موضوع : دانشنامه | الف

محمد ارباب قمی


حاج میرزا محمد ارباب قمی+محمد بن محمد اشراقی


ولادت
مرحوم آیت اللّه حاج میرزا محمد ارباب در سال 1273 ق، در بیت علم و فضل - در عین حال کشاورز - در شهر قم چشم به جهان گشود. (1)

پدر
پدر بزرگوارش، مرحوم محمد تقی بیک ارباب - معروف به جان بابا - از فاضلان و ادیبان و شاعران قم به شمار می رفت. مرحوم میرزا علی اکبر فیض درباره او می نویسد:
«ارباب: داهیة الدهر، نابغة الزمان، طلیق اللسان، رشیق البنان محمد تقی بیک خلف الصدع حسنعلی بیک که در قریحه نظم و سلیقه نثر و انارت رأی و کفایت معضلات و کفالت امورات و خیرت در عمل فلاحت و دانائی به رساتیق و مزارع حومه ولایت و تنقیح حساب و تشخیص جمع... واحدی است بی ثانی.(2)
فَتّشْتُ اهل دیاری لااری احدٌ * منهم یشاکله فی العقل و العلم»
عبداللّه مستوفی هم درباره اش می نویسد:
«محمد تقی بیک ارباب، با داشتن اطلاعات وسیعی از فلاحت و ساختمان و مقنی گری... که قول و تصدیق او در نزد تمام استادان این متون رهان قاطع به شمار می رفت، ادیب و شاعر و نویسنده و خوش خط و بذله گو و مجلس آرا هم بود... شعر را بسیار خوب می گفت، در نویسندگی و اسلوب خط سبک قائم مقام را پیروی می کرد، هم ساده و روان و هم ادیبانه، سهل و ممتنع چیز می نوشت... هیچ کس نمی توانست تصور کند که در این قبای راسته و [ لباس ] رعیتی... این قدر اطلاع و فضل و ادب باشد... ممکن است امروز مطلعی مانند او در زراعت و کارهای مربوط به آن و ادیب و نویسنده ای مثل او باشد، ولی من در مدت عمر خود شخصی به این جامعی هیچ ندیده ام... حاجی میرزا محمد مجتهد، پسرش هم ملّای جامع خوش محضر تام العیاری بود که در عالم خود هیچ دست کمی از پدرش نداشت...»(3)
وی در جمادی الاول 1311 ق بدرود حیات گفت و از او دو کتاب: مقتل منظوم امام حسین (ع) و تاریخ دارالایمان قم (که به همت استاد سید حسین مدرسی طباطبایی به چاپ رسیده است) به یادگار مانده است.(4) نمونه ای از اشعار مراثی وی در کتاب تاریخ تکایا و عزاداری قم آمده است.(5)

تحصیلات
مرحوم آیت اللّه ارباب، پس از پشت سر نهادن دوران نوجوانی به تحصیل ادبیات همت گمارد و پس از آن به تهران رفت و نزد اساتید هر فن از هنر علمی توشه ای و از هر خرمن خوشه ای برچید تا مشار بالبنان گردید.(6) البته به نام اساتیدش در تهران تصریح نشده، ولی در آن زمان مدار تدریس علوم نقلی و عقلی بر عهده آیات عظام: شیخ عبدالرحیم نهاوندی، میرزا ابوالحسن جلوه و آقا محمد رضا قمشه ای بوده است.

هجرت به سامراء
مرحوم حاج میرزا محمد ارباب، به همراه دوستان گرانقدرش مرحوم آیت اللّه حاج ملا آقا حسین قمی (م 1327 ق) و آیت اللّه مولی عبداللّه قمی به سامراء مهاجرت کردند و چندی در درسهای آیت اللّه العظمی میرزای شیرازی شرکت نمود. پس از آن به همراه ملا عبداللّه قمی به نجف کوچید.(7) و سالیان بسیار در درسهای آیات عظام، میرزاحبیب اللّه رشتی و آخوند ملا محمد کاظم خراسانی حضور یافت، تا آنکه پس از تحصیل و تکمیل علوم دینی، به درجه رفیع اجتهاد نائل آمد و با اخذ اجازات متعدد روایی (از آیات عظام: محدث نوری و شریعت اصفهانی و حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی) و اجتهادی (از آخوند خراسانی و میرزا حبیب اللّه رشتی) به زادگاهش بازگشت.(8)

