در حاشیه کنگره جهانی هزاره شیخ مفید(1)
شیخ مفید (ره)
کنگره جهانی هزاره شیخ مفید در روزهای 28و 29و 30 فروردین ماه 1372با شرکت بیش از250تن از محققان، اندیشمندان و متفکران کشورهای اسلامی و غیراسلامی تشکیل شد. این کنگره که در نوع خود اولین کنگره جهانی است که از سوی حوزه علمیه قم و جامعه محترم مدرسین برگزار گردید حائز اهمیت است. این کنگره به انگیزه تجلیل و تکریم از عالمان و فقهای دینی و معرفی شخصیتهای بزرگ شیعه به جهانیان و در واقع تبیین افکار شیعه برگزار گردیده و در مجموع با اغماض از بعضی از کاستیهای آن، درنوع خود کم نظیر بود.
حاصل این کنگره، علاوه بر تبادل آراء و افکار اندیشمندان اسلامی و غیر اسلامی و آشنایی آنان با افکار و نظریات اسلامی و بررسی افکار شیخ مفید (ره)، مجموعه مقالاتی بود که بعضاً در کنگره و در جلسات عمومی یا تخصصی ارائه شد و پس از آن مجموعه مقالات در اختیار علاقمندان گذاشته شد. آنچه در این کنگره حائز اهمیت بود و تحسین و تعجب همگان را برانگیخت پیام بسیار مهم، علمی و محققانه رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیةالله خامنهای «دام ظلهالعالی» بود که علیرغم مشغله زیاد ایشان چنین پیام محققانهای رابه کنگره ارائه داده بودند که به اذعان بسیاری از اندیشمندان، سرآمد همه مقالات ارائه شده بود. این پیام در واقع مقالهای بسیار دقیق و علمی از افکار و آثار شیخ مفید بود که معظمله شیخ مفید را 1. مؤسس تثبیت هویت مستقل مکتب اهل بیت علیهمالسلام 2. بنیانگذار شکل و قالب علمی صحیح برای فقه شیعه 3. مبتکر شیوه جمع منطقی میان عقل و نقل و فقه و کلام معرفی نمودند و در اطراف این سه محور به تفصیل بحث فرمودند.
در این کنگره علاوه بر جلسات عمومی که صبحها برگزار میشد و سخنرانان به ایراد سخن میپرداختند و یا مقالات خود را ارائه مینمودند، سمینارهای تخصصی نیز وجود داشت که در آن نویسندگان مقالات، در هشت موضوع قرآن، حدیث، فقه و اصول، ولایت فقیه، کلام و مسائل اعتقادی، نفس و روح، جبر و اختیار، شیعه ومعتزله، تاریخ و شرح حال و کتابشناسی آثار شیخ مفید، به بحث و گفتگو میپرداختند.
مجله معرفت در این کنگره به گفتگوهایی با بعضی از مهمانان خارجی ترتیب داد که ذیلاً مشروح آنها از نظر شما خوانندگان گرامی میگذرد.
گفتگو با دکتر فان دونزل؛ از کشور هلند
معرفت: میزان آشنایی متفکرین، جوانان غربی بااسلام و انقلاب اسلامی چقدر است؟
جواب: تا پنجاه سال قبل اسلام در غرب فقط از طریق استعمارگرها تفسیر میشد و اطلاعاتی که مردم از اسلام داشتند تا پنجاه سال قبل، اطلاعاتی بود که استعمارگرها به آنها دادهبودند. الان اگر شما به اولین جلد دائرةالمعارف اسلامی که در هلند چاپ شده نگاه کنید، حتی الان هم که شما به همان جلد اول نگاه میکنید باز هم میبینید که به اصطلاح اطلاعاتی که در این جلد آمده بیشتر تحت تأثیر همان القائات استعمارگرهای 50سال قبل بوده است. امّا الان که ما جلد دوم را شروع کردهایم کاملا مشخص است که اسلام واقعاً مرکز ثقل این دائرةالمعارف است. در جلد دوم که هم به انگلیسی و هم به فرانسوی چاپ شده ما درباره تاریخ اسلام و فرهنگ اسلامی اطلاعات وسیعی در اختیار خوانندگان قرار دادهایم. الان یکی از عناصر مهم دیگر آشنایی غربیها با اسلام این است که آنهابا مهاجرت مسلمانان از کشورهای اسلامی مثل ترکیه و سایر بلاد اسلامی به غرب مواجهاند خوب اینها دارند یک روح و اطلاعات جدیدی از اسلام وارد غرب میکنند شما الان نماز جمعه را می بینید در اروپا برگزار می شود، مسجد میبینید حتی در شهر من آنجا یک مسجدی هست که خوب غربیها دارند می بیند که چطور مردم به مساجد هجوممیبرند و چطور در نماز جمعه شرکت می کنند واینها همه مؤثرند بنابراین من خیلی امیدوارهستم که با این روند تقارن بین ادیان بیشتر بشود و به اصطلاح ادیان نسبت به همدیگر اطلاعات بیشتر پیدا کنند.
