دانشجو، جنبش نرمافزاری و استقلال ملی
گرچه از ازل هم، هویت انسان اندیشه است و بس و شرع مقدس هم متن انسانیت را تعقل و خردورزی میداند، اما اکنون رویکرد بشر امروزی و تمام اقتدار کاذب او، بر پایه اندیشه، تفکر و خردورزی است، گرچه گاهی طغیان میکند و تمام دنیا را به مقابله میخواند، هر که تاب مقابله و تحمل بشر مقتدر غربی را در بعد علوم تجربی و تکنولوژی دارد، باید خویش را به اندیشه مسلح و از نو پیوند دیرین خود را احیاء نماید.
1. رمز موفقیت در عصر ارتباطات
رمز موفقیت در این عصر، درک آن است، جهان معاصر از جنس علم و اندیشه است، با هیچ ابزاری جز اطلاعات نمیتوان در دنیای اطلاعات زندگی کرد، لذا ما چارهای نداریم جز اینکه، پژوهش و مطالعه را بر خودمان مانند آب و نان واجب گردانیم، زیرا بدون آن نام و نشانی در دنیای کنونی نداریم.
«عصر ما، عصر تفکر علمی، برنامهریزی و طراحی علمی و فناوری است»1
راز موفقیت در عصر ارتباطات برای دانشجوی مسلمان در جنبش نرمافزاری چنین است.
1. تلاش برای شناخت ماهیت اطلاعات.
2. مسلح شدن به علم اینترنت و کاربرد آن.
3. تولید نرمافزاری اسلامی و ملی.
4. آسیبشناسی فرهنگ و تمدن اسلامی.
5. نقد اطلاعات وارداتی و تطبیق آن با فرهنگ ملی.
6. نگاه علمی به مدارس، دانشگاه، مدیریت و جامعه.
7. آموزش خانواده با نگاه ماهیت فرهنگ مهاجم.
8. تحریک غیرت دینی در حفظ ارزشها و استقلال ملی.
9. نقد ماهیت، عملکرد و هدف تمدن غربی با نگاه به برخورد آن با مسلمانان.
10. تقویت و صدور اسلام سیاسی، یعنی اسلام ناب محمدی.
11. احیاء و تبلیغ تفکر امام خمینی(ره) به عنوان منشور انقلاب.
2. عقلانیت و توسعه
الف- ابزار شناخت در عصر حاضر
ابزار شناخت زمان ما مسلح شدن به فناوری اطلاعات یعنی ابزار و قدرت سریع انتقال اطلاعات است.
ب- هویت انسان و دانشجوی امروزی
هویت انسان امروزی برای ماندن، چیزی جز هویت جهانی او نیست، زیرا او در این جهان زندگی میکند، اگر نتواند آن را درک نماید هرگز نمیتواند آن را به استخدام خود درآورد و با دشمنان خود مقابله نماید، پس حال که هویت جهان معاصر چیزی جر تعقل، اندیشه و اطلاعات نیست، هویت انسان امروزی هم باید خردورزی و تولید اندیشه و نقادی باشد، خلاقیت، ابتکار، سرعت عمل، فکر جهانی همراه با تدبیر، جزء لاینفک زندگی امروزی یک دانشجو است، در غیر این صورت، زیر چکمههای خشن تکنولوژی غرب له خواهد شد. اقتدار انسان امروز در استقلال علمی است: «انسان مدرن کسی است که استقلال روزافزون از چهرههای اقتدار را از خود نشان دهد و حاضر نیست تحت سلطه آنها قرار داشته باشد»2
دانشجوی امروزی که در عصر اقتدار علمی جهان به سر میبرد، برای ماندن و زندگی کردن چند راه بیشتر ندارد که عبارتند از:
1. پیوستن به خیل تولید علم غرب و از دست دادن هویت و استقلال خود که این ننگ است.
2. هویتخواهی، استقلالطلبی و سرافرازی که منوط به پارامترهای زیر است:
الف- نگاه دقیق، علمی و زیرکانه به جریان تولید علم و ورود آن به مرزهای خودی.
