خرافه زدائی از فرهنگ عاشورا
یک گزارش هشدار دهنده
در یک گردهمائی که با حضور مقامات سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) برگزار شد و در آن نمایندهای از سرویس اطلاعاتی انگلیس (به علت تجارب زیاد این کشور در جوامع اسلامی) نیز حضور داشت به این نتیجه رسیدیم که پیروزی انقلاب اسلامی ایران فقط نتیجه سیاستهای اشتباه شاه در مقابله با این انقلاب نبوده است. بلکه عوامل دیگری مانند قدرت رهبر مذهبی آن و استفاده از فرهنگ شهادت دخیل بودند که این فرهنگ از 1400 سال پیش توسط نوه پیامبر اسلام (امام حسین(ع)) بوجود آمده و هر ساله با عزاداری در ایام محرم این فرهنگ ترویج و گسترش مییابد. ما همچنان به این نتیجه دست یافتیم که شیعیان بیشتر از دیگر مذاهب اسلامی فعال و پویا هستند به همین منظور 40 میلیون دلار بودجه برای تحقیقات بیشتر بر روی مذهب شیعه اختصاص دادیم... این تحقیقات ما را به این نتیجه رساند که بطور مستقیم نمیتوان با مذهب شیعه رو در رو شد و امکان پیروزی بر آن بسیار سخت است و باید پشت پرده کار کنیم. ما به جای ضرب المثل انگلیسی «اختلاف بینداز و حکومت کن» از سیاست «اختلاف بینداز و نابود کن» استفاده کردیم. در همین راستا برنامه ریزیهای گستردهای را برای سیاستهای بلند مدت خود طرح کردیم: حمایت از افرادی که با مذهب شیعه اختلاف نظر دارند و ترویج کافر بودن شیعه به گونهای که در زمان مناسب علیه آنها توسط دیگر مذاهب اعلام جهاد شود!
یکی دیگر از مواردی که باید روی آن کار میکردیم موضوع فرهنگ عاشورا و شهادتطلبی بود که هر ساله شیعیان با برگزاری مراسمی این فرهنگ را زنده نگاه میدارند. ما تصمیم گرفتیم با حمایت مالی از برخی سخنرانان و مداحان و برگزار کنندگان اصلی اینگونه مراسم عقاید و بنیانهای شیعه و فرهنگ شهادتطلبی را سست و متزلزل کنیم و مسائل انحرافی در آن به وجود آوریم به گونهای که شیعه یک گروه جاهل و خرافاتی در نظر آید... و مرجعیت را که سد راه اصلی اهداف ما میباشد تضعیف کرده و آنان را به دست شیعیان و دیگر مذاهب اسلامی نابود کنیم و در نهایت تیر خلاصی بر این فرهنگ و مذهب بزنیم.
خواننده گرامی! آنچه ملاحظه فرمودید بخشی از کتابی است با عنوان «نقشهای برای جدائی مکاتب الهی» که در آمریکا انتشار یافته و در آن به طرحهائی که علیه مذهب تشیع تدارک دیده شده، اشاره گردیده است. در این کتاب متن مصاحبه با دکتر مایکل برانت که یکی از معاونان اسبق سیا میباشد درج شده است.
مطلب فوق مشتمل بر چند بخش است:
الف ـ ایجاد اختلاف میان سنی و شیعه و تحریک گروههای افراطی جامعه اهل سنت علیه شیعه.
ب ـ لکه دار کردن فرهنگ عاشورا بوسیله افراد جاهل و دوست نما.