معرفت: دیدگاه شما درمورد تمدن بشری در جهان وآینده آن و نقش دین مبین اسلام در آن چگونه است؟
جواب: هیچ کس نمیتواند نقش اسلام را در تمدن انکار کند. منتهی مسئله این است که انسانها با تمدن چگونه برخورد میکنند. آیا آنرابصورت مثبت یا بصورت منفی قبول میکنند یا بهرحال آنرا مطالعه میکنند و وسیلهای برای درک بیشتر خودشان قرار میدهند ولی بهرحال تا رسیدن به آن مرحله که تأثیر تمدن اسلام در تمدن غربی درک شود راه طولانی در پیش است چون در این میان در طول اعصار و قرون مخالفتهای زیادی با اسلام شده است. و افراد تعصبها و حساسیتهای زیادی را از خود نشان دادهاند بنابراین تا رسیدن به آن، موانع زیادی در پیش هست.
معرفت: چهره امام خمینی (ره) در کشور شما چگونه است؟
جواب: غالباً مردم تصویر ایشان را در تلویزیون میدیدند حتی اگر ما فقط بگوئیم»امام« مردم میدانند که منظور امام خمینی (ره) است.
گفتگو با پرفسور محمود ایّوب از کشورآمریکا
معرفت: آنچه مااز نظر صاحب نظران بدست آوردیم این بود که اسلام بخصوص مکتب تشیع در جهان امروز ناشناخته است. علت این ناشناخته ماندن را میخواستیم سئوال کنیم. و همچنین بهترین راه یا راههائی که برای ترویج مکتب اسلام بخصوص معارف شیعی در جهان امروز بخصوص در محافل علمی هست، را پیشنهاد بفرمائید.
جواب: اینجانب اجمالاً عرض میکنم که شیعه نسبت به مسلمانان در اقلیت است و اصولاً مردم نسبت به اکثریت توجه بیشتری دارند تا به اقلیت غرب هنگامی که به منابع و مصادر اسلامی آشنائی پیدا کرد، با منابع و مصادر معروف اهل سنت آشنا شد مثل آثار امام غزالی و ابوالحسن الاشعری و امثال اینها و طبیعی است که مصادر کلاسیک اهل سنت، شیعه رامنحرف قلمداد می کند و او را رافضی مینامد.
بدنبال این هم دانشمندان غربی شیعه راجدای از تمدن اسلامی عربی دانستند بلکه شیعهگری رابعنوان یک بدعت ایرانی معرفی نمودند. لکن در قرن حاضر مفاهیم درحال تعبیر وتحول است. ومن امروز معتقدم که مراکزعلمی غرب به تاریخ تشیع و عقیده شیعه بیش از گذشته اهمیت می دهند و همچنین احساس کردهاند که از نظر تاریخی شیعه در اصل به عرب برمیگردد نه به فارس و بلاد فارسی زبان و ایران جز درزمان حکومت صفویه کلاً یا اکثراً شیعه نبودهاند و امروز این حقایق روبه آشکارشدن است. ومن عقیده دارم این کنفرانس وکنفرانسهایی نظیر این کمک قابل توجهی به شناساندن شیعه و در کل میراث اسلامی دارد و امیدوارم که اگر کنفرانسی در آینده تشکیل میشود در جهت نزدیک کردن بین شیعه و سنی باشد باین معنی که متفکران نامی شیعه و متفکران معروف اهل سنت در کنار هم باشند تا اینکه میراث فرهنگی اسلام را بطور کلی احیاء نمایند و من هنگامی که در ایالات متحده تدریس می کنم، تدریس خود را براساس دیدگاههای شیعه و سنی قرار می دهم، چون معتقدم که این دو مکتب با هم سازنده و مکمل میراث اسلامی هستند. واین همان چیزی است که من اهتمام بر تدریس و شناساندن آن دارم.