ب- تسلط بر منابع علمی اسلامی، مخصوصاً در بُعد علومانسانی و نقد تفکر مهاجم.
ج- آسیبشناسی ارزشها و خانواده ایرانی در عرصه خرید فرهنگ.
د- درک جهان ارتباطات با مسلط شدن بر مظاهر آنکه عبارتند از: کامپیوتر، اینترنت، صدا، سیما، رنگ و نور.
ه- تمرکز نخبگان بر فرهنگ اسلامی در عرضه آن در مقابل فرهنگ غربی.
و- آسیبشناسی جریانهای فکری – دینی در قالب فرقههای درویشی و عرفان مسلک که در قالب دین، قصد براندازی آن را دارند.
«انسان مدرن، به مشارکت در امور به صورت فعال و خودجوش تمایل دارد، لذا نسبت به همه تأثیرپذیر هست، به عبارتی از تلفیق و ترکیب تمدنها و برخورداری تفکرها، عناصر حاصل میگردد و این همه، حاصل تفکر انسانی و عقلورزی او میباشد».3
3. تعقل و حیات دانشجویی
الف- رمز حیات دانشجو در انفجار اطلاعات
رمز بیچون و چرای بقای دانشجوی امروزی، تعقل، اندیشیدن و درک جهان معاصر است، آمارها نشان میدهد که به طور متوسط روزانه حدود دوازده هزار صفحه A4، اطلاعات جدید وارد دنیای بشر میشود، چگونه میتوان در چنین دنیایی بدون شناخت آن زندگی کرد، آیا چارهای جز پناه بردن به عقلورزی و اندیشه که فریاد بلند قرآن هم هست، داریم. آدمی حق دارد در جستجوی سعادت و به دنبال خوشبختی این جهانی و آن جهانی باشد، سعادت را بجوید و راه آن را بپوید، از سوی دیگر پدید آمدن نهادهای مدنی، محتاج همکاری و همفکری، تعامل و تشکل آدمیان و ملت است، اما نخستین قدم در این پویش پرسش و جستجوی حقیقت و کسب خودآگاهی است4 پرورش عقل از هدفهای اصلی تربیتی است، زیرا عقل تنها عامل اخذ علم، ایمان و قدرت دفاعی انسان در مقابل هجوم هواهای نفسانی و شیطانی است.5
ب- دانشجو، فرهنگ، تمدن و میراث فرهنگی
یکی از وظایف قطعی همگان از جمله صاحبان قلم، نقد، استمرار، دفاع و حفظ تمدن و میراث فرهنگی خود است، از بزرگترین تهاجمات فرهنگی غربیان، تلاش برای از بین بردن عظمتهای فرهنگی و تمدن گذشته ملتها است، تا ملتها احساس بیهویتی و بیریشگی نمایند و سریع به تولید علم غربی و صدور آن به شرق، روی خوش نشان دهند و از خود مقاومتی در برابر غربی شدن جهان نشان ندهند که رفع این نقیصه، مهمترین رسالت دانشجوی مسلمان است، زیرا آنها هستند که در آیندهای نزدیک، باید حامی و پیامرسان میراث فرهنگی این نسل فرهیخته و سربلند باشند، لذا باید به این امر اهتمام ورزند و بخشی از مطالعات و پژوهش خود را به امر شناخت پیشینه فرهنگی و تمدن خود اختصاص دهند.
دانشجوی مسلمان، باید در رابطه با تمدن و میراث فرهنگی خود، اقدامات زیر را انجام دهد:
1. مطالعه و نقد میراث فرهنگی با نگاه عقلانیت و ضرورت زمان.
2. بسط و گسترش مصادیق عقلی و ضروری آن با ابزار امروزی.
3. آسیبشناسی مصادیق پایهای و مهم آن، که در نگاه تخریب غرب است، مانند عقلورزی.
4. انتقال علمی و متناسب با دنیای ارتباطات میراث فرهنگی به دنیای تشنه آن.
5. مقایسه و تطبیق محتوای تمدن و میراث فرهنگی ما، مخصوصاً در ابعاد انسانی با مشابه غربی آن.