ج ـ تضعیف مرجعیت و ولایت امر که سدی خللناپذیر در برابر دشمنان اسلام و اقطاب استکبار، هر چند تیر خلاصی که این نویسنده از آن سخن گفته پیش از آنکه بر فرهنگ شیعه وارد آید بر قلب سیاه و چرکین این جاسوس آمریکائی و دیگر تبهکارانی باشد که در برابر فرهنگ آسمانی یعنی تشیع صف آرائی کردهاند و به کوری چشم آنان عظمت اسلام و بویژه فرهنگ پویای تشیع امروز بیش از هر زمان دیگر جای خود را در دلهای حقیقت جویان عالم باز کرده و زوزههای پرچمداران استکباری واکنش در برابر روند و رشد اندیشه ناب اسلامی است همانگونه که آثار آن را در انقلاب اسلامی ایران و مقاومتهای دلیرانه حزب الله لبنان و نهضت اسلامی فلسطین میبینیم و بن بستهای شکننده امریکا و انگلیس را در عراق و افغانستان و خاورمیانه مشاهده میکنیم و به خواست خداوند در آینده بیش از پیش خواهیم دید و این همان چیزی است که استکبار جهانی از آن وحشت داشته و دارد و جهان شاهد آخرین تیر خلاص بر پیکر عفن عمال استکبار خواهد بود و به مصداق وعده صادق قرآن کریم: «بل نقذف بالحق علی الباطل فید مغه فاذا هو زاهق» خداوند حق را برابر سر باطل فرو خواهد کوبید تا راهی دیار نابودی شود.
این حقیقت غیر قابل انکار به جای خود اما در عین حال از توطئههای دشمنان و سنگ اندازی هایشان در این مسیر نباید غفلت ورزید. دشمن چند مطلب را در دستور کار خود قرار داده که بدان اشاره شد.
1ـ ایجاد اختلاف و دامن زدن به تنشهای قومی و مذهبی و تحریک عوامل جاهل یا مزدور بر ضد شیعه و تشیّع
این سیاست امروزه به شدت دنبال میشود و یکی از عناصر نقشه راهبردی امپریالیسم و صهیونیسم در کشورهای اسلامی میباشد.
هر چند حرکتهای موذیانه بر ضد شیعه با تاریخ اسلام پس از پیامبر(ص) عجین است و همه حاکمان جور شیعیان را به دلیل تسلیم ناپذیری در برابر طاغوتهای حاکم میکوبیدند و قتل و غارت و آوارگی آنان سیاست امویان و عباسیان بود، اما دور جدید این حرکتها با ظهور وهابیت آغاز شد که شرح جنایات این فرقه افراطی از آغاز در این مجال موضوع سخن نیست، اما نکته شایان ذکر اینکه استعمارگران انگلیس و سپس آمریکا از افکار افراطی این فرقه ضالّه سلاحی ساختند علیه وحدت امت اسلامی و با دامن زدن به اندیشههای تکفیری و سلفی جوخههای ترور و کشتار را در میان مسلمانان رواج دادند وامروزه نیز همین جریان را برای فساد و خونریزی بکار گرفته که نمونه آن جریان طالبان در افغانستان و عراق و پرورش تکفیریها در عراق به منظور ناامن ساختن این کشور اشغال شده و آشوب زده و عجیب نیست اگر میشنویم در یک نشست اخلالگرانه در پاکستان مشتی روحانی نمای ابله و مزدور به مباح بودن خون شیعیان فتوی میدهند! اینها که مدعی پیروی از قرآن و سنت اند جای آن دارد که بگویند با کدامین مستند شرعی خون شیعه مباح است؟ مگر شیعه حرفی برخلاف قرآن و سنت نبوی گفته است. مثل اینها همان است که قرآن کریم درباره پیروان آئین یهودی مثال زده «مثلهم کمثل الحمار یحمل اسفاراً» باری هیچکس تردید ندارد که کار گردان این سناریو آمریکای جنایتکار است که میخواهد باین وسیله از شیعه انتقام بگیرد که داغ ننگ شکست را بر پیشانی رژیم جنگ طلب ایالات متحده نهاده است. به این دلیل خون شیعیان مباح میگردد و مشتی عالم نمای خود فروخته در این ماجرا استخدام میشوند.