بازگشت به قم
مرحوم ارباب، پس از مراجعت به تدریس و تالیف و اقامه جماعت و موعظه و حلّ و فصل دعاوی و رفع مخاصمات اشتغال داشت. وی در این زمان ریاستی عام و شهرتی تام پیدا کرد و آوازه فقاهت و فضیلت او به همه جا رسید و مجلس درس و بحث او، یکی از پررونق ترین مجالس درسی حوزه بود. منبری داشت شیرین و متین و محضری بس نمکین، در نهی از منکر و منع اهل فجور قلبی قوی و قدمی راسخ داشت و در حفظ حدود شرعیه دقیقه ای فرو نگذاشت... جماعت علما در محضر وی، خود را کوچک می شمردند و بزرگان دین و دنیا نام مبارکش را به حرمت تمام می بردند.(9)

تدریس
آن فقیه بزرگ، همه روز به تدریس فقه و حدیث اشتغال داشت و از مجلس درس وی گروهی بسیار به مدارج عالیه نائل آمدند. برخی از آنان عبارتند از:
1 - آیت اللّه حاج شیخ عباس محدث قمی (1294 - 1359 ق) نویسنده «سفینةالبحار» و «الکنی و الالقاب»
2 - آیت اللّه حاج میرزا محمد فیض قمی (1293 - 1370 ق) نویسنده «کتاب الفیض» و «ذخیرةالعباد»
3 - آیت اللّه حاج میرزا محمد کبیر قمی (1290 - 1369 ق) نویسنده «مطالع الشموس» در علم اصول
4 - آیت اللّه حاج شیخ حسن نویسی قمی (1291 - 1371 ق)
5 - مرحوم حاج شیخ علی محمد باغ پنبه ای قمی
6 - مرحوم حاج سید علی اکبر برقعی قمی (1317 - 1407 ق) نویسنده «راهنمای دانشوران» و «کانون احساسات»
7 - مرحوم حاج شیخ ابوالحسن فقیهی قمی
8 - مرحوم میرزا محمد تقی اشراقی (1313 - 1368 ق) نویسنده «تفسیر سوره یوسف» و «تفسیر سوره قلم»
9 - حاج سید محمد صادق طاهری
10 - حاج شیخ محمد صادق فقیهی قمی
11 - حاج شیخ احمد فقیهی قمی
12 - آقا میرزا محمد باقر ربانی - فرزند معظم له -
13 - مرحوم آقا سید ناصرالدین قمی (1300 - 1363 ق)

تألیفات
آن مرد بزرگ، تمام اوقات خویش را به خدمت به دین مصروف داشت. او به غیر از تدریس و منبر و اقامه جماعت، کتابهایی فراوان در فقه، حدیث، شعر، تاریخ و کلام است که عبارتند از:
1 - الاربعین الحسینیة.این کتاب، معروفترین نوشتار وی است. مؤلف، در این کتاب شریف چهل حدیث درباره امام حسین (ع) را شرح نموده و در آن از مطالب بسیار در فنون حدیث، تفسیر، تاریخ، کلام، شعر عربی و فارسی، لغت و فقه سخن گفته است.(10)
این کتاب، آکنده از فوائد گوناگون و مطالب خواندنی بوده و نوشته ای توسط نگارنده پیرامون آن به چاپ رسیده است.(11) مؤلف بزرگوار، بسیاری از اشعار عربی و فارسی خود را در این کتاب - به تناسب مقام - ذکر نموده و چیره دستی خود را در فنّ قصیده سرایی نشان داده است. در سبب تألیف این کتاب، آورده اند:
از مرحوم محدث نوری می خواهند که بحارالانوار را برای چاپ، مقابله و تصحیح نماید و ایشان، این کار را به مرحوم آیت اللّه ارباب حواله می دهد. معظم له نیز می پذیرد، اما در اثر انجام این کار سنگین و طاقت فرسا، نور چشم خود را از دست می دهد و کم دید می شود لذا نذر می کند که اگر خداوند او را شفا دهد کتاب اربعین را بنویسد. و خداوند متعال او را شفا داد و او هم این کتاب را در سال 1328 ق نگاشت و در سال 1330 به چاپ رسید.(12)
مؤلف محترم، در آغاز سلسله سند خویش را به ائمه اطهار (ع) از طریق محدث نوری، و در حدیث 40، از طریق آیات عظام: حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی، سید محمد هندی نجفی، شیخ الشریعه اصفهانی و محدث نوری بازگو کرده است.
2 - دیوان اشعار (مجموعه ای از اشعار عربی و فارسی، که برخی از آنها بسیار معروف است و اگر گردآوری شود، دیوانی بزرگ خواهد شد.)
3 - شرح کتاب «بیان» شهید اول - دوره فقه -
4 - شرح قصیده عینیه سید حمیری (لامّ عمرو باللوی مربع)
5 - رجوم الشیاطین، در ردّ بر فرقه ضاله بابی و بهایی
6 - حاشیه بر کتاب «جواهر الکلام»
* حاشیه بر کتابهای بسیار، مانند: اسفار (13)
7 - تصحیح و مقابله و طبع کتاب شریف «بحارالانوار»
8 - تصحیح و مقابله و چاپ کتابهای: غیبت نعمانی (چاپ 1318 ق)، اثبات الوصیة مسعودی (چاپ 1320 ق)، کنزالعرفان فاضل مقداد و منهاج النجاة فیض کاشانی