6. استخراج و بسط مصادیق منحصر به فرد تمدن اسلامی مانند مدیریت عرفانی، نگاه ولائی به زندگی، تلاش هدفمند در زندگی، زندگی توحیدمحور و ... .
7. افتخار به مفاخر ملی و مکتبی خود، حضرت امام در آغاز وصیتنامه الهی - سیاسی خود به تمام مفاخر اسلامی افتخار میورزد و آنها را منحصر به فرد میداند.
8. تقویت شعور سیاسی خود برای درک فرهنگ خزنده.
9. ولایت محوری و گوش دادن به فرامین روشن و معنوی ولی فقیه برای داشتن آیندهای روشن و پاک.
10. زندگی مبتنی بر پژوهش، مخصوصاً پژوهشهای اسلامی، ملی و آسیبشناسی آنها با نگاه جهانی.
11. تبیین فلسفه مهدویت و انتظار شیعی برای تفسیر آیندهای روشن، پویا، عدلگستر و انسانی.
4. نقش دانشجویان در اقتدار و استقلال ملی
نقش جنبش نرمافزاری و دانشجو در اقتدار و استقلال ملی به شرح زیر است:
1. بیداری دانشجویان در این راستا و عرض ارادت و پیوند آنها با نظام از دید جامعهشناسی سیاسی، حمایت از نظام و خود، عین اقتدار و استقلال ملی است.
2. تحقق این امر، قطعاً به تقویت و افزایش شعور سیاسی دانشجویان میانجامد و شعور سیاسی دانشجویان در واقع سد محکمی است در مقابل ورود بیحساب و کتاب فرهنگ مهاجم و این خود نوعی اقتدار و اعلام حضور است.
3. تحقق این جنبش در واقع، پیوند بین قشر استاد و دانشجو و به تبع ایجاد شور و شعور اجتماعی و نهایتاً حمایت ملی از نظام و همان اقتدار و استقلال ملی است.
4. ورود دانشجویان اسلامی در این عرصه، در واقع حضور آنها در مجامع علمی - سیاسی، بینالمللی و اثبات حقانیت فرهنگ و تمدن اسلامی - ایرانی است.
5. حضور اسلامی- سیاسی دانشجویان در مجامع بینالمللی، تعبیر دیگری در نفوذ اسلام سیاسی و تفکر جهانی اسلام برای انقلاب جهانی است که باز هم همان اقتدار و استقلال اسلامی است.
6. حضور علمی- جهانی دانشجویان اسلامی در جنبش نرمافزاری در واقع طرح بیداری اجتماعی مسلمانان برای تشکیل یک جامعه جهانی معتقد به نام «جهان اسلام است» بر مبنای منشور فکری حضرت امام.
7. تجمع دانشجویان در تولید نرمافزاری حول محور رهبری و ولایت، در واقع تبلیغ نوعی حاکمیت جدید به نام «حکومت دینی» در مقابل لیبرال دموکراسی غرب است به عنوان قطب جدیدی از مالکیت جهانی.
8. تحقق موارد فوق، به دنبال خود، شور و نشاط اجتماعی و حمایت مردمی و جهانی را به دنبال خواهد داشت که این خود اقتدار بزرگی است.
9. بر مبنای فلسفه انتظار و محوریت شیعی، امکان تحقق و عینیت تمام امور فوق موجود و قابل کسب است، که نهایتاً تداعی حقانیت اسلام و نوید به (جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقاً)6 میباشد.