معرفت: حوزه علمیه قم بعنوان مهمترین مرکز علمی شیعه چه جایگاهی در میان مراکز علمی دارد و در شرائط کنونی آن مسائل مهمی که حوزه علمیه قم باید پاسخگوی آن باشد چیست؟ بعبارت دیگر چه توقعی روشنفکران مسلمان و روشنفکران جهان از حوزه علمیه دارند؟
جواب: من معتقدم که بطور کلی قم تنها مرکز درسی شیعه نیست. مثلاً درزمان شیخ مفید حوزه بغداد و حوزه قم و حوزههای دیگر وجود داشته است. بعدهم آنگونه که می دانید نجف رشد کرد و آنجا مرکز مهم تفکرات شیعی بحساب می آمد و هیمنطور باقی بود تا چندی قبل اماامروز من معتقدم که قم بعنوان مهمترین مرکز است گرچه باید لکنهو در هند را استثناء کنیم و الاّ قم مهمترین مرکز تفکرات شیعی است. و بنظر من این صحیح است که ما هرگاه خواسته باشیم دوشا دوش زمان حرکت کنیم، باید اسلام را برطبق عصر حاضر بررسی کنیم و تاحد ممکن در علم کلام و در تمام زمینهها علاوه بر علوم اسلامی، در زمینه اقتصاد، روان شناسی، جامعهشناسی، مدیریت و... پیشرفت داشته باشیم و این نشانگر توسعه افق فکری و گستردگی دید بعضی مسئولان مؤسسات علمی است. مؤسساتی که نقش توحیدی در میان مسلمان در سراسر عالم را دارند.
گفتگو با دکتر آدم حامد حجیج از کشوربوسنی و هرزگوین
معرفت: نظر شما راجع به موقعیت کنونی تمدن بشری و نقشی که دین مبین اسلام و مکتب تشیع میتواند در آن ایفاء کند، چیست؟
جواب: تمدن اسلامی جزء لاینفک تمدن بشری است. چه پیکره تمدن بشری علاوه بر تمدن اسلامی بر پاره تمدنهای متعددی نیز همچون تمدن اروپا، آسیا، افریقا و دو تمدن چین و ژاپن اشتمال دارد. تاثیرگذاری تمدن اسلامی بر تمدن مبانی در خلال اعصار گذشته نیز چیز تازهای نیست که من آنراادعا کنم. در ملاقاتی که اخیراً با حضرت آیهالله خامنهای رهبر معظم انقلاب داشتیم، ایشان فرمودند زمانی که اروپا در ظلمت و جهل بسر میبرد تمدن اسلامی در اوج خود بود و باز از واضحات است اگر ادعا کنیم که نقش اسلام در تمدن امروزین بشر بسیار ضعیف مینماید چرا که علیرغم برخورداری از امکانات فراوانی که در عناصر مختلف تمدن همچون زمینههای فرهنگی، اجتماعی و خصوصاً در زمینه سیاسی و اقتصادی داریم مع ذلک آنگونه که باید در تمدن بشری ایفاء نقش نمیکنیم مسلمین در همین سنوات اخیر است که تدریجاً در حال بیدار شدناند و وضعیت آنها بگونهای است که میتوان گفت اکثر کشورهای اسلامی مستقل میباشند در حالی که بعد از جنگ جهانی تنها دو کشور مستقل بودند و همانگونه که بارها گفتهام سرسلسله همه حرکتهای آزادی بخش در جهان اسلام در عصر حاضر انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام راحل بوده که آغازگر جنبشهای اصیل و انقلابی میباشد. البته طبیعی است که نقش شیعه و تشیع جزء لاینفک این حرکتها باشد از خداوند میخواهیم که ما را در طریق حق و بر ضدیت با باطل یاری فرماید.