ویژگیهای اخلاقی
آن فقیه بزرگ دارای سجایا و صفاتی بود که از دیگران، متمایزش ساخته بود. از جمله ویژگیهایش دستگیری از مستمندان و کمک به مردم بود. جود و احسان شیوه او بود و به این ویژگی مشهور چنانکه درباره اش نوشته اند:
«وی از آیات الهیه و از براهین قاطعه طریقه جعفریه، در فقاهت و اجتهاد مقامی بسیار بلند و رتبه ای ارجمند داشت. به مقام بزرگواری و بسط ید و نفاذ حکم و قبول عامه که او داشت کمتر کسی رسیده است...»(14)
مهربانی و دوستی اش با مردم به اندازه ای بود که حتی مجرمین آن زمان به خود اجازه می دادند بدو پناهنده شوند و در منزلش «بست» بنشینند و در امان باشند.
بسیار متهجد و شب زنده دار بود و در سفر و حضر تهجدش ترک نمی شد. به عزاداری اهلبیت (ع) اهمیت بسیار می داد و در مجالس ماتم ایشان با صدای بلند می گریست. چنانکه شاگرد نامدارش مرحوم حاج شیخ عباس قمی می نویسد:
«وی - حفظه اللّه تعالی - مانند محمد بن احمد بن عبد اللّه بصری، ملقّب به مفجّع و معروف به کثرت بکاء و گریه و زاری بر اهلبیت بود.»(15)
در دهه عاشورا و آخر ماه صفر و روز بیست و پنجم ماه رجب سالروز شهادت حضرت موسی بن جعفر - در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه (س) - منبر می رفتند و مردم را موعظه و ارشاد می فرمود. در تفقد و دلجویی از سادات بسیار کوشا بود و به محرومان، فراوان رسیدگی می کرد. متواضع و خوش مجلس و خوش برخورد بود و از علمای معاصر خود، تجلیل فراوان می نمود. چنانکه در سال 1322 ق، که تازه شاگرد برازنده اش حاج شیخ عباس قمی به قصد زیارت حضرت رضا (ع) به مشهد مقدس مشرف شده بود، نامه ای عربی به وی نوشت و اشتیاق فراوان خود را به او نمایاند.(16)

اخلاص و تواضع
آن مرحوم، در تواضع و اخلاص زبانزد همگان بود. گویند: در نخستین روزهایی که آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حایری درس خود را شروع کرده بودند، معظم له رو به شاگردان خود نمود و فرمود:
«ما سالها است «اهم» و «مهم» را به شما درس می دهیم، در حال حاضر حضور در درس آیت اللّه حایری «اهم» است، برخیزید و در درس ایشان حاضر شوید. همه می روند و تنها دو تن از فرزندانش (مرحوم میرزا محمد تقی اشراقی و میرزا محمد باقر ربانی) باقی می مانند - که از محضر پدر، استفاده کنند - ولی معظم له از آنان نیز می خواهد که در درس آیت اللّه حایری حاضر شوند.
نیز ایشان با ورود آیت اللّه حایری به قم، نهایت تجلیل و احترام را از ایشان نموده و در راه تأسیس حوزه علمیه قم با ایشان کمال همکاری را نمود. به نوشته صاحب آثار الحجة «و دیگر از کسانی که در تأسیس حوزه سهم به سزائی دارد، مرحوم حجةالاسلام و المسلمین آقای حاج میرزا محمد ارباب است که بسیار ساعی و مصرّ بودند در توقف مرحوم آیت اللّه حایری در قم»(17) و در تأسیس این دانشگاه روحانی با مرحوم آیت اللّه حایری همکاری شایانی نمود.(18)