نتیجهگیری، رهیافتها و ارائه راهکارهای قابل تحقق در عرصه جنبشنرمافزاری و دانشجویی
در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان دنیای کنونی را درک و با دیدی جهانی، دانشجو را به تولید علم و فناوری و رقابت مقتدر با جهان معاصر و تکنولوژی فراخواند؟
باید گفت با درک ماهیت جهان معاصر، ماهیت جهان معاصر علم و تکنولوژی است. عصر، عصر اطلاعات است، درک عصر اطلاعات منوط به داشتن اطلاعات و فناوری اطلاعات است، ما باید زمینه تولید علم، فناوری اطلاعات را در کشور ایجاد نماییم، تا جامعه دانشگاهی از مقامی بلند و مقتدر، علم، فرهنگ و تمدن اسلامی را به جهان صادر و اقتدار اسلامی را به اثبات برساند، این امکان در کشور وجود دارد، فقط کمی نیاز به مدیریت علمی - شعور سیاسی و نگاه جهانی داریم، اگر بتوانیم دانشجویان و جوانانمان را متوجه قصد براندازی استکبار در رابطه با جهان اسلام بنماییم، در واقع تحریک غیرت آنها برای ماندن و پایداری است.
در پاسخ به اینکه مهمترین پارامترهای علمی یک دانشجوی مسلمان برای حضور در عرصه رویارویی تمدن غرب با اسلام کدامند؟
باید گفت عبارتند از: الف- خودباوری؛ ب- شعور سیاسی؛ ج- حقطلبی؛ د- استقلالطلبی؛ ه- ایمان؛ ی- روحیه مقاومت، شهادت و جاودانگی؛ که همگی در فرهنگ غنی اسلام، موجود و برجستهاند.
در پاسخ به سؤال، آیا با تکیه بر اندیشه دینی و نگاه شریعتمدار به علوم تجربی، میتوان در عرصه تولید علم پیروز و سربلند شد؟
باید گفت چگونه ابنسینا، فارابی، ابنهیثم، محمدبنزکریای رازی، حافظ، سعدی، مولوی، امام خمینی(ره) و... جهانی و جاودانه شدند، با همان ویژگیها، میتوان دوباره جهان را به نظاره نشاند.
در جواب به این سؤال که مهمترین آسیبها و چالشهای جنبش نرمافزاری و تولید علم در بُعد دانشجویی کدامند؟
باید گفت عبارتند از:
1. عدم تبیین فرهنگ و معنویت اسلامی.
2. عدم معرفی مفاخر و شخصیتهای اسلامی به نسل جوان.
3. مرزهای باز ورود فرهنگ بیگانه.
4. عدم مدیریت علمی کشور.
5. بحران هویت و معنویت در بعضی از جوانان کشور.
6. احساس حقارت نسل جوان در مقابله با تولید متنوع و رنگارنگ غرب و ضعف دانشگاهها و کشورهای اسلامی در تولید علم.
در پاسخ به این سؤال که چگونه میتوان با ایجاد فضایی علمی و معنوی، غیرت ملی و دینی دانشجویان را برای پاسداشت فرهنگ و تمدن غنی اسلام تحریک و آنان را نسبت به میراث فرهنگی و علمی بینظیر خویش، وفادار و مقاوم نمود؟
باید گفت ایجاد جو و فضایی با این مشخصات:
1. تبیین اجر و ارزش مقاومت و پایداری در راه تحقق ارزشها و دفاع از دین حق بر اساس فرموده قرآن: (ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم)7
2. تبیین چشمانداز آینده کسالت علمی و وابستگی به ابرقدرتها با اشاره به وضع کشورهای عراق، فلسطین و... .
3. توجه به مبانی انسانشناسی اسلام که زندگی ایدهآل و معقول بشری بیضرر و زیان نیست، انسان دیندار در زندگی، تنگی، مصیبت و گرفتاری دارد که اگر تحمل نماید، همگی اجر و پاداش جاوید دارند.
4. توجه نسل جوان و دانشجو به ابهت و جایگاه جهانی مغزهای علمی و اسلامی مانند دکتر حسابی و حضرت امام(ره) در دید جهانیان.
5. توجه به امنیت و وحدت ملی که در پرتو استقلال و تولید دانش و تثبیت جایگاه علمی خود در جهان به دست میآید.
6. توجه دادن نسل جوان و دانشجو به مسئله معاد و مسئولیت اخروی انسان در بارگاه حق تعالی.
