیشتر به نزد ابن بابویه می رفته و اغلب معارف و آموزه های دینی خود را از او می آموخته است.
ابن بابویه قمی در سال 329 ه . ق درگذشت. شرح حال این عالم توانمند شیعی در مجموعه ستارگان حرم (دفتر دوم، ص 23) نیز آمده است.
2 - ابوجعفر محمد بن عبداللّه حمیری قمی؛ راوی ثقه و شخصیت وارسته شیعی بود، که با امام زمان - عجل اللّه فرجه - مکاتبه داشت.(9) احمد بن داوود از محضر وی نیز بهره برد، و به نقل روایت پرداخت، شرح حال این راوی بنام شیعی نیز در مجموعه ستارگان حرم (دفتر هفتم، ص 303) آمده است.
3 - ابوجعفر محمد بن جعفر المؤدب القمی؛ معروف به ابن بطّه، از عالمان بنام شیعه بود، که بهره فراوان از علم و فضل داشت و نزد قمی ها از مقام و منزلت بزرگی برخوردار بود.(10) احمد بن داوود با استفاده از محضر این دانشمند توانمند شیعی، به کسب دانش و نقل حدیث پرداخت.
4 - اساتید دیگر: احمد بن جعفر المؤدّب؛ محمد بن السندی؛ محمد بن قولویه؛ محمد بن الحسن الصفار،...(11) بزرگان دیگری بودند که احمد بن داوود قمی با حضور نزد آنان از خرمن دانش و معرفت ایشان خوشه های فراوان چید.
شاگردان
- احتمالاً - اشخاص فراوانی پای درس احمدبن داوود قمی می نشسته و ضمن بهره مندی از محضرش، به نقل حدیث می پرداختند، اما در میان روایت های موجود تنها نام دو تن از آنها دیده می شود:
1 - محمد بن احمد بن داوود قمی؛ فرزند احمد بن داوود که از عالمان و محدثان بزرگ شیعه به شمار می رفت، نجاشی - رجال نویس قرن پنجم هجری - در تجلیل مقام او گفته است:
«.... محمد بن احمد بن داوود، فقیه و بزرگ شهر قم بود...»(12)
محمد بن احمد جایگاه والایی از علم و عدالت داشت،(13) و جز مواردی اندک تمام روایت های پدرش - احمد بن داوود - را خود نقل کرد. محمد بن احمد بن داوود در سال 368ه . ق درگذشت.(14)
2 - سلامة بن محمد؛ در میان عالمان شیعی مقام بزرگی داشت و از محدثان ثقه و عالمان جلیل القدر به شمار می آمد؛ او برادر زن احمد بن داوود بود،(15) و شمار اندکی از روایت های وی را نقل کرد، از این رو در ردیف شاگردان احمد بن داوود نیز جای گرفت. سلامة بن محمد در سال 339 هجری وفات یافت.(16)
تألیف کتاب
بر اساس آنچه که مرحوم نجاشی و شیخ طوسی(17) - دو تن از عالمان برجسته شیعه در قرن پنجم هجری - آورده اند، احمد بن داوود نیز در شمار نویسندگان شیعی قرار داشت و به تألیف کتاب پرداخت. شیخ طوسی در این باره چنین گفته است:
«... او دارنده کتاب نوادر بود که فواید فراوان داشت.»(18)
مرحوم آقا بزرگ طهرانی از عالمان معاصر - که آثار و نوشته های علمای شیعه را در طول چهارده قرن گذشته جمع آوری و در مجموعه ارزشمند «الذریعه» تدوین کرده است. - نیز با عنوان «کتاب النوادر لا حمد بن داوود بن علی القمی»(19) از تنها اثر احمد بن داوود نام برده است. اکنون پس از گذشت یازده قرن فقط نام این اثر در کتابهای فهرست نگاری و رجال شیعه باقی مانده است، و هیچ اثری از خود کتاب - به طور مستقل - وجود ندارد.