امر به معروف و نهی از منکر
او وجود منکرات را در قم برنمی تافت و با آن شدیداً به مبارزه می پرداخت. به گونه ای که صاحب تحفة الفاطمیین می نویسد:
«... در حفظ حمای شریعت مصطفوی دقیقه ای فرو نگذاشت و در این باب اقدام و اهتمام او را دیگری نداشت.»
زمانی - ماه محرم که تعزیه خوانی تکیه متولی باشی رونق فراوان داشت و عموم مردم قم - از زن و مرد - برای دیدن آن به تکیه می رفتند - چند تن از فرّاشان و نوکران متولی باشی، خانمی شوهر دار را - که برای تعزیه به تکیه می رفت - دزدیده و متعرّض آن مظلومه شدند تا اینکه آن خانم در سحرگاه روز چهارم خود را نجات داده و به خانه آیت اللّه ارباب شتافت و جریان را برای ایشان گفت. آقا با شنیدن این جریان تکان شدیدی خورد و تصمیم به خروج از شهر گرفت. مردم قم نیز به دنبال آقا از شهر خارج شدند. در بیرون شهر - قهوه خانه علی سیاه - ماژور ابوالقاسم لاهوتی - رئیس نظمیه وقت - به خدمت ایشان رسید و از او می خواهد از این کار صرف نظر نماید. آقا فرمودند: شهری که دارالمؤمنین خوانند و چنین اعمالی در آن انجام گیرد، مرا در این شهر ماندن خطا است. با اصرار لاهوتی و تعهد به مجازات مجرمان، آقا به شهر مراجعت می کنند، ولی از آن طرف مجرمان که در پناه متولی باشی - که در قم، مرد بانفوذ و قدرتمندی به شمار می رفت - بودند و دست کسی به آنها نمی رسید، لذا آیت اللّه ارباب شخصاً برای او پیام داده و مجرمان را از او می خواهد ( تا تحویل مأموران حکومتی دهد ) اصرار و پافشاری معظم له باعث شد تا مجرمان دستگیر و در چهار سوق بازار، به سزای عمل خود رسیده و حدّ خوردند.(19)

دفاع از حقوق مردم
آن مرحوم ، هماره در دفاع از حقوق عامه پیشقدم بود. در جنگ جهانی اول که قوای روس وارد ایران شده همه جارا دستخوش ناامنی و چپاول و ناراحتی مردم ساخته بودند، شهر قم نیز از این مصیبت در رنج و آزار بود. به گونه ای که قوای روسی به غیر از غارت و چپاول اموال مردم، کار را به جایی رسانده ودند که دست تعدّی به ناموس مردم دراز کرده و امنیت را از شهر سلب نموده بودند. لذا مرحوم حاج میرزا محمد ارباب -بزرگ علمای قم - به همراه چند تن از محترمین شهر به دیدن ژنرال «باراتف» روسی رفت و پس از گفتگوهای بسیار ژنرال روسی را تحت تأثیر قرار داد و او گفت:
«من در خدمت شما هستم و دستور داد که هیچ سربازی حق ندارد به کسی از مردم تعرض کند، و با این کار هوشمندانه معظم له مردم قم از تعرض سربازان روس در امان می مانند.»(20)