در چنین شرائطی شیعیان بویژه عالمان و رهبران فکری آنها باید بیش از پیش هشیار باشند و نقشههای شوم تروریستی رژیم شکست خورده امریکا و اسرائیل را خنثی کنند، تلاش در جهت وحدت و روشنگری جوامع اسلامی و از برخی اعمال تحریکآمیز عامیانه و عوام پسند بنام دوستی اهل بیت بپرهیزند، چه حساسیت اوضاع کنونی جهان و صف آرائی جبهه کفر در برابر اسلام ضرورت وحدت امت اسلام و برگزاری همایشها و ارتباطات بین المللی در این زمینه و تقریب مذاهب اسلامی زیر پرچم اصول مشترک اسلام، جای کمترین تردید ندارد. امروز جبهه کفر و استکبار و صلیبی گری و صهیونیسم و عوامل خود فروخته آنها همدست شدهاند جلو نهضت اسلامی را که بر منافع نامشروع غرب هجوم آورده و در هم شکنند و یکی از ابزارهای آنان ایجاد اختلاف و دامن زدن به آتش فتنه هاست که هوشیاری مسلمانان اعم از شیعه و سنی و وحدت و همدلی با تکیه بر اصول مشترک خنثی کننده این توطئه است... بی تردید تحقق وحدت و تنش زدائی همکاری همه را اعم از شیعه و سنی میطلبد که هر یک از طرح مسائل تحریکآمیز و جریحه دار کردن احساسات طرف مقابل بپرهیزد...
2ـ خرافه زدائی از فرهنگ عاشورا
از دیگر توطئههای دشمنان اسلام و تشیع، تحریف فرهنگ عاشورا و سرمایه گذاری روی عناصر ساده دل یا معلوم الحال برای تحقق اهداف استکباری و متزلزل کردن بنیانهای شیعه و فرهنگ شهادتطلبی و ایجاد انحراف در فهم و نشر فرهنگ عاشورا و خرافاتی جلوه دادن عزاداری است...
همانگونه که میدانیم حماسه شکوهمند عاشورا در جهان انسانی جایگاه بسیار عظمتی دارد که همه آزادگان عالم اعم از مؤمن و کافر حرکت ستم ستیز نهضت عاشورای حسینی را ستوده و سرمشق آزادگی و ذلتناپذیری میدانند، نهضتهای رهائی بخش در طول تاریخ اسلام سرآغازش نهضت عاشورا بوده و انقلاب اسلامی یکی از این نهضت هاست و پیروزی حزب الله بر اسرائیل و مقاومت فلسطین و انتفاضه در همین راستا ارزیابی میشود. عاشورا سرچشمه حیات بخش برای ملت هائی است که نمیخواهند تن به ذلت دهند و مرگ سرخ را به از زندگی ننگین میدانند.
عزاداریهای این سوگ بزرگ اسلامی نیز با فلسفه احیای این نهضت برای همیشه تا ظهور منتقم فاجعه کربلا و منجی انسانها همچنان باقی خواهد بود. این عزاداریها هنگامی تحول ساز است که با خرافات و اعمال جاهلانه و اشعار کم وزن همراه نباشد شعرای امروز ما باید از شاعران بلند آوازه اهل بیت امثال دعبل خزاعی و کمیت اسدی الهام بگیرند که چوبه دار خود را بدوش کشیدند و برضد جباران حماسه آفریدند و به تعبیر معروف، از شعر شمشیر جهاد ساختند، متأسفانه در این اواخر دیده شده برخی شاعران و مدیحه سرایان اشعاری در عزاداریها بکار میبرند که خیلی پائینتر از شأن شهدای گرانقدر کربلا است، بوی ابتذال و کوتاه نگری از این شعرها به مشام میرسد که باید از تکرار و ادامه آن جلوگیری شود و علما و ائمه جمعه و رهبران دینی باید به صراحت این اشتباهات و انحرافها را از عزاداریها بزدایند و اجازه ندهند نغمههای نا مناسب این اشعار با آلات لهو و لعب در سوگواریها بکار گرفته شود. همچنین جمعی از عزاداران از روی نادانی و بسا از روی ایمان و عشق به نوعی عزاداری روی میآورند مانند قمه زنی و نظائر آن که متأسفانه ابزاری به دست دشمنان داده تا فیلم این حرکات و چهرههای خونین عزاداران را به کشورهای دیگر ببرند و شیعه را یک جمعیت خرافاتی نشان دهند! توصیه به این عده از عزاداران این است که از اینگونه اعمال ـ گذشته از مسئله فقهی آن ـ که امروزه آلت دست دشمنان است که از ما چهره خرافاتی بسازند و فرهنگ عاشورا را مسخ کنند، خودداری کنند. انتظار از علمای اسلام و مدیران حوزههای علمیه است که جوانان بویژه طلاب جوان را هدایت کنند و با منطق و استدلال از تکرار توسعه این شیوه عزاداری مانع شوند و بسا لازم باشد دستگاههای اجرائی در این ماجرا وارد شوند و جلوگیری نمایند.