بدیهی است، با توجه به موضوع کتاب که احادیث اهل بیت (ع) بوده است، احتمال می رود این اثر نیز در کتابهای بزرگ روائی شیعه ادغام شده باشد، زیرا بسیاری از روایت های موجود احمد بن داوود در میان کتاب های روائی موجود شیعه همانند، تهذیب شیخ طوسی، بحار الأنوار، وسایل الشیعه و... به چشم می خورد.
احمد بن داوود در سخن دانشوران
ابوالعباس نجاشی متوفای 450 ه . ق - که از دانشمندان بنام شیعه در قرن پنجم هجری بود و در علم رجال تخصص و دقّت زیادی داشت. - در تمجید شخصیت ممتاز احمد بن داوود قمی از کلمه «ثقه» دو بار استفاده کرده و گفته است:
«... کان ثقة ثقة...؛ احمد بن داوود مورد اعتماد بود، مورد اعتماد بود،...»(20)
این جمله پر معنای نجاشی، که با تأکید فراوان همراه است، نشان دهنده جایگاه والای احمد بن داوود نزد عالمان آن روزگار است، زیرا مرحوم نجاشی فقط در تعریف اشخاص بلند مرتبه از چنین جمله ای بهره می گرفته است.
دانشوران دیگری از رجال شناسان همچون: شیخ طوسی متوفای 460ه.ق،(21) ابن داوود حلّی متوفای بعد از 707 ه . ق(22)،... نیز صریحاً احمد بن داوود را توثیق کرده، جایگاه رفیع او را در میان محدثان و عالمان بزرگ شیعه ستوده اند.
سخن آخر آنکه، احمد بن داوود در نگاه و سخن همه عالمان شیعی، راوی و عالمی ثقه بوده است.(23)
برخی روایات منقول از وی
ارزشمندترین بخش زندگی احمد بن داوود قمی - که رمز بقاء نام و یاد او در یازده قرن گذشته بوده است. - نقل سخنان نورانی اهل بیت نبوّت (ع) است. او با پیوستن به دریای بی کران معارف ناب، که از سرچشمه نبوّت و امامت فیض می گرفت، خود را در حلقه محدثان ممتاز شیعی جای داد و نامش را جاودانه کرد.
علمای پیشین - از جمله مرحوم نجاشی، شیخ طوسی، ابن داوود،...(24) احمد بن داوود را کثیر الحدیث، یعنی کسی که زیاد روایت نقل کرده است، معرفی کرده اند، ولی هیچ اشاره ای به شمار روایت های او نکرده اند.
از میان دانشمندان معاصر، مرحوم خوئی عدد روایت های احمد بن داوود را بر شمرده و در این باره چنین گفته است:
«...عنوان احمد بن داوود در سند بیست حدیث واقع شده است.»(25)
موضوع کلی روایت های احمد بن داوود شامل بخشهای: اخلاق و آداب اسلامی، فقه، عقاید و تفسیر است، که در هر بخش به روایت های گوناگون بر می خوریم.
بخش اخلاق و آداب اسلامی بیشترین حدیث را در خود جای داده است؛ در این قسمت، روایت هایی درباره ارزش زیارت قبور ائمه (ع) ، آداب زیارت ایشان و... مشاهده می گردد. مرگ که نقطه آغازین زندگانی ابدی انسان است - به همراه آداب و مسائل آن - دسته دیگری از روایت های احمد بن داوود را تشکیل داده است .
فقه پویای تشیع که برگرفته از چشمه لایزال قرآن و عترت است، بخش دیگری از موضوع احادیث احمد بن داوود است؛ او در این قسمت نیز چند روایت درباره نماز، مسایل ضروری میّت و... نقل کرده است.
شمار اندکی از روایت های احمد بن داوود نیز در موضوع عقاید (امامت) و تفسیر قرآن نقل شده است.