معرفت: کدامیک از کشورها، در مقایسه با دیگران شما را در امور اقتصادی، نظامی و سیاسی مساعدت کردهاند؟ و نقش سازمان ملل را در مسئله بوسنی چگونه میبینید؟
جواب: جنگ در بوسنی و هرزهگوین شهدای بسیار زیادی، متجاوز از 200هزار نفر از مجاهدین و 70هزار از زنان و کودکان را از ما گرفت، آنهم به شیوههایی که در تاریخ بشری بیسابقه است. من خود بواسطه توفیق حضور در جنگ که امیدوارم جزء مجاهدین به حساب آیم شاهد برخی فجایع که بر مسلمین رفته است بودهام. در ابتدای جنگ دولتهای عربی و اسلامی وعده موکد داده بودند که در تمام زمینهها ما را یاری کنند، زیرا ما آمادگی برای جنگ نداشته و تنها به صلح و همزیستی مسالمتآمیز میاندیشیدیم. اما با کمال تاسف باید بگویم که کشورهای اسلامی به استثناء جمهوری اسلامی ایران، پاکستان و تا حدی سودان هیچ نوع کمک اقتصادی، نظامی یا سیاسی به ما نکردند. این ملت ماست که از نظر مالی جنگ را تامین و جوانانآن در جبههها به جهاد مشغولند که البته بسیاری از آنها، به شرف شهادت نائل آمدند. اما راجع به سازمان ملل، من بارها گفتهام که آنها از طرفی اعلام میکنند که ما شما را در جنگ یاری میکنیم، در حالی که دشمنان ما را مهیا میسازند و با اینکه ما به تسلیحات نیاز داریم و دشمنان ما از سلاح بسیار پیشرفته برخوردارند معذلک تحریم تسلیحات را در مورد ما اعمال میکنند. اما علیرغم این روند و بدون کمترین هراس از دشمنان در صورتی که طرح صلح اخیر ما با شکست مواجه شود، مصمم به آزادی میهن خود هستیم. و خلاصه باید گفت که موضعگیریهای سازمان ملل بسیار مفتضحانه بوده و هست که این خود از آثار تمدن بیبدیل غربیهاست!
معرفت: میزان شناخت متفکرین و جوانان اروپا رانسبت به اسلام و انقلاب اسلامی چگونه ارزیابی میکنید؟
جواب: در سالهای اخیر، مسلمانان اروپا اعم از دانشمندان و جوانان به اسلام روی میآورند و این خود نشانه آن است که ما ناگزیر به رجوع مجدد به اسلامیم. همین استقبال به ما امکان میدهد تا این دین مقدس را به غیر مسلمین نیز خصوصا متفکرین آنها که تدریجا به اسلام تشرف مییابند عرضه کنیم. در هفته گذشته، من به گفتگوئی گوش میکردم که یکی از نویسندگان معروف میگفت: من برای اسلام از آن حیث که دینی سهل و منطقی است، احترام فراوانی قائلم و نظر من هم این است که آینده بشریت از آن اسلام خواهد بود. این حقیقتی است که جوانان و متفکرین اروپائی به خوبی بدان واقفاند، اگرچه دولتمردان آنها از اعتراف به آن خودداری میکنند.
معرفت: علت دشمنی دول غربی نسبت به مسلمانان بوسنی و هرزگوین را چه میبینید؟
جواب: دول اروپائی در واقع دو جور نقش بازی میکنند. با اینکه آنان تمایل خود را در خصوص کمک به مردم بوسنی اظهار میدارند و با وجودی که میدانند این جنگ نه یک جنگ مذهبی که یک جنگ نژادپرستانه از سوی صربها و ارتش یوگسلاوی سابق است که بر مردم بوسنی روا میشود، معذلک تاکنون هیچ اقدامی برای متوقف کردن آن صورت ندادهاند. آنها با ادعای مخالفت با قتل و خونریزی ما را از دستیابی به سلاح محروم کردهاند، در حالی که کاملاً آگاهند، دشمنان ما سلاحها و تجهیزاتی که ما در طی 50 سال گذشته تولید کردهایم، در اختیار دارند، بازهم میگویم که ما از سلاحها و توپخانههای سنگین آنها، خوفی به خود راه نمیدهیم، چون برحقیم. ما و همه جوانان بوسنی با کمک برادران مسلمان خود، خصوصا ملت و دولت ایران برای ادامه جنگ تا نیل به پیروزی آمادهایم. ما بزودی پیروز خواهیم شد، آنگونه که در چند ماه اخیر، چندین بار به پیروزیهای قابل توجه دست یافتهایم. «نصرمنالله و فتح قریب و بشرالمؤمنین.»
«ایشان امام جماعت مسجدی در شهر گرادشای می باشد که بر اثر جنگ نابرابر صربها، منزل وی تخریب یکی از فرزندانش شهید و فرزنددیگرش معلول شدهاست و هماینک دراین شهر محاصره شده باصربها درحال جنگ است.»
ادامه دارد ...
منبع: / ماهنامه / معرفت / شماره 5 ۱۳۸۹/۶/۳
نویسنده : محمد فولادى
نظر شما