فرزندان
از آن فقیه بزرگ، فرزندانی والامقام بر جای مانده که عبارتند از:
مرحوم حجة الاسلام میرزا محمد باقر ربانی و میرزا محسن اشراقی و در حال حاضر آقای حاج آقا سعید اشراقی از جمله فرزندان معظم له به شمارند. اما از همه معروفتر استاد سخن و خطیب شیرین شکّرشکن مرحوم حجةالاسلام و المسلمین حاج میرزا محمد تقی اشراقی است. وی در 1313 ق به دنیا آمد و پس از تحصیل سطوح عالیه نزد والد بزرگوارش و آیت اللّه حاج شیخ ابوالقاسم قمی، به درس آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حایری حاضر شد و به درجه اجتهاد نائل آمد. او علاوه بر فقه و اصول، در تفسیر و حدیث و حکمت و فلسفه و ادبیات دستی توانا داشت و یکی از مدرسین بزرگ حوزه علمیه به شمار می آمد. وی در فنّ خطابه و ابتکارات و تحقیق مطالب بی بدیل و علم خود را به زیور حلم و وقار و تواضع و حسن اخلاق آراسته و در این فضائل شُهره بود. در مقام وعظ و ارشاد، به قدری مهارت و استادی در تطبیق مطالب داشت و حق مطلب را ادا می کرد و داد سخن می داد که عقول مات و خردها حیران می ماند.
از تألیفات چاپ شده اش می توان از: تفسیر سوره یوسف و تفسیر سوره اعلی و تفسیر سوره قلم را نام برد و کتابهای: اربعین حدیث، تقریرات مکاسب آیت اللّه حایری و تعلیقات فراوان بر کتابهای فقهی، اصولی و فلسفی او به چاپ نرسیده است. وی در 25 رمضان 1368 ق بدرود حیات گفت و در جوار استادش در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شد.(21)
مرحوم حجةالاسلام حاج شیخ محمد علی انصاری پدر نگارنده در رثای وی قصیده ای بلند با مطلع:
تا که اشراقی برون از دست ما شد
دین و دانش هر دو تا صاحب عزا شد(22)
و قصیده ای دیگر با مطلع:
برون زعقده دل نایدم سخن ز دهن
غمم فشرده گلو، سخت بسته راه سخن(23)
سرود و حزن و ماتم خود را نمایان ساخت.
یادگار ارزنده وی مرحوم آیت اللّه حاج آقا شهاب الدین اشراقی - داماد حضرت امام خمینی (ره) - بود. او از شاگردان والد بزرگوارش، حضرت امام خمینی و آیت اللّه محقق داماد و آیت اللّه العظمی بروجردی و صاحب نظر در فقه و تفسیر و فلسفه بود. از تألیسفات اوست: 1 - تفسیر سخن حق در 20 جلد (5 جلد آن به چاپ رسیده است) 2 - چهره های درخشان در تفسیر آیه تطهیر 3 - پاسداران وحی، در بحث امامت و نقد کتاب شهید جاوید (این دو کتاب را با همکاری آیت اللّه العظمی فاضل لنکرانی نگاشته است) و کتابهای غیر چاپی اش عبارتند از: 1 - کتاب الطهارة 2 - دانستنیهایی از اسلام 3 - فی الاحوط و الاقوی (25) وی در 1342 ق به دنیا آمد و در 1402 ق بدرود حیات گفت و در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شد.

درگذشت
سرانجام آن فقیه بزرگ قم، پس از عمری تلاش و کوشش در ترویج دین و بزرگداشت شعایر الهی، در سال 1341 ق در 68 سالگی چشم از جهان فرو بست و به موالیان طاهرینش پیوست. در وفات ایشان، مردم و حوزه علمیه قم یکپارچه عزادار شدند و به خصوص مرحوم آیت اللّه حایری، بسیار متأثر و نگران شده و در تسلیت مرحوم اشراقی و برادران او فرمود:
«نه تنها شما یتیم شدید، بلکه برادری هم از دست من رفته است.»(26)
مردم قم، پیکر پاکش را پس از یک تشییع باشکوه، در قبرستان شیخان - در جوار مرقد میرزای قمی - به خاک سپردند.