در جواب اینکه آیا در جریان جهانی شدن و سیادت جهانی استکبار، جنبش نرمافزاری دانشجویی ما، تاب تحمل هجوم تولید علم تمدن غربی را دارد یا خیر؟
باید گفت آری، زیرا پیامدهای تمدن غربی، خشونت جهانی و حاکمیت مطلق عدهای اندک بر تمام جهان و چپاول آن است، در حالی که جامعه جهانی اسلام، پیامآور عدل، معنویت، وحدت و شور جهانی است. فرهنگ جهانی اسلام اگر صادر شود به لحاظ غنای فکری، زبان وحدت، کرامت انسان و رفاه جهانی تمام ملتها را دور خود جمع خواهد کرد.
در پاسخ به این پرسش که، سرنوشت معنویت، قداست، اخلاق و اعتقادات اسلامی دانشجویان در جنبش نرمافزاری جهانی استکبار چگونه است، آیا آنها همچنان پایدار و مقاومند یا آسیبپذیر؟
باید گفت در عرصه فرهنگ جهانی، هر مملکتی به اندازه ظهورش، توان حفظ ارزشها و فرهنگ را دارد، اگر ملتی هیچگونه نمود و حضوری نداشته باشد، هیچ چیز او در آن جهان، ثبات و هویت ندارد، پس اگر قرار است، ملت ما و نخبگان علمی ما در نظام جهانی اقتدار و حضوری داشته باشند باید هر چه سریعتر، پیام انسانی خود را در ابعاد مختلف به گوش جهانیان برسانند.
در پاسخ به این سؤال که، نقش دانشجویان در عرصه تولید علم در اقتدار ملی چگونه و تا چه حد است؟
باید گفت بار سنگین این حرکت و جنبش بر دوش دانشجویان است زیرا دانشجویان نماد علمی، فرهنگی و اقتدار هر ملتی هستند، لذا اگر دانشجویان در صحنه باشند، اصل مطلب مهیا و ممکن است و در غیر این صورت، خیر.
در جواب اینکه، آیا چشمانداز فعلی جایگاه علم، استاد و دانشگاه در کشور ما، امکان ایجاد یک انقلاب علمی به نحوی که تمام فرهیختگان و دانشجویان را حول یک محور (تولید علم اسلامی) گردآورد، وجود دارد؟
باید گفت آری، زیرا
1. پیشینه تمدن ما با ارائه شخصیتهای بینظیری به جامعه بشریت، این مسئله را تأیید میکند.
2. فرهنگ غنی مکتب اسلام در تمام ابعاد، دارای احکام مبتنی بر عقل و مصلحت است.
3. معنویت منحصر به فرد اسلامی که تا به حال یک نفر جانی، نهیلیسم و قاتل را به بشریت تحویل نداده است، مؤید آن است.
4. سابقه کم انقلاب اسلامی در تربیت جوانان المپیادی، مؤید توان علمی بالای این کشور متمدن است.
5. فناوری موجود در کشور و وجود نخبگان متعهد فراوان، امکان یک مقابله جهانی را میسر میسازد.
در پاسخ به این سؤال که، مهمترین راهکارهای علمی و عملی جنبش نرمافزاری با محوریت دانشجوی مسلمان کدامند؟
باید گفت عبارتند از:
1. تشکیل کانون نخبگان و فرهیختگان اسلامی در کشور با شعبهای در هر استان زیر نظر متخصصین و مسئولان طراز اول هر منطقه.
2. تحول فوری و کلی در ساختار مدیریت کلان و جزئی کشور مبتنی بر نگاه علمی و شایستهسالاری مطلق در انتخاب مدیران، هر گونه تعلل در این امر، خیانت به استقلال و اقتدار ملی و جامعه مسلمان ایران است.
3. نظارت بر تولید علم در داخل و خارج کشور. تا هر احساس و اقدام سلیقهای به نام متن اسلام و حکومت اسلامی، چهره درخشان اسلام را مکدر نسازد.
4. فعالسازی دفتر هماندیشی اساتید و نخبگان دانشگاهی و ارتباط مسئولان اجرایی با پیکره علمی کشور یعنی دانشگاهها.