پرستش بی ولایت
پرستش خداوند که هدف نهایی آفرینش است، وقتی کامل و صحیح است که با اعتقاد به امامت عجین گردیده، دستوراتش را از واسطه های صادقی همانند امامان معصوم (ع) بگیرد؛ در غیر این صورت، بندگی نه تنها کامل نیست که با گفته امام جعفر صادق (ع) سر از نیستی و شرک در خواهد آورد. احمد بن داوود سخن ارزشمند حضرت را در این باره، با چندین واسطه چنین نقل کرده است:
«هر کس بدون شنیدن از امامی راستگو، خدای را بپرستد، خداوند او را به سختی و فنا افکند، و کسی که ادعای شنیدن از امامی کند، چنانچه غیر از دری باشد که خداوند آن را برای خلقش گشوده است، مشرک خواهد بود و آن دری که خداوند گشوده، امامی است که خدا او را امانت دار سرّ نهان خود کرده است.»(26)
ستاره درخشنده
در قرآن کریم آیه های فراوانی درباره مسئله امامت نازل و یا تفسیر و تأویل شده است، از جمله آیه شریفه: (فلا اقسم بالخنّس، الجوار الکنّس)؛ «قسم به ستارگانی که باز می گردند، حرکت می کنند و از دیده ها پنهان می شوند.»(27) که به امام مهدی (ع) تأویل گردیده است. احمد بن داوود - با چند واسطه - حدیثی را از امام محمد باقر (ع) دراین باره نقل کرده است، که حضرت آیه شریفه را به زمان تولد، غیبت و ظهور حضرت صاحب الأمر (ع) معنا کرده است؛ مضمون گفتار امام پنجم (ع) از این قرار است: ««خنّس» امامی است که می آید و در سال 260 از نظرها پنهان شده، سپس همانند ستاره ای درخشان در شبی تاریک، آشکار خواهد شد.»(28)
پیمان زیارت
امام رضا (ع) سخنی درباره ارزش و اهمیت زیارت قبور ائمه طاهرین (ع) دارد، که احمد بن داوود - با چند واسطه - از آن حضرت نقل کرده است، مضمون این روایت چنین است:
«حسن بن علی (بن زیاد) وشّاء - که از راویان جلیل القدر شیعه و یاران امام رضا (ع) به شمار می رفت. - گفته است: از امام رضا (ع) شنیدم که فرمود:
«هرامامی بر گردن دوستان و پیروان خود عهد و پیمانی دارد، که زیارت بارگاه ایشان، نشانه کامل شدن عهد و حسن اداء پیمان است، هر کس از سر شوق و شناخت به زیارت آنان رود، امامان نیز در روز جزا شفیع آنها خواهند شد.»(29)
زیارت امام کاظم (ع)
مزیّت زیارت بارگاه امام هفتم (ع) عنوان روایتی است که احمد بن داوود با واسطه از حضرت رضا (ع) چنین نقل کرده است:
«حسین بن بشّار - محدث بزرگوار شیعی و از اصحاب امام رضا (ع) - گفته است: از حضرت رضا (ع) پرسیدم: کسی که قبر پدرت را زیارت کند، چه چیز نصیبش می شود؟ امام (ع) فرمود: زیارتش کن. گفتم: چه فضیلتی دارد؟ پاسخ داد: همانند فضیلت زیارت قبر پدرش رسول اللّه (ص)...»(30)
زیارت امام رضا (ع)
فضیلت زیارت امام هشتم (ع) روایت دیگری است که احمد بن داوود قمی - با چند واسطه - از خود امام رضا (ع) نقل کرده که مضمون گفتار حضرت چنین است: «هر کس مرا زیارت کند، سه جا در روز قیامت سراغش می روم و از هراس آن روز می رهانم: هنگام دادن نامه های عمل، وقت گذشتن از پل صراط و لحظه سنجش اعمال.»(31)
در حدیث دیگری که احمد بن داوود از امام جواد (ع) درباره ثواب زیارت حضرت رضا (ع) روایت کرده است، چنین آمده است:
«... من زار ابی فله الجنّة؛... هر کس پدرم را زیارت کند بهشت بر او واجب است.»(32)
آداب زیارت