شرائط زمان و مقتضیات عصر را عزاداران در نظر داشته باشند و بدانند که این حرکات به نفع اسلام نیست و به شیعه و تشیع زیان میرساند که نمونهی از آن را در گزارش آن جاسوس امریکائی دیدیم که با جدیت تمام در صدد مسخ چهره شیعه هستند و برای خاموش کردن شعله آسمانی عاشورا میکوشند و سرمایه گذاری میکنند، بطور خلاصه بر عزاداریها، مداحیها و اشعار و ادبیات باید نظارت شود و نهادهای فرهنگی رسمی و غیر رسمی این مسئولیت را به عهده گیرند و ساماندهی تبلیغات و سوگواریها را یک وظیفه جدی بدانند و فرهنگ عاشورا را حراست کنند...
3ـ حمایت از مرجعیت دینی و ولایت امر
از دیگر توطئههای دشمنان ما تضعیف مرجعیت و فقاهت و ولایت است. چرا که آنها دیدند رهبری روحانیت بود که انقلاب تاریخی عصر ما را آفرید و امام راحل و رهبری خردمندانه و پیامبرانه او بود که به حاکمیت طاغوت و سلطه استکباری پایان داد و تحولی عظیم نه فقط در کشور ما بلکه در جهان اسلام پدید آورد. جای شگفتی نیست که بیشترین تبلیغات منفی رسانههای استکباری علیه ولایت فقیه است. ولایت فقیه عمود خیمه انقلاب اسلامی است و اگر این اصل راهبردی صدمه ببیند به کل نظام لطمه وارد خواهد آمد.
ولیّ فقیه با ویژگیهائی که قانون اساسی برای وی بیان میکند ناخدای کشتی نظام است که در طوفانهای سهمگین نقش مهم و تعیین کننده دارد. ولیّ فقیه از پشتیبانی ملت برخوردار است و آحاد مردم در گزینش وی نقش دارند چرا که خبرگان رهبری منتخبان ملت ولیّ فقیه را بر میگزینند و بر او نظارت دارند. این اصل مترقی انقلاب و قانون اساسی در عین حال که نمودار بهترین نوع مردمسالاری دینی است از حمایت معنوی و جایگاه شرعی برخوردار میباشد. اگر انقلاب به پیروزی رسید و توطئهها خنثی شد، اگر در دفاع هشت ساله ملت مقاومت جانانه از خود نشان داد، اگر مواضع قاطعانه ما در برابر توطئههای مستمر امپریالیسم و صهیونیسم جهانیان را به شگفتی وا داشته و پوزه استعمار و استکبار را به خاک مالیده در پرتو اقتدار ملی و مواضع استوار فقاهت و مرجعیت و ولایت است و اگر در مسئله انرژی هستهای مجلس و دولت و ملت استوار ایستادهاند، نتیجه وحدت و انسجامی است که ولایت امر محوریت آن را دارد. بنابراین از دشمنان جز آنچه میگویند انتظار نیست، چرا که آنها از اینها سیلی خوردهاند و همین امر مسئولیت ما را در حمایت از اصل مترقی ولایت فقیه و مرجعیت و فقاهت و روحانیت دو چندان میکند.
منبع: / سایت / شارح ۱۳۸۶/۱۲/۰۸
نویسنده : محمد تقی رهبر
نظر شما