5. تحول کیفی و فوری در آموزش و پرورش با نگاه به روشهای جدید تدریس و اصول روانشناسی در مسئله تعلیم و تربیت.
6. ایجاد ستاد معرفی مفاخر و نخبگان اسلامی به جامعه، نسل جوان و صدور آنها به خارج از کشور.
7. تقویت بنیه نظامی کشور برای حمایت از امنیت و ثبات کشور و مقابله با زیادهخواهیهای استکبار.
8. تبیین، تفسیر و استمرار فرهنگ شهادت و عاشورا در بین جوانان با نگاه علمی - سیاسی و جامعهشناسی سیاسی.
9. توجه به مسئله معنویت اسلامی به عنوان چاشنی تمام سکنات یک فرد مسلمان در رفتار، گفتار و ... و امکان هر گونه خیانت و سوء استفاده را در ارتباطات منتفی میسازد.
10. توجه به حضور و وجود نخبگان جوان در همایشها به جای عنوانپرستی و شخصیتپرستی در محافل علمی و سیاسی.
11. اولویت نگاه فرهنگی در انتخاب مسئولان به جای نگاه سیاسی.
12. پرهیز از هر گونه برخورد جناحی در انتخاب علمی و فرهنگی، زیرا آنها نماینده تحقق خواستههای اربابان خود هستند نه آنچه که باید محقق شود.
13. پرهیز از سیاسیکاری در دانشگاهها.
14. توجه هیأت دولت به بودجه فرهنگی و سهم تحقیق و پژوهش در بودجه ملی.
15. آسیبشناسی جنبش نرمافزاری و تولید علم.
16. نگاه سلبی به مقوله تربیت به جای نگاه ایجابی. منظور نگاه «ایجابی - سلبی» توأمان است.
17. شناسایی و مبارزه با فرقههای دراویش و کذایی به نام عرفان اسلامی که معنویت و عرفان اسلامی را متزلزل و چهره درخشان میثم تمّار و منصور حلّاج را فانتزی و بازاری نمودهاند.
18. معرفی چهرههای درخشان فرهنگ و عرفان اسلامی به دانشگاهیان و دانشجویان، زیرا کرامت آنها خارج از حوزه علم و دانش تجربی است و باعث حیرت نخبگان میگردد.
19. ارتباط بیشتر رهبری معظم انقلاب با جوانان و دانشجویان به عنوان پیوند «مرید و مراد».
20. راهاندازی سایت اینترنتی تحت عنوان «چهرههای ماندگار جوان» که در آن نخبگان جوان اسلامی معرفی و مورد تقدیر قرار میگیرند.
21. خدمترسانی صادقانه مسئولین به مردم و تحقق عنوان «دولت کریمه خدمتگزار».
22. تبیین مصادیق معنویت اسلامی برای جوانان و دانشجویان، زیرا هنوز در این مقوله، تولید علم چندانی نداریم.
23. معرفی چهره معنوی معصومین و بیان کرامات آنها برای نسل جوان و دانشجو به عنوان مصادیقی از عالم معنا و ماوراءالطبیعه.
پینوشت
1. دانشگاه فردوسی مشهد، گفتارهایی در باب دانشگاه و چشماندازههای نو، ص 284، چاپ اول، انتشارات دانشگاه فردوسی، مشهد مقدس، 1379.
2. نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری، خاتمی و دانشگاه، ص 90، چاپ اول، دفتر نشر معارف، تهران، 1381.
3. مؤسسه فرهنگی اندیشه معاصر، کتاب نقد، شماره اول ویژه سکولاریزم، ص 55، چاپ سوم، انتشارات مؤسسه فرهنگی اندیشه معاصر، تهران، 1375.
4. زمر/ 39.
5. معینی، شهرام، دولت و گفتگوی ملت، ص 56، چاپ اول.
6. اسراء/ 80.
7. محمد/ 7.
منبع: / ماهنامه / معارف / شماره 31 ۱۳۸۵/۰۰/۰۰
نویسنده : رحمت الله موسوی مقدم
نظر شما