از جمله روایت هایی که احمد بن داوود نقل کرده است، نامه ای است که استادش «محمد بن عبداللّه حمیری»(33) به حضرت صاحب الأمر - عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - نوشت، و در آن از حکم سجده بر قبر امامان (ع) و کیفیت نماز در اطراف ضریح ایشان پرسید، که مضمون(34) پاسخ امام (ع) از این قرار است:
«سجده بر قبر در هیچ یک از نمازهای واجب، نافله و زیارت جایز نیست، بلکه گونه راست را بر قبر نهد؛ و امّا نماز در پشت ضریح به منزله نماز در پشت امام جماعت است. همان گونه که نمازگزار در نماز جماعت نباید جلوتر از امام بایستد، در نماز اطراف ضریح نیز نباید جلوتر از قبر نماز بگزارد، بلکه در طرف چپ قبر یا راست آن نماز بخواند.»(35)
آداب نماز
احمد بن داوود قمی - با چند واسطه - از امام صادق (ع) سخنی را در زمینه مکان و لباس نمازگزار نقل کرده که مضمون آن چنین است:
«در خانه ای که شراب یا مسکرات هست، نماز مخوان؛ زیرا فرشتگان وارد آن خانه نمی شوند و در لباسی که آلوده به شراب و مسکر است، نماز مگزار مگر آنکه بشویی.»(36)
دعا وقت غسل میّت
در فرهنگ متعالی اسلام، جسم مؤمن همانند جان او عزیز و ارزشمند است؛ به همین منظور، آداب ویژه ای درباره غسل، کفن، دفن،... میّت مسلمان وضع گردیده، که یکی از این آداب، خواندن دعا در وقت غسل دادن میّت مسلمان است.
امام باقر (ع) در این زمینه فرموده است:
«مؤمنی که بدن میت مؤمن را غسل می دهد، چنانچه این دعا را بخواند: اللهم هذا بدن عبدک المؤمن و قد اخرجت روحه منه و فرّقت بینهما فعفوک عفوک. خداوند گناهان یک سالش را - بجز کبائر - می بخشد.»(37)
تلقین
تلقین میت به هنگام دفن، از جمله آدابی است که سفارش زیادی به انجام آن شده است. امام صادق (ع) در این باره رهنمودی دارند که مضمونش از این قرار است:
«راوی می گوید: شنیدم حضرت صادق (ع) می فرمود: چرا شما بستگان میّت منکر و نکیر را از مرده خود باز نمی دارید؟ عرض کردم: چه کار کنیم؟ حضرت پاسخ داد: وقتی که میت در قبر گذاشته شد، نزدیک ترین کس به او پیشش بماند، دهانش را نزد مرده نهد و با صدای بلند بخواند:«یا فلان بن فلان...»(38)
امام (ع) فرمود: پس از این، منکر به نکیر می گوید: (این شخص) ما را از این میّت باز گرداند، زیرا میّت سخن و حجّت خود را از دهان وی فهمید و گرفت.»(39)
آداب در آمدن به قبر
احمد بن داوود - با چند واسطه - روایتی را از امام جعفر صادق (ع) درباره داخل شدن قبر به منظور دفن و تلقین میّت نقل کرده است که از این قرار است:
«با کفش، کلاه، بالاپوش و عمامه داخل قبر مشو،...»(40)
نیاز به چهار چیز
امام کاظم (ع) فرمود:
«شیعه، از چهار چیز بی نیاز نیست: 1 - سجّاده ای که بر آن نماز گزارد. 2 - انگشتری که به انگشت کند. 3 - مسواکی که به وسیله آن مسواک بزند. 4 - و تسبیح سی و سه دانه ای از خاک قبر اباعبداللّه الحسین (ع) که هر گاه آن را بگرداند و با آن ذکر خدا بگوید، به عدد هر دانه، چهل حسنه پاداش دارد، و اگر بیهوده بچرخاند و یا بازی کند، بیست حسنه برایش نوشته می شود.»(41)
به سوی معبود
احمد بن داوود قمی پس از عمری تبلیغ دین، ترویج معارف تشیع و تلاش پیگیر، سرانجام بر بالین مرگ آرام خفت و روح پاکش به سوی معبود شتافت.