پی نوشت ها:
1 - مدرسی طباطبایی، کتابشناسی آثار مربوط به قم، ص 4.
2 - اشراقی، مقدمه اربعین الحسینیة، ص «ب».
3 - مستوفی، شرح زندگانی من، ج 1، ص 699 - 700.
4 - مدرسی طباطبایی، کتاب شناسی آثار مربوط به قم. ص 73 - 78 (برای اطلاع بیشتر ببینید).
5 - مهدی عباسی. تاریخ تکایا و عزاداری قم، ص 259 - 260.
6 - شریف رازی محمد. گنجینه دانشمندان. ج 1، ص 150.
7 - شیخ آقا بزرگ تهرانی. نقباء البشر. ج 3، ص 1186 و هدیة الرازی، ذیل شماره 290.
8 - شریف رازی، محمد. گنجینه دانشمندان. ج 1، ص 152 به نقل از: شیخ حسین ارده شیره قمی، تحفةالفاطمیین. ج 1.
9 - تحفة الفاطمیین، ج 1 و مدرس خیابانی. ریحانة الادب، ج 3، ص 320.
10 - شیخ آقا بزرگ تهرانی .الذریعة، ج 1، ص 425.
11 - ناصرالدین انصاری. مجله مسجد، ش.
12 - مجله نور علم، ش 16 (تیرماه 1365 ش)، ص 84.
13 - حاج شیخ عباس قمی. سفینةالبحار. ج 2، ص 17.
14 - آثارالحجة، ج 1، ص 221 و علمای معاصرین، ص 130 به نقل از تحفة الفاطمیین، ج 1.
15 - محدث قمی. فوائد الرضویة. ص 602.
16 - علی دوانی. مفاخر اسلام. ج 11، ص .240 در آن متن پاسخ محدث قمی و اشعاری در مدح مرحوم آیت اللّه ارباب - که سروده محدث قمی است - ذکر شده.
17 - شریف رازی. آثار الحجة. ج 1، ص 16.
18 - همو. ج 1، ص 220.
19 - مهدی عباسی. تاریخ عزاداری قم. ص .128 مجله نور علم، ش 16، ص 89 (با اندکی تغییر).
20 - برای شرح و تفصیل بیشتر ر،ک: علی دوانی. مفاخر اسلام. ج 11، ص 243 و مهدی عباسی. تاریخ تکایا و عزاداری قم. ص 269 و مجله نور علم، ص 16، ص 89.
21 - شریف رازی. آثار الحجة. ج 1، ص 135 - 137 و گنجینه دانشمندان، ج 2، ص 338.
22 - محمد علی انصاری. دیوان اشعار. ص 195 - 197.
23 - همو. دیوان اشعار. ص 121 - 122.
24 - شریف رازی. گنجینه دانشمندان. ج 2، ص 70.
25 - آثارالحجة. ج 1، ص 220.

منابع
1 - آثار الحجة یا دائرة المعارف حوزه علمیه قم. محمد شریف رازی. قم، انتشارات نوین 1335 ش.
2 - اربعین الحسینیة. حاج میرزا محمد ارباب. چاپ انتشارات اسوه. 1372 ش.
* تاریخ تکایا و عزاداری قم. مهدی عباسی. چاپ قم.
3 - تحفة الفاطمیین فی تاریخ قم و القمیین. شیخ حسین قمی معروف به ارده شیره. چاپ قم.
* دیوان اشعار. حاج شیخ محمد علی انصاری قمی. چاپ قم، 1342 ش.
4 - الذریعة الی تصانیف الشیعة. شیخ آقا بزرگ تهرانی. چاپ بیروت.
5 - ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة و اللقب. محمد علی مدرس خیابانی. تهران، انتشارات علمی، 1335 ش.
6 - سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار. حاج شیخ عباس قمی. تهران، کانون انتشارات عابدی.
7 - علماء معاصرین. حاج ملا علی واعظ خیابانی. تبریز، انتشارات قرشی.
* فوائد الرضویة فی تراجم علماء المذهب الجعفریة. حاج شیخ عباس قمی. چاپ قم.
8 - کتابشناسی آثار مربوط به قم. سید حسین مدرسی طباطبایی. چاپ قم.
9 - گنجینه دانشمندان. محمد شریف رازی. تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1352 ش.
10 - مجله نور علم. ش 16 (تیرماه 1365 ش) چاپ قم.
11 - مفاخر اسلام (ج 11). علی دوانی. تهران، دفتر اسناد انقلاب اسلامی.
12 - هدیة الرازی الی الامام المجدد الشیرازی. شیخ آقا بزرگ تهرانی. چاپ نجف.

منبع: www.hawzah.net

نظر شما