مطالعه تطبیقی سِحر در آثار محمد سیاه قلم و فرانسیسکو گویا و کاربست آن در هنر معاصر
پارسای داخل کشور کارشناسی ارشد 1399
پدیدآور: فریبا ازهری
استاد راهنما: مهدی محمدزاده
دانشگاه هنر اسلامی تبریز، دانشکده هنرهای صناعی اسلامی
چکیده
با توجه به تفاوت بین سِحر و جادو در نظر زیگموند فروید، مسئله چگونگی بیان مفاهیم مرتبط با این مضامین توسط سیاهقلم و گویا، اهمیت ویژهای دارد. میتوان گفت نگاه دو هنرمند، یکی مسلمان و دیگری مسیحی به یک مضمون مشترک از دو اقلیم مختلف با فرهنگهای متفاوت، منتهی به نقاط اشتراک/ افتراق در آثار این دو هنرمند میشود. در این پژوهش تلاش میشود تا با روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی و با جمعآوری منابع کتابخانهای و مستندات تصویری، آثار با رویکردی نشانهشناسی انتخاب و بررسی شده و سعی در بیان ارتباط گفتمان اثر هنری با نشانههای سِحر/جادو در آثار هنرمندان مذکور داشته باشد. این تحقیق در پاسخ به دو سوال اهتمام میورزد: پارامترهای تاثیرگذار بر القای مفاهیم سِحر/جادو چه مواردی را شامل میشود؟ ویژگیهای هر کدام از نشانهها، چگونه به عنوان یک رمز، بر وجود سِحر/جادو در آثار دخالت دارد؟ در آثار سیاهقلم، معنای جادو وابسته به حضور کل آثار معرفی شده است ولی در آثار گویا، هر اثر با نشانههایی بیانگر حضور سِحر است. گفتمان در آثار سیاهقلم، «مکانیزم آفرینشگری جادو» است اما در مجموعه آثار شامل سِحر گویا، گفتمان«سیطره بر فضای اندیشهای خرافه پرستی» است. شباهتهایی نیز در هر دو گروه از آثار محرز شد از جمله: روشنگری، وجود اعجاز، نقد اجتماعی، حالت گزارشی و شوخطبعی. از لحاظ پارامترهای تاثیرگذار بر القای مفاهیم سِحر/جادو در آثار دو هنرمند، شباهت بالای%50 دیده میشود. مطابق با این پژوهش، روند تولید سه اثر هنری معاصر نیز مراحل مختلفی را همچون طرح سوالات مختلف و کند و کاوهای ذهنی و ایدهپردازی و بعد طراحی و اجرای آثار را شامل بوده است. ایده و الگوی اصلی در تولید آثار، وابسته به فیگورهای شمن سیاهقلم و اعمال آنهاست. اثر دوم، علاوه بر داشتن فضای نگارگرانه، به جهت دارا بودن مفهوم و بیان قویتر به عنوان اثر نهایی حاصل از این مطالعه ارائه شده است.
نظر شما