زمان دقیقی از وفات او در دست نیست، ولی به احتمال زیاد بعد از سال 333 ه . ق درگذشته است، زیرا او تا سال 333 ه . ق که به شام سفر کرده و سپس به بغداد برگشت، زنده بوده است.
او در شهر بغداد وفات کرد و پیکرش در مقابر قریش - کاظمین فعلی - و در جوار بارگاه امام کاظم و حضرت جواد (ع) دفن گردید. روحش شاد.(42)
پی نوشت ها:
1 - فهرست شیخ طوسی، ص 29 - 87.
2 - رجال نجاشی، ص 95، رقم 235.
3 - همان، ص 192، رقم 514.
4 - همان.
5 - همان، ص 95، رقم 235.
6 - الذریعه، ج 24، ص 320، رقم 1660.
7 - فرهنگ دهخدا، ج 1، ص 144 (آل عباس).
8 - همان و فرهنگ دائرة المعارف فارسی، دکتر مصاحب، ج 2، ص 1663.
9 - رجال نجاشی، ص 261، رقم 684.
10 - همان.
11 - همان، ص 354، رقم 949.
12 - همان، ص 372، رقم 1019.
13 - معجم رجال الحدیث، ج 2، ص 110 و 114، رقم 555 و 559.
14 - رجال نجاشی، ص 384، رقم 1045.
15 - معجم الثقات، ص 101، رقم .676 به نقل از اقبال الأعمال ابن طاووس، ص 710.
16 - رجال نجاشی، ص 384، رقم 1045.
17 - فهرست شیخ طوسی، ص 29 و رجال نجاشی، ص 95، رقم 235.
18 - فهرست شیخ طوسی، ص 29.
19 - الذریعه، ج 24، ص 320، رقم 1660.
20 - رجال نجاشی، ص 95، رقم 235.
21 - فهرست شیخ طوسی، ص 29.
22 - رجال ابن داوود، ص 27.
23 - الجامع فی الرجال، ج 1، ص 115.
24 - رجال نجاشی، ص 95، رقم 235؛ فهرست شیخ طوسی، ص 29؛ رجال ابن داوود، ص 27.
25 - معجم رجال الحدیث، ج 2، ص 110، رقم 555.
26 - بحارالأنوار، ج 2، ص 105، ح 68 و اصول کافی، ج 1، ص 377، ح 4، با اختلاف سند.
«قال ابوعبداللّه (ع) من دان اللّه بغیر سماع من عالم ج عن ج صادق الزمه اللّه التیه ج البتة ج الی الفناء ج العناءج، و من ادعی سماعاً من غیر الباب الذی فتحه اللّه لخلقه فهو مشرک، و ذلک الباب هو الامین المأمون علی سراللّه المکنون.» کلمات داخل قلاب از اصول کافی است.
27 - سوره تکویر، آیات 15 و 16.
28 - بحارالانوار، ج 51، ص 137، ح 6.
«... عن ام هانی قالت: قلت لأبی جعفر (ع) : ما معنی قول اللّه عزّوجلّ فلا اقسم بالخنّس؟ قال لی: یا ام هانی امام یخنس نفسه حتی ینقطع عن الناس علمه سنة ستین و مأتین ثم یبدو کالشهاب الواقد فی اللیلة الظلماء، فان ادرکت ذالک الزمان قرّت عیناک.»
علامه مجلسی این روایت را از غیبت نعمانی نقل کرده است. علاوه از این روایت مذکور با اندک اختلافی در سند و متن در تفاسیر نورالثقلین، ج 5، ص / 517 برهان، ج 4، ص 432 صافی، ج 2، ص 791، ذیل آیه شریفه مزبور نیز آمده است.
29 - تهذیب الاحکام، ج 6، ص 78، ح 3.
«... عن الحسن بن علی الوشّا قال: سمعت ابالحسن الرضا (ع) یقول: ان لکل امام عهداً فی عنق اولیائهم و شیعتهم و انّ من تمام الوفاء بالعهد و حسن الاداء زیارة قبورهم فمن زارهم رغبة فی زیارتهم و تصدیقاً لما رغبوا فیه کان ائمتهم شفعائهم یوم القیامة.»
30 - همان، ج 6، ص 82، ح 4.
«... عن الحسین بن بشّار الواسطی، قال: سألت ابالحسن الرضا (ع) : ما لمن زار قبر ابیک؟ قال: زُره. فقلت: ای شیی ء فیه من الفضل؟ قال: فیه من الفضل کفضل من زار قبر والده یعنی رسول اللّه (ص) ،....»
31 - همان، ج 6، ص 85، ح .5
«... قال الرضا (ع) من زارنی علی بعد داری و مزاری، اتیته یوم القیامة فی ثلاثة مواطن حتی اخلصه من اهوالها، اذا تطایرت الکتب یمیناً و شمالاً و عندالصراط، و المیزان.»
32 - همان،حدیث 6.
33 - در بخش های (روزگار احمد و استادان وی) یادی از محمد بن عبداللّه حمیری به میان آمد.
34 - این مضمون از بیان مرحوم علامه مجلسی ذیل روایت مزبور اقتباس شده است. ر.ک: بحارالانوار، ج 83، ص 315، ح 7.
35 - تهذیب الاحکام، ج 2، ص 228، ح 106
«... روی محمد بن احمد بن داوود عن ابیه قال: حدثنا محمد بن عبداللّه الحمیری قال: کتبت الی الفقیه (ع) اسأله عن الرجل یزور قبور الائمة (ع) هل یجوز له ان یسجد علی القبر ام لا؟ و هل یجوز لمن صلّی عندقبورهم ان یقوم وراء القبر و یجعل القبر قبلة ج أو ج و یقوم عند رأسه ج أو ج و رجلیه؟ و هل یجوز ان یتقدم القبر و یصلّی و یجعله خلفه أم لا؟ فاجاب (ع) و قرأت التوقیع و منه نسخت: اما السجود علی القبر فلا یجوز فی نافلة و لا فریضة و لا زیارة، بل یضع خده الایمن علی القبر، و اما الصلاة فانها خلفه یجعله الامام، و لا یجوز ان یصلّی بین یدیه لان الامام لایتقدم، و یصلّی عن یمینه و شماله.»
36 - همان، ج 1، ص 278، ح 104.
«... عن ابی عبداللّه (ع) قال: لاتصلّ فی بیت فیه خمر و لامسکر، لأن الملائکة لاتدخله، و لاتصلّ فی ثوب قداصابه خمر او مسکر حتی تغسل.»
37 - همان، ج 1، ص 303، ح 52.
38 - «یا فلان بن فلان او یا فلانة بنت فلان هل انت علی العهد الذی فارقتنا علیه من شهادة ان لا اله الا اللّه وحده لا شریک له و ان محمدا عبده و رسوله سید النبیین و ان علیا امیرالمؤمنین و سید الوصیین و ان ما جاء به محمد حق و ان الموت حق و البعث حق و ان اللّه تعالی یبعث من فی القبور.»
39 - همان، ص 321، ح 13.
40 - همان، ص 313، ح 78.
41 - همان، ج 6، ص 75، ح 16.
42 - رجال نجاشی، ص 192، رقم 514 و فرهنگ دهخدا، ج 13، ص 18795.
منبع: www.hawzah.net
نظر شما